با شوهر بدهکار و بچه ننه چه کنم؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با شوهر بدهکار و بچه ننه چه کنم؟

با سلام.
من به تازگی عقد کردم و تازه متوجه شدم که شوهرم یک سری بدهی هایی در گذشته اش داشته که پرداخت نکرده. اون هم مربوط به گذشته دور. هر کدوم یک جریانی دارند و من نمی دونم بایست چیکار کنم. از ناراحتی اینکه شوهرم اینقدر بی مسئولیت بوده، حتی موضوع رو به خانواده ام نگفتم.
میخواستم مسئله شرعی اونها رو بپرسم. چون خودم هیچ وقت بدهی طولانی مدت نداشتم و اخلاقم اینطور بوده که انقدر به خودم سختی میدادم تا اون مبلغ رو تهیه کنم و برگردونم. اما متاسفانه همسرم، قرض کرده و خرج کرده اونهم نه خرج ضروری و با این سیستم خرج کردن، هیچ وقت نداشته که پس بده.
میخوام تا مشکل اینها رو حل نکرده، زندگی رو باهاش شروع نکنم.
1- مثلا یک مورد بدهی مربوط به سال 84 هست، که میشه 8 سال پیش. یک مغازه ای رو با برادرهاش اجازه کرده بودند و کرایه ماهیانه اون زمان 120 هزار تومان بوده. شوهرم میگه موقع تحویل به صاحب مغازه گفتیم بدهی ای نداریم به هم؟ و اون گفت نه. بعدش من رفتم دفترمون رو نگاه کردم دیدم از هشت ماه اجازه ما فقط هفت ماه رو ثبت کردیم که دادیم. و یک ماه رو ندادیم.
بهش میگم: خوب چرا این رو به صاحب مغازه نگفتین تا ابهام روشن بشه، میگه: چون آدم فوق العاده دندون گردی هست و اگر میگفتم صد در صد میگفت که بله، بدهی دارین Sad
و الانم نمی دونم واقعا بدهی بهش داریم یا نه؟
حالا با توجه به اینکه اینقدر هم از این زمان گذشته، ما بایست چیکار کنیم؟ آیا همون مبلغ رو بایست برگردونیم یا معادل کنیم؟ چطوری معادل میشه؟ بر منبای کرایه یک ماه همون مغازه در امسال یا معادل ارزش پول و ...؟
شوهرم اگر حاضر نشه با اون طرف صحبت کنه، آیا من که اون فرد رو اصلا نمی شناسم و هشت سال قبل عقد ما بوده این ماجرا، میتونم همین پول رو رد مظالم کنم؟

2- غیر از این بدهی مربوط به هشت سال پیش، بدهی های دیگه اش از 3 سال پیش تا الان بودند. و از دوستانش که اونها هم به دلیل رودربایستی چیزی نگفتند. به نظرتون اینقدری که این پولها ارزش شون افت کرده، ما الان اینها رو برگردونیم، طرف از ما راضی هست؟ نمی خوام ذره ای مال شبهه ناک توی زندگی مون باشه. چطوری بایست با توجه به اینکه دوستانشون هم خودشون نمی گن که راضی نیستن یا مبلغ بیشتر رو روشون نمیشه بگن، چیزی رو بهشون بدیم که جبران اینهمه تاخیر شوهرم باشه؟ مبلغ جدید رو چطوری حساب کنم که کافی باشه؟
ضمن اینکه کل بدهی های شوهرم خیلی خیلی زیاده، 16 میلیون بابت همین بدهی های گذشته اش به دوستاش و 30 میلیون هم بابت خرید یه زمین که الان هم مشکل حقوقی داره و نمیشه فروختش.
و من با اینکه شاغلم ولی همه پس اندازم صرف خریدن جهیزیه شده و چیزی ندارم .حقوق آینده مون رو هم بایست بدیم بابت وام هایی که من گرفتم بابت جهیزیه و وام های زیادی که خودش گرفته بابت خرج های بی مورد!
فعلا که با این اوضاع عروسی هم نمیشه گرفت، خصوصا با این اخلاق من که با وجود بدهی، شب خوابم نمی بره و مثل یه بار روی دوشمه.

