ماندلا یک آزاده در جهان معاصر بود
تبهای اولیه
ماندلا هم رفت
اگر نگوییم او یک مذهبی بود
اما او یک ازاده برای ملت خود و قاره سیاه بود
[h=2] آلبوم خاطرات نلسون ماندلا[/h] نلسون ماندلا قهرمان مبارزه با آپارتاید و رییس جمهوری پیشین آفریقای جنوبی در سن 95 سالگی و ده ها سال مبارزه مستمر علیه تبعیض نژادی درگذشت.
به گزارش منابع خبری ماندلا که مدتی بود از عفونت ریه رنج می برد، ساعاتی پیش (جمعه شب) در اثر شدت گرفتن بیماری در بیمارستان در شهر پرتوریا در آفریقای جنوبی درگذشت.
قهرمان مبارزه با آپارتاید، اولین رئیس جمهوری سیاه پوست آفریقای جنوبی بود که از سال ۱۹۹۴ به مدت پنج سال این سمت را بر عهده داشت و بسیاری او را ˈپدر آفریقای جنوبیˈ می دانند.
رهبر پیشین آفریقای جنوبی، علیه آپارتاید (یا حاکمیت اقلیت سفید بر کشور) مبارزه و در سال ۱۹۹۳ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
ماندلا که مدت ۲۷ سال زندانی بود، نقش برجسته ای در برقراری صلح در سایر مناقشات به عهده داشت. وی در دهه هشتاد در زندان دچار بیماری سل شد.
وی به رغم حبس طولانی مدت، دشمنان سابق خود را بخشید و به عنوان رییس جمهوری وقت از تمام نژادها خواست برای دستیابی به آشتی ملی همکاری کنند.
در زیر عکس هایی از آلبوم خاطرات زندگی شخصی و سیاسی نلسون ماندلا را می بینید.
[SPOILER]
[/SPOILER]
width: 83 |
---|
[TD][/TD] |
اسرائیل نشنال نیوز: ماندلا دشمن اسرائیل بود
یک پایگاه اسرائیلی نوشت که به طور تاریخی رهبران سیاه پوستان آفریقای جنوبی، به اسرائیل به عنوان یکی از پایههای اردوگاه سرمایه داری و در نتیجه بهره کشی از سیاه پوستان نگاه میکردند.
، با درگذشت نلسون ماندلا رهبر جنبش ضدآپارتاید آفریقای جنوبی بسیاری از دوستداران وی در سراسر جهان در حال سوگواری و برگزاری مراسم بزرگداشت برای او هستند.
اما مطالعه بیوگرافی ماندلا نشان میدهد که او دشمن اسرائیل بود. براساس این گزارش، یکی از میراثهای مشروع نلسون ماندلا، پیوستن آفریقای جنوبی بعد از آپارتاید به تحریم و بایکوت علیه اسرائیل بود. براساس این گزارش، به طور تاریخی رهبران سیاهان در آفریقای جنوبی از جمله «دزموند توتو» به اسرائیل به عنوان یکی از پایه های اردوگاه سرمایه داری و در نتیجه بهره کشی از سیاه پوستان نگاه میکردند. «نئو امنومزاما» رئیس دفتر نمایندگی حزب ماندلا در سازمان ملل، صهیونیسم را به عنوان متحد آپارتاید و حامی جنایات رژیم سابق آفریقای جنوبی علیه سیاه پوستان خواند. از نگاه نلسون ماندلا، آفریقای جنوبی و اسرائیل هر دو رژیم آپارتاید بودند، هر دو دارای سیاستهای خصمانه، استفاده از زور و انکار نقض حقوق بشر بودند و هر دو علیه اکثریت جنگیدند. در سال 2000 یک کمیته یهودی-آمریکایی مراسم تجلیل از نلسون ماندلا را بعد از آنکه گفته بود 13 یهودی که در ایران به جرم جاسوسی بازداشت شده بودن تحت شرایط منصفانه محاکمه شدند را لغو کرد. این گزارش افزود: ماندلا با حضور در آرامگاه آیت الله خمینی رهبر سابق ایران از وی تجلیل کرد و به دیدار آیت الله خامنه ای رفت و به او گفت که ما مدیون انقلاب اسلامی ایران هستیم. انتهای پیام/
«نلسون ماندلا» همیشه بیشترین راحتی را در برخورد با کودکان داشته است. شاید بتوان گفت که بزرگترین محرومیت او در طول 27 سالی که در زندان به سر برد، این بوده که در آن هنگام نه صدای گریه نوزادی را شنیده و نه دست طفل خردسالی را گرفته بود.
«نلسون ماندلا» بسیار بیشتر از طول عمر خود دردسر درست کرده است. او کشوری را از تبعیض خشن رهاند و کمک کرد که سیاه و سفید، سرکوبشده و سرکوبگر با هم متحد شوند، آن هم به روشی که کسی تا حالا نتوانسته بود آن را انجام دهد.
هر تکه این قواعد را از بحثهای قدیم و جدیدی که با ماندلا داشتم، و از مشاهده رفتار او از نزدیک و دور درآوردهام. اکثر آنها عملی است و بسیاری ازشان مستقیماً از تجربه شخصی او نشأت میگیرد. همه آنها را جمعبندی کردهام تا به بهترین شکل دردسر برسم: دردسری که ما را مجبور میکند بپرسیم چطور میتوانیم دنیا را جای بهتری برای زندگی بکنیم.
شماره 1: شجاعت به معنای نداشتن ترس نیست، بلکه به این معنی است که در کنار زدن ترس، الهامبخش دیگران باشید
[SPOILER]در سال 1994 و در جریان تبلیغات برای انتخابات ریاست جمهوری، ماندلا با هواپیمایی بسیار کوچک به سرزمینهای پر از کشت و کشتار «ناتال» رفت تا برای هواداران خود از قبیله «زولو» حرف بزند. از من خواست که او را در فرودگاه ببینم و من هم موافقت کردم. قرار بود بعد از سخنرانی او کارمان را ادامه بدهیم. وقتی 20 دقیقه به فرود هواپیما مانده بود، یکی از موتورهایش خراب شد. بعضی از افراد داخل هواپیما وحشت کردند. کاری که به آنها آرامش داد این بود که به ماندلا نگاه کنند؛ او چنان آرام داشت روزنامه میخواند که انگار صبح است و طبق معمول سوار قطار شده تا به دفتر کارش برود. فرودگاه آماده فرود اضطراری شد و خلبان هواپیما را صحیح و سالم نشاند. وقتی ماندلا و من در پشت ماشین ضد گلوله «ب ام و» او نشستیم تا به پیش هواداران برویم، برگشت و به من گفت: «آقا، آن بالا از ترس داشتم میمردم!»
ماندلا اغلب در طول فعالیتهای زیرزمینیاش، دادگاه ریوونیا که منجر به زندانی شدن او شد و دورانش در حبس در جزایر روبن ترس داشت. او بعدها به من گفت: «البته که هراسان بودم!» او اشاره میکرد که نامعقول بود اگر ترس نداشت. ماندلا یک بار گفت: «نمیتوانم تظاهر کنم که شجاع هستم و میتوانم تمام دنیا را شکست دهم»، اما به عنوان یک رهبر سیاسی، نمیتوانید بگذارید بقیه بفهمند: «باید وجههتان را جور دیگری نشان دهید».
این دقیقاً همان کارهایی بود که او یاد گرفت انجام دهد، یعنی وانمود کند و با بیباک نشان دادن خود، به دیگران الهام بخشد. این پانتومیمی بود که ماندلا در جزایر روبن آن را تکمیل کرد، جایی که بهانه برای ترسیدن بسیار بود. زندانیانی که همراه ماندلا بودند میگویند که تماشای ماندلا که در محوطه زندان، با قامتی افراشته و مغرور قدم میزد برای چند روزشان کافی بود. او میدانست که مدلی برای دیگران است و همین به او قدرت پیروزی بر ترسش را میداد.
شماره 2: از جلو رهبری کن ولی پایگاهت را پشت سرت نگذار
ماندلا زیرک هم هست. او در سال 1985 پروستاتش را عمل کرد. وقتی به زندان برگشت، برای اولین بار در طول 21 سال از همسلولیها و دوستانش جدایش کردند. آنها دست به اعتراض زدند ولی آن طور که «احمد کثردا» دوست قدیمیاش به یاد میآورد، او به آنها گفت: «دوستان یک دقیقه صبر کنید. شاید بتوان آن را به نتیجه خوبی رساند.»
نتیجه خوب این شد که ماندلا به تنهایی مذاکره با رژیم آپارتاید را شروع کرد. این کار کاملاً بر خلاف میل «کنگره ملی آفریقا»، ANC بود. او سالها گفته بود که «زندانیان نمیتوانند مذاکره کنند» و بعد از انجام عملیاتی مسلحانه که قرار بود دولت آپارتاید را به زانو دربیاورد، این بار به این نتیجه رسید که زمان حرف زدن با سرکوبگران فرا رسیده است.
