جمع بندی چرا عبادت و یاد خدا به شیوه شخصی نباید مورد قبول خداوند واقع شود؟ آیا در جهان، خداسالاری حاکم است؟

تب‌های اولیه

94 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا عبادت و یاد خدا به شیوه شخصی نباید مورد قبول خداوند واقع شود؟ آیا در جهان، خداسالاری حاکم است؟

سلام

سوالی را بصورت زیر مطرح می کنم که مدتها فکر و ذهن مرا درگیر کرده است

ایا خداوند مانند پدری سخت گیر و خشن است که پرستش را فقط به شیوه خاصی که مقرر فرموده می پذیرد ؟
اصلا هدف خداوند از اینکه یک سری عبادات را بر ما واجب کرده چیست ؟
مگر نه اینکه هدف خداوند یاد او بودن است و یاد او بودن فقط برای اینکه انسان خوبی باشی و به دیگران خدمت کنی
حال اگر من این پرستش و عبادات را به شیوه خاص خودم انجام دهم
ایا خداوند به سان پدری سخت گیر و خشن مرا مورد باز خواست قرار خواهد داد که چرا به شیوه او عمل نکردم ؟

ایا نظام هستی هم خداسالار است ؟

موفق باشید

یاالله

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد رئوف

بی نظیر;458834 نوشت:
سلام

سوالی را بصورت زیر مطرح می کنم که مدتها فکر و ذهن مرا درگیر کرده است

ایا خداوند مانند پدری سخت گیر و خشن است که پرستش را فقط به شیوه خاصی که مقرر فرموده می پذیرد ؟
اصلا هدف خداوند از اینکه یک سری عبادات را بر ما واجب کرده چیست ؟
مگر نه اینکه هدف خداوند یاد او بودن است و یاد او بودن فقط برای اینکه انسان خوبی باشی و به دیگران خدمت کنی
حال اگر من این پرستش و عبادات را به شیوه خاص خودم انجام دهم
ایا خداوند به سان پدری سخت گیر و خشن مرا مورد باز خواست قرار خواهد داد که چرا به شیوه او عمل نکردم ؟

ایا نظام هستی هم خداسالار است ؟

موفق باشید

یاالله



با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

- تصور پدر سختگیر، در مورد خداوند هم می تواند درست باشد و هم نباشد و درست بودن یا نبودن آن بستگی دارد به اینکه منظور ما از پدر سختگیر چیست؟

گاهی پدری بدون هیچ دلیلی، به فرزندش سختگیری می کند، ظرفیت ها و شرایط خاص سن او را در نظر نمی گیرد و از او تکلیف های سخت می خواهد، ممکن است به او بی احترامی کند و بی جهت او را به شدت تنبیه کند.

حالت دوم آن است که پدری برای رشد و کمال فرزندش، در کمال عاطفه و محبت، از او می خواهد که تکالیفی را متناسب با سن و سال و شرایطش انجام دهد. این تکالیف اگرچه ممکن است به نظر دشوار بیاید ولی در واقع پله های رشد و ترقی او هستند که یک به یک طی می شوند. در این حالت پدر نه موجودی خشن بلکه همراهی مهربان است که در هر قدم همراه فرزند است و به او کمک می کند تا این مراحل سخت را طی کند و استعدادهای خود را بیش از پیش شکوفا سازد. البته از آنجایی که این قدم ها راه سعادت و کمال او هستند، او اصرار دارد که فرزند این مسیر را طی کند تا از کمال و سعادت نهایی باز نماند و از این رو ممکن است از نگاه فرزند، پدر سختگیر به نظر بیاید.

اگر منظور از پدر سختگیر مورد اول است، باید بگویم خداوند چنین نیست و اگر منظور از پدر سختگیر گزینه دوم است، باید بگویم خداوند چنین است.

- هر عملی خواص خود را دارد، این مسئله حتی در امور مادی نیز صادق است، مثلا اگر کسی بخواهد در مسابقات دو شرکت کند، ورزشی که به او پیشنهاد می شود، دویدن است و اگر کسی بخواهد در مسابقات وزنه برداری شرکت کند، ورزشی که به او پیشنهاد می شود، تمرین بلند کردن اجسام سنگین است. حال اگر فرد الف بخواهد در مسابقات دو شرکت کند و به جای آنکه به تمرین دویدن بپردازد، به بلند کردن اجسام سنگین مشغول شود و با خود بگوید که تفاوتی بین این دو نیست و هر دوی آنها "ورزش" هستند، آیا در این حالت فرد در مسابقات موفق خواهد بود؟ روشن است که هر دو ورزش هستند ولی برای هدف مورد نظر فرد باید تمرین خاصی را با آداب خاصی داشته باشد.
در مسائل دینی نیز باید طبق آنچه گفته شده است عمل کرد زیرا بسیار از امور هستند که ما بدان ها آگاه نیستیم، اموری که در نتایج به دست آمده از هر عمل، تفاوت ایجاد میکند، این مسئله مخصوصا در مورد مسائل معنوی که جهل ما در آن بیش از مسائل مادی است، بیشتر قابل توجه است.
همچنین باید این مسئله را در نظر گرفت که یکی از جنبه های عبادات، علاوه بر منافعی که برای خود فرد دارد، این است که میزان تبعیت او از فرامین الهی روشن شود، و اینکه فرد تا چه میزان به آنچه که خدا فرموده است، ملتزم است.

- نظام هستی خداسالار است اما باید بررسی کرد که این جمله به چه معناست؟

معنای اول آن است که خدا چون پادشاهی بر جهان حکم می راند و هر آنچه را بخواهد بدون هیچ دلیل و حکمتی و عاری از هر عدالت و خیرخواهی، اعمال می کند.

معنای دوم آن است که خداوند خیر محض است و هر آنچه از او ساطع می شود خیر و خوبی است و از آنجایی که او کمال مطلق است، خواهان آن است که دیگر موجودات نیز به کمال برسند و از این رو آنها را به سوی کمال هدایت می کند و این هدایت پر از لطف و مهربانی است و در چارچوبی عادلانه و حکیمانه صورت می گیرد. در واقع ما اگر جهان را انسان مدارانه نیز بدانیم، صلاح و کمال انسان در خدایی بودن است.

منظور از خداسالار معنای دوم است و معنای اول مراد بنده نیست.

موفق باشید

با سلام....هیچ طفلی بدون پدر و مادر بزرگ نمی شود.......وسلام:hamdel:

بی نظیر;459863 نوشت:
سلام

اما بعضی اطفال توسط اقوام و فامیل و یا یتیم خانه ها بزرگ شده و افراد بسیار موفقی هم شده اند

با سلام...منظورم این نبود...پس بهتره بازش کنم منظورمو...هیچ جنینی هیچ نوزاد شیر خواره ای بدون پدر و مادر بزرگ نمی شود...هیچ طفلی بدون پدر مادر بزرگ نمی شود یعنی اینکه کلا نیاز به یک بالا مقام داره... خدا که پدر نیست که شما چنین نقد کردید که افوام و فامیل بزرگش کنه موفق هم شده...اصل مطلب من این بود که طفل روپای خودش بزرگ نمیشه...قطعا خواهد مرد...در چند روز اول بدون کمک ها و راهنمایی ها و مراقبت فرد عاقل و بالغ قطعا می میره....... لذا هیچ طفلی نمی تونه مال خودش تصمیم بگیره و بزرگ بشه....یعنی هیچ بنده ای نمی تونه خودش از خودش برای خدا تعیین تکلیف کنه...بله اگر به درجه ی قرب مقربین رسیدید که با خدا شدید اراده شما اراده خدا و اراده خدا اراده شما می شود...آنگاه هرکاری خواستی می تونی بکنید....با آرزوی توفیق رسیدن چنین درجه ای برای شما...بزرگوار

[="Tahoma"][="Navy"]

بی نظیر;458834 نوشت:
سلام

سوالی را بصورت زیر مطرح می کنم که مدتها فکر و ذهن مرا درگیر کرده است

ایا خداوند مانند پدری سخت گیر و خشن است که پرستش را فقط به شیوه خاصی که مقرر فرموده می پذیرد ؟
اصلا هدف خداوند از اینکه یک سری عبادات را بر ما واجب کرده چیست ؟
مگر نه اینکه هدف خداوند یاد او بودن است و یاد او بودن فقط برای اینکه انسان خوبی باشی و به دیگران خدمت کنی
حال اگر من این پرستش و عبادات را به شیوه خاص خودم انجام دهم
ایا خداوند به سان پدری سخت گیر و خشن مرا مورد باز خواست قرار خواهد داد که چرا به شیوه او عمل نکردم ؟

ایا نظام هستی هم خداسالار است ؟

موفق باشید

یاالله


سلام
تعالیم دین بیانگر اطمینان بخش ترین راه رسیدن به کمال انسانی است . راهی ناشناخته و پرپیچ و خم که جز خالق انسان از بیان آن عاجز است
خدای متعال خشن نیست بلکه انسان استعدادهای بسیاری دارد که در سایه برخی امور سخت بالفعل میشود
راه هم چندان سخت نیست بلکه جامعه و تربیتها آن را از طبع ما دور کرده است
یا علیم[/]

بی نظیر;458834 نوشت:
سلام

سوالی را بصورت زیر مطرح می کنم که مدتها فکر و ذهن مرا درگیر کرده است

ایا خداوند مانند پدری سخت گیر و خشن است که پرستش را فقط به شیوه خاصی که مقرر فرموده می پذیرد ؟
اصلا هدف خداوند از اینکه یک سری عبادات را بر ما واجب کرده چیست ؟
مگر نه اینکه هدف خداوند یاد او بودن است و یاد او بودن فقط برای اینکه انسان خوبی باشی و به دیگران خدمت کنی
حال اگر من این پرستش و عبادات را به شیوه خاص خودم انجام دهم
ایا خداوند به سان پدری سخت گیر و خشن مرا مورد باز خواست قرار خواهد داد که چرا به شیوه او عمل نکردم ؟

ایا نظام هستی هم خداسالار است ؟

موفق باشید

یاالله

دو سوال رو بايد تفكيك كرد:

١) چرا بايد عبادت خدا رو كرد؟ جواب ساده است، وقتي خداوند را فطرتا و عقلا يافتيم عبادت آن وجود رحيم و عالم واجب عقلي است. حق هر لحظه حيات و حق نعمات را كه اولشان وجود و آخرشان قابل شمارش نيست، ما را به سمت عبادت سوق مي دهد.

٢) چرا بايد به يه روش خواص عبادت كنيم؟
عبادت يعني عبد بودن، يعني بندگي، اگر معبود به هر دليلي، چه بفهميم و چه نفهميم، به كاري امري كرد، انجام اون كار است كه عبادت مي شود. خيلي واضحه،
نمي تونيم عبادت بكنيم ولي نه اونجور كه خدا مي خواد!! ميشيم شيطون كه سجده به خدا ميكرد اما به ادم نه.
عبادت يعني اطاعت محض از اوامر او نه علايق شخصيم. اگر اجازه داد خودم تصميم بگيرم اون موقع بسم الله.

اما در مورد هدف انسان، هدف ما خود عبادت است، نفس عبادت موضوعيت دارد. ما نيامده ايم كار ديگري بكنيم. بايد نشست و فكر كرد. ما زنده ايم كه هر كاري او بخواهد انجام دهيم. چون عقلا موظفيم، حالا اسمشو هر چي بذارين از اهميتش كم نميكنه و استدلالات عقل و فطرتمان را مخدوش نميكند.

اما اينرا بدانيد، اگر در اطاعت الهي هم باز خير خودمان نهفته است نه به اين جهت كه ما براي اونها عبادت ميكنيم و تماما لطف و فضل است چون بندگي وظيفه است.

كمي روي اين مفهوم عميق بشويد، دين و خدا از ما انتظارات دارند نه ما از دين!
متاسفانه ما مدام دين رو شهصي سازي ميكنين بر اساس علايقمون، نخير عالم از اين خبرا نيست.

رئوف;459203 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

- تصور پدر سختگیر، در مورد خداوند هم می تواند درست باشد و هم نباشد و درست بودن یا نبودن آن بستگی دارد به اینکه منظور ما از پدر سختگیر چیست؟

گاهی پدری بدون هیچ دلیلی، به فرزندش سختگیری می کند، ظرفیت ها و شرایط خاص سن او را در نظر نمی گیرد و از او تکلیف های سخت می خواهد، ممکن است به او بی احترامی کند و بی جهت او را به شدت تنبیه کند.

حالت دوم آن است که پدری برای رشد و کمال فرزندش، در کمال عاطفه و محبت، از او می خواهد که تکالیفی را متناسب با سن و سال و شرایطش انجام دهد. این تکالیف اگرچه ممکن است به نظر دشوار بیاید ولی در واقع پله های رشد و ترقی او هستند که یک به یک طی می شوند. در این حالت پدر نه موجودی خشن بلکه همراهی مهربان است که در هر قدم همراه فرزند است و به او کمک می کند تا این مراحل سخت را طی کند و استعدادهای خود را بیش از پیش شکوفا سازد. البته از آنجایی که این قدم ها راه سعادت و کمال او هستند، او اصرار دارد که فرزند این مسیر را طی کند تا از کمال و سعادت نهایی باز نماند و از این رو ممکن است از نگاه فرزند، پدر سختگیر به نظر بیاید.

