جمع بندی آیا با ازدواج مجدد آقایون خانواده ها متلاشی نمی شود؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا با ازدواج مجدد آقایون خانواده ها متلاشی نمی شود؟

آیا با ازدواج مجدد آقایون خانواده ها متلاشی نمی شود؟

اصلا چرا آقایون می توانند بیش از یک همسر اختیار کنند ؛ ولی این امر برای خانمها حرام است؟

قطعا حکمتی در این حکم نهفته است ، سوال من برای یافتن حکمت این امر است.

sadra;13749 نوشت:
آیا با ازدواج مجدد آقایون خانواده ها متلاشی نمی شود؟

اصلا چرا آقایون می توانند بیش از یک همسر اختیار کنند ؛ ولی این امر برای خانمها حرام است؟

قطعا حکمتی در این حکم نهفته است ، سوال من برای یافتن حکمت این امر است.


يکى از علت هاى تفاوت مرد و زن در برابر قانون تعدد زوجات ، ايجاد فساد و
آلودگى از جانب زن در صورت جواز اين قانون براى آنهاست . اين توضيح لازم است که اصولا حفظ سلامت اجتماع در اسلام ، يک اصل است ; لذا بسيارى از قوانين اسلام براى نظم بخشيدن به اجتماع واداره جامعه بشرى قرار داده شده تا انسان در سايه اين قوانين اجتماعى و حکومتى به سعادت برسد ; بنابر اين ، اگر فقط همين يک دليل هم بود ، مى توانست پاسخى مناسب و کافى براى علت تفاوت مرد و زن در برابر اين قانون باشد ;



اگر چه دلايل ديگرى نيز در اين باره مطرح است که به برخى اشاره مى کنيم:
1 . مى دانيم که پاسخ دادن به نيازهاى آدمى با عرضه مناسب ، از سنت هاى فراگير جهان هستى است و اسلام عرضه مناسبِ تقاضاى جنسى انسان را ارضاى حداقل آن دانسته است تا فردى از آن محروم نشود ; ولى از آنجا که اسلام بر اساس حکمت متعالى خويش و با تدابيرى چون پوشش ، عفاف و حيا ، زنان را به گونه اى تربيت مى کند که سبب کاسته شدن ميل جنسى آنها مى شود ، طبعاً وجود چنين ميلى در مردان بيش از زنان خواهد بود ; گذشته از اين که وجود ايام عذر زنان به اضافه بخشى از ايام باردارى و شيردهى و مانند آن ، ممنوعيتى ايجاد مى کند که قانون جواز تعدد زوجات براى مردان ، موجب جبران اين محدوديت هاى وارده از جهت زنان است ; از اين روست که در غرب به جهت ممنوعيت اين قانون ، فساد و بى بند و بارى رواج يافته و جامعه را به تباهى کشانده است .
1

2 . يکى ديگر از علل تفاوت مرد و زن در برابر اين قانون ، بيشتر بودن جمعيت زنان از مردان است ; پس اين قانون ،نقش متعادل کننده جامعه را ايفا مى کند ; توضيح اين که چه بسا ممکن است در بسيارى از جوامع ، تعداد زن و مرد از نظر آمار برابر باشد ; ولى چون اين تقاضا از لحاظ سنى در زنان زودتر احساس مى شود ، عملا تعداد متقاضى براى ازدواج ميان آنها بيش از مردان خواهد بود ; به همين جهت در جوامعى که سن ازدواج را بالاتر برده اند ، فساد بيشترى رواج دارد ; گذشته از اين ، عمر جنسى مردان طولانى تر از زنان است . در جامعه حوادثى وجود دارد که مردان را بيشتر در خطر نابودى قرار مى دهد ; از اين رو ، وجود چنين قانونى مى تواند تعادل ايجاد کرده و زمينه فساد را در سطح جامعه کاهش دهد .


