جمع بندی پاپوش درست کردن مصلحتی ...

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پاپوش درست کردن مصلحتی ...

با عرض سلام خدمته کارشناس محترم سایت ...

سوالی که برای من پیش اومده این هستش که آیا من میتونم ...

1- دروغه مصلحتی بگم ...
2- غیبت مصلحتی بکنم ...
3- پاپوش مصلحتی درست کنم ....
4- تهمت مصلحتی بگم ...

اونچنانچه من خوندم ... مصلحت ... یعنی اینکه اینکه باید مصلحت اسلام در میان باشه ... نه مصلحت خودم ...

به بیانه دیگه سوالم این هست که آیا در اسلام " هدف" وسیله رو توجیه میکنه یا خیر ؟؟؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد اویس

[=Georgia]با عرض سلام و ادب خدمت دوست گرامی FT_Mohammadi
من پیش از این، پاسخ بدین سوال را به صورت مفصل در تاپیکی دیگری با نام http://www.askdin.com/thread27949.html ارائه نمودم لطفا به تاپیک مذکور مراجعه نمایید و در صورت باقی بودن ابهام در همین جا خدمتتان خواهم بود.:Gol:

جناب اویس
سلام
اگرامکان دارد موارد تقیه را دقیق تر بیان کنید؟(با بیان روایات مربوطه)
مثلا زمانی که شخصی قصد تجسس از ما را دارد، آیا می توان تقیه کرد؟
ممنون

[=Georgia]

javadk1234;449442 نوشت:
جناب اویس
سلام
اگرامکان دارد موارد تقیه را دقیق تر بیان کنید؟(با بیان روایات مربوطه)
مثلا زمانی که شخصی قصد تجسس از ما را دارد، آیا می توان تقیه کرد؟
ممنون

تقیّه در لغت از ریشه وقایه به معنی حفظ چیزی از خطر و ضرر است. چنان که تقوا نیز از این ریشه است. تقوا یعنی نگهداری نفس از محرمات الهی. بنابراین، تقیّه به معنی حفظ جان یا شرف و آبرو یا مال از خطر دیگری است از طریق اظهار کردن عقیده یا عملی که برخلاف مذهب او و موافق با مذهب دیگری است. و در اصطلاح شرعی عبارت است از اظهار کردن امری برخلاف حکم دین از طریق قول یا فعل به انگیزه حفظ جان یا مال یا شرف و آبروی خود یا دیگری.
تقیه که یکی از مسائل مسلم فقه شیعه است، برای حفظ نمودن خود در برابر زیانهای بزرگ است اما باید توجه داشت که تقیه با دو شرط اصلی قابل تجویز است:
اول اینکه خطری بزرگ در جان و مال و آبرو، از ناحیه اظهار دین انسان را تهدید کند.
دوم اینکه اصل بقای دین در خطر نباشد.
بر این اساس اولا اگر زیانی بزرگ در کار نباشد حفظ نمودن جان یا مال و آبروی خود هم معنایی ندارد. در مورد تجسس دیگران نیز اگر تقیه کردن موجب جلوگیری از خطری بزرگ در مال و جان و آبرو می شود می توان تقیه نمود.
و ثانیا چون تقیه برای حفظ و بقاء دین است و اگر حفظ جان متدینین مد نظر واقع شده است به این لحاظ است که رونق و بقاء دین در اجتماع وابسته به افراد است پس در جائی که اصل دین در خطر باشد چنانکه در زمان امام حسین علیه السلام چنین بوده یا خون مسلمانی به ناحق بخواهد ریخته شود و یا اینکه آبروی خود یا مسلمانی دیگر در خطر است، در این موارد تقیه جایز نیست و لذا در تعلیم و تبیین احکام دینی، تقیه موردی نخواهد داشت.
لازم به ذکر است در مواردی که انجام اعمال دینی بگونه صحیح، خطری نداشته باشد مانند انجام اعمال دینی در خفاء و در منزل، تقیه وجهی ندارد.
در ذیل به چند روایات در باب تقیه اشاره می شود:
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام التَّقِیَّةُ مِنْ أَفْضَلِ أَعْمَالِ الْمُؤْمِنِ یَصُونُ بِهَا نَفْسَهُ وَإِخْوَانَهُ عَنِ الْفَاجِرِینَ.امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: تقیه از برترین اعمال مؤمن است که سبب می‌شود جان خودش و جان برادرانش از شرّ فاجران در امان بماند (تفسیر القمی، ص 320، شماره 163)
عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السالم قَالَ التَّقِیَّةُ فِی کُلِّ ضَرُورَةٍ وَصَاحِبُهَا أَعْلَمُ بِهَا حِینَ تَنْزِلُ بِه
امام باقر علیه السّلام فرمود: تقیه هنگام هر بیچارگى است، و تقیه‏ کننده خود داناتر به آنست زمانى که برایش پیش مى ‏آید. (خود انسان مورد ناچارى را بهتر می‌فهمد).أصول کافی، ج2، ص219، ح13)
سَمِعْنَا أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ التَّقِیَّةُ فِی کُلِّ شَیْ‏ءٍ یُضْطَرُّ إِلَیْهِ ابْنُ آدَمَ فَقَدْ أَحَلَّهُ اللَّهُ لَهُ‏
امام باقر علیه السّلام فرمود: در هر موردى که آدمیزاد به تقیه ناچار شود: خدا آن را برایش حلال ساخته است (الأصول من الکافی، ج2، ص220، ح18، باب التقیة)

