فرق گداشتن بین فرزندان در خانواده همسرم

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فرق گداشتن بین فرزندان در خانواده همسرم

با سلام خدمت همه دوستان عزیز

خیلی به مشاورتون احتیاج دارم
من تقربیا یک سال و نیم هست که ازدواج کرده ام و بحمدالله زندگی بسیار خوبی داریم. اما هنوز به دلیل مشکلات مالی نتوانسته ایم صاحب خانه شویم و داریم در کنار پدر و مادر زندگی میکنیم
موضوعی که دارد من را ناراحت میکند این است که در خانواده همسرم بین او و خواهرش خیلی فرق گذاشته میشده و الان هم میشود. این کار باعث شده همسرم تا به حال چندین بار از شدت ناراحتی با من درد و دل کند و زار زار گریه کند.
مثلا خانمم دوست داشت موبایل داشته باشه اما براش نخریدن-هر چند خودم براش خریدم- اما دیروز واسه تولد خواهرش رفتن یه موبایل بهتر از خانم من واسه خواهرش خریدن..
یا مثلا خودشون بدون اینکه کوچگترین نظری از خانم من بخوان رفتن با سلیقه خودشون کل جهیزیه شو خریدن... حتی اگه خانم من بگه فلان چیزو میخوام مادر خانمم میگه من دوست ندارم...
یا مثلا خانم من اجازه نداشت به سینما وبیرون بره اما خواهرخانمم راحت هر جا خواست میره
یا مثلا در دوران دبیرستان و کوچکتر خیلی علاقه داشته لباس رنگی بپوشه اما حتی پدرش اجازه نمیداده کفش سفید بپوشه..اما این خواهرش بدون هیچ اجباری این کار رو میکنه...
یا مثلا مادر همسزم اجازه نمیداده دست به صورتش بزنه و میگفته باید ابرو و سبیل فابریک بمونه...اما وفتی خواهرش برداشت هیچی بهش نگفت..
یا مثلا خواهرش اصلا تو خونه کار نمیکنه...کسی چیزیش نمیگه اما خانم من با این که کنکوریه باید حتما حتما همه کارا رو بکنه...
و خیلی مسائل دیگه که تو این یه سال دیدم ....خیلی سرتونو درد نیارم...
این دو تا خواهر 2 سال فقط باهم تفاوت سنی دارن... قضیه وقتی واسم بدتر شد که واسه خواهر خانمم گوشیو خریدن...شبش انقدر گریه کرد خانمم که دلم کباب شد...البته فکر نکنین حسادته...اتفاقا همسرم خواهرشو دوست داره...این حسی هست که ازبچگی و کم کم واسش به وجود آمده..

میخوام بپرسم که باید چیکار کنم به نظرتون...
برم مستقیم صحبت کنم با پدر مادرش یا....
لطفا راهنماییم کنید
ممنون

