ترجمه صحيفه سجاديه-----نيايش آن حضرت در پناه جستن به خدا از شرّ بديها
تبهای اولیه
با سلام خدمت دوستان
تايپكي را كليد مي زنيم در مورد امام سجاد(ع) و بهتر بگويم ترجمه دعاهاي امام سجاد(ع) در صحيفه سجاديه
منتظر مطالب دوستان....
روزيام معلوم و به اندازه
حضرت سجاد(ع) مي فرمايند:
ستايش براي خداست؛ آن نخستينِ بيآغاز و آن واپسينِ بيانجام.
او كه ديدهي بينندگان از ديدنش فرو مانَد، و انديشهي وصف كنندگان ستودنش نتواند.
آفريدگان را به قدرت خود آفريد، و به خواستِ خويش بر آنان جامهي هستي پوشيد.
آنگاه ايشان را به راهي كه ميخواست رهسپار كرد، و به جادهي محبّت خود روان گردانيد.
آفريدگان نتواند از حدّي كه خدا برايشان مقرّر ساخته است، قدمي پيش و پس بگذارند.
براي هر يك از آنان روزيام معلوم و به اندازه قرار داده است؛ آن گونه كه هيچ كس نتواند از آن كس كه خدا فراوان به او داده، چيزي بكاهد، و به آن كس كه اندك به او بخشيده، چيزي بيفزايد.
سپس براي زندگياش پاياني مشخص و زماني معيّن قرار داد كه با روزهاي عمرش به سوي آن گام بر ميدارد، و با سالهاي روزگار خويش بدان نزديك ميشود؛
تا چون واپسين گامها را بردارد و عمرش به سرآيد، جان او را بستاند و به سوي پاداش بسيار يا عذاب وحشتبار خود روان سازد، «تا آنان را كه بد كردهاند، به سبب كردارشان، سزا دهد، و آنان را كه نيكي كردهاند، جزا بخشد»؛
و اين، نشانِ دادگري اوست.
نامهاي او پاك و بينقص است، و نعمتهايش بر همه آشكار. «از آنچه ميكند، باز خواست نشود، در حالي كه آنان بازخواست شوند.»
ستايش براي خداست كه اگر در برابر آن همه نعمتِ پياپي كه بر بندگانش فرستاد، ستايش خود را به ايشان نميآموخت، از نعمتهايش بهره ميجستند و او را سپاس نميگفتند، و از روزياش گشايش مييافتند و شكرانهي آن را به جا نميآوردند.
در اين صورت، از مرزهاي انساني برون ميافتادند و در وادي حيواني پاي مينهادند، و آن گونه ميشدند كه خدا در كتاب استوار خود فرمود: «آنان مثل چارپايانند، نه بيشتر، بلكه از چارپايان نيز گمراهتر.»
ادامه دارد....
ستايش براي خداست كه خود را به ما شناسانيد، و شيوهي سپاسگزاريِ از خود را به ما آموخت، و درهاي علم به پروردگارياش را به روي ما گشود، و ما را به اخلاص ورزيدن در توحيدِخود رهنمون ساخت، و از شك و ناباوري نگاه داشت.
ستايش كه با آن در حلقهي ستايشگرانش درآييم، و به ياري آن پيشي گيريم از همهي آنان كه در طلب خشنودي و بخشايش او پيش افتادهاند.
ستايشي كه به سبب آن، تيرگيهاي برزخ بر ما آشكار، و راه رستاخيز هموار شود، و در روزي كه «هر كس به سزاي خود برسد و بر كسي ستم نرود»، و در «روزي كه هيچ دوستي به كار دوستِ خود نيايد و هيچ كس به ياري ديگري نشتابد»، ما در پيشگاه گواهان (فرشتگان و پيامبران و امامان ـ عليهم السّلام ـ ) بلند مرتبه شويم.
ستايشي نوشته شده در كارنامهي ما كه تا «اعلي علّيّين» بالا رود و فرشتگان مقرّب خدا بر آن گواهي دهند.
ستايشي كه در روز خيره شدن چشمها از ترس قيامت، ديدگان ما بدان روشني گيرد، و آن گاه كه عدهّاي سيهروي گردند، ما بدان رو سپيد شويم.
ستايشي كه ما را از آتش دردناك خدا برهاند و در كنار بخششِ هموارهاش بنشاند.
ستايشي كه ما را با فرشتگانِ مقرّب او همنشين سازد، و در سراي جاويدي كه پيوسته باقي است، و در جايگاه پُر نعمتي كه هرگز دگرگون نشود، ما را با پيامبراني كه فرستاده همدوش و هم نفس گرداند.