3- تو رو خدا یکی راهنمایی ام کنه با این مدل مرد، من چیکار کنم؟ مشکل اینه که اصلا حساب دخل و خرجش رو نداره. مادرش براش حقوقش رو نگه میداره. و خودش بدون برنامه خرج می کنه. یه جورایی وابسته به مادر بار اومده توی همه ابعاد. به بقیه اش حساس نبودم، ولی الان که دیدم هنوز پول تو جیبی می گیره چون از حقوق خودش چیزی نمونده، دیگه داغووون شدم.
بی حساب از کسی قرض میکنه به کس دیگه قرض میده و ... اینطوری مشکلات مالی مون رو خیلی پیچیده کرده. جوری که واقعا کم اوردم. من خودم به این مسائل خیلی حساسم و تا برنامه ای برای پس دادن در چند ماه آینده نداشته باشم، قرض نمی گیرم. با وجود سن 29 سالش، هیچ پس اندازی نداشته و فقط بدهی داشته.
روز خواستگاری من پرسیدم پس انداز دارین، گفتند: نه.
منم برام مهم نبود که نداره. گفتم خدا می رسونه. ولی نمی دونستم اینقدر بدهکارند.
شاید باوتون نشه، ولی تا من جمع نزدم بدهی ها رو نمی دونستن سرجمع 16 میلیون بدهی به آشناها دارن.!؟! چون حساب ها رو مادر نگه میداشته و فقط می نوشته.
تو رو خدا کمکم کنین.

با نام و یاد دوست


کارشناسان بحث: استاد شفا و استاد امیدوار

mahboob_e_habib;450254 نوشت:
با سلام.
من به تازگی عقد کردم و تازه متوجه شدم که شوهرم یک سری بدهی هایی در گذشته اش داشته که پرداخت نکرده. اون هم مربوط به گذشته دور. هر کدوم یک جریانی دارند و من نمی دونم بایست چیکار کنم. از ناراحتی اینکه شوهرم اینقدر بی مسئولیت بوده، حتی موضوع رو به خانواده ام نگفتم.
میخواستم مسئله شرعی اونها رو بپرسم. چون خودم هیچ وقت بدهی طولانی مدت نداشتم و اخلاقم اینطور بوده که انقدر به خودم سختی میدادم تا اون مبلغ رو تهیه کنم و برگردونم. اما متاسفانه همسرم، قرض کرده و خرج کرده اونهم نه خرج ضروری و با این سیستم خرج کردن، هیچ وقت نداشته که پس بده.
میخوام تا مشکل اینها رو حل نکرده، زندگی رو باهاش شروع نکنم.
1- مثلا یک مورد بدهی مربوط به سال 84 هست، که میشه 8 سال پیش. یک مغازه ای رو با برادرهاش اجازه کرده بودند و کرایه ماهیانه اون زمان 120 هزار تومان بوده. شوهرم میگه موقع تحویل به صاحب مغازه گفتیم بدهی ای نداریم به هم؟ و اون گفت نه. بعدش من رفتم دفترمون رو نگاه کردم دیدم از هشت ماه اجازه ما فقط هفت ماه رو ثبت کردیم که دادیم. و یک ماه رو ندادیم.
بهش میگم: خوب چرا این رو به صاحب مغازه نگفتین تا ابهام روشن بشه، میگه: چون آدم فوق العاده دندون گردی هست و اگر میگفتم صد در صد میگفت که بله، بدهی دارین Sad
و الانم نمی دونم واقعا بدهی بهش داریم یا نه؟
حالا با توجه به اینکه اینقدر هم از این زمان گذشته، ما بایست چیکار کنیم؟ آیا همون مبلغ رو بایست برگردونیم یا معادل کنیم؟ چطوری معادل میشه؟ بر منبای کرایه یک ماه همون مغازه در امسال یا معادل ارزش پول و ...؟
شوهرم اگر حاضر نشه با اون طرف صحبت کنه، آیا من که اون فرد رو اصلا نمی شناسم و هشت سال قبل عقد ما بوده این ماجرا، میتونم همین پول رو رد مظالم کنم؟