اگر منظور از پدر سختگیر مورد اول است، باید بگویم خداوند چنین نیست و اگر منظور از پدر سختگیر گزینه دوم است، باید بگویم خداوند چنین است.

- هر عملی خواص خود را دارد، این مسئله حتی در امور مادی نیز صادق است، مثلا اگر کسی بخواهد در مسابقات دو شرکت کند، ورزشی که به او پیشنهاد می شود، دویدن است و اگر کسی بخواهد در مسابقات وزنه برداری شرکت کند، ورزشی که به او پیشنهاد می شود، تمرین بلند کردن اجسام سنگین است. حال اگر فرد الف بخواهد در مسابقات دو شرکت کند و به جای آنکه به تمرین دویدن بپردازد، به بلند کردن اجسام سنگین مشغول شود و با خود بگوید که تفاوتی بین این دو نیست و هر دوی آنها "ورزش" هستند، آیا در این حالت فرد در مسابقات موفق خواهد بود؟ روشن است که هر دو ورزش هستند ولی برای هدف مورد نظر فرد باید تمرین خاصی را با آداب خاصی داشته باشد.
در مسائل دینی نیز باید طبق آنچه گفته شده است عمل کرد زیرا بسیار از امور هستند که ما بدان ها آگاه نیستیم، اموری که در نتایج به دست آمده از هر عمل، تفاوت ایجاد میکند، این مسئله مخصوصا در مورد مسائل معنوی که جهل ما در آن بیش از مسائل مادی است، بیشتر قابل توجه است.
همچنین باید این مسئله را در نظر گرفت که یکی از جنبه های عبادات، علاوه بر منافعی که برای خود فرد دارد، این است که میزان تبعیت او از فرامین الهی روشن شود، و اینکه فرد تا چه میزان به آنچه که خدا فرموده است، ملتزم است.

- نظام هستی خداسالار است اما باید بررسی کرد که این جمله به چه معناست؟

معنای اول آن است که خدا چون پادشاهی بر جهان حکم می راند و هر آنچه را بخواهد بدون هیچ دلیل و حکمتی و عاری از هر عدالت و خیرخواهی، اعمال می کند.

معنای دوم آن است که خداوند خیر محض است و هر آنچه از او ساطع می شود خیر و خوبی است و از آنجایی که او کمال مطلق است، خواهان آن است که دیگر موجودات نیز به کمال برسند و از این رو آنها را به سوی کمال هدایت می کند و این هدایت پر از لطف و مهربانی است و در چارچوبی عادلانه و حکیمانه صورت می گیرد. در واقع ما اگر جهان را انسان مدارانه نیز بدانیم، صلاح و کمال انسان در خدایی بودن است.

منظور از خداسالار معنای دوم است و معنای اول مراد بنده نیست.

موفق باشید

سلام و تشکر از شما

ضمن قبول اینکه بهترین راه رسیدن به کمال را خداوند به انسان نشانه داده

همچنان این سوال برایم باقیست

بگذارید به شیوه دیگری بگویم

فرض کنید من نوعی ضمن قبول اسلام و مسلمان بودن
دوست داشته باشم مثلا نمازم را فارسی بخوانم

حال سوال این است ایا خداوند به خاطر اینکه
نمازم را فارسی خوانده ام انها را قبول نخواهد کرد ؟

فقط به جرم اینکه نمازم را فارسی خوانده ام مستحق جهنم خواهم شد ؟

موفق باشید

kazmo885;459370 نوشت:
١) چرا بايد عبادت خدا رو كرد؟ جواب ساده است، وقتي خداوند را فطرتا و عقلا يافتيم عبادت آن وجود رحيم و عالم واجب عقلي است. حق هر لحظه حيات و حق نعمات را كه اولشان وجود و آخرشان قابل شمارش نيست، ما را به سمت عبادت سوق مي دهد.

سلام

خداوند نه نیاز به عبادت ما دارد نه حقی بر گردن ما دارد که ما برای حق هر لحظه حیات او را عبادت کنیم
این تصور از نظر حقیر اشتباه می باشد

عبادت نیاز خود ما است و این ما هستیم که برای رسیدن به کمال احتیاج به عبادت خدا داریم
اگر ما عبادت نکنیم ظلمی به خدا نکرده ایم
بلکه بزرگترین ظلم را در حق خود کرده ایم

اما عبادت فردی و اجتماعیست
فردی ان همان نماز و روزه و عبادات شخصی است
و عبادت اجتماعی هرگونه خدمت به مردم

از نظر حقیر عبادت شخصی هم برای نیل به عبادت اجتماعی است
یعنی ما عبادت شخصی می کنیم تا اماده عبادت اجتماعی شویم

kazmo885;459370 نوشت:
نمي تونيم عبادت بكنيم ولي نه اونجور كه خدا مي خواد!

به نظر من عبادت مفهوم بسیار گسترده داره

و یک تعریف جامع برای ان انجام وظیفه است
هرکسی وظیفه خود را در جهان هستی انجام دهد خدا را عبادت کرده است

و یک شیوه خاصی که خداوند ذکر کرده تنها راه نیست ان هم برای نوعی عبادت خاص من باب مثال است

kazmo885;459370 نوشت:
اما در مورد هدف انسان، هدف ما خود عبادت است

عبادت را اگر به معنای وسیع ان یعنی انجام وظیفه
خدمت به مردم و ....
در نظر بگیرید حرف شما صحیح است

ولی اگر منظورتان فقط نماز و روزه باشد صحیح نیست

موفق باشید

محی الدین;459365 نوشت:
تعالیم دین بیانگر اطمینان بخش ترین راه رسیدن به کمال انسانی است .

سلام

با این حرف شما موافقم اطمینان بخش ترین و بهترین راه
نه اینکه تنها راه

موفق باشید

nothing;459204 نوشت:
با سلام....هیچ طفلی بدون پدر و مادر بزرگ نمی شود.......وسلام

سلام

اما بعضی اطفال توسط اقوام و فامیل و یا یتیم خانه ها بزرگ شده و افراد بسیار موفقی هم شده اند

سلام
منم اين سوال برام بوده
منكه خدا رو بهعنوان خالق بي همتا قبول كردم اون رو هم به شدت دوست دارم
خب حالا دوست دارم اون طوري كه راحت ترم اونو بپرستم
اصلا مگه همه چيز دائر مدار عبد و معبود نيست؛ اصلا مگه معيار عبدويت نيست
خب حالا يكي عبوديت رو به طريقي غير از آنچه به عنوان شرع آمده مي خواد انجام بده
البته من نميگم شرعيات نادرسته ميگم
اصل اي نباشه كه هر چي شرعيات گفته باشند فقط همون معيار قرار بگيره
خصوصا در زمان و مكان هاي مختلف! مگه خود حضرت امام نگفتند زمان و مكان نقش بسياري در تغيير احكام دارند.
شايد همين ديدگاه امام بهترين شاهد بر عدم اصل بودن شرعيات به عنوان تنها طريق عبادت باشه
فقط ي چيز ديگري هم هست
كه نتونستم براش جوابي بيارم
اونم قصه شيطونه
خب شيطون قصه شو كه ميدونيد
سر عبادت كردن و نكردن نبود
سر روش عبادت بود
خدا گفت سجده كن
شيطون گفت اين يكي رو فاكتور بگير خدا
ي عبادتي برات ميكنم كه بياو ببين
خب
خدا گفت برو گمشو نبينمت
يعني منم الان كه اين حرفها رو زدم به طريق شيطان بود؟

بی نظیر;459705 نوشت:

سلام و تشکر از شما

ضمن قبول اینکه بهترین راه رسیدن به کمال را خداوند به انسان نشانه داده

همچنان این سوال برایم باقیست

بگذارید به شیوه دیگری بگویم

فرض کنید من نوعی ضمن قبول اسلام و مسلمان بودن
دوست داشته باشم مثلا نمازم را فارسی بخوانم

حال سوال این است ایا خداوند به خاطر اینکه
نمازم را فارسی خوانده ام انها را قبول نخواهد کرد ؟

فقط به جرم اینکه نمازم را فارسی خوانده ام مستحق جهنم خواهم شد ؟

موفق باشید


با سلام خدمت شما دوست گرامی

دو مطلب:

- خداوند از شما دقیقا خواسته است که نماز را به عربی بخوانید و در حدیث از پیامبر نقل شده است که مانند من نماز بخوانید. حال اگر شما با علم به اینکه خداوند از شما فلان عمل (مثلا نماز) را در فلان حالت خاص (به زبان عربی) خواسته است و شما خود آن را تغییر بدهید، نشانگر آن است که عمل یاد شده را انجام نداده اید و راهی که خودتان خواسته اید را رفته اید. به طور مثال اگر به رستورانی بروید و همسر شما از شما بخواهد که برای او پیتزا سفارش بدهید و شما به جای پیتزا، همبرگر سفارش بدهید. در اینجا شما برای همسرتان سفارش داده اید ولی نه آن چیزی را که او خواسته است بلکه آن چیزی را که خودتان خواسته اید، بنابراین خواسته همسرتان را اجابت نکرده اید.

- در مورد اینکه آیا اگر فردی چنین کند، به جهنم خواهد رفت یا خیر، باید گفت که رفتن به بهشت یا جهنم معلول عوامل بسیاری است و تنها با توجه به یک عمل خاص نمی توان گفت که فردی بهشتی است یا جهنمی. آنچه می توان گفت این است که نماز در این حالت صحیح نیست.

موفق باشید

به نام یزدان بخشاینده و مهربان
بله خداوند مثل پدری سختگیر و خشن هست برای کسی که می‌خواهد او فرزندش باشد, یعنی از مقربین و اولیاء باشد
عبادات برای انسان لازم هست, مثلا در روایات آمده که نماز, انسان را فروتن می‌کند, یا عبادات اخلاقی مثل احترام به خانم‌ها و بسیاری مسائل دیگر, همه گی برای انسان لازم هست.
اگر ما در عبادت کسی رو شریک خداوند یکتا قرار ندهیم و مطابق احساسات خودمان (سختگیر بر خود نباشیم در عبادت) و روایات و آیات الهی دیگر او را بپرستیم به بهترین دین دست پیدا می‌کنیم
فقط متوجه آیا نظام هستی هم خداسالار است؟ رو نفهمیدم
دنیا, خداسالار نیست بلکه شیطان سالار هست, ولی اگر منظورتان کل جهان هستی و کائنات باشد بله خداسالار هست.

رئوف;460159 نوشت:
- خداوند از شما دقیقا خواسته است که نماز را به عربی بخوانید و در حدیث از پیامبر نقل شده است که مانند من نماز بخوانید. حال اگر شما با علم به اینکه خداوند از شما فلان عمل (مثلا نماز) را در فلان حالت خاص (به زبان عربی) خواسته است و شما خود آن را تغییر بدهید، نشانگر آن است که عمل یاد شده را انجام نداده اید و راهی که خودتان خواسته اید را رفته اید. به طور مثال اگر به رستورانی بروید و همسر شما از شما بخواهد که برای او پیتزا سفارش بدهید و شما به جای پیتزا، همبرگر سفارش بدهید. در اینجا شما برای همسرتان سفارش داده اید ولی نه آن چیزی را که او خواسته است بلکه آن چیزی را که خودتان خواسته اید، بنابراین خواسته همسرتان را اجابت نکرده اید.

سلام

مثال شما قیاس مع الفارق است

1) همسر من غذا را برای رفع گرسنگی خودش سفارش داده
در حالی که سفارش خدا به نماز خواندن برای رفع گرسنگی معنوی خودمان است
و خدا نیازی به نماز ما چه عربی و چه فارسی ندارد

2)همسر من بخاطر ذائقه سفارش پیتزا داده و پیتزا را بیشتر از همبرگر دوست دارد
در حالی که زبان عربی و فارسی برای خدا فرقی ندارد
خدا همه زبانها را می فهمد

3) همسر من ممکنه قهر کنه و ناراحت شود چرا برایش همبر گر گرفته ام و نه پیتزا
خداوند متعال بدور از قهر کردن و ناراحت شدن است

پس من نمی توانم همسرم را با خدا قیاس کنم و بگویم چون همسرم از اینکه به جای پیتزا برایش همبر گر گرفته ام
ناراحت می شود خدا هم ناراحت می شود از اینکه نماز را به زبان فارسی بخوانم

رئوف;460159 نوشت:
آنچه می توان گفت این است که نماز در این حالت صحیح نیست.