ستايش براي خداست؛ او كه زيباييهاي آفرينش را براي ما برگزيد، و روزيهاي پاك و نيكو را به سوي ما روان گردانيد،
و ما را بر همهي آفريدگان برتري بخشيد و بر آنان چيرگي داد. پس اينك هر آفريدهاي به توانايي او فرمانبردار ماست. و به ياري او در اطاعت ما ناچار.
ستايش براي خداست كه دَرِ نياز را، جز به درگاه خويش، از همه سو بر ما بست؛ حالا چگونه سپاس او را گزاريم؟ كي توانيم از عهدهي شكرش به درآييم؟ نه، كي توانيم؟
ادامه دارد....
ستايش براي خداست؛ او كه در پيكر ما ابزارهايي براي گشودن و بستنِ اندامها نهاد، و ما را از نيروي زندگي بهرهمندي داد،
و اندامهايي براي كار و تلاش در ما پديد آورد، و از خوردنيهاي پاك و گوارا روزيمان كرد، و با فضل و بخشش خود ما را توانگر ساخت.و با نعمت خويش سرمايهمان بخشيد.
آنگاه ما را به كارهاي فرمان داد تا فرمانبرداريمان را بسنجد، و از كارهايي نهي فرمود تا سپاسگزاريمان را بيازمايد.
پس از آن، چون از فرمانش سرپيچيديم و بر مركب نافرمانياش نشستيم، در كيفر دادنِ ما عجله نكرد و در انتقام گرفتن از ما شتاب نورزيد،
بلكه از سَرِ بزرگواري، با رحمت خود با ما مدارا كرد، و از روي بردباري، با مهرباني مهلتمان داد و بازگشتِ ما را به انتظار نشست.
ستايش براي خداست كه ما را به راه توبه رهنمون گرديد، و از احسانِ او بود كه ما بدان راه افتاديم.
و اگر از نعمتهاي او به همين يك نعمت بسنده كنيم، باز هم نعمت دادنش نيكو، احسانش در حقّ ما بس بزرگ، و بخشش او از شمار بيرون است.
آيين خداوندياش در پذيرش توبهي پيشينيان اين گونه نبود. هر چه را تاب آن نداشتيم، از عهدهي ما برداشت،
و جز به اندازهي توانمان تكليف نفرمود، و ما را جز به كارهاي آسان وا نداشت، و براي هيچ يك از ما بهانهاي باقي نگذاشت.
اينك، از ما نگونبخت آن كس است كه نافرمانيِ خدا كند، و نيكبخت آن كس كه به او روي آورَد.
ادامه دارد...
ستايش براي خداست به هر زباني كه نزديكترين فرشتگانش و گراميترين آفريدگانش و پسنديدهترين ستايشگرانش او را بدان ميستايند.
ستايشي برتر از هر ستايش ديگر؛ به همان اندازه كه پروردگار ما، خود، از همهي آفريدگانش برتر است.
پس به جاي هر نعمتي كه بر ما و همهي بندگان درگذشته و زندهي خود ارزاني داشته است، و به شمار تمام آنچه در علم بيپايان او گنجد، و به جاي هر يك از نعمتهايش، او را سپاس ميگوييم؛
شكر و سپاسِ چندين برابر و بيآغاز و انجام، تا هنگامهي رستاخيز؛
ستايشي كه بياندازه است، و به شمار درنيايد، و پايان نپذيرد، و در آن هيچ گسستي نباشد.
ستايشي كه وسيلهاي براي رسيدن به فرمانبرداري و بخشايش او، و راهي به بهشت، و پناهگاهي در برابر انتقام، و آسايشي از خشم، و پشتيباني براي فرمانبرداري، و بازدارندهاي از نافرماني، و مددكاري بر انجام دادن فرمودههاي او باشد.
ستايشي كه با آن در جرگهي دوستدارانِ نيكبختِ او درآييم، و در صفِ كساني باشيم كه با شمشيرهاي دشمنانش به شهادت رسيدهاند.
بيشك، او سرپرست مؤمنان و نيكو خصال است.
با سلام
آغاز دعای دوم صحیفه امام سجاد(ع)
زحمات پیامبر(ص)
ستايش براي خداست كه بر ما منّت نهاد و پيامبر خود، محمد ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ، را به سوي ما فرستاد، نه به سوي امتهاي پيشين و مردمانِ گذشته؛ با قدرتي كه در هيچ كاري، هر چند بزرگ، در نمانَد و هيچ چيز را، در چند كوچك، فرو نگذارد.
پس ما را واپسين آفريدگان خود قرار داد و بر خدا ناباوران گواه گردانيد، و به احسانِ خويش، بر آنان كه اندك شمار بودند، فزوني بخشيد.