2- غیر از این بدهی مربوط به هشت سال پیش، بدهی های دیگه اش از 3 سال پیش تا الان بودند. و از دوستانش که اونها هم به دلیل رودربایستی چیزی نگفتند. به نظرتون اینقدری که این پولها ارزش شون افت کرده، ما الان اینها رو برگردونیم، طرف از ما راضی هست؟ نمی خوام ذره ای مال شبهه ناک توی زندگی مون باشه. چطوری بایست با توجه به اینکه دوستانشون هم خودشون نمی گن که راضی نیستن یا مبلغ بیشتر رو روشون نمیشه بگن، چیزی رو بهشون بدیم که جبران اینهمه تاخیر شوهرم باشه؟ مبلغ جدید رو چطوری حساب کنم که کافی باشه؟
ضمن اینکه کل بدهی های شوهرم خیلی خیلی زیاده، 16 میلیون بابت همین بدهی های گذشته اش به دوستاش و 30 میلیون هم بابت خرید یه زمین که الان هم مشکل حقوقی داره و نمیشه فروختش.
و من با اینکه شاغلم ولی همه پس اندازم صرف خریدن جهیزیه شده و چیزی ندارم .حقوق آینده مون رو هم بایست بدیم بابت وام هایی که من گرفتم بابت جهیزیه و وام های زیادی که خودش گرفته بابت خرج های بی مورد!
فعلا که با این اوضاع عروسی هم نمیشه گرفت، خصوصا با این اخلاق من که با وجود بدهی، شب خوابم نمی بره و مثل یه بار روی دوشمه.

3- تو رو خدا یکی راهنمایی ام کنه با این مدل مرد، من چیکار کنم؟ مشکل اینه که اصلا حساب دخل و خرجش رو نداره. مادرش براش حقوقش رو نگه میداره. و خودش بدون برنامه خرج می کنه. یه جورایی وابسته به مادر بار اومده توی همه ابعاد. به بقیه اش حساس نبودم، ولی الان که دیدم هنوز پول تو جیبی می گیره چون از حقوق خودش چیزی نمونده، دیگه داغووون شدم.
بی حساب از کسی قرض میکنه به کس دیگه قرض میده و ... اینطوری مشکلات مالی مون رو خیلی پیچیده کرده. جوری که واقعا کم اوردم. من خودم به این مسائل خیلی حساسم و تا برنامه ای برای پس دادن در چند ماه آینده نداشته باشم، قرض نمی گیرم. با وجود سن 29 سالش، هیچ پس اندازی نداشته و فقط بدهی داشته.
روز خواستگاری من پرسیدم پس انداز دارین، گفتند: نه.
منم برام مهم نبود که نداره. گفتم خدا می رسونه. ولی نمی دونستم اینقدر بدهکارند.
شاید باوتون نشه، ولی تا من جمع نزدم بدهی ها رو نمی دونستن سرجمع 16 میلیون بدهی به آشناها دارن.!؟! چون حساب ها رو مادر نگه میداشته و فقط می نوشته.
تو رو خدا کمکم کنین.

سلام عليكم

طبق نظر رهبري:

بايد بدهي ها به صاحبان اصليش برگردد واگر امكان پيدا كردن صاحبان اصلي از هيچ طريقي نباشد(تاكيد مي شود از هيچ طريقي) با اجازه از حاكم شرع(دفتر مرجع تقليد)به فقيري كه مي شناسيد به عنوان مجهول المالك ميدهيد.

چون دِين پول است، در مقدار تفاوت فاحش قدرت خريد، احوط تصالح است.

