جمع بندی زمان دمیده شدن روح در جنین

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زمان دمیده شدن روح در جنین

زمان دمیده شدن روح به جنین چه زمانی هست و چرا همزمان با تشکیل نطفه روح دمیده نمیشود در حالی که از نظر علمی انسان از زمان تشکیل نطفه موجود زنده محسوب میشود؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد رئوف

mir@;443310 نوشت:
زمان دمیده شدن روح به جنین چه زمانی هست و چرا همزمان با تشکیل نطفه روح دمیده نمیشود در حالی که از نظر علمی انسان از زمان تشکیل نطفه موجود زنده محسوب میشود؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب حایز اهمیت است:

- طبق آیات قرآن شکل گیری انسان از مراحل نطفه، علقه، مضغه، شکل گیری استخوان و دمیدن روح تشکیل می شود.(1)

- در مورد چرائی تاخیر دمیده شده روح باید به این مسئله توجه کرد که طبق نظر مشهور فلاسفه اسلامی، نفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاست به این معنا که در ابتدای شکل گیری بر ماده متکی است و در ادامه بقاء بی نیاز از ماده می شود. با توجه به این دیدگاه، باید گفت که باید مرحله ای مادی وجود داشته باشد که سپس نفس انسانی از آن منشا بگیرد. به عبارت دیگر، بدن مادی انسان باید به درجه ای از رشد و کمال برسد که بتواند میزبان روح باشد.

- در مراحل نخست بدن، حیات نباتی و حیوانی دارد ولی برای رسیدن به مرحله انسانی، نیازمند آن است که به قدری از رشد برسد که توانایی شکل گیری روح را داشته باشد. البته ممکن است دانشمندان علوم طبیعی، مراحل اولیه را نیز حیات بنامند و این مسئله منافاتی با آنچه گفته شد ندارد زیرا در نظر فلاسفه اسلامی نیز مراحل اولیه دارای حیات نباتی هستند ولی حیات در مرحله انسانی، امری است که نیازمند دمیده شدن روح است و آن مسئله نیز نیازمند رشد جسم به درجه خاصی است که معمولا در چهار ماهگی جنین رخ میدهد.

موفق باشید

1. این مسئله در آیات 14-12 سوره مومنون بیان شده است.

[="#006400"]هوالعالم

پیرو کلام کارشناس محترم
به این میگن ظرفیت سازی !
برای حفظ تعادل وجود
که گاها بعضی از ما اگاهانه یا ناآگاهانه تعادل اونرو با چیزی مثل دوپینگ یا حتی تلقیناتی که منجر به خودپرستی و خودخواهی میشه برهم میزنیم و نعوذبالله در وهم خود رو خدایی میدونیم که خدایی میکنه ولی در حقیقت بندگی هم نمیکنیم ... [/]

mir@;443310 نوشت:
زمان دمیده شدن روح به جنین چه زمانی هست و چرا همزمان با تشکیل نطفه روح دمیده نمیشود در حالی که از نظر علمی انسان از زمان تشکیل نطفه موجود زنده محسوب میشود؟

[="#006400"]نمیشه گفت که نمیشه !
ولی دمیده نمیشه ! به همون دلایلی که کارشناس محترم ارائه فرمودن !
اما باز کار خدا بی حساب و کتاب نیست و مطمعنن از همون ثانیه های اوله لقاح روحی در کنار جسم (به نام جسم ! یا برای جسم) وجود داره !

فقط تصور حضور روح کامل در جسمی ناقص یا شکل نگرفته چندان جذاب نیست
و اینجا بیشتر از مساله دمیده شدن, کامل شدن نفس اهمیت داره ...

فراموش نکنیم که در اصل این روح ست که به دنیا میاد
و جسم متعلق به همین جاست و ابزاری بیش نیست [/]

[="DarkSlateBlue"]بنام او

باعرض سلام ..

mir@;443310 نوشت:
زمان دمیده شدن روح در جنین

زمان دمیده شدن روح به جنین چه زمانی هست و چرا همزمان با تشکیل نطفه روح دمیده نمیشود در حالی که از نظر علمی انسان از زمان تشکیل نطفه موجود زنده محسوب میشود؟