خدايا، اينك بر محمد كه امانتدار وحي تو و برگزيدهي آفريدگان تو و مخلص در ميان بندگان توست، درود فرست؛
او كه پيشواي رحمت و قافلهسالار نيكي و كليد گنجينههاي بركت است؛
زيرا او در انجام دادنِ فرمان تو خود را به رنج افكند،
و جسمش را در راه تو هدف تيرهاي بلا گردانيد،
و در فرا خواندنِ مردمان به دين تو، آشكارا با خويشانش درافتاد،
و براي خشنودي تو با خاندان خود به پيكار برخاست،
و از بستگانش بُريد تا دينِ تو را زنده بدارد،
و نزديكان را به دليل انكار كردنشان از خود براند،
و دُوران را بر اثر پذيرفتنشان، به خود نزديك ساخت،
و در راه تو با بيگانگان دوستي ورزيد،
و با خويشان دشمني،
و خويشتن را در رساندن پيغام تو خسته كرد،
و براي اين كه مردم را به آيين تو دعوت كند، رنجها برد،
و خود را به اندرز دادنِ دعوت شدگان به كار گماشت،
و راهيِ ديار غربت شد و زادگاه و خانواده و سرزميني را كه به آن انس گرفته بود، يكجا رها كرد تا دين تو را پيروزي و سربلندي بخشد،
و از تو خواست كه در برابر كافران او را ياري كني.
سرانجام، آنچه را در حقّ دشمنانِ تو خواسته بود، يكسر به دست آورد
و تمام آنچه را دربارهي دوستانت انديشيده بود، دريافت نمود.
با كافران جنگيد، در حالي كه با ياري تو خواهان پيروزي بود و با نيروي تو بر ناتواني خويش چيرگي ميجست.
با آنان در دلِ خانههاشان به جنگ پرداخت
و ناگاه در ميانِ منزلهاشان بر آنان تاخت
تا اين كه فرمان تو آشكار گرديد و كلمهي تو برتري يافت؛ «گرچه مشركان را خوش نيامد.»
خدايا
او را به پاس رنجي كه در راه تو تاب آورده است، تا بالاترين مرتبههاي بهشت بالا ببر،
آن گونه كه هيچ كس در هيچ مقامي به پاي او نرسد، و در هيچ مرتبهاي با او برابر نباشد، و هيچ يك از فرشتگان مقرّب درگاهت و هيچ يك از پيامبرانِ فرستادهات، نزد تو با او برابري نتواند.
افزون بر آنچه به او وعده دادهاي كه شفاعتش را در حقّ خاندانِ پاك و امّت با ايمانش بپذيري، به او عطا فرما،
اي كسي كه وعدهي خود را به انجام رساني و به هر چه گويي وفا كني؛ اي كه بديها را تا چندين برابر به خوبيها دگرگون سازي؛ همانا تو داراي بخشش بزرگ هستي.
صلوات و درود بر حاملانِ عرش الهي
خدايا، درود فرست بر حاملانِ عرش خود كه در تسبيح تو سستي نميكنند، و از تقديس تو دل زده نميشوند، و از پرستش تو در نميمانند، و در فرمانبرداري تو، به جاي كوشش، كوتاهي نميورزند، و در عشق ورزي به تو لحظهاي غفلت نميكنند.
و درود فرست بر اسرافيل، آن فرشتهي صاحبِ «صور» كه چشم به راه فرمان تو، منتظر است تا با يك دميدن، مردگانِ خفته در گورها را بيدار كند.
و درود فرست بر ميكائيل كه در پيشگاه تو والا مقام، و در فرمانبرداريات بلند مرتبه است.
و درود فرست بر جبرائيل كه امانتدار وحي توست، و ساكنانِ آسمان فرمانبردار اويند، و نزد تو ارجمند و از مقرّبان درگاه است.
و درود فرست بر روح، آن كه بر فرشتگان مأمورِ «حجابها» گماشته شده است.
و درود فرست بر آن فرشته كه جز تو كسي بر اسرار وي آگاه نيست. بر همهي ايشان و فرشتگاني كه فروتر از آنهايند، درود فرست؛ فرشتگاني كه ساكن آسمانها و امانتدار پيغامهاي تواَند.
فرشتگاني كه از كار خسته نميشوند تا از آن دلزده شوند، و سختي نميكشند تا درمانده و سست گردند، و خواهشهاي دل، آنان را از تسبيح تو باز نميدارد، و فراموشي كه نتيجهي غفلتهاست، از بزرگداشتِ تو دورشان نميسازد.
فرشتگاني كه از فروتني ديده بر هم نهادهاند و چشمِ آن ندارند كه تو را نگرند؛ سر به زير افكندهاند و شوقشان به آنچه نزد توست بسيار است؛ شيفتهي آناند كه نعمتهاي تو را به ياد آورند؛ و ايشان در برابر بزرگي و بزرگواريات فروتن باشند.
