وسواس در نیت

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وسواس در نیت

سلام دوستان. من جند ماهی میشه که دچار وسواس توی نیتام شدم.چه طوری؟ مثلا وقتی میخوام وضو بگیرم کلی طول میکشه که بخوام وضو بگیرم.یعنی قبلش مطمئن بشم که دارم برای چی وضو میگیرم.بعضی وقتا حتی وضوم هم شروع میکنم و بعد با خودم فکر میکنم الان دارم چی کار میکنم؟!
نمیدونم مشکلم چیه.فکر میکنم بیشتر به خاطر ضعف ایمانم هست.یکی دوتا کتاب در مورد خداشناسی هم خوندم ولی تاثیر نداشت.همیشه توی ذهنم تکرار میکنم که دارم برای رضای خدا و اطاعت دستورش وضو میگیرم ولی تا میخوام وضو بگیرم نمیتونم! قبلش انگار باید دلایل ایمانم به خدا رو یه بار دیگه برا خودم ثابت کنم تا بعد بتونم وضو بگیرم.حنی تو نماز هم همینطوری هستم.
دیگرانو میبینم که خیلی راحت میان و وضو میگیرن ولی من نمیتونم.
میگن همین که اگه ازت کسی بپرسه داری چی کار میکنی بگی برا خدا وضو میگیرم کافیه.ولی من با خودم فکز کردم که اگه همینطوری برم بدون نیت وضو بگیرم ویکی ازم بپرسه داری چی کار میکنی نتونم جواب بدم.باید فکر کنم اونموقع تا بتونم ج بدم که برای اطاعت فرمان خدام هست ولی بلافاصله نمیتونم بگم!
اگه کسی میدونه باید چی کار کنم که مشکلم رفع شه یا اگه تجربه ی چنین وسواسی رو داشته و حلش کرده ممنون میشم راهمنماییم کنه:)

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

maryam27;459214 نوشت:
سلام دوستان. من جند ماهی میشه که دچار وسواس توی نیتام شدم.چه طوری؟ مثلا وقتی میخوام وضو بگیرم کلی طول میکشه که بخوام وضو بگیرم.یعنی قبلش مطمئن بشم که دارم برای چی وضو میگیرم.بعضی وقتا حتی وضوم هم شروع میکنم و بعد با خودم فکر میکنم الان دارم چی کار میکنم؟!
نمیدونم مشکلم چیه.فکر میکنم بیشتر به خاطر ضعف ایمانم هست.یکی دوتا کتاب در مورد خداشناسی هم خوندم ولی تاثیر نداشت.همیشه توی ذهنم تکرار میکنم که دارم برای رضای خدا و اطاعت دستورش وضو میگیرم ولی تا میخوام وضو بگیرم نمیتونم! قبلش انگار باید دلایل ایمانم به خدا رو یه بار دیگه برا خودم ثابت کنم تا بعد بتونم وضو بگیرم.حنی تو نماز هم همینطوری هستم.
دیگرانو میبینم که خیلی راحت میان و وضو میگیرن ولی من نمیتونم.
میگن همین که اگه ازت کسی بپرسه داری چی کار میکنی بگی برا خدا وضو میگیرم کافیه.ولی من با خودم فکز کردم که اگه همینطوری برم بدون نیت وضو بگیرم ویکی ازم بپرسه داری چی کار میکنی نتونم جواب بدم.باید فکر کنم اونموقع تا بتونم ج بدم که برای اطاعت فرمان خدام هست ولی بلافاصله نمیتونم بگم!
اگه کسی میدونه باید چی کار کنم که مشکلم رفع شه یا اگه تجربه ی چنین وسواسی رو داشته و حلش کرده ممنون میشم راهمنماییم کنه:)

