بررسی یک شبهه

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی یک شبهه

سلام من نقل قولشو گذاشتم خوشحال میشم جواب کاملی در مورد این شبهه بدید:Gol:

نقل قول:
آیا از نظر قرآن زمین کره است؟

سوره ماده گوساله , آیه 189 (از تو سوال میکنند سبب بدر و هلال ماه چیست، بگو سبب آن تعیین عبادات حج است) شکل ماه و هلالی که ماه دارد یکی از اصلی ترین سرنخ هایی بوده است که انسانها توسط آن به گرد بودن زمین پی برده اند. ماه تنها قمری است که کره زمین دارد (نکته بی ارتباط اما جالب این است که با توجه به حرکت وضعی زمین و ماه، ما همواره بر روی زمین یک طرف ماه را میبینیم و طرف دیگر ماه را هرگز نمیتوان از روی ماه دید، روسیه برای اولین بار از پشت ماه تصویر برداری کرد.) و نوری که به نور ماه مشهور است در واقع بازتاب نور خورشید است، بعضی اوقات زمین (اکثر اوقات به غیر از یک شب) زمین بین ماه و خورشید قرار میگیرد و به همین دلیل نور خورشید نمیتواند تمام سطح ماه را روشن کند، و سایه زمین که روی ماه می افتد به صورت هلال است که همین نشاندهنده این است که زمین گرد است! اما محمد و الله اینها را کنار میگذارند و میگویند دلیل هلالی بودن زمین این است که شما بدونید کی باید عبادت کنید و به طرف بت خانه معروف نماز بخوانید.

سوره الکهف آیه 86 (تا به غروبگاه خورشید رسید. دید که در چشمه ای گل آلود و سیاه غروب میکند و در آنجا مردمی یافت و...) در این سوره ماجرای ذوالقرنین (که علمای اسلامی گفته اند احتمالا منظور قرآن کوروش بزرگ و یا اسکندر مقدونی است) به جایی رسید که خورشید در آن غروب میکند! و خورشید در چشمه ای گل آلود و سیاه غروب میکند! این حرفها بیشتر به شوخی شبیه است تا به کلمات خداوندی که قرار است مارا آفریده باشد. کدام انسان احمقی میتواند قبول کند که خورشید در چشمه ای غروب میکند؟ کاملا مشخص است که از نظر قرآن و اسلام، خورشید در یک چشمه غروب میکند و ذوالقرنین در مسافرتی که داشته از این چشمه عبور کرده، این دقیقا همان نوع برخوردیست که انسانهایی که در گذشته میگفتند زمین صاف است میکردند. آنها فکر میکردند خورشید در چشمه، پشت کوه و ... غروب میکرده است. عده از سرخپوستهای مقیم آمریکای جنوبی معتقد بودند خورشید برای استراحت به پشت کوه ها میرود و بعد از اینکه استراحت کرد از آنطرف در می آید، و ممکن است گاهی قهر کند و در نیاید و برای اینکه خورشید قهر نکند قلب انسان زنده ای را هر روز غروب در می آوردند و به سوی خورشید میگرفتند و قربانی میکردند تا خورشید فردا هم بازگردد، این گفته قرآن بی شباهت به این قضیه نیست.

سوره الکهف آیه 90 (تا به مکان برآمدن آفتاب رسید. درد بر قومی طلوع میکند که غیر از پرتو آن بر ایشان هیچ پوششی قرار نداده ایم) خداوند نه تنها نشان میدهد که خورشید کجا غروب میکند بلکه از این علم الهی مارا نیز سیراب میکند و مشخص میسازد که خورشید از کجا نیز طلوع میکند. و بر آمدن خورشید یک مکان دارد که آنجا عده ای زندگی میکنند. این آیه به خوبی نشان میدهد الله زمین را بزرگ تر از خورشید میداند و فکر میکند خورشید در زمین غروب میکند و از زمین طلوع میکند.

بنابر این از نظر قرآن زمین گرد نیست.