منبع: استفتائات جديد ،دين وقرض،ادا دين،لحاظ تفاوت قدرت خريد در اداى دين

mahboob_e_habib;450254 نوشت:
با سلام.
من به تازگی عقد کردم و تازه متوجه شدم که شوهرم یک سری بدهی هایی در گذشته اش داشته که پرداخت نکرده. اون هم مربوط به گذشته دور. هر کدوم یک جریانی دارند و من نمی دونم بایست چیکار کنم. از ناراحتی اینکه شوهرم اینقدر بی مسئولیت بوده، حتی موضوع رو به خانواده ام نگفتم.
میخواستم مسئله شرعی اونها رو بپرسم. چون خودم هیچ وقت بدهی طولانی مدت نداشتم و اخلاقم اینطور بوده که انقدر به خودم سختی میدادم تا اون مبلغ رو تهیه کنم و برگردونم. اما متاسفانه همسرم، قرض کرده و خرج کرده اونهم نه خرج ضروری و با این سیستم خرج کردن، هیچ وقت نداشته که پس بده.
میخوام تا مشکل اینها رو حل نکرده، زندگی رو باهاش شروع نکنم.
1- مثلا یک مورد بدهی مربوط به سال 84 هست، که میشه 8 سال پیش. یک مغازه ای رو با برادرهاش اجازه کرده بودند و کرایه ماهیانه اون زمان 120 هزار تومان بوده. شوهرم میگه موقع تحویل به صاحب مغازه گفتیم بدهی ای نداریم به هم؟ و اون گفت نه. بعدش من رفتم دفترمون رو نگاه کردم دیدم از هشت ماه اجازه ما فقط هفت ماه رو ثبت کردیم که دادیم. و یک ماه رو ندادیم.
بهش میگم: خوب چرا این رو به صاحب مغازه نگفتین تا ابهام روشن بشه، میگه: چون آدم فوق العاده دندون گردی هست و اگر میگفتم صد در صد میگفت که بله، بدهی دارین Sad
و الانم نمی دونم واقعا بدهی بهش داریم یا نه؟
حالا با توجه به اینکه اینقدر هم از این زمان گذشته، ما بایست چیکار کنیم؟ آیا همون مبلغ رو بایست برگردونیم یا معادل کنیم؟ چطوری معادل میشه؟ بر منبای کرایه یک ماه همون مغازه در امسال یا معادل ارزش پول و ...؟
شوهرم اگر حاضر نشه با اون طرف صحبت کنه، آیا من که اون فرد رو اصلا نمی شناسم و هشت سال قبل عقد ما بوده این ماجرا، میتونم همین پول رو رد مظالم کنم؟

2- غیر از این بدهی مربوط به هشت سال پیش، بدهی های دیگه اش از 3 سال پیش تا الان بودند. و از دوستانش که اونها هم به دلیل رودربایستی چیزی نگفتند. به نظرتون اینقدری که این پولها ارزش شون افت کرده، ما الان اینها رو برگردونیم، طرف از ما راضی هست؟ نمی خوام ذره ای مال شبهه ناک توی زندگی مون باشه. چطوری بایست با توجه به اینکه دوستانشون هم خودشون نمی گن که راضی نیستن یا مبلغ بیشتر رو روشون نمیشه بگن، چیزی رو بهشون بدیم که جبران اینهمه تاخیر شوهرم باشه؟ مبلغ جدید رو چطوری حساب کنم که کافی باشه؟
ضمن اینکه کل بدهی های شوهرم خیلی خیلی زیاده، 16 میلیون بابت همین بدهی های گذشته اش به دوستاش و 30 میلیون هم بابت خرید یه زمین که الان هم مشکل حقوقی داره و نمیشه فروختش.
و من با اینکه شاغلم ولی همه پس اندازم صرف خریدن جهیزیه شده و چیزی ندارم .حقوق آینده مون رو هم بایست بدیم بابت وام هایی که من گرفتم بابت جهیزیه و وام های زیادی که خودش گرفته بابت خرج های بی مورد!
فعلا که با این اوضاع عروسی هم نمیشه گرفت، خصوصا با این اخلاق من که با وجود بدهی، شب خوابم نمی بره و مثل یه بار روی دوشمه.

