تاکتیک ها و ابزارهای جنگ نرم :: تصویری

تب‌های اولیه

55 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تاکتیک ها و ابزارهای جنگ نرم :: تصویری

به نام حق

در این تاپیک یه سری بروشورهایی قرار خواهم داد
در رابطه با تاکتیک های جنگ نرم




ادامه دارد ...



ادامه دارد ...



ادامه دارد ...

پرکاربرد ترین واژه های همسنخ و شرح تفاوتشان به قرار زیر است:

«رزمنده/ جنگجو»، «مبارز/ تروریست»، «کودتا/ انقلاب»، «کاهش/ کاهش رشد»، «بسیجی/ لباس شخصی»، «افزایش اشتغال/ کاهش بیکاری»، «دولت/ هیأت دولت»، «حکومت/ حاکمیت»، «کشور/ رژیم»، «دولت/ نظام»، «رژیم/ حکومت/ نظام»، «مردم/ ملت»، «خواهش/ خواسته»، «راه اندازی/ بهره برداری/ افتتاح»، «صبر/ تحمل»، «واکنش، تلافي و دفاع/ اقدام، حمله و جنگ»، «تأسيس/ استقلال»، «طالبان/ القاعده»، «عربستان/ شبه جزيره ي عربستان»، «آمریکای لاتین/ آمریکای جنوبی»، «فلسطين/ فلسطين اشغالي»، «شهر غزه/ نوار غزه»، «شورشي/ انقلابي»، «روحاني/ آخوند»، «سلاح نامتعارف/ سلاح کشتار جمعی»، «رئيس دولت/ رئيس جمهور»، «طرح/ لايحه»، «کمیسیون/ فراکسیون»، «متهم/ مجرم»، «دادگاه/ دادسرا»، «قرار/ حکم/ رأي»، «اصل/ ماده/ بند/ تبصره»، «جایز/ واجب»، «تصويب/ تنفيذ»، «تأييد/ تأکيد»، «عدم احراز صلاحیت/ رد صلاحيت»، «اجبار/ اکراه»، «فرار/ عقب نشيني»، «تاکتیک/ تکنیک»، «ترغيب/ تطميع»، «آتش بس/ صلح»، «اجرایی شده/ اجرا شده»، «مرجع/ مجتهد»، «پايداري/ پافشاري»، «تلاش/ تقلا»، «سایت خبری/ خبرگزاری»، «مردمی/ عوام گرا/ عوام فریب»، «تباني/ همکاري»، «رشد/ توسعه»، «خارجي/ بين المللي»، «نقش/ تکليف»، «شهر/ شهرستان»، «آيين نامه/ تصويب نامه/ بخش نامه»، «غير دولتي/ خصوصي»، «خصوصي/ محرمانه»، «سهم/ سهام»، «تشبيه/ مقايسه»، «توبيخ/ تنبيه»، «سانسور/ تحريف»، «تبعه/ مقيم»، «آراء سفيد/ آراء باطله»، «مثال/ مصداق»، «اجماع/ اکثريت»، «دفع خطر/ رفع خطر»، «سکولار/ لائيک»، «تغییر/ اصلاح»، «استشهادي/ انتحاري»، «تکذيب کردن/ تأييد نکردن»، «کشف/ اشغال/ تصرف/ فتح»، «نیروی نظامی/ نیروی انتظامی»، «نظامی/ شبه نظامی»، «مظلوم/ بی گناه»، «اعتصاب/ تحصن/ تجمع/ راهپیمایی/ تظاهرات»، «تقلب/ تخلف»، «مباشر/ شریک/ معاون»، «چند درصد چنین است (ناظر به کمیت و یا کیفیت)/ چند درصدش چنین است (ناظر به ماهیت)»، «تسلیم/ دستگیر»، «احضار/ بازداشت»، «اشتباه/ خطا»، «تعریف (شناساندن)/ تعریف (مدح گویی)»، «مذاکره/ مناظره»، «حتماً ممکن است/ حتماً هست»، «اخراج/ استعفا/ بازنشستگی»، «تذکر/ اخطار»، «تضاد/ تناقض»، «نمی دانم که هست/ می دانم که نیست»، «دادسرا/ دادگاه»، «حذف یارانه/ هدفمند کردن یارانه»، «احتیاط/ ترس»، «دروغ/ توریه»، «حجت الاسلام/ حجت الاسلام و المسلمین»، «معترض/ آشوبگر»، «قاصر/ مقصر»، «ابراز همدردی/ ابراز تأسف/ عذر خواهی»، «اکثریت مطلق/ اکثریت نسبی»، «هلاکت/ مرگ/ وفات/ شهادت»، «بازجو/ بازپرس»، «سِمت/ شغل»، «ادعا/ اعلام/ افشا/ اذعان/ اعتراف»، «حزب/ جبهه»، «گرفتن/ پس گرفتن»، «علت/ دلیل»، «نقد/ اعتراض/ تخریب/ حمله توهین/ فحاشی»، «مذهب/ فرقه»، «حرف ها/ اظهارت/ سخنان/ بیانات/ فرمایشات»، «خرد جمعی/ دموکراسی/ دیکتاتوری عوام»، «استقلال خواهی/ تجزیه طلبی»، «عدالت/ مساوات»، «عموم/ عوام»، «مقید/ متعصب»، «توجیه/ دلیل»، «تورم/ گرانی»، «اسیر/ گروگان»، «چالش/ تهدید»، «نظام مندی/ بروکراسی»، «فضای امن/ فضای امنیتی».