بسمه تعالی
با سلام و تحیت و عرض خوش آمدگویی
خواهر محترم؛ توجه داشته باشید، نیت چیزی جدای از انجام کار نیست. به تعبیری نیت چیزی مستقل از کار نیست به همین دلیل فرموده اند که محال است کاری بدون نیت انجام شود.
موضوعی که شما از آن رنج می برید، چیزی نیست جز وسواس که البته ریشه در اضطراب، سختگیری و منفی بافی دارد. این منفی بافی در نوشته حضرتعالی نیز مشهود است.
لازم است ضمن پرهیز از سختگیری و قضاوت منفی نسبت به خود، سطح اضطراب را کاهش دهید تا به موازات آن، وسواس شما نیز کاهش یابد.
ضرورت دارد نسبت به افکاری که حین وضو و...به ذهن شما خطور می کند بی اعتنا باشید.
به فتوای فقهاء عظام، نیت نه لازم است به زبان آورده شود و نه از ذهن عبور داده شود، نیت چیزی نیست جز اراده انجام کار...
نیت امر بسیار ساده ای است، شما در روز ده ها و بلکه صدها بار آن را تکرار می کنید! به عنوان مثال اینکه شما سر سفره می نشینید، آیا جز برای خوردن غذاست؟ اینکه در مقابل تلویزیون می نشینید جز برای مشاهده برنامه است؟ اینکه به مغازه می روید جز برای خرید است؟ و ده ها اینکه دیگر...
شما در هیچیک از این امور نیت کار را نه به زبان می آورید و نه به آن می اندیشید...آیا هیچ شده است وقتی سر سفره می نشینی، نیت کنی که غذا بخوری؟ یا همینکه به سمت سفره حرکت می کنی مقصود شما مشخص است؟ طبیعتا پاسخ گزینه دوم است.
در عبادات و از جمله وضو هم همینگونه است، اینکه شما از جا برمیخیزی و به سمت شیر آب حرکت می کنی و... مگر برای چیزی جز وضو گرفتن است؟ همینکه برای شما انگیزه حرکت پیدا می شود، نیت شکل گرفته است...
مسلما شما فردی مومن هستید بنابراین نه تنها لازم نیست بلکه نباید، قبل از انجام وضو ودیگر عبادات، دنبال ثابت کردن ایمان خود باشید، این رویه چیزی جز وسوسه شیطان نیست. به خدای بزرگ پناه ببرید و به این وسوسه ها بی اعتنا باشید.
ان شاءالله در صورتیکه برای مدتی بی اعتنا باشید، بر این موضوع غلبه پیدا خواهید کرد.

جهت آگاهی بیشتر؛
http://ketaab.iec-md.org/AHKAAM/raahkaarhaaye_amali_darmaan_waswaas_mazaaheri_03.html

دیگر خسته شده ام، اما وسواس من با مقاومت و بی اعتنایی برطرف می شود

بی خیال شک و وسواس( زندگي آسون در كنار اصول فقه) - حفظ درمانی

کمک کنید-دچار وسواس فکری شده ام

http://www.askdin.com/thread114.html

در پناه خدای متعال موفق باشید

maryam27;459214 نوشت:
سلام دوستان. من جند ماهی میشه که دچار وسواس توی نیتام شدم.چه طوری؟ مثلا وقتی میخوام وضو بگیرم کلی طول میکشه که بخوام وضو بگیرم.یعنی قبلش مطمئن بشم که دارم برای چی وضو میگیرم.بعضی وقتا حتی وضوم هم شروع میکنم و بعد با خودم فکر میکنم الان دارم چی کار میکنم؟!
نمیدونم مشکلم چیه.فکر میکنم بیشتر به خاطر ضعف ایمانم هست.یکی دوتا کتاب در مورد خداشناسی هم خوندم ولی تاثیر نداشت.همیشه توی ذهنم تکرار میکنم که دارم برای رضای خدا و اطاعت دستورش وضو میگیرم ولی تا میخوام وضو بگیرم نمیتونم! قبلش انگار باید دلایل ایمانم به خدا رو یه بار دیگه برا خودم ثابت کنم تا بعد بتونم وضو بگیرم.حنی تو نماز هم همینطوری هستم.
دیگرانو میبینم که خیلی راحت میان و وضو میگیرن ولی من نمیتونم.
میگن همین که اگه ازت کسی بپرسه داری چی کار میکنی بگی برا خدا وضو میگیرم کافیه.ولی من با خودم فکز کردم که اگه همینطوری برم بدون نیت وضو بگیرم ویکی ازم بپرسه داری چی کار میکنی نتونم جواب بدم.باید فکر کنم اونموقع تا بتونم ج بدم که برای اطاعت فرمان خدام هست ولی بلافاصله نمیتونم بگم!
اگه کسی میدونه باید چی کار کنم که مشکلم رفع شه یا اگه تجربه ی چنین وسواسی رو داشته و حلش کرده ممنون میشم راهمنماییم کنه:)

سلام
در نیت می‌گویند لازم نیست به زبان بیاورید... باید اگر کسی از شما سئوال کرد بگویید که چکار دارید می کند... مطمئن باشید کسی در خارج از ذهن از شما سئوال نمی‌کند!

