جمع بندی حضرت یحیی(ع) قربانی روابط نامشروع

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حضرت یحیی(ع) قربانی روابط نامشروع

[="SlateGray"]داستان حضرت یحیی‌(علیه السلام)

حضرت یحیی قربانی روابط نامشروع «هرودیس»، پادشاه هوسباز فلسطین با یكی از محارمش شد. وی دل خود را در گرو عشقی آتشین به «هیرودیا» دختر زیبای برادرش نهاد و تصمیم به ازدواج با او گرفت. همین كه خبر آن به پیامبر بزرگ خدا، حضرت یحیی(علیه السلام) رسید، آشكارا اعلام كرد كه این ازدواج، نامشروع و مخالف دستور «تورات» است و من با چنین كاری مبارزه خواهم كرد. سر و صدای سخنان حضرت یحیی در تمام شهر پیچید و به گوش «هیرودیا» رسید. او كه پیامبر خدا را مانعی در مقابل آرزوهای پلید خود می‌دید، تصمیم گرفت، ایشان را از سر راه خود بردارد. بنابراین، زیبایی خودش را دامی برای او قرار داد و در «هیرودیس» نفوذ كرد.



روزی هیرودیس به او گفت: «هر آرزویی داری، از من بخواه كه آرزویت حتماً برآورده خواهد شد.» هیرودیا گفت: «من سر یحیی را می‌خواهم، چرا كه او نام ما را بر سر زبان‌ها انداخته و همه مردم را به عیب‌جویی ما نشانده است، اگر می‌خواهی دل من آرام شود، باید او را بكشی!» هیرودیس هم، بی‌درنگ یحیی(علیه السلام) را كُشت و سر آن حضرت را در مقابل هیرودیای بدكار قرار داد.

ماخذ:
- قرآن
- تفسیر نمونه، ج‌2و‌13 .
[/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مقداد

مهرو;456649 نوشت:
[=verdana]داستان حضرت یحیی‌(علیه السلام)
[=verdana]
حضرت یحیی قربانی روابط نامشروع «هرودیس»، پادشاه هوسباز فلسطین با یكی از محارمش شد. وی دل خود را در گرو عشقی آتشین به «هیرودیا» دختر زیبای برادرش نهاد و تصمیم به ازدواج با او گرفت. همین كه خبر آن به پیامبر بزرگ خدا، حضرت یحیی(علیه السلام) رسید، آشكارا اعلام كرد كه این ازدواج، نامشروع و مخالف دستور «تورات» است و من با چنین كاری مبارزه خواهم كرد. سر و صدای سخنان حضرت یحیی در تمام شهر پیچید و به گوش «هیرودیا» رسید. او كه پیامبر خدا را مانعی در مقابل آرزوهای پلید خود می‌دید، تصمیم گرفت، ایشان را از سر راه خود بردارد. بنابراین، زیبایی خودش را دامی برای او قرار داد و در «هیرودیس» نفوذ كرد.

[=verdana]

[=verdana]روزی هیرودیس به او گفت: «هر آرزویی داری، از من بخواه كه آرزویت حتماً برآورده خواهد شد.» هیرودیا گفت: «من سر یحیی را می‌خواهم، چرا كه او نام ما را بر سر زبان‌ها انداخته و همه مردم را به عیب‌جویی ما نشانده است، اگر می‌خواهی دل من آرام شود، باید او را بكشی!» هیرودیس هم، بی‌درنگ یحیی(علیه السلام) را كُشت و سر آن حضرت را در مقابل هیرودیای بدكار قرار داد.

ماخذ:
- قرآن
- تفسیر نمونه، ج‌2و‌13 .

با عرض سلام و ادب
در مورد شهادت حضرت يحيي در قرآن ذكري نشده و در روايات نيز درباره انگيزه و علت آن اختلاف است. اما آنچه از روايات بر جاي مانده اين است:

در بیت المقدس پادشاهی متکبر و هوس باز به نام «هیرودیس» بود، كه از طرف قیصرهای روم در آن جا فرمانروایی می‎ كرد.

برادر این پادشاه، دختری زیبا به نام «هیرودیا» داشت. پس از آن كه برادرش از دنیا رفت، هیرودیس با همسر برادرش ازدواج كرد.

هیرودیس که شاه هوس بازی بود، عاشق هیرودیا دختر زیبای برادرش شد، به طوری كه زیبایی هیرودیا او را در گرو عشق آتشین خود قرار داده بود. به همین دلیل تصمیم گرفت با او كه برادر زاده، و دختر همسرش بود، ازدواج كند.

این خبر به پیامبر خدا، حضرت یحیی(علیه السلام) رسید. آن حضرت با صراحت اعلام كرد كه این ازدواج برخلاف دستورات تورات است و حرام می‎ باشد.

سر و صدای این فتوا در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر(هیرودیا) رسید. او كینه یحیی(ع) را به دل گرفت، چون او را بزرگترین مانع بر سر راه هوسهای خود می‎ دانست و تصمیم گرفت در یك فرصت مناسبی از او انتقام بگیرد.

ارتباط نامشروع هیرودیا با عمویش هیرودیس بیشتر شد، و زیبایی او، شاه هوسران را شیفته‎اش كرد، به طوری كه هیرودیا آن چنان در شاه نفوذ كرد، كه شاه به او گفت: «هر آرزویی داری از من بخواه كه قطعاً انجام خواهد یافت.»

هیرودیا گفت: من هیچ چیز جز سر بریده یحیی(ع) را نمی‎خواهم. زیرا او نام من و تو را بر سر زبانها انداخته و همه مردم را به عیب جویی ما مشغول نموده است.

سرانجام شاه مغرور كه دیوانه هوس و عشق به هیرودیا شده بود، دستور داد یك طشت طلا حاضر نمودند. به مأموران جلادش گفت: بروید و یحیی(ع) را دستگیر كرده و به این جا بیاورید.

مأموران جلاد سراغ او آمدند و او را دستگیر كرده و به مجلس شاه بردند. شاه در همان جا فرمان داد سر از بدن او جدا كردند و سر بریده‎اش را در میان طشت طلا نهادند.

و آن گاه كه هیرودیا تسلیم هوسهای شاه گردید، سر بریده حضرت یحیی(علیه السلام) به سخن آمد و در همان حال نهی از منكر كرد و خطاب به شاه فرمود:

«یا هذا اِتَّقِ اللهِ لا یحِل لكُ هذه»

(ای شخص! از خدا بترس. این زن بر تو حرام است)

به این ترتیب حضرت یحیی(علیه السلام) مظلومانه به شهادت رسید.

اکنون سر مبارک حضرت یحیی(علیه السلام) در داخل شبستان مسجد جامع دمشق قرار گرفته است. در حالی که بدن مبارکش در حوالی دمشق در محلی به نام «زبدانی» در مسجد «دلم» مدفون می باشد.(2)

منابع:

1- بحار، ج 14، ص 180 و 181 - تاریخ انبیاء عماد زاده، ص 716 و 717

2- سیمای زینب کبری: ص ۱۵۰

موضوع قفل شده است