تروريسم چيست؟ تروريست كيست؟
تبهای اولیه
تروريسم چيست؟ تروريست كيست؟:read:
حيدر رحيم پور ازغدي از انديشمندان پرسابقه كشورمان است كه با توجه به خاستگاه حوزوي خود ديدگاه هاي پخته تري نسبت به مسايل و حوادث روز دارد. مطلب حاضر از ايشان در مورد تروريسم و به خصوص جريان شناسي اين حركت در ايران است.
«ترور» واژه اي غربي است كه در فرهنگ سياسي بر كشتارها و تخريب هاي رعب آوري گفته مي شود كه هدفمندند اما مدركي قانوني به كسي نمي دهد.
و تروريست كسي است كه اگر هم تواناتر از ترور شونده باشد به دليلي، شرايط جنگ رويارو را ندارد زيرا ترور ابزار كار كلان باندهاي جنايتكار، باجگير و مافيايي بين المللي، و يا حكومتهاي غاصب و متجاوز و غيرمردمي مي باشد؛ كه اسرائيل بهترين نمونه و سمبل تروريست دولتي است. گرچه نهادهاي حقوق بشري امروزه اسراييل را تروريست نمي خوانند زيرا اكنون اسراييل با مجوز سازمان ملل آمريكا آشكارا به ترور مي پردازد و همانند نازيها و خمرهاي سرخ و صرب ها آدم مي كشد از اين رو محققان، اسرائيل را -گرچه در ترورهاي پنهاني هم عاليترين مدال را بر گردن دارد- امروزه از گروه نيوفاشيستهاي غرب مي دانند، فرهنگي كه مخالفان خود را با ترور و ارعاب از سر راه برمي دارد.
تروريست هاي غيردولتي نيز بر سه گونه اند:
1. تروريست حرفه اي: از قبيل تروريستهاي ساخته و پرداخته كلان سرمايه داران آمريكاي شمالي پس از سركوب آمريكاي جنوبي در دوراني است كه ساختار آمريكاي امروزي، ريشه مي بست و هر يك از چند قوم حاكم امروز براي ارعاب ديگران و اثبات توانمردي خود، اشرار گستاخي را به نام مزدور در اختيار مي گرفتند و به تعظيمشان مي پرداختند. اين نوع فرهنگ سازي را مي توان در فيلم هاي وسترني كه براي بزرگ نمايي چنين مزدوراني ساخته شدند، سراغ گرفت و ديد كه نطفه تمدن آمريكايي چگونه در خون و خشونت بسته شد. از مشخصات اين الگوي تروريستي اين است كه با مفهوم دوستي و دشمني، آشنايي ندارد و به هيچ چيز به جز حرفه پاي بند نمي باشد و تعبد و تعصبي هم ندارد گرچه نوعي آداب حرفه اي را رعايت مي كند. او فروشنده گلوله هاي خود به كساني مي باشد كه گلوله را گرانتر مي خرند و تا آنجا كه اگر به او بگويي چنانچه آن خوك مفلوك گرفتار باتلاق را بكشي پاداشت ده هزار دلار است اما اگر آن جواني را كه دست زن و فرزند را در دست دارد و به خانه مي رود يازده هزار دلار، تروريست حرفه اي گلوله اش را جايي خرج مي كند كه درآمدش بيشتر است.
