شارون «منفورترین چهره» دهه اخیر «« مرگ بر حامیان شارون »»

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شارون «منفورترین چهره» دهه اخیر «« مرگ بر حامیان شارون »»

وحشیانه‌ترین جنایت‌ تاریخ در ۴۰ ساعت
بازخوانی جنایت آریل شارون در «صبرا و شتیلا» به روایت تصویر
تعداد کشتارهای جمعی تاریخ که در کمترین زمان ممکن روی داده کم نیست، اما بی تردید کشتار صبرا و شتیلا را می‌توان بر اساس نوع جنایت ها از فجیع ترین و وحشیانه ترین نسل کشی های تاریخ دانست که به دستور آریل شارون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی صورت گرفت.

به گزارش فارس، اردوگاه صبرا و شتیلا 2 اردوگاه از مجموع 12 اردوگاه آوارگان فلسطینی در لبنان به شمار می‌روند که در جنوب این کشور واقع شده‌اند. این دو اردوگاه فلسطینی‌هایی را در بر می گرفت که از همان آغاز اشغال فلسطین در سال 1948 در آن پناه گرفته بودند و اغلب آنها از ساکنان منطقه "الجلیل" در شمال فلسطین اشغالی محسوب می شدند. این دو اردوگاه در زمان جنایت صهیونیست ها در سال 1982 حدود 90 هزار سکنه داشت که یک چهارم آنها فقرای لبنانی بودند.
توطئه آمریکایی برای تخلیه نیروهای نظامی برای کشتار مردم
چند روز پیش از کشتار صبرا و شتیلا بر اساس قرارداد منعقده بین فیلیپ حبیب سفیر وقت آمریکا و جنبش فتح، نیروهای چندملیتی مرکب از هشتصد نفر نیروی دریایی آمریکا همراه با تعدادی فرانسوی و ایتالیایی به بیروت وارد شدند تا بر خروج سربازان ساف از اردوگاه ها نظارت کنند. در مقابل، قرار بود ارتش اسرائیل نیز همزمان خاک لبنان را ترک گوید، ساف به عهد خود وفا کرد؛ ولی اسرائیل با خلف وعده در لبنان باقی ماند. دولت آمریکا نیز قبل از پایان مهلت و تنها دو روز پیش از کشتار صبرا و شتیلا، به سرعت سربازان خود را از خاک لبنان خارج کرد تا همه چیز برای انجام کشتار مهیا شود.
این عملیات ظاهرا با هدف انتقام ترور «بشیر جمیل» رئیس جمهوری وقت لبنان که آوارگان فلسطینی هیچگونه نقشی در این ترور نداشتند، صورت گرفت.

خیمه 40 ساعته مرگ بر صبرا و شتیلا
در فاصله روزهای 16 تا 18 سپتامبر 1982 (25 تا 27 شهریور 61) اردوگاه های فلسطینی صبرا و شتیلا در جنوب بیروت شاهد به خاک و خون کشیده شدن هزاران زن و کودک و پیر و جوان آواره فلسطینی توسط صهیونیست ها به فرماندهی آریل شارون وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی و مزدوران وی یعنی نیروهای فالانژ لبنانی به رهبری سمیر جعجع و ایلی حبیقه بودند.
نظامیان صهیونیست و نیروهای فالانژ لبنان از عصر روز پنج شنبه 16 سپتامبر 1982 با محاصره کامل اردوگاه صبرا و شتیلا به آن یورش برده تا صبح روز شنبه 18 سپتامبر به فجیع ترین شکل به جنایات خود در این اردوگاه ادامه دادند. در این قتل عام سه هزار و 297 فلسطینی و لبنانی شهید شدند.

"دیوید هرست" خبرنگار معروف غربی در کتاب خود "تفنگ و شاخه زیتون" می نویسد: اولین واحد شامل 150 فالانژیست پس از عبور از موانع اسرائیلی‌ها از در اردوگاه شتیلا وارد شدند که گروهی از آنها علاوه بر سلاح، چاقو نیز به همراه داشتند. قتل عام فلسطینی ها به این ترتیب شروع شد و حتی در شب نیز با روشن کردن محوطه اردوگاه توسط اسرائیلی ها ادامه داشت. آنها به زور وارد خانه‌های مردم شده و فلسطینی‌های در خواب را به رگبار مسلسل بستند.
عمق جنایت صهیونیست‌ها در کشتار صبرا و شتیلا
صحنه‌های فجیع و غیر قابل توصیف در ماجرای کشتار صبرا و شتیلا کم نبود، عوامل حاضر در این کشتار تنها به کشتن هزار نفر از مردم بسنده نکردند و آنها را قبل و بعد از مرگ نیز به فجیع ترین وضع در آوردند، بیشتر جنازه های بر جای مانده از این کشتار قطع عضو شده بودند.
هرست در این باره می نویسد: فالانژ ها بعضاً قبل از کشتن آنان را شکنجه می دادند چشم هایشان را درمی آوردند، زنده زنده پوستشان را می کندند، شکم ها را می دریدند، به زنان و دختران گاه بیش از 6 بار تجاوز می کردند و بعد سینه هایشان را می بریدند و در آخر به ضرب گلوله آنها را از پا درمی آوردند. بچه ها را از وسط دو شقه می کردند و مغزشان را به دیوار می کوبیدند. در حمله به بیمارستان عکا تمام بیماران را بر روی تخت کشتند. دست بعضی را به ماشین می بستند و در خیابان ها می کشیدند، دست های فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد.
"غازی خورشید" در کتاب خود «تروریسم صهیونیستی در فلسطین اشغالی» می نویسد: در خیابانی جسد 5 زن و چند کودک روی تلی از خاک افتاده بود... از جمله یک زن که مثله شده بود و در کنارش سر بریده دخترکی با نگاهی خشمگینانه به قاتلانش دیده می شد. زن جوانی را دیدم در حالی که طفل شیرخواره اش را در آغوش گرفته، گلوله ها از بدنش عبور کرده و در بدن طفل شیرخوارش نشسته بود.
"تونی کلیفتون" گزارشگر با سابقه غربی نیز در کتاب "آسمان گریست" می نویسد: آنچه مرا سخت تکان داد این بود که شخصی بر اثر سوختن مرده بود. بعداً معلوم شد فالانژیست ها روی او بنزین ریخته و او را آتش زدند و فقط سفیدی دندانش در میان سر و صورتش که زغال شده بود نمایان بود.
یک پرستار لبنانی بیمارستان عکا در تشریح جنایات صبرا و شتیلا گفت: فالانژها به سمت چهار پزشک که پارچه سفیدی در دست داشته و قصد جلوگیری آنها به بیمارستان را داشتند، نارنجک انداختند، یکی از همکاران من فریاد کشید و به سمت آنها سنگی پرتاب کرد، جنایتکاران هم، چنان سیلی محکمی به او زدند که بیهوش بر زمین افتاد. بعد پیراهنش را پاره و او را به پیاده روی مقابل برده و به صورت گروهی مورد تجاوز قرار دادند.
«وجنات زین عبدالطیف» می‌گوید: در روز جمعه به بیمارستان غزه پناه بردم و آنها ما را صبح شنبه محاصره کردند و فلسطینی ها را که شامل زنان و کودکان نیز می شدند از دیگران جدا کرده و به یک ورزشگاه بردند و در چاله هایی که بر اثر بمباران حفر شده بود انداخته و گفتند همه دراز بکشند. سپس بر روی همه آتش گشودند و در آخر با سه بولدوزر بر روی آنها چه زنده و چه مرده خاک ریختند.