3- تو رو خدا یکی راهنمایی ام کنه با این مدل مرد، من چیکار کنم؟ مشکل اینه که اصلا حساب دخل و خرجش رو نداره. مادرش براش حقوقش رو نگه میداره. و خودش بدون برنامه خرج می کنه. یه جورایی وابسته به مادر بار اومده توی همه ابعاد. به بقیه اش حساس نبودم، ولی الان که دیدم هنوز پول تو جیبی می گیره چون از حقوق خودش چیزی نمونده، دیگه داغووون شدم.
بی حساب از کسی قرض میکنه به کس دیگه قرض میده و ... اینطوری مشکلات مالی مون رو خیلی پیچیده کرده. جوری که واقعا کم اوردم. من خودم به این مسائل خیلی حساسم و تا برنامه ای برای پس دادن در چند ماه آینده نداشته باشم، قرض نمی گیرم. با وجود سن 29 سالش، هیچ پس اندازی نداشته و فقط بدهی داشته.
روز خواستگاری من پرسیدم پس انداز دارین، گفتند: نه.
منم برام مهم نبود که نداره. گفتم خدا می رسونه. ولی نمی دونستم اینقدر بدهکارند.
شاید باوتون نشه، ولی تا من جمع نزدم بدهی ها رو نمی دونستن سرجمع 16 میلیون بدهی به آشناها دارن.!؟! چون حساب ها رو مادر نگه میداشته و فقط می نوشته.
تو رو خدا کمکم کنین.

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر شما خواهر گرامی و تشکر از استاد شفا
توجه به حق الناس و رعایت حقوق دیگران از خصوصیات ستودنی حضرتعالی است اما آنچه که بنده از مجموع فرمایش برداشت کردم این است که حضرتعالی احتمالا فرد وسواسی نیز هستید ...
به هر حال توجه داشته باشید؛
_ که دیون مالی همسرتان بر عهده شما نیست چه پیش از ازدواج مدیون شده باشند چه پس از آن ( پاسخ دقیق تر را استاد شفا مرقوم خواهند داشت).
_ منوط کردن آغاز زندگی مشترک به این موضوع مورد تایید نیست. لازم است حضرتعالی ایشان را با مجموعه ویژگیهای مثبت و منفی که دارند مورد ارزیابی قرار دهید و شخصیت ایشان را به چنین موضوعی گره نزنید. بله اگر ایشان خدای ناخواسته فردی لا ابالی باشند که تفاوت معنا داری با شما در سطح اعتقادی داشته باشند موضوع متفاوت خواهد بود.
_ لازم است به اشتراکات توجه بیشتری داشته باشید و از مدیریت ایشان و ورود به حیطه کارهای شخصی ایشان خودداری کنید.
_ در عین حال لازم است با رعایت جوانب و با استفاده از شیوه مناسب، زمینه ترغیب ایشان برای ادای دیون احتمالی را فراهم آورید.
_ انشا الله استاد شفا پاسخ خواهند داد که آیا در موردی که در مدیون بودن تردید است ( مانند موضوع 8 سال پیش و اجاره مغازه)، وظیفه ای بر ذمه شخص هست یا خیر؟