2.تروريست كور: اين نمونه تروريست، بيمار مملو از عقده هاي پنهان و آشكار است و با محروميت هايي كه بر دوش مي كشد همواره كوفته و فرسوده است و شايد بارها به فكر خودكشي افتاده باشد و مردارگونه زندگي مي كند. نمونه گوياي تروريست كور، سمپاتهاي گروه منحط مجاهدين خلق مي باشند كه پس از چرخش رهبرانشان همچنان كه مجسمه اي را جابجا كنند پا به پاي چرخشهاي كاسبكارانه و منافقانه رهبران حزبي خود تا 180درجه چرخش داشتند. بنيانگذارانشان پيش از پيروزي انقلاب اسلامي دشمنان انقلاب را مي كشتند ليكن از سال 52 كه رجوي با لو دادن 17خانه تيمي ده ها هم پيمان خود را به بهاء نجاتش به كشتن داد و به بركت تبليغات همه جانبه ساواك به رهبري سازمان رسيد ناگهان سمپاتها و لجاره هاي سازمان هم كه از بي شخصيتي و بي جايي در ساختار رسوب كرده بودند به پيروي استبداد رجوي به خودزني و خودفروشي پرداختند، سرآغاز به ترور شخصيت هاي ممتاز انقلاب اسلامي كمر بستند و اندك اندك كارشان به آنجا كشيد كه براي مبارزه با رهبران انقلاب اسلامي به ياري صدام دشمن ايران رفته و به تخريب كشور و ترور بي هدف مردم پرداختند و امروز به فرمان CIA در عراق در جنايات كثيف تري غرق شدند و احتمالاً در كنار بعثي ها در بمبگذاريهاي تحت فرمان آمريكا عليه مردم بيگناه دخالت مستقيم دارند. دوست دارم براي بهتر شناساندن تروريست كور به درامي بپردازم كه تراژدي آنها دوست و دشمن را مي گرياند.
چون ايران صلح نامه را امضاء مي كند مجاهدين خلق از وحشت در فرداي صلح، خود را به آب و آتش زده و اعضاء و هواداران ساكن در غرب را، فراخوانده و به ميدان رزم نهايي دعوت مي كنند، به خانم دكتري كه در آمريكا به تحصيلات خود ادامه مي دهد چنين مي نويسد سپيده روز، فرا رسيد و ما آماده كوچ به وطن گشته ايم و شما يكي از چهارنفري مي باشيد كه سازمان براي مسئوليت وزارت بهداري كشور را درنظر گرفته است لباس رزم بپوشيد و به ما بپيونديد و دخترك جاه طلب بي ايمان و از همه جا و همه چيز بي خبر خود را به عراق مي رساند و چند روزي در اردوگاه آمادگي مستقر و در آنجا با جوانكي كه از استراليا براي قبول شغل وزارت راه به ايران آمده معاشرت هايي دارد و در روزهاي حمله به ايران با او وداع و به خيل پزشكان سيار مي پيوندد و شوهر ناخواسته اش در دومين روز تجاوز به ايران شكار مرصاديان و به درك واصل مي شود و دخترك با يادگار ناخواسته اي از وزير راه!!! پشت جبهه برگردانده مي شود و چون آبستن برگرداندنش به آمريكا به مصلحت سازمان نيست در عراق نيمه محبوس مي شود و پس از زايمان فرزندش را به پرورشگاه سازمان مي فرستد و دخترك هم معلوم نيست كه كجاست و كودكشان در جهاني پرورش مي يابد كه مناسبترين فرد براي ترورهاي كور حزبي در آينده خواهد بود و در روزگاري كه CIA براي آبرو بخشيدن به كشتارهايي كه در عراق دارد در پي يافتن تروريستهاي منافقان، نوجوان را كه ديگر توان كشيدن بار عقده ها را ندارد به پنتاگون مي فروشند و او به دبيرستاني حمله مي كند و خود و دانش آموزاني را مي كشد؟!