وقتی می گویید نماز در این حالت صحیح نیست یعنی خدا ان را قبول نکرده

یعنی خدا به سان پدری سخت گیر از اینکه نماز را به زبان عربی نخوانده ام
زحماتم را ندیده گرفته و گفته الا بلا باید عربی بخونی تا ازت قبول کنم ؟

بزرگوار تصور چنین خدایی چطور امکان پذیر است ؟

خدایی که به سان کودکان لج کند ؟ که فقط همین نه چیز دیگر

ببخشید که اینطوری صحبت کردم ولی هرگز چنین خدایی برایم قابل تصور نیست

لطفا دلیل قانع کننده دیگری ارائه دهید

موفق باشید

Emeleo and Jared;460177 نوشت:
دنیا, خداسالار نیست بلکه شیطان سالار هست

من نفهمیدم منظورتون از اینکه دنیا شیطان سالار است چیه ؟ یعنی در دنیا حرف حرفه شیطانه :Gig::Moteajeb!:

بی نظیر;459863 نوشت:
سلام

اما بعضی اطفال توسط اقوام و فامیل و یا یتیم خانه ها بزرگ شده و افراد بسیار موفقی هم شده اند

با سلام...منظورم این نبود...پس بهتره بازش کنم منظورمو...هیچ جنینی هیچ نوزاد شیر خواره ای بدون پدر و مادر بزرگ نمی شود...هیچ طفلی بدون پدر مادر بزرگ نمی شود یعنی اینکه کلا نیاز به یک بالا مقام داره... خدا که پدر نیست که شما چنین نقد کردید که افوام و فامیل بزرگش کنه موفق هم شده...اصل مطلب من این بود که طفل روپای خودش بزرگ نمیشه...قطعا خواهد مرد...در چند روز اول بدون کمک ها و راهنمایی ها و مراقبت فرد عاقل و بالغ قطعا می میره....... لذا هیچ طفلی نمی تونه مال خودش تصمیم بگیره و بزرگ بشه....یعنی هیچ بنده ای نمی تونه خودش از خودش برای خدا تعیین تکلیف کنه...بله اگر به درجه ای رسیدید که با خدا شدید اراده شما اراده خدا و اراده خدا اراده شما می شود...آنگاه هرکاری خواستی می تونی بکنید....با آرزوی توفیق رسیدن چنین درجه ای برای شما...بزرگوار

خداوند به قلب و مغز ما و جسم و روان ما نگاه می‌کند نه به کلماتی که می‌گوییم!
من چون از اولیاء الله و مقربین خداوند هستم می‌فهمم نه کسی که فتوا می‌دهد : عبادت به زبان مادریت مورد قبول نیست!

بی نظیر;460183 نوشت:
من نفهمیدم منظورتون از اینکه دنیا شیطان سالار است چیه ؟ یعنی در دنیا حرف حرفه شیطانه
با اجازه...من فهمیدم منظور رو...یعنی شر و نافرمانی خدا که منبع اصلی اون از شیطان بلند شده بسیار بیش از خیر و انجام فرمان خداست در دنیا...مخصوصا در آخرالزمان که باشد الان.... ولی در کل بازم همین شیطان سالاری دنیا هم خداسالاری است(چون خدا شیطان را بر این داشت که آنکه به آخرت ایمان دارد از آنکه ندارد مشخص شود:آیه قرآن است) پس در کل دنیا هم در اصل خدا سالار هست...انسان خوار و ذلیل خداست و تنها زمانی با او باشد بر همه چیز فرمانروایی می کند و برترین مخلوق می شود:hamdel:..و اگر با او نباشد قطعا پست ترین مخلوق می شود

Emeleo and Jared;460187 نوشت:
خداوند به قلب و مغز ما و جسم و روان ما نگاه می‌کند نه به کلماتی که می‌گوییم!
من چون از اولیاء الله و مقربین خداوند هستم می‌فهمم نه کسی که فتوا می‌دهد : عبادت به زبان مادریت مورد قبول نیست!
جان؟؟؟؟ ببخشید شما از مقربان خدا هستید؟؟؟ اما من شنیدم و مطمئنم مقربان خدا هیچ آثاری از آنان دیده نمی شود و همه چیز خود را خالص برای خدا قرار می دهند...شما بیش از حد بخدا نزدیک هستید مشخص است اما مقرب یک درجه خاص است که شما نیستید با توجه به فاش کردن آن...

nothing;460186 نوشت:
با سلام...منظورم این نبود...پس بهتره بازش کنم منظورمو...هیچ جنینی هیچ نوزاد شیر خواره ای بدون پدر و مادر بزرگ نمی شود...هیچ طفلی بدون پدر مادر بزرگ نمی شود یعنی اینکه کلا نیاز به یک بالا مقام داره... خدا که پدر نیست که شما چنین نقد کردید که افوام و فامیل بزرگش کنه موفق هم شده...اصل مطلب من این بود که طفل روپای خودش بزرگ نمیشه...قطعا خواهد مرد...در چند روز اول بدون کمک ها و راهنمایی ها و مراقبت فرد عاقل و بالغ قطعا می میره....... لذا هیچ طفلی نمی تونه مال خودش تصمیم بگیره و بزرگ بشه....یعنی هیچ بنده ای نمی تونه خودش از خودش برای خدا تعیین تکلیف کنه...بله اگر به درجه ای رسیدید که با خدا شدید اراده شما اراده خدا و اراده خدا اراده شما می شود...آنگاه هرکاری خواستی می تونی بکنید....با آرزوی توفیق رسیدن چنین درجه ای برای شما...بزگوار

سلام

بررسی مثال شما

طفل می تونه باشیر مادر و شیر گاو و شیر خشک و ... برزگ بشه
درسته بهترین شیر شیر مادره
ولی شیرهای دیگر هم او رو بزرگ می کنه

بعضی بچه ها شیر مادر رو نمی خورند و شیر خشک و ترجیح می دهند

حالا درسته مادر بگه
فقط باید شیر منو بخوری تا به فرزندی قبولت کنم
و اگر شیر خشک خوردی فرزند من نیستی و قبولت ندارم :Gig:

Emeleo and Jared;460187 نوشت:
عبادت به زبان مادریت مورد قبول نیست

همین معمای بزرگیه ؟

چرا عبادت به زبان مادری قبول نیست ؟

مگر خدا زبان مارا نمی فهمد ؟!!!!!

nothing;460189 نوشت:
جان؟؟؟؟ ببخشید شما از مقربان خدا هستید؟؟؟ اما من شنیدم و مطمئنم مقربان خدا هیچ آثاری از آنان دیده نمی شود و همه چیز خود را خالص برای خدا قرار می دهند...شما بیش از حد بخدا نزدیک هستید مشخص است اما مقرب یک درجه خاص است که شما نیستید با توجه به فاش کردن آن...

این که راز مقربی فاش نمی‌شود و آن که را اسرار حق آموختند و زبانش دوختند, این حرفا چرندیات دراویش هست و درویش‌گری زاده فراماسونری! فاش می‌گویم که من بنده عشقم, یک بنده بی‌بند و بار!

بی نظیر;460206 نوشت:

همین معمای بزرگیه ؟

چرا عبادت به زبان مادری قبول نیست ؟

مگر خدا زبان مارا نمی فهمد ؟!!!!!

من در هچ جا ندیدم و نخوندم که نماز حتما باید عربی باشد!
خداییش اونایی که نماز عربی می‌خونن با اون لهجه‌شون (که معلوم نیست لهجه کدوم یک از قبایل عرب زمان حضرت محمد (ص) بوده است!) ! یک آیه یک حدیثی شیعی و معتبر بیاورند که نماز باید عربی خوانده شوند!
اگر تونستند این کار رو بکنند و من قانع شدم من دیگه نماز نمی‌خونم و تارک الصلات میشم!

بی نظیر;460203 نوشت:
سلام

بررسی مثال شما

طفل می تونه باشیر مادر و شیر گاو و شیر خشک و ... برزگ بشه
درسته بهترین شیر شیر مادره
ولی شیرهای دیگر هم او رو بزرگ می کنه

بعضی بچه ها شیر مادر رو نمی خورند و شیر خشک و ترجیح می دهند

حالا درسته مادر بگه
فقط باید شیر منو بخوری تا به فرزندی قبولت کنم
و اگر شیر خشک خوردی فرزند من نیستی و قبولت ندارم

من که دیگه مغزم هنگ کرد از این جواب شما...گویا باز هم متوجه منظور صغیر نشدید... در این مثال شما هم...بگم که اصلا مگه طفل می تونه بگه مادر جان من شیرتو نمی خورم؟؟؟؟؟؟؟؟قطعا خدا طوری طفل رو خلق کرده که بجبر شیر مادر رو می خواد بخوره...جز استثناهات که برخی معدود طفل ها هستند بدشون میاد از شیر مادر...(مثل من...خودم بچه بودم اصلا شیر مادرم رو نخوردم) ولی به اراده نبوده که بهتر بخورم لذا اینم خدا خواسته بود که من استثنا بشم و برخلاف جبر دوست داشتن و خوردن شیر مادر در سایر طفل ها من نخورم... لذا چیزی آوردید که خارج از قدرت اراده انسان است دقیقا مثل نیاز به جنس مخالف در انسان است..برای مثال دروغ گفته هر کس گفته من به جنس مخالف هیچ حسی ندارم و بدم میاد!!!! جلل خالق...دروغ در چه حد؟؟؟ همه خوششون میاد اونم بیش از حد... برای راحتی درک مثالم...بگم که:: شما بمن بگید یک طفل دو ساله صلاح خودشو می دونه برای رسیدن به رشد و رستگاری و بالغ شدن و بقای سالم زندگی خود یا پدر و مادر آن؟ قطعا نه تنها طفل صلاح خودشو نمی دونه بلکه...همون اول کاری دق می کنه بدون پدر و مادر...یه بار پدر و مادر با این طفل حرف نزنن سکته می کنه...یه بار برای نیم ساعت طفل جدا بشه از والیدن اشکش در میاد...و انسانی که در شروع بندگی است به هیچ عنوان از خودش به جایی نمی رسه...اما سوال شما همونطور که گفتم دقیقا امکان پذیر است کاملا به حرف شما اما وقتی که به درجه اولا الاباب برسید...مقربان خاص خدا...برسید..شما نیز بخدا نزدیک هستید اما نه به درجه قرب رسیدید...چون اگه مقرب بودید این سوالو نمی کردید...پس شما باید حرف خدا رو گوش بدید هر چند در فرعیات می تونید با خدا عشق بازی کنید و قطعا حتما نباید مقرب باشید...برای مثال شما می تونید فارسی نماز بخونید و خدا هم خیلی خوشحال میشه ...اما نه نماز های واجب رو...بلکه نمازی مستحب..و کاملا اختیاری...خدا واجبش رو فارسی نمی پذیره وگرنه هیچ اشکالی نداره شما نماز فارسی بخونی برای خودت در فرعیات و مستحبات...فارسی که هیچ...شما یه نماز بخون هیچی توش نگو...فقط سجده و رکوع کن...قطعا خدا کلی رضایت دارد از این عمل مستحب شما...ولی واقعا اسم این اعمال دیگه نماز نیست به معنای واجب و واقعی آن...بهر حال هیچ مشکلی ندارد اگر طبق این توضیح باشد...طفل به حرف پدر مادرش گوش نداده مریض شده...مادر میگه بیا آمپول بزنم بهت...گریه شدیدی می کنه میگه نه و مادر رو هم بد می دونه با این عمل...اما جهالت طفل در این مثال چقدر است؟؟ بله اگر طفل بزرگ شد بالغ شد حالا برو واسه خودت تشکیل خانواده بده بدستور خودت(یعنی درجه قرب نسبت بخدا)

Emeleo and Jared;460212 نوشت:
این که راز مقربی فاش نمی‌شود و آن که را اسرار حق آموختند و زبانش دوختند, این حرفا چرندیات دراویش هست و درویش‌گری زاده فراماسونری! فاش می‌گویم که من بنده عشقم, یک بنده بی‌بند و بار!
آ.. آ...تند نرو...بد جور ناراحت شدی گویا...اولا بله بنده عشق بودن الان جملتون درست شد...مقرب درسته یعنی نزدیکی به خدا اما در واقع این یک درجه خاص است که اصلا انسان خودشو نمبینه که بخواد بگه من مقربم ...بله پس شما درست گفتید منظورتون این بود که بخدا نزدیک هستید...احسنت بر شما...درضمن انقدر سریع توهین نکن....اگه چرندیاته مخفی بودن اسرار پس چرا قرآن کلی سر دارد؟؟؟ یا اگر شما می گویید مقرب هستید و باز گو نکردن اسرار چرندیات و خرافه است ....پس برای ما اسرار مقرب بودن خود را فاش کنید تا ما هم حیرت زده شویم....پس حال که چنین است...چنان است که چنین است:hamdel:

Emeleo and Jared;460213 نوشت:
من در هچ جا ندیدم و نخوندم که نماز حتما باید عربی باشد!
خداییش اونایی که نماز عربی می‌خونن با اون لهجه‌شون (که معلوم نیست لهجه کدوم یک از قبایل عرب زمان حضرت محمد (ص) بوده است!) ! یک آیه یک حدیثی شیعی و معتبر بیاورند که نماز باید عربی خوانده شوند!
اگر تونستند این کار رو بکنند و من قانع شدم من دیگه نماز نمی‌خونم و تارک الصلات میشم!
جلل ملق...شما فارسی نماز می خونید؟؟ چطور مقربی هستید که اگر خدا بهتون بگه عربی بخون حرفشو زمین می ندازید و حتی تارک نماز می شید؟؟

nothing;460221 نوشت:
آ.. آ...تند نرو...بد جور ناراحت شدی گویا...اولا بله بنده عشق بودن الان جملتون درست شد...مقرب درسته یعنی نزدیکی به خدا اما در واقع این یک درجه خاص است که اصلا انسان خودشو نمبینه که بخواد بگه من مقربم ...بله پس شما درست گفتید منظورتون این بود که بخدا نزدیک هستید...احسنت بر شما...درضمن انقدر سریع توهین نکن....اگه چرندیاته مخفی بودن اسرار پس چرا قرآن کلی سر دارد؟؟؟ یا اگر شما می گویید مقرب هستید و باز گو نکردن اسرار چرندیات و خرافه است ....پس برای ما اسرار مقرب بودن خود را فاش کنید تا ما هم حیرت زده شویم....پس حال که چنین است...چنان است که چنین است:hamdel:

اسرار رو باید ایمان داشت که اسرار هستند, حتی اگر برای دیگران افشاء شده باشند
من دو گزینه بیشتر ندارم 1 -مقرب هستم 2 - مقرب نیستم
من آذری هستم و به همین زبان با خدا ارتباط دارم!
این ثابت نشده نماز و کلا عبادات به زبان عربی (در امت محمد عرب و در زرتشت پارسی و ...) باید انجام
فقط استفتائاتی صورت گرفته که طرف خودش بر مبنای روایت و حدیث (کلام خدا کلا) نمی‌تونه ثابت کنه که باید عربی بخونیم یا آذری یا هندی!
برادر عزیز, اسلام (حدیث و قرآن) رو خداوند بر عرب نازل کرده, به این استدلال خوب توجه کن
اما بندگانش عام هستند و غیر عرب
غیر عرب (مثلا یک ژاپنی) آیا برایش سخت نیست که با خدای خودش, به زبانی او را بخواند که خودش معنیش را نمی‌داند ؟
ما دین جدید نمی‌آوریم بلکه ترجمه دین اسلام حضرت محمد (ص) هست!
این یکی از حنیفه‌های دین اسلام حنیفی یا ابراهیمی هست.

Emeleo and Jared;460248 نوشت:
اسرار رو باید ایمان داشت که اسرار هستند, حتی اگر برای دیگران افشاء شده باشند
من دو گزینه بیشتر ندارم 1 -مقرب هستم 2 - مقرب نیستم
من آذری هستم و به همین زبان با خدا ارتباط دارم!
این ثابت نشده نماز و کلا عبادات به زبان عربی (در امت محمد عرب و در زرتشت پارسی و ...) باید انجام
فقط استفتائاتی صورت گرفته که طرف خودش بر مبنای روایت و حدیث (کلام خدا کلا) نمی‌تونه ثابت کنه که باید عربی بخونیم یا آذری یا هندی!
برادر عزیز, اسلام (حدیث و قرآن) رو خداوند بر عرب نازل کرده, به این استدلال خوب توجه کن
اما بندگانش عام هستند و غیر عرب
غیر عرب (مثلا یک ژاپنی) آیا برایش سخت نیست که با خدای خودش, به زبانی او را بخواند که خودش معنیش را نمی‌داند ؟
ما دین جدید نمی‌آوریم بلکه ترجمه دین اسلام حضرت محمد (ص) هست!
این یکی از حنیفه‌های دین اسلام حنیفی یا ابراهیمی هست.
مستحب هر چقدر دوست داری فارسی بخون...خدا هم خوشش میاد اما دست تو کار خدا نبر...گفته عربی بگو باشه...خدا در قرآن بارها اشاره کرده که ما قرآن را عربی آوردیم برای تذکر کل مردم جهان...اونوقت شما می گید نماز که بخشی از قرآنه باید لری و آذری خونده بشه؟؟ ایمانت خیلی ضعیفه...هیچ یک از ویزگی های یک مقرب رو نداری شما...اما دوست داشتن خدا در شما بیش از حد قابل تحسینه..:hamdel: ولی در کل فاتحه :aatash::khoshali::khoshali:

[="Tahoma"][="Navy"]

Emeleo and Jared;460187 نوشت:
خداوند به قلب و مغز ما و جسم و روان ما نگاه می‌کند نه به کلماتی که می‌گوییم!
من چون از اولیاء الله و مقربین خداوند هستم می‌فهمم نه کسی که فتوا می‌دهد : عبادت به زبان مادریت مورد قبول نیست!

سلام
آفرین به ولی خدا !!!! چه خوب
میشه یک سوال از شما بپرسم ؟
میشه بفرمایید با چه ملاکی خودتونو ولی خدا میدونید ؟
یا علیم[/]

Emeleo and Jared;460213 نوشت:
من در هچ جا ندیدم و نخوندم که نماز حتما باید عربی باشد!

بله درست می فرمایید
نه تو قران امده که نماز را عربی بخوانید نه روایتی در این باب داریم

نظر حقیر هم اینست که نماز پیوند جان ادمی و ارتباط روح انسان با خالق است
نه لق لق زبان
و زبان روح هم عربی یا فارسی نیست

انسان می تونه با هر زبانی این ارتباط و پیوند و با خالق هستی برقرار کنه

nothing;460215 نوشت:
من که دیگه مغزم هنگ کرد از این جواب شما...گویا باز هم متوجه منظور صغیر نشدید... در این مثال شما هم...بگم که اصلا مگه طفل می تونه بگه مادر جان من شیرتو نمی خورم؟؟؟؟؟؟؟؟قطعا خدا طوری طفل رو خلق کرده که بجبر شیر مادر رو می خواد بخوره...جز استثناهات که برخی معدود طفل ها هستند بدشون میاد از شیر مادر...(مثل من...خودم بچه بودم اصلا شیر مادرم رو نخوردم) ولی به اراده نبوده که بهتر بخورم لذا اینم خدا خواسته بود که من استثنا بشم و برخلاف جبر دوست داشتن و خوردن شیر مادر در سایر طفل ها من نخورم... لذا چیزی آوردید که خارج از قدرت اراده انسان است دقیقا مثل نیاز به جنس مخالف در انسان است..برای مثال دروغ گفته هر کس گفته من به جنس مخالف هیچ حسی ندارم و بدم میاد!!!! جلل خالق...دروغ در چه حد؟؟؟ همه خوششون میاد اونم بیش از حد... برای راحتی درک مثالم...بگم که:: شما بمن بگید یک طفل دو ساله صلاح خودشو می دونه برای رسیدن به رشد و رستگاری و بالغ شدن و بقای سالم زندگی خود یا پدر و مادر آن؟ قطعا نه تنها طفل صلاح خودشو نمی دونه بلکه...همون اول کاری دق می کنه بدون پدر و مادر...یه بار پدر و مادر با این طفل حرف نزنن سکته می کنه...یه بار برای نیم ساعت طفل جدا بشه از والیدن اشکش در میاد...و انسانی که در شروع بندگی است به هیچ عنوان از خودش به جایی نمی رسه...اما سوال شما همونطور که گفتم دقیقا امکان پذیر است کاملا به حرف شما اما وقتی که به درجه اولا الاباب برسید...مقربان خاص خدا...برسید..شما نیز بخدا نزدیک هستید اما نه به درجه قرب رسیدید...چون اگه مقرب بودید این سوالو نمی کردید...پس شما باید حرف خدا رو گوش بدید هر چند در فرعیات می تونید با خدا عشق بازی کنید و قطعا حتما نباید مقرب باشید...برای مثال شما می تونید فارسی نماز بخونید و خدا هم خیلی خوشحال میشه ...اما نه نماز های واجب رو...بلکه نمازی مستحب..و کاملا اختیاری...خدا واجبش رو فارسی نمی پذیره وگرنه هیچ اشکالی نداره شما نماز فارسی بخونی برای خودت در فرعیات و مستحبات...فارسی که هیچ...شما یه نماز بخون هیچی توش نگو...فقط سجده و رکوع کن...قطعا خدا کلی رضایت دارد از این عمل مستحب شما...ولی واقعا اسم این اعمال دیگه نماز نیست به معنای واجب و واقعی آن...بهر حال هیچ مشکلی ندارد اگر طبق این توضیح باشد...طفل به حرف پدر مادرش گوش نداده مریض شده...مادر میگه بیا آمپول بزنم بهت...گریه شدیدی می کنه میگه نه و مادر رو هم بد می دونه با این عمل...اما جهالت طفل در این مثال چقدر است؟؟ بله اگر طفل بزرگ شد بالغ شد حالا برو واسه خودت تشکیل خانواده بده بدستور خودت(یعنی درجه قرب نسبت بخدا)

حالا من یک سوال می پرسم از شما که از پاسخگوی محترم هم پرسیدم

اگر من نمازم را فارسی بخونم
اصلا عشقم کشیده فارسی بخونم :Nishkhand:

ایا خداوند مثل یک پدر سالار

می گوید الا بلا باید عربی بخونی !!!!!
وگرنه قبول نمی کنم

راستی من چطور می تونم مقرب بودن و اولیاء خدا بودند و اوتاد زمین بودن و ابدال بودنم رو که همگی قرب و نزدیکی با خداوند جهانیان هست رو اثبات کنم؟
من یک سایت دارم به نام سرزمین فرزانگی که تلاش می‌کنم مسائل سخت و پیچیده در مورد الهیات رو و شیاطینی که هستند, بنویسم و افشاگری کنم
یا سایتی زده ام به نام نبشته‌های خانه ایزد یکتا, که در اون یک یک تنه تلاش می‌کنم همه کتب مقدس را به همه زبان‌های جهان ترچمه کنم و اگر بمیرم هم این کار کامل خواهم کرد
من زمینه‌سازی ظهور امام زمان (ص) رو می‌کنم بدون اینکه بدونید من و خدا چطور زمینه رو آماده آمادن عیسی و ظهور مهدی و نهایتا روز رستاخیز می‌کنیم؟
شما چون خودتون رو ولی خدا و از اولیاء می‌دونید ولی روتون نمیشه بگید این عشق رو, در حالی که نیستید و برای همین به من حمله می‌کنید!
ولی من شیر قبیله یهودا, بردیا هست بلند و والا, درنده‌ترین گرگی که دیده شده بوزگورد, شما جوجه‌ها از عظمت من نزد پروردگار جهانیان که مادر هستی و مادر من هست چه می‌دونید ؟ هیچ!
راستی بانو بی‌نظیر اینها رو من برای منتقدین گفتم!

بی نظیر;460387 نوشت:
حالا من یک سوال می پرسم از شما که از پاسخگوی محترم هم پرسیدم

اگر من نمازم را فارسی بخونم
اصلا عشقم کشیده فارسی بخونم

ایا خداوند مثل یک پدر سالار

می گوید الا بلا باید عربی بخونی !!!!!
وگرنه قبول نمی کنم

من نمی فهمم مگه این سوال شما رو جواب ندادم؟؟؟ که دوباره پرسیدید؟ خداست که صلاح بندگانشو می دونه هر چند بنده بیش از حد فکر کنی چیزی که خودش دوست داره بهتره...نماز اصلی واجب شده باید عربی باشه ...نماز مستحبی فارسی هر چقدر دوست داری می تونی بخونی و خدا هم کلی راضی است از این عمل شما...اگه شما واقعا عاشق خدا هستید و دوست دارید بزبون خدتون نماز بخونید...نماز عربی واجب کردشو اول بخون...بعد هر چقدر دوست داری فارسی بخون..اگه راست می گی عاشق خدایی و دوست داری با زبون خودت حرف بزنی...اینطوری با یک تیر دو نشون زدی هم دستور خدا رو قبول کردی عربی وجاب رو خوندی و هم عشق کشیده فارسی خوندی و خدا هم باهات عشق بازی کرده و این نمازای فارسیتو پذیرفته......یا نه اگه کلا منظور شما اینه که فی کلهم اجمعین نماز عربی نخونی و فارسی بخونی...باید بگم...زرشک...خدا در قرآن فرموده ما قرآن را برای تعقل عربی آوردیم نماز بخشی از قرآنه پس خدا در جای جای قرآن گفته که باید عربی بخونی....

nothing;460409 نوشت:
من نمی فهمم مگه این سوال شما رو جواب ندادم؟؟؟ که دوباره پرسیدید؟ خداست که صلاح بندگانشو می دونه هر چند بنده بیش از حد فکر کنی چیزی که خودش دوست داره بهتره...نماز اصلی واجب شده باید عربی باشه ...نماز مستحبی فارسی هر چقدر دوست داری می تونی بخونی و خدا هم کلی راضی است از این عمل شما.