آیا زمین کره است؟

از همه اینها بگذریم، فرض کنیم قرآن میگوید که زمین کروی است، حال آیا واقعا زمین شکل کره را دارد؟! خیر! بر روی زمین کوه ها و دریاها وجود دارند و سطح زمین شکل هندسی مشخصی ندارد و نمیتوان گفت که کاملا فلان شکل را دارد، زمین شکل زمینی دارد نه کروی نه هیچ فرم دیگری، اما اگر سطح زمین را صاف و هموار در نظر بگیریم (که میگیریم) بازهم زمین کره نیست! کره مجموعه نقاطی است که فاصله آنها از یک نقطه مرکزی به یک فاصله است و زمین این حالت را ندارد، زمین کره کامل نیست، بیشتر میتوان آنرا به شکل یک کدو تنبل فرض کرد تا یک توپ. بنابر این حتی اگر الله در قرآن میگوید که زمین کروی است، الله جاهل است و اشتباه فکر میکند. درست است که از زمین به عنوان کره زمین یاد میشود اما این گفته از لحاظ علمی قابل قبول نیست. شکل باصطلاح گرد زمین ناشی از قوانین جازبه ایست که نیوتون کشف کرد و زمین حالت گرد خود را از دورانی که بصورت خمیری (پلاسمایی) بود به یادگار دارد.

گرد بودن زمین چگونه کشف شد؟

نوابغ اسلامی برای مستند کردن حرف خودشان از ماجرای گالیله ریاضی دان و ستاره شناس ایتالیایی (1642-1562) صحبت میکنند که برای اولین بار کشف کرد که زمین گرد است و جامعه دینی آن دوران ایشان را به همین دلیل به مرگ محکوم کردند و میگویند 1000 سال قبل از آن ما مسلمانان با استفاده از تعلیمات الهی میدانستیم زمین گرد است و این از معجزات الهی است!

این عده از نوابغ حتی اطلاع ندارند که در اروپای دوران انگیزاسیون نیز این گالیله نبود که برای اولین بار گرد بودن زمین را کشف کرد، در واقع کوپرنیکوس ستاره شناس لهستانی (1543-1473) بود که مدل کوپرنیکوسی (مدلی که در آن سیاره هایی که گرد هستند در اطراف خورشید میچرخند) و بسیاری از چیزهای دیگر مانند حرکت وضعی زمین و غیره را کشف کرد و بعد از آن تایکو براهه، ستاره شناس دانمارکی (1601-1546) حرکت سیاره ها را مورد بررسی قرار داد و قوانین منظمی از آنها تدوین کرد و بعد ها یوهان گپلر ستاره شناس آلمانی (1630-1571) بود که که حتی کشف کرد چرخش سیارات به دور خورشید دایره وار نیستند و بیضی وار هستند بعد از همه اینها گالیله بود که مطالعات این افراد را استفاده کرد و با ساخت تلسکوپ (که اشتباهاً میگویند مخطرع تلسکوپ گالیله است) به تماشای ماه پرداخت و به کشفیات بسیار جالبی از جمله اینکه میلیون ها ستاره وجود دارند که ما نمیتوانیم آنها را ببینیم موفق شد نام خود را در تاریخ ثبت کند و عکس العملی که دستگاه مذهبی نسبت به این دانشمند نشان داد یکی از مهمترین سمبل های جهالت و حماقت شدید مذهبیست که سالهاست مورد نقد و تمسخر جهانیان است و اما ما هنوز در کشورمان به آن نیاز داریم!

واقعا کسی در اینجا نیست که به این شبهه جواب بده!!!!!!

HAMED-DJ;13977 نوشت:
واقعا کسی در اینجا نیست که به این شبهه جواب بده!!!!!!

با پوزش از شما
بزودي كارشناسان پاسخ شما را خواهند داد . :Gol:

مدیر سایت;13984 نوشت:
با پوزش از شما
بزودي كارشناسان پاسخ شما را خواهند داد . :Gol:

ممنون مدیر عزیز:Gol::Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
آن طور که من متن عربی آیات شریف 86 و 90 سوره ی الکهف را خواندم به این نتیجه رسیدم که :

خداوند می فرماید آن فرد به این نتیجه رسید که خورشید از آن مکان ها طلوع و غروب می کند و در آیات از کلمه ی ((وجد)) استفاده شده ، یعنی در واقع از نظر آن فرد اینطور آمد که خورشید در این مکان ها طلوع و غروب می کند.

و خداوند از علم خودش نفرموده است که خورشید در آنجاها طلوع و غروب می کند ، بلکه حالت نقل قول دارد.

