سوالی درباره حدیث: ( بنده شهوت)

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالی درباره حدیث: ( بنده شهوت)

[=&amp]سلام. از یکی از احادیث امامان شنیدم که می فرماید : بنده شهوت اسیری است که هرگز رهایی نمی یابد . منظور این حدیث چیست . یعنی کسی که در گرداب شهوت اسیر شده مثلا روزانه خود ارضایی می کند هر قدر هم که تلاش کند نمی تواند توبه کند و خود را اصلاح کند یعنی آن امام وضعیت آن کس را که در گرداب شهوت است پیش بینی کرده و دیگر هیچ امیدی به اصلاح و توبه او نیست . من بارها تلاش کرده ام که خود را اصلاح کنم ولی باز هم در گرداب شهوت افتاده ام آیا من باید دیگر امید به توبه نداشته باشم پس زندگی بی امید به چه درد می خورد .خواهش می کنم به من بگویید که من می توانم توبه کنم و انسان صالحی باشم چون وقتی این حدیث را خواندم دیگر امید توبه را از دست دادم . به من بگویید آیا من بنده شهوتم. مگر نگفته اند که انسان تا زمانی که زندست می تواند خود را اصلاح کند .[/]

[="Navy"]

طوفان;442691 نوشت:
سلام. از یکی از احادیث امامان شنیدم که می فرماید : بنده شهوت اسیری است که هرگز رهایی نمی یابد . منظور این حدیث چیست . یعنی کسی که در گرداب شهوت اسیر شده مثلا روزانه خود ارضایی می کند هر قدر هم که تلاش کند نمی تواند توبه کند و خود را اصلاح کند یعنی آن امام وضعیت آن کس را که در گرداب شهوت است پیش بینی کرده و دیگر هیچ امیدی به اصلاح و توبه او نیست . من بارها تلاش کرده ام که خود را اصلاح کنم ولی باز هم در گرداب شهوت افتاده ام آیا من باید دیگر امید به توبه نداشته باشم پس زندگی بی امید به چه درد می خورد .خواهش می کنم به من بگویید که من می توانم توبه کنم و انسان صالحی باشم چون وقتی این حدیث را خواندم دیگر امید توبه را از دست دادم . به من بگویید آیا من بنده شهوتم. مگر نگفته اند که انسان تا زمانی که زندست می تواند خود را اصلاح کند .

سلام بر شما
این حدیث که در غرر آمِدی هست: عبد الشّهوة أسیرٌ لا ینفکّ أسره، بر فرض صحّت سندش، بر شما دوست بزرگوار صدق نمیکنه،
چون همانطور که فرمودید، همّ و غمّتان این است که خود را اصلاح کنید، و از این وضعتان نا راضی هستید،
بر خلاف کسی که واقعاً اسیر شهوت است و شهوت خود را رها کرده به حال خودش، نفس خود را سپرده به دست شهوتش، این حدیث در حقّ چنان افرادیست.

و از طرف دیگر، چیزی که بدیهی است اینه که: نا امید شدن از رحمت خداوند -در هر امری که باشه- یکی از گناهان کبیره است،
شما امیدوار باشید که ان شاء الله خداوند رحمتش را شامل شما و ما هم بفرماید تا هرچه زودتر از بند هوا و هوس‌هایمان رها شویم.

فنادی فی الظلمات أن لا إله إلّا أنت سبحانک إنّی کنت من الظّالمین، فاستجبنا له و نجّیناه من الغمّ و کذلک ننجی المؤمنین.
[/]

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد مجید

طوفان;442689 نوشت:
سلام. از یکی از احادیث امامان شنیدم که می فرماید : بنده شهوت اسیری است که هرگز رهایی نمی یابد . منظور این حدیث چیست . یعنی کسی که در گرداب شهوت اسیر شده مثلا روزانه خود ارضایی می کند هر قدر هم که تلاش کند نمی تواند توبه کند و خود را اصلاح کند یعنی آن امام وضعیت آن کس را که در گرداب شهوت است پیش بینی کرده و دیگر هیچ امیدی به اصلاح و توبه او نیست . من بارها تلاش کرده ام که خود را اصلاح کنم ولی باز هم در گرداب شهوت افتاده ام آیا من باید دیگر امید به توبه نداشته باشم پس زندگی بی امید به چه درد می خورد .خواهش می کنم به من بگویید که من می توانم توبه کنم و انسان صالحی باشم چون وقتی این حدیث را خواندم دیگر امید توبه را از دست دادم . به من بگویید آیا من بنده شهوتم. مگر نگفته اند که انسان تا زمانی که زندست می تواند خود را اصلاح کند .