چون به آتش دوزخ بنگرند كه چگونه گناهكاران را به كام خود فرو ميبرد، گويند: پروردگارا، تو پاك و منزّهي، و ما تو را آن گونه كه شايستهي توست، پرستش نكردهايم.
خدايا، اينك بر ايشان درود فرست. همچنين بر فرشتگانِ رحمتِ خود، و بر آنان كه مقرّب درگاه تواَند، و بر آنها كه پيامبرانِ تو را از غيب آگاه كنند، و بر امانتداران وحيِ خود.
و درود فرست بر آن گروه از فرشتگان كه ايشان را ويژهي خود ساختهاي، و به سبب تقديس خود، از خوردن و آشاميدن بينيازشان كردهاي، و در ميان طبقههاي گوناگون آسمان جايشان دادهاي.
و درود فرست بر آن فرشتگان كه وقتي فرمانِ تمام شدن وعدهي خداوند فرا رسد، بر كنارههاي آسمانها [گوش به فرمان] قرار گيرند.
و بر آنان كه خزانهدار باران و روان كنندگان ابرهايند.
و بر آن فرشته كه چون ابرها را براند، بانگِ تندرها به گوش رسد، و چون ابرها به تازيانهي او به راه افتند، آذرخشها بدرخشند.
و بر آن فرشتگان كه برف و تگرگ را همراهي ميكنند و با دانههاي باران به زمين ميآيند، و آنان كه نگهبان خزانههاي بادند، و كساني كه مراقب كوههايند تا فرو نريزند.
و درود فرست بر فرشتگاني كه وزن آبها و پيمانهي بارانهاي بسيار و پي در پي را به ايشان آموختهاي.
و بر فرشتگاني كه آنان را با بلايي ناگوار يا نعمتي گوارا به سوي ساكنان زمين ميفرستي.
و آن سفيرانِ گرانقدرِ نيكوكار، و آن بزرگواراني كه نگهبان و نويسندهي [كارهاي ما] هستند.
و درود فرست بر فرشتهي مرگ و يارانش، و منكر و نكير، و «رومان» كه ساكنان گورها را ميآزمايد،
و آن فرشتگان كه گِرد «بيت المعمور» طواف ميكنند، و بر «مالك» و نگهبانانِ دوزخ، و بر «رضوان» و خدمتگزارانِ بهشت.
و درود فرست بر فرشتگاني كه «از فرمان خدا سر نميپيچند، و به آنچه فرمان داده شوند، عمل ميكنند.»
و آنان كه به اهل بهشت ميگويند: «سلام بر شما كه شكيبايي ورزيديد. دنيا چه سرانجام نيكويي دارد.»
و درود فرست بر فرشتگانِ «زباني» كه چون فرمانشان رسد كه «بگيريد آن گنهكار را و به زنجيرش كشيد و در دوزخ افكنيد»، شتاب كنند و بيدرنگ او را در آتش اندازند.
و بر فرشتگاني كه نامشان را نياورديم و مرتبهي ايشان را نزد تو نشناختيم و ندانستيم آنان را به چه كاري گماشتهاي.
و بر فرشتگانِ ساكنِ هوا و زمين و آب، و آنان كه كار آفريدگان تو را سامان ميدهند و پيوسته نگهبان و همراه ايشاناند.
خدايا، بر آنان درود فرست در آن روز كه هر كس با دو فرشته به محشر ميآيد: يكي ميكشاندش و ديگري بر كارهاي او گواهي ميدهد.
بر آنان درود فرست؛ چنان درودي كه بر كرامت و پاكيشان كرامت و پاكي ديگر افزايد.
خدايا، چون بر فرشتگان و فرستادگانت درود فرستادي ـ و درود ما را به ايشان رساندي، بدان سبب كه سخنانِ نيكو دربارهي آنان بر زبان ما جاري كردي ـ بر ما نيز درود و رحمت فرست، كه تو بخشندهي بزرگواري.
صلوات و درود بر تصديق كنندگان رسولان
خدايا، با آمرزش و خشنودي خود، از مردم روي زمين يادي كن؛ آنان كه پيرو پيامبران بودند و هنگامي كه دشمنان رسالت آن فرستادگان را دروغ پنداشتند، ناديده به راستي و درستيِ رسالت ايشان گواهي دادند.
و در هر زمان، از دوران آدم تا محمد ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ چون پيامبراني فرستادي و راهنماياني برانگيختي كه پيشوايان هدايت بودند،
و رهبرانِ اهل پرهيزگاري ـ كه بر همهشان سلام و درود باد ـ به سبب حقايق ايمان و از سَرِ شوق به پيامبران رو كردند.
