چطور می توانیم کمک کنیم ««« برده داری »» از اروپا و آمریکا برچیده شود(انواع برده داری)

تب‌های اولیه

92 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چطور می توانیم کمک کنیم ««« برده داری »» از اروپا و آمریکا برچیده شود(انواع برده داری)

چطور می توانیم کمک کنیم ««« برده داری »» از اروپا و آمریکا برچیده شود(انواع برده داری)

[h=2]برده داري نوين در انگليس[/h]


هزاران نفر در انگليس به عنوان برده نگهداري مي شوند.

یک روزنامه انگليسي با انتشار گزارشي از برده داري نوين در انگليس پرده برداشت.
روزنامه اينديپندنت چاپ لندن با اختصاص تيتر نخست جديدترين شماره خود به اين موضوع پرداخت.
اين روزنامه به نقل از "جيمز بروکنشاير" معاون وزارت کشور انگليس نوشت : احتمالا حدود شش هزار نفر در انگليس به عنوان برده و تحت کنترل و بهره کشي افراد ديگر زندگي مي کنند.
"ترزا مي " وزير کشور انگليس در شهريور ماه امسال با اعتراف به وجود برده داري نوين در اين کشور،وعده داد که با تشديد قوانين و مقررات و برخورد قاطع با عوامل بهره کشي از افراد آسيب پذيربا اين پديده مقابله کند.
خانم "مي " گفت : لوايح قانوني تازه اي براي مقابله با برده داري در عصر مدرن به پارلمان ارائه خواهد شد که برخورد قاطعانه با کساني که اقدام به قاچاق افراد به داخل انگليس براي انجام کارهاي اجباري و بدون حقوق و يا با حقوق اندک مي کنند.
پليس شهر لندن روز پنجشنبه اعلام کرد سه زن را که حدود 30 سال به عنوان برده در خانه اي در جنوب لندن نگهداري مي شدند،نجات داده است.

حدود شش هزار نفر در انگليس به عنوان برده و تحت کنترل و بهره کشي افراد ديگر زندگي مي کنند.:Gig::Gig::Gig:

فرقه رجوی، "برده داری مدرن" است؛ در سالیان گذشته، معنای برده‌داری زنجیرزدن به پای برده‌ها و افراد بود اما امروز زنجیر به ذهن افراد می‌زنند.

مریم رجوی می‌گفت، هر کس به خدا شک کند، گناهش قابل بخشش است اما شک به رهبری سازمان (مسعود رجوی) گناهی نابخشودنی است.

شهید علی اصغر پازوکی;435727 نوشت:
چطور می توانیم کمک کنیم ««« برده داری »» از اروپا و آمریکا برچیده شود(انواع برده داری)

با عرض سلام
من فکر میکنم بهتر باشد از اینجا شروع کنیم:


عضو جدا شده ازگروهک منافقین: برده داری در فرقه رجوی
این عکس بالا از منافقینی است که ده ها هزار نفر را ترور کردند و خود در حال نابودی می باشند
و یا از اروپایی ها
یا دلت برای منافقین سوخت خواستی موضوع را به انحراف بکشی

بی زحمت اول یادبگیر بحث کنی بعد بیا برای انحراف دادن تایپیک

[h=1]سازمان ملل خواستار محو کامل برده داری در جهان شد[/h] [h=3]نیویورک، ایرنا - دبیر کل سازمان ملل با انتشار بیانیه ای خواستار محو کامل برده داری در جهان امروزی شد و گفت : هنوز سالیانه صدها هزار نفر از زنان و کودکان توسط باندهای قاچاق انسان ربوده شده و در سایر کشورها به فروش می رسند.[/h]
به گزارش ایرنا بان کی مون در بیانیه خود خواستار تلاش واهتمام جامعه جهانی برای محو کامل این پدیده شوم و نجات میلیون ها نفر که به شکل های مختلف مورد انواع سواستفاده ها قرار می گیرند، شد.

به رغم اینکه از سال 1949 تاکنون روز دوم دسامبر از سوی سازمان ملل روز مبارزه با برده داری و ریشه کنی این پدیده شوم نامگذاری شده این بر اساس آمارهای رسمی این نهاد بین المللی، بیش از 21 میلیون نفر از مردم جهان به ویژه کودکان به شکل های مختلف به بردگی گرفته می شوند.