{1} از {2}
ضمن عرض سلام مجدد و همچنین احترام به نظرات و پاسخهای بزرگواران ، نظر حقیر دراین مورد فعلا این خواهدبود که روح همزمان با یک انسان و حتی شاید خیلی پیشتر ازاینکه نطفه ای شکل گرفته باشد وجودداشته اما شاید کمی مسائل برایمان پیچیده شده اند..
مثلا اگر باورداشته باشیم که فرزندان صورتی از تبدیل انرژی ها و بلکه در واقع صورتی از اعمال و گفتار خود والدین میباشند یا خواهندبود .. و همچنین اگر باورداشته باشیم که شکل ظاهری فرزندان یا بمادر و خانواده مادری و یا به پدر و خانواده پدری {یاهردو} کشش پیدا خواهد نمود که از روزها و ماهها قبل،این شکلگیری یا تاثیر پذیری آغاز گردیده و میگردد و..؟؟
و ازاینرو و در همین چهارچوب شاید بتوانیم قبول نماییم که موجودی بنام روح نیز خیلی پیشترها و بلکه با تاثیرپذیری از افکاروگفتاروکردار والدین خود در حال شکلگیری بوده که همزمان با تولد یک انسان یا فرزند ، تولد خواهدیافت و بلکه منظور قرآن از 4 ماهگی احتمالا چیز دیگری بوده یا چیزی فراتراز آن خواهدبود شاید در4 ماهگی یک اتفاقی رخ داده یا میدهد و یا شاید در 4 ماهگی قرار است یک اتفاق خیلی بزرگ روی دهد یا ..؟؟
بهرحال هر احتمالی ممکن است باشد که قرآن سعی داشته و دارد بنوعی مارا متوجه آن گرداند که هزچه بوده نظر حقیر فعلا این است که احتمالا روح قبل از تولد درحال شکلگیری بوده و خواهدبود و بلکه در 4 ماهگی {و البته فقط بدلیل اینکه قرآن فرموده} یک اتفاقی که باید بزرگ هم بوده یا باشد که اینقدر مهم بوده که قرآن آنرا بازگو نموده یا بدان اشاره داشته،روی دهد که این احتمالا وظیفه محققان است که ببینند در 4 ماهگی در درون انسان 4 ماهه چه گذشته یا میگذرد که قرآن خواسته بنوعی حواسهارا بدان معطوف دارد..؟؟[/]

[="DarkSlateBlue"]باعرض سلام مجدد..

mir@;443310 نوشت:
زمان دمیده شدن روح در جنین

زمان دمیده شدن روح به جنین چه زمانی هست و چرا همزمان با تشکیل نطفه روح دمیده نمیشود در حالی که از نظر علمی انسان از زمان تشکیل نطفه موجود زنده محسوب میشود؟

{2} از {2}

{{و البته ذکر این نکته از طرف حقیر که شاید این موجود بسیار هم ریز و کوچک میباشد که ازاینرو و احتمالا باید آنرا در دنیای ذرات جای داده و بدنبالش گشت و مهمتر اینکه باهمه کوچکی اش احتمالا قابل دیدن و مشاهده .. اما بازهم فکر میکنم احتمالا خدا خواسته بنوعی بما بگوید در قبل از 4 ماهگی بدنبالش بگردید که بعد از آن ..؟؟ که بعد از آن یعنی بعد از 4 ماهگی و بعنوان مثال ، شاید شروع به تحرک خواهدنمود و شاید این تحرک بگونه ای باشد که بسیار تند و سریع هم اتفاق افتد که دریکجا ثابت نماند و البته شاید در سر و قلب حضور فعالتری داشته باشد..بهرحال شاید روح آن موجودی نبوده و نخواهدبود که ماتاکنون فکرش رامیکردیم یا بدنبالش بودیم اما باهمه کوچکی اش قابلیت بزرگ شدن را خواهدداشت در حد تا یک انفجاربزرگ که فعلا فشرده و کوچک گردیده و شاید ذره خدا هم ازهمینجا اقتباس گرفته شده که غربیان سخت بدنبالش هستند یعنی موجودی که هم زاینده جهان میباشد و هم زاینده قدرتهای نهفته دریک همه موجودات و ازجمله در وجود یک انسان که چون بسیار ریز و کوچک و ناپیدا و ناشناخته بوده آنرا روح نامگذاری نموده اند و چون درگذشته پیشرفتها بدینصورت {ساخت انواع میکروسکوپها و تلسکوپها یا عینکهای ریزبین و بزرگ بین} نبوده بنابراین ازاین واژه برداشتهای اشتباه و گاه وحشتناکی هم نموده اند و حتی فیلمهایی نیز ساخته شده که احتمالا ذهن بقیه ملل را همچنان درگمراهی نگاهدارند که بدنبال موجودی شبیه انسان بگردیم که مثلا اگر این انسان ازنظر فیزیکی یک دست یا پایش را ازدست بدهد آیا آن روح هم یک دست و یک پایش راازدست خواهدداد ..؟؟ البته این در پایینترین سطح احتمالات و برداشتها از روح بود که برخی آنرا عینا و شکل جسم یک انسان فرض نموده و همچنان میدانند}}

{باسپاس}[/]

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

mir@;443310 نوشت:
زمان دمیده شدن روح به جنین چه زمانی هست و چرا همزمان با تشکیل نطفه روح دمیده نمیشود در حالی که از نظر علمی انسان از زمان تشکیل نطفه موجود زنده محسوب میشود؟

رئوف;443744 نوشت:

- در مورد چرائی تاخیر دمیده شده روح باید به این مسئله توجه کرد که طبق نظر مشهور فلاسفه اسلامی، نفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاست به این معنا که در ابتدای شکل گیری بر ماده متکی است و در ادامه بقاء بی نیاز از ماده می شود. با توجه به این دیدگاه، باید گفت که باید مرحله ای مادی وجود داشته باشد که سپس نفس انسانی از آن منشا بگیرد. به عبارت دیگر، بدن مادی انسان باید به درجه ای از رشد و کمال برسد که بتواند میزبان روح باشد.