صهیونیست‌ها فرماندهی و نظارت بر کشتار را عهده دار بودند
مقامات ارتش اسرائیل، از جمله ژنرال آموس یارون فرمانده این نیروها در لبنان، بر بالای بام ساختمانی 7 طبقه در 200 متری اردوگاه مستقر شده بودند و از نزدیک بر این فاجعه نظارت می کردند. آریل شارون که در آن زمان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بود و بعدها به قصاب صبرا و شتیلا معروف شد، دستور مستقیم این حمله را به فالانژها داده بود و سایر یگان های صهیونیست نیز مانع از آمد و شد به اردوگاه ها می شدند.
با وجود اعلام خبر قتل عام به ژنرال رافائل ایتان رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، وی دستور داد کشتار تا ساعت 8 صبح روز بعد نیز ادامه پیدا کند.
پس از ورود نظامیان به اردوگاه، تانکها و بلدوزرهای صهیونیستی نیز وارد اردوگاه شده و مناطقی را که نظامیان ترک کرده بودند به گلوله بسته و سپس با بولدوزر صاف می کردند.
عمق رخوت جامعه جهانی در قبال جنایات رژیم صهیونیستی
با وجود انتشار ابعادی از کشتار صبرا و شتیلا و انتشار تصاویر آن، هیچ تحرک قابل توجهی از سوی جامعه جهانی برای محکومیت و اقدام جدی علیه این جنایت صورت نگرفت، چرا که آمریکا حامی اصلی این نسل کشی بود و خود نیز به صورت غیر مستقیم در آن نقش داشت، در این میان مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای حفظ ظاهر با صدور قطعنامه صوری تنها به محکوم کردن این کشتار جمعی اکتفا نامید و آن را نسل کشی خواند.
هر چند که جنایت صبرا و شتیلا بیش از پیش پرده از چهره کریه و ماهیت پلید صهیونیست ها برداشت و جهانیان را با ددمنشی این رژیم و حامیان آن بیشتر آشنا کرد، اما با این حال نه تنها مانع از جنایات و تجاوزگری های بعدی صهیونیست ها علیه ملت فلسطین نشد بلکه سکوت سردمداران غربی در قبال سیاست های اشغالگرانه رژیم صهیونیستی، ضعف جهان عرب، اختلافات داخلی فلسطین و همسویی تشکیلات خودگردان فلسطین با رژیم اسرائیل و همکاری امنیتی با آن در راستای سرکوب مقاومت و مبارزان فلسطینی، همواره رژیم غاصب صهیونیستی را به ادامه جنایت های خود تشویق کرده است.

عدم محاکمه شارون مایه شرم است

شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۳۵
مرجع : خبرگزاری فارس

مدیر بخش خاورمیانه سازمان ناظر حقوق بشر و معاون وی با انتشار پیام‌هایی جداگانه از عدم محاکمه «آریل شارون» پیش از مرگش ابراز تاسف کرده‌اند.

به گزارش افکارنیوز، مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان ناظر حقوق بشر در واکنش به خبر مرگ «آریل شارون»، از مصونیت چندین ساله وی از محاکمه انتقاد کرده و گفته حتی این مصونیت هم نتوانست به روند مذاکرات سازش کمکی کند.

«لیا ویتسون» در این مورد گفته است: «درگذشت او (شارون) یادآور این است که سال‌ها مصونیت از پاسخگویی در برابر موارد نقض حقوق بشر هم نتوانسته به نزدیک شدن اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها به صلح کمکی کند.»

نخست‌وزیر اسبق رژیم‌صهیونیستی عصر امروز بعد از اغمایی ۸ ساله در سن ۸۵ سالگی جان داد. شارون به دلیل جنایاتی که از جمله در اردوگاه «صبرا و شتیلا» لبنان انجام داد، به «قصاب» معروف شده بود. مرگ او با موجی از شادی در میان فلسطینی‌ها و ساکنان جنوب لبنان همراه شده است.

«ندیم حوری» معاون ویتسون هم در توئیتر خود به مرگ شارون واکنش نشان داده و عدم محاکمه وی را مایه شرمساری دانسته است. وی در این مورد نوشته است: «مایه شرم است که شارون بدون آنکه به دلیل نقشش در جنایات و تجاوزات وحشتناک از روزهایی که در واحد ۱۰۱ بود تا «صبرا و شتیلا»، در محضر قانون حاضر شود، مُرد.»

نگاهی گذرا به جنایات ژنرال شارون

فرمانده خطرناک ارتش، مهندس شهرک‌های صهیونیست نشین، قصاب صبرا و شتیلا و بولدوز اسرائیل، مهم‌ترین عناوین و افتخاراتی است که ژنرال آریل شارون، نخست وزیر متوفی رژیم صهیونیستی ، با بیش از نیم قرن کشتار فلسطینی‌ها، آن را با خود به یدک می‌کشد.