در پناه خدای متعال موفق باشید

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

mahboob_e_habib;450254 نوشت:
با سلام.
من به تازگی عقد کردم و تازه متوجه شدم که شوهرم یک سری بدهی هایی در گذشته اش داشته که پرداخت نکرده. اون هم مربوط به گذشته دور. هر کدوم یک جریانی دارند و من نمی دونم بایست چیکار کنم. از ناراحتی اینکه شوهرم اینقدر بی مسئولیت بوده، حتی موضوع رو به خانواده ام نگفتم.
میخواستم مسئله شرعی اونها رو بپرسم. چون خودم هیچ وقت بدهی طولانی مدت نداشتم و اخلاقم اینطور بوده که انقدر به خودم سختی میدادم تا اون مبلغ رو تهیه کنم و برگردونم. اما متاسفانه همسرم، قرض کرده و خرج کرده اونهم نه خرج ضروری و با این سیستم خرج کردن، هیچ وقت نداشته که پس بده.
میخوام تا مشکل اینها رو حل نکرده، زندگی رو باهاش شروع نکنم.
1- مثلا یک مورد بدهی مربوط به سال 84 هست، که میشه 8 سال پیش. یک مغازه ای رو با برادرهاش اجازه کرده بودند و کرایه ماهیانه اون زمان 120 هزار تومان بوده. شوهرم میگه موقع تحویل به صاحب مغازه گفتیم بدهی ای نداریم به هم؟ و اون گفت نه. بعدش من رفتم دفترمون رو نگاه کردم دیدم از هشت ماه اجازه ما فقط هفت ماه رو ثبت کردیم که دادیم. و یک ماه رو ندادیم.
بهش میگم: خوب چرا این رو به صاحب مغازه نگفتین تا ابهام روشن بشه، میگه: چون آدم فوق العاده دندون گردی هست و اگر میگفتم صد در صد میگفت که بله، بدهی دارین Sad
و الانم نمی دونم واقعا بدهی بهش داریم یا نه؟
حالا با توجه به اینکه اینقدر هم از این زمان گذشته، ما بایست چیکار کنیم؟ آیا همون مبلغ رو بایست برگردونیم یا معادل کنیم؟ چطوری معادل میشه؟ بر منبای کرایه یک ماه همون مغازه در امسال یا معادل ارزش پول و ...؟
شوهرم اگر حاضر نشه با اون طرف صحبت کنه، آیا من که اون فرد رو اصلا نمی شناسم و هشت سال قبل عقد ما بوده این ماجرا، میتونم همین پول رو رد مظالم کنم؟

2- غیر از این بدهی مربوط به هشت سال پیش، بدهی های دیگه اش از 3 سال پیش تا الان بودند. و از دوستانش که اونها هم به دلیل رودربایستی چیزی نگفتند. به نظرتون اینقدری که این پولها ارزش شون افت کرده، ما الان اینها رو برگردونیم، طرف از ما راضی هست؟ نمی خوام ذره ای مال شبهه ناک توی زندگی مون باشه. چطوری بایست با توجه به اینکه دوستانشون هم خودشون نمی گن که راضی نیستن یا مبلغ بیشتر رو روشون نمیشه بگن، چیزی رو بهشون بدیم که جبران اینهمه تاخیر شوهرم باشه؟ مبلغ جدید رو چطوری حساب کنم که کافی باشه؟
ضمن اینکه کل بدهی های شوهرم خیلی خیلی زیاده، 16 میلیون بابت همین بدهی های گذشته اش به دوستاش و 30 میلیون هم بابت خرید یه زمین که الان هم مشکل حقوقی داره و نمیشه فروختش.
و من با اینکه شاغلم ولی همه پس اندازم صرف خریدن جهیزیه شده و چیزی ندارم .حقوق آینده مون رو هم بایست بدیم بابت وام هایی که من گرفتم بابت جهیزیه و وام های زیادی که خودش گرفته بابت خرج های بی مورد!
فعلا که با این اوضاع عروسی هم نمیشه گرفت، خصوصا با این اخلاق من که با وجود بدهی، شب خوابم نمی بره و مثل یه بار روی دوشمه.