3 . يکى ديگر از علل اين تفاوت ـ که در روايات نيز بدان اشاره شده ـ اين است که وقتى مرد ، چهار همسر اختيار کند ، نسبت خويشاوندى فرزندان همه زنها با او روشن است ; ولى چنانچه زنى دو شوهر يا بيشتر داشته باشد ; چون همه مردان در ايجاد نطفه فرزندان او شريکند ، نسبت خويشاوندى فرزندان با شوهرهاى زن مشخص نخواهد شد و اين موجب از هم پاشيدن نظام خانواده و اصل و نسب افراد خواهد شد .2
ناگفته نماند که هر چند اين قانون در اسلام براى مردان مجاز شمرده شده ، ولى در اجراى آن شرايط سنگينى را قرار داده که فقط اندکى از مردان مى توانند از عهده آن برآيند . مانند: رعايت عدالت بين زنان در معاشرت ، تقسيم بندى زمان معاشرت (حق قسم) و وجوب نفقه به همه آنها .

1 . تفسير الميزان ، علامه طباطبايى(رحمه الله) ، ج 4 ، ص 198 ـ 200
2. علل الشرايع ، شيخ صدوق ، ج 2 ، ص 218 ،


به نظرم این قانون تا 4 تا زن رو خدا واسه شرایط خاص گذاشته خوب فکر کنید اگه واسه مرد بیش از یه زن حرام میشد چی میشد؟مثلا یه زن و مرد خیلی خوب دارن زندگی میکنن ولی بچه دار نمیشن راه حل چیه؟؟؟خوب یه راحش همینه که یه زن دیگه عقد بشه و ازون فقط بچه دار بشه و بعد جدا شن:Gol:

sadra;13749 نوشت:

اصلا چرا آقایون می توانند بیش از یک همسر اختیار کنند ؛ ولی این امر برای خانمها حرام است؟

گذشته از مواردی که جناب حکیم بیان فرمودند ، مسئله چند شوهری از جهت روانشناختی نه با روحیه مرد سازگار است و نه با طبیعت زن !
اما با روحیات مرد سازگار نیست ، زیرا مرد علاقمند است زن را در تعلق و انحصار خود داشته باشد.
فطرت سالم مرد نمی پسندد که همسرش در معرض هوس دیگران قرار بگیرد و هر دم با دیگری باشد.
اما چند شوهری حتی با طبیعت خود زن هم ناسازگار نیست ، زیرا زن ،مرد را فقط برای ارضای غرائز جنسی خود نمی خواهد واین موضوع درجه چندم اهمیت را برای زن دارد؛ انجه زن از مردش می طلبد ان است که تمام قلب و روح وی را در اختیار داشته باشد ، حامی و مدافعش باشد ، برای همسرش تلاش کند و همه زحماتش را نثارش نماید.
زن دوست دارد در پناه شوهرش قرا گیرد و داشتن کانون گرم خانواده را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهد.
شاید به همین علتها باشد که مسئله چند همسری برای زن ، در طول تاریخ با شکست مواجه شده.
استاد مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام می نویسد :
«در یک قرن اخیر فردریک انگلس ؛ پدر دوم کمونیسم نیز ، این فرضیه را پیشنهاد واز ان دفاع کرد ، اما دنیای کمونیسم ان را نپذیرفت. می گویند دولت شوروی در اثر تجربیات تلخ فراوان در اجرای تئوری اشتراکی خانوادگی انگلس ، در سال 1938 قوانینی به نفع خانواده تصویب کرد و تک همسری را به عنوان زناشویی رسمی کمونیستی پذیرفت »

شفا;13865 نوشت:

انجه زن از مردش می طلبد ان است که تمام قلب و روح وی را در اختیار داشته باشد ، حامی و مدافعش باشد ، برای همسرش تلاش کند و همه زحماتش را نثارش نماید.
زن دوست دارد در پناه شوهرش قرا گیرد و داشتن کانون گرم خانواده را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهد.

خیلی عالیه ؛ دلایل خوبی فرمودید جناب شفا
ولی آیا همین دلایل کافی نیست برای اینکه مردان به ازدواج مجدد فکر نکنند؟؟؟؟؟

با سلام و تشکر از جناب صدرا
چنین نیست که همه یا اکثر مردان به فکر ازدواج مجدد باشند . گاه ممکن است شرایط اجتماعی یا ضرورتهای زندگی ویا نیازمندیهای منطقی ایجاب می کند که مرد از تعدد همسر برخوردار باشد.
البته در اسلام شرایطی برای تعدد همسر آمده است که مهمترین ان ،رعایت عدالت میان همسران است .
«فَإن خِفتم الا تَعدِلوا فواحده
اگر خوف داریدکه نتوانید میان همسران به عدالت رفتار کنید، پس به یک همسر اکتفا کنید»