جناب هیچ چیز

شیوه جواب دادنت منطقی و اصولی نیست
من اگر دنبال این جواب بودم که از اول خودم می دونستم خدا خیرو صلاح بندگانش و بهتر می دونه

از این جواب بگذر

ببین اینطوری فرض کن این خدای مهربون و عاشق بندگان
این خدایی که مانند مادر مهربون و از اون هم مهربونتره

چطور امکان داره نماز فارسی منو قبول نکنه ؟ به صرف اینکه فارسی خوندم ؟
مگر خدا دنبال بهانه برای عذاب منه ؟

به ذات خدا فکر کن
ببین می تونی این خدایی رو نماز فارسی تو رو قبول نکنه
قبول داشتی باشی ؟
این چطور خداییه که وقتی بازبان فارسی یادش کنی
ایراد بگیره
بگه چرا عربی منو یاد نکردی ؟

نماز نیست بجز یاد پروردگار

لطفا حرفاتون و تکرار نکنید

در این مورد اگر جوابی دارید بنویسید

در ضمن کجای قران امده نماز رو حتما عربی بخونید !!!!!!!!!!!!!!!!

والا منکه چند بار قران و خودنم همچنین چیزی ندیدم

درسته خدا گفته قران و به زبان عربی نازل کردیم تا در ان تفکر کنید

این بخاطر اینه که زبان مردم عربستان عربی بوده و فقط با این زبان اشنایی داشتند
مثلا اگر خدا قران و ژاپنی نازل می کرد مردم عرب قادر به تفکر در ان نبودند

از کجای این ایه نتیجه گرفتید که گفته نماز رو ژاپنی ها و مریخی ها و ... هم باید عربی بخونند !!!!!!

البته اگر بتوانند یاد بگیرند و بخوانند بد نیست
نمی گم حتما به زبان خودشون بخونند
می گم انحصار ان به زبان عربی درست نیست

در این صورت جهانی بودن دین اسلام زیر سوال می رود

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بی نظیر;460423 نوشت:
شیوه جواب دادنت منطقی و اصولی نیست

تا منطقی را چه تعریف کنیم.ما که هر وقت مغالطات را از نظر علم منطق مشخص کردیم،محکوم شده ایم.شاید این محکوم کردن ها منطقی باشد و کار ما غیرمنطقی.

بی نظیر;460423 نوشت:
من اگر دنبال این جواب بودم که از اول خودم می دونستم خدا خیرو صلاح بندگانش و بهتر می دونه

از این جواب بگذر

ببین اینطوری فرض کن این خدای مهربون و عاشق بندگان
این خدایی که مانند مادر مهربون و از اون هم مهربونتره

چطور امکان داره نماز فارسی منو قبول نکنه ؟ به صرف اینکه فارسی خوندم ؟
مگر خدا دنبال بهانه برای عذاب منه ؟


اول این که یک پاسخ همین است که جناب nothing فرمودند.بنا به حکمت خداوند نتیجه می گیریم که قطعاً صدور این حکم دلیلی داشته و بیهوده نبوده است.
ثانیاً از نظر اسلامی رحمت و عذاب و عدالت خداوند هیچ کدام از هم جدا نیستند.یعنی اگر خداوند بنده ای را به خاطر کاری عذاب دهد،این در واقع از همان رحمت خداوند و عدل خداوند بر می خیزد.لذا این کار شما که برای عذاب کردن خدا و مهربانی او دو حساب جدا باز کرده اید اشتباه است.مثلاً در این دنیا خداوند یک بلایی سر بنده می آورد،فقط برای این که در آخرت بار گناهانش کمتر شود.این یعنی این عذاب،عین رحمت است.

بی نظیر;460423 نوشت:
به ذات خدا فکر کن

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : مَن تَفَكَّرَ في ذاتِ اللّه ِ ألحَدَ.
غرر الحكم : 8487

روایات نهی تفکر در ذات خدا فراوان اند.همچنین برای این نهی دلیل عقلی و فلسفی داریم.حقیقت وجود قابل تصور نیست.البته اگر این روایت هم مانند خیلی از روایت ها بدون دلیل رد نشود.

بی نظیر;460423 نوشت:
ببین می تونی این خدایی رو نماز فارسی تو رو قبول نکنه
قبول داشتی باشی ؟
این چطور خداییه که وقتی بازبان فارسی یادش کنی
ایراد بگیره
بگه چرا عربی منو یاد نکردی ؟

یک مسلمان چنین خدایی را قبول کرده است.خدایی که این دستور را می دهد،علت این کارش می تواند این باشد که ما را به حد اعلی ملزم کند.یعنی برای مثال بهترین حالت خواندن به زبان عربی است و خواندن نماز به زبان فارسی ثواب و فواید کمتری دارد.لذا با این حکم خداوند ما را ملزم می کند به نماز بهتر و برتر،بهترین شکل نماز.
اما این که خدا می پذیرد یا نه،خداوند به کسی ظلم نمی کند و ثواب همه را می دهد.بنابراین خواندن نماز واجب به فارسی،شاید ثواب داشته باشد،ولی در عین حال نماز محسوب نمی شود.یعنی خداوند عمل شما را ممکن است قبول کند،اما نه به عنوان نماز.به عنوان یک نیایش برای مثال.

بی نظیر;460423 نوشت:
نماز نیست بجز یاد پروردگار

لطفا حرفاتون و تکرار نکنید

در این مورد اگر جوابی دارید بنویسید

در ضمن کجای قران امده نماز رو حتما عربی بخونید !!!!!!!!!!!!!!!!


کجای قرآن آمده نماز صبح دو رکعت است؟!
این استدلال شما از نظر اسلامی هیچ گونه اعتباری ندارد.خود قرآن گفته بروید از رسول الله (ص) پیروی کنید و رسول الله (ص) گفته از معصومین (ع) و ائمه (ع) پیروی کنید.لذا احکامی که پیامبر (ص) و معصومین (ع) راجع به نماز گفته باشند،عین آن است که قرآن آن ها را گفته باشد.چون بین حرف معصومین (ع) و حرف قرآن تفاوتی نیست.

بی نظیر;460423 نوشت:
والا منکه چند بار قران و خودنم همچنین چیزی ندیدم

درسته خدا گفته قران و به زبان عربی نازل کردیم تا در ان تفکر کنید

این بخاطر اینه که زبان مردم عربستان عربی بوده و فقط با این زبان اشنایی داشتند
مثلا اگر خدا قران و ژاپنی نازل می کرد مردم عرب قادر به تفکر در ان نبودند


چه کسی گفته عربی بودن قرآن به خاطر آن است که مردم عربستان در غیراینصورت نمی توانستند تعقل کنند در آن؟!
این برداشت شما از آیه است.

بی نظیر;460423 نوشت:
از کجای این ایه نتیجه گرفتید که گفته نماز رو ژاپنی ها و مریخی ها و ... هم باید عربی بخونند !!!!!!

البته اگر بتوانند یاد بگیرند و بخوانند بد نیست
نمی گم حتما به زبان خودشون بخونند
می گم انحصار ان به زبان عربی درست نیست

در این صورت جهانی بودن دین اسلام زیر سوال می رود


اتفاقاً همین جهانی بودن را ثابت می کند.جهانی بودن یعنی اشتراک.یعنی جنس و نوع افعال و افکار ما یکی باشد.وقتی ما همه مان نماز را به عربی بخوانیم و رو به یک قبله مشترک،این اشتراک ما را نشان می دهد،این وحدت و جهانی بودن ما را نشان می دهد.

و اما درباره سوال اصلی تاپیک،این حکم می تواند علل مختلفی داشته باشد.یک علت می تواند حفظ وحدت باشد که در بالا اشاره شد.
یک علت می تواند این باشد که بار معنایی واژگان در زبان های مختلف متفاوت است.برای مثال ما در فرهنگ اسلامی مفاهیم انفاق،صدقه،نذر و ... داریم.هر کدام از این مفاهیم کاربرد خاص خود را دارند.برای مثال نذر از صدقه متفاوت است.ولی وقتی ما این واژه را به فرهنگ و زبان دیگری ببریم،بار معنایی ممکن است کاملاً عوض شد.اصلاً ممکن است در یک زبانی انفاق و صدقه و نذر را عین هم بگیرند و واژه جدایی برای نذر نداشته باشند.یا واژه شهید،یک معنای خاصی دارد که ممکن است در هیچ زبانی بجز عربی و زبان های اثر گرفته از آن یافت نشود.
واژگان به کاربرده شده در قرآن و نماز هم می توانند همینطور باشند.یعنی وقتی شما می گویید لا اله الا الله ،این را ممکن است ترجمه کنید به این که:هیچ خدایی جز خداوند یکتا نیست.حال آن که می توان گفت مقصود آیه این است که هیچ خدایی بجز الله نیست،یعنی حتی یهوه هم خدا نیست.
یا وقتی گفته می شود الرحمن الرحیم،اگر دقت کنید تفسیر می کنند به این که یکی رحمت عام است و دیگری خاص.حال در زبان فارسی با توجه به واژگان و کاربرد های آن ها اگر بخواهیم این را معنی کنیم،ممکن است معنای مورد نظر را ندهد.برای مثال معنا می کنند به "بخشنده مهربان" که این تفاوت دارد با رحمت عام و رحمت خاص.

پس شاید علت انتخاب زبان عربی هم برای قرآن و هم برای نماز این بوده است که این زبان،پتانسیل این را دارد که کلام خداوند با آن بیان شود.یعنی اگر وحی در قالب زبان دیگری مانند ژاپنی برای مردم نازل می شد،آن منظور و مقصود خداوند به طور دقیق بیان نمی شد.در واقع زبان را می توانیم یک دفتری در نظر بگیریم.دفتری که برای انسان ها نیاز بوده است 1000 برگ (زبان عربی) بوده نه 300 برگ (زبان ژاپنی).پتانسیل یک دفتر (زبان) از دفتر دیگر برای این که حامل وحی باشد بیشتر است.یعنی این زبان استعداد آن را داشته که وحی به وسیله آن منتقل شود و زبان های دیگر نداشته اند این استعداد را.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Tahoma"][="Navy"]

بی نظیر;460384 نوشت:

بله درست می فرمایید
نه تو قران امده که نماز را عربی بخوانید نه روایتی در این باب داریم

نظر حقیر هم اینست که نماز پیوند جان ادمی و ارتباط روح انسان با خالق است
نه لق لق زبان
و زبان روح هم عربی یا فارسی نیست

انسان می تونه با هر زبانی این ارتباط و پیوند و با خالق هستی برقرار کنه


سلام
قرآن فرمود : اطیعوالرسول
از سویی خود پیامبر ص هم فرمود : اقیموالصلاه کما رایتمونی اصلی( همانطور که دیدید من نماز می خوانم نماز بخوانید)
جمع این دو دستور عربی بودن نماز را لازم می کند
دیگر اینکه اگر کلیاتی مثل : خدا می خواهد من با او ارتباط قلبی داشته باشم یا خدا همه زبانها را می داند هیچوقت دلیلی برای مناسک دینی نمیشود
و اینکه خدای متعال تعالیم دین را به نحو خاص ارائه فرمود دلیل بر این است که مصداق مورد تایید او همین نحوه تعلیمی خود اوست
یا علیم[/]

محی الدین;460437 نوشت:
سلام
قرآن فرمود : اطیعوالرسول
از سویی خود پیامبر ص هم فرمود : اقیموالصلاه کما رایتمونی اصلی( همانطور که دیدید من نماز می خوانم نماز بخوانید)

این جوابهای تکراری و قدیمی رو هزار بار شنیدیم
بله قبول دارم خدا گفت از رسول اطاعت کنید

اما همینجا یک نکته

چرا خدا خودش طریقه نماز را کامل و جامع نگفت ؟؟!!!!

چرا به پیامبر حواله کرد ؟؟؟

چه نکته مهمی از این برداشت می شود ؟

از نظر من
نماز اگر می خواست یک شیوه و زبان مشخص داشته باشد
برای خداوند خیلی سخت نبود که بگوید سوره حمد و توحید را در نماز بخوانید
یا فلان چیز را بخوانید

چرا نگفت ؟!!

برای اینکه اگر می گفت ان وقت الزام به عربی خواندن و نحوه ان قطعی و صد درصد می شد

اما خداوند به پیامبر واگذار کرد

پیامبر هم بخاطر اینکه قران به زبان عربی بود و عرب زبان بود و مردم دورو برش هم عرب بودند
باید نماز را به شیوه عربی به انها می گفت

ایا انتظار دارید پیامبر در ان شرایط به زبان فارسی یا ژاپنی نماز به انها یاد می داد ؟؟؟!!!!

در حالیکه قران عربی بود و مردم هم عرب بودند

تصور کنید اگر پیامبر در ایران ظهور کرده بود قطعا قران فارسی بود و نماز هم فارسی

پس علت اصلی نماز عربی بر می گردد به ظهور پیامبر در عربستان

موفق باشید

بن موسی;460436 نوشت:
اول این که یک پاسخ همین است که جناب nothing فرمودند.بنا به حکمت خداوند نتیجه می گیریم که قطعاً صدور این حکم دلیلی داشته و بیهوده نبوده است.