3.تروريست هدفمند: اينان فداكارند اما يك بعدي و مبتلا به تعصبي كور و به راحتي با توجيهات متعصبانه دست به كشتار افراد بيگناه مي زنند. زيرا اصولاً نه عقل، تغيير فرهنگي را با ترور ميسر مي داند و نه شرع مقدس چنين مجوزي را براي اصلاحات داده است بنابراين اگرچه اينان معتقد و هدفمند ليكن از آنجا كه حركتشان بي پايه است هميشه شكار تزويري مي گردند كه ترورهايشان به زيان اهدافشان مي باشد، مگر گاندي بزرگ ناجي هند را يك دانشجوي بودايي نكشت؟ و يا خانم گاندي را كه اگر مي ماند، هند امروزه داراي استقلال بيشتري بود، سيكهاي متعصب هند نكشتند؟ چرا به دورها برويم مگر مطهري و مفتح را بچه هاي احمق و متعصب فرقان به تزوير CIA ترور نكردند. من چندي پيش از آغاز ترورهايشان شبي را با بعضي اعضا و هواداران گروه بودم و همه اشكالاتشان را پاسخ دادم تا آنجا كه مجادله ما به منازعه كشيد و يكي مي گفت بودن شما هم براي انقلاب خطرناك است و من در پايان كار دريافتم كه انديشه آنان آنچنان فسيل گشته كه حضرات در همان سياه چاهي كه ابن ملجم افتاده و اسير دشمن بود دربندند، و اگر كار دست من بود آنان را پيش از جناياتشان بازداشت و زنداني مي كردم تا خود بمانند و جنايتي نكنند ليكن بعضي از ترورشوندگان فرداي آن به پاسخم گفتند ما قصاص قبل از جنايت نداريم.
و اما فرق آشكار حملات استشهادي دين شناسان با تروريست هاي متعصب و محدود انديش، اين است كه تزوير زشتي هاي معاويه را به عاشقاني كه اهل جهادند و اما اهل اجتهاد نيستند نشان مي دهد زيرا تروريست جاهل و متعصب با يك چرخش، علي را به جاي معاويه ترور مي كند. من قاتل شهيد هاشمي نژاد را در جلسات حزب جمهوري اسلامي در مشهد (كه عضو شوراي مركزي آن بودم) بارها ديده و از مزاياي تعصب كور او را چشيده بودم. سوگند به خدا كه او هدفمند اما متعصبي كور بود.
فرق بین جهاد با تروریسم چیست؟ و چند نوع جهاد داریم؟
پاسخ: قبل از هر نکتهای توجه نمایید که در روانشناسی اصلی وجود دارد به نام «اصل مجاورت» که در امور بسیاری و از جمله کلام و انحای دیگر تبلیغات مورد استفاده قرار میگیرد. چنان چه شاهدیم در تبلیغات تجاری جهان غرب، معمولاً بدن زن را مجاور یک کالا قرار میدهند تا آن کالا جاذبهی بیشتری داشته باشد!
این اصل در تبلیغات ضد اسلامی (به ویژه آن چه از غرب دیکته میشود) و متأسفانه حتی در محافل علمی داخل مانند دروس دانشگاهی یا نوشتارهای علمی و پژوهشی مطرح میگردد، بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و به طور قطع تأثیرگذار خواهد بود. به عنوان مثال اگر بگویید:
- «اوباما نیز مانند رئیسجمهورهای گذشتهی آمریکا در جهان جنگافروزی میکند.» ناخودآگاه ذهن او را مجاور جرج بوش پدر، بوش پسر، کلینتون، ریگان و ... قرار میدهد. اما اگر همین معنا را با لفظ دیگری بگویید:
- «اوباما نیز مانند هیتلر، موسیلینی، چنگیز و ... در جهان جنگافروزی میکند.» اصل مجاورت، معنی و تصور دیگری را مترتب مینماید.
در مجاورت ممکن است که حق و باطل در کنار یکدیگر قرار بگیرند. مثل آن که آیهی قرآن، حدیث یا یک مطلب اعتقادی یا عرفانی را با موسیقی پخش میکنند تا در اثر این مجاورت، اثر مثبت آن کمرنگ و یا ضایع گردد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «روزگار آن قدر مرا پایین آورد، پایین آورد و پایین آورد که میگویند: علی و معاویه!». دقت شود که نام مبارک علی (ع) هر کجا با نام معاویه مطرح گردد، به عنوان دو شخصیت یا دو جناح حق و باطل و مقابل یکدیگر است، اما در عین حال این دو اسم مجاور میشوند و این مجاورت تأثیر میگذارد و عظمت حق (هم چنان که ایشان فرمودند) کم رنگ یا ضایع میگردد.