خدايا، يارانِ محمد را ياد كن؛ به ويژه آنان كه حقِ با او بودن را ادا كردند، و در يارياش به خوبي كوشيدند،
و او را مدد رسانيدند و به ديدارش شتافتند، و در پذيرش دعوت او بر يكديگر پيشي گرفتند، و چون پيامبر دلايلِ روشن رسالتِ خود را به آنان گفت، به گوش جان پذيرا گشتند.
آن گاه براي آشكار كردن دعوت او، از زن و فرزندانِ خويش بريدند و با پدران و پسرانِ خود جنگيدند تا پايههاي پيغمبرياش را محكم سازند. و سرانجام، به بركتِ وجودش پيروز شدند.
و ياد كن از كساني كه دلهاشان در گرو محبت او بود و در بازار مودّت او به تجارتي دل بسته بودند كه زيان و كسادي در آن راه نداشت،
و چون به ريسمانِ دعوت او چنگ زدند، خاندان و قبيلهشان از آنان دور شدند، و آن گاه كه در سايهي پيوند او آرميدند، خويشان و بستگان پيوند از ايشان بريدند.
اينك، خدايا، آنچه را آنان براي تو و در راه تو از دست نهادند، از چشم عنايت خود دور مدار و به خشنودي خود خشنودشان ساز؛
چون مردم را به پيروي از دين تو گرد آوردند و در فراخواندن مردم به سوي تو، با فرستادهات هم آواز و همراه شدند.
و به آنان كه ديار خويش را رها كردند و از زندگي راحت جدا شدند و به سختي در افتادند، پاداش نيك عطا فرما.
نيز آن گروه از ستم ديدگان را كه در راه ياري دين خود بر شمارشان افزودهاي، چنان پاداشي ده.
خدايا، بهترين پاداش خود را به آن گروه رسان كه در نيكوكاري پيرو ياران محمد بودند؛
همانان كه ميگفتند: «اي پروردگار ما، ما را و برادرانِ ما را كه در ايمان بر ما پيشي گرفتند، بيامرز»؛
گروهي كه رهروِ ياران رسول شدند و در پي هدف ايشان به راه افتادند و مانند آنان زندگي كردند؛
هيچ ترديدي انديشه و بينش آنان را به بيراه نبرد، و هيچ شكّي در دلشان پديد نيامد تا ايشان را در پيروي از آثار و نشانههاي تابناك هدايت آن ياران باز دارد،
بلكه پشتيبان و ياور آناناند؛ ايشان را پيروي ميكنند و به هدايتشان راه ميپويند؛ از جان و دل كردار و گفتارشان را ميپذيرند و به آنچه از ايشان رسيده است، بدگمان نيستند.
خدايا، بر تابعان و زنان و فرزندانشان و هر يك از ايشان كه از تو فرمانبري كند، از امروز تا روز واپسين درود فرست؛
درودي كه با آن ايشان را از نافرماني خود باز داري، و باغهاي بهشت را به رويشان بگشايي،
و از نيرنگِ شيطان نگاهشان داري، و در هر كار نيك كه از تو مدد خواهند، ياريشان كني،
و از حادثههاي روز و شب، جز آنچه خيرشان در آن است، در امان داري؛
درودي كه با آن اميد به خود را در دلِ ايشان پديد آوري تا به آنچه نزد توست دل بدهند، و از آنچه در دست ديگر بندگان است، دل بردارند و به آن بدگمان نشوند.
چنان كني كه تو را بخوانند و از تو بخواهند و از تو بيم داشته باشند، و به خوشيهاي زودگذر اين جهان بيعلاقهشان سازي،
و شوق كار كردن براي آن جهان، و آمادگي براي بعد از مرگ را در دلشان اندازي،
و سختي و اندوه روز جان كندن را بر آنان آسان كني،
و ايشان را از رويدادهاي وحشتزاي قيامت و آتشِ طاقتسوز دوزخ و بسيار ماندن در آن، به سلامت داري،
و به جايگاه امن و آسايش پرهيزگاران رهسپار گرداني.
نيايش آن حضرت دربارهي خود و نزديكانش
اي آن كه شگفتيهاي بزرگيِ تو را پاياني نيست، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از گمراهي در شناخت عظمتِ خود بازدار.
اي آن كه مدت فرمانروايي تو بينهايت است، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از بند انتقام خود رهايي بخش.
اي آن كه گنجينههاي رحمتت به آخر نرسد، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از رحمت خود بهرهاي عطا فرما.
اي آن كه ديدهها همه از ديدنت فرو مانند، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از به آستان قرب خود نزديك نما.
اي آن كه در برابر بزرگيِ تو هر چيز بزرگ ديگري ناچيز است، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را نزد خود گرامي دار.