***

• «رزمنده/ جنگجو»: "رزمنده" عبارتی مثبت و حداقل خنثی است؛ در حالیکه "جنگجو" (جویای جنگ) بار منفی دارد.
• «مبارز/ تروریست»: بار معنایی "مبارز" مثبت، و "تروریست" منفی است.
• «کودتا/ انقلاب»: ابتدا در تفاوت این دو باید گفت که "کودتا" عبارت است از دگرگونی و سرنگونی رأس یک حکومت توسط بخش دیگری از سران، در حالی که "انقلاب" معطوف به سرنگونی حکومت توسط اکثریت مردم می باشد. از این روی نام کودتا همواره با قانون شکنی و خیانت آمیخته بوده در حالی که در انقلاب، عقبه ی مردمی، پشتوانه ی مشروعیت آن است.
• «کاهش/ کاهش رشد»: "کاهش" یعنی قرار گیری "شاخص" در سیر نزولی، در حالیکه "کاهش رشد" یعنی کند شدن شیب "صعود".
• «بسیجی/ لباس شخصی»: در یک کشور مواجهه ی با ناآرامی ها به سه شکل می تواند صورت گیرد که عبارت است از: مقابله ی "نظامی، انتظامی و مردمی". طبیعی است که حالت اول بدترین نوع برخورد و حالت سوم برترین آن است. با این توضیح باید گفت اصرار برخی رسانه ها بر استفاده از واژه ی "لباس شخصی" (نیروی نظامی با لباس مبدل) به جای "بسیجی" (نیروی مردمی)، معطوف به تخطئه ی پشتوانه ی مردمی یک حکومت و "حقوق بگیر" خواندن آنان می باشد. چرا که مواجهه ی نیروهای مردمی با ناآرامی ها الزاماً و صرفاً ایدئولوژیک است اما حضور نیروهای نظامی و انتظامی می تواند چنین نباشد.
• «افزایش اشتغال/ کاهش بیکاری»: از آنجایی که با افزایش جمعیت، همواره بر متقاضیان بازار کار در کشور افزوده می شود، میزان افزایش اشتغال برابر با کاهش بیکاری نیست. چنانچه با 10% افزایش اشتغال، 10% از میزان بیکاری کاسته نمی شود.
• «دولت/ هیأت دولت»: "دولت" می تواند دلالت بر معنای عام (قوه ی مجریه) یا خاص خود (هیأت دولت) داشته باشد.
• «حکومت/ حاکمیت»: در قرار گیری این دو واژه در کنار هم، "حکومت" به "افراد" و "حاکمیت" به "روند" اطلاق می شود.
• «کشور/ رژیم»: یک کشور برای کشور شدن نیازمند سه رکنِ "سرزمین، تبعه و حاکمیت" است و چنانچه کشوری فاقد یکی از این ارکان باشد، در عرف سیاسی آن را "رژیم" می نامند. چنانچه ایران، دولت اسرائیل را به دلیل غصب سرزمین فلسطین، رژیم خطاب می کند و دشمن نیز با هدف غیر مردمی نشان دادن حکومت (فقدان عنصر تابعان)، متقابلاً از این لفظ استفاده می کند.
• «دولت/ نظام»: "نظام" به سان ظرف و "دولت" مظروف آن است. از این روی استعمال عبارت "دولت جمهوری اسلامی ایران" نادرست می باشد و صحیح آن است که بگوییم "دولت احمدی نژاد" و "نظام جمهوری اسلامی ایران".
• «رژیم/ حکومت/ نظام»: در یک مفهوم، این سه واژه مترادف اما با بار معنایی متفاوت است.
• «مردم/ ملت»: "مردم" دلالت بر افراد یک جامعه دارد و "ملت" دلالت بر تابعان یک کشور.
• «خواهش/ خواسته»: در "خواهش" مفهوم تضرع نهان است، در حالیکه خواسته فاقد چنین مفهومی است.
• «راه اندازی/ بهره برداری/ افتتاح»: در مثال یک کارخانه، "راه اندازی" به معنای به مرحله ی شروع رساندن کارخانه، "بهره برداری" به معنای به تولید رسیدن کارخانه و "افتتاح" ناظر به مراسمی نمادین در بازدید از راه اندازی یا بهره برداری کارخانه است.
• «صبر/ تحمل»: "تحمل" ناظر به صبرِ تحت فشار است.
• «واکنش، تلافي و دفاع/ اقدام، حمله و جنگ»: مفهوم "واکنش، تلافی و دفاع"، مسبوق به سابقه ی آغاز درگیری از جانب طرف مقابل است. در حالیکه در "اقدام، حمله و جنگ" چنین مفهومی وجود ندارد.
• «تأسيس/ استقلال»: "تأسیس" کشور به وجود آمدن آن است. به عکس "استقلال" که وجود کشور، مسبوق به سابقه بوده اما تحت سلطه ی کشوری دیگر.
• «طالبان/ القاعده»: "طالبان" اسلام گرایان تندرو و میهنی افغانستان به سردمداری ملا عمر است؛ در حالیکه "القاعده" جریانی فرا مرزی به سردستگی سابق بن لادن و کنونی ایمن الظواهری می باشد.
• «عربستان/ شبه جزيره ي عربستان»: "عربستان" به کشور عربستان سعودی اطلاق می شود؛ در حالیکه "شبه جزیره ی عربستان" محدوده ای جغرافیایی در محدوده ی دریای سرخ، دریای عرب و خلیج فارس و شامل کشور های عربستان سعودی، یمن، عمان، قطر، امارات و بحرین است.
• «آمریکای لاتین/ آمریکای جنوبی»: تمام کشور های آمریکای جنوبی، لاتین نیز هستند اما به دلیل موقعیت کشور لاتین زبان مکزیک و قرار داشتن آن در نیمه ی شمالی قاره ی آمریکا، آمریکای لاتین اعم از جنوبی بوده و مکزیک را نیز شامل می شود.
• «فلسطين/ فلسطين اشغالي»: در عرف و ادبیات سیاسی کنونی، منظور از فلسطین، بخش های فلسطینی نشین خارج از حاکمیت صهیونیست ها (کرانه ی باختری رود اردن و نوار غزه)، و منظور از فلسطین اشغالی، سرزمین تحت سیطره ی دولت اسرائیل است.
• «شهر غزه/ نوار غزه»: شهر غزه درون نوار غزه قرار داد.
• «شورشي/ انقلابي»: "شورشی" دارای بار منفی و "انقلابی" دارای بار مثبت است.
• «روحاني/ آخوند»: "روحانی" لفظی محترمانه و "آخوند" غیر محترمانه است.
• «سلاح نامتعارف/ سلاح کشتار جمعی»: هر سلاح کشتار جمعی ای نامتعارف هست اما هر سلاح نامتعارفی الزاماً کشتار جمعی نیست؛ مانند تسلیحات شیمیایی.
• «رئيس دولت/ رئيس جمهور»: در کشور های دارای دو رکن اجرایی (رئیس جمهور و نخست وزیر)، رئیس جمهور رئیس کشور، و نخست وزیر رئیس دولت است.
• «طرح/ لايحه»: آنچه از جانب نمایندگان برای تصویب به مجلس ارائه می شود طرح، و آنچه توسط وزرا یا رئیس جمهور تحویل داده می شود لایحه نام دارد.
• «کمیسیون/ فراکسیون»: تقسیم کمیسیون بر اساس وظایف، و تقسیم فراکسیون بر اساس جهت گیری های سیاسی است.
• «متهم/ مجرم»: فرد تا قبل از مرحله ی نهایی شدن حکم دادگاه "متهم"، و پس از آن "مجرم" شناخته می شود.
• «دادگاه/ دادسرا»: وظیفه ی دادسرا تشکیل پرونده های کیفری و تحقیق در مورد آن است، در حالیکه وظیفه ی دادگاه صدور احکام قضایی است.
• «قرار/ حکم/ رأي»: "قرار" اختصاص به دادسرا، و "حکم" اختصاص به دادگاه دارد. "رأی" نیز شامل هر دو می باشد.
• «اصل/ ماده/ بند/ تبصره»: هر بخش از متن قوانین که با عددی شماره گذاری شده "ماده" نام دارد و مواد قانون اساسی "اصل" نامیده می شود. "بند" نیز بخش های تفکیک و شماره گذاری شده ی ذیل هر اصل یا ماده است. به قیودی که معمولاً با هدف کاستن از دایره ی شمول موضوع یک ماده در انتهای آن آورده می شود "تبصره" می گویند.
• «جایز/ واجب»: "جواز" به معنای حرام نبودن است و از این رو واجبات نیز مشمول آن می شود.
• «تصويب/ تنفيذ»: تعیین امری "تصویب"، و صدور جواز آن "تنفیذ" نام دارد.