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

hqt_2006;461446 نوشت:
با سلام خدمت همه دوستان عزیز

خیلی به مشاورتون احتیاج دارم
من تقربیا یک سال و نیم هست که ازدواج کرده ام و بحمدالله زندگی بسیار خوبی داریم. اما هنوز به دلیل مشکلات مالی نتوانسته ایم صاحب خانه شویم و داریم در کنار پدر و مادر زندگی میکنیم
موضوعی که دارد من را ناراحت میکند این است که در خانواده همسرم بین او و خواهرش خیلی فرق گذاشته میشده و الان هم میشود. این کار باعث شده همسرم تا به حال چندین بار از شدت ناراحتی با من درد و دل کند و زار زار گریه کند.
مثلا خانمم دوست داشت موبایل داشته باشه اما براش نخریدن-هر چند خودم براش خریدم- اما دیروز واسه تولد خواهرش رفتن یه موبایل بهتر از خانم من واسه خواهرش خریدن..
یا مثلا خودشون بدون اینکه کوچگترین نظری از خانم من بخوان رفتن با سلیقه خودشون کل جهیزیه شو خریدن... حتی اگه خانم من بگه فلان چیزو میخوام مادر خانمم میگه من دوست ندارم...
یا مثلا خانم من اجازه نداشت به سینما وبیرون بره اما خواهرخانمم راحت هر جا خواست میره
یا مثلا در دوران دبیرستان و کوچکتر خیلی علاقه داشته لباس رنگی بپوشه اما حتی پدرش اجازه نمیداده کفش سفید بپوشه..اما این خواهرش بدون هیچ اجباری این کار رو میکنه...
یا مثلا مادر همسزم اجازه نمیداده دست به صورتش بزنه و میگفته باید ابرو و سبیل فابریک بمونه...اما وفتی خواهرش برداشت هیچی بهش نگفت..
یا مثلا خواهرش اصلا تو خونه کار نمیکنه...کسی چیزیش نمیگه اما خانم من با این که کنکوریه باید حتما حتما همه کارا رو بکنه...
و خیلی مسائل دیگه که تو این یه سال دیدم ....خیلی سرتونو درد نیارم...
این دو تا خواهر 2 سال فقط باهم تفاوت سنی دارن... قضیه وقتی واسم بدتر شد که واسه خواهر خانمم گوشیو خریدن...شبش انقدر گریه کرد خانمم که دلم کباب شد...البته فکر نکنین حسادته...اتفاقا همسرم خواهرشو دوست داره...این حسی هست که ازبچگی و کم کم واسش به وجود آمده..

میخوام بپرسم که باید چیکار کنم به نظرتون...
برم مستقیم صحبت کنم با پدر مادرش یا....
لطفا راهنماییم کنید
ممنون

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر جنابعالی
ضمن عرض خوش آمد، اعتماد شما را ارج می گذاریم

در رابطه با چنین موضوعی لازم است ابعاد مسئله به خوبی بررسی شود تا انگیزه و قصد خانواده ایشان بهتر روشن شود. چه بسا خانواده به این تفاوت گذاشتن واقف نباشند و تعمدی در کار نباشد. ضمن اینکه لازم است توجه شود که از مجموع این رفتارها (هرچند که تبعیض آمیز باشد) نمی توان به طور قاطع نتیجه گرفت که خانواده همسر شما را دوست ندارند. مثلا شاید دلیل توجه و یا کنار آمدن خانواده با خواهر، سرسختی، لجاجت و اصرار وی باشد نه محبوبیت بیشتر او.
ضمن اینکه والدین نیز در مسیر تغییر در افکار، آداب و... هستند و از اینرو در برخی موارد شاهد آن هستیم که رفتار و تصمیم بعدی آنها در موارد مشابه تفاوت دارد و این تفاوت می تواند ناشی از تجارب گذشته باشد... به عنوان مثال برای دختر اول با سلیقه خود جهزیه انتخاب می کنندف اما در مورد دختر دوم چون تجربه به دست اورده اند و... به گونه دیگری عمل می کنند.
به هر حال لازم است حضرتعالی همچنان با همسر خویش همدلی کنید و در عین حال یادآور زحمات والدین باشید.

در رابطه با گفتگو نیز توجه داشته باشید از آنجا که این موضوع، امری بین خانوادگی است و به صورت مستقیم با شما ارتباط پیدا نمی کند، لذا بهتر است رویکرد شما نسبت به گفتگو همراه با مدارا و پرهیز از انتقاد باشد.

در پناه خدای متعال موفق باشید.

[="Tahoma"][="Black"]اینقدر بدم میاد از این پدر و مادر هایی که بین بچه هاشون فرق میزارن که حد و حساب نداره
تجربه نشون داده سوگولی پدر مادر ها ...که باعث میشن دل خواهر برادر های دیگرشون بسوزه و بهش حسودی کنن زندگی خوبی در پیش نخواهند داشت
البته شاید چون همسر شما ارومه و هیچ وقت اعتراضی نکرده مادر و پدرشون این طور تصور کردند که ایشون راضی اند
[/]