سؤال در بارهی «تفاوت جهاد با تروریسم» نیز از همین قبیل سوء استفادههای تبلیغاتی و حربههای جنگ واژهها است. چرا که این دو واژه هیچ ربطی به هم ندارند. بلکه چنین مطرح میگردد تا واژهی مقدس «جهاد» مجاور «تروریسم» قرار بگیرد! حال پاسخ هر چه که باشد، این مجاورت اثر سوء خود را میگذارد.
جهاد، از ریشهی «جهد» به معنای تلاش است. پس هر گونه تلاشی و در هر راهی و به هر مقصد و مقصودی «جهاد» نامیده میشود و الزامی هم ندارد که حتماً اسلامی باشد. هر کس هر کاری که میکند، تلاش است. چه برای خدا کار کند و چه برای طاغوت. ولی آن جهاد و تلاشی نزد خداوند متعال مکرم بوده و سبب قرب و اجر الهی میگردد، که در راه خدا باشد. یعنی هدف، مقصود و مقصدش خدا باشد. لذا خداوند در اغلب آیاتی که به «جهاد» اشاره نموده است، به جهت مطلوب آن، یعنی «فی سبیلالله – در راه خدا» نیز اشاره نموده است. مانند:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ في سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ (الحجرات - 15)
مؤمنين تنها آنهايى هستند كه به خدا و رسولش ايمان آورده و ديگر شك به خود راه ندادند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد (تلاش) كردند. تنها اينان صادقاند.
و یا میفرماید:
وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ (العنکبوت -69)
و كسانى كه در [راه] ما (برای اقامه دين ما – برای تقرب به ما) مجاهده (تلاش) مىكنند، ما به سوى راههاى خود هدايتشان مىكنيم و خدا همواره با نيكوكاران است.
با توجه به معنای واژهی «جهاد» مبین میگردد که این «جهاد یا تلاش» میتواند انواع متفاوتی داشته باشد. مانند: جهاد علمی – جهاد فرهنگی – جهاد اقتصادی – جهاد اداری و از جمله جهاد به شکل جنگ که با واژهی «قتال» از آن یاد میشود.
جنگ (قتال) نیز نوعی جهاد یا همان تلاش است. پس ممکن است در راه خدا باشد و یا در راه طاغوت. چنان چه میفرماید:
الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في سَبيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً (النساء - 76)
كسانى كه ايمان آوردهاند، در راه خدا پيكار مىكنند، و آنها كه كفر را پيشهی خود كردهاند در راه طاغوت مىجنگند، پس شما اى مؤمنان با ياران (والیان) شيطان پيكار كنيد، كه كيد شيطان هميشه ضعيف بوده است.
و نیز میفرماید: بین دو جنگ کننده، آن کسی محبوب است که برای او میجنگد:
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ (الصف - 4)
محققاً خدا دوست مىدارد كسانى را كه در راه او به صف كارزار مىايستند تو گويى بنيانى ساخته شده از قلعاند (بنیانی محکم و سخت هستند).
علما این قسم جهاد (جنگ) را به دو قسم تدافعی و تهاجمی تقسیم کردهاند که هر یک تعاریف، اصول و قواعد خود را دارد که در این معنا بین علمای سلف و معاصر نیز اختلاف نظری نیست. (برای آشنایی بیشتر توصیه میگردد کتاب «جهاد» استاد شهید، آیتالله مطهری (ره) را مطالعه نمایید).