اي آن كه خبرهاي پنهان پيش تو آشكار است، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را نزد خود رسوا مكن.
خدايا، ما را به لطفِ بخشش خود، از بخشش بخشندگان بينياز گردان، و با پيوند خويش ما را از هراس پيوند گسستن ديگران دور ساز، تا با وجود بخشش تو، از ديگران چشمِ بخشش نداشته باشيم، و با وجود احسان تو، از تنگ چشميِ ايشان به هراس نياييم.
خدايا، بر محمد و خاندانش درود فرست و كارها را چنان تدبير كن كه به سود ما باشد، نه به زيان ما، و چنان مكر و ترفند نما كه به سود ما باشد، نه به زيان ما. ما را به پيروزي رسان و آن را از ما باز مَسِتان.
خدايا بر محمد و خاندانش دورد فرست و ما را از خشم خود نگاهدار و در پناه خود بدار و به سوي خود راه نماي و از خود دور مفرماي؛
زيرا هر كس كه تو او را در پناه خود آري، به سلامت مانَد، و هر كس كه تو او را راه بنمايي، دانا شود، و هر كس كه تو او را به خويش نزديك كني، بهرهمند گردد.
خدايا بر محمد و خاندانش دورد فرست و ما را از ناگواريهاي سختِ روزگار و گزندِ دامهاي شيطان و خشمناكيِ سلطان كفاين كن.
خدايا، توانگران از نيروي تو توانگري دارند، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و خود ما را توانگر ساز.
بخشندگان از فراواني بخشش تو ميبخشند، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و خود به ما بخشش كن.
هدايت يافتگان در پرتوِ نور تو هدايت مييابند، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و خود ما را هدايت فرما.
خدايا، هر كس كه تو ياورش باشي، ياري نكردن ديگران زيانش ندهد، و هر كس كه تو عطايش بخشي، تنگ چشمي ديگران از او نكاهد، و هر كس هدايتش به دست تو باشد، فريب گمراهان پاي او را نلغزاند.
پس بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را به عزّت خويش از گزند بندگانت در امان دار، و با بخشش خود، از غير خودت بينياز گردان، و در پرتو هدايتِ خويش، ما را به راه حق انداز.
خدايا، بر محمد و خاندانش دورد فرست و سلامت دلهاي ما را در ياد كردِ بزرگيِ خود قرار ده، و آسايش بدنهاي ما را در سپاسگزاري نعمتِ خويش، و گويايي زبانهاي ما را در وصف آنچه به ما دادهاي.
خدايا، بر محمد و خاندانش دورد فرست و ما را از كساني قرار ده كه [مردم را] به سوي تو فرا ميخوانند، و آنان را به راه تو رهبري ميكنند، و ما را از ويژهترين بندگانِ ويژهي درگاه خود گردان، اي مهربانترين مهربانان.
نيايش آن حضرت در بامداد و شامگاه
ستايش براي خداست كه به نيروي خود شب و روز را پديد آورد،
و به نيروي خود ميان آن دو تفاوت نهاد،
و براي هر يك اندازه و زماني حساب شده قرار داد.
از هر يك از آن دو ميكاهد و بر ديگري ميافزايد، و آن گاه آنچه را كاسته، باز ميگرداند تا روزيِ بندگان و مايهي پرورش ايشان كه مقدّر شده، فراهم آيد.
پس شب را براي آنان بيافريد تا در آن از رنج و كوشش بياسايند، و آن را همچون پوششي گردانيد تا در آن به خواب راحت روند و با آن به آسايش و نيرو رسند و از لذّتِ شبانگاهي برخوردار شوند.
و روز را براي آنان پديد آورد تا در روشنايياش فضل و بخشش او را جستجو و وسيلهي روزي جستن را فراهم نمايند و در زمينِ خدا به تكاپو درآيند تا از نعمتهاي اين جهان بهرهمند شوند و سعادت آن جهان را دريابند.
و خداوند بدين وسيله، كارشان را سامان ميدهد و از كردارشان با خبر ميشود و مينگرد كه در هنگامههاي فرمانبرداري از او و به جا آوردن واجبات و فرمانهايش چگونهاند، تا بدكاران را كيفر بد رساند و نيكان را پاداش نيك دهد.
خدايا، ستايش براي توست كه پردهي تاريك شب را به روشنايي صبحگاهان شكافتي و ما را از روغ روز برخوردار كردي و جاهاي جُستنِ روزي را نشانمان دادي و از آسيب پيشامدهاي ناگوار در امان داشتي.
ما و همهي چيزها، جملگي، چون به خود آمديم، خويشتن را از آنِ تو ديديم: آسمان و زمين و آنچه در آن دو پراكنده ساختي، آرميده و جنبنده، ايستاده و رونده، و هر چه در هواست، و هر چه زيرِ زمين است.