به گزارش افکارنیوز، آریل شارون نخست‌وزیر ۸۵ ساله رژیم صهیونیستی که لحظاتی پیش خبر مرگ وی روی خروجی و تلکس های خبری رسانه های دنیا قرار گرفت، با مرگش بار دیگر هر آنچه را طی حدود ۶۰ سال گذشته بر سر فلسطینیان آورده و جنایاتی را در حق آنها مرتکب شده، در یادها زنده کرد و بار دیگر اذهان عرب‌ها و مسلمانان را به اردوگاه‌های "صبرا و شتیلا"، "قبیه" و خیابان‌های پر از سنگ و خون فلسطین و بر فراز اجساد کودکان فلسطینی کشته‌شده به دست سربازان اسرائیلی برد و به یاد آنان آورد که چگونه سرباز کوچک اما وحشی "هاگانا"، القابی چون " فرمانده خطرناک ارتش، قصاب صبرا و شتیلا، بولدوزر اسرائیل، مهندس شهرک‌های صهیونیست‌نشین و قصاب اسرائیل"، گرفت.

نگاهی به زندگی جنایتکارانه شارون

راستی ژنرال آریل شارون معروف به "اریک شارون" چگونه به این القاب دست یافت؟ آریل شارون در سال ۱۹۲۸ در روستای "کفار ملال" در فلسطین به دنیا آمد و از همان کودکی به شدت و خشونت شهره بود و به همین خاطر وقتی به درجات نظامی دست یافت، آن قدر به کشتار فلسطینیان ادامه داد که به قصاب صبرا و شتیلا معروف شد. دوره دبیرستان را در شهر تل آویو به پایان رساند و دیری نپایید که در سال ۱۹۵۴ به تیپ "اسکندرونه" در تشکیلات "هاگانا" (شبه نظامیان یهودی دوره قیمومیت انگلیس بر فلسطین که بعدها ارتش اسرائیل را تشکیل داد) پیوست.

این تیپ واحدی ویژه بود که با هدف اخراج فلسطینیان از سرزمین خود دست به کشتار آنان می‌زد و در "طنطوره"، "اللد"، "الرمله" و دیگر مناطق فلسطین ساکنان بی‌سلاح آنان را قتل‌ عام کرد. پس از گذر از این دوران، آموزش‌هایی که شارون در هاگانا دیده بود به زودی او را به یک فرمانده نظامی خشن و خونریز تبدیل کرد که نه تنها فلسطینیان بی‌سلاح بلکه هم‌قطارانش را نیز دچار بیم و هراس می‌کرد. کشتار فلسطینیان به دست شارون و نیروهای تحت فرماندهی وی به قدری وحشتناک بود که به "بولدوزر اسراییل" معروف شد و همواره آماده بود در صف اول نیروها وارد میدان کارزار علیه فلسطینیان شود و هربار زخمی باز‌می‌گشت.
[SPOILER]
در سال ۱۹۴۸ اولین جنگ عرب‌ها و اسرائیل درگرفت. در این جنگ که به برپایی اسرائیل انجامید، شارون فرماندهی یک تیپ از نیروهای اسرائیلی را در دست داشت و در درگیری برای تصرف منطقه "اللطرون" بین شهر اشغالی قدس و "یافا" زخمی شد و در آغاز سال ۱۹۴۹ فرماندهی یکی از گردان‌های اسرائیل را در دست گرفت و در سال ۱۹۵۱ از افسران کادر فرماندهی بخش اطلاعاتی تیپ مرکزی شد. شارون در سال ۱۹۵۲ فعالیت‌های نظامی را کنار گذاشت تا در دانشگاه عبری شهر قدس "تاریخ و علوم"شرق بخواند اما با در دست گرفتن فرماندهی "واحد ۱۰۱" که برای ناکام‌ گذاشتن عملیات فدائیان فلسطینی تشکیل شده بود، بار دیگر به کشتار فلسطینیان روی آورد.

از جمله این کشتارها می‌توان به کشتار ۱۹۵۴ در روستای "قبیه" در جنوب شهر "نابلس" در کرانه باختری اشاره کرد که شارون نیروهای خود را برای حمله انتقامی علیه اهالی این روستا که گویا مبارزان فلسطین وارد آن شده بودند، اعزام کرد و با وجود خروج مبارزان از آن، منازل روستاییان را منهدم و آنها را بر سر زنان و سالمندان و کودکان تخریب کرد و دهها فلسطینی را کشت و بقیه ساکنان روستا را از آنجا بیرون راند.

جنایت شارون در روستای قبیه به قدری گسترده بود که به گفته برخی منابع رسمی اسرائیلی این کشتار به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. کنیست (پارلمان اسرائیل) نیز سال ۲۰۰۴ در پایگاه اینترنتی خود، گذشته شارون در سالهای اواسط قرن بیستم را پر از کشتار و جنایت ارزیابی کرد و از جمله این جنایت‌ها از کشتار ساکنان روستای قبیه تا کشتارهای مشابه در خان یونس و درگیری‌های "المتله" مصر در صحرای سینا نام برد.

لقب فرمانده خطرناک ارتش

شارون در دستگاه نظامی رژیم صهیونیستی، هر گونه که می‌خواست رفتار می‌کرد و به تصمیمات و اوامر فرماندهان خود پایبند نبود تا آنجا که این نافرمانی‌ها و خودسری‌ها، "حایم لسکوف" فرمانده وقت ستاد ارتش اسرائیل را واداشت به او لقب "فرمانده خطرناک ارتش" بدهد. فرمانده خطرناک ارتش در سال ۱۹۵۶ فرمانده تیپ چتربازهای اسرائیل شد و اوایل حمله فرانسه، انگلیس و اسرائیل به مصر در این سال که در پی ملی‌شدن کانال سوئر به دست "جمال عبدالناصر" صورت گرفت، در عملیات "کادیش" شرکت کرد و به خاطر درگیری‌های شدید در تنگه "میتلا" که بسیاری آن را بیهوده ارزیابی کردند، بین وی و فرماندهانش از یک سو و بین او و "موشه دایان" فرمانده وقت ستاد ارتش اسرائیل از سوی دیگر اختلافاتی شدید به وجود آمد و این امر شارون را واداشت در سال ۱۹۵۷ به انگلیس سفر کند و در آنجا در یک دانشکده نظامی انگلیسی دوره آموزش فرماندهی ستاد را بگذراند، اما دو فرمانده بعدی ستاد ارتش اسرائیل یعنی لسکوف و "تسفی تسور" از پیشرفت وی و پیمودن مسیر فرماندهی ارتش اسرائیل جلوگیری کردند، از این رو نتوانست در سلسله مراتب ارتش پیشروی کند تا اینکه "اسحاق رابین" به فرماندهی ستاد ارتش اسرائیل برگزیده شد و او را به فرماندهی لشکر شمال و پس از دو سال به ریاست دایره ارشاد در ارتش برگزید و پس از آن وی به رتبه ژنرالی دست یافت و در جنگ ژوئن سال ۱۹۶۷ (جنگ شش روزه) فرمانده لشکر زرهی شد و به خاطر قتل عام نیروهای مصری در "ام کتف" و "ابو عویقیله" در شمال سینا، در سراسر اسرائیل مشهور شد.