وقتی مذاکره با دولت را در سال 1985 آغاز کرد خیلیها میگفتند که ماندلا دیگر تمام شد. «سیریل رامافوسا»، رهبر قدرتمند و آتشینمزاج وقت اتحادیه ملی معدنچیان میگوید: «فکر کردیم او دارد خیانت میکند. میخواستم ببینمش و بگویم چه کار داری میکنی؟ اما این ابتکاری باورنکردنی بود. او ریسک بسیار بزرگی را به جان خرید.»
ماندلا سلسله عملیاتی انجام داد تا به ANC بقبولاند که کار درست را انجام داده است. خوشنامی او در خطر سقوط قرار داشت. کثردا به یاد میآورد که او پیش تک تک دوستانش در زندان رفت و توضیح داد که چه دارد میکند. آرام و سنجیده، آنها را با خود همراه کرد. رامافوسا که دبیر کل ANC بود و حالا تاجر برجستهای شده، میگوید: «پایگاه طرفدارانتان را با خودتان همراه میبرید. وقتی به اراضی گرفته شده میرسید اجازه میدهید که بقیه هم به شما برسند. او از آن دسته سران آدامسی نبود که الان بجوندش و بعد بیرونش بیندازند.»
برای ماندلا، سرپیچی از مذاکرات اصل نبود و تاکتیک بود. او همیشه در طول زندگیاش چنین فاصلهای را بین این دو داشته است. البته او اصول خود را داشت و یک اصل تغییرناپذیر او، این بود که آپارتاید برچیده شود و هر فرد حق رأی داشته باشد. او هرگز از این اصل پا پس نکشید، ولی تقریباً هر چیزی که او به این هدف نزدیک میکرد از دید او تاکتیک بود. او عملگراترین ایدهآلیستهاست.
رامافوسا میگوید: «او مردی تاریخی است. خیلی جلوتر از ما فکر میکرد. همیشه آیندگان را در ذهن داشت و از خود میپرسید نسلهای بعد چطور به کارهای ما خواهند نگریست؟»
زندان به او این توانایی را بخشید که بتواند بلندمدت فکر کند. او مجبور بود این طور باشد و چاره دیگری نداشت. مقیاس فکر او روز و هفته نبود؛ دهه بود. میدانست که تاریخ با اوست و نتیجه کارهایش اجتناب ناپذیر است. فقط مساله بر سر این بود که این دستاورد چقدر زود به دست میآید و چگونه. او بعضی وقتها میگفت: «اوضاع در زمان طولانی بهتر میشود.» او همیشه به فکر بلندمدت بود.
شماره 3: از عقب هدایت کن و بگذار دیگران فکر کنند در جلو هستند
ماندلا عاشق آن است که خاطرات دوران کودکیاش را به یاد بیاورد و از بعدازظهرهای ملالتباری حرف بزند که به جمعآوری احشام میگذراند. او میگفت: «میدانی، فقط میشود از عقب آنها را هدایت کرد.» سپس ابروهایش را بالا میانداخت تا مطمئن شود من قیاس او را گرفتهام.
ماندلا در کودکی به شدت تحت تأثیر «جونگینتابا» قرار داشت. او رییس قبیلهای بود که ماندلا را بزرگ کرده بود. وقتی جونگیباتا قرار ملاقات داشت، مردان دورش حلقه میزدند، و وقتی همه آنها حرفهایشان را تمام میکردند این رییس شروع به حرف زدن میکرد. کار رییس این نبود که به مردم بگوید چه کار کنند. او تنها جمعبندی را انجام میداد. ماندلا همیشه میگفت: «هرگز خیلی زود وارد بحث نشو.»
در مدت زمانی که با ماندلا کار میکردم، او اغلب گروه مشاوران خود را به خانهاش در هاتون، حومه زیبای شهر ژوهانسبورگ دعوت میکرد. او شش، هفت نفر را فرامیخواند، مثل رامافوسا، تابو امبکی (که حالا رییس جمهور آفریقای جنوبی شده) و سایرین که دور میز شام او مینشستند و یا حتی در حیاط خلوت حلقه میزدند. بعضی از همقطارانش بر سرش داد میزدند و از او میخواستند سریعتر حرکت کند و رادیکالتر باشد. ماندلا هم فقط گوش میداد. سرانجام، وقتی او حرف میزد به آرامی و منظم نظرات هر کسی را جمعبندی میکرد و بعد نظرات خودش را ابراز میداشت. او زیرکانه تصمیم را در جهتی پیش میبرد که میخواست، ولی آن را تحمیل نمیکرد. یکی از رموز رهبری این است که اجازه بدهید خودتان هم هدایت شوید. او میگفت: «این منطقی است که مردم را ترغیب کنید کارهایی انجام دهند و کاری کنید فکر کنند این ایده خودشان بوده است».
شماره 4: دشمنتان را بشناسید و پی ببرید چه ورزشی دوست دارد
در اوایل دهه 60 میلادی، ماندلا شروع به یادگیری زبان آفریکانس کرد. این زبان آفریکانرها، دسته سفیدپوستان اهالی آفریقای جنوبی بود که آپارتاید را به وجود آورده بودند. آفریکانرها چند قرن است که در آفریقای جنوبی ساکن هستند. رفقای او در ANC از این بابت او را دست میانداختند ولی او میخواست دنیا را از دریچه چشمان آفریکانرها ببیند. او میدانست که روزی با آنها مبارزه یا مذاکره خواهد کرد، و در هر حالت سرنوشت او با آنها گره خورده است.
این کار او از دو جهت استراتژیک بود: اول این که با حرف زدن به زبان رقیبان، او قدرتها و ضعفهایشان را در مییافت و تاکتیکهایش را فرموله میکرد. از طرف دیگر خود را مورد توجه آفریکانرها قرار میداد. هر کسی، از زندانیان معمولی گرفته تا «پ. و. بوتا» از علاقه ماندلا به صحبت به زبان آفریکانر و دانش او از تاریخ آنان تحت تأثیر قرار گرفته بود. او حتی دانش خود از ورزش راگبی را افزایش داد تا بتواند درباره تیمها و بازیکنان ورزش محبوب آفریکانرها نظر بدهد.
ماندلا فهمیده بود که سیاهان و آفریکانرها یک چیز بسیار ریشهای مشترک دارند: آفریکانرها همان قدر عمیقاً خودشان را آفریقایی میدانستند که سیاهها. او میدانست که آفریکانرها خودشان هم قربانی تبعیض بودهاند. دولت انگلیس و مهاجران تازهوارد انگلیسی همیشه با تحقیر به آنها نگاه میکردند. آفریکانرها همان قدر عقده حقارت داشتند که سیاهان.
ماندلا وکیل بود و در زندان، به زندانبانها در مشکلات حقوقیشان کمک میکرد. آنها خیلی کمتر از او سواد داشتند و برایشان فوقالعاده بود که یک مرد سیاه میتواند به آنها کمک کند و این کار را انجام هم میدهد. «آلیستر اسپارکس» تاریخنویس بزرگ آفریقای جنوبی درباره این زندانبانها میگوید: «آنها ظالمترین و حیوانصفتترین شخصیتهای رژیم آپارتاید بودند. ماندلا درک کرد که حتی با بدترین و نادانترینها هم میشود مذاکره کرد.»
شماره 5: دوستانت را نزدیک نگاه دار و دشمنانت را حتی نزدیکتر
بسیاری از دوستانی که ماندلا به خانهاش در شهر قونو دعوت میکرد، آن طور که یک بار محرمانه به من گفت، کسانی بودند که به آنها اعتماد کامل نداشت. آنها را به شام فرامیخواند، زنگ میزد و با آنها مشورت میکرد. از آنها تعریف میکرد و بهشان هدیه میداد. ماندلا جذابیتی غیرقابل دفاع داشت. او از این افسون استفاده میبرد تا روی رقیبانش حتی تأثیر بیشتری بگذارد تا روی دوستانش.
ماندلا در جزایر روبن افرادی را در حلقه کارشناسان نزدیک به خود میآورد که نه دوستشان داشت و نه به آنها اعتماد میکرد. «کریس هانی» یکی از افرادی بود که ماندلا به او خیلی نزدیک شد. او رییس آتشینمزاج اعضای شاخه نظامی ANC بود. بعضیها فکر میکردند که هانی دارد جاسوسی ماندلا را میکند، اما ماندلا با او خیلی راحت بود. رامافوسا میگوید: «فقط هانی نبود. کارخانهداران بزرگ هم بودند، خانوادههای دارای معدن، مخالفان. ماندلا در روز تولدشان گوشی را برمی داشت و به آنها زنگ میزد. به مراسم خانوادگی تشییع جنازههایشان میرفت. او اینها را فرصت میدید.»
وقتی ماندلا از زندان آزاد شد، حتی زندانبانهایش را هم در جمع دوستانش آورد و مقاماتی را که او را به زندان انداخته بودند در کابینه اولش جا داد. البته به خوبی میدانم که از بعضی از این افراد چقدر بدش میآمد.
البته بعضی وقتها هم مسئولیت این افراد را از سر خود باز میکرد. گاهی هم مثل بعضیها که گیرایی خاصی دارند، خود او هم دوست داشت جذب افراد شود. ماندلا ابتدا با «ف. و. دکلرک» رییس جمهور وقت آفریقای جنوبی باب دوستی را به سرعت باز کرد، و به همین دلیل بود که وقتی بعدتر دکلرک علناً او را مورد حمله لفظی خود قرار داد، ماندلا حس کرد به او خیانت شده است.