:Rose:سلام...:Rose:
به نظر من اگه برید بهشون بگید اونا می گن دید خانومتون اشتباه هستش پس بهتره نگین وشاید هم چون خانوم شما فرزند اول بوده و شاید پدر و مادر خانومتون روش بیش تر تعصب داشتن و وقتی دیدن دختر اولشون با سخت گیری ویا بدون سخت گیری فرقی نمی کنن پس دختر بعدیشون رو این طوری تربیت کردن وباید بهتون بگم که خانم شمام ببخشید یکمی زیادی با این موضوع احساسی برخورد کردن و باید بگم که اونا الان شما رو سرپرست دخترشون می دونن والان از شما انتظار دارن که خواسته های همسرتون رو براورده کنین...موفق باشید خواهش می کنم منظورم رو برعکس نفهمین ....بازهم پوزش...:Rose::Rose:

hqt_2006;461446 نوشت:
با سلام خدمت همه دوستان عزیز

خیلی به مشاورتون احتیاج دارم
من تقربیا یک سال و نیم هست که ازدواج کرده ام و بحمدالله زندگی بسیار خوبی داریم. اما هنوز به دلیل مشکلات مالی نتوانسته ایم صاحب خانه شویم و داریم در کنار پدر و مادر زندگی میکنیم
موضوعی که دارد من را ناراحت میکند این است که در خانواده همسرم بین او و خواهرش خیلی فرق گذاشته میشده و الان هم میشود. این کار باعث شده همسرم تا به حال چندین بار از شدت ناراحتی با من درد و دل کند و زار زار گریه کند.
مثلا خانمم دوست داشت موبایل داشته باشه اما براش نخریدن-هر چند خودم براش خریدم- اما دیروز واسه تولد خواهرش رفتن یه موبایل بهتر از خانم من واسه خواهرش خریدن..
یا مثلا خودشون بدون اینکه کوچگترین نظری از خانم من بخوان رفتن با سلیقه خودشون کل جهیزیه شو خریدن... حتی اگه خانم من بگه فلان چیزو میخوام مادر خانمم میگه من دوست ندارم...
یا مثلا خانم من اجازه نداشت به سینما وبیرون بره اما خواهرخانمم راحت هر جا خواست میره
یا مثلا در دوران دبیرستان و کوچکتر خیلی علاقه داشته لباس رنگی بپوشه اما حتی پدرش اجازه نمیداده کفش سفید بپوشه..اما این خواهرش بدون هیچ اجباری این کار رو میکنه...
یا مثلا مادر همسزم اجازه نمیداده دست به صورتش بزنه و میگفته باید ابرو و سبیل فابریک بمونه...اما وفتی خواهرش برداشت هیچی بهش نگفت..
یا مثلا خواهرش اصلا تو خونه کار نمیکنه...کسی چیزیش نمیگه اما خانم من با این که کنکوریه باید حتما حتما همه کارا رو بکنه...
و خیلی مسائل دیگه که تو این یه سال دیدم ....خیلی سرتونو درد نیارم...
این دو تا خواهر 2 سال فقط باهم تفاوت سنی دارن... قضیه وقتی واسم بدتر شد که واسه خواهر خانمم گوشیو خریدن...شبش انقدر گریه کرد خانمم که دلم کباب شد...البته فکر نکنین حسادته...اتفاقا همسرم خواهرشو دوست داره...این حسی هست که ازبچگی و کم کم واسش به وجود آمده..

میخوام بپرسم که باید چیکار کنم به نظرتون...
برم مستقیم صحبت کنم با پدر مادرش یا....
لطفا راهنماییم کنید
ممنون


سلام
دوست عزیز، همسر شما باید بداند که والدینش عالم و صاحبنظر در مسائل تربیتی نیستند و جایز الخطا می‌باشند.
ممکن است والدین فکر می‌کنند خواهر کوچکتر اکنون نسبت به خواهر بزرگتر که ازدواج کرده دچار حسادت می‌شود پس باید به او بیشتر توجه کنند!

بنده پیشنهاد می‌کنم خواهر شما هم برای جبران و رفع معایب خواهرش یا والدینش به آنها هدیه معنوی بدهد.
هدایای معنوی مثل کتاب یا سی دی مناسب رشد علمی و معنوی.... نرم افزار موبایل هم برای رشد معنوی مناسب است.
هدیه تولد باید در راستای تولد دوباره باشد نه فقط سرگرمی!
هدیه تولد نباید موجب چشم و هم چشمی شود!

سعی کنید در این ارتباط، غیبت خواهر یا والدین همسر انجام نشود.