با صلوات بر محمد وآل محمد
وبا سلام وعرض ادب
کاربر گرامی برای فهم یک حدیث باید برای آن یک خانواده حدیثی تشکیل داد لذا مجموعه ای از روایات که در این زمینه وارد شده است را خدمت شما عرض می کنم، امید وارم به واسطه نورانیت این روایات که از وجود مقدس امیر المومنین(ع) هست همه ما از پیروی از شهوات نجات پیدا کرده و به عواقب آن پی برده و پیروی از نفس ننماییم.
1ـ قال علىّ عليه السّلام: عَبْدُ الشَّهْوَةِ أَسِيرٌ لَا يُفَكُّ أَسْرُهُ.
بنده شهوت اسيرى است كه اسيرى از وى جدا نمى‏شود.
2ـ غلبة الشّهوة اعظم هلك و ملكها اشرف ملك.
غالب شدن خواهش دل، بزرگترين نابودى است، و مالك شدن بر آن نيز بزرگترين مالكيّت است.
3- غلبة الشّهوة تبطل العصمة و تورد الهلك.
غالب شدن شهوت، خويشتن دارى را از بين مى‏برد و به جايگاه نابودى در آورد.
4 - غالب الشّهوة قبل قوّة ضراوتها، فانّها ان قويت ملكتك و استفادتك و لم تقدر على مقاومتها.
غالب شو بر شهوت پيش از اعتياد و شيفتگى بدان، كه اگر قوى و نيرومند شد مالك تو گردد و اختيار تو را به دست گيرد و نيروى ايستادگى در برابر آن را نخواهى داشت.
5- قد خرقت الشّهوات عقله و اماتت قلبه و ولّهت عليها نفسه.
به راستى كه خواهشها خرد او را دريده، و دلش را ميرانده، و نفس او را بر آنها شيفته كرده است.
6- قرين الشّهوات اسير التّبعات.
قرين و همراه خواهشهاى دل، اسير پى آمدهاى آن است.
7- قاوم الشّهوة بالقمع لها تظفر.
در برابر خواهش و شهوت پايدارى كن براى ريشه كن كردن آن، تا پيروز شوى.
8- قرين الشّهوة مريض النّفس معلول العقل.
كسى كه با شهوت و خواهش قرين او همراه است، نفس او دردمند و عقل او بيمار است.
9- كيف يصبر عن الشّهوة من لم تعنه العصمة.
چگونه خويشتن دارى كند از خواهش كسى كه نگهدارى خداوند او را يارى ندهد.
10ـ كم من شهوة منعت رتبة.
چه بسا شهوت و خواهشى كه از رتبه‏اى جلوگيرى كند.
11ـ لن يهلك العبد حتّى يؤثر شهوته على دينه.
بنده خدا هلاك نشود تا وقتى كه شهوت و خواهش خود را بر دينش مقدم دارد.
12- ليس فى المعاصى اشدّ من اتّباع الشّهوة فلا تطيعوها فيشغلكم عن اللَّه.
در ميان گناهان سخت‏تر از پيروى خواهش نفس نيست، از آن پيروى نكنيد كه شما را از خدا باز دارد.
13- لو زهدتم فى الشّهوات لسلمتم من الآفات.
اگر در خواهشها زهد ورزيد و بدانها رغبت نكنيد از آفتها سالم بمانيد.
14- من غلب شهوته ظهر عقله.
كسى كه بر خواهش غالب آيد عقلش آشكار گردد.
15- من زادت شهوته قلّت مروّته.
كسى كه شهوتش بسيار شد مردى و مردانگى‏اش كم شود.
16- من غلبت عليه شهوته لم تسلم نفسه.
كسى كه شهوت بر او غالب شد جانش سالم نخواهد ماند. (ترجمه‏ غررالحكم‏ ودررالكلم(محلاتى)، ج 1، صفحه‏ ى 600)
البته روایات زیادی در این باب آمده است که به همین مقدار اکتفا شده است.