ماندلا بر این باور بود که در آغوش گرفتن رقیبان، راهی برای کنترل کردن آنهاست. آنها وقتی به حال خودشان بودند خطر بیشتری داشتند تا زمانی که در حلقه نفوذ او قرار میگرفتند. او صداقت را پاس میداشت ولی هرگز بیش از حد درگیر آن نشد. هر چه باشد او میگفت: «مردم طبق منافع خودشان رفتار میکنند.» به اعتقاد او این بخشی از ذات انسان است و عیب و کاستی نیست. روی دیگر و خشن خوشبینی، این است که چنین افرادی بیش از حد به بقیه اعتماد میکنند. ماندلا هم از این افراد بود. البته او تشخیص داده بود بهترین راه برای تعامل با آنهایی که بهشان اعتماد ندارد، این است که با گیرایی بالای خود خنثایشان کند.
شماره 6: ظاهر مهم است – یادتان باشد لبخند بزنید
وقتی ماندلا هنوز یک دانشجوی فقیر حقوق در ژوهانسبورگ بود و پیراهنی نخنما و مندرس میپوشید، یک بار او را بردند که «والتر سیسولو» را ببیند. سیسولو در یک آژانس املاک کار میکرد و رهبر جوان ANC بود. ماندلا در سیسولو سیاهپوست، مردی بسیار خبره و ماهر و موفق را دید که میتوانست از او الگو بگیرد. سیسولو هم آینده را دید.
سیسولو یک بار به من گفت که عمده تلاشهای او در دهه 50، این بود که ANC را به جنبشی مردمی تبدیل کند. او با لبخند به یاد میآورد و میگوید که: «تا این که یک روز، یک رهبر مردمی پا به دفتر من گذاشت.» ماندلا بلندبالا بود و خوشتیپ. او مشتزنی آماتور بود و رفتارش نشان از تربیت زیر دست رییس قبیله داشت. ماندلا لبخندی داشت که مثل خورشیدی بود که در هوای ابری بیرون میآید و میدرخشد.
ما بعضی اوقات ارتباط تاریخی بین فیزیک بدنی و رهبری را فراموش میکنیم. «جرج واشنگتن» به هر جا که میرفت بلندترین و احتمالا قویترین فرد حاضر در جمع بود. قدرت و فیزیک بدنی بیشتر به DNAها ربط دارند تا به کتابچههای راهنمای رهبری. اما، ماندلا میدانست که ظاهر او چطور میتواند او را به پیش براند. او به عنوان رهبر شاخه نظامی زیرزمینی ANC اصرار داشت که در لباسهای نظامی مناسب و خوشدوخت و با ریش باشد. او در طول دوران خود، همیشه مواظب این بود که چطور لباسی بپوشد که به سمت آن هنگامش بیاید. «جورج بیزوس» وکیل او به یاد میآورد که ماندلا را اولین بار در دهه 50 میلادی و در یک خیاطی هندی دید. خیاط داشت اندازههای ماندلا را میگرفت تا برایش لباس بدوزد و بیزوس میگوید که این اولین باری بود که میدید یک سیاهپوست اهل آفریقای جنوبی دارد لباس سفارش میدهد. حالا یونیفرم ماندلا را روی پیراهنهای بسیاری چاپ میکنند که زیرش نوشته شده او پدربزرگ خوشحال آفریقای مدرن است.
وقتی ماندلا در سال 1994 برای ریاست جمهوری کاندید شد، میدانست که نمادها هم به اندازه محتوا ارزش دارند. او هرگز سخنور بزرگی نبوده است و مردم معمولاً چند دقیقه بعد از آغاز سخنرانیهای او، حواسشان به جای دیگری پرت میشد. اما مردم نمادها را به خوبی درک میکردند. او وقتی به پشت تریبون میرفت، حرکات آیینی «تویی تویی» را انجام میداد که نماد مبارزه بود. مهمتر از آن، لبخند خیرهکننده و پرشکوه او بود که نثار تک تک حاضران میشد. برای سفیدپوستان، این لبخند نماد آن بود که ماندلا تلخی ندارد و این را تلقین میکرد که با آنها همدرد است. برای رایدهندگان سیاه هم معنیاش این میشد که «من مبارزی شاد هستم و ما پیروز میشویم.» عکس پوستر تبلیغاتی ANC که همه جا زده بودند فقط صورت خندان او بود. رامافوسا میگوید: «لبخند خودش پیغام اصلی بود.»
وقتی او از زندان آزاد شد، مردم همواره میگفتند که چرا او تلخ و تند نشده است؟ البته ماندلا از هزار و یک چیز ناراحت بود ولی میدانست که بیش از هر چیز دیگری، او باید احساس کاملاً برعکس را نشان دهد. او همیشه میگفت: «گذشته را فراموش کنید». اما میدانستم که خودش هرگز فراموش نمیکرد.
شماره 7: هیچ چیز سیاه و سفید نیست
وقتی مصاحبههایم را با ماندلا را تازه شروع کرده بودم، اغلب سؤالاتی به این شکل از او میپرسیدم: «کی به این نتیجه رسیدید که نبرد مسلحانه را کنار بگذارید؟ آیا به این دلیل بود که درک کرده بودید قدرت لازم برای براندازی رژیم آپارتاید را ندارید یا چون فکر میکردید میتوانید با کنارهگیری از خشونت ذهنیت جهانی را با خود همراه سازید؟» او سپس به من نگاهی غریب میانداخت و میپرسید: «چرا هر دو دلیل نه؟»
البته من بعدتر سوالاتم را هوشمندانهتر کردم. ولی پیغام او واضح بود: زندگی بر سر «یا این/ یا آن» نیست. تصمیمگیریها پیچیده هستند و همیشه عوامل بسیاری دخیلند. مغز شاید دوست داشته باشد توضیحاتی ساده بیابد ولی توضیحات ساده با واقعیت سازگار نیست. هیچ چیزی آن طور که مینماید آسان و ساده نیست.
ماندلا با تناقضات مشکلی نداشت. به عنوان یک سیاستمدار، او مصلحتگرایی بود که دنیا را دارای بینهایت نکات ریز و جزئی ولی مهم میدید. به نظر من، بسیاری از این دید او به شرایط زندگیاش برمیگشت. او به عنوان مردی سیاهپوست زندگی کرده بود که در رژیم آپارتاید به سر برده و هر روز با پرسشهای اخلاقی بسیار سختی مواجه بوده است: «آیا به رییس سفیدپوستم احترام میگذارم تا کاری را به من بدهد که دوست دارم و من را تنبیه نکند؟» «آیا پاسپورتم همراهم است؟»
او به عنوان یک سیاستمدار، به طرز نامتعارفی خود را به «معمر قذافی» و «فیدل کاسترو» وفادار میدانست. وقتی که آمریکا هنوز ماندلا را تروریست میدانست، این دو نفر به ANC کمک کرده بودند. وقتی از او درباره قذافی و کاسترو پرسیدم جواب داد: «آمریکاییها دوست دارند همه چیز را سفید و سیاه ببینند» و من را سرزنش کرد که چرا تفاوتهای ریز و دقیق و ظریف و مهم را درنمییابم. هر مشکلی دلایل بسیاری دارد. او بی چون و چرا و به روشنی علیه آپارتاید بود، ولی آپارتاید دلایل متعدد و غامضی داشت: دلایل تاریخی، جامعهشناختی و روانشناختی. حساب و کتاب ماندلا همیشه بر این مبنا بود که «دست آخر میخواهم به چه چیزی برسم و عملیترین راه برای رسیدن به آن کدام است؟»
شماره 8: دست کشیدن هم نوعی رهبری است
در سال 1993، ماندلا از من پرسید که آیا میدانم در چه کشورهایی سن رأی دادن کمتر از 18 سال است؟ تحقیقاتی انجام دادم و نتایج را به او عرضه کردم: اندونزی، کوبا، نیکاراگوئه، کره شمالی و ایران. او سر تکان داد و عالیترین درجه تعریف و تمجیدش را ابراز کرد که دو کلمه «خیلی خوب، خیلی خوب» بود.
دو هفته بعد، ماندلا به تلویزیون آفریقای جنوبی رفت و پیشنهاد داد که سن رأی دادن به 14 سال تقلیل یابد. رامافوسا میگوید: «سعی میکرد این ایده را به ما بقبولاند ولی او تنها طرفدار آن بود. او باید با این واقعیت روبرو میشد که در آفریقای جنوبی کسی طرفدار این انگاره نبود. ماندلا اما با تواضع بسیار، حقیقت را پذیرفت و اخم هم نکرد. این هم درسی از ماندلا بود».
این که کی باید دست از ایده، کار یا رابطه نه چندان موفق کشید سختترین تصمیمی است که یک رهبر میتواند بگیرد. در بسیاری جهات، بزرگترین میراث ماندلا به عنوان رییس جمهور روشی بود که او برای کنارهگیری انتخاب کرد. وقتی او را در سال 1994 برگزیدند، ماندلا میتوانست به راحتی تا آخر عمر ریاست جمهوری را به عهده داشته باشد. بسیاری میگفتند که در ازای سالهای بسیار زیادی که او در زندان گذرانده، این کمترین کاری است که آفریقای جنوبی میتواند برای او انجام دهد.