شاید مطالب این لینک مفید باشد: (سخنرانی پناهیان با موضوع خانوادۀ خوب: http://www.aviny.com/Article/mosahebe/92/11/Trbiyat-Abd.aspx)

یکی از هدایای خوب برای تولد واقعی، کتاب چهل حدیث یا جهاد با نفس امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) می‌باشد

موفق باشید

[="DarkSlateBlue"]باسلام..

یک احتمال هم بدهید که شاید خانم شما شما را انیس و رازدار خود تصور نموده اند و با شما چنین درده دلهایی نموده اند ..
بنابراین ..
اولا از بازگو نمودن آنها نزد خانواده همسرتون شدیدا اجتناب نمایید و در صورتی که خواستید این مسئله را با آنها درمیان بگذارید حتما با صلاحدید و مشورت خود همسرتان باشد ..
دوما شاید همسر شما زیادی احساسی بوده و احتیاج به توجه داشته و این حرفها را بشما گفته و شاید خواسته پیشگیری قبل از وقوع نماید که شما نیز همچون والدینش به خواهرکوچکترش محبت نشان ندهید {محبت زیادی}
سوما شاید همسر شما فقط قصدش این میباشد که توجه شما را نسبت بخود جلب نماید و احتمالا اگر شما از آنجا دور بودید این مشکلات هم بوجود نمی آمد و احتمالا همین نزدیکی باعث این برخورد همسزشما با شما شده است ..

چهارما و پنجما و .. والی ادامه ماجرا که اولا شما کاربسیار خوب و پسندیده ای کردید با اینجا درمیان گذاشتید و دوما تا میتوانید با همسرتان محبت نمایید و تا جایی که میتوانید محل زندگی خود را نیز تغییر دهید {البته اگروضع مالیتان خوب شد}
بهرحال مشکلاتی ازاین دست زیاداند و بهرحال باید یکجوری حل و رفعشان نمایید {باتدبیروامیدوصبروبردباری}
و هیچی هم بهترازاین نیست که هم خودتان رو به خدا و نمازبیاورید و هم همسرتان این کار را نمایند {البته درصورت عدم و نبود}
دراین صورت همسرشما خواهنددید دنیا ارزش این غم و غصه خوردنها را ندارد و اگر هم مشکلات باشند خدایی بزرگ و مهربان هم حضوردارد که بموقع گره ازاین مشکل شما خواهدگشود و این بدان معنا نیست که همین الانهم خدا وجود یا برای محبت بشما حضورندارد بلکه به این فکرنمایید که بهرحال شما و همه انسانها و کشورها و دولتها باید مشکل یا مشکلات داشته باشند و فعلا مشکل بزرگ برای شما این است و از خود یا همسرتان سوال نمایید {فقط برای تسکین نه عدم حل و رفع آن} آیا این مشکل بهتر از مشکل بچه دارنشدن یا معلول شدن یا سوختن صورت و ازدست دادن زیبایی ظاهری و نداشتن خواهر و در حسرت یک خواهربودن و فرزندانتان در حسرت یک خاله ماندن و .. و دهها و دهها مشکل بزرگتر و دیگر نبود و نیست و نخواهدبود..؟؟
{بایدببخشیداززیاده گویی}

{باسپاس}[/]

سلام ادم خدا داره از همه بهتر.بنظرمن شما نگید خانمتون چند بار هدیه بخره وبهشون بده بهتره بعد اگر دیدید تغییری نکردن خود خانمتون بهشونبگه چون اگه شما بگید ممکنه نسبت به دخترشون بدتر بشن.با این اخلاقشون واقعا که.خدا همه رو بره راست هدایت کنه.:deldari:نهایتا هم بیخیال شید سعی کنید فکر همسرتون روازاین موضوع دور نگه داریدهم ناراحت نمیشه هم علاقه شمارو بیشتر درک میکنه واینطوری اون مساله براش بی اهمیت میشه.شاد باشید وبا این چیزای بی اهمیت زندگیتون روتلخ کنید.تا خدا رو دارید فکراینا رو نکنید.اونا میزان وسعت افکار خودشون رو نشون میدن.:ok::khaneh:

موضوع قفل شده است