آیا تقیه فقط به ابراز نکردن عقیده مذهبی محدود می شود؟ یا هر نوع عقیده ای است که جان ، مال یا آبرو را به خطر بیاندازد.
چون روایات اشاره به "کل ضروره" و "کل شی یضطر الیه" اشاره دارد.

[="Georgia"][="Blue"]

javadk1234;450859 نوشت:
آیا تقیه فقط به ابراز نکردن عقیده مذهبی محدود می شود؟ یا هر نوع عقیده ای است که جان ، مال یا آبرو را به خطر بیاندازد.
چون روایات اشاره به "کل ضروره" و "کل شی یضطر الیه" اشاره دارد.

اصطلاح تقیه در مورد ابراز نکردن عقائد دینی است و در مورد عقائد دیگر اصطلاح تقیه وارد نیست زیرا اگر دقت کرده باشید در دو شرطی که در بالا ذکر نمودم یکی عدم خطر اصل بقای دین بود. معلوم می شود مساله دینی بودن اعتقادات در مورد تقیه موضوعیت دارد و در مورد اعتقادات غیر دینی اصطلاح تقیه به کار نمی رود.
[/]

از حرف شما بله،برداشت اعتقادات دینی کردم، ولی روایتی که ذکر کردید چنین چیزی را نشان نمی دهد.

اگر امکان دارد بفرمائید
اگر شخصی بخواهد در امور زندگی شخص دیگر تجسس کند(با پرسیدن)، که تجسس این شخص باعث بی آبرو شدن و یا از دست دادن مال و یا به طور کلی منجر به ضرری شود چه باید کرد. (راهی نیز برای دفع وجود ندارد. راههایی مانند توریه و...)

متشکر

[="Georgia"][="Blue"]

javadk1234;451279 نوشت:
گر امکان دارد بفرمائید
اگر شخصی بخواهد در امور زندگی شخص دیگر تجسس کند(با پرسیدن)، که تجسس این شخص باعث بی آبرو شدن و یا از دست دادن مال و یا به طور کلی منجر به ضرری شود چه باید کرد. (راهی نیز برای دفع وجود ندارد. راههایی مانند توریه و...)

