جمع بندی مراد از اسم اعظم چیست؟

×

پیغام خطا

Deprecated function: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated در include_once() (خط 29 از /home/askdinorg/domains/askdin.com/public_html/sites/all/modules/bbcode/bbcode.module).

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مراد از اسم اعظم چیست؟

بسمه تعالی

مراد از اسم اعظم چیست؟

اسم اعظم، لفظ یا نوشته نیست. این اسماء لفظی و کتبی جلوه‌‌ و نشانه‌ای از اسمای حقیقی‌اند و در میان اسماء عینی که حقیقت بیرونی دارند آن اسمی که از همه برتر هست اسم اعظم است. اسم اعظم در میان اسماء ذات، «الله» است و در اسماء صفات، «حی» است و در میان اسماء افعال، «قادر» است لذا تمام افعال حق تعالی به اسم «القادر» بر می‌گردد و تمام صفات او به اسم «الحی» بر می‌گردد و «الله» هم مستجمع همه صفات کمال است. نه تنها اسم اعظم بلکه همه اسماء الهی، حقایق عینی و بیرونی‌اند و لفظ و نوشته نیستند لذا آنچه که ما در گفتار یا نوشتار بیان می‌کنیم و می‌گوییم الله، حی، عالم، قادر، سمیع، بصیر و ... اسم و نشانه آن اسمای خدا هستند که واقعیت خارجی دارند. یعنی این الفاظ، اسم آن اسماء هستند. به بیان دیگر، اینطور نیست که تنها یک اسم اعظم داشته باشیم و اینطور نیست که لفظ «الله» یا عبارت کتبی «الله»، «حی»، «قادر» و ... اسم اعظم باشند بلکه در جهان آفرینش حقایق عینیه‌ای وجود دارند که اینها بزرگترین تعین پروردگار هستند که در مرحله ذات، اسم آن تعین، «الله» است، در مرتبه صفات، «حی» و در مرتبه افعال،‌ «قادر» است.
مثلا به انسانی می‌گوییم فلان آقا دکتر، حکیم، عارف و .... است که این اسما و صفات در صورتی واقعی است که او در خارج و واقعا متصف به صفت دکتر، حکیم باشد و گرنه صرف لفظ یا نوشتار که اثری ندارد از این رو کسی که به این اسماء، تحقق یافته و آنها را در خود پیاده کرده است می‌تواند کار الهی انجام دهد.

برگرفته از پایگاه استاد حسن رمضانی

 

با سلام.. آه .آیا حدیث بالا حقیقت دارد....من فقط یک سری حدیث مختصر طبق فرموده امام صادق (ع) دیدم راجع به این اسم....اما در کتابی عجیب که بهتره دربارش حرف نزم اینو خوندم را جع به این اسم اعظم و عجیب: الله یعنی ال آه هر چیزی بهر زبانی یک اسم دارد برای مثال سیب بهرزبانی یک جور تلفظ میشه apple سیب و...که اگر تمامی این اسم هارو کنار هم قرار بدیم هزاران اسم برا این میوه دراومده...ولی آه را تمام انسان ها بتمام زبان ها به یک صوت و یک شکل صدا می زنند آن هم به جبر یعنی بی اختیار!!!!!!!انسان زمانی که خشمگین است حالتی دارد خاص عصبانیت...زمانی که شاد است دنیای خود را دارد...زمانی که درد می کشد حالتی دیگر دارد و در هر حالت کردار و رفتار و ظاهر و باطن مخصوص اون حالت رو دارد که هر حالت بی نهایت تفاوت دارد با حالت دیگر....حال عظمت این اسم اعظم...هر انسانی بهر زبانی در اوج هر حالتی بی اختیار آه می کشد و آه را صدا می زند(اوج درد ترس خشم شهوت حسرت حیرت نفرت عشق جیغ سرفه و.....)دقت کنید اوج هرکاری مثلا اگه با گلوله بزنن تو پات بی اختیار از اوج درد آه می کشی بهر زبونی که باشی...جالب تر اینکه حتی زبان حیوانات و حتی زبان بی زبان انسان های لال...و حتی زمانی که کلامی نداشتند انسان ها و خط و حرف زدن نبود...در ضمن کف دستان هر انسانی هم اه نقش بسته ... این معجزه نیست؟؟؟؟؟