خود را در پنجهي قدرت تو يافتيم. همه از آن تو و در قلمرو فرمانروايي توايم. خواست و ارادهي تو ما را در بر گرفته، و هر چه ميكنيم، به فرمان تو و در سايهي تدبير توست.
ما را هيچ كاري نيست جز آنچه تو فرمودهاي، و هيچ بهرهي نيكي نداريم جز آنچه تو بخشيدهاي.
اين روز، روزي نو و بر ما گواهي آماده است. اگر نيكي كنيم، ما را با ستايش بدرود گويد، و اگر بدي كنيم، با نكوهش از ما جدا گردد.
خدايا، بر محمد و خاندانش دورد فرست و روزيمان كن كه به شايستگي با چنين روزي همراه گرديم، و مگذار از آن جدا شويم در حالي كه گناهي كوچك يا بزرگ از ما سر زده باشد.
و در اين روز، نيكيهاي فراوان به ما عطا فرما و ما را از گناهان به دور دار. بامداد و شامگاهش را براي ما از سپاس و ستايش و پاداش و ذخيرهي آن جهان و بخشش و نيكي آكنده ساز.
خدايا، رنجِنوشتنِ كارهاي بد را از فرشتگان بزرگواري كه كارهاي ما را مينويسند، بردار، و كارنامههاي ما را از نيكيها پُر ساز، و زشتكاريهايمان را وسيلهي بيآبرويي نزد فرشتگان قرار مده.
خدايا، در همهي ساعاتِ اين روز، از سوي بندگانت براي ما بهرهاي نيك، و از سپاسگزاري نصيبي عنايت فرما، و از جملهي فرشتگانت گواهي راستين بر ما بگمار.
خدايا، بر محمد و خاندانش دورد فرست و ما را از پيش رو و پشت سر، و از راست و چپ، و از همه سو، نگهبان باش؛ آن گونه كه از گناه در امان مانيم و به فرمانبرداري تو راه يابيم، و اين همه، در راه محبت تو باشد.
خدايا، بر محمد و خاندانش دورد فرست و ما را در اين روز و شب، و در همه روز، موفق گردان كه نيكي كنيم و از بدي بپرهيزيم و نعمت را سپاس گوييم، و پيرو سنّتها باشيم و بدعتها را كنار نهيم.
و به كارهاي پسنديده فرمان دهيم، و از ناپسنديها باز داريم، و اسلام را پاسداري كنيم، و در نكوهش باطل سخن گوييم و آن را كوچك شماريم، و حق را ياري دهيم، و آن را گرامي بداريم و گمراه را به راه آوريم، و مراه را به راه آوريم، و ناتوان را مدد رسانيم، و ستم ديده را فريادرس باشيم.
خدايا، بر محمد و خاندانش دورد فرست و اين روز را فرخندهترين روزي قرار ده كه تا حال ديدهايم، و نيكوترين همدمي كه با وي بودهايم، و بهترين وقتي كه در آن به سر بردهايم.
و ما را از پسنديدهترين بندگاني قرار ده كه شب و روز بر آنان گذشته است، و از سپاسگزار ترينشان در برابر نعمتهايي كه عطا كردهاي، و از پايدارترين ايشان در عمل به آيين تو، و از خوددارترين آنان در برابر آنچه از آن دورشان داشتهاي.
خدايا، تو را گواه ميگيرم، و گواهي تو ما را بس است. و آسمان و زمين تو را و فرشتگانت را كه در آن دو مسكن دادهاي و همهي آفريدگانت را در اين روز و اين ساعت و اين جايگاه گواه ميگيرم
كه من شهادت ميدهم تو آن خدايي هستي كه جز او خدايي نيست، به پا دارندهي عدالت، در داوري دادگر، بر بندگان مهربان، فرمانرواي جهان و دلسوز همهي آفريدگان هستي.
شهادت ميدهم كه محمد بندهي تو و فرستادهي تو و برگزيدهي آفريدگانِ توست. رسالت خويش بدو سپردي و او به خوبي از عهدهي آن برآمد، و فرمانش دادي كه خيرخواهي امت كند، و او همان كرد.
خدايا، اينك بر محمد و خاندانش دورد فرست، بيش از آنچه بر يكي از آفريدگان خود فرستادهاي، و از سوي ما بهترين چيزي را كه به يكي از بندگانت دادهاي، به او عطا فرما، و برترين پاداشي را كه به پيامبران خود از سوي مردمشان ارزاني داشتهاي، به او ارزاني كن.