بنابراین در ذهن داشته باشید که با یک کلمه جواب بدهید.... و آن یک کلمه فقط آن عمل یعنی وضو، یا نماز مغرب، و ... است. ...مطمئن باشید کسی در خارج از ذهن از شما سئوال نمی‌کند!

کلمات اضافی را در ذهن خود رها کنید... و اگر شیطان خواست وسوسه کند در ذهن دو ذکر زیر را بگویید:

- لااله الاالله
- لاحول ولا قوة الا بالله

خسته نباشید
شک نکنید که این وسوسه های شیطانی هست که باعث میشه شما رو از عبادات دور کنه
به خدا پناه ببرید و به توصیه های کارشناس عزیز گوش بدید و عملش کنید
ان شاالله مشکلتون حل بشه...:Gol:

سلام ...
من نظره خودم رو میگم ...
اون زمانی که شما میرفتین ... نیت میکردین و تندی نمازتون رو میخوندین آرایش مغزیتون به یک نحو بوده ...
الان آرایش مغزیتون به فرمه دیگری شده ... مغز شما گسترش پیدا کرده ...

شما بزرگتر شدین و مغزتون داره پیچیدگی بیشتری رو تجربه میکنه ... قبلا ها راحت تر کنترلش میکردین ولی الان کنترلش سخت تر شده ...
فکر نکنین میتونین برای همیشه اون تمرکز رو ایجاد کنین ... شما سعی در حفظ حالت پیشین مغزتون دارین ... دوست دارین با مغزتون همونجوری فکر کنین که بچگی هاتون فکر میکردین ...
الان مغز شما بزرگتر شده ... در عین حال میتونه به چندین چیز فکر کنه ... تخیلتون قویتر شده ... بنابراین مدل رفتاری بخصوصی رو باید یادبگیرین و مثله سابق با مغزتون رفتار نکنین ...

شما با صبر کردن و تمرکز کردن و به خود فشار آوردن ...نمیتونید که نماز بهتری رو بخونین ... اصلا همچین چیزی هم از ما خواسته نشده ...
ما باید نیت کنیم ... وضو بگیریم ... و نماز بخونیم ... پشت پرده خدا خودش داره کارها رو مدیریت میکنه ...

در نهایت به نظره من شما سعی در حفظ حالت پیشین مغزتون رو دارین ... دوست دارین تا آخر عمرتون مغزتون رو د حالت فعلی نگه دارین ... در حالیکه مغز ما دائما در حال رشد کردن هست ...

نیت کنین ... وضو بگیرین ... نماز بخونین ... هر کیفیتی هم که داشت ... گیر ندین چرا کیفیتش اینجوری شد ... شاید چیزهایی در کار هست که ما با خبر نیستیم ...

سلام بزرگوار
وقت بخیر

بنده یه مدت در اجرای احکام الهی خیلی وسواس بخرج میدادم مثلا در تعداد رکعت نماز یا تعداد سجده ها شک میکردم(مخصوصا در نماز های 4 رکعتی) یا اینکه این نجس هست یا پاک و در وضو حین مسح سر! و...
که متاسفانه وسواس در بین خانم های مذهبی رایجه
از آنجا که وسواس گناه محسوب میشه.سه مورد رو بیان میکنم که انشاالله سودمند واقع شود

1
.من سعی کردم تمرکزم رو بالا ببرم.به کردار خودم اعتماد داشته باشم
خیلی خیلی هم کلیک نکنم....گاهی وقتا میگم نه این شیطونه که هی میگه نکنه اشتباه بودههه.بعد میگم امید به خدا درسته...
مثلا وقتی یه شی رو به عینه ندیدم نجس شده باشه و فقط از روی حدس و گمان!این گناهه.باید فرض رو بر پاکی گذاشت
یا اینکه توی وضو چون بیشتر حین کشیدن مسح سر شک میکردم.واسه اینکه شک الکی نکن دیگه یه مدت جلوی آینه مسح میکشیدم.یا موارد دیگه وضو چون نیتم برائت از وسواس بود ، شک که میکردم میگفتم انشاالله که درسته
بعد یه مدت بهتر میشین...خدا رو شکر خیلی بهتر شدم.ناراحت میشدم که بخاطر وسواسم اطرافیانم معذبن
2.این خاطره رو هم بخونید لطفا:
یه بار بنده به همراه دوستانی عازم مشهد شدیم که دو نفر از این دوستان به شدت وسواس داشتند
بیشتر از نیم ساعت طول کشید دستشویی و وضو گرفتن .همه معطل بودن که برن دستشویی و وضو بگیرن که برسن به نماز که آخرش هم دیر رسیدیم از بس که طول دادن....بعد این اتفاقی که دیدم با خودم گفتم این کار یه جور حق ناسه...شاید خدا از حق خودش بگذره اما از حق ناس نه!
3.یا اینکه موقع وضو وسواس بخرج دادن وقتی شیر آب هم بازه...این خودش اسرافه...خداوند اسرافکاران را دوست ندارد
سر همین زود وضو میگرم که بقیه معطل نشن و آب اسراف نشه

