جمع بندی تفكر و غريزه

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفكر و غريزه

با عرض سلام وادب خدمت همه كاربران گرامي

حتما تا كنون شكار حيواني مانند شير را از طريق تلوزيون ديده ايد اين حيوان براي شكار معمولا تمهيداتي در نظر ميگيرد از جمله براي رسيدن به خواسته اش سعي ميكند تا جايي كه ممكن است مخفيانه وبدون سر وصدا و ... تا بتواند به خواسته خود برسد وشكار را بگيرد ويا حتي در بين حيوانات ضعيف ترين آنها را براي رسيدن به مقصود خود انتخاب مي كند و ما اين را به غريزه حيوان نسبت ميدهيم حال سوال اين است اگر همين كار را بچه انسان وبراي گرفتن يك جوجه انجام دهد به هوش وذكاوت ارتباط پيدا مي كند اين تناقض در نوع نگرش انسان نسبت به موضوع تفكر نيست

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست گرامی
غریزه آن عامل درونی است که خدا به حیوانات برای رفع نیازات طبیعی عطا می کند تا به واسطه آن امورات حیاتی خود را به انجام برساند انسان نیز از آن جهت که حیوان است و امرات تدبیر امور سفلی حیوانی دارد دارای غریزه است و خدا برای ادامه حیات جسمانی(حیوانی ) انسان آن را در وی به ودیعت نهاده است . حال این غریزه در افراد مختلف حیوان متفاوت است مثلا در لاکپشت در موقع خطر ایستادن و به لاک خزیدن است و در آهو دویدن و فرار از خطر است
انسان نیز در رفع حوایج خود غرایزی دارد ولی لزوما بدین معنا نیست که باید این غرایز همسنگ دیگر حیوانات باشد رفتن به سوی پستان مادر و دهان گشودن برای کودک انسان یک امر غریزی است ولی شکار و کمین نشستن یک امر اکتسابی است و الا در همه انسان ها باید این امر می بود تا به عنوان یک امر غریزی لحاظ شود در کل میل به به برطرف کردن نیازات جسمانی در حیوانات متفاوت و در انسان این جهت با زیور تفکر و هوش آراسته شده است
انسان به عنوان یک نمونه حیوان که به عقل بر همه برتری داده شده گاه این غریزه را با عقل مزین کرده و به پیشرفتی در این زمینه دست یافته است مثلا انسان با عقل خود می یابد که برای شکار صید خود می تواند دام گذاشته تا از کمترین نیرو بیشترین استفاده را ببرد و این روش را برای صید و شکار تا استفاده از ابزار آلات پیشرفته تری کامل می دهد این امتیاز انسان بر دیگر حیوانات است که می تواند این غریزه را تکامل دهد و به پیشرفت برسد و الا دیگر حیوانات در سالیان سال هیچ پیشرفتی نمی کنند.
پس نتیجه این که آن کودک انسان برای این روش گرفتن شکار تفکر کرده و بدان رسیده چرا که در او به عنوان غریزه به ودیعت نهاده نشده بوده ولی همین روش شکار در شیر به عنوان یک غریزه محسوب و به شمار می آید

شعیب;444386 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی
غریزه آن عامل درونی است که خدا به حیوانات برای رفع نیازات طبیعی عطا می کند تا به واسطه آن امورات حیاتی خود را به انجام برساند انسان نیز از آن جهت که حیوان است و امرات تدبیر امور سفلی حیوانی دارد دارای غریزه است و خدا برای ادامه حیات جسمانی(حیوانی ) انسان آن را در وی به ودیعت نهاده است . حال این غریزه در افراد مختلف حیوان متفاوت است مثلا در لاکپشت در موقع خطر ایستادن و به لاک خزیدن است و در آهو دویدن و فرار از خطر است
انسان نیز در رفع حوایج خود غرایزی دارد ولی لزوما بدین معنا نیست که باید این غرایز همسنگ دیگر حیوانات باشد رفتن به سوی پستان مادر و دهان گشودن برای کودک انسان یک امر غریزی است ولی شکار و کمین نشستن یک امر اکتسابی است و الا در همه انسان ها باید این امر می بود تا به عنوان یک امر غریزی لحاظ شود در کل میل به به برطرف کردن نیازات جسمانی در حیوانات متفاوت و در انسان این جهت با زیور تفکر و هوش آراسته شده است
انسان به عنوان یک نمونه حیوان که به عقل بر همه برتری داده شده گاه این غریزه را با عقل مزین کرده و به پیشرفتی در این زمینه دست یافته است مثلا انسان با عقل خود می یابد که برای شکار صید خود می تواند دام گذاشته تا از کمترین نیرو بیشترین استفاده را ببرد و این روش را برای صید و شکار تا استفاده از ابزار آلات پیشرفته تری کامل می دهد این امتیاز انسان بر دیگر حیوانات است که می تواند این غریزه را تکامل دهد و به پیشرفت برسد و الا دیگر حیوانات در سالیان سال هیچ پیشرفتی نمی کنند.
پس نتیجه این که آن کودک انسان برای این روش گرفتن شکار تفکر کرده و بدان رسیده چرا که در او به عنوان غریزه به ودیعت نهاده نشده بوده ولی همین روش شکار در شیر به عنوان یک غریزه محسوب و به شمار می آید

باعرض سلام وادب

جوابتان را پسنديدم برداشت حقير اين است كه شما مقوله غرايز را از تفكر جدا نموده ايد ولي در هر رده حيوانيت تحت تاثير قدرت تفكر