- در مراحل نخست بدن، حیات نباتی و حیوانی دارد ولی برای رسیدن به مرحله انسانی، نیازمند آن است که به قدری از رشد برسد که توانایی شکل گیری روح را داشته باشد. البته ممکن است دانشمندان علوم طبیعی، مراحل اولیه را نیز حیات بنامند و این مسئله منافاتی با آنچه گفته شد ندارد زیرا در نظر فلاسفه اسلامی نیز مراحل اولیه دارای حیات نباتی هستند ولی حیات در مرحله انسانی، امری است که نیازمند دمیده شدن روح است و آن مسئله نیز نیازمند رشد جسم به درجه خاصی است که معمولا در چهار ماهگی جنین رخ میدهد.

با عنایت به مطالب قرمز رنگ در نقل قول کارشناس محترم جناب رئوف، خالی از لطف نیست که به یک نظریه علمیِ مرتبط نیز نگاهی بیندازیم:

پس از راهیابی کوانتوم به علم روانشناسی و گره خوردن آن با مبحث شعور و خودآگاهی، نظریه‌ای با نام Orch-OR شکل گرفت که حاصل همکاری مشترک یک فیزیکدان (راجر پنروز) و یک روانشناس (استوارت هامروف) می‌باشد.
پنروز یکی از مدافعان نظریه دیوید بوهم در فرمالیزم مکانیک کوانتم است. نظریه‌ای که بیان می‌کند ظهور متغیر پنهان غیر موضعی در مکانیک کوانتوم، ناشی از میدانی به نام میدان شعور و آگاهیست.
پنروز همچنین معتقد است که ذهن انسان به شیوه سیستم‌های صوری و اصول موضوعه‌ای عمل نمی‌کند. این بدین معنی است که ذهن دارای عملکردهای دیگری است که بر پایه الگوریتم‌ها (سیستم‌ها یا قواعد محاسبه) قابل تبیین نمی‌باشد. او این نوع عملکردها را عملکردهای محاسبه ناپذیر(non-computable) نامید.
به عبارت دیگر، مطابق نظریه پنروز، پروسه‌های تفکر، تصمیم گیری، اراده و خودآگاهی در انسان همگی آنالوگ هستند.

از سوی دیگر، استوارت هامروف میکروتوبول‌ (ریز لوله) های سلولهای مغز را یک کاندید مناسب برای تشکیل یک محیط کوانتومی در ابعاد ماکروسکوپیک می‌داند.
همروف مطرح کرده‌ است که چگالیده‌های درون میکروتوبول در یک نورون می‌توانند با چگالیده‌های میکروتوبولهای دیگر نورونها و سلولهای گلیال از طریق اتصالات شکافی(Gap Junction) تماس پیدا کنند. اتصالات شکافی اتصالات متفاوتی از سیناپسها هستند که در آن فاصله بین نورونها آنقدر کوچک است که ذرات کوانتومی توسط فرایندی بنام تونل کوانتومی از آن عبور می‌کند.
او مدعی شد که اشیاء کوانتومی مثل چگالیده‌های بوز- اینشتین که در بالا ذکر شد، می‌توانند بدین طریق به دیگر سلولها انتقال یابند و بنابر این در ناحیه بزرگی از مغز به عنوان یک شئ کوانتومی منفرد منتشر شوند.
او همچنین مطرح کرده‌است که عملکرد این پدیده کوانتومی در ابعاد بزرگ منشا امواج گاما در نوار مغز است که با خودآگاهی مرتبط است و نقش اتصالات شکافی را در ایجاد نوسانات گاما با اشاره به مطالعات تاییدی در این زمینه مورد تاکید قرار داده‌ است.
همروف مدعی شد که الکترونهای π به اندازهٔ کافی نزدیک هستند که بصورت درهمتنیدگی کوانتومی در آیند. درهمتنیدگی کوانتومی حالتی است که در آن ذرات کوانتومی می‌توانند همدیگر را بصورت آنی از راه دور تحت تاثیر قرار دهند (با سرعت مافوق سرعت نور انتقال اطلاعات رخ می‌دهد).