بيگمان، اين تويي كه نعمتهاي سترگ ميبخشي و گناهان بزرگ را ميآمرزي، و تو از هر مهرباني مهربانتري. پس بر محمد و خاندانش كه پاكان و پاكيزگان و نيكانِ برگزيدهاند، درود فرست.
نيايش آن حضرت در كارهاي مهم
اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده ميشود، و اي آن كه سختيِ دشواريها با تو آسان ميگردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست.
سختيها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به ارادهي تو موجود شوند،
و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند.
تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواريها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني.
اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگينياش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمدهام كه با آن مدارا نتوانم كرد.
اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آوردهاي و به سوي من روان كردهاي.
آنچه تو بر من وارد آوردهاي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كردهاي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست.
آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند.
پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشودهام،
به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواستهام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه.
و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار.
اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بيطاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛
و اين در حالي است كه تنها تو ميتواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايستهي آن نباشم، اي صاحب عرش بزرگ.
ببخشید یه دفعه پریدم وسط پستهاتون.ای کاش هفتگی میزاشتین تا برداشتای کلی خودمون رو هم مینوشتیم.تک تک جملات اونقدر عمیق هستند که نمیشه با یکبار خوندن ازشون گذشت.
با تشکر
ای کاش هفتگی میزاشتین تا برداشتای کلی خودمون رو هم مینوشتیم
سلام
بزرگوار
هفته ای که دیره ، ولی هر روز یه پست می زارم
شما هم یا علی بفرماین
- خداست تنها راهگشا و تنها ملجاء؛
- میشه به خدا شکوه کرد ولی در عین اینکه خدا رو فاعل همه کارها بدونیم؛
- تاکید بر اینکه هیچ کس بدون اذن اون کاری رو انجام نمیده؛
- فرستادن صلوات.
نيايش آن حضرت در پناه جستن به خدا از شرّ بديها
خدايا، پناه ميبرم به تو از شورِ آزمندي، و تنديِ خشم، و چيرگي حسد، و كم طاقتي و ناخرسندي از روزي مقدّر، و تندخويي و زيادهروي در لذت جويي، و پا فشاري بر باطل،
و پيروي هواي نفس، و سرپيچي از راه راست، و فرو رفتن در خواب غفلت، و كوششِ بيش از نياز، و برگزيدن باطل به جاي حق، و پافشاري بر گناه، و كوچك نماييِ خطا، و بزرگ نماييِ طاعت.
پناه ميبرم به تو از به خود نازيدنِ توانگران و خوار شمردن درويشان و بد رفتاري با زير دستان و ناسپاسي در حقّ آن كس كه به ما نيكي كرده است.
خدايا، به تو پناه ميبرم از ياري كردن ستمگر و خوار داشتن ستم ديده و درخواستِ چيزي كه حقّ ما نيست و ندانسته سخن گفتن.
و به تو پناه ميبريم از اين كه در دل خيال فريب كسي را بپروريم و شيفتهي كردار خود شويم و آرزوهاي دور و دراز كنيم.
به تو پناه ميبريم از بد سرشتي و ناچيز شمردنِ گناهانِ كوچك و اين كه شيطان بر ما چيره شود، يا روزگار ما را بيچاره و تيره روز گرداند و يا پادشاهي بر ما ستم ورزد.
به تو پناه ميبريم از اسراف كردن و نيافتن روزي به مقدار نياز.
به تو پناه ميبريم از سرزنش دشمنان، و نيازمندي به همانندِ خود، و زندگي در سختي، و مردن بيتوشهي آخرت.
به تو پناه ميبريم از بزرگترين حسرت، و سنگينترين ناگواري و بدترين تيرهبختي و بد سرانجامي، و نا اميدي از پاداش نيك. و فرود آمدن عذاب.
خدايا، بر محمد و خاندانش درود فرست و به رحمتِ خود، من و همهي مردان و زنان با ايمان را از آنچه گفته شد، در امان دار، اي مهربانترين مهربانان.
[="darkolivegreen"]با سلام و عرض خسته نباشید
آیا می شود دعاها و قرآن را تنها به زبان فارسی خواند (یعنی ترجمۀ آنها را خواند)
زیرا در بسیاری به دلیل عدم تسلط به زبان عربی معنی آنچه را که قرائت کرده و یا از خداوند در دعاهایمان به زبان عربی می خواهیم را نمی دانیم، و این امر باعث می شود تنها در سطح کلمات باقی بمانیم و عمق و معنای آنها پی نبریم
مثلا همین دعاهای صحیفۀ سجادیه؛ من به شخصه حتی تلفظ کلمات دعا هم برایم مشکل است اما با خواندن ترجمۀ آنها دگرگون می شوم
ممنون می شم اگه راهنمایی کنید[/]