اولین شهید فتنه88

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اولین شهید فتنه88


شهید حسین غلام کبیری کسی که لقب اولین شهید فتنه را با خود دارد متولد سال 1370 در شهر ری تهران و از بسیجیان فعال با کد بسیجی 35501159 میباشد ، حسین غلام کبیری مانند دیگر شهدا و کشته شدگان فتنه88 گمنام نیست و در محیط های سایبری و فضای وبلاگ نویسی جمهوری اسلامی نام او بیشتر از دیگر شهدا و کشته شدگان فتنه88 به چشم میخورد اما همین بازتاب ها نیز در شان و منزلت این شهید بزرگوار نیست.
از حسین غلام کبیری با عنوان فردی بااخلاق و باایمان یاد می شود و این را همسایگان و دوستان حسین نیز تایید می کنند که این در مستند " خیابان شهادت " به کارگردانی سید محسن اسلامزاده و محصول گروه مستند سازی دیده بان که به بررسی زندگی شهید حسین غلام کبیری می پردازد به وضوح دیده می شود ، پدر حسین غلام کبیری درباره ویژگی های او اینگونه میگوید : حسین خیلی مهربان بود ، خیلی بچهی ساده ، با ایمان و خوبی بود . صبحها میرفت مدرسه تا ساعت جهار و ساعت چهار هم میرفت پایگاه تا ساعت ده و یازده شب؛ وقتی میآمد میگفتیم مگر تو درس و مشق نداری؟ میگفت خب مدرسه میروم پایگاه هم میروم، فرقی ندارد با هم. خلاصه حسین در این کارها خیلی فعال بود .
شوق برای شهادت در حسین غلام کبیری موج می زد و پدر شهید غلام کبیری این گونه از شوق حسین برای شهادت میگفت که : او علاقه زیادی به فیلم های دفاع مقدس داشت و هرگاه این فیلم ها پخش می شد او می نشت و آنها را تماشا می کرد حسین می گفت که من در اولین جنگ شهید می شوم.... حسین همیشه یک روز قبل از شهادت هر یک از امامان پیراهن مشکی می پوشید و گاهی از اوقات در خیابان راه می رفت و "حسین حسین" می گفت و بر سینه می زد و وقتی ما به او هشدار می دادیم که زشت است و مردم فکر می کنند دیوانه ای او در پاسخ می گفت:من حسینم و عشقم نیز حسین است.


والدین شهید غلام کبیری

از مادر شهید غلام کبیری اینگونه نقل شده است که : حسین مال ائمه بود، بیمهی ائمه بود. حسین در کودکی یک مریضیای گرفت، چهل روزش بود که دکترها جوابش کردند، یعنی تمام بیمارستان گفتند «این نمیمونه»، ما برداشتیم در ملحفه پیچیدیماش، آوردیم بیمهی امام زمانش کردیم، مریضیاش خوب شد، اصلا روز به روز بهتر و خوشگلتر شد. دکترها گفته بودند ناراحتی دارد، اصلا نمیماند.
شهید حسین غلام کبیری در بیست و پنج خرداد ماه سال هشتاد و هشت و در حین ماموریت بسیج در اغتشاشات تهران در منطقه سعادت آباد به شهادت رسید . نحوه شهادت غلام کبیری توسط یک خودرو بی پلاک پراید صورت گرفت که او را مورد سو قصد قرار داد و شهید غلام کبیری به شدت مجروح شد و بعد از انتقال به بیمارستان به درجه رفیع شهادت نایل گشت. حسن غلام کبیری پدر بزرگوار حسین غلام کبیری لحظه شهادت او را اینگونه نقل می کند که: بیمارستان رفتیم وقتی به او رسیدیم ، یک ساعت بعدش تمام کرد ... پهلویش شکسته بود ... دست من را گرفت فشار داد، بلند شد آنقدر گریه کرد ، اکسیژن دهانش بود ، سرم دستش بود ، بلند شد نشست دست من را فشار داد ، گریه کرد اشک میریخت مثل ابر بهار ، نمیدانستم دیدم فقط پاهایش بسته است ، نمیدانستم که پهلویش هم شکسته است. گفتند پاهایش شکسته ، گفتم عیبی ندارد ، یکی دو دقیقه کنارش ایستادم گریه کردم ، آمدم بیرون بعد از یک ساعت گفتند که تمام کرد . حرفی به آن صورت برای من نزد ، چون اکسیژن در دهانش بود حرفی نزد که بگوید چه اتفاقی افتاده است ، کجا رفته ، برای چه رفته ؟ بسیجی بود دیگر ، به او ماموریت داده بودند برود سعادتآباد ، از اینجا رفت سعادتآباد ، آنجا شهید شد.
ماهنامه امتداد اینگونه از شهادت حسین غلام کبیری می گوید که : دکتر گفت: «ديگر دير شده است. وقتي كه بچه زردي ميگيرد؛ آن هم به اين شدت، زود بايد جراحي شود ... » دلم شکست. ملحفه پيچيدم و بردمش خانه. گفتم: «يا صاحب الزمان(عج)! اين پسر همنام جد بزرگوار شماست، او را بيمة موسي بن جعفر(ع) کردهام ... » خيلي گريه ميکرد. آرام زدم به پهلويش. براي معاينه که برديم، گفتند: «همان ضربة کوچک، کار خودش را کرد، ديگر به عمل نيازي نيست » رئيس بيمارستان ميگفت: « عکسش را بدهيد، ميخواهم اين معجزه را به همه نشان بدهم »
به هر حال حسین غلام کبیری از شهدای مظلوم بعد از انقلاب اسلامی می باشد که در راه جمهوریت و سلامیت نظام به شهادت رسید و از یاد نبریم قطعه۵۵/ ردیف۲۴/ شماره۲ را برای این روزها که هنوز که هنوز است خون امثال شهدایی مثل غلام کبیری است که سران فتنه را رسوا می کند.


انگار همین چهار سال پیش بود جوانی هم سن و سال ما رفت و آسمانی شد. و ما نیز همیشه فقط و فقط می گفتیم یا لیتنی کنت معکم.

اما سید مرتضی آوینی چه خوب می گفت که: مپندار که تنها عاشورائیان را بدان بلا آزمودند ولاغیر صحرا ی بلا به وسعت همه ی تاریخ است و کار با یک یا لیتنی کنت معکم درست نمی شود.

به راستی آن زائر کربلا چه کرده بود که سالها پس از جنگ که خیلی ها خیال می کردند در باغ شهادت بسته شده است آسمانی شد؟...

به قول رهبر عزیز تر از جان امام سید علی که میفرمایند:« آن روزها دروازه ای برای شهادت داشتیم و حال معبری تنگ، هنوز برای شهید شدن فرصت هست، دل را باید پاک کرد! »

به امید شهادت...


[="Arial"]عکسا باز نمیشن ؟؟؟؟

[="Arial"]شهدا زندن برای همیشه .....

[="Tahoma"][="Black"]

guest;919323 نوشت:
عکسا باز نمیشن ؟؟؟؟

ظاهرا اصلا عکسی وجود نداره @-)[/]

guest;919323 نوشت:
عکسا باز نمیشن ؟؟؟؟

سلام علیکم اصلاح شد یاعلی