[/HR]

هر چند که در فرآیند شکل گیری جنین سلولهای مغزی (نورون‌ها) اولین سلولهائی هستند که تشکیل میشوند اما تا زمانی که تراکم این سلولها به میزان کافی نرسد، آن محیط کوانتومی ماکروسکوپیک بوجود نمی‌آید.
سلولهای مغز تنها سلولهائی در بدن انسان هستند که آرایش میکروتوبولهای آنها بصورت موازی است و به همین دلیل یک سلول مغزی قابل تقسیم و تجدید نیست.
محیط کوانتومی مد نظر هامروف زمانی شکل میگیرد که تراکم سلولهای مغز آنقدر زیاد شود تا شرایط برای درهمتنیدگی حاصل گردد.

پس از فراهم شدن بستر فوق، پدیده خود آگاهی به مغز جنین افاضه میشود.

این مرحله میتواند مطابقت داده شود با ارتباط و تعلق روح با جنین.
در واقع چیزی که روح به بدن افاضه میکند خودآگاهی، توان تعقل و تفکر، توان اراده و تصمیم‌گیری و ... میباشد که همگی به کمک همان ابزار مغز صورت میگیرند.

از آنجا که این خودآگاهی و شعور بسیار متعالی‌تر و در مرتبه وجودی بالاتری از شعور ذرات بنیادین در مکانیک کوانتومی بوهمی است، پس نمیتواند پدیده‌ای اینسوئی باشد و قطعاً آنسوئیست.
هامروف نشان داده که خودآگاهی در مغز انسان در هر ثانیه 40 مرتبه روشن و خاموش میشود.
به عبارت دیگر مرتباً مورد فیض است و همین باعث میشود که خاصیت آنالوگ و غیر الگوریتمیک داشته باشد.

موفق باشید

:Gol:

[="Tahoma"][="Indigo"]

آینده;443979 نوشت:
در 4 ماهگی در درون انسان 4 ماهه چه گذشته یا میگذرد که قرآن خواسته بنوعی حواسهارا بدان معطوف دارد..؟؟

برای منم جالبه!!!!
نگاه شما هم خیلی جالب بود.
چهار ماهگی یک دوره بسیار مهمه..... مثلا بعد از 4 ماهگی جنسیت معلوم میشه......
بعد از 4 ماهگی معمولا احتمال سقط خیلی کمتره و جفت تشکیل شده و جنین محکم تره......
بعد از 4 ماهگی بچه حرکت می کنه.....

و از نگاه روایات هم قبل از 4 ماهگی بهتره اسم بچه مشخص باشه...
و ممکنه خیلی چیزای دیگه هم باشه[/]

[="Tahoma"][="Indigo"]

استوار;478486 نوشت:
خالی از لطف نیست که به یک نظریه علمیِ مرتبط نیز نگاهی بیندازیم:

جناب استوار خیلی جالب بود ولی کاش یک منبع هم معرفی میکردین.
آخه واژه ها و اصطلاحات نامفهومه[/]

[="Tahoma"][="Indigo"]

استوار;478486 نوشت:
پنروز همچنین معتقد است که ذهن انسان به شیوه سیستم‌های صوری و اصول موضوعه‌ای عمل نمی‌کند. این بدین معنی است که ذهن دارای عملکردهای دیگری است که بر پایه الگوریتم‌ها (سیستم‌ها یا قواعد محاسبه) قابل تبیین نمی‌باشد. او این نوع عملکردها را عملکردهای محاسبه ناپذیر(non-computable) نامید.

استوار;478486 نوشت:
محیط کوانتومی مد نظر هامروف زمانی شکل میگیرد که تراکم سلولهای مغز آنقدر زیاد شود تا شرایط برای درهمتنیدگی حاصل گردد.

پس از فراهم شدن بستر فوق، پدیده خود آگاهی به مغز جنین افاضه میشود.


استوار;478486 نوشت:
این مرحله میتواند مطابقت داده شود با ارتباط و تعلق روح با جنین.
در واقع چیزی که روح به بدن افاضه میکند خودآگاهی، توان تعقل و تفکر، توان اراده و تصمیم‌گیری و ... میباشد که همگی به کمک همان ابزار مغز صورت میگیرند.

با این حساب از نظر علم مدرن روح همان خود آگاهی و شعور است؟

آیا این خود آگاهی به این سیستم مادی نیاز داره؟

بعد از مرگ مغز چه بر سر این خود آگاهی و شعور میاد؟[/]

سلام و عرض ادب.

مشکات;479381 نوشت:

جناب استوار خیلی جالب بود ولی کاش یک منبع هم معرفی میکردین.
آخه واژه ها و اصطلاحات نامفهومه

با تشکر از شما. در مورد نظریه Orch-OR میتوانید در اینترنت مطالبی را پیدا کنید. همچنین در مورد دیدگاه دیوید بوهم (David Bohm) در مکانیک کوانتوم.

