واگذار كردن ظالم به خدا

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
واگذار كردن ظالم به خدا

با سلام و تشكر فراوان بابت پاسخ هاي كاملي كه تا الان به سوالات من داده ايد من ميخواستم بدونم اگر شخصي به فردي ضربه روحي و جسمي بزند و مدتها او را از لحاظ روحي و در زمينه زندگي به هم بريزد و اين فرد نتواند حق خود را بگيرد و به زبان عاميانه زورش به او نرسد و بگوييد من او رابه خدا سپردم آيا خدا در اين دنيا حق او را از آن شخص ميگيرد و آن شخص چگونه مورد بازخواست قرار ميگيرد حتي اگر فردي كه مورد ظلم قرار گرفته براي آرامش خودش بگويد من از او گذشتم و به خدا واگذار كردم خدا هم از او ميگذرد يا نه به همان ميزان دچار عذاب در دنيا ميشود

نازنين;13648 نوشت:
اگر شخصي به فردي ضربه روحي و جسمي بزند و مدتها او را از لحاظ روحي و در زمينه زندگي به هم بريزد و اين فرد نتواند حق خود را بگيرد و به زبان عاميانه زورش به او نرسد و بگوييد من او رابه خدا سپردم آيا خدا در اين دنيا حق او را از آن شخص ميگيرد و آن شخص چگونه مورد بازخواست قرار ميگيرد

با سلام

خداوند عادل است وهركس در اين دنيا به حق خود نرسد در آخرت خواهد رسيد و خداوند حق هركس را خواهد ستاند واصلا فلسفه روز جزا و قيامت همين است

اين كه در اين دنيا باشد يا اخرت به خداوند بستگي دارد و البته هرچند مكافات عمل هم است و هر كس عملي را مرتكب شود جزايش را خواهد ديد ولي به طور حتم نمي شود كفت كه حتما در اين دنيا خواهد بود.

ولي اين را با اعتقاد تمام مي گوييم كه خداوند حامي مظلومين است و حق هركس را خواهد كرفت

در مورد چگونگي باز خواست هم باز به خدا برميگردد كه چه سزايي را براي چه گناهي در نظر كرفته است.

نازنين;13648 نوشت:
حتي اگر فردي كه مورد ظلم قرار گرفته براي آرامش خودش بگويد من از او گذشتم و به خدا واگذار كردم خدا هم از او ميگذرد يا نه به همان ميزان دچار عذاب در دنيا ميشود

اگرمنظورتان از واكذار كردن به خدا اين است كه از حق خود كذشتيد و از حق الناس كذشتيد و او را حلال كرديد اين ديكر عقابي به خاطر ظلم به شما نخواهد ديد زيرا حق الناس بود شما هم از حق خود كذشتيد.

ولي نه ! از اين بابت است كه نمي توانيد با او مقابله كنيد و توانش را نداريد و او را به خدا و اگذار كرديد.
بله در بالا كذشت كه خداوند ياور تمام مظلومان است وظالمين دير يا زود در اين دنيا يا درآخرت به سزاي اعمال خويش خواهند رسيد.

بخشش یکی از بهترین راههاست برای اینکه به آرامش برسیم، چرا که با نبخشیدن و کینه به دل گرفتن تصویر کسی که به نوعی به ما ظلم کرده هر لحظه جلوی چشمهامون میاد و آرامش را از ما می گیره.

حتي اگه اون فرد بدترين ضربه هاي روحي و آبروي رو به ما زده باشه بازم بايد گذشت آدم ميتونه در اين موارد خودش بگذره و جزاي اعمال اون فرد رو به خدا بسپاره اينجوري خود فردم به آرامش ميرسه و خدا هم جواب فرد ظالم رو ميده

نازنين;13868 نوشت:
حتي اگه اون فرد بدترين ضربه هاي روحي و آبروي رو به ما زده باشه بازم بايد گذشت آدم ميتونه در اين موارد خودش بگذره و جزاي اعمال اون فرد رو به خدا بسپاره اينجوري خود فردم به آرامش ميرسه و خدا هم جواب فرد ظالم رو ميده

ولی یه نکته هم فراموش نکنیم خداوند کسی ر و که بذاره بهش ظلم بشه ر وهم اصلا دوست نداره باید جلوی ظالم ایستاد و مدر جهت احقاق حق تلاش کرد بعد اگر موفق نشدیم آن وقت واگذار به خدا کنیم

اگر حکایت ادمایی را که به شیخ رجبعلی خیاط مراجعه میکردند را مطالعه کنید میبینید که چطور بعضی از کارهای ناصواب باعث به وجود امدن چه مشکلاتی در همین دنیا برای فرد مفروض میشود