شارون در سال ۱۹۶۹ فرماندهی تیپ جنوب را در دست گرفت و به تقویت خط "بارلو" خط نظامی_دفاعی اسرائیل که پس از اشغال کانال سوئز در طول کانال و صحرای سینا احداث شده بود، پرداخت و پس از آن در جنگ فرسایشی زمان جمال عبدالناصر نقشی اساسی ایفا کرد و به شدت از "حاییم بارلو" رئیس وقت ستاد ارتش اسرائیل و طراح خط بارلو انتقاد کرد. پس از اشغال کانال به دست اشغالگران صهیونیست و آتش بس در طول خط کانال که از ماه آگوست سال ۱۹۷۰ و طی سال ۱۹۷۱ اجرا شد، شارون با آسودگی خاطر دست به کشتار فلسطینان ساکن نوار غزه زد و ساکنان مناطق شمال صحرای سینا را از منطقه اخراج کرد. وی در این دوران اولین کسی بود که عملیات ترور منظم و برنامه‌ریزی‌شده فرماندهان فلسطینی را آغاز کرد و به خاطر شدت کشتار و جنایاتش حتی مورد انتقاد صهیونیست‌ها نیز بود.

آموزش شارون به نیروهای تحت امرش

از جمله آموزش‌هایی که شارون به نیروهای تحت فرماندهی خود در مقابله با مبارزان فلسطینی می‌داد این بود که آنها را پس از کشتن در کانتینرهای حمل زباله بیندازند، این برنامه از حمایت کامل خانم "گولدا مایر" نخست‌وزیر و "موشه دایان" وزیر جنگ وقت اسرائیل برخوردار بود. فرمانده خطرناک ارتش، پس از آنکه دریافت نمی‌تواند به فرماندهی ستاد ارتش برسد ژوئن سال ۱۹۷۳ از فعالیت نظامی دست برداشت و در فهرست حزب راستگرای "الاحرار" در انتخابات کنست شرکت کرد و با آغاز جنگ ۶ اکتبر ۱۹۷۳ (جنگ کیپور) بار دیگر فرمانده لشکر زرهی شد و پس از شکست اسرائیل از نیروهای مصری در زمان ریاست‌جمهوری "انور سادات" و شکسته‌شدن خط بارلو، از طریق شکاف "دفرسوار" وارد خاک مصر شد و در مزرعه چینی‌ها دست به کشتار نیروهای مصری زد و بار دیگر به خاطر سرپیچی از دستورات مواخذه شد، اما در عین حال سیاستمداران صهیونیست از وی به خاطر حملات و برنامه‌های نظامی‌اش تقدیر کردند.

زندگی سیاسی شارون

زندگی سیاسی شارون که در جنگ اکتبر به "اریک شارون" معروف شده بود، با ورود وی به کنست از سال ۱۹۷۳ آغاز شد و پس از آن حزب «شلومتسیون» را تاسیس کرد که به زودی در حزب "حیروت" بزرگترین حزب ائتلاف لیکود ادغام شد.

شارون در سال ۱۹۷۷ در دوره نخست‌وزیری "مناخیم بگین" رئیس حزب لیکود وارد حکومت [رژیم صهیونیستی] شد که در آن زمان وزارت کشاورزی و ریاست کمیته وزارتی امور شهرک‌سازی را در دست گرفت و در این دوره بود که شهرک‌های صهیونیستی بسیاری در سرتاسر کرانه باختری احداث کرد و با اخراج فلسطینیان واقعیت اشغالگری را در سرزمین فلسطینیان تثبیت کرد و با دادن چهره‌ای یهودی به این سرزمین مانع از خروج اسرائیلی‌ها از کرانه باختری شد.

در این دوران شارون عملا ناظر و اداره‌کننده جنبش شهرک‌سازی "غوش ایمونیم" یا همان "ائتلاف ایمان" بود که گرایشی توراتی و بسیار تند داشت. شارون در زمینه اخراج فلسطینیان و اسکان صهیونیست‌ها به جای آنها تا بدانجا پیش رفت که به "مهندس شهرک‌های صهیونیست‌نشین" معروف شد.

دور دوم کشتار و وحشیگری شارون/ قتل عام صبرا و شتیلا

دور دوم کشتار و وحشیگری شارون که در پی یک دوره قتل عام فلسطینیان و اسکان یهودیان روی می‌داد پس از انتخابات سال ۱۹۸۰ کنیست آغاز و مانع از آن شد که وی همچنان مهندس شهرک‌های صهیونیست‌نشین باقی بماند. پس از این انتخابات شارون در سایه دولت مناخیم بگین به آرزوی خویش رسید و برای تصدی پست وزارت جنگ برگزیده شد. وی که استفاده از نیروی نظامی را بهترین راه برای دستیابی به اهداف سیاسی خود می‌دید، در ماه ژانویه سال ۱۹۸۲ برنامه حمله به لبنان با بهانه در هم شکستن مقاومت فلسطینیان و برچیدن تشکیلات آنان در عمق خاک لبنان را به ستاد ارتش اسراییل ارائه کرد و طی چند ماه و با بهانه "حمایت از منطقه الجلیل" حمله به لبنان آغاز شد و ارتش اسرائیل عملیات "اورنیم" را اجرا کرد. حمله به لبنان با نظارت مستقیم شارون و شرکت فعال وی صورت می‌گرفت. شارون در حمله به لبنان با همدستی شبه‌نظامیان مسیحی این کشور، کشتار اردوگاه‌های "صبرا" و "شتیلا" در جنوب بیروت را به راه انداخت و به گفته فلسطینی‌ها، حدود دو هزار فلسطینی را کشت.

