جمع بندی اسارت افراد غیر نظامی در فتوحات صدر اسلام(عصر خلفا)

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اسارت افراد غیر نظامی در فتوحات صدر اسلام(عصر خلفا)

سلام. در عصر خلفا، ایران، سوریه، عراق و مصر، مورد هجوم اعراب قرار گرفته و به دست آنها فتح شدند و در پی این فتوح، افراد زیادی نیز اسیر شدند. زیاد می شنویم که در میان این اسرا افرادی نیز از بین مردان غیرنظامی و زنان و کودکان بودند. آیا چنین امری(اسارت افراد غیر نظامی) به خصوص در ایران، اصالت تاریخی دارد و امر معتبری محسوب می گردد؟

با نام الله


کارشناس بحث: استاد سید محسن

جنگ هاي امروزي و اقتضائات آن با جنگ هاي پيشين تفاوت هاي بسياري دارد؛ شما بايد خود را در ظرف زماني و مكاني آن عصر قرار داده و به قضاوت بنشينيد. نه آنكه با اصول و قوانين جنگ امروزي به قضاوت در باره جنگ هاي آن دوران بنشينيد. اسارت و بردگي و كنيزي از امور طبيعي تمامي جنگ هاي آن دوران بوده. جنگ اقتضائاتي دارد در جنگ هاي حق در برابر باطل طبيعي است كه تعدادي از افراد دشمن كشته و تعدادي اسير گردند و اين امر مورد پذيرش هر دو طرف است. اين احتمال وجود دارد چنين عاقبتي براي مسلمانان هم بوجود آيد؛ مگر در جنگ اعراب با ايران تنها ايرانيان كشته شدند و خوانواده آنان از هم پاشيده شد؟ اين امر نير در لشكر اسلام رخ داده است و تلفات طرفيني بوده و از طرفين متناسب با آداب و رسوم جنگ آن زمان افرادي به بردگي يا كنيزي برده مي شدند.
برای آگاهی بیشتر به کتاب های :
- نگاهی به بردگی ، محمد علی گرامی.
- بردگی در اسلام ،صادق ایرجی. مراجعه نمائید .

سید محسن;459678 نوشت:
جنگ هاي امروزي و اقتضائات آن با جنگ هاي پيشين تفاوت هاي بسياري دارد؛ شما بايد خود را در ظرف زماني و مكاني آن عصر قرار داده و به قضاوت بنشينيد. نه آنكه با اصول و قوانين جنگ امروزي به قضاوت در باره جنگ هاي آن دوران بنشينيد. اسارت و بردگي و كنيزي از امور طبيعي تمامي جنگ هاي آن دوران بوده. جنگ اقتضائاتي دارد در جنگ هاي حق در برابر باطل طبيعي است كه تعدادي از افراد دشمن كشته و تعدادي اسير گردند و اين امر مورد پذيرش هر دو طرف است. اين احتمال وجود دارد چنين عاقبتي براي مسلمانان هم بوجود آيد؛ مگر در جنگ اعراب با ايران تنها ايرانيان كشته شدند و خوانواده آنان از هم پاشيده شد؟ اين امر نير در لشكر اسلام رخ داده است و تلفات طرفيني بوده و از طرفين متناسب با آداب و رسوم جنگ آن زمان افرادي به بردگي يا كنيزي برده مي شدند.
برای آگاهی بیشتر به کتاب های :
- نگاهی به بردگی ، محمد علی گرامی.
- بردگی در اسلام ،صادق ایرجی. مراجعه نمائید .

سلام.

با تشکر از توضیحات شما، حضرتعالی به پرسش بنده پاسخ ندادید. پرسش من این بود: «آیا چنین امری(اسارت افراد غیر نظامی) به خصوص در ایران، اصالت تاریخی دارد و امر معتبری محسوب می گردد؟»

این فرمایش شما نیز که می فرمایید: «جنگ اقتضائاتي دارد در جنگ هاي حق در برابر باطل طبيعي است كه تعدادي از افراد دشمن كشته و تعدادي اسير گردند و اين امر مورد پذيرش هر دو طرف است.» به پرسش بنده ربطی ندارد، زیرا بنده در مورد اسیر (یا کشته شدن) افراد غیرنظامی که تابعیت ایرانی و رومی و غیره داشتند، سؤال کردم و نه افراد دشمن که قاعدتاً باید منظور از افراد دشمن، جنگجویان ایشان باشد.