اما به لحاظ تاکتیک نیز جنگ چه تدافعی و چه تهاجمی اقسامی دارد، مانند: جنگ گرم، جنگ سرد، جنگ نرم و ... . انواع حملات نظامی چه به شکل منظم باشد و چه نامنظم جنگ گرم است و انواع جنگهای اقتصادی در قالب رقابت، رانت یا تحریم یا هم چنین جنگهای دیپلماتیک و ...، در قالب جنگ سرد میگنجند و انواع جنگ روانی، جنگ تبلیغاتی، جنگ خبری، جنگ سایبری و ... که امروزه بسیار متداول است نیز «جنگ نرم» قلمداد میشوند.
اما، ترور (Terreur) که معنای آن در زبان فارسی «قتل سیاسی» متعارف شده است، یک واژه فرانسوی و به معنای «ایجاد وحشت» است. در سیاست اعمال وحشتآمیز و غیر قانونی و متعارف برای حذف و سرکوب مخالف را «ترور» و این فرهنگ را «تروریسم» میگویند. لذا تروریسم نیز انواعی دارد، مانند: تروریسم اقتصادی، تروریسم سیاسی یا تروریسم دولتی، [که دولتها برای حذف دولتهای دیگر یا دخالت و سلطه بر ملتها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم انجام میدهند. مانند آن چه آمریکا به صورت مستقیم و غیر مستقیم (به واسطهی اسرائیل، طالبان، وابستگان بعث، گروهکهای محارب ایران و ...) در منطقه انجام میدهد]. لذا «ترور» میتواند به اشکالی چون: ترور شخصیت – ترور تن (قتل) – ترور سیاسی و ... به انجام رسد.
با توجه به معانی و توضیحات فوق، روشن شد که نام هر عملیاتی ترور نیست و در اسلام هیچگاه «ترور» انجام نمیپذیرد. این که مشاهده میشود در حالی که آمریکا و اذنابش از آدمرباییها، ترورهای کور، کشتار بیرحمانهی انسانهای بیگناه و حتی زنان و کودکان توسط اسرائیل یا نیروهای خودش، به نام «ترور» یاد نمیکند، اما عملیات یک فلسطینی که خاکش را اشغال کردهاند و محروم از آب و نان و غذا است، چه رسد به آواکس، هواپیما، بمب و ... و ناچار است برای جنگ و مقابله با دشمن، بمبی در خودرو حمل کرده و مثلاً به یک «نفربر» متجاوز اسرائیلی حمله کند را «ترور» میخواند، روش تبلیغاتی و همان ترور شخصیت است که برای فریب و ایجاد انحراف در اذهان عمومی صورت میپذیرد.
پس، عملیات شهید فهمیده (جوان 13 ساله) که برای دفاع از دین، انقلاب و کشورش چارهای نمیبیند به جز آن که به خود نارنجکی ببندد و به زیر تانک مهاجم برود، ئ عملیاتی است استشهادی، اما بمباران صبرا، شتیلا، غزه ... و کشتار زنان و کودکان بیگناه، با آن که ظاهری نظامی دارد، ترور قلمداد میگردد.
دیدار ابراهیم جعفری مطرح شد
تاکید دکتر ظریف برای مقابله با پدیده شوم تروریسم
align: center | |
---|---|
رئیس ائتلاف ملی عراق در سفر خود به تهران با وزیر امور خارجه کشورمان دیدار کرد و درخصوص روابط دوجانبه گفتگو و تبادل نظر نمود | |
دکتر ابراهیم جعفری رئیس ائتلاف ملی عراق که برای دیدار و رایزنی با مقامات کشورمان به تهران سفر کرده است، صبح امروز دوشنبه با دکتر محمد جواد ظریف دیدار کرد و در خصوص روابط دوجانبه و مسائل مورد علاقه منطقه ای و بین المللی گفتگو و تبادل نظر نمود.دکتر جعفری در ابتدای این دیدار شهادت تعدادی از تکنیسین ها و کارگران ایرانی در اقدام تروریستی اخیر در عراق را به شدت محکوم کرد و این حادثه را به دولت، مردم ایران و دکتر ظریف تسلیت گفت.[SPOILER]
وی خاطر نشان کرد: اینگونه اقدامات غیرانسانی و تروریستی نه تنها نمی تواند تاثیری بر روند توسعه و تحکیم روابط همه جانبه بین دو کشور مسلمان و همسایه بگذارد، بلکه عزم و اراده دو کشور را برای تقویت این روند و همکاری در ابعاد دوجانبه، منطقه ای و بین المللی تقویت می کند.