زشتی و بازتاب این کشتار به قدری بود که کمیته‌ای رسمی از سوی اسرائیل برای تحقیق درباره کشتار تشکیل شد که ریاست آن را قاضی "اسحاق کاهن" بر عهده داشت. این کمیته در تحقیقات خود ثابت کرد شارون به تنهایی خود مسئول کشتار همه فلسطینان این دو اردوگاه است، به همین خاطر وی مجبور به کناره‌گیری از وزارت جنگ شد، اما وزیر بدون کابینه باقی ماند و قصاب صبرا و شتیلا لقب گرفت.

قصاب صبرا و شتیلا پس از آن در رتبه‌های مختلف سیاسی جابجا شد و تا سال ۱۹۹۰ در سمت وزارت صنایع و بازرگانی باقی ماند و در این دوره روند ساخت شهرک‌های صهیونیست‌ نشین کرانه باختری را با ساخت کمربند شهرک‌های اسرائیلی تقویت کرد و به خاطر ساخت این شهرک‌ها و اخراج فلسطینیان، ماه مارس سال ۱۹۹۰ وزارت مسکن حکومت راستگرای "اسحاق شامیر" به وی سپرده شد که فرصتی مناسب برای او فراهم آورد تا سرزمین فلسطینیان را، ‌بیش از آنچه بود، از دست آنها خارج سازد و عملیات ساخت شهرک‌های صهیونیست‌نشین را گسترش دهد و به آن سرعت بخشد.

اشغال سرزمین فلسطینیان و ساخت شهرک‌های صهیونیست‌نشین در این دوره به قدری افزایش یافت که شارون دهها هزار کاروان برای برپایی کارگاه‌های ساخت‌وساز خریداری کرد و دهها هزار مهاجر یهود را که از کشورهای تازه‌استقلال‌یافته شوروی و کشورهای شرق اروپا وارد سرزمین‌های اشغالی می‌شدند، در آنها به کار گمارد و اسکان داد و به خاطر شدت و وسعت تخریب منازل فلسطینان و سرکوب آنان به بولدوزر اسرائیل شهرت یافت.

یکی از راه‌هایی که شارون برای تسهیل در اشغال خانه و کاشانه فلسطینیان و اخراج آنان از سرزمین‌شان برگزید شیوه "مجازات جمعی" بود. وی اولین فرمانده اسرائیلی به شمار می‌آمد که این شیوه را دنبال کرد و بر اساس آن هر کس در برابر نیروهای اشغالگر مقاومت می‌کرد و حتی اگر در این مقاومت مشارکتی غیرمستقیم داشت، منزل تمامی بستگانش تخریب می‌شد و آنان به اردن تبعید می‌شدند.

بولدوزر اسرائیل، پس از این دوره تا سال ۱۹۹۹ اداره چند وزارتخانه اسرائیلی را در دست داشت و همزمان با کنفرانس مادرید و مذاکرات اسلو با فلسطینیان، به مخالفت با صلح پرداخت. در این سال، پس از شکست "بنیامین نتانیاهو" در انتخابات نخست‌وزیری و استعفا از ریاست حزب لیکود، شارون به جای وی به ریاست این حزب برگزیده شد و ۲۸ سپتامبر سال ۲۰۰۰ در اقدامی تحریک‌آمیز وارد حرم بیت‌المقدس شد و اعلام کرد: «هر یهودی حق دارد حرم قدس شریف را زیارت کند» و بدین ترتیب جایگاه سیاسی خود را نزد صهیونیست‌ها به شدت تقویت کرد و توانست "عمرام میتسناع" نامزد حزب کار را در انتخابات نخست‌وزیری فوریه سال ۲۰۰۱ شکست‌دهد.

وی پس از پیروزی حزبش در انتخابات پارلمانی ژانویه سال ۲۰۰۳ دولت (رژیم) جدیدش را به کنیست معرفی کرد و بدین ترتیب پس از ۲۵ سال کشتار فلسطینیان، مرد اول اسرائیل شد. وی ماه دسامبر سال ۲۰۰۳ برنامه "جدایی یک‌جانبه از فلسطینیان" را ارائه داد و تصمیم گرفت شهرک‌هایی را که خود در غزه بنا کرده بود و نیز چهار شهرک را در کرانه باختری برچیند که این امر با وجود مخالفت صهیونیست‌های افراطی و شهرک‌نشینان، پایان یافت.

البته براساس این طرح مناطق مهم و گسترده تری در کرانه باختری رود اردن، برای همیشه به اشغال صهیونیست‌ها در می‌آمد.

فرار نظامیان صهیونیست از غزه

خروج از نوار غزه به قدری به شارون فشار آورد که اعلام کرد از حزب لیکود جدا شده و حزبی جدید با نام "کادیما" (پیشرو) را تشکیل داد. شارون که می‌رفت بار دیگر روند سیاسی اسرائیل را با تمرد و عصیان خود بر هم زند و سرنوشتی جدید برای فلسطینیان ترسیم کند، در سال ۲۰۰۶ دچار سکته مغزی و به بیمارستان "هداسا" در قدس شرقی منتقل شد و پس از هشت سال جدال با مرگ، این مرگ بود که بر او فائق آمد.

شارون در تمام دوران فعالیت سیاسی خود نیز همواره سیاستی در پیش گرفت که به سیاست "ایجاد شوک برای پیشگیری" معروف بود و بر اساس آن واردکردن ضربات ناگهانی و بسیار شدید بر فلسطینیان و قلع و قمع شدید آنان، امری ضروری بود تا تاب و توان هر گونه مبارزه را از دست بدهند و به این یقین برسند که بهتر است مقاومت را کنار بگذارند.

ژنرال شارون که روزگاری گور می گرفت عاقبت در جدال با مرگ مغلوب شد. شاید وی هرگز تصور نمی‌کرد روزی تا این حد باعث شادمانی فلسطینیان شود که بدون شک در رنج، مصیبت و آوارگی آنها، نقشی مستقیم داشته است. البته شادمانی از شنیدن خبر مرگ شارون.[/SPOILER]

.