اميدوار;459686 نوشت:
بسمه تعالی
با سلام و تحیت و عرض خوش آمدگویی
خواهر محترم؛ توجه داشته باشید، نیت چیزی جدای از انجام کار نیست. به تعبیری نیت چیزی مستقل از کار نیست به همین دلیل فرموده اند که محال است کاری بدون نیت انجام شود.
موضوعی که شما از آن رنج می برید، چیزی نیست جز وسواس که البته ریشه در اضطراب، سختگیری و منفی بافی دارد. این منفی بافی در نوشته حضرتعالی نیز مشهود است.
لازم است ضمن پرهیز از سختگیری و قضاوت منفی نسبت به خود، سطح اضطراب را کاهش دهید تا به موازات آن، وسواس شما نیز کاهش یابد.
ضرورت دارد نسبت به افکاری که حین وضو و...به ذهن شما خطور می کند بی اعتنا باشید.
به فتوای فقهاء عظام، نیت نه لازم است به زبان آورده شود و نه از ذهن عبور داده شود، نیت چیزی نیست جز اراده انجام کار...
نیت امر بسیار ساده ای است، شما در روز ده ها و بلکه صدها بار آن را تکرار می کنید! به عنوان مثال اینکه شما سر سفره می نشینید، آیا جز برای خوردن غذاست؟ اینکه در مقابل تلویزیون می نشینید جز برای مشاهده برنامه است؟ اینکه به مغازه می روید جز برای خرید است؟ و ده ها اینکه دیگر...
شما در هیچیک از این امور نیت کار را نه به زبان می آورید و نه به آن می اندیشید...آیا هیچ شده است وقتی سر سفره می نشینی، نیت کنی که غذا بخوری؟ یا همینکه به سمت سفره حرکت می کنی مقصود شما مشخص است؟ طبیعتا پاسخ گزینه دوم است.
در عبادات و از جمله وضو هم همینگونه است، اینکه شما از جا برمیخیزی و به سمت شیر آب حرکت می کنی و... مگر برای چیزی جز وضو گرفتن است؟ همینکه برای شما انگیزه حرکت پیدا می شود، نیت شکل گرفته است...
مسلما شما فردی مومن هستید بنابراین نه تنها لازم نیست بلکه نباید، قبل از انجام وضو ودیگر عبادات، دنبال ثابت کردن ایمان خود باشید، این رویه چیزی جز وسوسه شیطان نیست. به خدای بزرگ پناه ببرید و به این وسوسه ها بی اعتنا باشید.
ان شاءالله در صورتیکه برای مدتی بی اعتنا باشید، بر این موضوع غلبه پیدا خواهید کرد.

جهت آگاهی بیشتر؛
http://ketaab.iec-md.org/AHKAAM/raahkaarhaaye_amali_darmaan_waswaas_mazaaheri_03.html

دیگر خسته شده ام، اما وسواس من با مقاومت و بی اعتنایی برطرف می شود

بی خیال شک و وسواس( زندگي آسون در كنار اصول فقه) - حفظ درمانی

کمک کنید-دچار وسواس فکری شده ام

http://www.askdin.com/thread114.html

در پناه خدای متعال موفق باشید


ممنون از جوابتون.یعنی من اگه برم و همینطوری وضو بگیرم خدا قبول میکنه؟ راستش یه مشکلی هست اینه که خودم احساس خوبی ندارم.مثلا سر نماز اگه واقعا حواسم جمع باشه و بدونم دارم چی کار میکنم و نمازمو شروع کنم خیلی بهتر اون نمازو تا اخر میخونم(حضور قلبم هم بیشتر میشه در نماز)میدونم خدا تا این حد سخت نمیگیره ولی برای من نماز چیزی هست که خیلی از لحاظ روانی روم اثر میذاره.اگه از نماز خوندنم راضی باشم اون روز خوشحال تر از روزی هستم که از نمازم چیزی نفهمیده باشم .

