ذلت مومنان به چه معناست؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ذلت مومنان به چه معناست؟

در فرازی از دعای ندبه میخوانیم این معز الاولیاء و مذل الاعداء : کجاست عزت دهنده دوستان خدا و به ذلت کشنده دشمنان خدا. از اوصاف و کارکردهای حضرت ولیعصر عج از ذلت درآوردن دوستان خدا و عزت بخشیدن به آنان است. راستی مگر دوستان خدا در ذلت هستند که روزی به عزت رهسپار گردند.
آیا وجود مظلومیت و تحمل رنج و مشقت و شکنجه و کشتار ، ذلت است؟ مگر نه این است که ما برای تسلی در چنین مصائبی، مصائب سیدالشهدا را به یاد می اوریم به عبارتی دیگر، مصائب امام حسین ع بالاترین مصائب است. لقد عظم الرزیه. در حالیکه امام حسین ع این مصائب را ذلت نمی داند. ایشان فرمود مرا بین سلت و ذلت قرار دادند و من کشته شدن و مسلوب گردیدن را اختیار کردم تا تن به ذلت ندهم.
اگر این مصایبی که گریبانگیر دوستان خداست تعریفی از ذلت نیست، پس مومنان حقیقی در چه ذلتی قرار دارند؟

برچسب: 

با نام الله


کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
منظور این عبارت مباحث مربوط به امام حسین علیه السلام و کربلا نمی باشد و یا موارد مشابه.بلکه منظور ظلم هایی است که به مسلمانان و شعیان مخصوصا در کشورهایی غیر از ایران می باشد است.
در ثانی عزت دادن به این معنی نیست که حتما ذلیل بودند بلکه منظور موقعیت مسلمان و شیعه واقعی رو بالا برده و عزتمند خواهند شد.
در مجلد 13 بحارالانوار ص 182 (1) از امام چهارم عليه السلام روايت کرده که فرمود: «وقتي که قائم آل محمد صلوات الله عليهم قيام کند خداوند عزوجل هر گونه نقاهت و بي حالي را از شيعيان ما برطرف مي کند، و دلهايشان را همچون قطعات آهن سخت و محکم مي گرداند که نيروي هر يک از آنان نيروي چهل مرد باشد، و آنان فرمانداران و بزرگان روي زمينند».
امام پنجم عليه السلام فرمود: «وقتي که امر ما انجام گيرد و مهدي ما آيد هر يک از شيعيان ما از شير دليرتر و از نيزه چابکتر و مؤثرترند، و دشمنان ما را بزير دو پاي خود مي آورند و پايمال مي کنند و با دو دست خود مي زنند و تنبيه مي کنند (2)».
مجلد 13 بحار ص 194 (3) از امام ششم عليه السلام از پدر بزرگوارش روايت شده که فرمود: وقتي که قائم قيام کند به هر ناحيه از نواحي زمين کسي را مي فرستد و مي گويد تعهد و پيمانت به کف دست تو است و چون امر مهمي به تو روي آورد که تو آن را نفهمي و نداني و در انجام آن سرگردان شوي به کف دستت بنگر و تصميم خود را بگير و بدان عمل کن». (البته اين امر کنايه از حقيقتي است که بدينوسيله بدان اشاره مي کند مانند روايت بعدي که آن هم اشاره به حقيقت و نکته اي است).
در مجلد 13 بحار ص 185 (4) عن ابي جعفر عليه السلام قال: «اذا قام قائمنا وضع يده علي رؤوس العباد فجمع بها عقولهم، و کملت بها أحلامم» از ابوجعفر امام پنجم عليه السلام روايت شده که فرمود: «هنگامي که قائم ما قيام کند دست خو را بر سر بندگان خدا مي گذارد و بدين وسيله عقلهاشان متمرکز و ادراک ايشان کامل مي گردد». و در روايت ديگري (5) بجاي جمله «و کملت بها احلامهم» جمله «و أکمل بها أخلاقهم» است.
همچنین در مجلد 13 بحار ص 183 (6) از امام پنجم عليه السلام روايت کرده که فرمود: «مثل اينکه من مي بينم اصحاب و ياران قائم را که شرق و غرب را احاطه کردند و همه چيز حتي درندگان زمين و آسمان (يعني پرندگان درنده) مطيع ايشان مي شوند (7) و در هر امري رضايت آنان را خواهانند به طوري که زمين فخر کند و گويد امروز يکي از اصحاب قائم از اينجا عبور کرد».

1. مجلد 52 ص 317 نقل از خصال صدوق و ص 365 نقل از غيبت نعماني.
2. 52 ص 318 نقل از بصائر الدرجات.
3. 52 ص 365 نقل از غيبت نعماني.
4. 52 ص 328 نقل از کمال الدين و کتاب کافي.
5. 52 ص 336 نقل از خرائج قطب الدين راوندي.
6. مجلد 52 ص 362 نقل از غيبت نعماني.

یعنی اینکه منافقان و دین مسخره‌کن‌ها به جهنم بروند به دست امام زمان
ذلیل بودن مومن یعنی فقط ایمان ظاهری افراد مثلا مومن دیده بشه و خدای اونها پرستش بشه که خداشون شیطان و طاغوت هست.

موضوع قفل شده است