سلام

قطعا دلیلی داشته و من دلیلشو در پست بالایی کامل توضیح دادم

بن موسی;460436 نوشت:
ثانیاً از نظر اسلامی رحمت و عذاب و عدالت خداوند هیچ کدام از هم جدا نیستند.یعنی اگر خداوند بنده ای را به خاطر کاری عذاب دهد،این در واقع از همان رحمت خداوند و عدل خداوند بر می خیزد.لذا این کار شما که برای عذاب کردن خدا و مهربانی او دو حساب جدا باز کرده اید اشتباه است.مثلاً در این دنیا خداوند یک بلایی سر بنده می آورد،فقط برای این که در آخرت بار گناهانش کمتر شود.این یعنی این عذاب،عین رحمت است.

منظورم از عذاب در اخرت بود نه در دنیا
حرفهای شما برای دنیا صحیحه

بن موسی;460436 نوشت:
یک مسلمان چنین خدایی را قبول کرده است.خدایی که این دستور را می دهد،علت این کارش می تواند این باشد که ما را به حد اعلی ملزم کند.یعنی برای مثال بهترین حالت خواندن به زبان عربی است و خواندن نماز به زبان فارسی ثواب و فواید کمتری دارد.لذا با این حکم خداوند ما را ملزم می کند به نماز بهتر و برتر،بهترین شکل نماز.
اما این که خدا می پذیرد یا نه،خداوند به کسی ظلم نمی کند و ثواب همه را می دهد.بنابراین خواندن نماز واجب به فارسی،شاید ثواب داشته باشد،ولی در عین حال نماز محسوب نمی شود.یعنی خداوند عمل شما را ممکن است قبول کند،اما نه به عنوان نماز.به عنوان یک نیایش برای مثال.

اینکه شما خدا را اینگونه شناختید
دلیل نیست همه مسلمانان دیگر هم چنین شناختی داشته باشند
قطعا و یقینا بدونید خدا رو خوب نشناختید
و خدای مسلمانان اینگونه که شما به تصویر می کشید نیست

بن موسی;460436 نوشت:
کجای قرآن آمده نماز صبح دو رکعت است؟!
این استدلال شما از نظر اسلامی هیچ گونه اعتباری ندارد.خود قرآن گفته بروید از رسول الله (ص) پیروی کنید و رسول الله (ص) گفته از معصومین (ع) و ائمه (ع) پیروی کنید.لذا احکامی که پیامبر (ص) و معصومین (ع) راجع به نماز گفته باشند،عین آن است که قرآن آن ها را گفته باشد.چون بین حرف معصومین (ع) و حرف قرآن تفاوتی نیست.

جواب این قسمت در پست بالایی به جناب محی الدین کامل داده ام

بن موسی;460436 نوشت:
چه کسی گفته عربی بودن قرآن به خاطر آن است که مردم عربستان در غیراینصورت نمی توانستند تعقل کنند در آن؟!
این برداشت شما از آیه است.

بفرمایید برداشت شما چیست ؟
عربی بودن قران ایا جز این است که بر مردم عرب نازل شده ؟
مگر خدا خودش نفرمود برای هر قومی پیامبری به زبان خودشان می فرستیم

جز اینست که زبان پیامبر را بفهمند و در ان تعقل کنند

جواب قسمت اخری پستتون رو بعدا می دم

o

بی نظیر;460423 نوشت:
لطفا حرفاتون و تکرار نکنید
خب عزیز جان سوالات تکراری بود که پاسخم تکراری شد دیگه....تازشم من هر دو حالته شما رو بهتون جواب دادم...بله شما می تونید نمازتونو فارسی بخونید اما نه نماز واجبتونو...لذا شما اگر مدعی هستید بخاطر خدا نماز می خونید بعد از اینکه عربی خوندید فارسیشو بخونید...نه اینکه فقط به فکر علایق شخصی خودتون باشید... هر دو رو با هم انجام بده تموم شد رفت

[="Tahoma"][="Navy"]

بی نظیر;460471 نوشت:

این جوابهای تکراری و قدیمی رو هزار بار شنیدیم
بله قبول دارم خدا گفت از رسول اطاعت کنید

اما همینجا یک نکته

چرا خدا خودش طریقه نماز را کامل و جامع نگفت ؟؟!!!!

چرا به پیامبر حواله کرد ؟؟؟

چه نکته مهمی از این برداشت می شود ؟

از نظر من
نماز اگر می خواست یک شیوه و زبان مشخص داشته باشد
برای خداوند خیلی سخت نبود که بگوید سوره حمد و توحید را در نماز بخوانید
یا فلان چیز را بخوانید

چرا نگفت ؟!!

برای اینکه اگر می گفت ان وقت الزام به عربی خواندن و نحوه ان قطعی و صد درصد می شد

اما خداوند به پیامبر واگذار کرد

پیامبر هم بخاطر اینکه قران به زبان عربی بود و عرب زبان بود و مردم دورو برش هم عرب بودند
باید نماز را به شیوه عربی به انها می گفت

ایا انتظار دارید پیامبر در ان شرایط به زبان فارسی یا ژاپنی نماز به انها یاد می داد ؟؟؟!!!!

در حالیکه قران عربی بود و مردم هم عرب بودند

تصور کنید اگر پیامبر در ایران ظهور کرده بود قطعا قران فارسی بود و نماز هم فارسی

پس علت اصلی نماز عربی بر می گردد به ظهور پیامبر در عربستان

موفق باشید


سلام
جواب این موارد هم مشخص است
خدای متعال تفصیل احکام را بر عهده پیامبر گذاشت : لتبین للناس ما نزل الیهم
لذا هیچ نیازی به تفصیل نماز یا سایر مناسک اسلامی در خود قرآن نیست بلکه اصل آنها و گاهی اصولی از آنها در قرآن کریم بیان شده است
دیگر اینکه در احکام دینی هیچ اختیاری به کسی نداده اند :
ان الحکم الا لله
بر این اساس هر فعل دینی نیازمند دلیل از قرآن یا سنت که تفصیل آن است می باشد و افراد در تشریعیات هیچ نقشی ندارند
دیگر اینکه در اطراف پیامبر غیر عرب هایی مانند سلمان در زمان پیامبر و اصحاب ائمه هم بودند که هیچ رخصتی در خواندن نماز به زبان خودشان به ایشان داده نشده است
و اما سخن آخر اینکه
همه آشنایان به قرآن کریم و زبان عربی می دانند که برای الفاظ عربی قرآن کریم نه در خود زبان عربی و نه در غیر عربی مانندی نیست سایر الفاظ نماز هم تالی تلو همین حقیقت اند
یا علیم[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

بی نظیر;460475 نوشت:
قطعا دلیلی داشته و من دلیلشو در پست بالایی کامل توضیح دادم

مقصودتان این جمله زیر است؟

بی نظیر;460471 نوشت:
پیامبر هم بخاطر اینکه قران به زبان عربی بود و عرب زبان بود و مردم دورو برش هم عرب بودند
باید نماز را به شیوه عربی به انها می گفت

این حرف صحیح نیست.چون مخاطب قرآن و اسلام تمامی مردم جهان هستند.اگر خواندن به زبان عربی،به دلیل آن بوده که مردم عرب دور پیامبر جمع بودند،در اینصورت پیامبر (ص) یک دین جهانی را به زبان عربی محدود کرده است (با در نظر گرفتن تفسیر شما از قضیه).
ضمن این که ما در صدر اسلام مسلمان های ایرانی زیادی داشته ایم.اما هیچ وقت به آن ها گفته نشده نماز را به زبان خودتان بخوانید.حتی به سلمان فارسی چنین چیزی گفته نشده است.

بی نظیر;460475 نوشت:
منظورم از عذاب در اخرت بود نه در دنیا
حرفهای شما برای دنیا صحیحه

خداوند می گوید اسم فعلی که فلان ویژگی ها را داشته باشد و البته به زبان عربی باشد،نماز است.حال در آخرت کسی که این فعل را انجام داده است،کار واجب خود را انجام داده است.کسی که این فعل را با ویژگی های دیگری انجام داده،در واقع این فعل را آنطور که خداوند واجب کرده جواب نداده است.ولی با این وجود چون به درگاه خداوند نیایشی کرده است،ثواب کارش از بین نمی رود.ولی در عین حال اسمش نمی شود نماز.
اگر بخواهیم اینطور به قضیه نگاه کنیم،تمامی احکام را باید رد کرد.برای مثال:
آیا خدا روزه ای را که فقط تا نماز ظهر است قبول نمی کند؟
آیا خدا نمازی که بدون وضو خوانده شود را قبول نمی کند؟
و ...
از نظر فقهی تمامی پاسخ های بالا جوابشان نه است.ولی اگر بگوییم پاسخ سوالات بالا بله است،در اینصورت چرا مسلمان شویم اصلاً؟هر کسی به شیوه خودش و نه به شیوه ای که اسلام گفته عمل کند.هر کس نماز را آنطور که دوست دارد بخواند،روزه را آنطور که دوست دارد بگیرد،انفاق را آنطور که دوست دارد انجام بدهد و ... .این یعنی اسلام را بگذاریم کنار.

بی نظیر;460475 نوشت:
اینکه شما خدا را اینگونه شناختید
دلیل نیست همه مسلمانان دیگر هم چنین شناختی داشته باشند

سرکار بی نظیر،مسلمان تعریف دارد.تعریفش این است کسی که شهادتین را بگوید.شهادتین چیست؟جمله ای است به زبان عربی.کسی که شهادتین را اینطور نگوید،مسلمان محسوب نمی شود.یعنی اولین شرط مسلمان شدن،گفتن یک جمله به زبان عربی است.حال اگر بقیه مسلمین اینطور نباشند (آن چنان که شما می گویید) پس هر کسی شهادتین را آنطور که دلش می خواهد می گوید،در نتیجه اسم مسلمان را نمی توانیم روی آن ها قرار بدهیم.
ضمناً همین برای رد این حرف شما بس،که تقریباً همه مسلمانان نمازشان را به زبان عربی می خوانند.پس برداشت من متفاوت از برداشت سایر مسلمانان نیست،برداشت شما متفاوت از برداشت آنان است که می گویید نماز را می شود به زبان خود خواند :Cheshmak:.

بی نظیر;460475 نوشت:
قطعا و یقینا بدونید خدا رو خوب نشناختید
و خدای مسلمانان اینگونه که شما به تصویر می کشید نیست

شما لطفاً یک درصدی بدهید که خودتان اشتباه می کنید نه بقیه.به نظر بنده کاملاً برعکس است.قطعاً و یقیناً شما خدا را خوب نه شناختید.اثباتش هم پست قبلی که به دیگران توصیه می کنید و می گویید: "در ذات تفکر کن". همین برای اثبات ادعای بنده کافی است.
بنده حرف خودم را بعد از خواندن متون اسلامی و نظرات دانشمندان مختلف دارم می گویم،نظر شخصی بنده نیست.مسلمانی هر مسلمان،از شهادتین آغاز می شود که به زبان عربی است.حال اگر مسلمانان هر کدام هر طور که دوست دارند عمل کنند (اینطور که شما می گویید) شهادتینشان هم قابل مناقشه است و در نتیجه مسلمان بودنشان قابل مناقشه است.مسلمان از همان اول ملزم است به این که شهادتین را اینطور بگوید.یعنی مسلمان کسی است که شهادتین را اینطور بگوید،اگر اینطور نگوید،مسلمان نیست.

بی نظیر;460475 نوشت:
جواب این قسمت در پست بالایی به جناب محی الدین کامل داده ام

بله خواندم و در بالا پاسخ بخشی از آن را دادم.به هر حال باز پاسخ این حرف شما را می دهیم:
بی نظیر;460471 نوشت:
این جوابهای تکراری و قدیمی رو هزار بار شنیدیم
بله قبول دارم خدا گفت از رسول اطاعت کنید

اما همینجا یک نکته

چرا خدا خودش طریقه نماز را کامل و جامع نگفت ؟؟!!!!

چرا به پیامبر حواله کرد ؟؟؟

چه نکته مهمی از این برداشت می شود ؟

از نظر من
نماز اگر می خواست یک شیوه و زبان مشخص داشته باشد
برای خداوند خیلی سخت نبود که بگوید سوره حمد و توحید را در نماز بخوانید
یا فلان چیز را بخوانید

چرا نگفت ؟!!

برای اینکه اگر می گفت ان وقت الزام به عربی خواندن و نحوه ان قطعی و صد درصد می شد

اما خداوند به پیامبر واگذار کرد


پس هر چیزی که در قرآن نیامده،ولی در سنت نیامده،دلیل مشابهی دارد؟برای این است که هر کس دلش خواست همانطور انجام بدهد؟
پس روزه هم همینطور است.در واقع اکثر احکام اسلامی همینطور هستند.برای این در قرآن جزئیاتشان نیامده که دست انسان ها باز باشد.واضح است حرفتان غلط است.
امامت هم لابد همینطور است.به خاطر این به طور مستقیم در قرآن نیامده که مردم به شیوه خودشان به آن عمل کنند؟!
واضح است این حرف ها غلط است.برای مثال موضوع امامت و ولایت یکی از مهمترین موضوع ها برای حکومت بعد از رسول الله (ص) است.آیا این که در قرآن نیامده به طور مستقیم،از اهمیتش می کاهد؟خیر.