ریحانه.;459762 نوشت:

2.این خاطره رو هم بخونید لطفا:
یه بار بنده به همراه دوستانی عازم مشهد شدیم که دو نفر از این دوستان به شدت وسواس داشتند
بیشتر از نیم ساعت طول کشید دستشویی و وضو گرفتن .همه معطل بودن که برن دستشویی و وضو بگیرن که برسن به نماز که آخرش هم دیر رسیدیم از بس که طول دادن....بعد این اتفاقی که دیدم با خودم گفتم این کار یه جور حق ناسه...شاید خدا از حق خودش بگذره اما از حق ناس نه!
3.یا اینکه موقع وضو وسواس بخرج دادن وقتی شیر آب هم بازه...این خودش اسرافه...خداوند اسرافکاران را دوست ندارد
سر همین زود وضو میگرم که بقیه معطل نشن و آب اسراف نشه
ممنون دوست عزیز
مادرم هم همیشه به من میگه که خیلی طول میدی و اینطوری دیگران هم معطل خودت میکنی(راستش یکی از چیزایی که خیلی روش نگرانم مسئله ازدواجه که دوست دارم زودتر این موضوع وسواسم حل شه)ولی هیچ کی نمیدونه من چرا اینقدر طول میدم وضو یا نمازامو.چون حس میکنم مممنه درک نکنن نمیگم بهشون.

FT_Mohammadi;459725 نوشت:
سلام ...
من نظره خودم رو میگم ...
اون زمانی که شما میرفتین ... نیت میکردین و تندی نمازتون رو میخوندین آرایش مغزیتون به یک نحو بوده ...
الان آرایش مغزیتون به فرمه دیگری شده ... مغز شما گسترش پیدا کرده ...
نیت کنین ... وضو بگیرین ... نماز بخونین ... هر کیفیتی هم که داشت ... گیر ندین چرا کیفیتش اینجوری شد ... شاید چیزهایی در کار هست که ما با خبر نیستیم ...

ممنون از راهنماییتون
میدونین من فکر میکنم اونموقع ها شاید اصلا نمیفهمیدم دارم چی کار میکنم.دولا راست شدن که اسمش نماز خوندن نمیشه.این طول دادن نمازام هم باعث میشه اطرافیان فک کنن من خیلی مذهبیم.درصورتیکه نمیدونن من چه مشکلی دارم.اگه بخوام وقت نذارم برا نیت حس میکنم کوتاهی کردم تو نمازام. قبلا باز بهتر بودم .جدیدا قدرت تمرکزم هم خیلی کم شده.نمیدونم باید واقعا برا نمازام وقت صرف کنم یا نه چون کلی کار هم دارم که باید به اونا برسم.و اگه بخوام تمازامو بدون تمرکز بخونم احساس گناه میکنم که کارهای دیگمو ترجیح دادم .به نمار.
الان که دارم این موضوعو مطرح میکنم وسط امتحاناتمه و واقعا باید از زمانم درست استفاده کنم.
نمیدونم چه طوری ذهنمو متمرکز کنم و اون کاری که میخوام رو بدون معطلی انجام بدم

سلام مریم جان ...
به نظره من مغزت میخواد پروزا کنه ... ولی تو میخوای با روشهایی که فکر میکنی تمرکزت رو بیشتر میکنه زنجیرش کنی ... یه مدت آزاد بزارش ... کاره حرومی که انجام نمیدی ... فکر گناه چیزه دیگری هست که نباید دنبالش باشی ... منظورم این هست که مغزت رو زنجیر نکن که از یک مدل رفتاری تبعیت کنه ...

تو میخوای نمازت حالت خاص داشته باشه ... هی راه میری ... هی با خودت کلنجار میری ... که تو اون حالت خاص قرار بگیری ... بعد نمازت رو شروع کنی ؟؟؟ به نظرت این کار رو خراب نمیکنه ... آیا این نوع تمرکز یک جور زندانی کردن مغز نیست ...

maryam27;459765 نوشت:
ممنون از جوابتون.یعنی من اگه برم و همینطوری وضو بگیرم خدا قبول میکنه؟

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت
خدایی که خالق و ارحم الراحمین است یعنی همان خدایی که قرآن کریم، رسول خدا (ص) و دیگر انبیاء عظام معرفی کرده اند، حتما قبول می کند.

maryam27;459765 نوشت:
راستش یه مشکلی هست اینه که خودم احساس خوبی ندارم.