این نظر من بود. یا علی

Alpha;14050 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
آن طور که من متن عربی آیات شریف 86 و 90 سوره ی الکهف را خواندم به این نتیجه رسیدم که :

خداوند می فرماید آن فرد به این نتیجه رسید که خورشید از آن مکان ها طلوع و غروب می کند و در آیات از کلمه ی ((وجد)) استفاده شده ، یعنی در واقع از نظر آن فرد اینطور آمد که خورشید در این مکان ها طلوع و غروب می کند.

و خداوند از علم خودش نفرموده است که خورشید در آنجاها طلوع و غروب می کند ، بلکه حالت نقل قول دارد.

این نظر من بود. یا علی

مرسی از پاسختون دوست عزیز:Gol::Gol::Gol:
شاید برداشت شما درست باشه یعنی به نظر من برداشت جالبی اومد :Gol:
منتظر میمونیم تا دوستان دیگه هم نظراتشونو بگن:Gol:

HAMED-DJ;13840 نوشت:
سلام من نقل قولشو گذاشتم خوشحال میشم جواب کاملی در مورد این شبهه بدید:Gol:


با سلام و تشکر:Gol:

دوست عزیز در خصوص اینکه نوشته اید صرفاً متن را نقل قول می کنید باید عرض کنم، اولاً بجا و شایسته بود منبع نقل قول را هم ذکر کنید ثانیاً ویرایش برخی فرازهای متن، که نشان بی نزاکتی، بی ادبی و بی معرفتی نویسندۀ مجهول، نسبت به حضرت باریتعالی است، ادب و نزاکت و معرفت شما را ثابت و از سوی شما شایسته تر بود. بعلاوه، ضمن آشنا کردن کاربران محترم به ضعف استدلال نویسندۀ متن و عدم آشنائی ایشان با معارف قرآنی، به هویت این نویسندۀ ناشناس، نیز پی ببرند.

اما توضیح در بارۀ مطالب ایشان:

اولاً آیاتی که ایشان در جهت (کروی بودن زمین) مسطح نبودن زمین اشارت کرده بودند با نگاه محققان و مفسران اسلامی به آیات مربوط به کرویت زمین تفاوت بسیاری دارد. ثانیاً معلوم نیست که بر چه اساسی و از کدام مأخذ و منبع و از قول کدام یک از محققان و علمای اسلامی، مطلب را پردازش کرده و به این آیات استناد نموده بودند. (امید آنکه در پست بعدی به نام نویسنده و منبع مطلب و مأخذ آن، اشاره گنید.) علاوه بر آنکه برداشت های ضعیف نویسنده در ذیل آیات، نیز گواه روشنی بر عدم آشنائی ایشان با اصول و شیوه های تفسیری است.

برای روشن شدن شما و این نویسندۀ ناشناس، توجه شما را به آیات و نگاه تفسیری محققان و مفسران اسلامی و نکاتی چند در خصوص غیر مسطح بودن زمین (حالت کروی) جلب می کنم، لازم است یادآور شوم که این آیات، به عنوان معجزه علمی قرآن مطرح شده اند:

در گذشته مردم معتقد بودند که زمین مسطح است. قرن‌ها بشر می‌ترسید که خیلی دور برود، زیرا تصوّر می‌کرد از لبه زمین می‌افتد. آقای فرنسیس دریک، اولین شخصی بود که حدود سال 1597هنگامی که با کشتی سفر می‌کرد ثابت کرد که زمین کروی است.

1- آیه اول: در رابطه با تناوب شب و روز است: «الم تر انّ الله یولج الّیل فی النّهار و یولج النّهار فی الّیل؛ آیا ندیدی که خداوند شب را در روز و روز را در شب داخل می‌کند».[1]

داخل شدن در اینجا به این معناست که،شب آهسته و به تدریج تبدیل به روز می‌شود و برعکس.این پدیده صرفا زمانی رخ می‌دهد که زمین کروی باشد.اگر زمین مسطح باشد تبدیل شب به روز و روز به شب به طور ناگهانی صورت می‌گیرد. [2]

2 - آيه دوم: "شب را در روز مى‏پوشاند و روز شتابان آن را مى‏طلبد".[3] این آیه مى‏فهماند که شب فراگير روز است. يعنى همه آن مكان هايى را كه روز بود شب فرا مى‏گيرد، و اگر زمين كروى نبود صحيح نبود بگوييم دائما شب روز را فرا مى‏گيرد، و آن را دنبال مى‏كند، زيرا در اين صورت چند ساعتى شب به دنبال روز مى‏بود. و چون به انتهاى سطح زمين مى‏رسيدند، روز بر مى‏گشت و شب را دنبال مى‏كرد. و به عبارتى ديگر: در هر روزى يك روز شب به دنبال روز مى‏رفت ، و روز ديگر، روز به دنبال شب، پس اين كه قرآن به طور مطلق فرمود: شب به دنبال روز مى‏رود جز با كرويت زمين درست در نمى‏آيد.[4]

