معرفی شخصیت امام حسن مجتبی (ع)

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معرفی شخصیت امام حسن مجتبی (ع)

با توجه به نزدیک شدن به ایام شهادت سبط اکبر،حضرت امام حسن مجتبی (ع) سعی دارم فرازهایی از زندگی آن امام بزرگوار را در اینجا بگذارم.
به امید خدا و با کمک و همراهی دوستان آگاهی و شناختمون از این امام بزرگوار و مظلوم بیشتر بشه


بسم الله الرحمن الرحیم


ـ اشتیاق بهشت به او و برادرش

اربلی در کشف الغمه از جابر نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمودند:



بهشت مشتاق دیدار چهار نفر از خاندان من میباشد که خداوند ایشان را دوست میدارد و مرا به دوستی ایشان دستور داده است، علی ابن ابیطالب (ع)،حسن ابن علی (ع)،حسین ابن علی(ع) و مهدی(عج) همان که عیسی پشت سر او نماز میخواند.
کشف الغمه،ج2،صفحه 313 و بحارالانوار،ج 43،ص 304.



ـ زینت بهشت

از عایشه از رسول خدا (ص) روایت شده که فردوس (بهشت) از خدای متعال خواست که خدایا من را زینت بده چرا که یاران و اهل من،همه پرهیزکار و نیکوکارند، وحی شد که آیا من تو را به وسیله حسن و حسین علیهماالسلام زینت ندادم!

بحارالانوار،ج43،ص 316

ـ امانت پیامبر در امت

طبرانی در المعجم الکبیر از مقدام بن معدی کرب از پیامبر(ص) روایت کرده است که:


حسن از من است و حسین از علی، این دو :Sham:امانت:Sham: من هستند در بین امت.



المعجم الکبیر،ج 20،ص 269 و سیر اعلام النبلا،ج3،ص258 و مسند الشامیین، ج 2،ص 170

(با استفاده از کتاب سبط اکبر،محمد جواد مروجی طبسی)

به امید خدا ادامه دارد...

[=arial]به نام خدا

[=arial]دوران کودکی

- امام حسن (ع) بر دوش پیامبر(ص)

نوشته اند روزی پیامبر آهنگ نماز کرد، امام حسن (ع) به پیامبر اویزان شده بود. رسول خدا امام حسن (ع) را به هنگام نماز در مقابل خود بر زمین نهاد و شروع به نماز کرد.وقتی که حضرت به سجده رفت سجده اش طولانی شد.
انس گوید: من سر خود را از سجده برداشتم تا ببینم چرا سجده ی پیامبر اینقدر طولانی شده است. چشمم به امام حسن(ع) افتاد که بر شانه ی پیامبر قرار گرفته است.
با پایان یافتن نماز مردم به آن حضرت عرض کردند ای رسول خدا در این نماز سجده ای کردی که پیش از این سجده طولانی نداشتی، گویی بر شما وحی نازل میشد.

پیامبر در پاسخ فرمودند: خیر، بر من وحی نازل نمیشد. بلکه پسرم حسن بر دوشم نشسته بود و دوست نداشتم که او را شتابزده کنم. بدین جهت صبر کردم تا از دوشم پایین آمد.


مستدرک الوسایل،ج1،ص433 و بحارالانوار،ج43،ص300

[=arial]دوران کودکی

ـ بازی پیامبر(ص) با امام حسن(ع) در بین راه

طبری در بشاره المصطفی به سند خود از یعلی بن مره نقل میکند که روزی همراه پیامبر(ص) به جایی که از پیش دعوت شده بودیم، راه افتادیم.

در راه امام حسن (ع) را دیدیم که مشغول بازی است، یک مرتبه پیامبر (ص) جلو افتاده و دست خود را باز کرد تا حسن را بگیرد اما او به این سو و آن سو میدوید و با پیامبر میخندید.تا اینکه پیامبر حسن (ع) را

گرفت. پس یک دست خود را زیر چانه حسن گزارد و دست دیگرش را روی سرش گداشته و او را بغل گرفت و پیوسته می بوسید، سپس فرمود:


حسن از من است و من از حسن، خداوند دوست بدارد هر که او را دوست داشته باشد، حسن و حسین دو سبط از اسباط هستند.