• «تأييد/ تأکيد»: "تأیید" موافقت بر موضوعی است و "تأکید" اصرار بر آن.
• «عدم احراز صلاحیت/ رد صلاحيت»: در "عدم احراز"، وجود صلاحیت محرز نمی شود در حالیکه در "رد صلاحیت"، ناصالح بودن احراز می گردد.
• «اجبار/ اکراه»: در اکراه، تنها "رضایت" وجود ندارد در حالیکه در اجبار علاوه بر رضایت، "اراده و اختیار" هم نیست.
• «فرار/ عقب نشيني»: در "فرار" مفهوم شکست نهفته است در حالیکه عقب نشینی می تواند تاتکتیکی باشد.
• «تاکتیک/ تکنیک»: "تاکتیک" ناظر به راه رسیدن به هدف، و "تکنیک" ناظر به روش آن است.
• «ترغيب/ تطميع»: ترغیب ناظر بر امری درونی و معنوی، و تطمیع معطوف به مسائل بیرونی و مادی است.
• «آتش بس/ صلح»: "صلح" مرتبه ای فراتر از "آتش بس" است همانطور که آنچه پس از جنگ، میان ایران و عراق جریان داشت، تنها آتش بس بود، نه صلح.
• «اجرایی شده/ اجرا شده»: "اجرایی شده" ناظر به آغاز یک پروژه، و "اجرا شده" ناظر به اتمام آن است.
• «مرجع/ مجتهد»: "مجتهد" فرد دارای قوه ی استنباط فقهی، و "مرجع" مجتهد دارای مقلد است. خلاف تصور رایج، این دو مفهوم الزاماً دلالتی بر برتری علمی ندارد.
• «پايداري/ پافشاري»: بار معنایی "پایداری" مثبت، و "پافشاری" منفی است.
• «تلاش/ تقلا»: تلاش مزبوحانه و از سر ضعف را تقلا گویند.
• «سایت خبری/ خبرگزاری»: هر چند مفهوم "سایت خبری" فراگیر و عام است، اما مطابق آنچه میان اهالی رسانه مطرح می باشد اینکه سایت های خبری را که محوریت شان بر تولید خبر نبوده و تحلیل و گلچین اخبار جاری، غالب فعالیت آنان را شامل می شود، "سایت خبری" گویند؛ در حالیکه رویکرد خبرگزاری ها، معطوف به تولید خبر است.
• «مردمی/ عوام گرا/ عوام فریب»: سه وصف با بار معنایی متفاوت از یک رویکرد است.
• «تباني/ همکاري»: بار معنایی "تبانی" منفی، و "همکاری" مثبت و حداقل خنثی است.
• «رشد/ توسعه»: "رشد" ناظر به افزایش کمی، و "توسعه" ناظر به افزایش کمی و کیفی است.
• «خارجي/ بين المللي»: خارجی بودن یک نهاد یا مؤسسه تنها ناظر به داخلی نبودن آن است، در حالیکه بین المللی بودن دلالت بر ارتباط میان چند کشور دارد.
• «نقش/ تکليف»: نقش حاصل جمع اختیار و تکلیف است.
• «شهر/ شهرستان»: معمولا هر شهرستان، چند شهر و روستا را در بر می گیرد.
• «آيين نامه/ تصويب نامه/ بخش نامه»: آیین نامه دولتی در حکم قانون و برای عملیاتی کردن قوانین است. تصویب نامه، مصوبات اجرایی هیأت دولت برای ساماندهی امور می باشد. بخش نامه نیز دستور العمل های اداری مقام مافوق به نهاد تحت امر است برای تعیین ساز و کار های اجرای مسئولیت.
• «غير دولتي/ خصوصي»: غیر دولتی بودن الزاماً به معنای خصوصی بودن نیست و چه بسا یک کارخانه، نهاد یا مؤسسه ی غیر دولتی، نیمه دولتی باشد.
• «خصوصي/ محرمانه»: نسبت "عموم و خصوص من وجه" میان مصادیق این دو مفهوم برقرار است و چه بسا نامه هایی خصوصی که در رده ی محرمانه قرار نمی گیرد؛ و از آن طرف نیز نامه های محرمانه ای که برای جمعی از افراد ارسال می شود.
• «سهم/ سهام»: هر سهامی سهم است اما هر سهمی سهام نیست.
• «تشبيه/ مقايسه»: در تشبیه به بیان وجوه شباهت میان چند چیز می پردازیم در حالیکه در مقایسه، تشابه یا تفارق می تواند مورد بررسی قرار گیرد.
• «توبيخ/ تنبيه»: "توبیخ" به معنای بازخواست است و "تنبیه" مجازات.
• «سانسور/ تحريف»: "سانسور" عدم پوشش تمام یا بخشی از یک واقعه است و "تحریف" افزودن غیر واقعی بر آن.
• «تبعه/ مقيم»: "اقامت" بر حضور در یک کشور دلالت دارد و "تابعیت" بر نسبت شهروندی میان فرد و کشور. نسبت "عموم و خصوص من وجه" میان مصادیق این دو مفهوم برقرار است یعنی چه بسا تابعانی که در خارج از یک کشور زندگی می کنند، و از آن طرف مقیمانی که شهروند یک کشور نیستند.
• «آراء سفيد/ آراء باطله»: هر رأیی که سفید (فاقد نوشته) باشد، باطل است اما آراء باطله اعم است از رأی سفید، مخدوش یا بی ارتباط به موضوع انتخابات.
• «مثال/ مصداق»: مثال نمونه ای ذهنی و فرضی است، و مصداق نمونه ای عینی و واقعی.
• «اجماع/ اکثريت»: در اجماع، تمام اعضای انتخاب کننده هم نظر هستند در حالی که در اکثریت یکدستی در آراء وجود ندارد.
• «دفع خطر/ رفع خطر»: در اصطلاح نظامی، "دفع خطر" ناظر به دور شدن یک تهدید است در حالیکه "رفع خطر" ناظر به از بین رفتن آن.
• «سکولار/ لائيک»: سکولاریسم اعتقاد به تحدید دین در عرصه ی اجتماع دارد و لائیسم اعتقاد به حذف آن.
• «تغییر/ اصلاح»: به تغییر رو به صلاح و تعالی "اصلاح" می گویند؛ در حالیکه "تغییر" می تواند رو به افول و فساد نیز باشد که در این صورت "افساد" است.
• «استشهادي/ انتحاري»: "استشهادی" مفهومی مثبت، و "انتحاری" مفهومی منفی دارد.
• «تکذيب کردن/ تأييد نکردن»: "تکذیب کردن"، رد مطلب است و "تأیید نکردن" صرفاً عدم پذیرش آن. از این روی هر آنچه تکذیب شود، عدم تأیید آن نیز محرز است؛ اما هر آنچه تأیید نشود الزاماً ناظر بر تکذیب نیست (نسبت عموم و خصوص مطلق).
• «کشف/ اشغال/ تصرف/ فتح»: "کشف" ناظر به ورود به منطقه ای خالی از سکنه است. "اشغال، تصرف و فتح" نیز به ترتیب دارای بار منفی، خنثی و مثبت در ورود به قلمرو دیگران می باشد.
• «استعمار/ استثمار»: استعمار به معنای آباد سازی، و استثمار به معنای بهره کشی است.
• «نیروی نظامی/ نیروی انتظامی»: نیروی نظامی شامل ارتش و سپاه است و نیروی انتظامی مترادف پلیس.
• «نظامی/ شبه نظامی»: نیروهای مسلح رسمی (ارتش) یک کشور را نیروهای نظامی و نیروهای مسلح غیر رسمی را شبه نظامی می نامند؛ فارغ از اینکه فعالیت شان قانونی یا غیر قانونی باشد.
• «مظلوم/ بی گناه»: نسبت "عموم و خصوص من وجه" میان مصادیق این دو مفهوم برقرار است؛ چنانکه افراد بی گناهی هستند که مورد ظلم واقع نشده اند و از آن طرف نیز افراد مظلومی که خود بدون قصور و تقصیر نیستند.
• «اعتصاب/ تحصن/ تجمع/ راهپیمایی/ تظاهرات»: "اعتصاب" از عملی دست کشیدن، "تحصن" در جایی بست نشستن، "تجمع" در جایی حضور یافتن، "راهپیمایی" مسیری را پیمودن، و "تظاهرات" اظهار مواضع است به صورت تجمع یا راهپیمایی.
• «تقلب/ تخلف»: "تقلب" یعنی دست بردن در آراء؛ در حالیکه "تخلف" یعنی عدم پایبندی به اخلاق و قوانین انتخاباتی نظیر شایعه سازی علیه رقیب. در حقیقت تخلف مربوط به پیش از انتخابات، و تقلب حین یا بعد از آن است.