در تاریخ آفریقا فقط چند نفر بودند که به صورت دموکراتیک انتخاب شدند و با میل و اراده خود از دفتر ریاست جمهوری بیرون آمدند. ماندلا مصمم بود که اولین کسی باشد که این کار را میکند، چه در آفریقای جنوبی و چه در کل قاره. رامافوسا میگوید: «کار او این بود که مسیر را مشخص سازد، نه این که هدایت کشتی را شخصاً به عهده بگیرد.» او میداند که رهبران، با انجام ندادن کارها به اندازه انجام دادن کارها رهبری میکنند.
در نهایت، کلید اصلی شناخت ماندلا 27 سال زندانی است که او سپری کرد. مردی که در سال 1964 وارد جزیره روبن شد احساساتی، خودسر و آسیبپذیر بود. کسی که خارج شد متعادل و منضبط بود. با این حال، او آدم دروننگری نبود. اغلب از او میپرسیدم که چطور مردی که از زندان بیرون آمد این قدر با مرد جوان پرشوری که به زندان رفت متفاوت است. او از این پرسش بیزار بود. سرانجام، روزی با خشم به من پاسخ داد: «وقتی بیرون آمدم بالغ بودم». شاید هیچ چیزی به اندازه یک انسان بالغ کمیاب، و پرارزش نباشد.
منبع: تایم/ نویسنده: ریچارد استنگل[/SPOILER]
نگاهی به آنچه ماندلا با آن جنگید
بمب هستهای و شکنجه؛ ثمره پیوند آپارتاید و صهیونیسم
صهیونیسم و آپارتاید دو رژیم با ماهیت یکسان بودند که ثمره پیوند آن سلاحهای کشتار جمعی و شکنجه انسانهایی همچون نلسون ماندلا بود.
نلسون ماندلا به عنوان نمادی در دنیا شناخته میشود که سالها در جزیره روبن به دلیل درگیری مسلحانه با رژیم آپارتاید، سالهای طولانی زندگی خود را در زندان به سر برد. شاید رژیم آپارتاید برای بسیاری از مردم جهان در شرایط کنونی خاطرهای متعلق به دوران جنگ سرد باشد اما در آن زمان این رژیم عنوان یکی از نزدیکترین متحدان غرب شناخته میشد، که عملا قویترین ارتش نظامی افریقا را در اختیار داشت.
با این وجود فشار افکارعمومی در سطح جهانی سبب شد تا برخی از کشورهای غربی مجبور به کاهش روابط خود با این کشور شوند.
روابطی که هر چند به صورت جزئی کاهش یافت اما سبب شد تا این رژیم برای جلوگیری از سقوط احتمالی خود به دنبال متحدین جدیدی بگردد.
نلسون ماندلا
*رژیم صهیونیستی دوست مشترک
در این میان تنها رژیمی که عملا با تهدیدات مشترکی روبرو بود و عملا ساختاری همانند این کشور داشت که نژادپرستی نهادینه شده بود رژیم صهیونیستی نام داشت.
رژیمی که همانند دولت آپارتاید در میان میلیونها نفر از مردمی به حیات خود ادامه میداد که آنها را از خانه و کاشانه خود آواره کرده بود و همین مسئله نقطه نظر مشترک این دو رژیم بود که آنها را به سمت یک همکاری استراتژیک سوق داد.
*تنها در میان امواج اعتراضات مردمی
رژیم آپارتاید همانند رژیم صهیونیستی خود را در میان امواج گسترده اعتراضات مردمی میدید که هر لحظه اصل و موجودیت آن را تهدید میکرد و بخصوص با تبدیل شدن نلسون ماندلا به عنوان نماد مقابله با تبعیض و نژادپرستی در این کشور بیش از پیش خطر فروپاشی از درون را به خاطر اعتراضات درونی احساس میکرد.
از سویی دیگر این کشور به طور مداوم درحال درگیری با همسایگان سیاه پوست خود از جمله جمهوری دموکراتیک آنگولا پس از استقلال این کشور از پرتغال بود.
از این رو حکومت سفیدهای آفریقای جنوبی به دلیل نداشتن مشروعیت و خشم اکثریت سیاه پوستان از این رژیم مصمم بود تا ظرفیت نظامی قابل توجهی را در اختیار بگیرد.
از همین رو بود که این کشور برنامه هستهای خود را برای تضمین بقای خود در صورت هجوم همه جانبه دولتهای آزاده سیاه پوستان و گروههای مبارز به رهبری نلسون ماندلا آغاز کرد.
*آمریکا، پایه گذار برنامه اتمی رژیم آپارتاید
برنامه اتمی آفریقای جنوبی از سال 1948 یعنی زمانی که دولت اقلیت سفیدپوست در این کشور به قدرت رسید با کمک ایالات متحده آمریکا با برنامهای به نام اتم برای صلح آغاز شد. اولین تاسیسات اتمی رژیم آپارتاید با کمک موسسه صنعتی آلیس چالمرز ایجاد شد. توان این رآکتور آزمایشی در حدود 20مگاوات بود که به طور رایگان در اختیار آفریقای جنوبی قرار گرفت.
همچنین در سال 1957 دولت وقت آفریقای جنوبی که در حال کشتار سیاه پوستان بود با دولت آیزنهاور یک قرارداد 50 ساله همکاری اتمی را به امضا رساند.
در چارچوب این قرارداد همکاری اتمی بود که رآکتور تحقیقاتی آب سنگین به نام سافاری یک در اختیار رژیم آپارتاید قرار گرفت که سوخت آن تا حد 90 درصد غنی شده بود.
همچنین اندکی بعد رژیم آپارتاید برای رسیدن به پلوتونیوم لازم جهت تولید سوخت اتمی یک رآکتور آب سنگین دیگری را موسوم به سافاری دو راهاندازی کرد اما با بروز مشکلاتی در اداره رآکتور دوم به سمت توسعه غنیسازی برای ساخت بمب هستهای حرکت کرد. اما علیرغم دریافت کمکهای لازم برای غنی سازی از سوی ایالات متحده آمریکا این کشور از اهدای فناوری لازم برای توسعه بمب هستهای به این کشور خودداری کرد و از همین رو بود که دولت آپارتاید به سراغ دوست قدیمی خود رژیم صهیونیستی رفت.
نلسون ماندلا
*رژیم صهیونیستی به کمک دولت آپارتاید می شتابد
در سال 1971 برنامه موسوم به انفجار صلحآمیز اتمی در آفریقای جنوبی با کمک رژیم صهیونیستی آغاز شد. شاید مهمترین سند همکاری اسرائیل و رژیم آپارتاید در تولید بمب هستهای تفاهم نامهای باشد که در سال 1975بین شیمون پرز وزیر وقت جنگ رژیم صهیونیستی و پیتر بوتا وزیر دفاع رژیم آپارتاید امضا شده بود.
در این قرارداد طرفین متعهد شدند که تلآویو سه کلاهک هستهای را در اختیار رژیم آپارتاید قرار دهد و طرفین متعهد شده بودند در این میان هیچ اطلاعاتی درز نکند.
*معاوضه ترتیوم و پلوتونیوم
در سال 1984 سندی از روزنامه گاردین منتشر شد که حاکی از فروش سه رزمناو مجهز به کلاهک هستهای بود.
گزارشهای متعدد دیگری نیز در خصوص کمکهای رژیم صهیونیستی برای ساخت بمب هستهای توسط رژیم آپارتاید منتشر شده است که از آن جمله میتوان به مبادله 30 گرم ترتیوم از سوی رژیم صهیونیستی در مقابل دریافت 50 تن اورانیوم از آفریقای جنوبی است. ترتیوم فیزیوتراپ نایابی است که برای تولید بمبهای هستهای از آن استفاده میشود و گفته میشود تریتیوم تولیدی توسط متخصصان رژیم صهیونیستی در رآکتور دیمونا ساخته شده است.
*آزمایشی برای رژیم صهیونیستی
همچنین در سپتامبر 1979 ماهوارههای مراقبت و نظارت جاسوسی ایالات متحده آمریکا پرتوهایی را از یک انفجار هستهای در صدها کیلومتر از سواحل آفریقای جنوبی ثبت کردند.
بعدها در سال 1997 یکی از معاونین وقت وزیر خارجه دولت آفریقای جنوبی این نکته را تاکید کرد که این آزمایش اتمی انجام شده است در فتنه سال 1994 یکی از جاسوسان اتحاد جماهیر شوروی در دولت آپارتاید و فرمانده پیشین یک واحد نیروی دریایی آفریقای جنوبی به این نکته اشاره کرد که این آزمایش اتمی مشترک توسط اسرائیل و آفریقای جنوبی که از آن به عنوان رمز فونیکس یاد میکنند.
البته بعدها با پیروزی نلسون ماندلا و رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی ذخیره سلاح هستهای رژیم آپارتاید منهدم و تاسیسات هستهای این کشور تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار گرفت.
*موشک سازی با کمک اسراییل
همکاریهای نظامی و امنیتی رژیم آپارتاید و دولت رژیم صهیونسیتی تنها محدود به همکاریهای هستهای نبود بلکه توسعه سیستمهای نظامی را نیز در برمیگرفت.
دولت آپارتاید برای استفاده از بمبهای هستهای خود نیاز به یک وسیله حمل و نقل مطمئن داشت. ارتش آپارتاید دارای دو بمب افکن با قابلیت حمله بمب اتمی بود اما به دلیل حضور نیروهای کوبایی در آنگولا استفاده از آن را به دلیل وجود پدافند موشکی را نداشت.
از سوی دیگر موشکهای نسل دوم آفریقای جنوبی به دلیل محدودیت حمل و بعد امکان حمل بمب اتمی را نداشتند. در همین زمان بود که با امضای تفاهم نامه نظامی بین آفریقای جنوبی و رژیم صهیونیستی در سال 1977 زمینه برای ارتقا موشکهای بالستیک آفریقای جنوبی برای حمله اتمی به کشورهای سیاه پوست آغاز شد. آفریقای جنوبی توانست با کمک رژیم صهیونیستی موشک نسل سوم خود را موسوم به آر اس ای 3 را با توانمندی حمل سلاح اتمی و تسلیحات شیمیایی را بسازد.
این موشک از لحاظ فناوری به طور کامل شبیه موشکهای نسل جریکوی اسرائیلی محسوب میشود و از سوخت جامد استفاده میکند. گرچه این توان موشکی نیز بعد از پیروزی سیاه پوستان در آفریقای جنوبی منهدم شد و موشکهای مزبور اوراق شدند.
*شکنجه و دیگر هیچ
جنبه دیگری از همکاری رژیم صهیونیستی و آپارتاید توسعه همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی به منظور مقابله با تهدیدات بیشتر بوده است. موساد سرویس اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی بارها از سرویس اطلاعاتی دولت آپارتاید به منظور نفوذ در رفت و آمدهای احتمالی رزمندگان فلسطینی در کشورهای آفریقایی و رصد تحرکات آنها استفاده کرده است.
همچنین دولت آپارتاید به منظور مقابله با حملات مجاهدان سیاه پوست از سوابق و توانمندیهای رژیم صهیونیستی استفاده کرده و برای آموزش نیروهای خود را به این کشور اعزام میکرده است. فناوری شکنجه و دستیابی به تجهیزات شنود از جمله همکاریهای دیگر رژیم صهیونیستی بوده است.
نلسون ماندلا
*اذعان به همسانی صهیونیسم و آپارتاید
در نهایت فارغ از تمام این همکاریها بارها اظهارنظرهای سران مختلف کشورها بوده است که رژیم صهیونیستی را با رژیم آپارتاید مقایسه کردند که از جمله میتوان به رهبران ضدآپارتاید آفریقای جنوبی اشاره کرد.
«میشل بن ییر» دادستان کل رژیم صهیونیستی، جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق ایالات متحده، برژینسکی مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید و حتی برخی از روزنامهنگاران اسرائیلی از این واژه استفاده کردند. واژهای که تنها عملکرد رژیم صهیونیستی وهمکاری گسترده آن با رژیم آپارتاید آن را به اثبات می رساند.[/SPOILER]
[h=1]رایزن فرهنگی ایران در پرتوریا: جمهوری اسلامی از نخستین حامیان مبارزات ماندلا بود[/h] [h=3]تهران – ایرنا – رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در پرتوریا درباره روابط نزدیک ˈنلسون ماندلاˈ رهبر مبارزات ضد نژاد پرستانه آفریقای جنوبی گفت:ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی جزء اولین کشورهایی بود که از مبارزات ماندلا حمایت کرد.[/h]
ˈمصطفی ملکیˈ در گفت و گو با ایرنا در باره ماندلا که روز جمعه پس از چند ماه بیماری درگذشت ، افزود: ایران پس از پیروزی انقلاب و در جریان مبارزات ضد نژادپرستی، منزل سابق رضاخان را که در هنگام تبعید به آفریقای جنوبی در آن اقامت داشت، در اختیار اعضای اصلی کنگره ملی آفریقا ˈای ان سیˈ قرار داده بود، زیرا بخشی از خاک ایران به شمار می رفت و ماموران دولت آپارتاید حق تعرض به آنجا را نداشتند.
وی افزود: همه رهبران نسل اول ˈای ان سی ˈ نظرات بسیار خوب و دوستانه ای نسبت به ایران دارند.
ملکی به نقل از دوستان نزدیک وی که از رهبران و مقام های نسل اول کنگره ملی آفریقا هستند، گفت: آقای ماندلا در بحبوحه مبارزات حزب ای ان اس به همراه رهبران این حزب برای ملاقات با حضرت امام خمینی (ره) رهسپار ایران شد. زیرا به به حضرت امام بسیار علاقه مند بودند.
وی به نقل از دوستان نزدیک ماندلا افزود: اما چون خط مستقیم میان دو کشور وجود نداشت و باید از طریق کشور ثالثی مانند عربستان سعودی می آمدند، ˈملک فهدˈ پادشاه عربستان سعودی به آنها پیام داد که اول از این کشور دیدار کنید و بعد به ایران بروید.
ملکی به نقل از دوستان ماندلاگفت ، هنگامی آنان از دفتر امام پرسیدند، حضرت امام فرمودند که اول به عربستان بروید و بعد به ایران بیایید و ماندلا از موضعگیری امام که هدف از آن اتحاد جهان اسلام بود، بسیار خوشنود شد.
وی به نقل از یاران ماندلا افزود: ماندلا در این دیدار گزارشی از مبارزات ضد تبعیض نژادی و آخرین وضعیت ای ان سی را خدمت امام ارایه دادند و امام نیز مبلغی پول برای ادامه فعالیت در کشورشان به ایشان هدیه دادند.
به گفته اطرافیان ماندلا، حضرت امام اشراف زیادی به وضعیت آفریقای جنوبی داشت و حتی از وضع شخصی ماندلا به عنوان رهبر مبارزان آزادیخواه و روابط خانوادگی اش پرسید و به ایشان توصیه کرد که ابتدا مشکلاتت را با خانواده ات حل کن و بعد به سیاست بپرداز. چون سیاست از خانواده شروع و به جامعه تعمیم داده می شود که نشانه دوراندیشی حضرت امام بود.
آقای ملکی در باره تاثیر درگذشت ماندلا بر روابط ایران و آفریقای جنوبی گفت: به نظر نمی رسد تغییر جدی پس از درگذشت ماندلا در روابط دو کشور اتفاق بیفتد، زیرا عصاره و شکل گیری حزب ای ان سی به نام ماندلا است و روح ماندلا بر ای ان سی حاکم است.
به گفته وی، ˈجاکوب زوماˈ رییس جمهوری آفریقای جنوبی نیز در پیامی که به مناسبت درگذشت وی داد، گفت: ملت آفریقای جنوبی پدر و فرزند بزرگ خود را ازدست داده است و امیدواریم که مسیر ایشان ادامه یابد.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در آفریقای جنوبی تاکید کرد: تمام رهبران نسل اول و کنونی و اعضای ان ای اسی از کمک های جمهوری اسلامی و روابط با ایران که بنایش به دست ماندلا گذاشته شد به نیکی یاد می کنند، زیرا اولین کشوری بود که به مبارزات این کشور کمک کرد.
وی افزود: در هنگام دیدار ˈبیل کلینتونˈ رییس جمهوری وقت آمریکا از آفریقای جنوبی، ماندلا که در آن هنگام رییس جمهوری این کشور بود، در میهمانی که به مناسبت کلینتون از ˈکیپ تاونˈ پایتخت برگزار شده بود، گفت: ما خواهان توسعه و تحکیم روابط با جمهوری اسلامی هستیم، ولو این که کشورهای همکار و دوست ما ناراحت باشند.
بازخوانی دیدار نلسون ماندلا با رهبر انقلاب/
راز تمجید ماندلا از انقلاب اسلامی چه بود؟
انقلاب اسلامي ايران تحت رهبري امام خميني اميدهاي فراواني را براي قيام مردم آفريقاي جنوبي در مبارزه عليه بي عدالتي به همراه داشته است و بدون ترديد تاريخ هرگز نقش ايران اسلامي را فراموش نخواهد كرد.
به گزارش سرویس سیاسی پیشرفت پرس، سی و یکم تیر ماه 1371 که نلسون ماندلا به ایران آمده بود دیداری را با رهبر فرزانه انقلاب داشت که در تاریخ ماندگار شد.
ماندلا در آن دیدار بر تأثير مستقيم پيروزي انقلاب اسلامي ايران در اميد بخشيدن به مردم آفريقاي جنوبي براي پايداري و مبارزه عليه رژيم نژادپرست حاكم بر اين كشور تأكيد كرد.
در اين ديدار مقام معظم رهبري مقاومت رهبر كنگره ي ملي آفريقا در مبارزه عليه رژيم نژادپرست آفريقاي جنوبي را مورد ستايش قرار دادند و مراتب ايمان و اعتقاد ملت ايران به حقانيت مبارزات مردم اين كشور را خاطر نشان ساختند.
نلسون ماندلا در اظهاراتش بارها از حضرت آيةالله خامنه اي به عنوان رهبر خود ياد كرد و افزود: انقلاب اسلامي ايران تحت رهبري امام خميني اميدهاي فراواني را براي قيام مردم آفريقاي جنوبي در مبارزه عليه بي عدالتي به همراه داشته است و بدون ترديد تاريخ هرگز نقش ايران اسلامي را فراموش نخواهد كرد. ملاقات با رهبر انقلاب بزرگي كه جهان را تحت تأثير قرار داده است براي من اميدبخش و موجب افتخار بزرگي است ومردم آفريقاي جنوبي اكنون براي شنيدن گزارش ديدارهاي من با رهبر بزرگ انقلاب و مقامات عاليرتبه ي جمهوري اسلامي ايران به انتظار نشسته اند.
رهبر كنگره ي ملي آفريقا در آن دیدار از استقبال گرم مقامات جمهوري اسلامي ايران از وي و هيأت همراهش تشكر كرد و با اشاره به جايگاه با اهميت اسلام در آفريقاي جنوبي در كنار ديگر اديان گفت:ما نسبت به اسلام بيگانه نيستيم. برجسته ترين رهبران مسلمانان آفريقاي جنوبي دركنگره ملي آفريقا حضور و نقش مؤثري دارند و تأمين حقوق تضييع شده ي مسلمانان دركشورم از جمله اهداف و خواسته هاي ماست.
وي بر اين نكته كه قبل از ترك كشورش مجدانه خواستار زيارت مرقد مطهر امام خميني شده بود تأكيد كرد و گزارش كاملي را از روند مبارزات مردم آفريقاي جنوبي براي احقاق حقوق تضييع شده خود به استحضار مقام معظم رهبري رساند.
ماندلا همچنين به كمكهاي مستمر اروپا و آمريكا به رژيم آفريقاي جنوبي اشاره كرد و افزود: اين رژيم در تمام دوران حيات خود از حمايت غرب برخوردار بوده است و ما كه اكنون در آستانه پيروزي قرار گرفته ايم هرگز با حاميان دشمن خود متحد نخواهيم شد و به هيچ وجه به غرب متكي نخواهيم بود.
در اين ديدار حضرت آيةالله خامنه اي همچنين به بيان اهميت حضور و نقش مردم آفريقاي جنوبي در صحنه هاي مختلف مبارزه با رژيم نژادپرست حاكم بر اين كشور پرداختند و فرمودند: در شرايطي كه اقليت سفيد پوست حاكم بر سرنوشت ملت آفريقاي جنوبي امكانات سياسي و اقصادي خود را همراه با فشارهاي اجتماعي، تلاش عظيم ديپلماسي و خشونت عليه مبارزات بحق مردم آن كشور بكار گرفته است و براي ايجاد اختلاف و تفرقه بين گروههاي قومي و سياه پوستان برنامه ريزي و تلاش ميكند، رهبران مبارزات ضد نژاد پرستي بايد تمامي ظرفيتهاي خود را براي به زانو درآوردن رژيم آپارتايد مورد استفاده قرار دهند كه در اين زمينه حضور مردم در صحنه بهترين و مؤثرترين سلاح خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامي در پايان سخنانشان به دخالت غرب به ويژه آمريكا در اغلب جنايات بزرگ جهاني اشاره كردند و فرمودند: آمريكا و دولتهاي بزرگ اروپايي هيچگونه انگيزه ي واقعي براي مبارزه با نژادپرستي ندارند و ادامه ي حيات رژيم مفتضح آفريقاي جنوبي تنها تحت حمايت هاي همه جانبه ي اروپا و آمريكا ممكن شده است اما ملت و دولت مسلمان ايران با اميد به فرا رسيدن روزي كه آفريقاي جنوبي آزاد، مستقل و برخوردار ازحاكميت مردم آن كشور باشد به حمايتهاي سياسي و معنوي بدون قيد و شرط خود ازمبارزات عدالت خواهانه ي مردم اين كشور ادامه خواهند داد.
[h=1]ان اخلاق و سیاست/مردی که دشمنش را معاون کرد[/h] بین الملل > آفریقا - ماندلا پس از انتخاب شدن به عنوان رییس جمهور، دشمنان دیروزش را از جمله فردریک دوکلرک و مانگوسوتو بوتلزی را به ترتیب به عنوان معاون رییس جمهور و وزیر کشور انتخاب کرد.
سرمقالۀ روز جمعۀ روزنامۀ لوموند، به قلم دیدیه فسن، استاد دانشگاه پرینستون و مدرسۀ مطالعات عالی علوم اجتماعی پاریس تحت" نلسون ماندلا، قهرمان اخلاق و سیاست" به ویژگی های انسانی و اخلاقی و هنر سازش قهرمان آپارتاید پرداخته است. در این مقاله که خلاصۀ آن را می خوانید، آمده است:
شب اولین انتخابات آزاد در سال 1994 در آفریقای جنوبی، کم بودند ناظرانی که تصور می کردند انتخاباتی بدون خونریزی برگزار شود. گذار آرام و ملایم به دمکراسی را کمتر کسی باور داشت. کشوری که از سال 1985 تا 1990 تحت وضعیت فوق العاده قرار داشت سالهای جنگ داخلی سختی را پشت سر گذاشته بود. در سالهای دهۀ 1990 پلیس رژیم آپارتاید دست به کشتارهای زیادی از اعضای حزب کنگره ملی آفریقا زده بود. در آن زمان کریس هانی، دبیرکل حزب کمونیست توسط عوامل یکی از اعضای حزب محافظه کار کشته شده بود و در نشست های حزب کنگرۀ ملی فریاد "بوئرها را بکشید"، همچنان بر آسمان بود. خلاصه اینکه کسی گذار آرام به دمکراسی را متصور نبود. به خصوص اینکه فردریک دوکلرک، رییس جمهور کشور نیز متهم به همکاری با حزب "اینکادا" مانگوسوتو بوتلزی، نیز بود؛ حزبی که متهم به تشدید خشونت های قومی در آفریقا بود.
انتخابات برگزار شد در فضایی که همگان حق رأی یافتند و هیچ اتفاق خاصی رخ نداد. حزب کنگرۀ ملی 62% آراء را بدست آورد و در 7 استان پیروز شد. ماندلا پس از تحمل 27 سال زندان؛ 4 سال زودتر از زمان مشخص شده آزاد شد و رییس جمهور کشور شد و دشمنان دیروزش را از جمله فردریک دوکلرک و مانگوسوتو بوتلزی را به ترتیب به عنوان معاون رییس جمهور و وزیر کشور انتخاب کرد. این ائتلاف و اتحاد میوۀ مذاکرات سختی بود که رییس کنگره ملی با حاکمان سفیدپوست بدان رسیده بود آنهایی که می خواستند اولویت های خود را حفظ کنند و نگران حس انتقام گیری اکثریت سیاه کشور بودند. گروهی که سالهای متمادی با تبعیض حاکمیت کرده بود و قصد نداشتند امتیاز زیادی واگذارکند.
در اینجا قهرمان آپارتاید وارد عمل شد. او همۀ کارمندان سفیدپوست را در پست هایشان حفظ کرد و راه مصالحه را در پیش گرفت. قهرمان، شعار دیگری هم داشت و آن اینکه:" برای صلح، از بخشیدن نترسید" در واقع برای همین شعار بود که ماندلا در مسابقات جام جهانی راگبی در سال 1995، لباس تیم اسپرینگ بوکس را بر تن می کند؛ تیم سفیدپوستی که متهم به اقدامات نژادپرستانه بودند. ماندلا، مدال پیروزی را به کاپیتان می دهد، ژستی تاریخی که ماندلا را به سمبل و قهرمان سازش ملی تبدیل کرد.
ماندلا در 5 سال ریاست جمهوری اش، تلاش کرد خدمات اجتماعی( که به شدت دچار چنددستگی بود) را سر و سامان دهد. اختصاص کمک به بازنشستگان، معلولین و کودکان فقیر و یتیم از مهمترین اقدامات ماندلا بود. در زمان او خدمات پزشکی برای زنان باردار و کودکان زیر 6 سال رایگان شد و روستاهای دورافتاده صاحب جاده و خانوارهای فقیر دارای خانه شدند.
درس زندگی سیاسی و اخلاقی ماندلا اراده وی برای مبارزه با سرکوب و بی عدالتی، شجاعت در تصمیم های دشوار و سخن حق بود. درسی کاملاً معاصر.
[h=2]نلسون ماندلا: امام خمینی رهبر تمام نهضت های آزادیبخش جهان بود / افتخار بزرگی است که توانستم در کنار مرقد امام خمینی حاضر شوم[/h] [h=3]امام خمینى نه تنها رهبرى بزرگ براى ایران بود، بلکه رهبرى براى تمامى نهضتهاى آزادیبخش جهان به شمار مى رفت و چالش بسیار عظیمى که او در مبارزه با یکى از طاغوتهاى زمان انجام داد، گویاى شجاعت ستایش برانگیزى است که فقط ایشان مى توانست از خود نشان دهد و این افتخار بزرگى بود که توانستم براى دومین بار در کنار مرقد امام خمینى حاضر شوم و به ایشان اداى احترام کنم.[/h]
جماران: نلسون ماندلا رهبر مبارزه با نژادپرستی شب گذشته دار فانی را وداع گفت. این مبارز نستوه، چند بار به ایران آمده بود. در یکی از دیدارهای خود در مهر 1378، در ملاقات با حضرت آیت الله خامنه ای، سخنانی ارزشمند درباره حضرت امام خمینی گفته است. جماران ضمن تسلیت این ضایعه بزرگ، سخنان ماندلا درباره رهبر انقلاب اسلامی را به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بازنشر می کند.
در این دیدار آقاى نلسون ماندلا، طى سخنانى از امکان دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامى ابراز خوشحالى کرد و با تمجید از شخصیت بىنظر امام خمینى گفت: امام خمینى نه تنها رهبرى بزرگ براى ایران بود، بلکه رهبرى براى تمامى نهضتهاى آزادیبخش جهان به شمار مىرفت و چالش بسیار عظیمى که او در مبارزه با یکى از طاغوتهاى زمان انجام داد، گویاى شجاعت ستایش برانگیزى است که فقط ایشان مىتوانست از خود نشان دهد و این افتخار بزرگى بود که توانستم براى دومین بار در کنار مرقد امام خمینى حاضر شوم و به ایشان اداى احترام کنم.
آقاى ماندلا از قطع روابط ایران با رژیم آپارتاید و برقرارى ارتباط نزدیک با نهضت و حرکت مردمى در آفریقاى جنوبى پس از پیروزى انقلاب اسلامى به عنوان یک رویداد بسیار مهم یاد کرد و گفت: ما خود را مدیون انقلاب اسلامى مىدانیم و مراتب تقدیر و تشکر خود را از رهبر انقلاب و ملت و دولت ایران اعلام مىکنیم.
رئیس جمهور سابق آفریقاى جنوبى در ادامه سخنان خود وحدت در عمل و سخن ملتهاى مستقل را لازمه ایستادگى و مقابله با قدرتهاى بزرگ دانست و گفت: در سایه این اتحاد و انسجام است که امکان جبران بىعدالتیهاى اعمال شده از سوى قدرتهاى غربى فراهم خواهد شد.
منبع: http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=11496
انتهای پیام /*
10 نكته خواندني از زندگي ماندلا + عکس
«نلسون ماندلا» در گذشت. او رهبري بود كه موفق شد تاريخ آفريقا و بخشي از جهان را براي هميشه تغييردهد.
به گزارش پیشرفت پرس، او نامش در كنار بزرگان بسياري از جمله «مهاتما گاندي» كه براي برقراري صلح و برابري مبارزه ميكردند جاودانه شده است. شايد افراد زيادي درباره زندگي او و ماجراهايي كه برايش اتفاق افتاده چيزهايي بدانند. اما نكاتي درباره زندگي او وجود دارد كه شايد براي بسياري ناشناخته و تازه و در عين حال عجيب باشد.
معني نام مستعارش «مشكل ساز» بود
پيش از اينكه اسم مسحي «نلسون» به او داده شود، در بدو تولد والدينش او را «رولي هالاهلا» نام نهادند كه ترجمهاش «مشكل ساز» است. انگار از بدو تولد، قرار بود زندگي او همراه با دردسر و مشكلات فراوان باشد.
جدش يك پادشاه بود
جد پدري «ماندلا» حاكم مردم منطقه «تيمبو» در محدوده استان «ايستر كيپ» امروزي در افريقاي جنوبي بوده است. نام پدر بزرگش «ماندلا» بود كه تبديل به نام فاميل او شد.او حتي به دليل مبارزاتش نه تنها تحصيل در دانشگاه، بلكه لقب سلطنتياش را هم رها كرد.
او به دليل يك جرم مشترك هم به شش سال زندان محكوم و هم تبرئه شد
از انجايي كه او يك فعال سياسي بود و دولت آفريقاي جنوبي سعي در متوقف كردن او داشت، وي را به جرمهاي مختلف محكوم كرد. به دليل حجم بالاي جرائم منتسب به او و سيستم بروكراتيك دادگاههاي افريقاي جنوبي در ان زمان، وي را به دليل يك جرم، يكبار محكوم به شش سال زندان، و يكبار نيز تبرئه كردند.
ماندلا هميشه با لباس مبدل در افريقا ميگشت
به محض محكوميت در دادگاه، او شروع به سر و سامان دادن به كنگره ملي آفريقايي و سازمان سياسي خود به عنوان رهبر حزب كرد. براي جلوگيري از دستگير شدن او هميشه با لباس مبدل از جمله يك راننده و يا يك رئيس قبيله آفريقايي به زندگي و رفت و آمد در افريقا ادامه ميداد.
او 18 سال در يك جزيره زنداني بود
سرانجام او در سال 1962 دستگير شد. «ماندلا» را بلافاصله به جزير «روبن» دور از ساحل «كيپ تاون» فرستادند. او در سلولي نمور بر روي حصير ميخوابيد و مجبور به بيگاري با شكستن سنگها و تبديل آنها به قطعات كوچك بود. در يك دوره به دليل به چشم زدن يك عينك آفتابي به سلول انفرادي فرستاده و همين باعث آسيب ديدن چشم هايش شد. او سر انجام پس از 18 سال از جزيره به زنداني ديگر منتقل شد. اين تنها بخشي از 27 سال زندان «ماندلا» بود.
در سن 76 سالگي به رياست جمهوري برگزيده شد
اين مدت زندان طولاني، باعث تسليم شدن «ماندلا» نشد. او پس از سالها مبارزه و تلاش، سرانجام به در سال 1994 در سن 76 سالكي به رياست جمهوري افريقاي جنوبي برگزيده شد. او و حزبش بلافاصله شروع به كار كردند و سياستهايي را براي رفاه و بالابردن سطح اجتماعي مردم كشور انجام دادند.
او با «مايكل جكسون» و «اسپايس گرز» ميهماني مشترك داشته است
«ماندلا» به دليل شخصيت مهربان و مستقل خود، پس از رياست جمهوري تبديل به يك ستاره شد كه مراسم خيريه فراواني را ترتيب داد و يا در آنها شركت كرد. او با بسياري از ستارگان موسيقي و سينما دوست بود و حتي «مايكل جكسون»، «اسپايس كرز» و «ووپي گلدبرگ» را از ميان اين ستارگان به ميهماني در خانه خود دعوت كرد.
در زمان بازنشستگي گفت : با من تماس نگيريد، من خودم با شما تماس ميگيرم
ماندلا دوبار سعي كرد خود را بازنشسته كند. بار اول پس از بازنشستگي، او سعي كرد از تمامي فعاليتهاي سياسي و اجتماعي كنارهگيري كند كه چندان موفق نبود. چند سال بعد تصميم گرفت از چنان بازنشستگي نيز خود را بازنشسته كند! او در جملهاي معروف يه رسانهها گفت : با من تماس نگيريد، من خودم با شما تماس ميگيرم. اما حتي پس از بازنشستگي كامل، باز هم نتوانست از فعاليتهاي بشر دوستانه اش دست بكشد.
او طراح شخصي لباس هاي خود را داشت
ماندلا هميشه شيك و تميز بود. از زماني كه رئيس جمهور شد، در روز چندين بار لباسهايش را عوض ميكرد. او همچنين به پوشيدن لباسهاي با طرح هاي سنتي و رنگهاي شاد معروف بود كه طراح شخصي خودش آنها را طراحي مي كرد.
براي فيلم زندگينامهاي او گروه «يو2» ترانه اي خوانده است
«ماندلا: راه طولاني تا آزادي» آخرين فيلمي است كه بر اساس زندگي او با بازي «ادريس البا» در نقش «ماندلا» ساخته شده و آهنگ «عشق معمولي» را گروه مشهور راك «يو2» براي اين فيلم ساخته است.
منبع:کافه سینما
1 - من اساسا انسان خوشبيني هستم. نميتوانم بگويم اين مسئله به طبيعتم بر ميگردد يا به نوع پرورشم. يك بخش از خوشبين بودن اين است كه هنگامي كه رو به جلو حركت ميكنيد، سرتان رو به آفتاب باشد. لحظات تاريك زيادي در زندگي وجود دارد، هنگامي كه ايمانم به شدت مورد آزمايش قرار ميگيرد اما من نه ميخواهم و نه ميتوانم روحم را به نااميدي بسپارم. كه نااميدي تنها راه براي مرگ و شكست است.
2 - آزاد بودن تنها دور انداختن زنجيرهايي نيست كه به نفر متصل شده است. بلكه زندگي كردن در راه احترام گذاشتن و افزايش آزادي ديگران است.
3 - بعد از بالا رفتن از يك تپه بلند،تنها چيزي كه ممكن است ببينيد اين است كه تپههاي زياد ديگري براي صعود كردن وجود دارند.
4 - هيچكس با نفرت از شخص ديگري به دليل رنگ پوستش يا گذشته و مذهبش به دنيا نميآيد. مردم بايد نفرت را بياموزند و اگر بتوانند نفرت را ياد بگيرند، ميتوانند عشق را نيز بياموزند چرا كه عشق ورزيدن بهطور طبيعي به قلب انسان راه مييابد و نه مخالف آن.
5 - بزرگترين افتخار در زندگي اين نيست كه هرگز سقوط نكنيم، بلكه بلند شدن بعد از هر افتادن است.
6 - من آموختهام كه شجاعت به معناي نبودن ترس نيست بلكه پيروزي و غلبه كردن بر آن است. مرد شجاع كسي نيست كه ترس را حس نميكند، بلكه كسي است كه بر ترس خود غلبه ميكند.
7 - آموزش و پرورش قويترين سلاحي است كه ميتوانيد براي تغيير جهان از آن استفاده كنيد.
8 - اگر ميخواهيد با دشمنتان صلح كنيد، بايد با دشمنتان كار كنيد بعد از آن او ديگر شريك شما ميشود.
9 - هيچ چيز مثل بازگشتن به جايي نيست كه همانطور كه تغييرش داده بوديد،دست نخورده باقيمانده است.
10 - هراقدامي هميشه غيرممكن به نظر ميرسد مگر اينكه انجامش دهيد.
11 -مي توان گفت كه چهار چيز اساسي و اوليه وجود دارد كه آرزوي تمام جوامع انساني است: زندگي كردن در محيطي آرام،قادر بودن به انجام كار و تامين مايحتاج، دسترسي به بهداشت عمومي خوب و سلامتي و فرصتهاي آموزشي باي كودكان.
12 - من تنها آدمي نيستم كه بهدنبال انتقام گرفتن نبود. بسياري از همكاران من در زندان هم بهدنبال انتقام گرفتن نيستند چرا كه زماني براي انجام دادن هيچ كاري جز تلاش براي حفظ مردم نداريم.
13 - تا ديروز به من ترريست ميگفتند اما زماني كه از زندان بيرون آمدم، مردم زيادي مرا در آغوش كشيدند و من معمولا به كساني كه در خانهشان به آنها تروريست ميگويند،ميگويم كه آنها بهدنبال آزادي هستند. به آنها ميگويم كه من هم تروريست بودم اما امروز من توسط تعداد زيادي از مردم ستايش ميشوم و جزئي از آنها هستم.
14 -زماني كه تاريخ زمان ما را مينويسند از ما به عنوان نسلي ياد ميكنند كه در لحظه بحران جهاني، پشتمان را به وقايع كرديم يا اينكه كار درست را انجام داديم؟
-15 مغز خوب و قلب خوب تركيبي توانمندند.
منبع: ويكي كوئيتز
مترجم: ثمانه اكوان
هافینگتونپست در گزارشی در خصوص مرگ رهبر ضدآپارتاید آفریقای جنوبی اعلام کرد که «نلسون ماندلا» تا سال ۲۰۰۸ در لیست گروههای تروریستی آمریکا قرار داشت.
گروه بین الملل «تیتریک» ؛
به نقل از روزنامه آمریکایی «هافینگتونپست»، «نلسون ماندلا» پنجشنبه شب در سن 95 سالگی دار فانی را وداع گفت.
در حالیکه امروز بسیاری از سیاستمداران به ماندلا به عنوان یک تندیس حقوق بشر احترام میگذارند، اما این رهبر ضدآپارتاید آفریقای جنوبی تا سال 2008 در لیست تروریستی آمریکا قرار داشت و بعد از آن «جرج بوش» رئیسجمهور سابق آمریکا لایحهای را به امضا درآورد و او را از این لیست حذف کرد.
«جان کری» وزیر خارجه کنونی آمریکا که پیشتر یک سناتور بود، در سال 2008 درباره ماندلا گفت: او جایی در لیست تروریستی دولت ما ندارد و من خوشحالم میبینم که این لایحه در نهایت به قانون تبدیل شد.
رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی، کنگره ملی آفریقایی ماندلا (ANC) را به دلیل مبارزه علیه نظام قانونی تبعیض نظامی که از سال 1948 تا 1994 به طول انجامید، در لیست سازمان تروریستی قرار داد.
«مارگارت تاچر» نخستوزیر سابق انگلیس نیز این سازمان ANC را در سال 1987 بعنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرد و حاضر نشد تحریمهایی را بر نظام آپارتاید آفریقای جنوبی تحمیل کند. «رونالد ریگان» رئیسجمهور آمریکا هم چنین رفتاری داشت.
در سال 1986، «دیک چنی» معاون رئیسجمهور آمریکا که در آن زمان یک نماینده کنگره بود، به همراه 179 تن از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا علیه یک قطعنامه غیرالزام آوری به منظور به رسمیت شناختن «ANC» رأی داد و و از دولت آفریقای جنوبی خواست که ماندلا را از زندان آزاد کند و در نهایت این قطعنامه تصویب شد.
منبع: فارس
ابلاغ پیام تسلیت رهبر انقلاب به رییس جمهور آفریقای جنوبی
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۵۰
ژاکوب زوما رییس جمهوری آفریقای جنوبی در جریان دیدارش با محمد شریعتمداری معاون اجرایی رییس جمهوری گفت مردم کشورش هیچگاه حمایت ها و کمک های جمهوری اسلامی ایران را از مبارزاتشان علیه نظام آپارتاید فراموش نخواهند کرد.
محمدفرجی سفیر جمهوری اسلامی ایران در پرتوریا روز پنجشنبه در گفت وگو با ایرنا گفت، زوما در این دیدار که دیروز در حاشیه مراسم ادای احترام به پیکر نلسون ماندلا صورت گرفت، ضمن تاکید بر گسترش روابط تهران و پرتوریا از حضور هیات بلند پایه ایران در مراسم یادبود نلسون ماندلا تشکر کرد. وی افزود: رییس جمهوری آفریقای جنوبی همچنین سلام گرم خودش را به مقام معظم رهبری، رییس جمهوری و ملت ایران ابلاغ کرد.
محمد شریعتمداری معاون اجرایی رییس جمهوری نیز در این دیدار پیام تسلیت مقام معظم رهبری، رییس جمهوری و ملت ایران را به مناسبت درگذشت نلسون ماندلا ابلاغ کرد. محمد فرجی گفت: محمد شریعتمداری تصریح کرد مقام معظم رهبری، رییس جمهوری و ملت شریف ایران احترام خاصی برای ماندلا قایل هستند.
وی افزود: محمد شریعتمداری در جریان دیدارش با زوما گفت، حضور هیات عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران بیانگر این احترام و نیز موید اهمیتی است که تهران به توسعه روابطش با پرتوریا می دهد. ˈمعاون اجرایی رییس جمهوری همچنین تصریح کرد که جمهوری اسلامی ایران خواهان گسترش روابطش با آفریقای جنوبی است.ˈ
فرجی اضافه کرد: محمد شریعتمداری همچنین دیروز در حاشیه مراسم ادای احترام به پیکر نلسون ماندلا، دیداری کوتاه با نکوآنا ماشابانه وزیر امور خارجه آفریقای جنوبی داشت. وی گفت: معاون اجرایی رییس جمهوری در این دیدار نیز ضمن ابلاغ پیام تسلیت مقام معظم رهبری ، رییس جمهوری و ملت شریف ایران، بر توسعه روابط تهران و پرتوریا تاکید داشت.
سفیر ایران افزود: شریعتمداری در این دیدار با اشاره به همزمانی آزادی نلسون ماندلا در سال ۱۹۹۰ میلادی با روز ۲۲بهمن روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، گفت: مردم ایران همواره خاطره آزادی نلسون ماندلا به عنوان یک روز به یادماندنی را به یاد دارند.
وی اضافه کرد: ماشابانه نیز دراین دیدار با اشاره به حضور اخیر محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در کمیسیون مشترک ایران و آفریقای جنوبی در پرتوریا، اظهار امیدواری کرد شاهد گسترش هرچه بیشتر مناسبات دو کشور باشیم . محمد شریعتمداری معاون اجرایی رییس جمهور همچنین در حاشیه مراسم یاد شده با شماری از مقامات شرکت کننده در این مراسم از جمله رییسان جمهوری سریلانکا و بنگلادش، معاون نخست وزیر مجارستان و معاون نخست وزیر کویت دیدار داشت.
محمد شریعتمداری معاون اجرایی رئیس جمهوری به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در مراسم ادای احترام و یادبود نلسون ماندلا در پرتوریا روز چهارشنبه گذشته وارد آفریقای جنوبی شد.
نلسون ماندلا رهبر جنبش مقابله با نژادپرستی آفریقای جنوبی چهاردهم آذرماه ماه در سن ۹۵ سالگی درگذشت. ماندلا ۲۷ سال از عمر خود را در راه مبارزه با نژادپرستی و آپارتاید (تبعیض نژادی) در زندان گذراند. به منظور بزرگداشت نلسون ماندلا، روز سه شنبه نیز یک مراسم یادبود در استادیوم اف ان بی در سووتو با حضور شمار زیادی از رهبران جهان برگزار شد.
در مراسم تدفین ماندلا در روستای کونو - محل تولد وی - قرار است حدود ۵۰ تن از سران و مقامات ارشد کشورهای مختلف جهان شرکت کنند.