دانستيد حال سوال اين است ايا تفكر تحت تاثير غرايز عمل مي كند واز خود مي تواند استقلال داشته باشد يا خير حتي در انسان

mohammadsadegh1;444475 نوشت:
باعرض سلام وادب

جوابتان را پسنديدم برداشت حقير اين است كه شما مقوله غرايز را از تفكر جدا نموده ايد ولي در هر رده حيوانيت تحت تاثير قدرت تفكر

دانستيد حال سوال اين است ايا تفكر تحت تاثير غرايز عمل مي كند واز خود مي تواند استقلال داشته باشد يا خير حتي در انسان


با سلام خدمت شما دوست گرامی
قدرت تفکر و تعقل از مشخصه های انسان است و دیگر حیوانات این امتیاز را ندارند عقل به عنوان حاکم بر دیگر قوای روح انسان می تواند آنها را رهبری و راهنمایی کند و انسان را به اوج برساند البته در برخی انسان ها این قضیه بر عکس شده و عقل را زیر دست غرایز قرار داده و به قول قرآن کریم " کالانعام بل هم اضل" می شوند از این جهت که در زندگی غریزه را حاکم کرده اند حیوان شده اند و از آن جهت که در این غریزه ورزی از ابزار فکر استفاده کرده و در جهت شهوات حیوانی روش ها و راه ها به کار برده اند از حیوان بد تر اند گرگ که نماد درتده خویی است در یک حمله 20 گوسفند را می درد در حالی که برخی با یک بمب اتم در یک لحظه هزاران انسان بیگناه را به خاک و خون می کشد .
پس این قدرت تفکر در انسان بنا به خواست خود انسان می تواهند حاکم یا محکوم بر غریزه باشد

با عرض سلام وادب

من فكر مي كنم غرايز به مجموعه رفتارهاي يك موجود زنده در برابر تمايلات دروني وبر طرف كردن آنها بر ميگردد بدون دخالت قوه درك كه جاي تامل دارد

ودر مورد انسان پاسخگويي به اين تمايلات همانندحيوانات وتغيير اين پاسخگويي توسط عقل مي باشد حال بماند كه تمايلات در هر رده موجودات

بر اساس مرتبه آن موجود زنده نياز بيشتر به تعقل پيدا مي كند وتنوع بيشتري ومراتب مختلفي پيدا مي كند

ولي اساس برطرف كردن اين تمايلات دروني به ميزان دسترسي موجود زنده بر اساس لا يكلف الله نفسها الا وسعها بر ميگردد واگر اين چنين نبود

در قيامت علت اينكه حيوانات نيز محشور مي شوند چيست همچنين به نظز ميرسد حيوانات وديگر موجودات به نسبت خود داراي قوه درك مي باشند

سوال:
حتما تا كنون شكار حيواني مانند شير را از طريق تلوزيون ديده ايد اين حيوان براي شكار معمولا تمهيداتي در نظر ميگيرد از جمله براي رسيدن به خواسته اش سعي ميكند تا جايي كه ممكن است مخفيانه وبدون سر وصدا و ... تا بتواند به خواسته خود برسد وشكار را بگيرد ويا حتي در بين حيوانات ضعيف ترين آنها را براي رسيدن به مقصود خود انتخاب مي كند و ما اين را به غريزه حيوان نسبت ميدهيم حال سوال اين است اگر همين كار را بچه انسان وبراي گرفتن يك جوجه انجام دهد به هوش وذكاوت ارتباط پيدا مي كند اين تناقض در نوع نگرش انسان نسبت به موضوع تفكر نيست

جواب:
غریزه آن عامل درونی است که خدا به حیوانات برای رفع نیازات طبیعی عطا می کند تا به واسطه آن امورات حیاتی خود را به انجام برساند انسان نیز از آن جهت که حیوان است و امور سفلی حیوانی دارد که باید آنها را تدبیر کند دارای غریزه است و خدا برای ادامه حیات جسمانی(حیوانی ) انسان آن را در وی به ودیعت نهاده است . حال این غریزه در افراد مختلف حیوان متفاوت است مثلا در لاکپشت در موقع خطر ایستادن و به لاک خزیدن است و در آهو دویدن و فرار از خطر است.
انسان نیز در رفع حوایج خود غرایزی دارد ولی لزوما بدین معنا نیست که باید این غرایز همسنگ دیگر حیوانات باشد رفتن به سوی پستان مادر و دهان گشودن برای کودک انسان یک امر غریزی است ولی شکار و کمین نشستن یک امر اکتسابی است و الا در همه انسان ها باید این امر می بود تا به عنوان یک امر غریزی لحاظ شود در کل میل به به برطرف کردن نیازات جسمانی در حیوانات متفاوت و در انسان این جهت با زیور تفکر و هوش آراسته شده است.(1)
انسان به عنوان یک نمونه حیوان که به عقل بر همه برتری داده شده گاه این غریزه را با عقل مزین کرده و به پیشرفتی در این زمینه دست یافته است مثلا انسان با عقل خود می یابد که برای شکار صید خود می تواند دام گذاشته تا از کمترین نیرو بیشترین استفاده را ببرد و این روش را برای صید و شکار تا استفاده از ابزار آلات پیشرفته تری کامل می دهد این امتیاز انسان بر دیگر حیوانات است که می تواند این غریزه را تکامل دهد و به پیشرفت برسد و الا دیگر حیوانات در سالیان سال هیچ پیشرفتی نمی کنند.
پس نتیجه این که آن کودک انسان برای این روش گرفتن شکار تفکر کرده و بدان رسیده چرا که در او به عنوان غریزه به ودیعت نهاده نشده بوده ولی همین روش شکار در شیر به عنوان یک غریزه محسوب و به شمار می آید.

پاورقی:
1- محمد تقى مصباح یزدى به سوى خودسازى، ص 40.

موضوع قفل شده است