رئیس ائتلاف ملی عراق همچنین با اشاره به برخی مسائل و چالشها در عرصه سیاسی، اقتصادی و امنیتی این کشور ابراز اطمینان کرد با همگرایی و انسجام کلیه احزاب و طیفهای سیاسی عراق و اولویت قرار گرفتن منافع ملی و نیز استفاده از تجارب و حمایتهای ایران بعنوان کشور همسایه و موثر در منطقه، عراق می تواند این مسائل و مشکلات را پشت سر گذاشته و مدیریت نماید.
دکتر جعفری همچنین با اشاره به نقش و نفوذ فزاینده ایران در عرصه تحولات منطقه ای و بین المللی به خصوص بعد از حصول توافق بین جمهوری اسلامی و گروه 1+5، خاطر نشان کرد: امروز هیچ کسی نمی تواند نقش ایران بعنوان کشوری مقتدر و فعال در عرصه تحولات منطقه و جهان و در روند حل و فصل مسائل و بحرانهای موجود را نادیده بگیرد.
وی همچنین از رویکرد اعتدال و تعاملی دولت دکتر روحانی و دیپلماسی فعال و کارآمد دستگاه دیپلماسی ایران در تقویت و توسعه روابط خارجی به خصوص در عرصه منطقه ای و بین المللی و به خصوص با جهان اسلام تقدیر و تمجید کرد و بر ضرورت تداوم و تقویت این رویکرد اسلامی – انسانی در تقویت روابط ایران با جهان به خصوص منطقه تاکید نمود.
دکتر ظریف نیز در این دیدار با اشاره به سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران در تحکیم و توسعه روابط با همسایگان و در راس آن کشور دوست و همسایه عراق ، بر نگاه و رویکرد راهبردی جمهوری اسلامی در حمایت از وحدت، یکپارچگی و توسعه عراق و توسعه همه جانبه روابط با این کشور تأکید کرد.
وزیر امور خارجه با اشاره به خاطره خوب خود از نخستین سفر خارجی اش به عراق و دیدار با مقامات عالیرتبه سیاسی و مذهبی این کشور، بر نقش مهم و تاثیرگذار نخبگان سیاسی و مرجعیت در حفظ و تقویت وحدت و انسجام داخلی عراق تاکید کرد و ابراز امیدواری کرد در سایه این همدلی و انسجام ملی شاهد تقویت روند توسعه و آبادانی و تثبیت ثبات و امنیت در عراق باشیم.
وی با ابراز تاسف از وقوع حادثه تروریستی اخیر و تسلیت متقابل به دولت و مردم عراق، خاطر نشان کرد: این اقدام تروریستی در واقع حرکتی شوم علیه دو کشور و همه ملتها و کشورهای منطقه است و ضرورت همکاری و همفکری کشورهای منطقه را برای مقابله با پدیده شوم تروریسم دوچندان می کند.
دکتر ظریف با تشکر از مواضع دولت عراق و اقدامات نوری المالکی نخست وزیر عراق در خصوص پیگیری این حادثه دلخراش، تاکید کرد: دو کشور همه همت خود را به کار خواهند گرفت تا علیرغم همه این تلاشهای مذبوحانه روند تحکیم و تقویت روابط را ادامه دهند.
طرفین همچنین در این دیدار ضرورت توسعه و گسترش روابط همه جانبه بین تهران و بغداد به خصوص در عرصه های متنوع و متعدد اقتصادی، تجاری و بازرگانی و انرژی را مورد تاکید قرار دادند.[/SPOILER]
...............