3- تو رو خدا یکی راهنمایی ام کنه با این مدل مرد، من چیکار کنم؟ مشکل اینه که اصلا حساب دخل و خرجش رو نداره. مادرش براش حقوقش رو نگه میداره. و خودش بدون برنامه خرج می کنه. یه جورایی وابسته به مادر بار اومده توی همه ابعاد. به بقیه اش حساس نبودم، ولی الان که دیدم هنوز پول تو جیبی می گیره چون از حقوق خودش چیزی نمونده، دیگه داغووون شدم.
بی حساب از کسی قرض میکنه به کس دیگه قرض میده و ... اینطوری مشکلات مالی مون رو خیلی پیچیده کرده. جوری که واقعا کم اوردم. من خودم به این مسائل خیلی حساسم و تا برنامه ای برای پس دادن در چند ماه آینده نداشته باشم، قرض نمی گیرم. با وجود سن 29 سالش، هیچ پس اندازی نداشته و فقط بدهی داشته.
روز خواستگاری من پرسیدم پس انداز دارین، گفتند: نه.
منم برام مهم نبود که نداره. گفتم خدا می رسونه. ولی نمی دونستم اینقدر بدهکارند.
شاید باوتون نشه، ولی تا من جمع نزدم بدهی ها رو نمی دونستن سرجمع 16 میلیون بدهی به آشناها دارن.!؟! چون حساب ها رو مادر نگه میداشته و فقط می نوشته.
تو رو خدا کمکم کنین.

سلام دوست من ...
من خودمم این مشگل رو داشتم ... خیلی خیلی هم شدید ... یه دفعه وسط برج پولم تموم میشد ... ولی الان خیلی خیلی رو برنامه هستم ...کاری که من میکنم اینه ...

10 تا پاکت نامه دارم ... رو هر کدومشون یه مطلبی نوشتم ...

1- اجاره خونه .
2- گوشت و مرغ و برنج
3- شارژ خونه .
4- کرایه رفت و برگشت
5- پس انداز
6- ...
و ...

اول ماه که حقوق میگیرم ... این پاکت نامه ها رو پر میکنم ...
اینجوری هیچ پولی تو دست و بالم نمیمونه ... آدم وقتی تو دست و بالش پره پوله ... میگه اتفاقی نمیوفته خرجش کنم ... ولی وقتی پول ها تو پاکت نامه باشن این اتفاق نمیوفته ... مشگل شوهرت هم همینه ... یه پوله گنده دستش میاد فکر میکنه چه خبره ... فکر میکنه هر چقدر از روش برداره تموم نمیشه ... از این روش استفاده کن خوب جواب میده ...

سلام
خیلی ممنون از دوستانی که وقت میزارن و با نظرات شون گزینه هایی که دارم رو برام روشن تر می کنند.
ظاهرا بایست من عهده دار مدیریت مالی باشم و اون پاکت ها، در واقع خودم باشم!
اینکه من دچار وسواس هستم، رو متوجه نشدم دقیقا منظور چیه؟

mahboob_e_habib;451702 نوشت:
سلام
خیلی ممنون از دوستانی که وقت میزارن و با نظرات شون گزینه هایی که دارم رو برام روشن تر می کنند.
ظاهرا بایست من عهده دار مدیریت مالی باشم و اون پاکت ها، در واقع خودم باشم!
اینکه من دچار وسواس هستم، رو متوجه نشدم دقیقا منظور چیه؟

سلام ...
استاد امیدوار حتما بهتون در مورد وسواس توضیح میدن ... ولی با اجازه ایشون من کمی فضولی کنم .

وسواس به این میگن ... که تمرکزت رو بیش از اندازه به یه چیز بدی ... مثلا الان صبح تا شب داری به اون غرض و قوله ها فکر میکنی ... با اینکه نمیتونی کاری بکنی ... میشینی فکر و خیال میکنی ... آخرش هم هیچی که هیچی ... ولی کسی که وسواس فکری نداره ... اینقدر روش انرژی نمیزاره .... یه دو دو تا چهار تا میکنه ... کسایی که بهشون مغروض هست رو پیدا میکنه ... راههای تامین مالی رو پیدا میکنه ... و میگه میتونیم اینجوری جبران کنیم ... بعدشم دیگه فکر نمیکنه و اعصاب خودش رو به هم نمیزنه ... حساس شدن بیش از حد رو موضوع ... تفکر دایم به موضوع .... رنجوندن خود ... اینا میشن وسواس ....

