جمع بندی به این میگن تبلیغ خداپرستی!

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
به این میگن تبلیغ خداپرستی!

به این میگن تبلیغ خدا پرستی !


[=tahoma][=+0][=+0]www.313135.com[/][/][/]

[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]یاد اون ماجرا افتادم که انیشیتین ماکتی بسیار دقیق درست کرده بودند و به کسی که از سازنده اش پرسید گفتند تصادفی به وجود اومده!
مخاطبشون نمی پذیرن و اصرار می کنن که نمیشه همچین دقتی در طرح ماکت، تصادفی باشه
و ایشون میگن: نمیتونین بپذیرین ماکت به این کوچکی تصادفی به وجود اومده باشه اما دنیای به این عظمت و با این دقت و نظم، رو قائلین که تصادفی به وجود اومده!:Moteajeb!:
[/]

عالی :Gol:

[="Navy"]این تصویر آره خیلی جالبه،
من مشابهش رو چند وقت پیش دیدم اینجوریه:


[/]

تبلیغی که از نظر منطقی و استدلالی صفر است. کودکی که از بیرون خبر نداره میگه خبر ندارم وگرنه وجود مامان و دنیای بیرون و هیولا و گودزیلا و هر چیز دیگه براش با احتمال مساوی ممکن است چون شیوه ای برای آزمایش دنیای بیرون در اختیارش نیست. اگر همین شیوه را در این جهان و برای خدا استفاده کنیم استدلال و تفکر منطقی به معنی مشابه دانستن خدا و گودزیلا و پری دریایی و بابانئول است یعنی یک ادعا که هیچ راهی برای تست و به آزمایش گزاشتن صحتش نیست.

Kinzie Kensington;440957 نوشت:
تبلیغی که از نظر منطقی و استدلالی صفر است. کودکی که از بیرون خبر نداره میگه خبر ندارم وگرنه وجود مامان و دنیای بیرون و هیولا و گودزیلا و هر چیز دیگه براش با احتمال مساوی ممکن است چون شیوه ای برای آزمایش دنیای بیرون در اختیارش نیست. اگر همین شیوه را در این جهان و برای خدا استفاده کنیم استدلال و تفکر منطقی به معنی مشابه دانستن خدا و گودزیلا و پری دریایی و بابانئول است یعنی یک ادعا که هیچ راهی برای تست و به آزمایش گزاشتن صحتش نیست.

اگه منظورتون اینه چون ما خدارو نمیبینیم پس هیچ دلیلی نیست که ما خدارو قبول کنیم !

چقدر دلیل برای اثبات خدا براتون بیارم بسته ؟؟؟؟ خدا کلی نشانه تو زمین گذاشته برای انان که می اندیشند .
:hamdel:

momo55;440982 نوشت:
اگه منظورتون اینه چون ما خدارو نمیبینیم پس هیچ دلیلی نیست که ما خدارو قبول کنیم !

چقدر دلیل برای اثبات خدا براتون بیارم بسته ؟؟؟؟ خدا کلی نشانه تو زمین گذاشته برای انان که می اندیشند .
:hamdel:

چیزی که من می بینم کلی نشانه در زمین است برای آنان که می خواهند خود را گول بزنند و برای باورهایی که قبلا داشته اند دلیل پیدا کنند! من هیچ روال فکری منطقی که بدون هیچ فرضی درباره وجود خدا با مشاهده طبیعت شروع بشه و به وجود خدا ختم بشه نمی بینم.

با نام الله



کارشناس بحث: شعیب

[quote=Kinzie Kensington;440997]چیزی که من می بینم کلی نشانه در زمین است برای آنان که می خواهند خود را گول بزنند و برای باورهایی که قبلا داشته اند دلیل پیدا کنند! من هیچ روال فکری منطقی که بدون هیچ فرضی درباره وجود خدا با مشاهده طبیعت شروع بشه و به وجود خدا ختم بشه نمی بینم.
با سلام خدمت شما دوست گرامی
پی بردن به خدا از راه آثار خدا یکی از بهترین و راحت ترین راه های اثبات و شناخت خداست
برخی از این آثار در درون انسان است و برخی بیرون از وجود او.
اگر انسان با مطالعه آثار خدا که در بیرون از وجود انسان است بخواهد به خدا برسد و او را بشناسد بدین طریق سیر آفاقی می گویند هر چند که انسان با تدبر در حالات و اسرار وجود خود نیز می تواند به خدا برسد ولی این راه نسبت به راه بیرونی مشکل تر است برای همین به سیر آفاقی می پردازیم.
و راه‌هاي آفاقي را، كه در سه راه قابل خلاصه شدن است، بررسي مي‌كنيم.

1-پديده‌هاي جهان

در قرآن كريم وقتي سخن از نشانه‌ها و دليل‌هاي خداست، پديده‌هاي گوناگون جهان مطرح مي‌شود:

«إنّ في خلق السموات و الارض ، و اختلاف الليل و النهار لآيات لاولي الالباب»

«مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌هايي (روشني) براي خردمندان است»

امام علي عليه‌السلام شيوه پيامبران الهي عليهم ‌السلام در خداشناسي را چنين نقل مي‌كند:

«هنگامي كه از آنان درباره خدا پرستش مي‌شد، او را به‌اندازه و جزء [يعني تعريف و تحديد ذات او] توصيف نكردند، بلكه او را به افعالش ستودند و به‌اياتش بر او استدلال كردند.»:

«الذي سئلت الانبياء عنه، فلم تصفه بحدّ و لا ببعض، بل وصفته بفعاله ودلّت عليه باياته.»

هموست كه به پيروي از قرآن و انبياي الهي مي‌فرمايد:

«لم يُطلع العقول علي تحديد صفته، و لم يحجبها عن واجب معرفته فهو الذي تشهد له اعلام الوجود علي إقرار قلب ذي الجحود.»

«مردم را بر چگونگي صفات خودآگاه نساخته، و در شناخت خويش تا آنجا كه لازم است، آنان را محروم نساخته و بر ديده آنان پرده نينداخته، اوست كه نشانه‌هاي هستي بر او گواه پيداست و زبانِ دلِ منكر، به‌اين حقيقت گوياست.»

«هل يكون بناء من غير بان او جنايه من غير جان.»

« آيا بنايي بدون سازنده، يا جنايتي بدون جنايت كننده موجود مي‌شود؟!»

مي‌بينيم كه از ديدگاه امام علي عليه‌السلام، گرچه خداوند عقل را قادر به درك كيفيّت صفات خويش و اندازه‌گيري آن نكرده است، اما مقدار لازم شناخت، يعني دلالت مخلوق بر خالق را از فرد دريغ نكرده است. امام صادق عليه‌السلام ، در توضيح اين مساله مي‌فرمايد:

«وجود الأفاعيل دلّت علي أنّ صانعاً صنعها الا تري انّك إذا نظرت الي بناء مشيّد مبنيّ، علمت أن له بانياً و إن كنت لم تر الباني‌ و لم تشاهده؟!»

«وجود پديده‌ها بر صانعي كه آن‌ها را ساخته دلالت مي‌كند. آيا چنين نيست كه وقتي به يك بناي بلند و رفيع مي‌نگري، در مي‌يابي كه آن را سازنده‌اي است، گرچه او را مشاهده نكني؟!»

«فلم يكن بُدّ إثبات الصانع لوجود المصنوعين»

«جز اثبات آفريدگار، چاره‌اي نيست؛ زيرا آفريدگان موجودند.»

بدين‌سان از ديدگاه معصومان عليهم ‌السلام، آدمي با مشاهده پديده‌هاي جهان و تفكر درباره آن‌ها در مي‌يابد كه جهان، بسان بناي ساخته‌ شده‌اي است كه محتاج سازنده است ، گرچه سازنده را نمي‌بيند و فاقد شناخت بي‌واسطه از شخص اوست و نمي‌تواند توضيحي از ذات صانع ارائه دهد، مگر به همين مقدار كه سازنده و آفريننده‌اي توانا موجود است و جهان و پديده‌هايش آفريده اوست.

نكته مهمي كه در راه اوّل اثبات خدا وحود دارد و در احاديث نيز به آن اشارت شده‌اين است كه در اين راه تنها وجود خداوند به عنوان صانع جهان اثبات مي‌شود، (البته لازم عقلي چنين صنعتي علم و قدرت صانع است) امّا شناختي نسبت به شخص صانع به دست نمي‌آيد. به تعبير امام صادق عليه‌السلام گرچه مي‌فهميم كه سازنده‌اي هست امّا او را مشاهده نمي‌كنيم. اين مسأله در همه راه‌هاي عقلي شناخت خدا وجود دارد و از اين رو در انتهاي اين راه‌ها با توضيح بيشتري آن را پي مي‌گيريم.

حال دو راه ديگر سير آفاقي را، كه در واقع ، توضيح و تفصيل راه نخست است، مطرح مي‌كنيم.

2-نظم پديده‌ها
انسان با تفكّر و دقّت در پديده‌هاي جهان، به نظم كامل و به هم پيوستگي اجزاي آن پي مي‌برد و در مي‌يابد كه چنين هماهنگي شگفتي نمي‌تواند خود به خود و به گونه‌اي تصادفي رخ داده باشد. بدين ترتيب، عقل به وجود صانعي در نهايت علم و قدرت و حكمت پي مي‌برد. در حقيقت ، چنان كه امام علي عليه‌السلام مي‌فرمايند، « اين خداست كه با نشانه‌هاي تدبير، كه در آفريدگانش ديده مي‌شود، بر عقل‌ها آشكار شده است»:

«ظهر في العقول بما يري في خلقه من علامات التدبير.»

امام صادق عليه‌السلام در توضيح اين سخن مي‌فرمايند:

«أوّل العبر و الادلّه علي الباري جلّ قدسه، تهيئه هذا العالم و تأليف أجزائه و نظمها علي ما هي عليه.»

«نخستين عبرت‌ها و دليل‌ها بر آفريننده، آراسته بودن اين جهان و تركيب و نظم اجزاي آن همان‌گونه كه هست، مي‌باشد.»

3-حدوث پديده‌ها

از ديدگاه امام علي عليه‌السلام «خداوند با پديد آوردن مخلوقاتش وجود خويش و نيز قديم بودنش را نشان مي‌دهد»:

«الدالّ علي قدمه بحدوث خلقه؛ و بحدوث خلقه علي وجوده.»

اين حكم عقل است كه حادث (پديد آمده) نيازمند مُحدث (پديدآورنده) است، و پديد آورنده بايد قديم باشد تا محتاج پديدآورنده‌اي ديگر نباشد.

مسأله مهم در برهان حدوث اين است كه نشانه‌هاي مخلوق بودن و حدوث چيست. امام رضا عليه‌السلام در پاسخ به شخصي كه همين سوال را از ايشان پرسيد، فرمودند:

«أنت لم تكن، ثمّ كنت، وقدعلمت انّك لم تكوّن نفسك و لا كوّنك من هو مثلك.»

«تو ابتدا نبودي و سپس موجود شدي، در حالي كه مي‌داني تو را نه خودت و نه كسي مثل تو، ايجاد نكرده است.»

امام باقر عليه‌السلام در اين‌باره مي‌فرمايند:

«كلّ متجزئٍ» او متوهّم بالقلّه و الكثره فهو مخلوق دالّ علي خالق له. »

«هر چه تجزيه پذيرد و كم و زيادي نسبت به او تصوّر شود، مخلوق است و بر خالقش دلالت مي‌كند.»

بدين سان به هر يك از موجودات جهان بنگريم خواهيم ديد كه تجزيه و تحليل، كم و زياد شدن، تعيير و تبدّل، و نيستي در آن راه دارد، و چنين موجودي حادث و مخلوق و مصنوع خواهد بود و نيازمند موجودي است كه آن را به وجود آورده و حفظ و تدبيرش را بر عهده گيرد.

حاصل راه‌هاي آفاقي خداشناسي پي بردن به وجود آفريدگار جهان با اوصاف علم، حكمت، قدرت و قديم بودن است. با وجود اين، چنان كه در حديث امام صادق عليه‌السلام ديديم، و در ديگر احاديث به تفصيل آمده، انسان در اين راه آفريدگار را مشاهده نمي‌كند و توفيق آشنايي مستقيم به وي دست نمي‌دهد. همان گونه كه با ديدن ساختماني بلند و زيبا، و به وجود معماري ماهر و توانا پي مي‌بريم، امّا به شناخت مستقيم او و مصاحبت و گفتگوي بي واسطه‌اي كه در آن معمار خود را به ما معرّفي كند و ما نيز از نزديك با او آشنا شويم، دست نمي‌يابيم. بدن ترتيب «خداوند همان‌گونه كه از چشم‌ها پنهان شد، از عقل‌ها نيز پنهان شده است»:

«ان الله إحتجب عن العقول كما إحتجب عن الابصار.»

نتيجه چنين وضعيتي كه در آن سويي قادر به انكار خدا نيستيم و از سوي ديگر، توان مشاهده مستقيم او را نداريم، حيرت و وله در ذات اقدس خداست؛ زيرا حيرت در جايي رخ مي‌دهد كه جنبه‌هايي از مسأله روشن است و جهاتي مبهم؛ يعني در موردي كه انسان نه به طور كلّي جاهل است؛ و نه به همه جهات داناست.

[=Noor_Lotus][=Noor_Lotus]
[=courier new]الهی،
[=courier new] عَمِيَتْ عَيْنٌ لَا تَرَاكَ عَلَيْهَا رَقِيباً،

وَ خَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّكَ نَصِيباً

:Doaa:


Kinzie Kensington;440957 نوشت:
تبلیغی که از نظر منطقی و استدلالی صفر است. کودکی که از بیرون خبر نداره میگه خبر ندارم وگرنه وجود مامان و دنیای بیرون و هیولا و گودزیلا و هر چیز دیگه براش با احتمال مساوی ممکن است چون شیوه ای برای آزمایش دنیای بیرون در اختیارش نیست. اگر همین شیوه را در این جهان و برای خدا استفاده کنیم استدلال و تفکر منطقی به معنی مشابه دانستن خدا و گودزیلا و پری دریایی و بابانئول است یعنی یک ادعا که هیچ راهی برای تست و به آزمایش گزاشتن صحتش نیست.

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام
چرا راهی است

اگر بخواهد بفهمد کافیه که یکم دستشو تکون بده بیاره سمت شکمش تا بفهمه کسی هست که اونو پرورش میده و اینطوری به وجود مامان پی ببره یا با نشانه های مختلف دیگه

ما هم با تحقیق و نگاه در اطراف خودمون به وجود الله پی می بریم

شاید ما الله را نبینیم اما صفاتش رو حس می کنیم و نشانه ها و وجودشو حس می کنیم

چیزی که قابل حس باشه پس وجود دارد حتی اگر دیده نشود

بسم الله الرحمان الرحیم

اون تصویره خیلی قشنگ و آموزنده بود!!!

مرسی لذت بردم:::Khandidan!::Khandidan!::Gig:

یا حق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

Kinzie Kensington;440957 نوشت:
تبلیغی که از نظر منطقی و استدلالی صفر است.

تا منطق و استدلال را چه تعریف کنیم.و الا از نظر استنتاجی حرف این جنین،کاملاً مشابه حرف امثال شماست.نمی بینم،پس نیست.شواهد تجربی نداریم،پس نیست.این دقیقاً استدلال شماست.

هیچ تفاوتی بین استدلال این جنین و استدلال کسانی که فقط به ماده اعتنا می کنند نیست.جنین می گوید نمی بینم،پس نیست.آن ها هم همین را می گویند.می گویند ما خدا را نمی بینیم،پس نیست.نقل قولی می آوریم از خود شما.

Kinzie Kensington;440957 نوشت:
کودکی که از بیرون خبر نداره میگه خبر ندارم وگرنه وجود مامان و دنیای بیرون و هیولا و گودزیلا و هر چیز دیگه براش با احتمال مساوی ممکن است چون شیوه ای برای آزمایش دنیای بیرون در اختیارش نیست.

نقل قولی از خود شما در تاپیک "دسته بندی موجود؛واجب،ممکن،ممتنع" در پست 21:
Kinzie Kensington;440492 نوشت:
1. آیا ما تابحال واجب الوجود بالذاتی (که معلول هیچ علتی نباشد) را در جهان مشاهده کرده ایم؟ نه مشاهده نکردیم. تا جایی که ما می دانیم این یک تقسیم بندی خیالی و غیرواقعی است. هر چیزی که ما تابحال مشاهده کردیم علتش چیز دیگری است و در صورت وقوع علت هایش حتما اتفاق می افتد.

مشاهده نکرده ایم،پس نیست.مبنای استدلال شما.مثل مبنای استدلال جنین.مادر را مشاهده نکردم،پس نیست!ضمن این که اگر وجود هیولا و گودزیلا و ... برای جنین ممکن است،پس برای شما هم وجود خدا در دنیای دیگر و حتی وجود هیولا در این دنیا باید ممکن باشد.

Kinzie Kensington;440957 نوشت:
اگر همین شیوه را در این جهان و برای خدا استفاده کنیم استدلال و تفکر منطقی به معنی مشابه دانستن خدا و گودزیلا و پری دریایی و بابانئول است یعنی یک ادعا که هیچ راهی برای تست و به آزمایش گزاشتن صحتش نیست.

راه برای تستش هست،اما برای کسی که واقعاً دنبال تستش باشد.حتی اگر دلیلی نباشد برای تستش،دلیل بر عدم و نبودش نمی شود.اگر این کار را کنید،مغالطه توسل به جهل را انجام داده اید.

Kinzie Kensington;440997 نوشت:
چیزی که من می بینم کلی نشانه در زمین است برای آنان که می خواهند خود را گول بزنند و برای باورهایی که قبلا داشته اند دلیل پیدا کنند! من هیچ روال فکری منطقی که بدون هیچ فرضی درباره وجود خدا با مشاهده طبیعت شروع بشه و به وجود خدا ختم بشه نمی بینم.

کلی نشانه هم در زمین است برای کسانی که می خواهند خود را گول بزنند و برای باور قبلی خود (بی خدایی،کفر و ...) از این ها استفاده می کنند.ما هم هیچ روال فکری منطقی بدون هیچ فرضی درباره عدم وجود خدا که با مشاهده طبیعت شروع و بشود و به عدم وجود خدا ختم بشود نمی بینیم.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

خیلی جالب بود...
واقعا خوشم اومد.... ممنون:Gol:

سوال:
چیزی که من می بینم کلی نشانه در زمین است برای آنان که می خواهند خود را گول بزنند و برای باورهایی که قبلا داشته اند دلیل پیدا کنند! من هیچ روال فکری منطقی که بدون هیچ فرضی درباره وجود خدا با مشاهده طبیعت شروع بشه و به وجود خدا ختم بشه نمی بینم.

جواب:
پی بردن به خدا از راه آثار خدا یکی از بهترین و راحت ترین راه های اثبات و شناخت خداست
برخی از این آثار در درون انسان است و برخی بیرون از وجود او.
اگر انسان با مطالعه آثار خدا که در بیرون از وجود انسان است بخواهد به خدا برسد و او را بشناسد بدین طریق سیر آفاقی می گویند هر چند که انسان با تدبر در حالات و اسرار وجود خود نیز می تواند به خدا برسد ولی این راه نسبت به راه بیرونی مشکل تر است برای همین به سیر آفاقی می پردازیم.
و راه‌هاي آفاقي را، كه در سه راه قابل خلاصه شدن است، بررسي مي‌كنيم.

1-پديده‌هاي جهان

در قرآن كريم وقتي سخن از نشانه‌ها و دليل‌هاي خداست، پديده‌هاي گوناگون جهان مطرح مي‌شود:

«إنّ في خلق السموات و الارض ، و اختلاف الليل و النهار لآيات لاولي الالباب» (1)

«مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌هايي (روشني) براي خردمندان است»

امام علي عليه‌السلام شيوه پيامبران الهي عليهم ‌السلام در خداشناسي را چنين نقل مي‌كند:

«هنگامي كه از آنان درباره خدا پرستش مي‌شد، او را به‌اندازه و جزء [يعني تعريف و تحديد ذات او] توصيف نكردند، بلكه او را به افعالش ستودند و به‌اياتش بر او استدلال كردند.»:

«الذي سئلت الانبياء عنه، فلم تصفه بحدّ و لا ببعض، بل وصفته بفعاله ودلّت عليه باياته.» (2)

هموست كه به پيروي از قرآن و انبياي الهي مي‌فرمايد:

«لم يُطلع العقول علي تحديد صفته، و لم يحجبها عن واجب معرفته فهو الذي تشهد له اعلام الوجود علي إقرار قلب ذي الجحود.» (3)

«مردم را بر چگونگي صفات خودآگاه نساخته، و در شناخت خويش تا آنجا كه لازم است، آنان را محروم نساخته و بر ديده آنان پرده نينداخته، اوست كه نشانه‌هاي هستي بر او گواه پيداست و زبانِ دلِ منكر، به‌اين حقيقت گوياست.»

«هل يكون بناء من غير بان او جنايه من غير جان.» (4)

« آيا بنايي بدون سازنده، يا جنايتي بدون جنايت كننده موجود مي‌شود؟!»

مي‌بينيم كه از ديدگاه امام علي عليه‌السلام، گرچه خداوند عقل را قادر به درك كيفيّت صفات خويش و اندازه‌گيري آن نكرده است، اما مقدار لازم شناخت، يعني دلالت مخلوق بر خالق را از فرد دريغ نكرده است. امام صادق عليه‌السلام ، در توضيح اين مساله مي‌فرمايد:

«وجود الأفاعيل دلّت علي أنّ صانعاً صنعها الا تري انّك إذا نظرت الي بناء مشيّد مبنيّ، علمت أن له بانياً و إن كنت لم تر الباني‌ و لم تشاهده؟!» (5)

«وجود پديده‌ها بر صانعي كه آن‌ها را ساخته دلالت مي‌كند. آيا چنين نيست كه وقتي به يك بناي بلند و رفيع مي‌نگري، در مي‌يابي كه آن را سازنده‌اي است، گرچه او را مشاهده نكني؟!»

«فلم يكن بُدّ إثبات الصانع لوجود المصنوعين» (6)

«جز اثبات آفريدگار، چاره‌اي نيست؛ زيرا آفريدگان موجودند.»

بدين‌سان از ديدگاه معصومان عليهم ‌السلام، آدمي با مشاهده پديده‌هاي جهان و تفكر درباره آن‌ها در مي‌يابد كه جهان، بسان بناي ساخته‌ شده‌اي است كه محتاج سازنده است ، گرچه سازنده را نمي‌بيند و فاقد شناخت بي‌واسطه از شخص اوست و نمي‌تواند توضيحي از ذات صانع ارائه دهد، مگر به همين مقدار كه سازنده و آفريننده‌اي توانا موجود است و جهان و پديده‌هايش آفريده اوست.

نكته مهمي كه در راه اوّل اثبات خدا وحود دارد و در احاديث نيز به آن اشارت شده‌اين است كه در اين راه تنها وجود خداوند به عنوان صانع جهان اثبات مي‌شود، (البته لازم عقلي چنين صنعتي علم و قدرت صانع است) امّا شناختي نسبت به شخص صانع به دست نمي‌آيد. به تعبير امام صادق عليه‌السلام گرچه مي‌فهميم كه سازنده‌اي هست امّا او را مشاهده نمي‌كنيم. اين مسأله در همه راه‌هاي عقلي شناخت خدا وجود دارد و از اين رو در انتهاي اين راه‌ها با توضيح بيشتري آن را پي مي‌گيريم.

حال دو راه ديگر سير آفاقي را، كه در واقع ، توضيح و تفصيل راه نخست است، مطرح مي‌كنيم.

2-نظم پديده‌ها
انسان با تفكّر و دقّت در پديده‌هاي جهان، به نظم كامل و به هم پيوستگي اجزاي آن پي مي‌برد و در مي‌يابد كه چنين هماهنگي شگفتي نمي‌تواند خود به خود و به گونه‌اي تصادفي رخ داده باشد. بدين ترتيب، عقل به وجود صانعي در نهايت علم و قدرت و حكمت پي مي‌برد. در حقيقت ، چنان كه امام علي عليه‌السلام مي‌فرمايند، « اين خداست كه با نشانه‌هاي تدبير، كه در آفريدگانش ديده مي‌شود، بر عقل‌ها آشكار شده است»:

«ظهر في العقول بما يري في خلقه من علامات التدبير.» (7)

امام صادق عليه‌السلام در توضيح اين سخن مي‌فرمايند:

«أوّل العبر و الادلّه علي الباري جلّ قدسه، تهيئه هذا العالم و تأليف أجزائه و نظمها علي ما هي عليه.»(8)

«نخستين عبرت‌ها و دليل‌ها بر آفريننده، آراسته بودن اين جهان و تركيب و نظم اجزاي آن همان‌گونه كه هست، مي‌باشد.»

3-حدوث پديده‌ها

از ديدگاه امام علي عليه‌السلام «خداوند با پديد آوردن مخلوقاتش وجود خويش و نيز قديم بودنش را نشان مي‌دهد»:

«الدالّ علي قدمه بحدوث خلقه؛ و بحدوث خلقه علي وجوده.»(9)

اين حكم عقل است كه حادث (پديد آمده) نيازمند مُحدث (پديدآورنده) است، و پديد آورنده بايد قديم باشد تا محتاج پديدآورنده‌اي ديگر نباشد.

مسأله مهم در برهان حدوث اين است كه نشانه‌هاي مخلوق بودن و حدوث چيست. امام رضا عليه‌السلام در پاسخ به شخصي كه همين سوال را از ايشان پرسيد، فرمودند:

«أنت لم تكن، ثمّ كنت، وقدعلمت انّك لم تكوّن نفسك و لا كوّنك من هو مثلك.» (10)

«تو ابتدا نبودي و سپس موجود شدي، در حالي كه مي‌داني تو را نه خودت و نه كسي مثل تو، ايجاد نكرده است.»

امام باقر عليه‌السلام در اين‌باره مي‌فرمايند:

«كلّ متجزئٍ» او متوهّم بالقلّه و الكثره فهو مخلوق دالّ علي خالق له. » (11)

«هر چه تجزيه پذيرد و كم و زيادي نسبت به او تصوّر شود، مخلوق است و بر خالقش دلالت مي‌كند.»

بدين سان به هر يك از موجودات جهان بنگريم خواهيم ديد كه تجزيه و تحليل، كم و زياد شدن، تعيير و تبدّل، و نيستي در آن راه دارد، و چنين موجودي حادث و مخلوق و مصنوع خواهد بود و نيازمند موجودي است كه آن را به وجود آورده و حفظ و تدبيرش را بر عهده گيرد.

حاصل راه‌هاي آفاقي خداشناسي پي بردن به وجود آفريدگار جهان با اوصاف علم، حكمت، قدرت و قديم بودن است. با وجود اين، چنان كه در حديث امام صادق عليه‌السلام ديديم، و در ديگر احاديث به تفصيل آمده، انسان در اين راه آفريدگار را مشاهده نمي‌كند و توفيق آشنايي مستقيم به وي دست نمي‌دهد. همان گونه كه با ديدن ساختماني بلند و زيبا، و به وجود معماري ماهر و توانا پي مي‌بريم، امّا به شناخت مستقيم او و مصاحبت و گفتگوي بي واسطه‌اي كه در آن معمار خود را به ما معرّفي كند و ما نيز از نزديك با او آشنا شويم، دست نمي‌يابيم. بدن ترتيب «خداوند همان‌گونه كه از چشم‌ها پنهان شد، از عقل‌ها نيز پنهان شده است»:

«ان الله إحتجب عن العقول كما إحتجب عن الابصار.» (12)

نتيجه چنين وضعيتي كه در آن سويي قادر به انكار خدا نيستيم و از سوي ديگر، توان مشاهده مستقيم او را نداريم، حيرت و وله در ذات اقدس خداست؛ زيرا حيرت در جايي رخ مي‌دهد كه جنبه‌هايي از مسأله روشن است و جهاتي مبهم؛ يعني در موردي كه انسان نه به طور كلّي جاهل است؛ و نه به همه جهات داناست.

پاورقی:
1- آل عمران،آیه190
2- توحید شیخ صدوقٌ70
3- نهج البلاغه، خطبه49.
4- همان، خطبه 185.
5- اصول کافی، ج1، ص 191، ح 1.
6- همان، ج1، ص551.
7- همان، ج1، ص 142.
8- همن، ج1، ص 127.
9- خطبه 185.
10- امالی صدوق،ص 352.
11- اصول کافی، ج1، ص 116.
12- شرح اصول کافی، صدرا، 180.

موضوع قفل شده است