(مراد از دو سبط همان دو فرزند هارون میباشند، اشاره به مقام ولایت امام علی و فرزندانشان)

بشاره المصطفی، ص156 و الکافی، ج6،ص2 و بحار الانوار،ج 43،ص306

[=arial]
- نام گذاری امام حسن (ع)

امام سجاد (ع) فرمودند: هنگامی که فاطمه(س)، امام حسن را به دنیا آورد به علی(ع) گفتند: نامی برایش انتخاب کن.

امیرالمومنین(ع) فرمودند هرگز بر رسول خدا سبقت نمیجویم...

پیامبر نیز فرمودند در چنین کاری بر پروردگارم پیشی نخواهم گرفت.

اینجا بود که خداوند به جبرییل وحی کرد که برای محمد(ص) نوزادی به دنیا آمده، پس به سوی زمین هبوط کن وبه او تبریک بگو و اظهار کن که علی برای تو به منزله هارون است از موسی

پس نام فرزندش رانام فرزند هارون بگذار.

جبرییل به فرمان خدا نزد پیامبر آمد و عرضه داشت: خداوند فرمان داده نام فرزند هارون را بر این نوزاد بگذاری.

پیامبر فرمود آن نام چیست؟

جبرییل گفت: شبر.

پیامبر فرمود: زبان من عربی است.

جبرییل گفت: نامش را حسن بگذار. پس پیامبر ایشان را حسن نامید.:Gol:

امالی صدوق،ص 134 و بحارالانوار،ج43،ص239 و سیره ابن اسحاق،ص247،با اندکی تفاوت.

[=arial]- کنیه گذاری

در روز هفتم ولادت امام حسن مجتبی(ع) کنیه گذاری آن حضرت که یکی از سنت های رسول خداست انجام شد.

بدین جهت پیامبر (ص) به دستور جبرییل بر ایشان کنیه گذاشتند.

ظاهرا کنیه ابومحمد را پیامبر بر امام حسن(ع) گذاشتند چرا که اربلی و دیگران نوشته اند که امام مجتبی کنیه ای جز ابومحمد ندارد.:Gol:

کشف الغمه،ج2،ص296

با استفاده از کتاب سبط اکبر،محمد جواد مروجی طبسی

بسم الله الرحمان الرحیم

سلام
خدا خیرت بده استفاده کردم
یا حق

[=arial]- آخرین لحظات با رسول خدا

امام حسن (ع) هفت سال از عمر پربرکت خود را در جوار پیامبر (ص) سپری کردند.

شیخ صدوق در ضمن حدیثی که از ابن عباس درباره ی آخرین لحظات رسول خدا و حضور حسنین روایت کرده چنین می نویسد: ام سلمه گفت: یا رسول الله،چرا شما را غمگین می یابم و صورت مبارکت را

متغیر میبینم؟ حضرت فرمودند:جبرییل در این ساعت خبر مرگ مرا رسانید.پس سلام بر تو که بعد ازین روز هرگز صدای محمد را نخواهی شنید...

چون حسنین جد خود را در این حال مشاهده کردند،بی تاب شدند و آب از دیدگانشان جاری شد...

پس حضرت ایشان را نزد خود طلبیدند و دست در گردن ایشان انداختند و آن دو جگرگوشه ی خود را به سینه چسباندند و چون امام حسن(ع) بیشتر می گریست،حضرت فرمود: یا حسن گریه را کم کن که

گریه ی تو دشوار است و موجب آزار دل من است...

امیرالمومنین خواست ایشان را از پیامبر دور کند،در آن حال پیامبر به هوش آمد و گفت: یا علی بگذار دو گل بوستان خود را ببویم وایشان را وداع کنم وایشان مرا وداع کنند، به درستی که ایشان بعد

از من مظلوم خواهند شد و به تیغ و زهر ستم کشته خواهند شد.


:Sham:پس سه مرتبه فرمود: لعنت خدا بر کسی باد که بر ایشان ستم کند.
:Sham:

منتهی الامال،ج1،ص105

[=arial]- داغ مادر

علامه مجلسی ضمن بیان روزهای بیماری فاطمه زهرا(س) می نویسد: هنگامیکه حضرت فاطمه پاسخ اسما را نداد و اسما فهمید که آن حضرت به شهادت رسیده است خود را بر پیکر فاطمه(س) انداخت.