عزیزم خووب اگر رو جمله تمرکز کنی میگه بنده شهوت یعنی شهوت پرستی...یعنی کسی که بخاطر این مورد از همه چیز میزنه...نه کسی که چند بار اینکارو کرده وحالا پشیمونه...همین که متوجه خطاهات بشی و خودتو از این بند رها کنی کافیه...نگران نباش...اگر توبه کنی و واقعا پشیمون باشی حتما خدا میبخشتت

مجید;443042 نوشت:
بنده خدا هلاك نشود تا وقتى كه شهوت و خواهش خود را بر دينش مقدم دارد.

سلام،این قست رو میشه توضیح بدید؟

طوفان;442689 نوشت:
یعنی کسی که در گرداب شهوت اسیر شده مثلا روزانه خود ارضایی می کند هر قدر هم که تلاش کند نمی تواند توبه کند و خود را اصلاح کند یعنی آن امام وضعیت آن کس را که در گرداب شهوت است پیش بینی کرده و دیگر هیچ امیدی به اصلاح و توبه او نیست . من بارها تلاش کرده ام که خود را اصلاح کنم ولی باز هم در گرداب شهوت افتاده ام آیا من باید دیگر امید به توبه نداشته باشم پس زندگی بی امید به چه درد می خورد .خواهش می کنم به من بگویید که من می توانم توبه کنم و انسان صالحی باشم چون وقتی این حدیث را خواندم دیگر امید توبه را از دست دادم . به من بگویید آیا من بنده شهوتم. مگر نگفته اند که انسان تا زمانی که زندست می تواند خود را اصلاح کند .