3 - آيه سوم: "... شب را بر روز داخل مى‏كند و روز را بر شب‏ ...". [5]‏

در تفسیر این آیه آمده است :"اگر انسانى بيرون كره زمين ايستاده باشد و به منظره حركت وضعى زمين به دور خودش و پيدايش شب و روز بر گرد آن نگاه كند، مى‏بيند كه گويى به طور مرتب از يك سو نوار سياه رنگ شب بر روشنايى روز پيچيده مى‏شود و از سوى ديگر نوار سفيد رنگ روز بر سياهى شب، و با توجه به اين كه"يكور" از ماده" تكوير" به معنى پيچيدن است ...

نكته لطيفى كه در اين تعبير قرآنى، نهفته است روشن مى‏شود، كه زمين حالتی كروى دارد و به دور خود گردش مى‏كند، و بر اثر اين گردش، نوار سياه شب، و نوار سفيد روز، دائما گرد آن مى‏گردند، گويى از يك سو نوار سفيد بر سياه و از سوى ديگر نوار سياه بر سفيد پيچيده مى‏شود."[6]

مضافاً اینکه کلمه کوّر به معنای «روی هم افتادن» «یا پیچیدن» است. طریقی که عمامه دور سر می‌پیچد. پر واضح است که روی هم افتادن و پیچیدن شب و روز هنگامی اتفاق می‌افتد که زمین کروی باشد. زمین مثل توپ گرد نیست، بلکه در دو قطب مسطح است.

4– آیه چهارم: "پس سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما تواناييم"[7] سید هبه الدین شهرستانی در تفسیر این آیه آورده است: « این آیه دلالت دارد بر کثرت مشرق ها و مغرب ها و کرویت زمین نیز مستلزم آن است که در هر نقطه از زمین برای گروهی دیگر مغرب باشد. پس کثرت مشارق و مغارب با قول به کرویت زمین سازگار می باشد.»[8]

توضیح این که اگر زمین مسطح بود تنها یک مشرق و مغرب وجود داشت ولی جایی که زمین کروی باشد لازم است دارای مشرق ها و مغرب ها باشد چرا که در این صورت با چرخشش مشرق و مغرب مکان ها تفاوت می کند.[9]

5– آیه پنجم: "و به زمين كه چگونه گسترده و هموار گشته است‏ " [10] برخی از نویسندگان معاصر با توجه به این آیه و نیز آیات 137 سوره اعراف و 5 سوره صافات و 40 سوره معارج را دلیل کرویت زمین از نظر قرآن می دانند و آن را یکی از معجزات علمی قرآن تلقی می کنند و می نویسند : مسطح بودن زمین، مانع کرویت آن نمی شود چرا که هر کره ای برای خود سطحی نیز دارد و از این روست که در هندسه کره را یکی از اقسام سطح به شمار می آورند. و توضیح می دهد که مسطح بودن به معنای مقابل کروی، یک اصطلاح هندسی جدید است و مقصود از "سطحت" در آیه گسترش است.[11]

6- آیه ششم: این آیه به توصیف ظاهر زمین می پردازد: «و الأرض بعد ذلک دحاها؛ و زمین را بعد از آن گسترش داد».[12]

کلمه عربی برای تخم، دحاها است که به معنای تخم شتر مرغ است. تخم شتر مرغ شبیه شکل گوی و مانند زمین است. پس قرآن شکل زمین را درست توصیف می‌کند، گر چه عقیده رایج هنگام نزول قرآن این بود که زمین مسطح است. [13]

نتیجه این که: قرآن نه تنها زمین را مسطح نمی داند بلکه آیات زیادی وجود دارد که با غیر مسطح بودن زمین (حالت کروی) و شباهت آن به تخم شتر مرغ کاملاً سازگاری دارند.

موفق باشید ...:roz:

پاورقی___________________________

[1] - سوره لقمان، آیه 29.

[2] – بنقل از مجله بشارت، شماره 56.

[3] : اعراف، آیه 54، " يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً".

