قدر، کمیت یا کیفیت؟!

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قدر، کمیت یا کیفیت؟!

سلام


خداوند در تمام آیات زیر همواره بر قدر و مقدار بر هر"چیز" تاکید داشته اند. آیا قدر، کمیت را نشان می دهد یا کیفیت و یا هر دو؟

وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ


قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً


وَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ


إِنَّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ


وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد هادی

با سلام و عرض ادب
با توجه به فرمایش علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان و فرمایش علامه مصباح «قدر» هم نشان گر کمیت است و هم نشان گر کیفیت .
«منظور از تقدیر الهی این است که خدای متعال برای هر پدیده ای، اندازه و حدود کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصی قرار داده است که تحت تأثیر علل و عوامل تدریجی، تحقق می یابد».(مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص 151).
مراد از" هر چيز" نوع هر چيز است، نه شخص و فرد، مثلا از انسان نوع انسان مقصود است نه زيد و عمرو، و مراد از" قدر معلوم" كميت و كيفيت معين از افراد است،
و قدر هر چيز عبارت است از مقدار و حد و هندسه‏اى كه از آن تجاوز نمى‏كند، نه از جهت زيادى و نه از جهت كمى، و نه از هيچ جهت ديگر، خداى تعالى در اين باره مى‏فرمايد: «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» پس براى هر چيزى در خلقتش حدى است محدود، كه از آن تجاوز نمى‏كند، و در هستيش صراطى است كشيده شده كه از آن تخطى نمى‏كند، و تنها در آن راه سلوك مى‏نمايد.(ترجمه الميزان، ج‏19، ص: 140).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان (ترجمه) صفحات 209الی 212 مباحث خوبی در این رابطه مطرح فرمودند مطالعه المیزان بسیار مفید خواهد بود.

سلام

هادی;459215 نوشت:
«منظور از تقدیر الهی این است که خدای متعال برای هر پدیده ای، اندازه و حدود کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصی قرار داده است که تحت تأثیر علل و عوامل تدریجی، تحقق می یابد».(مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص 151).

به نظرم بعید است کیفیت هم اینجا کاربرد داشته باشد. چون کیفیت ها، معمولا معیارهایی ساختگی و حدثی و آن چیزی است که ما احساس می کنیم. گرما، سرما، زبری، بزرگ، کوچک و... . در کل معیاری دقیق نیستند. همانطور که علامه طباطبایی هم به حد و مقدار معین اشاره دارد. و همین طور در روایات.

هادی;459215 نوشت:
مراد از" هر چيز" نوع هر چيز است، نه شخص و فرد، مثلا از انسان نوع انسان مقصود است نه زيد و عمرو، و مراد از" قدر معلوم" كميت و كيفيت معين از افراد است،

علامه خودشان، هر چیز را به معنای موجود گرفته اند و حتی پا را فراتر گذاشته و خود خداوند را هم جزو کلمه شی گرفته اند! :
"" كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ"- كلمه" شى‏ء" از نظر مصداق با كلمه" موجود" مساوى است، (هر چيزى كه موجود باشد چيز هم هست، و هر چه كه چيز باشد موجود نيز هست)، در نتيجه بر تمامى موجودات اطلاق مى‏شود حتى بر خداى تعالى، هم چنان كه در آيه" قُلْ أَيُّ شَيْ‏ءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ" «1» مى‏بينيم كلمه" شى‏ء" بر خدا اطلاق شده، و كلمه" هلاك" به معناى بطلان و معدوم شدن است .....-صفحه 134

پس یا این وجود در جهان ماده، نمی بایست موجود بدون حد داشته باشیم. درست است ؟
و علاوه بر آن هر موجودی مانند فرشتگان و به طور کل هر موجودی(هر چیزی) در عوالم دیگر می بایست دارای حد باشند و محدود ؟

موضوع قفل شده است