سلام
در این مورد ابن خلدون گزارشی دارد که زنان و کودکان به اسارت رفتند (تاریخ ابن خلدون ج 1 ص 507) البته باید خاطر نشان کنم که ابن خلدون متعلق به قرن هفتم است و گزارشاتش بدون استناد به ماقبل، قابل بحث و بررسی است.

لابد برای اینکه جلوی این کارهایشان گرفته نشود دختر پیامبر را کشتند و ولایت را غصب نمودند.

محمد بن جریر طبرى در تاریخ خود و ابن اثیر در الکامل فى التاریخ مى‌نویسند:فأتی جرجان فصالحوه على مائتی ألف ثم أتی طمیسة وهی کلها من طبرستان متاخمة جرجان وهی مدینة على ساحل البحر فقاتله أهلها فصلی صلاة الخوف أعلمه حذیفة کیفیتها وهم یقتتلون وضرب سعید یومئذ رجلا بالسیف على حبل عاتقه فخرج السیف من تحت مرفقه وحاصرهم فسألوا الأمان فأعطاهم على أن لا یقتل منهم رجلا واحدا ففتحوا الحصن فقتلوا أجمعین إلا رجلا واحدا ففتحوا الحصن وحوی ما فی الحصن.به گرگان وارد شدند و با گرفتن 200 هزار دینار با آنان مصالحه کردند. سپس به اطراف طمیسه که شهرى در کنار ساحل دریا و بعد از گرگان واقع و جزو مازندران بود، رفتند. با مردم آن‌جا جنگ کردند. نماز خوف که حذیفه که کیفیت خواندن آن را مى‌دانست خوانده شد و با آنان نیز به مقابله برخواستند و سعید با شمشیر بر سر مردم کوبید که از زیر بغل او درآمد و آنان را محاصره کردند. آنان درخواست امان کردند، به آنان این امان داده شد تا کسى از آنان را نکشند و لذا قلعه را باز کردند؛ ولى آنان همه را کشتند به جز یک مرد. سپس در قلعه را گشودند و آن‌چه که در قلعه بود غارت کردند.تاریخ الطبری، ج4، ص269 و 270 ، دارالمعارف مصر و الکامل فی التاریخ، ج3، ص7، دار الکتب العلمیة.

جنگ ذات العیون-سال12 زمان ابوبکر . خالد بن ولید،دست راست ابوبکر،در نبرد فتح الانبار، به تیر اندازان خود دستور داد که چشمان مردم را هدف بگیرند و آنان در آن روز هزار نفر را کور کردند؛ تا حدى که این جنگ به جنگ «ذات العیون» معروف گشت. قَدِمَ خَالِدٌ عَلَى الْمُقَدِّمَةِ، فَأَطَافَ بِالْخَنْدَقِ وَأَنْشَبَ الْقِتَالَ، وَکَانَ قَلِیلَ الصَّبْرِ عَنْهُ إِذَا رَآهُ أَوْ سَمِعَ بِهِ، وَتَقَدَّمَ إِلَى رُمَاتِهِ فَأَوْصَاهُمْ، وَقَالَ: إِنِّی أَرَى أَقْوَامًا لا عِلْمَ لَهُمْ بِالْحَرْبِ، فَارْمُوا عُیُونَهُمْ وَلا تَوَخُّوا غَیْرَهَا، فَرَمَوْا رَشْقًا وَاحِدًا ثُمَّ تَابَعُوا فَفُقِئَ أَلْفُ عَیْنٍ یَوْمَئِذٍ، فَسُمِّیَتْ تِلْکَ الْوَقْعَةُ ذَاتَ الْعُیُونِ، وَتَصَایَحَ الْقَوْمُ: ذَهَبَتْ عُیُونُ أَهْلِ الأَنْبَارِ.خالد، پیشاپیش لشکر آمد و اطراف خندق مى‌چرخید و آتش جنگ را شعله‌ور مى‌کرد، او هر وقت جنگى را مى‌دید و یا مى‌شنید، بسیار کم‌طاقت مى‌شد، پیش تیراندازان رفت و به آن‌ها این چنین سفارش کرد: من مى‌بینم که این مردم جنگیدن نمى‌دانند؛ پس چشمان آن‌ها را هدف تیر قرار دهید و جاى دیگر هدر ندهید؛ سپس خودش یک تیر رها کرد و تیراندازان به دنبال او هزار چشم را در این روز هدف قرار دادند؛ از این رو، این روز به «ذات العیون» نام گرفت، مردم فریاد مى‌زدند که چشمان مردم انبار کور شد .تاریخ الطبری، ج2 ، ص323، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت.

ابن اثیر هم در الکامل فى التاریخ مى‌نویسد:ذِکْرُ فَتْحِ الأنْبَارِ ثُمَّ سَارَ خَالِدٌ على تَعْبِیَتِهِ إلى الأنبار، وأنما سمی الأنبار لأن أهراء الطعام کانت بها أنابیر، وعلى مقدمتِه الأقرع بن حابس. فلما بَلَغَها أطاف بها، وأنْشَبَ القتالَ، وکان قلیلُ الصبرِ عنه وتَقَدَّم إلى رُمَاتِهِ أن یَقْصُدُوا عُیونَهُم فَرَمَوْا رَشْقًا وَاحِدًا ، ثم تابعوا فأصابُوا ألفَ عینٍ، فَسُمِّیَتْ تِلْکَ الْوَقْعَةُ ذَاتَ الْعُیُونِ.وقتى که شهر انبار فتح شد، خالد مأمور سر و سامان دادن به آن شهر شد (این شهر از آن جهت انبار نامیده مى‌شد که محل ذخیره مواد غذائى بود ) . پیشاپیش لشکریان وى شخصى بود به نام اقرع بن جابس که مجرد رسیدن به شهر، اطراف آن را محاصره کرد و آتش جنگ را شعله‌ور ساخت. او مردى کم صبر بود، تیر اندازان را جلوى لشکر گذاشت و دستور داد تا چشم‌هاى مردم را هدف بگیرند و خود او نیز اولین تیر را رها کرد و لشکریان به دنبال او، چشم‌هاى مردم را هدف قرار دادند که به هزار چشم اصابت؛ از این رو، این نبرد «ذات العیون » نام گرفت.الکامل فی التاریخ، ج2، ص245ناشر: دار الکتب العلمیة

به خاطر یک قسم،70 هزار نفر را کشتند و رود خون راه انداختند(سال12 زمان ابوبکر)خالد قسم خورد که اگر به مشرکین دست‌یابد، جوى خون راه بیندازد، به خاطر قسم خالد هفتاد هزار نفر را کشتندواقتتلوا قتالا شدیدا والمشرکون یزیدهم کلبا وثبوتا توقعهم قدوم بهمن جاذویه فصابروا المسلمین فقال خالد اللهم إن هزمتهم فعلی أن لا أستبقی منهم من أقدر علیه حتى أجری من دمائهم نهرهم فانهزمت فارس فنادى منادی خالد الأسراء الأسراء إلا من امتنع فاقتلوه فأقبل بهم المسلمون أسراء ووکل بهم من یضرب أعناقهم یوما ولیلة.فقال له القعقاع وغیره لو قتلت أهل الأرض لم تجر دماؤهم فأرسل علیها الماء تبر یمینک ففعل وسمی نهر الدم ... وبلغ عدد القتلى سبعین ألفا.جنگ شدیدى درگرفت، مشرکین ایستادگى و پایدارى مى‌کردند و منتظر آمدن بهمن جاذویه بودند، مسلمانان نیز مقاومت کردند؛ پس خالد گفت: خدایا اگر آن‌ها را شکست دادم، سوگند یاد مى‌کنم هیچ یک از کسانى را که به آن‌ها دست یافتم باقى نگذارم؛ مگر اینکه رود خون به راه بیندازم .اهالى فارس شکست خوردند، شخصى از مأموران خالد فریاد مى‌زد: اسراء را بگیرید و هرکس مقاومت کرد، بکشید؛ پس مسلمانان آن‌ها را اسیر کردند و افرادى را مأمور کردند که شبانه روز گردن آن‌ها را بزنند.قعقاع و دیگران به خالد گفتند: اگر تمام مردم روى زمین را نیز بکشى، جوى خون راه نخواهد افتاد، آب را بر خون‌ها جارى کنید، تا از دست سوگندى که یاد کرده‌اید، آزاد شوید؛خالد همین کار را کرد و نام آن رود را «رود خون» گذاشت. در این روز تعداد کشته شدگان به هفتاد هزار نفر مى‌رسید. الکامل فی.التاریخ، ج2 ، ص242، دار الکتب العلمیة تاریخ الطبری، ج2 ، ص313، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت؛ نهایة الأرب فی فنون الأدب، ج19 ، ص68،دار الکتب العلمیة - بیروت.البدایة والنهایة، ج6 ، ص346، مکتبة المعارف.مقدمة ابن خلدون، ج2 ، ص509، ناشر: دار القلم


کتب قتیبة إلى نیسابور وغیرها من البلاد لیقدم علیه الجنود فقدموا قبل أوانهم نحو الطالقان وکان ملکها قد خلع وطابق نیزک على الخلع فأتاه قتیبة فأوقع باهل الطالقان فقتل من أهلها مقتلة عظیمة وصلب منهم سماطین أربعة فراسخ فی نظام واحد.الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر ، ج 4 ، ص 545 .قتیبه از فرماندهان نظامی به نیشابور و شهر‌های دیگر نامه نوشت که به لشکر او بپیوندند و آنان قبل از رسیدن او به طالقان به او پیوستند . نیزک ( یک زا غلام‌های حاکم طالقان ) اقدام به خلع قدرت حاکم کرده بود . وقتی که قتیبه به آن‌جا رسید با مردم درگیر شد و حمام خون به راه انداخت و انبوهی از مردم را به قتل رساند و صفی از مردم را به طول چهار فرسخ به دار آویخت .

حالا خودتان ماشین حساب به دست بگیرید و حساب کنید که چند نفر در این روز کشته شده است ؟هر فرسخی تقریبا 6 کیلومتر ، هر کیلومتری ، هزار متر . اگر در هر متر دو نفر ایستاده باشند ، چند نفر کشته شده است ؟

:Gig::Gig:





با سلام
با تشکر از عزیزانی که در این بحث شرکت کرده اند.
نکته قابل توجهی که باید به آن اشاره کرد این است که در تمامی جنگها به این نحوه عمل می شد که در جنگهای ایران و روم وقتی ایران قسمتی از مناطق روم نشین را می گرفت چه می کرد؟ زن و بچه و مرد و همه را جمع می کردند و با خود به عنوان اسیر می آوردند. همانگونکه رومی ها نیز چنین بودند. آنها وقتی جایی را می گرفتند تا انجا که می توانستد می کشتند و اسیر می کردند و اسرا را با خود می بردند و شهر را آتش می زدند. همانطور که می دانید ایران نیز چنین می کرد. وقتی به حملات ایران به قبایل عربی نگاه می کنید می بینید که ایشان زن و دختر اعراب را با خود می بردند. لذا داستان زنده به گورد کردن دختران عرب هم به حمله ایران به قبایل عرب بر می گردد. در حمله ایران به قبیله ای از اعراب دختران قبیله را بردند. بعدا که بزرگان قبیله آمدند تا مالی بدهند و دخترانشان را ببرند دختران عربی که ازدواج کرده بودند حاضر نشدند برگردند که در نتیجه آنها قسم خوردند اگر از این به بعد دختر دار شوند دختر را زنده به گور کنند تا این ننگ دیگر تکرار نشود. پس قتل و غارت از خصیصه جنگهای آن دوره است. از سوی دیگر این اعراب نماینده تفکر رسول الله(صلی الله علیه و آله) نبودند و فرمان جهاد را کسی به ایشان میداد که از سوی رسول الله(صلی الله علیه وآله) انتخاب نشده بود و حکومتش تایید الهی را نداشت. و کارهای او ربطی به اسلام و مسلمانی نداردو همانگونه وقتی خالد بن ولید در دوره رسول الله(صلی الله علیه و آله) به قبیله ای حمله کرد و به ناحق انان را کشت پیامبر از کار او به خدا پناه برد و فرمود که حضرت علی(علیه السلام) برود و خسارت مردم را بدهد. حضرت هم رفت و همه خسارتشان را از جیب بیت المال پرداخت کرد و یا همین شخص به دختر رسول خدا رحم نکرده و هیزم و آتش بر درب خانه فاطمه (سلام الله علیها) انداخته و هتک حرمت میکند چنین شخصی در جنگ به زنان و کودکان رحم خواهد کرد؟ پس رفتار عده ا ی از مسلمانان با این گرایش فکری و خشونت خاص اصلا ربطی به پیامبر ندارد و هیچ مناسبتی با اسلام راستین ندارد.

سید محسن;459873 نوشت:
سلام
در این مورد ابن خلدون گزارشی دارد که زنان و کودکان به اسارت رفتند (تاریخ ابن خلدون ج 1 ص 507) البته باید خاطر نشان کنم که ابن خلدون متعلق به قرن هفتم است و گزارشاتش بدون استناد به ماقبل، قابل بحث و بررسی است.

با سلام.

بنده هم می دانم که در طبری و ابن خلدون و غیره، اشاراتی بدین امر شده است. پرسش من بر سر این است که آیا روایت معتبری در دست هست که این امر را تأیید کند؟ بحث من بر سر اعتبار است و نه وجود روایت. آیا روایت صحیحی در این مورد داریم؟ اگر آری، آیا به حد تواتر می رسد؟

با سلام
در روایات اهل بیت به اسارت زنان و کودکان اشاره نشده است اما در مورد شهربانو که مادر امام سجاد(علیه السلام) است برخی معتقدند از اسرای ایرانی و دختر یزدگرد سوم بوده است که البته این موضوع هم اختلافی است و برخی آن را قبول ندارند.

سید محسن;461056 نوشت:
با سلام
در روایات اهل بیت به اسارت زنان و کودکان اشاره نشده است اما در مورد شهربانو که مادر امام سجاد(علیه السلام) است برخی معتقدند از اسرای ایرانی و دختر یزدگرد سوم بوده است که البته این موضوع هم اختلافی است و برخی آن را قبول ندارند.

من روایات اهل بیت را عرض نکردم. من روایات تاریخی را عرض می کنم. آیا هیچگونه حدیث صحیح السندی هست که اینرا ثابت کند؟ آیا می توانیم با یقین بگوییم این امر رخ داده است؟

با سلام
در مورد گزارشات تاریخی به ابن خلدون اشاره شد

سید محسن;472573 نوشت:
با سلام
در مورد گزارشات تاریخی به ابن خلدون اشاره شد

با سلام. من در مورد وجود گزارش صحبت نمی کنم. در مورد صحت سند گزارش سؤال کردم. از ابتدا هم سؤالم در مورد همین بود.

با سلام
بله صحت دارد

سید محسن;473355 نوشت:
با سلام
بله صحت دارد

با سلام. گرامی منظور بنده "صحیح السند بودن" است، آیا تا به حال صحیح السند بودن این روایتها بررسی شده است؟ اگر موردی هست که صحت سندش اثبات شده است، بفرمایید.

