جمع بندی بررسی حدیث 1 جلسه 66 امالی شیخ صدوق ره

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی حدیث 1 جلسه 66 امالی شیخ صدوق ره

سلام این روایت به این آدرس حدیثی نقلل میکند از امام صادق علیه السلام که از رسول الله ص نقل می فرمایند درین حدیث طولانی که ایشان از چه چیزهایی نهی میکردند.

سوال من اینجاست: سند روایت چقدر قطعیت دارد؟

و اینکه دو قسمت این روایت رو خواستم با توجه به متن عربی ترجمه و تفسیر فرمایید:

1. نهی از قسم خوردن به غیر خدا.
2. لعنت بر مردی که رو به قبله جماع کند.

با نام الله


کارشناس بحث: استاد محسن

ابتدا در باره اصل متن منسوب به معصوم (سلام الله علیه)می توان گفت:
این روایت در کتاب های دیگر روایی از جمله کتاب دیگر شیخ صدوق به نام من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق جلد چهارم صفحه چهارم نیز ذکر شده است. بنابر این،متن مذکور از نظر اعتبار و حجیت،متنی صحیح و قطعی الصدور از جانب معصوم (سلام الله علیه) نیست.علاوه جزء روایات ضعیف محسوب می شود. با این حال چون نوع سفارش هایی که در این روایت طولانی به آن تاکید شده است در توصیه های اعتقادی،احکامی و اخلاقی اسلام که ریشه در بیان اولیاء الهی دارد به چشم می خورد.پس می تواند بنا براحتمال در کانون توجه قرار گیرد. البته گاهی ضعف در یک روایت به معنای سستی متن نیست تا از قابلیت اعتناء بیفتد. به همین دلیل می توان آن را بنابر احتمال به قول معصوم (سلام الله علیه) منسوب نموده به آن عمل کرد.
در این متن بلند،رسول خدا (صلوات الله علیه) به مولای متقیان (سلام الله علیه) سفارش هایی داشتند که جنبه پرهیزی داشت که مطابق با خواسته پرسشگر، به دو جمله آن اشاره و ترجمه و تفسیر می شود.
1.نهی از مجامعت با همسر در حالی که رو به قبله باشند.
"وَ نَهَى أَنْ يُجَامِعَ الرَّجُلُ أَهْلَهُ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ"

حضرت نهی کردند از این که مردی با همسرش رو به قبله هم بستر شود.

باید بدانیم این نهی از نظر فقهی- که می توان منابع آن را از گروه فقه منابع طلب کرد- در زمره نهی های مکروه است.یعنی اگر بر خلاف آن رفتار شود، مواخذه ندارد.ولی به هر حال اصرار بر انجام عمل مکروه، یا بی اعتقادی به آن،امر خوشایندی نیست و می تواند خصوصا در تکرار اثر سویی در طول زندگی انسان بگذارد.در این نهی هم خوابی با همسر در جهت قبله امری مذموم بر شمرده شده است زیرا قبله جهتی مقدس است. به گونه ای که نماز برخلاف آن جهت باطل است. یا خوابیدن به طرف قبله مستحب است.بالاتر این که حتی از نظر فقهی حرام است سنگ دستشویی به طرف قبله نصب شود.هم بستر شدن نیز رو به قبله مکروه است.شایسته نیست انسان در آن حالت خاص رو به قبله باشد و اگر از روی عمد بر چنین کاری اصرار شود جز بی احترامی معنایی دیگر ندارد.

2.نهی از قسم خوردن به غیر خدا

َ'"نَهَى أَنْ يَحْلِفَ الرَّجُلُ بِغَيْرِ اللَّهِ وَ قَالَ مَنْ حَلَفَ بِغَيْرِ اللَّهِ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْ‏ءٍ"

رسول خدا (صلوات الله علیه) از قسم به غیر خدا پرهیز دادند و فرمودند اگر کسی به غیر خدا قسم بخورد چیزی بر او نیست
این که درروایات متعدد از قسم خوردن به غیر خدای متعال نهی شده است به این دلیل می باشد که برای کسی جز خدا مرتبت و مقامی قایل نشویم. واسطه قسم شدن موجودی غیر از خدای متعال به این معنا است که انسان برای آن موجود شان و جایگاهی در نظر گرفته که او را در قسم همراه می کند. در حالی که تنها موجود دارای شان و عظمت، خدای متعال است.شمرده شدن مقام و منزلت برای غیر خدا، یعنی شریک خدا قرار دادن که معنایی جز شرک ندارد.پس؛ از این جهت قسم به غیر خدا نهی شده است.
در نتیجه باید به خاطر بسپاریم تا حد ممکن از هر گونه قسم خوردن پرهیز کنیم.
استشهاد به تفسیر:
در یکی از تفاسیر در باره قسم خوردن به غیر خدا که در بیان معصوم (سلام الله علیه) نوعی شرک به حساب آمده، نوشته شده است.
راوی نقل کرد ازامام باقر (سلام الله علیه) پرسيدم تفسیر شما در باره آيه" وَمايُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم ْبِاللَّهِ إِلَّا وَهُم ْمُشْرِكُونَ"؟(1) چسیت؟
امام پاسخ دادند:
يكی ازمثال هاى این شرك اين است كه كسی بگويد: نه به جان تو( نه به جان تو در آن زمان و حتی این زمان یک نوع قسم متداول بوده و هست)
مقصود آن حضرت اين است اگر كسی به غيرخدا قسم بخورد،چون غيرخدا رابه نحوى تعظيم كرده كه ذاتا لايق ومستحق آن نيست.(2) (پس دچار شرک شده است)
جمله پایانی این است بعضی از نهی هایی که معصومین (سلام الله علیه)م اجمعین درروایات بیان فرمودند، جنبه کراهی دارد. یا که بعضی از این سفارش ها در موقعیت های خاص زمانی یا مکانی و یا شخصی بیان شده که نیاز به توضیح کارشناسی دارد. با این حال انسان نباید بر انجام هیچ مکروهی اصرار کند که هر مکروهی خواه نا خواه اثر منفی خود را خواهد گذاشت.

پی نوشت ها:
1. سوره یوسف آیه 106
2.علامه طباطبایی سید محمد حسین،تفسیر المیزان،ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال1374 خورشیدی،چاپ پنجم،جلد یازدهم،صفحه 383

موضوع قفل شده است