من كه متوجه نشدم بعضي وقتها از عهده ما انسانها خارجه كه بتونيم از حق خودمون دفاع كنيم يا حق خودمون رو از كسي بگيريم يا هرچه بيشتر تلاش كنيم به خودمون بيشتر ضربه وارد ميشه آيا در چنين شرايطي نبايد از خدا كمك گرفت و از او بخواهيم داد ما را بگيرد

من نميدونم حكايت كساني كه به شيخ رجبعلي خياط مراجعه ميكردن ميشه برام بگيد ممنون ميشم

نازنين;13888 نوشت:
من كه متوجه نشدم بعضي وقتها از عهده ما انسانها خارجه كه بتونيم از حق خودمون دفاع كنيم يا حق خودمون رو از كسي بگيريم يا هرچه بيشتر تلاش كنيم به خودمون بيشتر ضربه وارد ميشه آيا در چنين شرايطي نبايد از خدا كمك گرفت و از او بخواهيم داد ما را بگيرد

اگر خارجه که هیچ ولی تا جائی که امکان نداره انسان باید با ظالم مبارزه کند و مورد ظلم قرار نگیرد اگر نتوانست واگذار به پروردگار قادر نماید که یقینا حق را ادا میکند

گمنام;13892 نوشت:
اگر خارجه که هیچ ولی تا جائی که امکان نداره انسان باید با ظالم مبارزه کند و مورد ظلم قرار نگیرد اگر نتوانست واگذار به پروردگار قادر نماید که یقینا حق را ادا میکند

طبق گفته گمنام گرامی ما باید تلاشمون رو برای گرفتن حق انجام بدیم ولی اگر نتوانستیم ، خب خدا روز جزا و کیفر و پاداش رو برای همین چیزها قرار داده است ، اگر همه می تونستن از حق خودشون دفاع کنن که روز جزا به چه دردی می خورد.

نازنين;13888 نوشت:
من كه متوجه نشدم بعضي وقتها از عهده ما انسانها خارجه كه بتونيم از حق خودمون دفاع كنيم يا حق خودمون رو از كسي بگيريم يا هرچه بيشتر تلاش كنيم به خودمون بيشتر ضربه وارد ميشه آيا در چنين شرايطي نبايد از خدا كمك گرفت و از او بخواهيم داد ما را بگيرد

با سلام

گذشت و بخشش معمولاً در جائی مطرح می شود که کسی آگاهانه و یا از سر ناآگاهی به حقوق ما تعدی کرده و علاوه بر آسیب مادی، آسیب معنوی نیز وارد ساخته و اینک از کردار و رفتار خود پشیمان است.

که به دو صورت متصور است:
1. از کردار خود واقعاً پشیمان است، آسیب های مادی را تمام و کمال جبران کرده اما در جبران آسیب های معنوی (روحی و روانی) ناتوان است.
2. از کردار خود واقعاً پشیمان است، بدلیل وضعیتی که دارد از عهدۀ جبران آسیب های مادی و معنوی بر نمی آید.

اگر انسان بخواهد به آرامش کامل روحی و روانی، اجر و ثواب اخروی و کسب مراتب و درجات معنوی برسد، بهتر است که از صمیم قلب، طرف خویش را بخشیده و از وی بگذرد.

نه اینکه آنگونه که دوست عزیزمان گفتند از شخصی که تعدی کرده و اکنون پشیمان است، هم بگذرد و هم نگذرد و امرش را به خدا واگذار کند. به عبارتی اجتماع این دو ضد در ظرف وجودی و قلب آدمی چگونه ممکن است؟

اما کسی که ظلم و تعدی کرده و نه تنها پشیمان نیست که هنوز هم بر گناه خویش مُصِرّ و جسور و بلکه مفتخر و رضامند است را چگونه می توان بخشید؟

اصولاً روح بخشش و گذشت رابطه عمیقی با روح پشیمانی و ندامت و طلب بخشش دارد، در چنین حالتی که قلب فرد ظالم و ستم پیشه، عاری از روح پشیمانی و ندامت است، بخشش قلبی از سوی شخص مورد ظلم واقع شده بالکل منتفی و غیر ممکن است.

در این شرایط بهترین نسخه برای رسیدن به آرامش: 1. یا تلاش برای استرداد حق از دست رفته از طریق محاکم قضائی و ... است 2. و یا در صورت نتیجه بخش نبودن راه اول و احتمال خطر و مفسدۀ بیشتر، واگذار کردن امر ظالم به خدای قادر و قاهر متعال می باشد.

