مردی که فقط می خواست بگوید: " سیب"

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مردی که فقط می خواست بگوید: " سیب"

[=arial,helvetica,sans-serif]می خواست برود، ولی چیزی او را پایبند کرده بود. می خواست بماند، ولی چیزی او را به سوی خود می کشید. می خواست بنویسد، قلمی نداشت، می خواست بایستد، چیزی او را وادار به نشستن می کرد.می خواست بگوید، لبان خشکیده اش نمی گذاشتند. می خواست بخندد، تبسم در صورتش محو می شد. می خواست دست بزند و شادی کند، ولی دستانش یاری نمی دادند. می خواست نفس عمیقی بکشد و تمام اکسیژن های هوا را ببلعد، اما چیزی راه تنفسش را بسته بود. می خواست آواز سر دهد، نغمه اش به سکوت مبدل شد. می خواست پنجره ی کلبه اش را باز کند و از دیدن زیباییها لذت ببرد ، اما با اینکه پنجره با او فاصله ای نداشت این کار برایش غیر ممکن بود. می خواست بی پروا همه چیز را تجربه کند ولی دیگر فرصتی وجود نداشت. می خواست پرنده ی زندانی در قفس را پرواز دهد ولی ناتوان بود. می خواست گلی بچیند و به کسی که به او خیره شده بود بدهد دستش جلو نمی رفت. می خواست به همه بگوید دوستشان دارد و عاشقشان است لبش گشوده نمی شد، می خواست ستاره های آسمان را بشمارد و هنگام عبور شهاب آرزو کند که کاش روزهای رفته بر گردند.
[/]
[=arial,helvetica,sans-serif]آخر او عکسی در قابی کهنه بود که توان هیچ کاری را نداشت می خواست حداقل لبخندی به لب داشته باشد اما لبانش خشکیده بود.[/]
[=arial,helvetica,sans-serif] یادش افتاد کاش وقتی عکاس گفت "بگو سیب" از دنیا گله نمی کرددلش می خواست اگر نمی تواند هیچ کاری بکند فقط بگوید "سیب"[/]

سکوت را بشکنید؛

من منتظر شنیدن نظرات شما دوستان خوبم هستم.

با نظرات و حرفهای قشنگتون به من انگیزه بدین تا بهترین داستانهای دنیا را براتون گلچین کنم.

ممنون از همه شما :Gol:

به نظر من باید از ذره ذره فرصتهای زندگی بهترین استفاده رو ببریم ....

داستانهایی که تا به حال گذاشته اید بی نظیرند و
هر کدام تلنگری هستند برای همه ما

بسیار ممنونم و منتظر داستانهای بعدی هم هستیم
خدا خیرتون بده

:goleroz::roz::goleroz:

حالا تا دیر نشده همه با هم بگیم:

"

سیب"


jahromi;13045 نوشت:
به نظر من باید از ذره ذره فرصتهای زندگی بهترین استفاده رو ببریم ....

«الفرصة تمرّ مرّ السّحاب»
فرصت ها میگذرند، همانند گذشتن ابرها..
حضرت على ‏عليه السلام

تصویری هم من به مناسبت این مطلب اینجا گذاشتم ببینید

http://www.askdin.com/showthread.php?p=12876#post12876

یکی دوستانم می گفت:

هر وقت از بازی زمونه خسته و ناامید میشم و احساس می کنم افسرده ام ؛ قبل از اینکه زبان به گله و شکایت از روزگار و بی وفایی ها باز کنم ؛ می ایستم و یه نگاه به زمین می اندازم و با خودم میگم: چه بسیار انسانهایی که در خاک آرام گرفته اند و آرزو داشتند که ای کاش جای من بودند و زندگی می کردند.

قدر لحظه لحظه های عمرمون را بدونیم.

گل نرگس;13258 نوشت:
یکی دوستانم می گفت: هر وقت از بازی زمونه خسته و ناامید میشم و احساس می کنم افسرده ام ؛ قبل از اینکه زبان به گله و شکایت از روزگار و بی وفایی ها باز کنم ؛ می ایستم و یه نگاه به زمین می اندازم و با خودم میگم: چه بسیار انسانهایی که در خاک آرام گرفته اند و آرزو داشتند که ای کاش جای من بودند و زندگی می کردند. قدر لحظه لحظه های عمرمون را بدونیم.


با سلام

اين را ميشه بهترين امضاء هم انتخاب كرد

قدر لحظه لحظه هاي عمرمان را بدونيم

ارزش لحظه ها ... !
To realize The value of a sister Ask someone Who doesn't have one.
ارزش يک خواهر را، از کسي بپرس که آن را ندارد.
To realize The value of ten years: Ask a newly Divorced couple.
ارزش ده سال را، از زوج هائي بپرس که تازه از هم جدا شده اند.
To realize The value of four years: Ask a graduate.
ارزش چهار سال را، از يک فارغ التحصيل دانشگاه بپرس.
To realize The value of one year: Ask a student who Has failed a final exam.
ارزش يک سال را، از دانش آموزي بپرس که در امتحان نهائي مردود شده است.
To realize The value of one month: Ask a mother who has given birth to a premature baby.
ارزش يک ماه را، از مادري بپرس که کودک نارس به دنيا آورده است.
To realize The value of one week: Ask an editor of a weekly newspaper.
ارزش يک هفته را، از ويراستار يک مجله هفتگي بپرس.
To realize The value of one hour: Ask the lovers who are waiting to meet.
ارزش يک دقيقه را، از کسي بپرس که به قطار، اتوبوس يا هواپيما نرسيده است.
To realize The value of one-second: Ask a person who has survived an accident.
ارزش يک ثانيه را، از کسي بپرس که از حادثه اي جان سالم به در برده است.
To realize The value of one millisecond: Ask the person who has won a silver medal in the Olympics.
ارزش يک ميلي ثانيه را، از کسي بپرس که در مسابقات المپيک، مدال نقره برده است.
Time waits for no one. Treasure every moment you have. You will treasure it even more when you can share it with someone special.
زمان براي هيچکس صبر نمي کند. قدر هر لحظه خود را بدانيد. قدر آن را بيشتر خواهيد دانست، اگر بتوانيد آن را با ديگران نيز تقسيم کنيد.
To realize the value of a friend: Lose one.
براي پي بردن به ارزش يک دوست، آن را از دست بده.



موضوع قفل شده است