با صلوات بر محمد وآل محمد
وسلام وعرض ادب واحترام
در پست قبل روایت مورد بررسی قرار گرفت امّا در این پست به بخش دوم سوال شما که شاید برای شما از اهمیت بیشتری برخوردار باشد می پردازیم.
دوست گرامی كسى كه مرتكب گناهى شود ولى پشيمان شده و به درگاه خداوند حقيقتا توبه نمايد خداوند توبه او را مى پذيرد. توبه راستين از گناهان آن است كه واقعا قصد بازگشت به آن گناه را نداشته باشي. خداوند متعال بارها در قرآن مجيد وعده غفران به تائبان داده است و حتى گناهكاران را فرمان به مأيوس نشدن از رحمت خويش داده است. چنان چه در آيه 53 سوره زمر مى ‏فرمايد: به آن بندگانم كه در گناه‏ كردن بر نفس خويش اسراف كرده‏ اند بگو هرگز از رحمت بى‏ منتهاى خدا نااميد مباشيد البته خداوند همه گناهان شما را خواهد بخشيد كه او خدايى بسيار آمرزنده و مهربان است. همچنين مى‏ توان آيات( 135، آل عمران و 48، نساء) را به دقت ملاحظه نماييد.
همين احساس ترس و بيم شما پرتوى از تقواو روح خداترسى شما است كه متأسفانه در بسيارى از افراد با وجود گناهان فراوانى كه از آنها سر مى زند، وجود ندارد. ولى بايد توجه داشت افراط و تفريط در هر امرى زيانبار و خسارت زا است. عده اى هستند كه هيچ گونه نظارت و مراقبتى نسبت به گفتار و اعمال خود نداشته و اصلا احساس مسئوليتى در اين باره ندارند و كاملا آزاد و رها هستند گويا نه حسابى در كار است و نه كتابى و نه معادى و نه حضور در پيشگاه خداوند. در مقابل گروهى هر چند اندك چندان بر گذشته خود و اعمال و گفتار سابق خود متأسف و پشيمان هستند كه اين تأسف و نگرانى نسبت به گذشته سد راه پيشرفت و تعالى آنها گرديده به گونه اى كه حال و آينده خود را كه مى توانند با استفاده بهينه و نيكو از آن هم گذشته خود را جبران كنند و هم نردبان تعالى و سعادت را طى نمايند، در غصه و اندوه و تاسف بر گذشته بر باد مى دهند و اين خود از دام هاى ظريف شيطان و نيرنگ هاى پنهان و مخفى او است. پرداختن به گذشته و خطاهاى گذشته راديدن مقدمه اى براى رفع و جبران آنها در آينده است نه اينكه آينده و حال انسان در غصه گذشته ضايع گردد.
نكته مهم اين است كه انسان چنان موجودى است كه در هر لحظه مى توان ازاو انتظار معجزه داشت. انسان به چنان ابزار و قوا و استعداد هاى درونى و باطنى مجهز است كه مى تواند شرايط و وضع فعلى اش را به كلى تغيير دهد و افق هاى تازه اى از زندگى به روى خود بگشايد. تاريخ افراد فراوانى را به ما معرفى مى كند كه با وجود آلودگى ها و گناهان فراوان، دل هاى خود را با نور ايمان و بندگى چنان روشن كردند كه نه تنها خود هدايت شدند بلكه هدايتگر و مرشد و راهبر گمراهان شدند و به بزرگى و عظمت و كرامت از آنها نام برده مى شود. فضيل بن عياض راهزنى سخت دل و بى رحم بود. انسانى كه كسى در مورد او گمان خير و نيكى نمى برد. دل و بدن مسافران از شنيدن نامش به لرزه مى افتاد. شبى هنگام دزدى وقتى از ديوارى بالا رفت، صداى قرآن خواندن صاحب خانه را شنيد كه مشغول خواندن سوره حديد بود. آيه «الم يأن للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله و ما نزل من الحق» به گوشش خوردكه معناى آن اين است «آيا وقت آن نشده كه قلب هاى مومنان با ياد خداوند خاشع و نرم گردد» با خود گفت: چرا وقتش رسيده است. انقلاب عجيبى در درونش پيدا شد و به كلى دگرگون گرديد تا آن جا كه از مرشدان طريقت و مردان خدا گرديد و شاگردان ممتاز بسيارى تربيت كرد. بشر حافى انسانى غافل و آلوده بود. پيوسته سرگرم عيش و نوش و ساز و آواز بود. روزى امام كاظم (ع) از كنار خانه او عبور ميكرد. كنيز بشر حافى كنار در ايستاده بود. حضرت كاظم (ع) از او پرسيد: صاحب و مولاى تو آزاد است يا بنده؟ كنيز گفت: البته كه آزاد است. او چندين غلام و كنيز و مال فراوان دارد. حضرت فرمود: درست است آزاد است. اگر بند بندگى خداوند بر گردنش بود اين چنين جسور و بى پروا نبود. سخن امام (ع) با كنيز طولانى شد. وقتى كنيز درون خانه رفت بشرحافى علت تأخير او را پرسيد: كنيز ماجراى ديدار با امام و صحبت خود را با او بيان كرد.
بشر تا آن جمله نورانى را شنيد با عجله و با پاى برهنه از منزل بيرون آمد. كوچه ها را در نور ديد تا سرانجام امام كاظم (ع) را پيدا كرد و عذر تقصير و توبه به پيشگاه آن حضرت آورد و پا در جاده بندگى خداوند گذاشت و در اين راه به حدى پيش رفت كه نامش به عنوان مردان بزرگ و با كمال در تاريخ ثبت گرديد.
حر بن يزيد رياحى راه را بر امام حسين (ع) بست. و موجب شد تا اباعبدالله (ع) و خاندان و يارانش در سرزمين كربلا فرود آيند و راه بازگشت به مدينه را بر آنها بست ولى سرانجام به خاطر ادب و تواضعى كه در برابر سيدالشهدا (ع) از خود نشان داد.
راه سعادت را در دو راهى خير وشر و شقاوت و سعادت برگزيد و توبه اش مورد پذيرش امام حسين (ع) قرار گرفت و نام پاكش در تابلو درخشان شهداى راه حق و فضيلت تا ابد ثبت گرديد.
اين چند نفرى كه نام برديم مشتى نمونه خروار و عده كمى از هزاران بنده خوب خدا هستند كه با اراده و تصميم جدى و استعانت از خداوند، شقاوت را به سعادت و گناه را به طاعت و آتش جهنم را به باغ هاى بهشت تبديل كردند و اين كار اختصاصى به اين افراد نداشته و نخواهد داشت و اينها اولين افرادى نبودند كه چنين شگفتى آفريدند و مسلما آخرين نفر نيز نخواهند بود. به نقاط مثبت و كارهاى خوب و توفيقات بزرگى كه از جانب خداوند نصيب شما گشته فكر كنيد و اطمينان داشته باشيد در مدتي كوتاه مى توان گناهان و خطاها را جبران نمود و هجران را به وصل و زشتى ها را به زيبايى ها تبديل نمود. تا انسان زنده است و نفس مى كشد راه بازگشت به آغوش صفا و معنويت و نيكى باز است و بايد مواظب بود در اين موارد حساس دچار نقصان و زياده روى نگرديم با مطالعه روش و سيره و كلمات پيشوايان دين و چنگ زدن به ذيل عنايات و توجهات آنها راه را حتما پيدا مى كنيد و اين دوران سخت بالاخره به پايان مى رسد.
اى دل صبور باش و مخورغم كه عاقبت اين صبح شام گردد و اين شب سحر شود