[4] - طباطبايى، سيد محمد حسين، تفسیر المیزان، موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ترجمه تفسير الميزان، ج 10 ، ص 222، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم - قم، چاپ پنجم، 1374 ش.

[5] الزمر، 5 : "يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيْل".

[6] - مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه ، ج 19، ص 376.

[7] معارج،40،" فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُونَ".

[8] - رضائی اصفهانی ، محمد علی ، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن ، ص 188 و 189، انتشارات کتاب مبین ، چاپ سوم ، 1381 ش.

[9] - مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 13 و 14.

[10] الغاشیه، 20، "و الی الارض کیف سطحت".

[11] - گودرزی ، نجف ، مطالب شگفت انگیز قرآن ، ص 28 - 30؛ امین، احمد، کتاب راه تکامل، ج 7 ، ص 145؛ ماهنامه مکتب الاسلام ، سال 12 ، ش 11؛ نیازمند، ید الله، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، ص 189، به نقل از : پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضائی، ص 190.

[12]- سوره نازعات، آیه 30

[13]- بنقل از مجله بشارت، شماره 56.

صدیق;14083 نوشت:

با سلام و تشکر:Gol:

دوست عزیز در خصوص اینکه نوشته اید صرفاً متن را نقل قول می کنید باید عرض کنم، اولاً بجا و شایسته بود منبع نقل قول را هم ذکر کنید ثانیاً ویرایش برخی فرازهای متن، که نشان بی نزاکتی، بی ادبی و بی معرفتی نویسندۀ مجهول، نسبت به حضرت باریتعالی است، ادب و نزاکت و معرفت شما را ثابت و از سوی شما شایسته تر بود. بعلاوه، ضمن آشنا کردن کاربران محترم به ضعف استدلال نویسندۀ متن و عدم آشنائی ایشان با معارف قرآنی، به هویت این نویسندۀ ناشناس، نیز پی ببرند.

اما توضیح در بارۀ مطالب ایشان:

اولاً آیاتی که ایشان در جهت (کروی بودن زمین) مسطح نبودن زمین اشارت کرده بودند با نگاه محققان و مفسران اسلامی به آیات مربوط به کرویت زمین تفاوت بسیاری دارد. ثانیاً معلوم نیست که بر چه اساسی و از کدام مأخذ و منبع و از قول کدام یک از محققان و علمای اسلامی، مطلب را پردازش کرده و به این آیات استناد نموده بودند. (امید آنکه در پست بعدی به نام نویسنده و منبع مطلب و مأخذ آن، اشاره گنید.) علاوه بر آنکه برداشت های ضعیف نویسنده در ذیل آیات، نیز گواه روشنی بر عدم آشنائی ایشان با اصول و شیوه های تفسیری است.

برای روشن شدن شما و این نویسندۀ ناشناس، توجه شما را به آیات و نگاه تفسیری محققان و مفسران اسلامی و نکاتی چند در خصوص غیر مسطح بودن زمین (حالت کروی) جلب می کنم، لازم است یادآور شوم که این آیات، به عنوان معجزه علمی قرآن مطرح شده اند:

در گذشته مردم معتقد بودند که زمین مسطح است. قرن‌ها بشر می‌ترسید که خیلی دور برود، زیرا تصوّر می‌کرد از لبه زمین می‌افتد. آقای فرنسیس دریک، اولین شخصی بود که حدود سال 1597هنگامی که با کشتی سفر می‌کرد ثابت کرد که زمین کروی است.

1- آیه اول: در رابطه با تناوب شب و روز است: «الم تر انّ الله یولج الّیل فی النّهار و یولج النّهار فی الّیل؛ آیا ندیدی که خداوند شب را در روز و روز را در شب داخل می‌کند».[1]

داخل شدن در اینجا به این معناست که،شب آهسته و به تدریج تبدیل به روز می‌شود و برعکس.این پدیده صرفا زمانی رخ می‌دهد که زمین کروی باشد.اگر زمین مسطح باشد تبدیل شب به روز و روز به شب به طور ناگهانی صورت می‌گیرد. [2]