اشتباه کردم استاد امیدوار ؟؟؟

البته کارشناسا و استادای عزیز درست میگن....
جدای اینکه به نظر منم شما یه خورده وسواسی هستی رو این مساله....
اما این ولخرجی ها ... یا توجه نداشتن به بدهی و دخل و خرج....فردا تو زندگی مشکل سازه....

mahboob_e_habib;451702 نوشت:
سلام
خیلی ممنون از دوستانی که وقت میزارن و با نظرات شون گزینه هایی که دارم رو برام روشن تر می کنند.
ظاهرا بایست من عهده دار مدیریت مالی باشم و اون پاکت ها، در واقع خودم باشم!
اینکه من دچار وسواس هستم، رو متوجه نشدم دقیقا منظور چیه؟


سلام
با تشکز از نظرات اساتید عزیز و کاربران محترم، یک تعریف برای وسواس بصورت زیر است:

وسواس در واقع، فكر يا تصويرى است كه به رغم اراده انسان، به هشيارى (ذهن) وى هجوم می‌آورد، سازمان روانى را تحت سيطره خود قرار می‌دهد و اضطراب گسترده‏اى را در فرد بر می‌انگيزد


توضیح بیشتر در : http://moshavereh.porsemani.ir/content/%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D9%88%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B3

اضطراب کمش خوب است چونکه موجب تلاش و رفع مشکل می‌شود. ولی زیادش انسان را فشل و بیمار می کند.
بنابراین از مشورت و توکل استفاده کنید. یعنی پس از مشورت تلاش خود را در حد توان بکنید و نتیجه را به خدا واگذارید.

حدیث زیر را بدقت بررسی و تعمق کنیم:

امام باقر (علیه السلام) مي فرمايند: « الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ اَلتَفَقَّهُ في الدّين وَ الصَّبرُ عَلی النائِبَة وَ التَقديرِ المَعيشَة » (بحار الانوار ،ج 78 ،ص 172 )

كمال انسان در اين دنيا به اين است که این سه کار را انجام دهد:( فهم عمیق در دین، صبر بر حوادث و مصیبت ها و گرفتاری ها، برنامه ريزی مادی ومعنوی)

تقدير المعيشه ( برنامه ريزی مادی ومعنوی): برنامه ریزی مادي یعنی درآمد خودت را مشخص کن ، نه خيلي اسراف کاري کن، نه خيلي بخل بروز ، به اندازه اي

که خدا روزي ات را مشخص کرده خرج کن و برای حوادث غیر مترقبه، مسافرت، زیارت، و ... پس اندازی کنار بگذارید.

در باز پرداخت بدهی ها بتدریج و با مصالحه با بدهکاران پیش بروید. از خرجهای اضافی پرهیز کنید و قبل از صاف شدن آنها، تجملات را به زندگی خود راه ندهید.

با هر مشکلی درست برخورد کنید و آنرا با مشاوره و همفکری مدیریت کنید تا مشکل مضاعفی ایجاد نشود.

ضمناً تحقیر همسر و غیبت کردن پشت سر او کمکی به حل موضوع نمی کند و بزرگترین آفت سبک زندگی دینی است.

سوره عصر معیار خوبی برای ساماندهی یک زندگی معنوی است.

(والعصر ان الانسان لفی خسر، الا الذين امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر )

موفق باشید

شما از یه تاریخ مشخصی رو با شوهرتون شریک هستین ، در سود و زیان.

ولی قبل این قضیه ربطی به شما نداره، نه اینکه اگه دست آدم بر میاد انجام نده بگه به من مربوط نیست،

منظور اینه که شما هیچ دینی بابت ادا قرض شوهرتون ندارین، و این قضیه هم نمیتونه بطور کلی شوهرتونو زیر سوال ببره،

ایشون هم مثل بقیه نقاط قوت و ضعف دارن، در این مورد ضعفشون زیاده، حتما با راهکارهایی میشه استرس در این زمینه رو تا حدودی در ایشان بوجود آورد.

موفق باشید:Gol:

موضوع قفل شده است