که در هر دو صورت آرامش نسبی و روحی و روانی عاید فرد خواهد شد.

موفق باشید ...:roz:

از دوست عزيزم خواهش ميكنم حكايت كساني رو كه به شيخ رجبعلي خياط مراجعه ميكردن رو برام بنويسه

امام صادق (ع ) : هيچ رگى (بر اثر تب و بيمارى ) نزند و هيچ پايى به سنگ نخورد و هيچ سردرد يا مرضى رخ ندهد , مگر در اثر گناه اين فرموده خداى عزوجل در كتاب اوست كه : ((اگرشما را مـصـيـبـتـى رسـد بـه خـاطر كارهايى است كه مى كنيد و خدا بسيارى را مى بخشد)) گناهانى كه خداوند مى بخشد بيشتر از گناهانى است كه از آنها باز خواست مى كند.
منبع http://www.eteghadat.com/forum/forum-f27/topic-t5957.html
-------------
نارضايتی خواهر
يكی از فرزندان شيخ نقل میكند: مهندسی بود بساز و بفروش، يكصد دستگاه ساختمان ساخته بود، ولی به دليل بدهكاری زياد، شرايط اقتصادی بدی داشت، حكم جلبش را گرفته بودند. به منزل پدرم آمد و گفت نمی‌توانم به خانه‌ام بروم، خود را پنهان می‌كنم تا كسی مرا نبيند.
شيخ با يك توجه فرمود:

« برو خواهرت را راضی كن »!
مهندس گفت: خواهرم راضی است،
شيخ فرمود: « نه! »
مهندسی تأملی كرد و گفت: بله وقتی پدرم از دنيا رفت ارثيه‌ای به ما رسيد، هزار و پانصد تومان سهم او می‌شد، يادم آمد كه نداده‌ام. رفت و برگشت و گفت: پنج هزار تومان دادم به خواهرم و رضايتش را گرفتم.
پدرم سكوت كرد و پس از توجهی فرمود:

« می‌گويد: هنوز راضی نشده ... خواهرت خانه دارد؟ »
مهندس گفت: نه، اجاره نشين است.
فرمود:

« برو يكی از بهترين خانه‌هايی را كه ساخته‌ای را به نامش كن و به او بده بعد بيا ببينم چكار می‌شود كرد. »
مهندس گفت: جناب شيخ ما دو شريك هستيم چگونه می‌توانم؟
شيخ فرمود:

« بيش از اين عقلم نمی رسد، چون اين بنده خدا هنوز راضی نشده است. »

بالاخره آن شخص رفت و يكی از آن خانه‌ها را به نام خواهرش كرد و اثاثيه او را در آن خانه گذاشت و برگشت.

شيخ فرمود: « حالا درست شد. »
فردای همان روز سه تا از آن خانه‌ها را فروخت و از گرفتاری نجات پيدا كرد.

میتوانید حکایت های بیشتری در اینجا مطالعه کنید http://www.erfaneshams.com/Far/nekoogoyan.htm

نازنین;13888 نوشت:
من كه متوجه نشدم بعضي وقتها از عهده ما انسانها خارجه كه بتونيم از حق خودمون دفاع كنيم يا حق خودمون رو از كسي بگيريم يا هرچه بيشتر تلاش كنيم به خودمون بيشتر ضربه وارد ميشه آيا در چنين شرايطي نبايد از خدا كمك گرفت و از او بخواهيم داد ما را بگيرد

من هم یک زمانی اینجور مسائل برام خیلی مهم بود.منظورم حق ونا حق و.....
اما اینقدر مطالعه کردم که فهمیدم کسی که خیلی به این مسئله اهمیت می ده یک جورایی ناتوانه! البته منظورم شما نبودیدا.جسارت نشه. اما هر قدر آدم ازنظر روحی قوی بشه اینجور مسائل براش کم اهمیت تر می شه. شایدم شما زیادی دارید سخت می گیرید و همه مسائل حداقل اینایی که روزمره ماها باهاش سروکار داریم اونقدرها هم قضیه (ظالم ومظلوم و....) نیست.
درسته که اسلام به ایستادگی در مقابل ظالم اهمیت می ده اما
همانقدرم یا شاید حتی بیشتر به مدارا با مومنین وبخشش توصیه کرده.حساب مظالم اجتماعی وسیاسی از روابط ساده اجتماعی جداست.

اگر همه اش سرگرم (حق وحقوق ) خودت باشی دیگر وقت نداری دیگران را دوست بداری !
یک نویسنده غربی

جوادی;180248 نوشت:
من هم یک زمانی اینجور مسائل برام خیلی مهم بود.منظورم حق ونا حق و..... اما اینقدر مطالعه کردم که فهمیدم کسی که خیلی به این مسئله اهمیت می ده یک جورایی ناتوانه!