• «مباشر/ شریک/ معاون»: در اصطلاح حقوقی، "مباشر" فاعل جرم، "شریک" همیار مجرم در عمل مجرمانه، و "معاون" همکار او در ایجاد شرایط تحقق جرم است.
• «چند درصد چنین است (ناظر به کمیت و یا کیفیت)/ چند درصدش چنین است (ناظر به ماهیت)»: گاهی درصدی که بیان می شود، ناظر به کمیت و یا کیفیت چیزی است مانند وقتی که گفته می شود «فلانی [به احتمالِ] 50% بدهکار است»؛ و گاهی نیز درصد ذکر شده ناظر به ماهیت یک چیز است همچون زمانی که گفته می شود «فلانی 50% [اموالش را] بدهکار است».
• «تسلیم/ دستگیر»: دستگیری ای که به اختیار فرد باشد، تسلیم شدن است.
• «احضار/ بازداشت»: درخواست از متهم به حضور در دادسرا را احضار می گویند، حال چه منجر به بازداشت باشد یا خیر.
• «اشتباه/ خطا»: در خطا "تعمد"، و در اشتباه "عدم عمد" مفروض است.
• «تعریف (شناساندن)/ تعریف (مدح گویی)»: تعریف می تواند در معنای "شناساندن" یا "مدح گویی" به کار رود.
• «مذاکره/ مناظره»: هدف مذاکره رسیدن به تفاهم، و هدف مناظره از میدان به در کردن حریف است.
• «حتماً ممکن است/ حتماً هست»: "حتماً ممکن است" ناظر به نفی محال بودن یک چیز است؛ در حالیکه "حتماً هست" ناظر به وجود حتمی چیزی می باشد.
• «اخراج/ استعفا/ بازنشستگی»: "اخراج" به معنای بر کنار شدن از کار، "استعفا" به معنای کنار کشیدن از کار و "بازنشستگی" به معنای به پایان رسیدن دوره ی کار است.
• «تذکر/ اخطار»: تذکری که جنبه ی تهدید داشته باشد، اخطار نام دارد.
• «تضاد/ تناقض»: هر تضادی تناقض هست اما هر تناقضی الزاماً تضاد نیست.
• «نمی دانم که هست/ می دانم که نیست»: "نمی دانم که هست" ناظر به بی اطلاعی از وجود چیزی، و "می دانم که نیست" ناظر به اطلاع از عدم آن چیز است.
• «دادسرا/ دادگاه»: دادسرا محل تشکیل پرونده و صدور کیفر خواست است؛ در حالیکه دادگاه محل صدور حکم.
• «حذف یارانه/ هدفمند کردن یارانه»: در "هدفمندی"، سخن از حذف یارانه از یک بخش و اختصاص آن به بخش مهم تر است.
• «احتیاط/ ترس»: ترس معقول را احتیاط گویند.
• «دروغ/ توریه»: توریه سخن چند پهلویی است که گوینده یک وجه، و شنونده وجه دیگر آن را مد نظر دارد.
• «حجت الاسلام/ حجت الاسلام و المسلمین»: در عرف حوزه های علمیه، "حجت الاسلام و المسلمین" از نظر علمی ناظر به مرتبه ای بالا تر از "حجت الاسلام" است.
• «معترض/ آشوبگر»: "اعتراض" جنبه ی مدنی، و "آشوب" جنبه ی غیر مدنی دارد.
• «قاصر/ مقصر»: عنصر "عمد" وجه تمایز این دو مفهوم است؛ چنانکه "قاصر" عمدی در کوتاهی نداشته در حالیکه "مقصر" واجد عمد و اراده بوده.
• «ابراز همدردی/ ابراز تأسف/ عذر خواهی»: در عرف بین المللی "عذر خواهی" مرحله ای فراتر از "ابراز تأسف" است و در جایی کاربرد دارد که یک فرد یا دولت، مسئول حادثه ی ناگواری باشد. به عبارت دیگر هر چند هر دو مفهوم دلالت بر وقوع حادثه ای ناگوار دارد اما در ابراز تأسف، فرد یا کشوری تنها به این جهت که در محدوده ی نظارت او حادثه ای به وقوع پیوسته در شرایطی که مرتکب قصور و تقصیری نشده باشد، ابراز تأسف می کند (بر اساس نزاکت بین المللی) اما اگر در همان حادثه، قصور و تقصیری نیز متوجه آن باشد، قاصر یا مقصر می بایست از اتفاق پیش آمده عذر خواهی نماید (بر اساس مسئولیت بین المللی). ابراز همدری نیز صرفاً محدود به جایی است که حادثه ی ناگواری خارج از محدوده ی اختیار و نظارت فرد یا کشوری به وقوع می پیوندد؛ مانند بلایای طبیعی.
• «اکثریت مطلق/ اکثریت نسبی»: "اکثریت مطلق" به معنای نصف+یک است؛ در حالیکه "اکثریت نسبی" ناظر به اکثریتی است که دارای نسبت معینی به اقلیتِ ممتنع و مخالف _مثلاً 2 به 3 و یا 3 به 5_ داشته باشد.
• «هلاکت/ مرگ/ وفات/ شهادت»: واژه هایی هم معنا اما با بار معنایی بسیار متفاوت است.
• «بازجو/ بازپرس»: پرسشگران دستگاه های امنیتی را "بازجو"، و قاضی تحقیق در دادسرا را "بازپرس" می نامند.
• «سِمت/ شغل»: در قانون، تعدد شغل ممنوع، و تعدد سمت مجاز است. "سمت" مسئولیت فرد است و در صورت تعدد، فرد چند حقوق دریافت نمی کند.
• «ادعا/ اعلام/ افشا/ اذعان/ اعتراف»: کلماتی است نزدیک به هم که توضیح آن در خود نام، مستتر است.
• «حزب/ جبهه»: "حزب" تشکیلاتی رسمی است که ثبت آن در وزات کشور الزامی می باشد؛ در حالیکه "جبهه" مجموعه ای از افراد یا احزاب همسو است.
• «گرفتن/ پس گرفتن»: واژه ی "پس" در عبارت "پس گرفتن" دلالت بر مالکیت سابق دارد؛ در حالیکه "گرفتن" می تواند مسبوق به مالکیت باشد یا خیر.
• «علت/ دلیل»: "علت" وجودی عینی دارد؛ در حالیکه "دلیل" ذهنیت عامل است نسبت به رخداد بلقوه.
• «نقد/ اعتراض/ تخریب/ حمله توهین/ فحاشی»: کلماتی ماهیتاً متفاوت است که در عمل به وفور به جای یکدیگر به کار برده می شود.
• «مذهب/ فرقه»: در حال حاضر "فرقه" باری منفی به خود گرفته؛ در حالیکه "مذهب" چنین نیست.
• «حرف ها/ اظهارت/ سخنان/ بیانات/ فرمایشات»: کلماتی هم معنا اما با بار معنایی متفاوت است که به ترتیب از حالت غیر محترمانه به محترمانه در کنار هم قرار گرفته است.
• «خرد جمعی/ دموکراسی/ دیکتاتوری عوام»: برداشت های متفاوت (مثبت، خنثی و منفی) از یک رویکرد است.
• «استقلال خواهی/ تجزیه طلبی»: "استقلال خواهی" دارای باری مثبت، و "تجزیه طلبی" دارای باری منفی است.
• «عدالت/ مساوات»: "عدالت" به معنای بهره مندی متناسب، و "مساوات" به معنای بهره مندی برابر است. نسبت مصادیق این دو مفهوم با هم، "عموم و خصوص من وجه" است.
• «عموم/ عوام»: "عموم" مفهومی کمی (دال بر اکثر عددی)، و "عوام" مفهومی کیفی (دال بر قوه ی فهم و درک) است. هر چند مصادیق این دو مفهوم با یکدیگر عموم و خصوص من وجه هستند اما در عالم واقع، همواره در همه ی جوامع، عموم مردم عوام بوده اند.
• «مقید/ متعصب»: "مقید" باری مثبت، و "متعصب" باری منفی دارد.
• «توجیه/ دلیل»: در عرف از "توجیه" به عنوان "دلیل ساختگی" یاد می شود.
• «تورم/ گرانی»: هر تورمی منجر به گرانی هست اما هر گرانی ای ناشی از تورم نیست.
• «اسیر/ گروگان»: از آنجایی که "گروگان گیری" باری منفی به خود گرفته، به تبع آن "گروگان" بودن دلالت بر رذالت دشمن دارد.
• «چالش/ تهدید»: "چالش" جایگاه تهدید و فرصت بلقوه است.
• «نظام مندی/ بروکراسی»: نظام مندی دلالت بر نظم، و مفهومی مثبت دارد؛ در حالیکه بروکراسی معنای "کاغذ بازی"، و باری منفی به خود گرفته.
• «فضای امن/ فضای امنیتی»: بار معنایی "فضای امن" مثبت، و "فضای امنیتی" منفی است.