ایراد کار و ضعف شما همین جا است!! و عدو مبین یعنی شیطان رجیم هم روی همین ضعف سرمایه گذاری کرده است... و این یعنی همان سختگیری که منجر به وسواس می شود. به این بیندیشید که ادامه دادن وسواس ممکن است منجر به خداحافظی با نماز و...شود. پس دنبال رضایت خود از نماز خویش نباشید، بلکه رضایت الهی را دنبال کنید. ورضایت الهی به ترک وسواس و پشت کردن به شیطان است.

در پناه خدای متعال موفق باشید

maryam27;459214 نوشت:
سلام دوستان. من جند ماهی میشه که دچار وسواس توی نیتام شدم.چه طوری؟ مثلا وقتی میخوام وضو بگیرم کلی طول میکشه که بخوام وضو بگیرم.یعنی قبلش مطمئن بشم که دارم برای چی وضو میگیرم.بعضی وقتا حتی وضوم هم شروع میکنم و بعد با خودم فکر میکنم الان دارم چی کار میکنم؟!
نمیدونم مشکلم چیه.فکر میکنم بیشتر به خاطر ضعف ایمانم هست.یکی دوتا کتاب در مورد خداشناسی هم خوندم ولی تاثیر نداشت.همیشه توی ذهنم تکرار میکنم که دارم برای رضای خدا و اطاعت دستورش وضو میگیرم ولی تا میخوام وضو بگیرم نمیتونم! قبلش انگار باید دلایل ایمانم به خدا رو یه بار دیگه برا خودم ثابت کنم تا بعد بتونم وضو بگیرم.حنی تو نماز هم همینطوری هستم.
دیگرانو میبینم که خیلی راحت میان و وضو میگیرن ولی من نمیتونم.
میگن همین که اگه ازت کسی بپرسه داری چی کار میکنی بگی برا خدا وضو میگیرم کافیه.ولی من با خودم فکز کردم که اگه همینطوری برم بدون نیت وضو بگیرم ویکی ازم بپرسه داری چی کار میکنی نتونم جواب بدم.باید فکر کنم اونموقع تا بتونم ج بدم که برای اطاعت فرمان خدام هست ولی بلافاصله نمیتونم بگم!
اگه کسی میدونه باید چی کار کنم که مشکلم رفع شه یا اگه تجربه ی چنین وسواسی رو داشته و حلش کرده ممنون میشم راهمنماییم کنه:)

شخصی مبتلا، در زمان مرحوم میرزای قمی رحمه الله برای خواندن نماز مغرب ایستاد، ولی هر چه کوشش کرد نتوانست نیت کند، تا این که سه ساعت از شب گذشت. وقتی خسته شد، به منزل مرحوم میرزا رفت و به ایشان عرض کرد: من از مقلدین شما هستم و می خواهم نماز بخوانم، ولی هر چه می کنم، نمی توانم نیت کنم. تکلیف مرا معین کنید.میرزا فرمود: برو بدون نیت نماز بخوان و نمازت صحیح است. آن فرد برگشت و هر چه کوشش کرد، دریافت که بدون نیت، نماز خواندن ممکن نیست. دوباره به خدمت میرزا بازگشت و ماجرا را بیان کرد و گفت: هر چه جدیت می کنم، نمی توانم بدون نیت نماز بخوانم. میرزا فرمود: این مقدار از نیت ضرر ندارد، همین طور نماز بخوان.

بدون نیت نماز بخوانید.شاید وقتی به این شکل نماز را شروع کنید فکر کنید نمازتان با زمان های دیگر که نماز میخواندید متفاوت است و اشکال دارد ولی اعتنا نکنید انشا الله درمان میشوید.


نیت را به زبان گفتن و همچنین مرور آن در ذهن لازم نیست.
پس در اولین وقت که خواستید وضو بگیرید آن را در ذهن مرور نکرده و فقط برخاسته و وضو بگیرید و از وسواس پرهیز کنید.و سپس بروید و لازم نیست نیت نماز را به زبان بیاورید.مثلا وقت خواندن نماز مغرب و عشا است تکبیرت الاحرام گفته و نماز مغرب را خوانده و سپس به همین طور نماز عشا را بخوانید.
قطعا از وسواس بهتر است و این از وضو و نماز با دقت بیش از حد هم بهتر است.
موضوع قفل شده است