2 - آيه دوم: "شب را در روز مى‏پوشاند و روز شتابان آن را مى‏طلبد".[3] این آیه مى‏فهماند که شب فراگير روز است. يعنى همه آن مكان هايى را كه روز بود شب فرا مى‏گيرد، و اگر زمين كروى نبود صحيح نبود بگوييم دائما شب روز را فرا مى‏گيرد، و آن را دنبال مى‏كند، زيرا در اين صورت چند ساعتى شب به دنبال روز مى‏بود. و چون به انتهاى سطح زمين مى‏رسيدند، روز بر مى‏گشت و شب را دنبال مى‏كرد. و به عبارتى ديگر: در هر روزى يك روز شب به دنبال روز مى‏رفت ، و روز ديگر، روز به دنبال شب، پس اين كه قرآن به طور مطلق فرمود: شب به دنبال روز مى‏رود جز با كرويت زمين درست در نمى‏آيد.[4]

3 - آيه سوم: "... شب را بر روز داخل مى‏كند و روز را بر شب‏ ...". [5]‏

در تفسیر این آیه آمده است :"اگر انسانى بيرون كره زمين ايستاده باشد و به منظره حركت وضعى زمين به دور خودش و پيدايش شب و روز بر گرد آن نگاه كند، مى‏بيند كه گويى به طور مرتب از يك سو نوار سياه رنگ شب بر روشنايى روز پيچيده مى‏شود و از سوى ديگر نوار سفيد رنگ روز بر سياهى شب، و با توجه به اين كه"يكور" از ماده" تكوير" به معنى پيچيدن است ...

نكته لطيفى كه در اين تعبير قرآنى، نهفته است روشن مى‏شود، كه زمين حالتی كروى دارد و به دور خود گردش مى‏كند، و بر اثر اين گردش، نوار سياه شب، و نوار سفيد روز، دائما گرد آن مى‏گردند، گويى از يك سو نوار سفيد بر سياه و از سوى ديگر نوار سياه بر سفيد پيچيده مى‏شود."[6]

مضافاً اینکه کلمه کوّر به معنای «روی هم افتادن» «یا پیچیدن» است. طریقی که عمامه دور سر می‌پیچد. پر واضح است که روی هم افتادن و پیچیدن شب و روز هنگامی اتفاق می‌افتد که زمین کروی باشد. زمین مثل توپ گرد نیست، بلکه در دو قطب مسطح است.

4– آیه چهارم: "پس سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما تواناييم"[7] سید هبه الدین شهرستانی در تفسیر این آیه آورده است: « این آیه دلالت دارد بر کثرت مشرق ها و مغرب ها و کرویت زمین نیز مستلزم آن است که در هر نقطه از زمین برای گروهی دیگر مغرب باشد. پس کثرت مشارق و مغارب با قول به کرویت زمین سازگار می باشد.»[8]

توضیح این که اگر زمین مسطح بود تنها یک مشرق و مغرب وجود داشت ولی جایی که زمین کروی باشد لازم است دارای مشرق ها و مغرب ها باشد چرا که در این صورت با چرخشش مشرق و مغرب مکان ها تفاوت می کند.[9]

5– آیه پنجم: "و به زمين كه چگونه گسترده و هموار گشته است‏ " [10] برخی از نویسندگان معاصر با توجه به این آیه و نیز آیات 137 سوره اعراف و 5 سوره صافات و 40 سوره معارج را دلیل کرویت زمین از نظر قرآن می دانند و آن را یکی از معجزات علمی قرآن تلقی می کنند و می نویسند : مسطح بودن زمین، مانع کرویت آن نمی شود چرا که هر کره ای برای خود سطحی نیز دارد و از این روست که در هندسه کره را یکی از اقسام سطح به شمار می آورند. و توضیح می دهد که مسطح بودن به معنای مقابل کروی، یک اصطلاح هندسی جدید است و مقصود از "سطحت" در آیه گسترش است.[11]

6- آیه ششم: این آیه به توصیف ظاهر زمین می پردازد: «و الأرض بعد ذلک دحاها؛ و زمین را بعد از آن گسترش داد».[12]

کلمه عربی برای تخم، دحاها است که به معنای تخم شتر مرغ است. تخم شتر مرغ شبیه شکل گوی و مانند زمین است. پس قرآن شکل زمین را درست توصیف می‌کند، گر چه عقیده رایج هنگام نزول قرآن این بود که زمین مسطح است. [13]

نتیجه این که: قرآن نه تنها زمین را مسطح نمی داند بلکه آیات زیادی وجود دارد که با غیر مسطح بودن زمین (حالت کروی) و شباهت آن به تخم شتر مرغ کاملاً سازگاری دارند.