ادامه دارد ...

شهید علی اصغر پازوکی;438267 نوشت:
پرکاربرد ترین واژه های همسنخ و شرح تفاوتشان به قرار زیر است:

[=arial black]کل متن خیلی ریزه و پشت سر هم اومدنش حس خوبی نمیده برای خوندن:khandeh!:



جنگ نرم چیست و راه‏های مقابله با

آن کدام است؟
من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را درسه عبارت خلاصه می کنم .اول جنگ روانی ، دوم جنگ اقتصادی و سوم ، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی . « مقام معظم رهبری حضرت آیت اله خامنه ای»

تا سال 1945 میلادی غالب جنگ‏ها "جنگ سخت" بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دور جدیدی از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به "جنگ سرد" مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می‏کردند. با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد کارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت. جنگ نرم
این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریکایی ها با استفده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. کشور های سلطه جو با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان،گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان گردید. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیت‏زدایی گردید و از طریق جنبش‏های مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد. جنگ نرم در قالب‏های مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانه‏ای، با استفاده از ابزار رسانه‏ای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از کشورها ـ مانند اوکراین و گرجستان ـ را تغییر دهد. تعریف جنگ نرم مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد ندارد. «جان کالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود”، می داند. ارتش ایالات متحده آمریکا در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: “جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.

بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشکال جنگ نرم است . به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره کرد.در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. در یک تعریف کامل تر می توان گفت، جنگ نرم یک اقدام پیچیده و پنهان متشکل از عملیات های سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرت های بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در کشورهای هدف است . جنگ نرم دراز مدت است و به گونه ای طراحی می شود که به تدریج و قدم به قدم فرهنگ، اعتقادات ، افکار و حتی نوع پوشش افراد جامعه ای که مورد تهاجم قرار می گیرد ، به سمتی تمایل پیدا کند که خواست برنامه ریزان تأمین گردد. دلایل استفاده از جنگ نرم انتشار مقاله مشهور «جوزف نای» نظریه‏پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policyدر سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند. براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود. در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد. بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.
جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. قدرت نرم شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می باشد. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد. تفاوت‏های جنگ نرم و جنگ سخت 1- حوزه تهدید نرم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است، در حالی که حوزهتهدید سخت امنیتی و نظامی میباشد؛ 2- تهدیدهای نرم پیچده و محصول پردازش ذهنی نخبگان و بنابراین اندازهگیری آن مشکل است، در حالی که تهدیدهای سخت؛ عینی، واقعی و محسوس است و میتوان آن را با ارائه برخی از معیارها اندازهگیری کرد؛ 3- روش اعمال تهدیدهای سخت، استفاده از زور و اجبار است، و هدف تصرف و اشغال سرزمین است در حالی که در نرم از روش القاء و اقناع بهرهگیری میشودو هدف تاثیرگذاری بر انتخابها، فرآیند تصمیمگیری و الگوهای رفتاری حریف و در نهایت سلب هویتهای فرهنگی است؛ 4- مفهوم امنیت در رویکردهای نرم شامل امنیت ارزشها و هویتهای اجتماعی میشود، در حالی که این مفهوم در رویکردهای سخت به معنای نبود تهدید خارجی تلقی میگردد. 5- تهدیدهای سخت، محسوس و همراه با واکنش برانگیختن است، در حالی که تهدیدهای نرم به دلیل ماهیت غیر عینی و محسوس آن، اغلب فاقد عکسالعمل است. 6-مرجع امنیت در حوزه تهدیدهای سخت، به طور عمده دولتها هستند، در حالی که مرجع امنیت در تهدیدهای نرم محیط فروملی و فراملی (هویتهای فروملی و جهانی) است؛ جنگ نرم نیز همانند جنگ سخت اهداف مختلفی دارد و قاعدتا هدف غایی هر دو آنها تغییر کامل نظام سیاسی یک کشور است که البته با اهداف محدودتر هم انجام می گیرد. در حقیقت جنگ نرم و جنگ سخت یک هدف را دنبال می کنند و این وجه مشترک آنهاست، در هر صورت هدف اصلی این جنگ، اعمال فشار برای ایجاد تغییر در اصول و رفتار یک نظام و یا به طور خاص تغییر خود نظام است. اهداف جنگ نرم
1- تضعیف فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی. 2- ایجاد شک و تردید در بین مردم نسبت به رهبری جامعه و ناکار آمد نشان دادن نظام اسلامی. 3- ایجاد رعب و وحشت از مسائلی همچون فقر، جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی. 4- اختلاف افکنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی کشور. 5- ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور. 6- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور. 7- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی. 8- ایجاد اختلاف در سامانه های کنترلی و ارتباطی کشور هدف. 9- تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و... 10- تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند. 11- تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز. جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. ابزارهای جنگ نرم
جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام می گیرد. بنابراین تمامی ابزارهای حامل قدرت نرم را باید به عنوان ابزارهای جنگ نرم مورد توجه و شناسایی قرار داد. این ابزارها انتقال دهنده پیام ها با اهداف خاص هستند. در عصر ارتباطات با تنوع ابزاری برای انتقال پیام از یک نقطه به نقطه دیگر هستیم. رسانه ها شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصه های هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیک و موسیقی، انواع سازمان های مردم نهاد و شبکه های انسانی در زمره ابزار جنگ نرم به شمار می‏آیند. با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزار مختلفی استفاده می شود می توان گفت که به همان نسبت نیز گروه های مختلفی را مورد هدف و مبارزه قرار می دهد. چه افراد و تشکل‏هایی هدف جنگ نرم هستند؟ همه افراد جامعه می‏توانند بخش های مشخصی باشند که مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته این موضوع وابسته به هدفی است که بانی جنگ نرم آن را دنبال می کند. اقشار مورد نظر بانیان جنگ نرم بستگی به هدف آنها دارد که میان مدت است یا عمومی و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر می گیرند اما در حالت کلی می توان گفت که گروه های هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان ، نوجوانان و جوانان ، دانشگاهیان و توده های مردم هستند. نخبگان نیروهای میانی را تشکیل می دهند و می توانند به عنوان تصمیم گیران و تصمیم سازان یک حکومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدنی مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگی ذهنی خود، می توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ایجاد کنند و روحیه ملت را درهم بشکنند. در بعضی موارد برای رسیدن به اهداف مورد نظر ، خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثیرگذار را مورد هدف قرارمی دهند و از آن گروه یا فرد برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند. مانند استفاده از قومیت های مختلف یا خواص و نخبگان فرهنگی وعلمی. با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزارهای رسانه ای، فرهنگی و علمی استفاده می شود پوشش آن برای طبقات مختلف بیشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه ای می تواند توده های مردم را تحت تأثیر قرار بدهد و به همین شکل در جنگ علمی نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ های نرم وابسته به هدف جنگ های نرم نیستند بلکه به دلیل اینکه در جنگ نرم ابزارهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد در نتیجه افراد بیشتری درگیر می شوند اما در جنگ سخت که تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامی است تنها گروه های نظامی (و در موارد معدودی غیر نظامیان) در طرف مقابله قرارمی گیرند.