نساء/3

خداوند در این ایه عدم رعایت عدالت را برای انصراف از تعدد زوجات، به خوف یعنی احتمال و ترس منوط کرده است ، نه علم .
از طرفی آیه 129همین سوره می فرماید :
« وَلَن تستَطیعوا أن تعدِلوا بین النساءِ و لو حرَصتم
شما هرگز نمی توانید در میان زنان عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمائید »
ازدواج مجددی که بر مبنای اسلامی و دستورات قرانی باشد ، مسولیتی سنگین است و ظرافتهای دقیقی می طلبد که خارج از عهده هر مردیست و کسانی که شرایط انرا ندارند باید از ان صرف نظر کنند.

پرسش
چرا آقایان می توانند بیش از یک همسر اختیار کنند؛ ولی این امر برای خانمها حرام است؟ آیا با ازدواج مجدد آقایون خانواده ها متلاشی نمی شود؟


پاسخ

سوال شما در حقیقت دو بخش دارد که باید به صورت مستقل به آنها پرداخته شود، لذا پاسخ در دو بخش ارائه میشود:

پاسخ به بخش اول سوال

اینکه چرا چند همسری برای آقایان جایز، و برای خانم ها ممنوع است به تفاوت زن و مرد در ساختار جسمی و روانی آنها بر میگردد، زن و مرد در طبیعتشان، و در روحیات و خصوصیات رفتاری تفاوت هایی دارند که طبیعتا با وجود این تفاوت ها، احکام و حقوق نیز تفاوت خواهند کرد.
اگرچه جنس مذکر و مونث در انسان هر دو نیازهای عاطفی و جنسی دارند، اما این نیاز در آنها متفاوت است، یعنی نیازهای جنسی در مردان مقدم بر نیازهای عاطفی آنهاست، و در زنان بالعکس است، یعنی نیازهای عاطفی آنها بر جنسیتشان مقدم است، به همین خاطر اسلام هر کجا که می­خواهد به زنان در مورد شوهرانشان سفارش کند عمدتا سفارش­هایش مربوط به رعایت نیازهای جنسی مرد است، و هر کجا که می­خواهد به مردان در خصوص زن­هایشان سفارش کند، سفارش­ها و توصیه­هایش عمدتا ناظر به نیازهای عاطفی زن است. بنابراین عموما نگاه مرد به ازدواج برای تأمین نیازهای عاطفی­ اش نیست، اما نگاه زن یک نگاه عاطفی است، زن دوست دارد به مرد تکیه کند، و مرد دوست دارد به او تکیه بشود.

تفاوت دیگری که در مرد و زن وجود دارد بحث غیرت است، غیرت در مرد امری است که ذاتیِ جنس مذکر است برخلاف جنس مونث که عارضی است، چند شاهد بر این امر وجود دارد:
اول اینکه ما مطلب مذکور را در طبیعت جنس مذکر و مونث مشاهده می کنیم که همواره جنس مذکر رقیبی برای شریک جنسی­اش تحمل نمی­کند، اما چنین چیزی در مورد جنس مونث نیست.
دوم اینکه در نهاد و فطرت بشر جنس مونث به عنوان «ناموس» مطرح است، یعنی این در پیش فرض عمومی بشر هست مادامی که تحت تأثیر سنت­ها فرهنگها آسیب ندیده باشد، همه امت­ها به زن نگاه ناموسی دارند که این نگاه در مورد مرد وجود ندارد؛ اما غیرت زن نسبت به شوهر مسئله ای عارضی است که تحت تأثیر سنت ها و فرهنگ هاست به همین خاطر در برخی کشورها چنین حساسیتی وجود ندارد، یعنی عمومیتی در کار نیست.

دلیل روشن­ تر دلالت روایات بر این مطلب است که برخواسته از یک انسان شناسی معصومانه است، که غیرت مردانه را مدح و غیرت زنانه را نکوهش کرده­اند، همان­طور که امیرالمومنین(علیه السلام) می­فرمایند: «غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَان‏»؛ غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان.(1)
بنابراین مسئله تعدد زوجات برای مرد نه با روحیات ذاتی زن تعارض دارد، نه با روحیات ذاتی مرد، برخلاف تعدد همسر برای زن که هم با روحیات خودش تعارض دارد، و هم با روحیات ذاتی مرد.(2)

باید توجه داشت که تعدد زوجات برای مرد هم در نگاه اسلام اصالت ندارد، بلکه از باب یک ضرورت اجتماعی است که مفاسدی را به دنبال ندارد، اما چند شوهری برای زن مفاسد بسیاری دارد که در ادامه به برخی از این مفاسد اشاره میشود:

1. اختلاط انساب
در تعدد همسر برای مرد، پدر و مادر بچه ها مشخص است، اما در فرض تعدد شوهر برای یک زن حتی با وجود آزمایش­های dna امروزی، حداقل برای بیش از هزار سال وضعیت پدر فرزندان مشخص نمی بود. و همچنین با پذیرش چنین مسئله­ای برای تعیین فرزند و ارث و مانند آن همواره فهم این مسئله برای خانواده­ها در گرو آزمایشات dnaخواهد بود!

2. ناسازگاری با غیرت مرد
همان­طور که در تفاوت­های زن و مرد بیان شد غیرت در مردان امری موافق طبیعت، و فطرت آنهاست، و این غیرت در هیچ مردی بر نمیتابد که همسرش گاه اوقات نزد مرد دیگری باشد، مگر آنکه از درون استحاله شده باشد! حتی طبیعت نیز بر این امر شهادت می­دهد که جنس مذکر نمی تواند رقیبی را برای شریک جنسی اش تحمل کند.
بنابراین غیرت مردانه خصوصیتی است که بر خلاف احساسات زنانه که مبتنی بر احساسات و عواطف است، از غریزه و در انسان از عقلانیت نشأت گرفته است و موافق فطرت و طبیعت انسان است.

3. تفاوت در نوع نیاز جنسی و عاطفی
نیازهای جنسی و عاطفی زن و مرد متفاوت است، نیاز جنسی مرد مقدم بر عاطفه اش است، و در زن مسئله خلاف این است، یعنی نیاز عاطفی زن مقدم بر نیاز جنسی اوست، به همین خاطر است که زن (بر خلاف مرد) از کسی لذت می برد که نسبت به او محبت و عاطفه داشته باشد، اما مرد اینگونه نیست و برای ارضاء غریزه اش نیاز به محبت و عاطفه ندارد، و اصلا ممکن است این مسئله بعد از ارضاء شدن جنسی حاصل شود.

با این اوصاف روشن میشود که فضای رفع نیاز مردان بسیار بازتر و مهیّاتر از زنان است، یعنی حتی اگر زنان کمتر از مردان باشند بالاخره موردی را برای ازدواج موقت و رفع نیاز جنسی پیدا میکنند، چون او برای رفع نیاز جنسی اش به دلبستگی و تکیه گاه نیاز ندارد، برخلاف زن که نیاز عاطفی اش را باید اول ارضاء کند، نیاز به تکیه گاه دارد، لذا اگر تعداد مردان بیشتر باشد فضای ارضاء جنسی آنها با ازدواج موقت قابل رفع می باشد، برخلاف زنان که حتما باید در چارچوب خانواده نیازهای عاطفی، اقتصادی، و امنیتی آنها برطرف شود.

4. سایر نیازهای زن
زن اگر مردی را برای تأمین امنیت و آسایش نداشته باشد بالاجبار خودش باید وارد جامعه شده و برای هزینه های زندگی رقابت کند، یعنی باید با مردان بر سر نان آوری رقابت کند، و این علاوه بر رقابتی نابرابر، موجب بروز زمینه های سوء استفاده از ایشان نیز میشود، گاهی زمینه فساد اجتماعی ایجاد می شود، و...؛ اما اگر مرد زمینه ازدواج نداشته باشد مشکلی از بابت تأمین معیشت و امنیت نخواهد داشت، چون بالاخره چه با ازدواج و چه بدون ازدواج این وظیفه بر عهده اوست، بلکه با داشتن همسر، بار این مسئولیت سنگین تر می شود.
با این اوصاف روشن میشود که عدم تعدد همسر برای زن اهم است نسبت به اینکه برخی از مردان مجرد بمانند، لذا اسلام حتی بر فرض بیشتر بودن مردان چنین اجازه ای نداده است.

5. تفاوت های اجتماعی
علاوه بر نکاتی که گذشت بین زن و مرد تفاوت های دیگری هم وجود دارد، مثل آنکه مرد به خاطر انتخابش از تمام موارد، می تواند در صورت نبود زن هم کفو 80 درصدی، تنزل کرده و با یک زن مسن تر، یا از نظر زیبایی در مرتبه پایین تر ازدواج کند، اما زن فقط باید از بین خواستگارانش انتخاب کند، یا حتی برای مرد این امکان وجود دارد که از آن منطقه بیرون رفته و در جایی که تعداد زنان بیشتر است تقاضای ازدواج کند.
علاوه بر اینکه زن در عرف تابع مرد است، یعنی همواره در منطقه اشتغال و سکونت پیرو مردش است، لذا مرد می تواند از منطقه ای که همسری پیدا نمیکند به منطقه دیگری رفته و با زنی ازدواج کند و او را با خود بیاورد، اما این مسئله برای زن مقدور نیست، که برود مردی با خود بیاورد، نمی گوییم نشدنی است، اما عادتا این امکان برای مرد بسیار بیشتر از زن است.

6. کمرنگ شدن پیوندهای عاطفی و تربیتی
پیوند عاطفی مادر با کودک روشن و چه در خانواده یک مادر باشد و چه چند مادر این پیوند عاطفی هر فرزند با مادرش پابرجاست، اما در یک خانواده فرضی که زن چند شوهر دارد پیوند عاطفی پدر و فرزند به مشکل برمیخورد! تکیه گاه عاطفی فرزندان این خانواده خصوصا دختران در این خانواده با چند مرد، کدامیک از مردان است؟ حتی اگر با آزمایش ژنتیک پدر بچه مشخص شود اما کودک در فکرش سردرگم است. آن پیوند عاطفی که از بدو تولد با مادر شکل میگیرد با جواب آزمایش شکل نمیگیرد.

از آن طرف نقش تربیتی مادر نیز کمرنگ خواهد شد، یک مرد اگر 4 زن داشته باشد و از هر زن دو بچه بخواهد میشود 8 بچه که تحت سرپرستی 4 مادر هستند، اما اگر 4 مرد هر کدام از زن 2 بچه بخواهند میشود 8 فرزند که فقط یک مادر دارند! مادر خانواده علاوه بر تأمین نیازهای 4 شوهر باید به بچه های متعدد هم رسیدگی شود! یعنی کار بیرون به صورت مستقل بر عهده 4 مرد، و کار داخل منزل چهارخانواده بر عهده یک زن!

7. فروپاشی محوریت خانواده
اسلام با توجه به خصوصیات جسمی و روحی مرد او را محور خانواده قرار داده است که تکیه گاه اقتصادی، امنیتی، و مدیریت خانواده است، از طرفی زن نمیتواند محوریت اقتصادی و مدیریتی را برعهد بگیرد و از طرف دیگر تعدد این محور موجب پراکندگی و همچنین تبعیض در خانواده میشود؛ بچه های یک پدر ممکن است از نظر اقتصادی وضع بهتری از بچه های پدر دیگر داشته باشند، در حالی که در تعدد زن این مشکلات وجود ندارد.

بنابراین بر خلاف تعدد زن که چون محوریت مرد از نظر اقتصادی و مدیریتی وجود دارد موجب همکاری و راحت تر شدن فعالیت های داخلی میشود، از آن طرف تعدد مردان که خواه ناخواه نقش محوری دارند و استقلال خود را در اقتصاد و مدیریت حفظ خواهند کرد فقط زن را دچار مسئولیت مضاعفی میکند و خانواده را دچار تزلزل و شکاف میکند.

پاسخ به بخش دوم سوال

برای پاسخ به بخش دوم سوالتان باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

تعدد زوجات منجر به فروپاشی خانواده ها نمیشود، آنچه که موجب فروپاشی خانواده می­شود نوع نگاه به تعدد زوجات است، یعنی نگرش­های منفی ناشی از فرهنگ و سنت جامعه نسبت به تعدد زوجات است که زن با تحقق چنین مسئله­ای از سوی شوهرش چنان احساس شکست می کند که خود را هرگز قادر به ادامه زندگی نمی بیند و در برابر نگاه­های دیگران احساس حقارت می کند؛ اما به راحتی می بینیم که این احساس و نگاه منفی در برخی از کشورهای دیگر وجود ندارد و زندگی با چند همسر جریان دارد.
بنابراین اگر ازدواج مجدد در جایی منجر به فروپاشی خانواده ای شده باشد، این فروپاشی از خود تعدد زوجات نیست، از سوء رفتار، یا طرز نگاه به این مسئله است.