موفق باشید ...:roz:

پاورقی___________________________

[1] - سوره لقمان، آیه 29.

[2] – بنقل از مجله بشارت، شماره 56.

[3] : اعراف، آیه 54، " يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً".

[4] - طباطبايى، سيد محمد حسين، تفسیر المیزان، موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ترجمه تفسير الميزان، ج 10 ، ص 222، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم - قم، چاپ پنجم، 1374 ش.

[5] الزمر، 5 : "يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيْل".

[6] - مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه ، ج 19، ص 376.

[7] معارج،40،" فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُونَ".

[8] - رضائی اصفهانی ، محمد علی ، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن ، ص 188 و 189، انتشارات کتاب مبین ، چاپ سوم ، 1381 ش.

[9] - مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 13 و 14.

[10] الغاشیه، 20، "و الی الارض کیف سطحت".

[11] - گودرزی ، نجف ، مطالب شگفت انگیز قرآن ، ص 28 - 30؛ امین، احمد، کتاب راه تکامل، ج 7 ، ص 145؛ ماهنامه مکتب الاسلام ، سال 12 ، ش 11؛ نیازمند، ید الله، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، ص 189، به نقل از : پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رضائی، ص 190.

[12]- سوره نازعات، آیه 30

[13]- بنقل از مجله بشارت، شماره 56.


با عرض سلام مجدد
همینطوره که شما میفرمایید بهتر بود برای اطمینان بیشتر لینک هم بگذارم
آیا از نظر قرآن زمین کره است؟
البته دوستان در آنجا تقریبا جواب ایشون را دادند ولی خوب چون در اینجا اساتید برجسته تری وجود دارند خواستم نظرات کارشناسی شما را هم بشویم تا بهترین جواب را برای این شبهه پیدا کنیم آنچیز که مسلم هست این افراد سازماندهی شده و شبهاتی مانند این از یک جا منتشر میشود وظیفه ما پیدا کردن جوابی صحیح هست :Gol:
دوست عزیز من مانند همان متنی که در لینک بالا بود را گذاشتم و خواستم ادب و نزاکت یه عده که فقط برای شبهه افکنی سوال میپرسند و بعد از گرفتن جواب زبانشان بند می آید و اعتراف به شکست نمیکنند را ببینید :Gol:
خوشحال میشم به لینک مربوطه نیز مراجعه و نظر کارشناسی خود را بگذارید چون وظیفه که شما نسبت به دین و این شبهات دارید اگه توانایی پاسخ گویی دارید که حتما همینطور هست محدود به این سایت نمیشود هرجا شبهه افکنی باشد وظیفه همه ماست تا با او مقابله کنیم....:Gol::Gol::Gol:
در آخر ممنونم از پاسختون دوست عزیز:Gol:

بسم الله
دوست عزیز ضمن تایید آنچه کارشناس محترم صدیق مرقوم فرمودند دیگر به تکرار مطالب نمی پردازم ولی تذکر یک مطلب اساسی حائز اهمیت است.
فکر اینکه قرآن برای بیان مطالب علمی مبتنی بر تجربه حسی است کاملا اشتباه است .شان قران اجل از این هدف پیش پا افتاده است .هدف قران هدایت انسان است ولی در راستای تحقق این هدف به دلیل تعامل زیاد انسان با مادیات از عالم ماده نیز برای تفهیم منظور خود استفاده می کند "ان الله لایستحیی ان یضرب مثلا مابعوضه"
زیرا انسان با استفاده از ابزار حسی و عقل توانایی کشف مسائل پیرامون خویش را دارد
نکته دیگر اینکه گاهی به دلیل فهم ناصحیح از آیات قرآنی و دیگر علل دیگر،تفکر تعارض آیات قرآن و نتایج علمی در ذهن شکل می گیرد که فیلسوفان اسلامی از جمله علامه طباطبایی به حل آن پرداخته اند که می توان به راه حل های چند اشاره کرد:1-تصرف لفظی در آیات ؛المیزان ،ج 20،ص 33،محمد باقر موسوی.
2-تصرف معنوی در آیات؛همان ،ص 32.
3-تضمینی نبودن یافته های علمی،چرا که هر ان ممکن است فرضیه ای دیگر جایگزین آن شود.
4-بررسی موارد تعارض،ر.ک. کلام جدید ،عبد الحسین خسروپناه .و.....
موضوع قفل شده است