در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.
نمونه های از جنگ نرم در گذشته :
رومیان در هنگام جنگ کلاه خود ها و زره های بزرگی را که چند برابر انسان معمولی بود می ساختند و از مناطقی که عبور می کردند ، آن ها را به عمد در مسیر جا می گذاشتند تا لشکریان طرف مقابل تصور کنند که سربازان آن ها غوی پیکر ند و قبل از جنگ روحیه مبارزه و مقاومت خود را از دست بدهند. در زمان حرکت سپاهیان اسلام برای فتح مکه ، وقتی مسلمانان به نزدیک مکه رسیدند رسول گرامی اسلام( ص) به یارانش دستور داد هنگام شب بر بالای بلندی های اطراف مکه به صورت پراکنده آتش های زیادی روشن کنند تا هر کس از دور نگاه کند ، تصور نماید که یک سپاه چند هزار نفره مکه را محاصره نموده است.
در جنگ صفین وقتی سپاهیان امام علی ( ع ) به فرماندهی مالک اشتر در آستانه شکست دادن لشکریان معاویه قرار گرفتند لشکریان معاویه به منظور ایجاد شک و تردید در سپاهیان امام علی ( ع ) و برای فرار از شکست با حیله گری عمر و عاص قرآن ها را بر نیزه کردند و اعلام کردند که ما همه مسلمانیم و بین ما و شما باید قرآن حکم کند.
در دوران 8 ساله دفاع مقدس بمباران شیمیایی در برخی از مناطق مرزی تس و وحشت در دل مردم ایجاد کرد و با این کار دشمن سعی در ترساندن و تضعیف روحیه رزمندگان و مردم را داشت. در قیام مختار دشمن با آوردن سربازان غول پیکر و زشت و خشن ترس و وحشت در بین سربازان می انداختند و با این کار به سربازان خود روحیه می دادند. تاکتیک‏های جنگ نرم 1- برچسب زدن: بر اساس این تاکتیک، رسانه ها، واژه های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت می دهند 2- تلطیف و تنویر: از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) استفاده می شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم. 3- انتقال: انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول تر کردن آن منتقل شود. 4. تصدیق: تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است. تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است. 5- شایعه: شایعه در فضایی تولید می شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد. 6- کلی‏گویی: محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد کنکاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و... است. اینها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بکار گرفته می‏شوند. 7- دروغ بزرگ: این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می‏گیرد. بعنوان مثال شایعه کشته شدن پیامبر در جنگ یکی از نمونه هاست .و ... 8- پاره حقیقت‏گویی: گاهی خبر یا سخنی مطرح می شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد. 9- انسانیت‏زدایی و اهریمن‏سازی: یکی از موثرترین شیوه های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت‏زدایی» است. چه اینکه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد. 10- ارائه پیشگویی‏های فاجعه‏آمیز: در این تاکتیک با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوه های جنگ روانی (از جمله کلی‏گویی، پاره حقیقت‏گویی، اهریمن‏سازی و ...) به ارائه پیشگویی‏های مصیبت‏بار می‏پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت نمایند. 11- قطره‏چکانی: در تاکتیک قطره‏چکانی، اطلاعات و اخبار در زمان های گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد. 12- حذف و سانسور: در این تاکتیک سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد. در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود. 13- جاذبه های جنسی: استفاده از غریزه‏ی جنسی و نمادهای اروتیکال از تاکتیک‏های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری که می توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می‏گیرند. 14- ماساژ پیام: در ماساژ پیام، از انواع تاکتیک های گوناگون (حذف، کلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چکانی و...) جنگ نرم استفاده می شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شکل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد کند. در واقع در این متد ، پیام با انواع تاکتیک ها ماساژ داده می شود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید. 15- ایجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است. ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود. 16- ترور شخصیت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانی که نمی‏توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاکتیک ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت‏زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و... وی را ترور شخصیت می کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی نیز با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ های کوتاه و... که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند. 17- ترور شخص:ترور شخص که افراد موجه توانمند و ارزشمند یک کشور مورد تهاجم جسمی و فیزیکی قرار می گیرند
نمونه های از ترور شخص در ایران : ترور مقام معظم رهبری در یکی از مساجد تهران در سال 1360 که در این انفجار دست ایشان به شدت آسیب دید ترور شخصیت های اندیشمند و برجسته ای همچون شهید بهشتی ، شهید رجایی ، شهید باهند ، شهید صیاد شیرازی و شهیدان محراب آیت الله مدنی و دستغیب
18- تکرار: برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی می کنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند 19- توسل به ترس و ایجاد رعب: در این تاکتیک از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می کنند که خطرات و صدمه های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم می کنند. 20- مبالغه: مبالغه یکی از روشهایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می کنند. غربی ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی های کشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند. 21- مغالطه: مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه ، شخص یا محصول ارائه داد. متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان می دانند. این روش ، انتخاب استدلال ها یا شواهدی است که یک نظر را تایید می کند و چشم پوشی از استدلال ها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمی کند [SPOILER]اصول و روش‏های مقابله با جنگ نرم
اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره‏گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد. برای مقابله با جنگ نرم، نخست باید ویژگیهای این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوتهایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار میگیرد، جان انسانها، تجهیزات، امکانات و بناهاست که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال میشود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار میگیرد، افکار عمومی است. برای دستیابی به این هدف، باید بیش از گذشته رسانهها را مورد توجه قرار دهیم و افکار عمومی داخلی و جهانی را نسبت به دروغپردازی رسانههای خارجی، آگاه کنیم. این دو مهم فقط با تقویت رسانههای خودی و تلاش برای بینالمللی کردن این رسانهها، میسر است. دیپلماسی رسانهای در سیاست خارجی هر کشور به دو صورت تحقق مییابد؛ یکی مدیریت رسانهها توسط سازمانهای دیپلماتیک رسمی کشور و دیگری به صورت خودجوش و در راستای سیاستهای کلان کشورها. هر ملتی و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن ها می تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می توانیم «ایدئولوژی اسلامی»، «قدرت نفوذ رهبری»، «حماسه‏آفرینی‏ها» و «درجه بالای وفاداری ملت به حکومت» برشمریم.

ادامه دراد...