دوست گرامی این پست را هم به خوبی مطالعه بفرمایید:
تحول عميق روحى و تنبه و بيدارى و ندامت از گناهان گذشته خود اولين و مهمترين گام در تبرى از گناهان گذشته مى‏ باشد و به عبارتى دقيق‏ تر اين تحول خود عين تبرى از گناهان است اگر در حالات خود تأملى بيشتر كنيد اين حقيقت را خواهيد يافت كه هر گاه آتش انقلاب درونى و ندامت باطنى نسبت به گناهان گذشته در دل شعله مى‏ كشد در همان حال هيچ رغبتى به لذائذ گناهان گذشته نداريد و اين عين تبرى و بىزارى از گناه است بعضى اين حال را اولين گام توبه مى ‏دانند ولى برخى ديگر همين حال را به تنهايى خود توبه مى‏ دانند واين دو قول با هم ناسازگارى ندارند زيرا قول دوم نظر دوخته به ركن اولى و مهم توبه كه همان آتش ندامت است. رسول اكرم (ص) مى‏ فرمايند: الندم توبه ؛ندامت خود توبه است»،(1). امام محمد باقر (ع) مى‏ فرمايند: كفى بالندم توبه ؛ندامت و پشيمانى به تنهايى براى تحقق توبه كفايت مى‏ كند»،(2). قول دوم از اين گونه روايات الهام گرفته است كه انگشت روى ركن اولى و اساسى توبه گذارده است امام على (ع) مى‏ فرمايند: التوبه على اربعه دعائم: ندم بالقلب و استغفار باللسان و عمل بالجوارح و عزم على ان لايعود؛ توبه بر چهار ستون ايستاده است: 1- پشيمانى قلبى 2- استغفار زبانى 3- اعمال ظاهرى (انجام واجبات، ترك محرمات، قضاءمافات، حق الناس باشد يا حق الله) 4- عزم بر بازنگشتن (به گناه)»،(3). قول اول از اين گونه روايات الهام گرفته است ولى ركن اولى به قدرى مهم است كه از جنايتكاران تاريخى اولياء الله ساخته است هر چه آن ندامت قلبى بيشتر در دل شراره بكشد انسان را بيشتر از گناه و دورى از معنويت بىزار مى‏ كند اگر آن ركن اولى و مهم توبه آنقدر سوزنده نيست كه شما را به آه و ضجه و ناله بكشد چند دستورالعمل را براى استوارى هر چه بيشتر توبه و تبرى افزون‏تر از گناهان گذشته انجام دهيد:
1- ترك زمينه گناه: اين زمينه گناه ممكن است چشم و نگاه كردن باشد ممكن است گوش و شنيدن باشد ممكن است رفاقت با دوستان ناباب باشد هر زمينه گناهى را ترك كنيد.
2- ترك فكر گناه: ترك زمينه گناه سهم بسزايى در ترك فكر گناه دارد به علاوه ترك فكر گناه را با چهار چيز محقق سازيد:
الف) اشتغال شبانه روزى و برنامه ريزى و عمل به آن: سعى كنيد به گونه‏ اى برنامه ريزى كنى كه مجالس را براى بيكارى و فكر گناه نباشد.
ب) روزه گرفتن: فقط دوشنبه‏ ها و پنچ شنبه‏ ها روزه بگيريد اگر روزه واجب برگردن داريد به نيت قضاى همان انجام دهيد.
ج) ورزش: ورزش علاوه برآن كه براى بدن و سلامتى مفيد است براى تقويت عزم و اراده هم نقش دارد.
د) فكر در مرگ: فكر در مرگ قبر و قيامت و به خود باوراندن حقيقت مرگ به قدرى سودمند است كه اگر بخوبى و با اشك چشم و سوز دل انجام گيرد انسان را از گناه كه هيچ بلكه از تمامى دنيا و لذت آن بىزار مى‏ كند حداقل هفته‏ اى يكبار به مدت نيم ساعت در محيط قبرستان وقت خلوتى را انتخاب كنيد و تحول بيشتر در خود به وجود آوريد و اگر رفتن به قبرستان يا مزار شهداء برايتان ميسر نيست همين نيم ساعت را در خانه يا گوشه‏ اى خلوت انجام دهيد. امام محمد باقر (ع) مى‏ فرمايند: اذكرو هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى الشتات ؛ به ياد آوريد (مرگ را اين) درهم كوبنده لذات را و تيره كننده شهوات (و اميال نفسانى) را و خواننده (و منادى) جدايى‏ ها را»،(4) اگر براى روزه گرفتن عذرى داريد وقت ورزش را دو برابر كنيد.
3- انجام واجبات.
4- مستحبات نشاط آور: فقط به مستحباتى بپردازيد كه نشاط آور و حال آور است از تحميل بر نفس در خصوص مستحبات خوددارى كنيد زيرا طبق بعضى روايات با اين تحميل دل كور مى‏ گردد. (همان ج، 8 ر، 16659 (. اين دستورات را دقيقاً عمل فرماييد تا از گناهان گذشته تبرى بيشتر پيدا كنيد و قلب تان با انس به معنويات روشن گردد اگر چنين شد اينجاست كه قلب مانند كودك تازه تولد يافته پاك و منزه مى‏ گردد زيرا كودك آينه دلش زنگار سياه ندارد آن كس هم كه آينه قلبش با گناه زنگار گرفته با توبه و اعمال شوينده آن زنگار را پاك مى‏ كند و قلبش چون دل آن كودك پاك مى‏ گردد و هيچ استعبادى هم ندارد امام رضا (ع) مى‏ فرمايند: التائب من الذنب كمن لاذنب له ؛ توبه كننده از گناه به مانند كسى است كه هيچ گناهى ندارد»،(5). با اين كلام امام رضا (ع) و ديگر معصومان (ع) هيچ جاى وسوسه نفس و شيطان نيست زيرا اين شيطان است كه آيه يأس مى‏ خواند. حتماً رجوع كنيد به كتاب توبه، جناب حسين انصاريان، گناهان كبيره، آيت‏الله دستغيب.
پى‏نوشت‏