با سلام
در مورد صحیح السند بودن این گزارشات اطلاعی ندارم و فکر کنم به بخش رجال و احادیث مربوط شود

پرسش:
آیا اسارت افراد غیر نظامی به‌ خصوص در ایران، اصالت تاریخی دارد و امر معتبری محسوب می‌گردد.؟

پاسخ:
جنگ‌های امروزی و اقتضائات آن با جنگ‌های پيشين تفاوت‌های بسياری دارد؛ بايد خود را در ظرف زماني و مكاني آن عصر قرار داده و به قضاوت بنشینیم. نه آن كه با اصول و قوانين جنگ امروزي آن را بسنجیم. اسارت و بردگی و كنيزی از امور طبيعی تمامی جنگ‌های آن دوران بوده است. در جنگ ها طبيعي است كه تعدادی از افراد كشته و تعدادی اسير گردند و اين امر مورد پذیرش هر دو طرف است. جای این سوال باقی است مگر در جنگ اعراب با ايران تنها ايرانيان كشته شدند و خانواده آنان از هم‌ پاشیده شد.؟ اين امر نیز در لشكر اسلام رخ‌ داده است و تلفات طرفينی بوده و از طرفين متناسب با آداب ‌و رسوم جنگ آن زمان، افرادی کشته یا اسیر می­شدند. برای آگاهی بیشتر می­توانید به کتاب‌های نگاهی به بردگی، محمدعلی گرامی. بردگی در اسلام، صادق ایرجی؛ مراجعه نمایید.

اما نکته قابل توجه این که برخی تصور می کنند اسارت زنان و کودکان فقط مخصوص حمله اعراب به ایران بوده است در حالی که طبق گزارشات تاریخی در حملات ایرانیان به اعراب قبل از اسلام می بینید که ایشان زن و دختر اعراب را با خود می بردند. لذا داستان زنده به گور کردن دختران عرب هم به حمله ایران به قبایل عرب بر می گردد. در حمله ایران به قبیله ای از اعراب دختران قبیله را بردند. بعدا که بزرگان قبیله آمدند تا مالی بدهند و دخترانشان را ببرند دختران عربی که ازدواج کرده بودند حاضر نشدند برگردند که در نتیجه آن ها قسم خوردند اگر از این به بعد دختر دار شوند دختر را زنده به گور کنند تا این ننگ دیگر تکرار نشود. این عملکرد در جنگ های بین روم و ایران هم رخ می داد هم رومیان زن و فرزند ایرانیان را به اسارت می بردند و هم ایرانیان زن و فرزند رومیان را . پس قتل و غارت و اسارت از خصیصه های جنگ ها در آن دوران است. اگر چه ابن خلدون طی گزارشی به اسارت زنان و کودکان در حمله اعراب به ایران اشاره می کند(1)اما باید خاطر نشان کرد که ابن خلدون متعلق به قرن هفتم است و گزارش‌هایش بدون استناد به ماقبل، قابل‌ بحث و بررسی است.

از سوی دیگر این اعراب نماینده تفکر رسول الله (صلی الله علیه و آله) نبودند و فرمان جهاد را کسی به ایشان می داد که از سوی رسول الله (صلی الله علیه و آله) انتخاب نشده بود و حکومتش تایید الهی را نداشت. از این رو وقتی خالد بن ولید در دوره رسول الله (صلی الله علیه و آله) به قبیله ای حمله کرد و به ناحق آنان را کشت، پیامبر از کار او به خدا پناه برد و از او بیزاری جست و حضرت علی (علیه اسلام) را برای پرداخت خسارت آنان به سوی این قبیله اعزام نمود و یا همین شخص به دختر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) رحم نکرده و هیزم و آتش بر درب خانه فاطمه (سلام الله علیها) انداخته و هتک حرمت می کند چنین شخصی در جنگ به زنان و کودکان رحم خواهد کرد.؟ پس رفتار عده ا ی از مسلمانان با این گرایش فکری و خشونت خاص اصلا ربطی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) ندارد و هیچ مناسبتی با اسلام راستین ندارد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) تاریخ ابن خلدون، ترجمه، ج 1، ص 507؛ موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اول، سال 1363 شمسی.

موضوع قفل شده است