برخی راه‏های مقابله با جنگ نرم 1. گسترش دامنه و شمول فعالیت‏های فرهنگی. 2. افزایش محصولات فرهنگی تأثیرگذار بر جامعه و جوانان. 3. ایجاد راه‏های مشروع برای ارضاء نیازهای مردم. 4. استفاده از دیپلماسی عمومی. 5. استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقوام و اقلیت‏ها: اقلیت‏های جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفت‏ورزی علیه نظام حاکم هستند و دشمنان فرامنطقه ای یکی از میدان های فعالیت خود را در کشورهایی که دارای تنوع قومیت هاست، قرار می دهند. اما زمانی که نظام مستقر با انجام راهبردهای مناسب در مناطق محروم و دور از مرکز و اختصاص بودجه های لازم در قالب طرح های توسعه همه جانبه خصوصا طرح های اشتغال زا و به کارگیری مدیریت های توانمند در این مناطق و با روحیه جهادی و بسیجی مشغول خدمت به مردم شدند، می توانند آن احساس را کم کنند یا از میان بردارند. 6. عملیات روانی متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل کرد. عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روش های تغییر نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه هدف استفاده می کنند. انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم می تواند یکی از روش‏های مقابله باشد. پاسخ به سوال : راه های مقابله و جلوگیری از شایعه پراکنی کدامند؟
در قرآن کریم به مسلمانان تأکید شده است که در مورد اموری که اطلاع و علم کافی ندارند ، بررسی کنند ؛ زیرا چشم و گوش و زبان و قلب انسان در پیشگاه خداوند مسئول هستند. شایعه به معنای انتشار مطالب و اخباری است که درستی و نادرستی آن معلوم نیست و عموماًمنبع مطمئن و مشخصی هم ندارد . بنابراین اولین وظیفه هر فردی چه مسلمان و غیر مسلمان این است که با مطالعه و بررسی موضوع صحت و سقم آن را مشخص کند بعد در باره آن تصمیم بگیرد و یا به انتشار خبر بپردازند. اولین کار اینکه بررسی کنیم منبع خبر کجاست ، آیا خبری که اعلام شده است از فردی مسئول و موجه است یا نه آیا خبر منتشر شده از منابع خارج از ایران و یا بعضاً دشمنان است یا خبر از داخل پخش شده است . بعد از این که منبع خبر مشخص شد با مطالعه و پرس و جو از افراد مطلع و صاحب نظر صحت و یا دروغ بودن آن را مشخص می کنیم . اگر مردم سعی در افزایش آگاهی های عمومی ، اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی خود داشته باشند و بعضاً از قوانین و مقررات جامعه آگاهی داشته و التزام عملی به رعایت آن داشته باشند قطعاً دشمن هم با پخش شایعه موفق نخواهد بود و متأسفانه ساده لوحی برخی از مردم و مسئولین در پذیرش هر خبری و انتشار آن به جامعه ، دشمنان را تشویق به ادامه کار می کنند و اگر شایعه در کشوری قوت بگیرد قطعاً همه آن را قبول می کنند و ضرب المثل : تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها تداعی می شود. در یکی از بازی های رایانه ای قهرمان بازی فردی آمریکایی است که باید افرادی را که « یا مهدی » و « الله و اکبر » می گویند از پای در آورد تا به مراحل بعدی برسد . به نظر شما این بازی به دنبال چه اهدافی است؟ می گوییم جنگ نرم دراز مدت است و به گونه ای طراحی می شود که به تدریج و قدم به قدم فرهنگ ، اعتقادات ، افکار و حتی نوع پوشش افراد جامعه مورد تهاجم قرار می گیرد . در خصوص موضوع مطرح شده هم دشمن سعی می کند این اعتقاد را در ذهن افراد بوجود بیاورد که افراد مسلمان افرادی بد و بی قید و بند هستند و باید از بین بروند و پله ترقی هم از بین بردن این افراد است یعنی اگر می خواهی به موفقیت و رشد برسی باید این افراد را ازمیان برداری به مرور این جزو فرهنگ می شود و دشمن به راحتی با کمک این افراد به فرهنگ و اعتقادات نفوذ و آن را به سود خود رقم می زند و آنها را از خدا و ائمه دور می کند.و کفر را رواج می دهد. به نظر شما سنگر های معنوی که دشمنان به دنبال انهدام آنها هستند کدامند؟ سنگر های معنوی جاهایی هستند که نوجوانان و جوانان و توده مردم در آن به کسب علم و دانش و تذهیب نفس می پردازند. دشمن بدنبال این است که افراد عادی و نخبه و ... را در مکان هایی که حضور دارند و دوست دارند فعالیت کنند به دام بیاندازد. مساجد، تکایا، مدارس و دانشگاه ، حوزه های علمیه و حتی خانواده سنگر هایی است که دشمن بدنیال آن است بنابر این باید هوشیارانه و با علم و آگاهی در هر کاری قدم برداریم و گول دشمن را که به چهره ی زیبا وارد می شود نخوریم. معرفی منابع جهت مطالعه همکاران ارجمند و دبیران آمادگی دفاعی منابعی برای مطالعه بیشتر: 1. نام کتاب : قدرت نرم ؛ ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل تألیف: جوزف اس. نای مترجم: سید محسن روحانی ـ مهدی ذوالفقاری (با مقدمه دکتر اصغر افتخاری) ناشر: تهران ـ دانشگاه امام صادق(ع) ـ 1389 شابک : 2ـ63ـ5574ـ600ـ978 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 2. نام کتاب: جنگ نرم تألیف: داوود رنجبران ناشر: تهران ـ ساحل اندیشه ـ 1388 شابک: 4ـ26ـ5117ـ600ـ978 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 3. نام کتاب: دیپلماسی عمومی نوین ؛ کاربرد قدرت نرم در روابط بین‏الملل تألیف: ژان میلسن و همکاران ترجمه: دکتر رضا کلهر ـ سید محسن روحانی ناشر: تهران ـ دانشگاه امام صادق(ع) ـ 1389 شابک: 9ـ77ـ7746ـ964ـ978 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 4. نام کتاب: جنگ نرم تألیف: احمد حسین شریفی ناشر: قم ـ انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ـ 1389 شابک : 3ـ495ـ411ـ964ـ978 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 5. نام کتاب: قدرت نرم و سرمایه اجتماعی (با مطالعه موردی بسیج) تألیف : دکتر اصغر افتخاری و همکاران ناشر : تهران ـ دانشگاه امام صادق(ع) ـ 1389 شابک : 3ـ66ـ7746ـ964ـ [/SPOILER]

با یاد خدا

مجموعه تصاویر در این باره به مرور قرار داده خواهد شد


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی

کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی

کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی

کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی

کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی

کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی