جمع بندی احسن الخالقین بودن انسان به واسطه ی قدرت اختیار

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
احسن الخالقین بودن انسان به واسطه ی قدرت اختیار

سلام به همه ی خداجویان این انجمن... پیشاپیش اگه تایپک مربوطه تکراری هست یا در جای خودش زده نشده معذرت میخوام...

چند روز هست که سوالی در ذهنم شکل گرفته ...این که وقتی خداوند فقط به انسان قدرت اختیار و انتخاب داده و اون رو احسن الخالقین خوانده ... پس چرا فرشته ای مثل شیطان قدرت انتخاب داشت و خلاف فرمان خدا عمل کرد و به انسان سجده نکرد . به نظر میاد این انتخاب شیطان بود ... ایا به این معنی هست که فرشتگان هم قدرت انتخاب دارند؟

با نام الله


کارشناس بحث: استاد شعیب

سوال:
وقتی خداوند فقط به انسان قدرت اختیار و انتخاب داده و اون رو احسن الخالقین خوانده ... پس چرا فرشته ای مثل شیطان قدرت انتخاب داشت و خلاف فرمان خدا عمل کرد و به انسان سجده نکرد . به نظر میاد این انتخاب شیطان بود ... ایا به این معنی هست که فرشتگان هم قدرت انتخاب دارند؟

پاسخ:
با سلام خدمت شما دوست عزیز
خداوند در بین مخلوقات خود دو دسته از از آنها را دارای اختیار و مکلف خلق کرده و در قرآن می فرماید؛ ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛(۱)
اما در بین این دو دسته یعنی انسان و جن امتیازاتی به انسان داده و او را برترین مخلوقین و خود را برترین خالقین می خواند ؛فتبارک الله احسن الخالقین؛(۲)
البته شیطان از جنیان بوده و به خاطر عباداتی که داشته در درگاه الهی در صف ملایکه عبادت می کرد و به خاطر برتر بودن آدم خدا امر به سجده بر او کرد و شیطان تکبر ورزید

آنچه ملاك برتري انسان نسبت به اجنه مي باشد، خصوصيتي است كه خداوند مرتبه عالي آن را به انسان ها عطا كرده است و آن نيروي تعقل وي مي باشد. با همين نيرو، وي را بر اجنه و سائر موجودات برتري داده:
"وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً؛(3) آدميزادگان را گرامى داشتيم .آن ها را در خشكى و دريا، (بر مركب هاى راهوار) حمل كرديم. از انواع روزي هاى پاكيزه به آنان روزى داديم و آن ها را بر بسيارى از موجوداتى كه خلق كرده‏ايم، برترى بخشيديم".
معناى برتري انسان بر ساير موجودات اين است كه در غير عقل از ساير خصوصيات و صفات هم انسان بر ديگران برترى داشته ؛ هر كمالى از جمله نيروي تعقل كه در ساير موجودات موجود است، حد اعلاى آن در انسان وجود دارد(4).
اثبات عقل براي انسان به معناي نفي عقل در ميان سائر موجودات نيست، بلكه عقل خود داراي مراتبي بوده كه حد آن به نسبت به موجودات مختلف، متفاوت است. بر همين اساس است كه انسان بر خلاف سائر موجودات هر روز براي پيشرفت خود قدم هايي برداشته و به سوي كمال در حركت است. در اين ميان قادر است حتي اجنه را در تسخير خود درآورده و از آن ها كمك بگيرد(5). حال با اين ملاك انسان بر جن برتري داشته و خداوند در قرآن از آن به عنوان خليفة خود ياد كرد:
"إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَة" (6)" و روح وي را منتاسب به خود دانسته كه با اين مقام و منزلت متحق آن مي شود كه مسجود ملائك قرار گيرد: "فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدين؛(7) پس چون كار او را به پايان رسانيدم و از روح خود در او دميدم ،بايد كه برايش به سجده افتيد.

پي نوشت ها:
1. ذاریات۵۶.
2. مومنون ۱۴
3. اسراء(17)آيه۷۰
4. موسوي همداني، ترجمه تفسير الميزان، چ دفتر انتشارات اسلامى، قم 1374 ه ش، ج13، ص 215.
5. همان.
6. بقره(2)آيه 30.
7. حجر(15)آيه 29.

موضوع قفل شده است