شما دارید می گویید اطاعت از رسول (ص) و اطاعت از خدا دو چیز متفاوت هستند.اطاعت از رسول (ص) نتیجه می دهد:خواندن نماز به زبان عربی درست است.اطاعت از خدا نتیجه می دهد:خواندن نماز به هر زبانی درست است.
این نتیجه گیری کاملاً غلط است.بین اطاعت رسول (ص) و اطاعت خداوند هیچ تفاوتی نیست.علت آن هم که این حکم در قرآن آمده هیچ عالمی نگفته که همین حرفی است که شما می زنید.همه متفق القول هستند که کلیات احکام در قرآن آمده و جزئیات احکام در سنت.نه این که علت نیامدن جزئیات این است که هر کسی هر طور خواست عمل کند.

این تفسیر شما،همان تفسیر پلورالیزم است.هر کس هرطور دوست داشت رفتار کند،خداوند به او گله مند نخواهد بود.پلورالیزم از نظر اسلامی قابل پذیرش نیست.

بی نظیر;460475 نوشت:
بفرمایید برداشت شما چیست ؟
عربی بودن قران ایا جز این است که بر مردم عرب نازل شده ؟
مگر خدا خودش نفرمود برای هر قومی پیامبری به زبان خودشان می فرستیم

جز اینست که زبان پیامبر را بفهمند و در ان تعقل کنند


اولاً برداشت بنده همان است که عرض کردم.زبان عربی توانایی تحمل وحی را داشته است.زبان های دیگر چنین پتانسیلی نداشته اند.
ثانیاً این خدا فرموده برای هر قومی پیامبری به زبان خودشان فرستادیم،قطعاً آیه درست است.منتهی ما نظرمان این است که قوم پیامبر اسلام،کل مردم جهان است.حتی اگر اینطور فکر نکنیم،باز هم خللی وارد نمی شود.چون ما معتقدیم همه ادیان از جنس یک حقیقت اند و همگی برای کل مردم جهان بوده اند.

بی نظیر;460475 نوشت:
جواب قسمت اخری پستتون رو بعدا می دم

قسمت اصلی پست بنده قسمت آخرش بود.منتظر پاسخ شما هستم.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

بی نظیر;460181 نوشت:

سلام

مثال شما قیاس مع الفارق است

1) همسر من غذا را برای رفع گرسنگی خودش سفارش داده
در حالی که سفارش خدا به نماز خواندن برای رفع گرسنگی معنوی خودمان است
و خدا نیازی به نماز ما چه عربی و چه فارسی ندارد

2)همسر من بخاطر ذائقه سفارش پیتزا داده و پیتزا را بیشتر از همبرگر دوست دارد
در حالی که زبان عربی و فارسی برای خدا فرقی ندارد
خدا همه زبانها را می فهمد

3) همسر من ممکنه قهر کنه و ناراحت شود چرا برایش همبر گر گرفته ام و نه پیتزا
خداوند متعال بدور از قهر کردن و ناراحت شدن است

پس من نمی توانم همسرم را با خدا قیاس کنم و بگویم چون همسرم از اینکه به جای پیتزا برایش همبر گر گرفته ام
ناراحت می شود خدا هم ناراحت می شود از اینکه نماز را به زبان فارسی بخوانم

وقتی می گویید نماز در این حالت صحیح نیست یعنی خدا ان را قبول نکرده

یعنی خدا به سان پدری سخت گیر از اینکه نماز را به زبان عربی نخوانده ام
زحماتم را ندیده گرفته و گفته الا بلا باید عربی بخونی تا ازت قبول کنم ؟

بزرگوار تصور چنین خدایی چطور امکان پذیر است ؟

خدایی که به سان کودکان لج کند ؟ که فقط همین نه چیز دیگر

ببخشید که اینطوری صحبت کردم ولی هرگز چنین خدایی برایم قابل تصور نیست

لطفا دلیل قانع کننده دیگری ارائه دهید

موفق باشید



با سلام خدمت شما دوست گرامی

- اولا هر تمثیلی با بحث اصلی از یک جهت مشابه است و از هزار جهت متفاوت، به این مسئله نمی گویند قیاس مع الفارق. شاهد مثال بنده در تشبیه ای که انجام دادم این بود که شما خواسته همسر خود را انجام ندادید، حال فرقی نمی کند همسر شما از چه رو چنین سفارشی داده باشد، اصلا مسئله این نیست که چرا چنین سفارشی داده است، مهم این است که شما آنچه ایشان خواسته است را سفارش نداده اید و مورد دیگری را جایگزین کرده اید.
اینکه خداوند قهر نمی کند، نیاز ندارد، همه زبان ها را می فهمد، اصل مسئله را تغییر نمی دهد، به هرحال خداوند (با همان اوصافی که شما گفتید) از شما عملی را در حالتی خاص خواسته است و اگر شما آن عمل را به آن نحوی که از شما خواسته شده ، انجام ندهید، آن عمل را انجام نداده اید. این مسئله روشن است.

- در مورد بخش دوم سوال شما هم باید عرض کنم که به پاسخ اولیه مراجعه کنید، خداوند لج باز نیست. سخت گیر هم به معنایی که شما گفتید نیست (البته سخت گیر معنای دیگری هم دارد که در پاسخ اول بدان پرداخته شد). وقتی تکلیفی از شما در حالت خاصی خواسته شده است، طبیعی است که در همان حالت از شما قبول شود.
علاوه بر اینکه هر واجبی حکمتی دارد که ممکن است بر ما معلوم نباشد، صرف اینکه شما به فرمان الهی ملتزم باشید و لو اینکه دلیلش را هم ندانید، خود یک مسئله مهم است زیرا اساس تکالیف بر انقیاد و پیروی از دستورات الهی است.

موفق باشید

[="Black"]

به نام الله

Emeleo and Jared;460213 نوشت:
من در هچ جا ندیدم و نخوندم که نماز حتما باید عربی باشد!

اولا کسانی که میگویند ما از اولیاء خدا هستیم دروغ میگویند.

خداوند فرمود هرچه رسول بگوید حق است.
زمانی که پیغمبر خدا نماز را عربی میخواند یعنی نباید نماز را فارسی خواند.

امام زمان(عج) فرمودند در غیاب من باید احکام را از علمای فقیه بپرسید.
امروزه هم تمام علما میگویند نماز باید به صورت عربی و صحیح قرائت شود.

و اما روایات خواندن نماز به عربی

وسائل الشيعه، ج6، ص37؛

صحيح بخاري، ج1، ص192.

جامع احادیث الشیعه، ج 5، ص 11

جامع احادیث الشیعه، ج 5، ص 188-192


و اما جدا از این حرفها : نماز به یک دلیل عمده باید عربی قرائت شود.
فصاحت زبان عربی است.چون هیچ یک از کلمات فارسی یا ترکی یا زبانهای نمیتوانند یک کلمه از زبان عربی را بیان کنند و حق کلمه را ادا کند.



لینک زیر را هم مطالعه بفرمایید.
http://www.pasokhgoo.ir/node/20691

[/]

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام

کلمات و آیات عربی معانی عمیقی دارند که اگر بخواهیم همان معانی را به زبان فارسی در بیاوریم مکن نمیشه.
مثلا در مورد سورۀ حمد ببینین چقدر و چند صفحه تفسیر و معانی نوشته میشه و در آخر هم معلوم نمیشه که آیا واقعا منظور خدا دقیقا همان است یا مفاهیم دیگری را هم در بردارد که یقینن در بردارد و عقل بشر هنوز آن را کشف نکرده.

پس خواندن نماز به شکل عربی شامل تمامی معانی و تفاسیر می شود که خدا برای درمان و هدایت بشر فرستاده.

نماز عربی همان دارویی است که پزشک و دارو ساز متخصص ترکیباتش رو درهم آمیخته تا هم هدایتگر و هم آرامش آور و... باشد. و اگر کسی بخواهد عوضش کند ماهیتش عوض خواهد شد و همان ترکیبهای اصلی نخواهد بود.مگر اینکه خودش علمی به اندازۀ علم متخصص اصلی داشته باشد که این هم محال است.چون در یک دنیا دو خدا نمیگنجد.

چون این چیزا خیلی واضح هستند و بودند دیگر نیازی نبود که در قرآن بیاید عربی بخوانید(فرض این است که بشر با عقلش میتواند به چیزهای ساده به راحتی برسد و شبهه ها را با تفکر و تحقیق بهش برسد). اگر به چنین مسائلی پرداخته میشد باید کتاب چند میلیون جلدی میشد که اصل در بین جزئیات گم میشد.

بسیار دلایل واضح هستند. که هر کسی میتواند بهش به راحتی برسد.

با سلام
راستش من سعی کردم نظرات رو بخونم البته همه رونه و به همه نظرات احترام می زارم اما ...
نظر خودم رو من ساده می گم
ببینید این رو قبول دارم اینکه برای قبول کردن چیزی یا مطلبی باید تحقیق کرد به یقین رسید یا همون اثباتش کرد
اما دوست گرامی تا حالا به این فکر کردی
آیا واقعا ارزشش رو داره شمایی که یقین به وجود خدا دارید و دوستش دارید ذهن خودتون رو با مسائلی که واقعا اونقدر هم پیچیده نیست درگیر کنید
یه مثال می زنم که خیلی هم تو جامعه مون می بینیم
ببینید ما در طول روزا با لباس های مختلف و تیپ های مختلفی می مونیم
مثل تو خونه با لباس راحتی وقتی مهمونی خونه مون بیاد اگه خودمونی باشه کمی رسمیتر و ......
حالا فرض کنید می خواید برید یه جای مهم و با کسی قرار دارید که آدم مهمیه صد در صد با لباس مناسبتر به اونجا می رید
پس نماز خوندن و عباداتی که خدا در قرآن و از طریق اوصیایش شفارش کردن به همون شکلی باشه که ما دوست داریم اصلا با منطق جور در نمیاد
مثل اینکه ما با لباس تو خونه بریم اداره ای و بگیم من این طوری راحت ترم
ببنید خدا خیلی مهربون تر از اون چیزیه که ما تصور می کنیم و در این حال خیلی هم سختگیره
ببینید دوست عزیز من علم آنچنانی در فلسفه و منطق و فقه ندارم
اما می دونم وقتی تو زندگیم کسی رو قبول دارم و دوستش دارم حتما اولین کاری که می کنم اینکه ببینم اون ازم چی می خواد بدن چون و چرا قبول می کنم چون قبولش کردم حالا این تو زندگی دنیویه
حالا برسیم به خدا
هر چیزی چها رچوبی داره
خدا رو با هر زبونی میشه صدا کرد و اون هم جواب می ده
اما اگه می خوام به خدا برسی و به لقایش برسی و همه جوره خدایی باشی لازمه طبق چها ر چوب عمل کنی
چهار چوبش رو ما تععین نمی کنیم اون تعیین می کنه
وگرنه تو طول روز بار ها شده که با زبان فارسی حتی لحجه های گوناگون با خدا حرف بزنیم
ببخشید اگه پر حرفی کردم
اما بهتون پیشنهاد می کنم نذارید ذهن و دل پاکتون با چنین سوالاتی در گیر بشه:):)

سلام

این پست و برای این نوشتم که گفتین قسمت مهم پستتون بوده و حتما جوابش را بنویسم
وگرنه هدفم پرداختن به این مسائل نیست اینها بارها گفته شده و تکراریست من هدفم این هست که مطلب رو با زاویه جدیدی
بررسی کنم
که در پستهای بعدی به ان می پرذدازم

بن موسی;460436 نوشت:
و اما درباره سوال اصلی تاپیک،این حکم می تواند علل مختلفی داشته باشد.یک علت می تواند حفظ وحدت باشد که در بالا اشاره شد.

با این دلیل کاملا موافقم
بهتره همه مسلملنان برای حفظ وحدت نماز را یک شکلو به یک زبان بخوانند

ایت دلیل بر نفی قبولی خواندن به زبانهای دیگر نیست

بن موسی;460436 نوشت:
یک علت می تواند این باشد که بار معنایی واژگان در زبان های مختلف متفاوت است.برای مثال ما در فرهنگ اسلامی مفاهیم انفاق،صدقه،نذر و ... داریم.هر کدام از این مفاهیم کاربرد خاص خود را دارند.برای مثال نذر از صدقه متفاوت است.ولی وقتی ما این واژه را به فرهنگ و زبان دیگری ببریم،بار معنایی ممکن است کاملاً عوض شد.اصلاً ممکن است در یک زبانی انفاق و صدقه و نذر را عین هم بگیرند و واژه جدایی برای نذر نداشته باشند.یا واژه شهید،یک معنای خاصی دارد که ممکن است در هیچ زبانی بجز عربی و زبان های اثر گرفته از آن یافت نشود.
واژگان به کاربرده شده در قرآن و نماز هم می توانند همینطور باشند.یعنی وقتی شما می گویید لا اله الا الله ،این را ممکن است ترجمه کنید به این که:هیچ خدایی جز خداوند یکتا نیست.حال آن که می توان گفت مقصود آیه این است که هیچ خدایی بجز الله نیست،یعنی حتی یهوه هم خدا نیست.
یا وقتی گفته می شود الرحمن الرحیم،اگر دقت کنید تفسیر می کنند به این که یکی رحمت عام است و دیگری خاص.حال در زبان فارسی با توجه به واژگان و کاربرد های آن ها اگر بخواهیم این را معنی کنیم،ممکن است معنای مورد نظر را ندهد.برای مثال معنا می کنند به "بخشنده مهربان" که این تفاوت دارد با رحمت عام و رحمت خاص.