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

البته اگر نتوانیم بین حق وناحق تمییز بدهیم بله مرتبا" درگیر و گرفتار وعصبی خواهیم بود چون اکثرا" خود خواهی را با حق داشتن اشتباه میگیریم . اما اگر کسی به مرحله ای رسیده باشد که تا حدودی حق را از ناحق تشخیص بتواند بدهد یا اگر با کسی که تجربه ی این موارد را دارد مشورت کنیم گرفتن حق واجب است وگر نه حسین (ع) وحسن (ع) علی (ع) و..... شهید نمی شدند . تا الگوی ما باشند .

حق یارتان :Sham:

طه;181362 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

البته اگر نتوانیم بین حق وناحق تمییز بدهیم بله مرتبا" درگیر و گرفتار وعصبی خواهیم بود چون اکثرا" خود خواهی را با حق داشتن اشتباه میگیریم . اما اگر کسی به مرحله ای رسیده باشد که تا حدودی حق را از ناحق تشخیص بتواند بدهد یا اگر با کسی که تجربه ی این موارد را دارد مشورت کنیم گرفتن حق واجب است وگر نه حسین (ع) وحسن (ع) علی (ع) و..... شهید نمی شدند . تا الگوی ما باشند .

حق یارتان :sham:


کدام حق را باید گرفت؟ برای کدام حقوق باید تلاش کنیم ؟
کدام حقوق ارزش غضبناک شدن را دارد؟
امامان ما برای کدام وچه نوعی از حقوق به پا می خواستند؟

به نظر خودم وفکر می کنم حتی علمای دینی هم این سوال سوال سختی است.(حتی آیت الله مصباح یزدی می فرمودند سوال سختی است)
اما من به شخصه معتقدم یک نسخه واحد نمی شود برای همه (حقها) پیچید!
بستگی به طرف مقابل دارد.موضع مومن نسبت به مومن باید موضع رافت ورحمت باشد.این دستور قرآن ودین ماست.ما مسلمانها بین خودمان باید اصلمان بر گذشت باشد.
حالا یک جایی به خاطر تربیت و اصلاح خود طرف تشخیص می دهیم که باید تنبیه شود یک جایی تشخیص می دهیم که اگر گذشت کنیم رویش اثر مثبت دارد.
اگر مسول دولتی است که به نظر من باید راه سختگیرانه در پیش گرفت چون حق یک جامعه شوخی نیست. یا کسی عادتش کلاهبرداری شده وخیلی با اعتماد به نفس اینکارها را می کند که گذشت جایز نیست(از باب شکایت و قانون و ...)
اما مثلا در مورد همسایه یا شهروندان یا فامیل ودوست و.... تا جایی که می شود باید هم تذکر داد وهم گذشت کرد.یا مثلا در مورد کارمندان ادرات درست است که اگر بد رفتاری کنند گناه است اما خوب باید خستگی ومشکلات کاری آنها را هم در نظر گرفت.بسا رفتار خوب ما رویشان اثر مثبت بگذارد.خلاصه اینکه هر حقی گرفتنی نیست.کمی با مسلمانان مهربانتر باشیم سودش به خودمان میرسد.
اصلا کلمه بزرگوار یعنی بخشش از روی قدرت نه از روی ضعف.یعنی در عین اینکه می توانیم خشن باشیم رافت ورحمت داشته باشیم و در عین حال امر به معروف ونهی از منکر هم بکنیم.
نمی دانم واقعا دین عزیزمان نکته ای را در زندگی فروگذار کرده؟

براي من واگذار كردن يه ظالم به خدا خيلي سخته، اصلا نمي تونم بفهمش، يا مي گذرم يا خودم جوابش رو مي دم، باور كنيد هر بار خواستم كسي رو كه به من ظلم كرده واگذارش كنم به خدا بدتر خودم عذاب وجدان گرفتم و ياد روزي افتادم كه نيازمند بخشش خدام، نمي دونم اين اصل توي زندگيم درسته يا نه، اما هميشه يا گذشت كردم يا تلافي كردم ، البته تعداد گذشتهام بيشتره، مي گذرم تا خدا هم از من بگذره و راحت تر حساب كنه. اينجوري حال خودمم بهتره. من هم با نظر اقاي جوادي موافقم ، ظلم به نظرم اين اشتباه هاي سهوي كه توي روابط اجتماعي ايجاد مي شه نيست و منظور من هم اين ها نبود.

موضوع قفل شده است