اسما میگوید: در حالیکه بر پیکر فاطمه بوسه میزدم میگفتم: فاطمه جان سلام مرا به پدرت برسان. در همین حال حسن و حسین وارد خانه شدند.

پرسیدند اسما چه شده که مادرمان در این ساعت روز به خواب رفته؟

اسما گفت: فرزندان رسول خدا،مادرتان به خواب نرفته بلکه روح از بدنش پر کشیده و از دنیا رفته است.

بی صبرانه خود را بروی مادر انداختند.امام حسن (ع) گاه جنازه مادر را میبوسید و می گفت: مادر با من سخن بگو پیش از آنکه جان دهم...:Sham:

بحار الانوار،ج43،ص185

[=arial]:Sham:- وداع با مادر:Sham:

آخرین دیداری که امام حسن (ع) با پیکر مادر داشت وقتی بود که امیرالمومنین از غسل حضرت فاطمه(س) فارغ شده بود.

امیرالمومنین می فرماید هنگامی که خواستم بندهای کفن فاطمه را گره بزنم فریاد زدم ای ام کلثوم، ای زینب، ای سکینه، ای فضه، ای حسن، ای حسین بشتابید،بیایید با مادرتان آخرین دیدار را بنمایید،

زیرا این ساعت،ساعت فراق و جدایی است ودیدار بعدی شما با مادرتان در بهشت است.

امام حسن(ع) و امام حسین (ع) خود را بر سینه ی مادر انداختند، در حالیکه فریاد می زدند:

واحسرتا که هرگز خاموش نمیشود داغ از دست رفتن جدمان محمد مصطفی و مادرمان فاطمه زهرا. ای مادر حسن

وحسین اگر جدمان را ملاقات کردی سلام ما را به برسان و بگو بعد از تو در دنیا هر دو یتیم ماندیم.

امیرالمونین فرمود: خدا را گواه میگیرم که فاطمه ناله کرد و آهی کشید و دست های خود را گشوده آن دو را در آغوش گرفت و به سینه چسباند.

منادی از آسمان ندا کرد: ای ابوالحسن این دو را از روی سینه فاطمه بردار،که به خدا سوگند فرشته های آسمان را به گریه درآوردند...:Sham:


بحارالانوار،ج43،ص179

[=arial] درس هایی اخلاقی در گفتگوهای کوتاه

از امام حسن مجتبی(ع) سؤال شد


ـ زهد چیست؟ فرمودند: رغبت به تقوا و بی رغبتی به دنیا.

ـ حلم چیست؟ فرمودند: خشم فروخوردن و اختیار خود داشتن.

ـ سداد چیست؟ فرمودند: دفع زشتی به وسیله خوبی.

ـ شرف چیست؟ فرمودند: احسان به قبیله و تبار و تحمل خسارت و جرائم آنها.

ـ کرم چیست؟ فرمودند: بخشش پیش از خواهش،اطعام در قحطی.

ـ برادری چیست؟ فرمودند: همراهی در خوشی و سختی.

[=arial]درس هایی اخلاقی در گفتگوهای کوتاه 2

[=arial]
از امام حسن مجتبی (ع) سؤال شد

[=arial]ـ فقر چیست؟ فرمود:آزمندی به هر چیز

ـ جود چیست؟ فرمود: بخشش دسترنج

ـ ترس چیست؟ فرمود: دلیری بر دوست و فرار از دشمن

ـ ذلت چیست؟ فرمود: هراس از راستی و حقیقت

ـ ناکسی چیست؟ فرمود: خوش گذرانی و بی اعتنایی به همسر

[=arial]درس هایی اخلاقی در گفتگوهای کوتاه 3

از امام حسن مجتبی (ع) سؤال شد:

ـ ثروتمندی چیست؟ فرمودند: رضای به قسمت هرچند کم باشد.

ـ سفاهت چیست؟ فرمودند: نابخردی در مال و زبون کردن آبرو.

ـ شرافت چیست؟ فرمودند: موافقت با دوستان و حفظ همسایگان.

ـ پستی چیست؟ فرمودند: پستی و ناکسی این است که شکر نعمت نکنی.



موضوع قفل شده است