نکته دوم:

عدم جواز چندهمسری هرگز مردان را نسبت به زنانشان وفادار نخواهد کرد! اینکه گمان کنیم اگر مردان را وادار به رعایت تک همسری کردیم موفق شده ایم که جلوی فروپاشی خانواده ها را بگیریم خیال باطلی است.
کشش به سمت چند همسری یک امر اجتماعی ست که اگر شرایط آن وجود داشته باشد از جمله اینکه زنان بسیاری باشند که امید ازدواج به عنوان تک همسر را نداشته باشند جامعه به این سمت خواهد رفت و کسی نمی تواند جلوی آن را بگیرد.
ممانعت از چنین کشش اجتماعی در حقیقت منجر به مخفی شدن آن خواهد شد، نه از بین رفتن! امروزه آمار روابط پنهانی و نقش آن در آسیب های اجتماعی، طلاق و مانند آن برای مردم خصوصا کسانی که در زمینه مشاوره و یا مسائل حقوقی فعالیت دارند پوشیده نیست.

شهید مطهری به زیبایی فرموده اند:
«امروز گناه جاى تعدد زوجات را گرفته است نه وفا، و به همين دليل مرد امروز سخت از تعدد زوجات كه براى او تعهد و تكليف ايجاد مى‏كند متنفر است. مرد ديروز اگر مى‏ خواست هوسرانى كند راه گناه چندان براى او باز نبود، ناچار بود تعدد زوجات را بهانه قرار داده هوسرانى كند. در عين اينكه شانه از زير بار بسيارى از وظايف خالى مى‏ كرد، از انجام بعضى تعهدات مالى و انسانى در باره زنان و فرزندان چاره ‏اى نداشت. اما مرد امروز هيچ الزام و اجبارى نمى‏ بيند كه كوچكترين تعهدى در زمينه هوسراني هاى بى‏ پايان خود بپذيرد. ناچار عليه تعدد زوجات قيام مى‏ كند»(3)
بنابراین همانطور که شهید مطهری اشاره فرموده اند در حقیقت خودِ چند همسری مایه نجات تک همسری است.

نکته سوم:

در اسلام اصل بر تک همسری است(4) و در خصوص اقدام به ازدواج مجدد هیچ توصیه ­همگانی وجود ندارد، بلکه باید خود جامعه در این مسئله تصمیم بگیرد و همچنین اشخاصی هم که میخواهند ازدواج مجدد کنند شرایط آن را دارا باشند.
به همین خاطر اصلا اقدام به ازدواج مجدد با توجه به مسئولیت­هایی که دارد و شرایطی که می طلبد و مرد باید آنها را دارا باشد، باید با مشورت گرفتن از کارشناسان مشاوره باشد.
حتی اگر کسی خوف از این را دارد که نتواند عدالت را رعایت کند قرآن کریم در آیه 3 سوره نساء او را صراحتا نهی کرده، و نباید وارد این وادی شود.
و همچنین اگر همسر اول این آقا به شدت با این مسئله مخالف ات به صورتی که اقدام به آن موجب تنش، شکاف و فروپاشی زندگی با او میشود، خداوند هرگز راضی نیست که به قیمت فروپاشی زندگی با همسر اول، مردی دوباره ازدواج کند، بنابراین کسی که می بیند در صورت تعدد ازدواج زندگی و خانواده اش از هم می پاشد نباید اقدام به چنین کاری کند، اگرچه باید با فرهنگ سازی چنین نگرش منفی ای در جامعه را از میان برد.

پی نوشت ها.
1. شریف رضی، نهج البلاغه(صبحی صالح)، نشر هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق، جملات قصار، ش124
2. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشرارت صدرا، تهران، ج19، ص311.
3. همان، ج19، ص364
4. همان، ج19، ص340و341.

موضوع قفل شده است