اینکه دو کلمه دقیقا هم معنی در دو زبان مختلف پیدا نمی شود درست است

مثلا ممکن است به قول شما هیچ کلمه فارسی معنی دقیق رحمان را ندهد

اما اینکه در فارسی کلمه ای یا کلماتی وجود نداشته باشد که نتوان معنای رحمان را برساند درست نیست حال ممکن است از چند کلمه یا چند جمله یا یک جمله استفاده شود

انشالله منظورمو فهمیده باشید

بن موسی;460436 نوشت:
پس شاید علت انتخاب زبان عربی هم برای قرآن و هم برای نماز این بوده است که این زبان،پتانسیل این را دارد که کلام خداوند با آن بیان شود.یعنی اگر وحی در قالب زبان دیگری مانند ژاپنی برای مردم نازل می شد،آن منظور و مقصود خداوند به طور دقیق بیان نمی شد.در واقع زبان را می توانیم یک دفتری در نظر بگیریم.دفتری که برای انسان ها نیاز بوده است 1000 برگ (زبان عربی) بوده نه 300 برگ (زبان ژاپنی).پتانسیل یک دفتر (زبان) از دفتر دیگر برای این که حامل وحی باشد بیشتر است.یعنی این زبان استعداد آن را داشته که وحی به وسیله آن منتقل شود و زبان های دیگر نداشته اند این استعداد را.

این حرف شما به معنای این است که در بعضی زبانها نمی شود معنای دقیق و کامل یک موضوع را یا حس را بیان کرد

چنین چیزی درست نیست

مثلا حس عشق و محبت را در هز زبانی با یک کلمه بیان می کنند
ایا می شود گفت در زبانی نمی شود این حس را توصیف کرد یا بیان کرد ؟

رئوف;460681 نوشت:
اینکه خداوند قهر نمی کند، نیاز ندارد، همه زبان ها را می فهمد، اصل مسئله را تغییر نمی دهد

سلام

این قسمتی که فرمودید اصل مساله تغییر نمی کند
دقیقا تاکید من روی همین قسمت است

چرا که اگر من به خدایی معتقد باشم که قهر نمی کند و همه زبانها را می فهمد
از نظر حقیر مساله زمین تا اسمون فرق می کند

رئوف;460681 نوشت:
به هرحال خداوند (با همان اوصافی که شما گفتید) از شما عملی را در حالتی خاص خواسته است و اگر شما آن عمل را به آن نحوی که از شما خواسته شده ، انجام ندهید، آن عمل را انجام نداده اید. این مسئله روشن است.

استاد گرامی من از شما یک سوال می پرسم

ایا خداوند در روز قیامت نمازهای ما را شماره می کند که ایا کمتر نخوانده ایم ؟ ایا به تعداد انها کار دارد ؟ و اینکه ایا دقیقا مثل انچه
حضرت محمد به ما گفته خوانده ایم یانه ؟

فلسفه پذیرش عبادات از نظر شما چیست ؟
مثلا شمارشی و وجبی و مقایسه ای و ... ؟

و کلا قبول شدن نماز یعنی چه ؟

اگر به این سوالات جواب دهیم انگاه به جواب سوال اصلی تاپیک نزدیکتر می شویم

موفق باشید

منتظر65;460818 نوشت:
با سلام
راستش من سعی کردم نظرات رو بخونم البته همه رونه و به همه نظرات احترام می زارم اما ...
نظر خودم رو من ساده می گم
ببینید این رو قبول دارم اینکه برای قبول کردن چیزی یا مطلبی باید تحقیق کرد به یقین رسید یا همون اثباتش کرد
اما دوست گرامی تا حالا به این فکر کردی
آیا واقعا ارزشش رو داره شمایی که یقین به وجود خدا دارید و دوستش دارید ذهن خودتون رو با مسائلی که واقعا اونقدر هم پیچیده نیست درگیر کنید
یه مثال می زنم که خیلی هم تو جامعه مون می بینیم
ببینید ما در طول روزا با لباس های مختلف و تیپ های مختلفی می مونیم
مثل تو خونه با لباس راحتی وقتی مهمونی خونه مون بیاد اگه خودمونی باشه کمی رسمیتر و ......
حالا فرض کنید می خواید برید یه جای مهم و با کسی قرار دارید که آدم مهمیه صد در صد با لباس مناسبتر به اونجا می رید
پس نماز خوندن و عباداتی که خدا در قرآن و از طریق اوصیایش شفارش کردن به همون شکلی باشه که ما دوست داریم اصلا با منطق جور در نمیاد
مثل اینکه ما با لباس تو خونه بریم اداره ای و بگیم من این طوری راحت ترم
ببنید خدا خیلی مهربون تر از اون چیزیه که ما تصور می کنیم و در این حال خیلی هم سختگیره
ببینید دوست عزیز من علم آنچنانی در فلسفه و منطق و فقه ندارم
اما می دونم وقتی تو زندگیم کسی رو قبول دارم و دوستش دارم حتما اولین کاری که می کنم اینکه ببینم اون ازم چی می خواد بدن چون و چرا قبول می کنم چون قبولش کردم حالا این تو زندگی دنیویه
حالا برسیم به خدا
هر چیزی چها رچوبی داره
خدا رو با هر زبونی میشه صدا کرد و اون هم جواب می ده
اما اگه می خوام به خدا برسی و به لقایش برسی و همه جوره خدایی باشی لازمه طبق چها ر چوب عمل کنی
چهار چوبش رو ما تععین نمی کنیم اون تعیین می کنه
وگرنه تو طول روز بار ها شده که با زبان فارسی حتی لحجه های گوناگون با خدا حرف بزنیم
ببخشید اگه پر حرفی کردم
اما بهتون پیشنهاد می کنم نذارید ذهن و دل پاکتون با چنین سوالاتی در گیر بشه:):)

مطالب خوبی گفتید

من منکر این نیستم

بزارید خودم دلایل عربی خوندن را به جز اینهایی که شما گفتین و بقیه کاربران بیان کنم

ایجاد وحدت و یکپارچگی و هماهنگی و نظم و انظباط

که بسیار هم مهم است

من منکر این مهم نیستم

اصل سوال من چیزه دیگه است

من اصل سوالم برای شناخت خداست

و نماز رو به عنوان مثال بیان کردم

موفق باشید

محی الدین;460502 نوشت:
سلام
جواب این موارد هم مشخص است
خدای متعال تفصیل احکام را بر عهده پیامبر گذاشت : لتبین للناس ما نزل الیهم
لذا هیچ نیازی به تفصیل نماز یا سایر مناسک اسلامی در خود قرآن نیست بلکه اصل آنها و گاهی اصولی از آنها در قرآن کریم بیان شده است
دیگر اینکه در احکام دینی هیچ اختیاری به کسی نداده اند :
ان الحکم الا لله
بر این اساس هر فعل دینی نیازمند دلیل از قرآن یا سنت که تفصیل آن است می باشد و افراد در تشریعیات هیچ نقشی ندارند
دیگر اینکه در اطراف پیامبر غیر عرب هایی مانند سلمان در زمان پیامبر و اصحاب ائمه هم بودند که هیچ رخصتی در خواندن نماز به زبان خودشان به ایشان داده نشده است
و اما سخن آخر اینکه
همه آشنایان به قرآن کریم و زبان عربی می دانند که برای الفاظ عربی قرآن کریم نه در خود زبان عربی و نه در غیر عربی مانندی نیست سایر الفاظ نماز هم تالی تلو همین حقیقت اند
یا علیم

سلام

بزرگوار کل مطالبی که گفتین قبول
اما اصل سوال و اشکال من این نیست

یک بار دیگر بیان می کنم

اگر من نمازم را مثلا فارسی بخوانم

ایا خداوند در قیامت مرا به جرم فارسی خواندن مجازات خواهد کرد ؟

اگر بله
چرا ؟ چه خصوصیاتی از خداوند باعث می شود نماز فارسی مرا قبول نکند ؟

ایا این قبول نکردن او با خدایی او منافات ندارد ؟

در ضمن بزرگوار به جز سوالات بالا این سوالات را هم اگر جواب دهید بسیار ممنون می شوم

ایا خداوند در قیامت نمازهای مارا شماره می کند؟

کلا قبولی نماز یعنی چه ؟ مثلا خدا می گوید این نماز قبول شد چون اداب را رعایت کردی ولی دیگری نه ؟

متشکرم

بی نظیر;461134 نوشت:

سلام

این قسمتی که فرمودید اصل مساله تغییر نمی کند
دقیقا تاکید من روی همین قسمت است

چرا که اگر من به خدایی معتقد باشم که قهر نمی کند و همه زبانها را می فهمد
از نظر حقیر مساله زمین تا اسمون فرق می کند

استاد گرامی من از شما یک سوال می پرسم

ایا خداوند در روز قیامت نمازهای ما را شماره می کند که ایا کمتر نخوانده ایم ؟ ایا به تعداد انها کار دارد ؟ و اینکه ایا دقیقا مثل انچه
حضرت محمد به ما گفته خوانده ایم یانه ؟

فلسفه پذیرش عبادات از نظر شما چیست ؟
مثلا شمارشی و وجبی و مقایسه ای و ... ؟

و کلا قبول شدن نماز یعنی چه ؟

اگر به این سوالات جواب دهیم انگاه به جواب سوال اصلی تاپیک نزدیکتر می شویم

موفق باشید



با سلام خدمت شما دوست گرامی

- اینکه خداوند تمام زبان ها را می فهمد روشن است و نیز اینکه اون مانند انسان ها قهر نمی کند و ... نیازی به بحث ندارد.

- همچنین فلسفه عبادت که رشد و تعالی انسان است، روشن است و در آن تردیدی نیست.

- اما باید به این مسئله نیز توجه کرد که گاهی یک فعلی در صورتی خاص از بنده طلب می شود و در این هنگام دو نکته باید مورد توجه واقع شود :
1. شاید این حالت خاص، ویژگی خاصی دارد که بر ما روشن نیست.
2 . اساسا یکی از مبانی بندگی این است که از خداوند تبعیت کند و صرف اینکه عملی از او خواسته شده است، صرف اینکه از خداوند چنین دستوری صادر شده همین کافی است و نیازی به دلیل دیگری نیست و برای بنده تبعیت از چنین امری لازم است.

موفق باشید

[="Tahoma"][="Navy"]

بی نظیر;461198 نوشت:

سلام

بزرگوار کل مطالبی که گفتین قبول
اما اصل سوال و اشکال من این نیست

یک بار دیگر بیان می کنم

اگر من نمازم را مثلا فارسی بخوانم

ایا خداوند در قیامت مرا به جرم فارسی خواندن مجازات خواهد کرد ؟

اگر بله
چرا ؟ چه خصوصیاتی از خداوند باعث می شود نماز فارسی مرا قبول نکند ؟

ایا این قبول نکردن او با خدایی او منافات ندارد ؟

در ضمن بزرگوار به جز سوالات بالا این سوالات را هم اگر جواب دهید بسیار ممنون می شوم

ایا خداوند در قیامت نمازهای مارا شماره می کند؟

کلا قبولی نماز یعنی چه ؟ مثلا خدا می گوید این نماز قبول شد چون اداب را رعایت کردی ولی دیگری نه ؟

متشکرم


سلام
وقتی عربی خواندن نماز مثل نیت و رکوع و سجده جزء یا شرط لازمی از آن باشد فقدانش موجب اخلال در صحت آن میشود بخصوص اگر نمازگزار آن امرمخل را عمدا انجام دهد
با اخلال در صحت، قبولی آن هم دیگر معنا ندارد چون قبول به عمل صحیح تعلق میگیرد نه عمل باطل هرچند ثواب و اثر ذکر و یاد خدا با اذکار و اوراد سرجایش هست
و اما از اخبار قیامت چنین برمیاید که تمام اعمال یک به یک مورد بررسی قرار میگیرد و با میزانها سنجیده میشود و اگر در حد قابل قبولی باشد مقبول است
در نماز علاوه بر صحت ظاهری میزان توجه قلبی نمازگزار هم در قبولی آن ملاک است
یا علیم[/]

موضوع قفل شده است