(1)) ميزان الحكمه ج، 1 ص، 546 و 2144)
(2)) همان، ر 2145)
(3)) همان، ر 2160)
(4)) همان ج، 9 باب الموت، ر، 18844). تذكر
(5)) همان، ج، 1 باب التوبه ر، 2116)

طوفان;442689 نوشت:
سلام. از یکی از احادیث امامان شنیدم که می فرماید : بنده شهوت اسیری است که هرگز رهایی نمی یابد . منظور این حدیث چیست . یعنی کسی که در گرداب شهوت اسیر شده مثلا روزانه خود ارضایی می کند هر قدر هم که تلاش کند نمی تواند توبه کند و خود را اصلاح کند یعنی آن امام وضعیت آن کس را که در گرداب شهوت است پیش بینی کرده و دیگر هیچ امیدی به اصلاح و توبه او نیست . من بارها تلاش کرده ام که خود را اصلاح کنم ولی باز هم در گرداب شهوت افتاده ام آیا من باید دیگر امید به توبه نداشته باشم پس زندگی بی امید به چه درد می خورد .خواهش می کنم به من بگویید که من می توانم توبه کنم و انسان صالحی باشم چون وقتی این حدیث را خواندم دیگر امید توبه را از دست دادم . به من بگویید آیا من بنده شهوتم. مگر نگفته اند که انسان تا زمانی که زندست می تواند خود را اصلاح کند .

سلام

بزرگترین گناه ناامیدی از رحمت الهیست این همان گناهیست که شیطان مرتکب ان شد و از در گاه خدا رانده شد ولی ادم نادم شد و خداوند او را به زمین تبعید کرد و این فرصت را به او داد تا توبه کرده و سر افراز بسوی او باز گردد توجه داشته باش جمال خدا زیباترین تمثال است سعی کن هیچ تمثالی را با او مقایسه نکنی و فقط عاشق او شوی که اودرمان همه دردهاست .

با سلام خدمت دوست عزیز
اگر بخواهی میشود فقط خواستن می خواهد .اگر بارها تلاش کرده ای و نشده است برای خودت برای توبه شکستن جریمه بزار . عزیزترین چیزهایی که داری جریمه بزار مثلا اگر پول دوست داری بگو اگه این دفعه توبه شکستم مثلا تمام موجودی بانکم رو میدم به ی فقیر . خلاصه از بهترین چیزات مایه بزار تا بدترین گناهات کنار برن . در ضمن موقع وسوسه تا میتونی صلوات بفرست ذهن را از صلوات پر کن تا از شهوت خالی بشه

خدانگهدار

موضوع قفل شده است