مشکات;479387 نوشت:

با این حساب از نظر علم مدرن روح همان خود آگاهی و شعور است؟

آیا این خود آگاهی به این سیستم مادی نیاز داره؟

بعد از مرگ مغز چه بر سر این خود آگاهی و شعور میاد؟

خودآگاهی و شعور توسط روح به مغز افاضه میشوند. همچنین توان تعقل و تفکر و تصمیم گیری. و همچنین اراده.
این پردازشها، نیاز به ابزار مغز دارند. به عبارت دیگر روح برای به فعلیت رساندن قُوایش نیاز به ابزار جسم دارد. (حال یا جسم مادی باشد یا مثالی)

استوار;479409 نوشت:
خودآگاهی و شعور توسط روح به مغز افاضه میشوند. همچنین توان تعقل و تفکر و تصمیم گیری. و همچنین اراده.

با سلام.
آن طور که بنده متوجه شدم دانشمندان در ریزلوله های مغر متوجه یک روشن خاموش شدن یک چیزی شده اند. ولی متجه نشدم چرا نام آن را خودآگاهی و شعور گذاشته اند و چرا حکم کرده اند این خود آگاهی و شعور باید از یک مکان منحصر به فرد و متعلق به یک بدن خاص صورت پذیرد؟
یعنی چرا ما باید یک روح منحصر به فرد داشته باشیم؟
مثلا بنده با اکتساب شرایطی می توان وارد دانشگاه شوم. بدیهی است که دانشگاه متعلق به بنده نیست؟
همین طور مغر انسان با رسیدن به بک درجه تکاملی می تواند با یک محیط غیر مادی ( اگر ماده را هم تعریف بکنید ممنون می شوم ) ارتباط برقرار بکند. ولی آن محیط غیر مادی در انحصار جسم خاصی نیست.
و من الله توفیق

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

شریعت عقلانی;479420 نوشت:

با سلام.
آن طور که بنده متوجه شدم دانشمندان در ریزلوله های مغر متوجه یک روشن خاموش شدن یک چیزی شده اند. ولی متجه نشدم چرا نام آن را خودآگاهی و شعور گذاشته اند و چرا حکم کرده اند این خود آگاهی و شعور باید از یک مکان منحصر به فرد و متعلق به یک بدن خاص صورت پذیرد؟
یعنی چرا ما باید یک روح منحصر به فرد داشته باشیم؟
مثلا بنده با اکتساب شرایطی می توان وارد دانشگاه شوم. بدیهی است که دانشگاه متعلق به بنده نیست؟
همین طور مغر انسان با رسیدن به بک درجه تکاملی می تواند با یک محیط غیر مادی ( اگر ماده را هم تعریف بکنید ممنون می شوم ) ارتباط برقرار بکند. ولی آن محیط غیر مادی در انحصار جسم خاصی نیست.
و من الله توفیق

دوست ارجمند و گرامی، جناب شریعت عقلانی.
در اینجا بحثی از یک محیط غیر مادی نیست. بلکه بحث از یک موجود غیر مادی به نام روح است. که به تصریح آیه 14 سوره المؤمنون، به جنین تعلق میگیرد.
در این آیه شریفه خداوند ابتدا خلق جنین و سیر تحولات آن را بیان میکند و در انتها از انشاء خلقی دیگر (متفاوت با قبلی) به جنین صحبت میکند که ارتباطی تعلق گونه بین آندو برقرار است.

استوار;479431 نوشت:
در اینجا بحثی از یک محیط غیر مادی نیست. بلکه بحث از یک موجود غیر مادی به نام روح است. که به تصریح آیه 14 سوره المؤمنون، به جنین تعلق میگیرد.
در این آیه شریفه خداوند ابتدا خلق جنین و سیر تحولات آن را بیان میکند و در انتها از انشاء خلقی دیگر (متفاوت با قبلی) به جنین صحبت میکند که ارتباطی تعلق گونه بین آندو برقرار است.

با سلام و ممنون از بذل توجه شما.
یعنی دانشمندانی که نام بردید هم به همین آیات شریفه استناد کرده اند؟ :Moteajeb!:
آخه شما وسط مطالب بسیار علمیان از روح حرف زدید نه وسط مطالب دینیتان!
بنده هم خیال کردم دانشمندان به روح مورد اشاره دین رسیده اند.
و من الله توفیق

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

شریعت عقلانی;479440 نوشت:
با سلام و ممنون از بذل توجه شما.
یعنی دانشمندانی که نام بردید هم به همین آیات شریفه استناد کرده اند؟ :Moteajeb!:
آخه شما وسط مطالب بسیار علمیان از روح حرف زدید نه وسط مطالب دینیتان!
بنده هم خیال کردم دانشمندان به روح مورد اشاره دین رسیده اند.
و من الله توفیق

دوست عزیز، اگر به پست شماره 7 حقیر دقت کنید، می‌بینید که مطالبم در ارتباط با جملات قرمز رنگ جناب رئوف بیان شده با این مضمون: « بدن مادی انسان باید به درجه ای از رشد و کمال برسد که بتواند میزبان روح باشد»

ما هم مانند ایشان، شرایطی را بیان کردیم که طی آن سلولهای مغزی به درجه‌ای می‌رسند که پردازشهای کوانتیک بر اساس درهمتنیدگی و تونل کوانتومی در آنها هویدا میشود.
بیان شد این پردازشها غیر جبری و غیر الگوریتمیک هستند.

نتیجه گیری حقیر در مورد روح بدین صورت بود که تنها شیء منفرد کوانتومی در ابعاد ماکروسکوپیک مغر انسان است که میتواند تجلیگاه فرآیندهای کوانتومی (درهمتنیدگی و تونل) و انتقال اطلاعات با سرعت مافوق نور باشد که این موضوع بعلاوه تفاوت فاحش این شعور و آگاهی با شعور ذرات کوانتومی، میتواند نشان دهنده وجود روح باشد.

و اگر دقت کرده باشید این عبارت را بکار بردم:

استوار;478486 نوشت:
این مرحله میتواند مطابقت داده شود با ارتباط و تعلق روح با جنین.

استوار;479537 نوشت:
دوست عزیز، اگر به پست شماره 7 حقیر دقت کنید، می‌بینید که مطالبم در ارتباط با جملات قرمز رنگ جناب رئوف بیان شده با این مضمون: « بدن مادی انسان باید به درجه ای از رشد و کمال برسد که بتواند میزبان روح باشد»

ما هم مانند ایشان، شرایطی را بیان کردیم که طی آن سلولهای مغزی به درجه‌ای می‌رسند که پردازشهای کوانتیک بر اساس درهمتنیدگی و تونل کوانتومی در آنها هویدا میشود.
بیان شد این پردازشها غیر جبری و غیر الگوریتمیک هستند.

نتیجه گیری حقیر در مورد روح بدین صورت بود که تنها شیء منفرد کوانتومی در ابعاد ماکروسکوپیک مغر انسان است که میتواند تجلیگاه فرآیندهای کوانتومی (درهمتنیدگی و تونل) و انتقال اطلاعات با سرعت مافوق نور باشد که این موضوع بعلاوه تفاوت فاحش این شعور و آگاهی با شعور ذرات کوانتومی، میتواند نشان دهنده وجود روح باشد.

و اگر دقت کرده باشید این عبارت را بکار بردم:
این مرحله میتواند مطابقت داده شود با ارتباط و تعلق روح با جنین.


با سلام و عرض پوزش بابت عدم دقت بنده.
بله شما فرمودید می تواند.
حال سوال بنده این است که آیا این « میتواند » را می توان برای یک محیط غیر مادی که شعور و آگاهی از خود ساتع می کند قایل شد نه یک وجود منحصر به بدن مادی ( روح )؟
و من الله توفیق

سلام و عرض ادب.

شریعت عقلانی;479550 نوشت:

با سلام و عرض پوزش بابت عدم دقت بنده.
بله شما فرمودید می تواند.
حال سوال بنده این است که آیا این « میتواند » را می توان برای یک محیط غیر مادی که شعور و آگاهی از خود ساتع می کند قایل شد نه یک وجود منحصر به بدن مادی ( روح )؟
و من الله توفیق

از دیدگاه حقیر، از آنجا که خصوصیات جسم مادی انسانها منحصر به فرد است (به واسطه منحصر به فرد بودن ژنوم)، پس روحی که ارتباط تعلق گونه با این جسم دارد نیز منطقاً باید منحصر به فرد باشد.
چرا که هدف تکامل آن روح است و این حاصل نمیشود مگر با به فعلیت رسیدن قوای روح در ارتباط تعلق گونه‌اش با جسم.

از نظر علمی، در مکانیک کوانتوم بوهمی، در لایه زیری (Implicit Order) که در واقع برای رسیدن به آن باید از حد طول پلانک عبور کرد، یک الکترون عبارتست از یک موج-ذره به علاوه یک میدان در اطرافش.
این میدان اطراف الکترون همان میدان شعور آن الکترون است که باعث میشود بتواند اطلاعات محیط اطرافش را با سرعت مافوق نور دریافت نماید.
محیطی که باعث میشود انتقال اطلاعات از میدان یک موج-ذره به میدان موج-ذره دیگر صورت گیرد، همان میدان شعور و آگاهی کلی حاکم بر هستی می‌باشد.

بنابراین تمامی ذرات هستی از وجه تبادل اطلاعات، با همدیگر در ارتباطند، که اگر اختلاف پتانسیل کوانتومی (همان Q در معادله انرژی بوهم) بین آنها وجود نداشته باشد دیگر تبادل اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت.
وجود اختلاف پتانسیل یعنی وجود جریان یافتن اطلاعات، و این یعنی تفاوت در شعور و آگاهی یا همان منحصر به فرد بودن شعور ذرات.

از آنجا که مغز ما انسانها نیز یک شیء منفرد کوانتومی منتها در ابعاد ماکروسکوپیک است، پس خودآگاهی و شعور ما نیز منطقاً باید منحصر بفرد باشد تا در اثر وجود یک اختلاف پتانسیل، قادر به تبادل اطلاعات با محیط اطرافمان و نیز همدیگر باشیم.

با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب


کلا افرادی که معتقد به ارتباط فیزیک کوانتوم با خودآگاهی هستند کل صحبتشون این است:

1. فیزیک کوانتوم پیچیده است و من نمی فهمم.
2. خودآگاهی پیچیده است و من نمی فهمم.
3. پس این دو به هم مرتبط هستند.

اساس علمی برای ارتباط این مفاهیم با همدیگه وجود نداره و فعلا دلیل مستندی برای تصور کردن اینکه مقیاس کوانتوم تاثیری در خودآگاهی داره نداریم.

mir@;443310 نوشت:
زمان دمیده شدن روح به جنین چه زمانی هست و چرا همزمان با تشکیل نطفه روح دمیده نمیشود در حالی که از نظر علمی انسان از زمان تشکیل نطفه موجود زنده محسوب میشود؟

حرف اساتید خیلی خوب بود، این هم یک نظر:
خود اسپرم و تخمک قبل از به هم رسیدن هم زنده بوده‌اند (سلول‌ها هم موجود زنده هستند) و بعد از تشکیل نطفه هم همچنان زنده هستند و اگرچه روح انسانی در آن دمیده نشده باشد ولی شأنی دارد که از همان ابتدای تشکیل دیگر اگر سقط شود به آن دیه تعلق می‌گیرد، اگرچه نه دیه‌ی کامل ... در قرآن هم از نطفه‌هایی که به انسان کامل به صورت نوزاد تبدیل نمی‌شوند غیرمخلقة گفته شده است.

روح انسانی هم لزوما اینطور نیست که در همان زمان ۴ ماهگی جنین خلق شده باشد و بسیاری معتقدند هزاران سال قبل (مثلاً دو هزار سال قبل) خلق شده‌اند، لااقل روح مؤمنین. شاید رشد لازم برای روی و آن نطفه در جاها و شرایط مختلفی پرورش یابد چنانکه در مورد روح چنین موردی ذکر شده است که تحت عنایات حق می‌باشد و در مورد ارواح اهل بیت علیهم‌السلام در زیارت جامعه هم داریم:

خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَارا فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ حَتَّى مَنَّ عَلَیْنَا بِکُمْ فَجَعَلَکُمْ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ خدا شما را نورهایى آفرید و گرداگرد عرش خود قرار داد و با آوردنتان به دنیا بر ما منّت نهاد، و قرارتان داد در خانه‏ هایى‏ که اجازه داد رفعت یابند و نام او در آنها ذکر شود

وایسلی گوجا;498719 نوشت:
کلا افرادی که معتقد به ارتباط فیزیک کوانتوم با خودآگاهی هستند کل صحبتشون این است:

1. فیزیک کوانتوم پیچیده است و من نمی فهمم.
2. خودآگاهی پیچیده است و من نمی فهمم.
3. پس این دو به هم مرتبط هستند.

اساس علمی برای ارتباط این مفاهیم با همدیگه وجود نداره و فعلا دلیل مستندی برای تصور کردن اینکه مقیاس کوانتوم تاثیری در خودآگاهی داره نداریم.


با سلام خدمت جناب وایسیلی
خوب ما کاری به کوانتوم نداریم.
آیا همین خودآگاهی پیچیده که در هیچ رباط پیشرفته ی ساخته دست انسان نمی تواند شکل بگیرد نشان از وجود روح برای او نیست؟
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;499044 نوشت:

با سلام خدمت جناب وایسیلی
خوب ما کاری به کوانتوم نداریم.
آیا همین خودآگاهی پیچیده که در هیچ رباط پیشرفته ی ساخته دست انسان نمی تواند شکل بگیرد نشان از وجود روح برای او نیست؟
و من الله توفیق

پیچیدگی هیچ وقت دلیل مناسبی برای آوردن توجیه های سوپرنچرال و غیرمادی نیست. افرادی که قصد دارند پیچیدگی خودآگاهی انسان رو با روح توضیح بدن باید توضیح بدن روح چیست، اساس کارش چگونه است، از کجا می دونیم وجود داره و از کجا می دونیم روحی که این افراد مدعی وجودش هستند دلیل خودآگاهی است. وقتی به پیچیدگی های خودآگاهی انسان آگاهی نداریم فقط باید بگیم نمی دانیم.

به علاوه بنا به تعریفی که از خودآگاهی داریم (آگاه بودن و آنالیز هوشمندانه محیط اطراف و داده های ورودی) ربات ها هم می توانند خودآگاهی داشته باشند و اگه این خودآگاهی به پیچیدگی مد نظر ما نباشه هم دلیلی نداره تصور کنیم هرگز نخواهند داشت. ما انسان ها کلا بیشتر از 30 سال سابقه ربات سازی نداریم که خیلی خیلی سابقه کمی است، ادعای اینکه 100 هزار سال پیشرفت هم نمی تونه چنین چیزهایی رو به ربات ها بده به نظر من ادعایی غیرمنطقی است.

روح یک بعد غیر مادی در وجود انسان است که معنای هستی و حیات هست و از چیزهای مادی نیست که برای ان قدر و طول مشخص کنیم و بخواهیم با عقل مادی ان را بسنجیم ! شکی نیست که ان چه به انسان زندگی درک و شعور و استفاده از ابزار مادی را داده است قدرتی است که خارج از گوشت و خون مرده میباشد .... اینکه اگر انسانی قلبش از حرکت بایستد و موجب وفات او شود و بعدا بیایند و قلب او را توسط نیروهای محرک و باطری به کار بیندازند ولی اینکه چرا طرف رجوعی به حیات و زندگی ندارد قضیه حقیقت روح را مشخص میکند که روح عبارت است از حقیقت وجود و حیات که خداوند بر این کالبد مادی تشکیل شده از خون و گوشت و پوست القا کرده است و زمانی ان را از این کالبد گرفته و ان را بی ارزش میسازد ... سبحان الله عما یصفون !

من فکرمیکنم دلیل این موضوع با.توجه به علم جنین شناسی خیلی واضح است در رابطه با تشکیل جنیتن ما دو جنبه داریم یکی تشکیل وتکامل آن است ویکی رشد آن یعنی رشد ونمو ویا صحیحتر نمو ورشد.بعد ازلقاح که درابتدا ما یک سلول داریم بعد تصاعدی تعداد انها زیاد میشود{دو چهار هشت و.....} وبعد مراحل تکامل جنین بسرعت شروع میشود سه لایه تشکیل میشود{اکتودرم مزودرم وآندودرم}که هرلایه ارگانها و سیستمهای مختلف رابوجود میآورد بنحوی که ضربان قلب جنین از4هفتگی شروع میشودودر پزشگی ازدست رفتن جنین راقبل 20هفتگی سقط میگوییم وبعدازآن به آن میگوییم زایمان پیش ازموعد پس جنین تا 4-3ماه اول تکامل میابدبعدآن دیگررشداست یعنی بزرگ شدن تکامل دیگرتقریبا کامل شده دلیلش به نظرمن به احتمال زیاد اینست

ادامه وضیحات: چون میدانیم که در واقع سیستم عصبی که ذهن وخودآگاه را بوجود می آورد در واقع ابزار آلات نفس یا همان روح است در 5_4ماه اول حاملگی تکامل یافته و قابلیت پذیرش روح را دارد پس روح درآن زمان حلول میکند وقبل از آن هنوز برای حلول روح زود است چون سیستم عصبی کامل نشده وبعد از آن هم دیر است

پرسش:
زمان دمیده شدن روح به جنین چه زمانی هست و چرا هم زمان با تشکیل نطفه روح دمیده نمی شود در حالی که از نظر علمی انسان از زمان تشکیل نطفه موجود زنده محسوب می شود.؟

پاسخ:
چند مطلب حایز اهمیت است:
- طبق آیات قرآن شکل گیری انسان از مراحل نطفه، علقه، مضغه، شکل گیری استخوان و دمیدن روح تشکیل می شود.(1)

- در مورد چرائی تاخیر دمیده شده روح باید به این مسئله توجه کرد که طبق نظر مشهور فلاسفه اسلامی، نفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاست به این معنا که در ابتدای شکل گیری بر ماده متکی است و در ادامه بقاء بی نیاز از ماده می شود. با توجه به این دیدگاه، باید گفت که باید مرحله ای مادی وجود داشته باشد که سپس نفس انسانی از آن منشا بگیرد. به عبارت دیگر، بدن مادی انسان باید به درجه ای از رشد و کمال برسد که بتواند میزبان روح باشد.

- در مراحل نخست بدن، حیات نباتی و حیوانی دارد ولی برای رسیدن به مرحله انسانی، نیازمند آن است که به قدری از رشد برسد که توانایی شکل گیری روح را داشته باشد. البته ممکن است دانشمندان علوم طبیعی، مراحل اولیه را نیز حیات بنامند و این مسئله منافاتی با آن چه گفته شد ندارد زیرا در نظر فلاسفه اسلامی نیز مراحل اولیه دارای حیات نباتی هستند ولی حیات در مرحله انسانی، امری است که نیازمند دمیده شدن روح است و آن مسئله نیز نیازمند رشد جسم به درجه خاصی است که معمولا در چهار ماهگی جنین رخ می دهد.

______________
(1) این مسئله در آیات 14-12 سوره مومنون بیان شده است.

موضوع قفل شده است