جمع بندی عصمت از گناه یا خطا؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عصمت از گناه یا خطا؟

بسم ربک العلی العزم یا الله
سلام .
سوالی که از پاسخگو انجمن دارم اینه
با چجه سند و مدرکی علما شیعه عصمت را مبرا بودن از اشتباه و خطا معنی کردن؟. 2 اینکه بر فرض محال که عصمت اری بودن از خطا هم معنی داد با چه مدرکی از ایات قران عصمت امعمه رو بیرون کشیدن؟

در معنی عصمت یعنی دوری .حالا عصمت از گناه از اشتباه عصمت از اب عصمت از اتش و یا هر چیزی.
خب تا انجا که من مطالعه کردن از ایات قرات عصمت از گناه برای امامان دیده میشود مثل
وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿۱۲۴﴾و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به بيدادگران نمى‏رسد

(۱۲۴)
در این ایه خدا گفته امامت عهد هست و عهد من به ظالمین نمیرسه.حالا چه ظالم به خود چه مردن چه خدا
در نتیجه هر ان کس که امام میشود باید معصوم از گناه باشد

« إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا » [احزاب/33] ؛ خدا می خواهد پلیدی را از شما دورکند و شما را چنان که باید پاک دارد
وَقَرْنَ فِی بُیُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا
؛
و درخانه‌‌هایتان قرار و آرام گیرند و همانند زینت نمایی روزگار جاهلیت پیشین زینت نمایی نکنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خداوند و پیامبر اطاعت نمایید .
همانا خداوند می‌خواهد که از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و چنان که شاید و باید پاکیزه بدارد

تا اینجا ثابت شد که امامت اری از گناه است اما هیچ جایی از قران نیامده که امام اری از خطاست
در حقیقت خدا فرموده ما شما را از پلیدی ظلمت دور کردیم .و نگفته ما شما را عالم دهر کردیم .
امامت از هر امر که اگاهانه منجر به گناه شود دوری میکند قیول
اما خطا غیر اگاهانه چه؟
دلیل عقلی
خطا زمانی رخ میدهد که انسان علم کافی به ان امر را دارا نباشد که در نتیجه ان امر با خطا مواجه میشود
از انجا که هیچ بشری عالم مطلق نیست در نتیجه هیچ بشری اری از خطا نیست و هر کس امکان خطا دارد
از ان گذشته هیچ سندی در قران مبنی بر عصمت هیچ بشری نسبت به خطا وجود نداردپ
شیعه با چه سندی میگوید امام معصوم اری از خطا است؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد صادق

sorush;441524 نوشت:
بسم ربک العلی العزم یا الله
سلام .
سوالی که از پاسخگو انجمن دارم اینه
با چجه سند و مدرکی علما شیعه عصمت را مبرا بودن از اشتباه و خطا معنی کردن؟. 2 اینکه بر فرض محال که عصمت اری بودن از خطا هم معنی داد با چه مدرکی از ایات قران عصمت امعمه رو بیرون کشیدن؟

در معنی عصمت یعنی دوری .حالا عصمت از گناه از اشتباه عصمت از اب عصمت از اتش و یا هر چیزی.
خب تا انجا که من مطالعه کردن از ایات قرات عصمت از گناه برای امامان دیده میشود مثل


وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿۱۲۴﴾و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به بيدادگران نمى‏رسد

(۱۲۴)
در این ایه خدا گفته امامت عهد هست و عهد من به ظالمین نمیرسه.حالا چه ظالم به خود چه مردن چه خدا
در نتیجه هر ان کس که امام میشود باید معصوم از گناه باشد

« إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا » [احزاب/33] ؛ خدا می خواهد پلیدی را از شما دورکند و شما را چنان که باید پاک دارد
وَقَرْنَ فِی بُیُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا
؛
و درخانه‌‌هایتان قرار و آرام گیرند و همانند زینت نمایی روزگار جاهلیت پیشین زینت نمایی نکنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خداوند و پیامبر اطاعت نمایید .
همانا خداوند می‌خواهد که از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و چنان که شاید و باید پاکیزه بدارد

تا اینجا ثابت شد که امامت اری از گناه است اما هیچ جایی از قران نیامده که امام اری از خطاست
در حقیقت خدا فرموده ما شما را از پلیدی ظلمت دور کردیم .و نگفته ما شما را عالم دهر کردیم .
امامت از هر امر که اگاهانه منجر به گناه شود دوری میکند قیول
اما خطا غیر اگاهانه چه؟
دلیل عقلی
خطا زمانی رخ میدهد که انسان علم کافی به ان امر را دارا نباشد که در نتیجه ان امر با خطا مواجه میشود
از انجا که هیچ بشری عالم مطلق نیست در نتیجه هیچ بشری اری از خطا نیست و هر کس امکان خطا دارد
از ان گذشته هیچ سندی در قران مبنی بر عصمت هیچ بشری نسبت به خطا وجود نداردپ
شیعه با چه سندی میگوید امام معصوم اری از خطا است؟

پاسخ :
باسلام .وتقدیر از شما که در پی درک عمیق تر از آموزه های های دینی تلاش می کنید
.

در ابتدا باید روح انسان به لحاظ سیر تکامل و حرکت جوهری می‌تواند از مرتبه آغازین تجرد به عالی‌ترین درجه تجرد راه یابد. درجه تجرد هر روحی، به اندازه سیر و حرکت جوهری‌اش در تحصیل مراتب کمال و تجرد بستگی دارد. هر مقدار روح کامل‌تر شود، درجه متعالی‌‌تری پیدا می‌کند و کمالات و ملکات نورانی کامل‌تری نصیب او می‌شود. یکی از کمالات، ملکه عصمت است، هر گاه ملکه نورانی عصمت به حد نصاب لازم برسد و روح انسان به لحاظ عقل نظری و عقل عملی کامل شود، از هر گونه گرایش ناپسند دوری می‌کند و پیوسته جهت تحصیل ارزشی‌های انسانی و الهی می‌کوشد.
پس از دستیابی روح به ملکه عصمت، به اندازه صفا و نورانیت و درجه وجودی روح، ملکه عصمت او نیز متفاوت خواهد بود. پس ملکه عصمت، دارای درجات است و انسان‌های معصوم با این که همگی از مرتبه لازم عصمت بهره‌مندند، مراتب و درجات عصمت‌شان متفاوت است. (1)
بنابراین، تمام انبیا (ع) دارای عصمت‌اند؛ ولی همه آن ها به لحاظ عصمت در یک مرتبه نیستند. انبیای اوالعزم که در نبوت و رسالت درجه کامل‌تری دارند، در عصمت هم از سایر انبیا برترند.
خاتم انبیا که در همه کمالات وجودی از همه پیامبران برتر است، در عصمت نیز از همه کمال‌تر و دارای عصمت مطلقه است. ائمه به دلیل آن که طینت‌شان برگرفته از طینت خاتم انبیا و پرتوی از نور وجود او است، مثل پیامبر دارای عظمت مطلقه هستند. به همین جهت، پیامبر اسلام، نه تنها از گناه معصوم است، بلکه از آنچه اصطلاحاً ترک اولى نام دارد نیز معصوم است؛ در حالی که انبیای دیگر از ترک اولى معصوم نیستند. (2)
حکیم و عارف بزرگ معاصر، امام خمینی(ره) در این باره سخنی عمیقی دارد و گفته است: انسان در بدو فطرت، دارای نورانیت و سلامت فطری الهی است. اگر از اول تا آخر ابلیس در آن تصرفی نتوانست بکند، انسان الهی لاهوتی است و سر تا پایش نور و طهارت و سعادت است، قلبش نور حق است و جز حق در آن ها تصرف نکند و قوای باطنه و طاهره‌اش نورانی و طاهر است و دارای مقام عصمت کبرایی مطلقه اند حال باید گفت :
اولا :چنان که در کلام شما آمده بر اساس آیه «اذ ابتلا ابراهیم ربّه بکلمات فاتمهّن قال انی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی،قال لاینال عهدی الظالمین»؛ (4) «و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید، خداوند فرمود: تو را پیشوای مردم قراردادم». معلوم می­شود که مقام امامت، برتر از مقام نبوت است؛ چون این سخن الهی، نخستین وحی الهی به ابراهیم نبوده، بلکه پیش از آن نیز وی مورد خطاب وحی قرار داشته و به مقام پیامبری رسیده بود. خداوند بعد از آزمون­های متعدد، بالاخره او را به مقام امامت رسانید. پس مقام امامت، برتر از مقام نبوت است. (5)
ثانیاً: چنان که قبلاً اشاره شد، ائمه و انبیا دارای مقام عصمت­اند. عصمت، مراتب دارد. کامل­ترین مرتبه عصمت که از آن به عصمت مطلقه یاد می شود، از آن ختمی مرتبت و اهل بیت (ع) است. از این دو مقام ختمی مرتبت و اهل بیت (ع)، نه تنها از هر گونه لغزش علمی و عملی مصون و معصوم اند، بلکه مرتکب ترک اولی و انجام کار مکروه نیز نمی شوند. در این باره در کتاب "سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی" به تفصیل بحث شده است. (6) بنابراین، یکی از دلایل برتری ائمه (ع) برانبیای پیشین، برتری در مراتب عصمت است.
ثالثاً: گرچه ائمه (ع) برانبیای پیشین برتری دارند، ولی بر مقام ختمی مرتبت برتری ندارند؛ بلکه تمام فضایل و برتری ها و کمالات ائمه، جلوه و برتری و فضیلت مقام مرتبت است. امیر مؤمنان (ع) روزی از پیامبر پرسید: آیا شما برتر هستید یا جبرئیل؟ حضرت پیامبر فرمود: خداوند انبیا را بر فرشتگان برتری داده و مرا بر همه انبیا فضیلت داده و این فضیلت و برتری، بعد از من از آن تو و امامان بعد از توست. (7)
طبق این حدیث معلوم می­شود که ائمه (ع) به دلیل بهره مندی از نور ولایت مقام ختمی مرتبت، از انبیای پیشین برتری دارند.
نکته دیگر در باب فضیلت و برتری ائمه بر انبیای پیشین، مسئله علم است. بر اساس روایات متعدد، ائمه از نظر علم از انبیای پیشین برتری دارند؛ چون برخی از علوم الهی را انبیای پیشین نداشتند؛ ولی ائمه آن را می­دانند؛ مثلاً در روایتی از امام صادق نقل شده که فرمود: برای خداوند دو نوع علم وجود دارد: یک نوع آن را برای ملائکه انبیا و فرستادگان خود ظاهر نموده که ما ائمه نیز آن را می­دانیم. نوع دیگر، علمی است که آن را مخصوص خود قرار داده و از علوم مستأثر و برگزیده خداوند است؛ ولی برای ما ائمه از آن علم نیز نصیبی است. (8) بنابراین، ائمه به دلایل گوناگون بر انبیای پیشین فضیلت دارند. گرچه از مقام ختمی مرتبت پایین­ ترند، ولی از انبیای پیشین برترند.
نکته دیگر این که بر اساس روایات متعدد، ائمه شریک علم پیامبرند. (9) پیامبر خاتم از هر نظر، از جمله به لحاظ علم، بر انبیای پیشین برتری دارد. در نتیجه، ائمه که شریک علم اویند، بر انبیای پیشین برترند. گفنتی است که ائمه (ع) گرچه دارای مقام نبوت نیستند، ولی احکام شریعت ختمی را به تبع حضرت از خزاین این علم الهی دریافت و به مردم به عنوان تفسیر و تبیین شریعت ختمی بازگو می‌کنند. مقام آنان گرچه از مقام خاتمیت پایین‌تر است، ‌ولی از مقام نبوت بالاتر است. از این رو، رسول خدا (ص) فرمود:
«إنّ لله عباداً لیسوا بأنبیاء یغبطهم النبوة»؛ (10) «بی‌گمان، خداوند را بندگانی است که نبی نیستند؛ اما نبوت به مقام و منزلت آنان غبطه می‌خورند».
این افراد همان امامان معصوم اند (ع) که در کسوت امامت و ولایت ادامه دهنده راه نبوت و خاتمیت هستند. در این باره در کتاب «پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی» (11) نکته‌هایی شنیدنی بسیاری آمده است.

پی‌نوشت‌‌ها:
1. صادقی، محمد امین، پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، ص 48، نشر مؤسسه آثار امام خمینی، 1386ش.
2. همان، ص 50.
3. همان، ص 49.
4. بقره (2)، آیه 124.
5. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی ،ج 2، ص 146، نشر طه 1383.
6. صادقی، محمد امین، سیمای اهل بیت در عرفان امام خمنی، ص 233، نشر مؤسسه آثار امام خمینی، 1387 ش.
7 صدوق، عیون اخبار الرضا،ج 2، ص 237، نشر دار العلمیه، قم، بی تا.
8. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 255، نشر دار الالکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق.
9. همان، ص263.
10. صدر المتالهین، الشواهد الربوبیه، ص 336، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1382 ش.
11. صادقی، محمد امین، پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1386ش.

موضوع قفل شده است