مرگ شارون یادآور مصونیت ناقضان حقوق بشر
مرگ شارون یادآور مصونیت ناقضان حقوق بشر
مرگ شارون یادآور مصونیت ناقضان حقوق بشر
مرگ شارون یادآور مصونیت ناقضان حقوق بشر

مرگ شارون یادآور مصونیت ناقضان حقوق بشر
مرگ شارون یادآور مصونیت ناقضان حقوق بشر



شارون هنگام بازدید از مکان های نظامی ارتش اسرائیل در سال 2002 با دوربینی که لنز های او بسته بود اقدام به این کار کرد.

مرجع / مشـرق


قصاب صبرا و شتیلا پس از هشت سال مرگ نباتی قرار است روز دوشنبه در گاوداری‌اش دفن شود.[SPOILER]

"آریل شارون" معروف به قصاب "صبرا و شتیلا" صاحب تاریخی خونین از حیث جنایت علیه بشر و کشتار گروهی است تا جایی که سربازان تحت امر او در گردان چتربازها که با گردان ۱۰۱ ارتش صهیونیستی ادغام شده بود، به وی لقب "پادشاه" داده بودند. او البته ملقب به القاب دیگری همچون بلدوزر، کودک‌کش و پدر شهرک‌سازی نیز هست.
رسانه صهیونیستی "تایمز اسرائیل" در خبری نوشت شارون قرار است در روز دوشنبه 13 ژانویه سال 2014 در گاوداری‌اش دفن شود؛ جایی که تلاش خواهد شد از قبرش در مقابل ابراز احساسات متنفرین از او محافظت شود.

مرجع / مشـرق
[/SPOILER]

[h=1]اشک شوق در مرگ شارون[/h] [h=3]خبرمرگش، هم گریه نداشت بلکه سبب شوق و شادی میان جماعت ها شد.[/h]
ˈآریل ساموئل مردخای شرایبرˈ به ˈآریل شارونˈ و بعدها بواسطه فعالیت های مستمر در جنگ با اعراب به ˈشاهˈ، برای احداث دیوار حائل و احداث شهرک های صهیونیست نشین در زمین های فلسطینیان به ˈبولدوزرˈ و در پی ترور رهبران جنبش مقاومت و کشتار بی پروای فلسطینیان، به ˈقصابˈ مشهور شد.

فرزند آدم بود از نسل قابیل، مثل هر کودکی از زنی زاده شد روی دو پا راه رفت، سخن گفت و در آخر مرد مثل هر کدام از ابنای بشر اما هشت سال زندگی نباتی او شاید نشانی باشد از شارون، سیر کمال را وارونه طی کرد. بشر از هیچ به جماد و نبات و حیوان و انسان و بعد از ترک کالبد، به مرحله کمال که هدف از خلقت است می رسد اما قصاب صبرا و شتیلا مثل حیوان درنده زندگی کرد، بعد وارد زندگی نباتی شد و در آخر، زمین یک گاورداری تابوتش را دربرگرفت تا چندی دیگر خاک، کالبدش را نیز نیست و معدوم کند.

می توان متصور شد که کودکان معصوم صبرا و شتیلا به پیشواز قصاب می آیند تا از او در دادگاه عدل بپرسند به کدامین گناه کشته شدند!

خبر مرگش، هم گریه و ماتم نداشت بلکه سبب شوق و شادی جماعت ها شد.

متن یک پوستر تبلیغاتی ˈ مرگ شارون را به یهودی ها صمیمانه تبریک می گوییمˈ که از سوی گروهی صهیونیست منتشر شده نشان می دهد در سرزمین های تحت اشغال صهیونیست ها هم کسی غمگین نیست.

چند گروه یهودی از جمله مدرسه ˈتورات هحاییمˈ که مقر آن در شهرک صهیونیست نشین ˈنیفه دیکالیمˈ در نوار غزه بود، اعلامیه و پوستر تبریک و تهنیت به خاطر مرگ شارون منتشر و توزیع کردند.

البته این پیام های تبریک خود صهیونیست ها به دلیل مرگ او که به ˈشاهˈ ملقب شده بود،به مذاق همکارانش خوش نیامد و ˈیتسحاک اهرونوویچˈ وزیر امنیت داخلی این رژیم خواستار تحقیقات درباره هر کسی شد که از مرگ شارون ابراز شادمانی کرده است. این وزیر صهیونیست گفت که از نیروهای پلیس خواسته است تا تحقیقاتی سریع و حرفه ای را در این زمینه آغاز کند.

این دسته از مقام ها، نگران شکسته شدن هیمنه خود هستند وگرنه می دانند از سال ها پیش که جنبش مقاومت در دنیا قدرت گرفت و دیپلماسی خون بر شمشیر گام به گام پیروز شده، تاریخ مصرف و کاربرد شارون ˈبولدوزرˈ و منش تروریستی اوبه سر آمده است.

درگیری دولت و وزارت بهداشت رژیم صهیونیستی و خانواده شارون برسر هزینه های درمان او نشان می دهد که شارون برای این رژیم فقط یک لولوی سرخرمن و تندیسی از خشونت و نژاد پرستی است و نه بیشتر تا جایی که دعوا بر سر هزینه های درمان چهار میلیون دلاری او علنی شد.

کمیته مالی خواستار تقسیم هزینه های درمان شارون میان دولت رژیم صهیونیستی و خانواده او شد و وزارت دارایی این رژیم نیز خواست که این هزینه ها به جای برداشت از بودجه دفتر نخست وزیر از وزارت بهداشت این رژیم پرداخت شود.

خبر مرگش که پخش شد جوانان فلسطینی ساکن اردوگاه ˈالبداویˈ در شمال و ˈعین الحلوهˈ، ˈالمیهˈ در جنوب لبنان به نشانه شادمانی اقدام به تیراندازی هوایی کردند.

جشن های خیابانی در سرزمین های اشغالی آغاز شد و مسلمانان و حامیان فلسطینی ها در تمام دنیا شادی خود را از معدوم شدن شارون ابراز کردند.

گروه حماس که کنترل غزه را در اختیار دارد ضمن ابراز واکنشی متفاوت گفته است: ˈحال با مرگ این مستبد، ما نسبت به پیروزی بیشتر مطمئن هستیم.ˈ

برخی از مردم اظهار داشته اند که خداوند بسیاری از ستمکاران را در همین دنیا نیز مجازات می کند و هشت سال نیمه زنده بودن ˈقصابˈ نشانه ای از عدل الهی و التیامی بر زخم فلسطینیان است.