با سلام.. آه .آیا حدیث بالا حقیقت دارد....من فقط یک سری حدیث مختصر طبق فرموده امام صادق (ع) دیدم راجع به این اسم....اما در کتابی عجیب که بهتره دربارش حرف نزم اینو خوندم را جع به این اسم اعظم و عجیب: الله یعنی ال آه هر چیزی بهر زبانی یک اسم دارد برای مثال سیب بهرزبانی یک جور تلفظ میشه apple سیب و...که اگر تمامی این اسم هارو کنار هم قرار بدیم هزاران اسم برا این میوه دراومده...ولی آه را تمام انسان ها بتمام زبان ها به یک صوت و یک شکل صدا می زنند آن هم به جبر یعنی بی اختیار!!!!!!!انسان زمانی که خشمگین است حالتی دارد خاص عصبانیت...زمانی که شاد است دنیای خود را دارد...زمانی که درد می کشد حالتی دیگر دارد و در هر حالت کردار و رفتار و ظاهر و باطن مخصوص اون حالت رو دارد که هر حالت بی نهایت تفاوت دارد با حالت دیگر....حال عظمت این اسم اعظم...هر انسانی بهر زبانی در اوج هر حالتی بی اختیار آه می کشد و آه را صدا می زند(اوج درد ترس خشم شهوت حسرت حیرت نفرت عشق جیغ سرفه و.....)دقت کنید اوج هرکاری مثلا اگه با گلوله بزنن تو پات بی اختیار از اوج درد آه می کشی بهر زبونی که باشی...جالب تر اینکه حتی زبان حیوانات و حتی زبان بی زبان انسان های لال...و حتی زمانی که کلامی نداشتند انسان ها و خط و حرف زدن نبود...در ضمن کف دستان هر انسانی هم اه نقش بسته ... این معجزه نیست؟؟؟؟؟

سلام علیکم الله از (ال) و (اله) تشکیل شده است-(به تشدید دقت نکردید) اما در مورد کلمه (آه): در روایتی آمده است که راوی می گوید به همراه امام صادق ع برای عیادت یکی از دوستداران ایشان رفتیم. آن مرد (از شدت مریضی) مرتب «آه» می گفت پس من به او گفتم: «ای برادر، (به جای آه گفتن) پروردگار را یاد کن و از او کمک بخواه» در این هنگام امام صادق ع به من فرمود: آه گفتن یکی از اسامی خداوند است. هر کسی آه بگوید استمداد از خداوند کرده است.(ابن بابویه، محمد بن على، معانی الأخبار، ص 354، ، قم، چاپ اول، 1403ق.)

 

 

 

سلام علیکم الله از (ال) و (اله) تشکیل شده است-(به تشدید دقت نکردید) اما در مورد کلمه (آه): در روایتی آمده است که راوی می گوید به همراه امام صادق ع برای عیادت یکی از دوستداران ایشان رفتیم. آن مرد (از شدت مریضی) مرتب «آه» می گفت پس من به او گفتم: «ای برادر، (به جای آه گفتن) پروردگار را یاد کن و از او کمک بخواه» در این هنگام امام صادق ع به من فرمود: آه گفتن یکی از اسامی خداوند است. هر کسی آه بگوید استمداد از خداوند کرده است.(ابن بابویه، محمد بن على، معانی الأخبار، ص 354، ، قم، چاپ اول، 1403ق.

با سلام من منظورم این بود که آیا این اسم با چنین ویزگی هایی عجیبی و حیرت آوری اعظم نیست؟ نه اینکه منظورم این باشه که الله یعنی ال آه درسته یا نه...اگه اینو جواب بدید خیلی ممنون می شم....آیا امام(ع) اشاره کردند آه اعظم است؟من که با دلایل بالا کلی متحیر می شوم و اسمی به عظمت آه ندیدم 

چرا فونت ها اینقدر ریزه ؟
   جمع بندی پرسش: مراد از اسم اعظم چیست؟ پاسخ: اسم اعظم، لفظ یا نوشته نیست. این اسماء لفظی و کتبی جلوه‌‌ و نشانه‌ای از اسمای حقیقی‌اند و در میان اسماء عینی که حقیقت بیرونی دارند آن اسمی که از همه برتر هست اسم اعظم است. اسم اعظم در میان اسماء ذات، «الله» است و در اسماء صفات، «حی» است و در میان اسماء افعال، «قادر» است لذا تمام افعال حق تعالی به اسم «القادر» بر می‌گردد و تمام صفات او به اسم «الحی» بر می‌گردد و «الله» هم مستجمع همه صفات کمال است. نه تنها اسم اعظم بلکه همه اسماء الهی، حقایق عینی و بیرونی‌اند و لفظ و نوشته نیستند لذا آنچه که ما در گفتار یا نوشتار بیان می‌کنیم و می‌گوییم الله، حی، عالم، قادر، سمیع،  اسم و نشانه آن اسمای خدا هستند که واقعیت خارجی دارند. یعنی این الفاظ، اسم آن اسماء هستند. به بیان دیگر، اینطور نیست که تنها یک اسم اعظم داشته باشیم و اینطور نیست که لفظ «الله»  یا عبارت  کتبی «الله»، «حیّ»، «قادر» و... اسم اعظم باشند. بلکه در جهان آفرینش حقایق عینیه‌ای وجود دارند که اینها بزرگترین تعین پروردگار هستند که در مرحله ذات، اسم آن تعین «الله» است. در مرتبه صفات «حی» و در مرتبه افعال «قادر» است. مثلا به انسانی می‌گوییم فلان آقا دکتر، حکیم، عارف و .... است که این اسما و صفات در صورتی واقعی است که او در خارج و واقعا متصف به صفت دکتر، حکیم باشد و گرنه صرف لفظ یا نوشتار که اثری ندارد از این رو کسی که به این اسماء، تحقق یافته و آنها را در خود پیاده کرده است می‌تواند کار الهی انجام دهد برگرفته از پایگاه استاد حسن رمضانی    
موضوع قفل شده است