در هنگام تجسس بدون دلیل افراد( نه در موارد تجسس نیروی انتظامی یا دادگاه ها برای کشف حقیقت) می توان برای حفظ آبرو و یا جلوگیری از اموال شخصی خود توریه نمود.
[/]

سؤال:
موارد تقیه را با توجه به روایات، به صورت دقیق، بیان کنید؟ زمانی که شخصی، قصد تجسس از ما را دارد، آیا می توان تقیه کرد؟

پاسخ:
«تقیّه» در لغت از ریشه «وقایه» به معنای حفظ چیزی از خطر و ضرر است و در اصطلاح شرعی، عبارت است از اظهار کردن امری برخلاف حکم دین از طریق قول یا فعل به انگیزه حفظ جان یا مال یا شرف و آبروی خود یا دیگری.
تقیه که یکی از مسائل مسلم فقه شیعه است، برای حفظ نمودن خود در برابر زیان های بزرگ است؛ اما باید توجه داشت که تقیه با دو شرط اصلی قابل تجویز است:
اول این که خطری بزرگ در جان و مال و آبرو، از ناحیه اظهار دین انسان را تهدید کند.
دوم این که اصل بقای دین در خطر نباشد.
بر این اساس
الف) اگر زیانی بزرگ در کار نباشد حفظ نمودن جان یا مال و آبروی خود هم معنایی ندارد. در مورد تجسس دیگران نیز اگر تقیه کردن موجب جلوگیری از خطری بزرگ در مال و جان و آبرو می شود، می توان تقیه نمود.

ب) چون تقیه برای حفظ و بقاء دین است و اگر حفظ جان متدینین مد نظر واقع شده است به این لحاظ است که رونق و بقاء دین در اجتماع وابسته به افراد است پس در جائی که اصل دین در خطر باشد چنانکه در زمان امام حسین (علیه السلام) چنین بوده یا خون مسلمانی به ناحق بخواهد ریخته شود و یا این که آبروی خود یا مسلمانی دیگر در خطر است، در این موارد تقیه جایز نیست و به همین دلیل، در تعلیم و تبیین احکام دینی، تقیه موردی نخواهد داشت.
لازم به ذکر است در مواردی که انجام اعمال دینی به گونه صحیح، خطری نداشته باشد، مانند انجام اعمال دینی در خفاء و در منزل، تقیه وجهی ندارد.

در ذیل، به چند روایات در باب تقیه، اشاره می شود:
امام علی (علیه السلام) فرمود: التَّقِیَّةُ مِنْ أَفْضَلِ أَعْمَالِ الْمُؤْمِنِ یَصُونُ بِهَا نَفْسَهُ وَإِخْوَانَهُ عَنِ الْفَاجِرِینَ. یعنی تقیه از برترین اعمال مؤمن است که سبب می‌شود جان خودش و جان برادرانش از شرّ فاجران در امان بماند. (1)
امام باقر (علیه السّلام) نیز فرمود: التَّقِیَّةُ فِی کُلِّ ضَرُورَةٍ وَصَاحِبُهَا أَعْلَمُ بِهَا حِینَ تَنْزِلُ بِه‏ یعنی تقیه هنگام هر بیچارگى است، و تقیه‏ کننده خود داناتر به آنست زمانى که برایش پیش مى ‏آید. (خود انسان مورد ناچارى را بهتر می‌فهمد) (2)
همچنین امام باقر (علیه السّلام) فرمود: التَّقِیَّةُ فِی کُلِّ شَیْ‏ءٍ یُضْطَرُّ إِلَیْهِ ابْنُ آدَمَ فَقَدْ أَحَلَّهُ اللَّهُ لَهُ‏ یعنی در هر موردى که آدمی زاد به تقیه ناچار شود: خدا آن را برایش حلال ساخته است. (3)

منابع و مآخذ:
1. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ص 320، شماره 163.
2. کلینی، محمد بن یعقوب، أصول کافی، ج 2، ص 219، ح 13.
3. کلینی، محمد بن یعقوب، أصول کافی، ج 2، ص 220، ح 18، باب تقیه.

موضوع قفل شده است