آریل شارون یکی از منفورترین چهره های قرن در تمام دنیا بود تا جایی که گروه تحقیق و تفحص در اسرائیل هم شارون را شخصا به دلیل این که جلوی آن کشتار را نگرفت، مسئول شناخت.

در این بین اظهار تاسف از اینکه شارون در این دنیا و در یک دادگاه صالحه محاکمه نشد نیز شنیده می شود.

در خبرگزاری ها نقل شد که “ساره لیا ویتسون” مدیر امور خاورمیانه در سازمان غیر دولتی “دیده بان حقوق بشر” در بیانیه ای گفت: تاسف بار است که شارون به قبرش برود بدون اینکه به دلیل ایفای نقش در جنایت های صبرا و شتیلا و دیگر اقدام های نقض حقوق بشر، دادگاهی شود. مرگ او، یک یادآوری گزنده دیگر بر این واقعیت است که سال ها چشم پوشی از نقض حقوق بشر، هیچ کمکی به صلح اسرائیلی ها و فلسطینی ها نکرده است.ˈ

معاون بخش خاورمیانه سازمان ناظر حقوق بشر ˈندیم حوریˈ نیز در پیامی گفت: مایه شرم است که شارون بدون آنکه به دلیل نقشش در جنایات و تجاوزات وحشتناک از روزهایی که در «واحد 101» ارتش اسرائیل بود تا «صبرا و شتیلا»، در محضر قانون حاضر شود، مُرد.

پایگاه «دیلی استار» لبنان نیز نوشت: شارون به سبب جنایاتی که مرتکب شده بود، منفورترین شخصیت از دید لبنانی ها بود.

طبیعی است که گروه های مقاومت نیز شادی خود را با انتشار بیانیه ها بیان کردند. ˈسامی ابوزهریˈ، سخنگوی حماس در بیانیه ای مرگ شارون پس از هشت سال کما را نشانی از نشانه های خداوند و عبرتی برای ظالمان دانست. وی گفت: ملت فلسطین با مرگ این جانی که دستش به خون مردم فلسطین و رهبرانشان آلوده بود، لحظاتی تاریخی را آغاز کردند.

و طبیعی تر این که اوباما از شارون ستایش کند. رئیس جمهوری آمریکا در بیانیه تسلیت مرگ شارون وی را فردی توصیف کرد که وقف اسرائیل شد و جان کری وزیر خارجه آمریکا هم گفت: رویای اسرائیل دلیل زندگی شارون بود و او برای تحقق این رویا زندگی خود را به خطر انداخت.

جرج بوش رئیس جمهوری سابق آمریکا که به جنگ طلبی شهره است، شارون را ˈجنگجوی دوران هاˈ نامید.

آنچه در همه پیام ها و بیانیه های تسلیت رهبران کشورهای غربی مشهود است، حتی این افراد هم نتوانستند از او به عنوان فردی صلح طلب یاد کنند.

شارون از خود یادگارهای سیاهی برجا گذاشته که ساخت شهرک های یهودی نشین در اراضی فلسطینی یکی از این موارد است و چه خوب است با مرگ وی این ساخت و ساز غیر قانونی متوقف شود. همانطور که مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ساخت شهرک های یهودی نشین را با قوانین بین المللی مغایر دانسته و مانعی بر سر راه صلح خاورمیانه دانسته است.

وی در این خصوص اظهار داشت: این اقدام تحقق راهکار تشکیل دو کشور را غیر ممکن می کند. وی از تل آویو خواست در شرایطی که مذاکرات صلح به عنوان فرصت منحصر به فردی برای اسرائیلی ها و فلسطینی ها در حل اختلافاتشان به شمار می رود شهرک سازی ها را متوقف کند.

شارون کینه توزی و دد منشی را از سن کم آغاز کرد در نوجوانی و زمانی که هنوز رژیم صهیونیستی اعلام موجودیت نکرده بود به گروه موسوم به ˈهاگاناˈ پیوست این گروه با هدف وادار کردن فلسطینیان به ترک خانه و زمین های خود اقدام به ترور و وحشت می کرد. وی در تمام جنگ های رژیم اشغالگر علیه اعراب شرکت داشت.

او در سال 1952 از فرمانده ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در خواست تشکیل یک گردان نظامی از زندانیان غیرنظامی محکوم به مرگ کرد و نام این گردان را گردان 101 گذارد که در نخستین عملیات خود، به روستای مرزی ˈالقبیهˈ حمله کرد که در آن 69 فلسطینی کشته شدند. همین گردان بود که با محاصره اردوگاه های صبرا و شتیلا به گروه فالانژهای مسیحی اجازه داد جمعیت در محاصره را بکشند.

شارون در نابود کردن فلسطینیان تفاوتی بین رزمنده و غیر نظامی یا جوان و کودک نمی دید او بر این باور بود که هر طفل فلسطینی یک رزمنده بالقوه است که باید نابود شود. این دیدگاه یادآور باورهای هیتلر و علاقه به نابود کردن نسل یهودیان است.

ماشین رسانه ای غرب که فراگیری بسیاری در دنیا دارد نسبت به شادی فلسطینی ها با شنیدن خبر مرگ شارون سکوت کرد در حالی که پیام های تسلیت بطور وسیعی منتشر شد و مراسم تدفین در مزرعه خصوصی او تا آخرین لحظات و با جزئیات پوشش داده شد. هر چند رسانه های غیر وابسته و مستقل، جشن و شادمانی فلسطینیان و حامیان مقاومت در سراسر دنیا را منتشر کردند.

سکوت رسانه ای غرب ، اثبات دوباره نفوذ صهیونیست ها بر ماشین تبلیغات و اطلاع رسانی غرب به ویژه آمریکا است و آن شادی فلسطینیان دلیلی بر اینکه هیچ تبلیغات پوچی تا همیشه شنونده ندارد،باطل رفتنی است.

گزارش از: طاهره نبی اللهی


شرکت عناصر گروهک تروریستی منافقین در مراسم دفن شارون/ کارتون: پیمان علیشاهی

سران خارجي از حضور در مراسم دفن شارون امتناع کردند

"گلاگر فنویک" خبرنگار فرانس بیست و چهار درباره مراسم دفن نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی گفت به هیچ وجه نمی‌توان افرادی را که در مراسم خاکسپاری شارون حاضر بودند با افرادی که در مراسم "اسحاق رابین" حضور داشتند، مقایسه کرد. در آن زمان بیل کلینتون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا و همسر او و روسای دولت‌های عربی در مراسم حضور داشتند. اما به هیچ وجه این اتفاق در روز گذشته تکرار نشد و به طور مثال هیچ یک از روسای کشورهای اروپایی در مراسم حضور نداشتند.

به گزارش انتخاب، وی افزود شاید از نظر غایبان در این مراسم، جالب نبوده باشد یاد کسی گرامی داشته شود که به واسطه حضورش هزاران نفر کشته شدند و جنگ‌هایی بسیار بحث‌برانگیز رخ داد. به طور مثال می‌توان به جنگ لبنان در زمان حضور شارون در وزارت دفاع اسرائیل در اوایل دهه هزار و نهصد و هشتاد اشاره کرد.


یکی از روزنامه‌های سوئد، نخست‌وزیر پیشین رژیم صهیونیستی را با هیتلر و استالین مقایسه کرد.
فارس: یکی از روزنامه‌های سوئد، نخست‌وزیر پیشین رژیم صهیونیستی را با هیتلر و استالین مقایسه کرد.

به گزارش روزنامه اسرائیلی «جروزالم‌پست»،در پی مرگ «آریل شارون» نخست‌وزیر پیشین اسرائیل نشریات اروپایی واکنش‌های متعددی نشان دادند در این زمینه واکنش نشریه «اکسپرس» در سوئد در مطلبی به قلم «پیر جیسون» کارشناس مسایل خاورمیانه شارون را با هیتلر و استالین مقایسه کرد.

در این مطلب آمده است که راه و روش نظامی شارون علیه فلسطینیان و مردم اردن شبیه (اقدامات) هیتلر و استالین است و بن‌گوریون به وی اجازه داد که هر چه می‌خواهد انجام دهد.»

گفته می‌شود این بدترین تشبیهی است که درباره شارون در 2 روز گذشته صورت گرفته است.

شارون بعد از آنکه با افت شدید علایم حیاتی روبرو شده بود، شنبه گذشته دقایقی قبل در مرکز درمانی «شبا» در سن 85 سالگی جان داد.

شارون از سال 2006 و در حالی که نخست‌وزیری اسرائیل و رهبری حزب تازه‌تأسیس «کادیما» را بر عهده داشت، بعد از دو سکته مغزی به کما رفت و از آن زمان با صرف هزینه‌های فراوان زندگی نباتی داشت.


روزنو- هيئت خانواده شهدا و ايثارگران مراسم جشن مرگ آريل شارون را برگزار كرد.
بعد از اعلام مرگ آرين شارون وزيرجنگ رژيم صهيونيستي و قاتل صبرا و شتيلا موجي از خوشحالي در ميان مسلمانان جهان به راه افتاد و حتي ديدبان حقوق بشر هم طي اطلاعيه اي اعلام كرد كه اي كاش قبل از مرگ اين قاتل به جنايتهاي شارون رسيدگي مي شد.


به گزارش مهر، هيئت خانواده شهدا و ايثارگران هم در پي مرگ شارون اقدام به برگزاري مراسم جشن و توزيع شربت و شيريني در ميان شهروندان در میدان انقلاب پایتخت كرد. استفاده از بنرها و تابلوهايي با عنوان "شارون به درك واصل شد" و "شارون گور به گور شد" و غيره ... در نوع خود جالب بود ولي نكته قابل تامل بازخورد شهروندان در برخورد با پوسترها و بنرهاي نصب شده در اين مراسم بود.


يكي از شهروندان مي گفت: اين اقدام بسيار جالب است چرا كه با توجه به دغدغه هاي روزمره زندگي اينگونه خبرها در لابلاي اخبار اقتصادي و ورزشي پنهان مي شود و با برگزاري اين برنامه ها خبرهاي به اين مهمي زودتر منتشر مي شود و مردم آگاه مي شوند.


شهروند ديگري اظهار داشت: اين قاتل و جنايتكارضربه محكمي به شاكله مسلمانان فلسطيني زده و قطعا بايد محاكمه مي شد. به اعتقاد من اينكه صدا و سيما بعد از مرگ شارون در سكوت بي خبري فرو رفت جاي تامل دارد!

يكي از جانبازان جنگ تحميلي هم عنوان كرد: مرگ شارون قطعا موجب خوشحالي مسلمانان شده ولي اين را بايد عنوان كرد كه مسلمان آروزوي مرگ كسي را نمي كند مگر آنكه آن فرد كافر باشد و دستش به خون مسلمان آلوده شده باشد. با اين حال خون شهداي صبرا و شتيلا هيچ وقت خشك نمي شود و بايد گفت كه شارون تنها نبوده و قطعا از حمايتهاي امريكا برخوردار بوده است.

ب

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، جنازه آریل شارون، جنایتکاری که از 14 سالگی به گروه "هاگانا" نیروی ویژه کشتار خانواده های فلسطینی برای بیرون راندن آنها ار منازلشان، پیوست و تا پایان عمر دست از ریختن خون ساکنان سرزمین فلسطین برنداشت، دیروز در ویلا و مزرعه شخصی اش در صحرای نگو دفن شد.

در لحظه قراردادن جنازه شارون درون قبر، تمام منطقه با صدای مهیبی شروع به لرزیدن کرد به طوری که مراحل دفن به علت وحشت حاضرین، برای دقایقی متوقف شد.

پایگاه های زلزله نگاری جهان، وقوع زمین لرزه ای به قدرت سه و نیم ریشتر را ثبت کردند و نکته جالب آنکه، مرکز زلزله، منطقه دفن شارون گزارش شده است.

رسانه های منطقه بلافاصله این خبر را به عنوان حادثه ای عجیب و عبرت آموز گزارش کرده اند.رسانه های رژیم صهیونیستی نیز وقوع زمین لرزه را در زمان دفن شارون گزارش کردند و جالب آنکه حتی کاربران یهودی ساکن در سرزمین های اشغالی نیز در کامنت ها و پیام هایی که برای این خبر گذاشته اند، نوشته اند که حتی زمین فلسطین نیز حاضر به پذیرفتن جسد این جنایتکار نبود و مقامات، به زور او را دفن کردند.

منبعش:http://khabarfarsi.com/ext/7885671