بان کی مون در این بیانیه یاد آور شده است که هر ساله صد ها هزار نفر از زنان ، مردان و کودکان توسط باند های قاچاق انسان ربوده شده و در فراسوی مرز ها به برده داران فروخته می شوند

دبیرکل سازمان ملل دراین بیانیه که بمناسبت روز جهانی محو برده داری منتشر شد، ضمن ابراز خرسندی ازپیشرفت های چشمگیری که طی سال های اخیر در این زمینه به دست آمده است از مسئولین کشورهایی که هنوزدر آن ها برده داری ادامه دارد، در خواست کرد تلاش های بیشتری را برای ریشه کنی این جنایت ها علیه انسانیت انجام دهند.

وی با اشاره به این که هنوز گروه های زیادی از مردم مستمند ، زنان ، مهاجرین، بومیان واقلیت های مذهبی و عقیدتی در کشور های مختلف در بند برده داری هستند، از همه کشور های عضو سازمان ملل خواست تا در یک همکاری گسترده جهانی با تدوین قوانین جدید و تقویت نیروهای امنیتی در کشورهای خود به ریشه کنی برده داری اقدام نمایند.

وی همچنین خواستار ادامه حمایت جهانی از صندوق های داوطلبانه که به گفته او در دو دهه گذشته دستاوردهای چشمگیری در راستای مبارزه با برده داری به دست آورده اند، شد.

[h=1] اظهارات جنجالی «باب دیلن» درباره‌ برده‌داری در آمریکا
[/h]
» سرویس: فرهنگي و هنري - تجسمي و موسيقي
کد خبر: 92091107416
دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۱


سخنان تند «باب دیلن»، موسیقی‌دان معروف درباره‌ی تاریخ برده‌داری در آمریکا با واکنش اعتراض‌آمیز و شکایت گروهی از کرواسی روبرو شد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گروهی کروات به دلیل اظهارات تند باب دیلن با موضوع برده‌داری در آمریکا از این خواننده و نوازنده‌ی سرشناس شکایت کردند.

دیلن 72 ساله اوایل امسال در مجله‌ فرانسوی‌زبان «رولینگ استون» درباره‌ تاریخ آمریکا صحبت کرده و بخش‌هایی از سخنانش موجبات اعتراض گروهی کمونیست اهل کرواسی را فراهم آورد.

دیلن در این مصاحبه با این مجله گفت: نمی‌دانم چطور بگویم. آمریکا به خاطر برده‌داری خود را سوزاند و از بین برد. آمریکا کوتاه نمی‌آید. من باید حرف‌هایم را بیرون می‌ریختم . کل این نظام باید با فشار از هم دریده می‌شد. 500 هزار نفر کشته شدند و خرابی‌های بسیاری به بار آمد تا برده‌داری به پایان رسید... و این کل ماجرا بود.

وی در ادامه افزود: مردم این جامعه گلوی هم را می‌درند، چون رنگ پوست‌شان با هم فرق می‌کند. این نهایت دیوانگی است و هر ملتی را به عقب می‌راند. سیاه‌ها می‌دانند که بعضی از سفیدها نمی‌خواستند دوران برده‌داری به پایان برسد و اگر جایی داشت،‌ آن‌ها هنوز زیر گیوتین بودند. سیاه ها نمی‌توانند وانمود کنند که این مطلب را نمی‌دانند. اگر شما خون "کلن" را در رگ‌هایتان داشته باشید،‌ سیاه‌پوست‌ها حسش می‌کنند. اینها تا امروز هم ادامه پیدا می‌کنند. همانطور که یهودی‌ها خون نازی را بو می‌کشند و صرب‌ها می‌توانند خون کروات‌ها را حس کنند.

این جمله‌ پایانی باب دیلن بود که موجب شد کروات‌ها از وی شکایت کنند. دیلن در سخنان خود به درگیری‌های کروات‌های کاتولیک با عده‌ای از ارتودوکس‌های صرب اشاره کرد که در زمان جنگ جهانی دوم رخ داد.


دین و اندیشه مترجم کتاب ریشه ها در گفتگو با مهر:
بررسی برده داری در آمریکا/ خاص بودن و رهبری جهان دو توهم آمریکایی
مترجم کتاب «ریشه ها» با بیان اینکه آمریکا دو توهم دارد، یکی خاص بودن آمریکاست، یکی دیگر اینکه معتقدند سرنوشت ما این است که جهان را سر و سامان دهیم، گفت: فکر می کنم آن طوری که آمریکا می گوید من خاص هستم و سرنوشت مقدر دارم این حرف را درباره ایران هم می توان زد.

به گزارش خبرنگار مهر، رهبر معظم انقلاب اسلامی اخیرا در دیدار با ده‌ها هزار نفر از فرماندهان بسیج سراسر كشور در بخشی از بیانات‌شان به شاخصه‌های استعمار و استكبار پرداختند. ایشان یكی از این شاخصه‌ها را این‌گونه معرفی نمودند: «يكى از شاخص‌هاى ديگر استعمار و استكبار اين است كه جنايت را نسبت به ملت‌ها و نسبت به آحاد بشر مجاز می‌‌شمرند و اهميت نمی‌‌دهند. اين يكى از بلاياى بزرگ استكبار در دوران جديد است.» بعد یك مثال روشن و مصداق معین هم بیان كردند كه برخورد مستكبرین با بومیان آمریكا بود و برای دومین‌بار در سه ماه اخیر از یك كتاب خارجی اسم بردند و خواندن آنرا مغتنم دانستند: رمان «ریشه‌ها» نوشته‌ آلكس هیلی. این موضوع بهانه ای شد که به سراغ "علیرضا فرهمند" مترجم این کتاب برویم که گزارش این گفتگو اکنون از نظر شما می گذرد.
*آقای فرهمند در ابتدا خودتان را برای ما و خوانندگان معرفی کنید تا بیشتر با شما آشنا شویم؟!
بنده در دانشگاه در رشته مهندسی نفت تحصیل کردم اما پس از پایان تحصیلات روزنامه کیهان به مترجم نیاز داشت و من در سن بیست و یک سالگی به آنجا رفتم و به یکباره عاشق روزنامه نگاری شدم و بنابراین کار در رشته مهندسی نفت را کنار گذاشتم. الان پنجاه سال است که روزنامه نگار هستم.
مهندسی نفت را در آبادان در شرکت نفت خواندم، بعد در روزنامه کیهان که کار می کردم عاشقانه خبرها را می خواندم و به کار روزنامه نگاری عشق می ورزیدم. در آنجا کم کم مسئولیتی به من دادند و بعد در سن بیست و شش سالگی دبیر سرویس خارجه کیهان شدم و سفرهای زیادی کردم.
*به چه کشورهایی سفر کردید؟
بورس روزنامه نگاری برنده شدم و یازده ماه به آمریکا رفتم و از 48 ایالت آمریکا، 30 ایالت را گشتم. فرصتهای زیادی برای من پیش آمد که جاهای مختلف را ببینم، مثلا در یکی از سفرها به چک و اسلواکی رفتم که قبل از دوره «بهِارِ پراگ» بود که بعد از آن «الکساندر دوبچک» به سر کار آمد، من در بعضی از جلسات پنهانی مخالفان رژیم آن روز چک و اسلواکی حضور داشتم که برایم خیلی جذاب بود. دیگر از فرصتهایی که برایم پیش آمد رفتن به چین در اوج انقلاب فرهنگی بود که حدود بیست روز در آنجا بودم.
اتفاقا سفر به آمریکا همزمان با مخالفتهای جنگ ویتنام بود که تظاهرات خیلی زیادی در جنوب، لس آنجلس انجام می شد. آنجا با افراد نسبتا انقلابی (آمریکا افراد انقلابی ندارد) از جمله با یک گروه خشنی بنام «پلنگان سیاه» آشنا شدم. دلم می خواست از نزدیک با افرادی آشنا شوم و اتفاقا هم آشنا شدم مثلا یکی «هربرت مارکوزه» بود که البته فقط در سخنرانی اش شرکت کردم. با خانم سیاه پوستی بنام «آنجلا دیویس» که استاد دانشگاه بود و فراری شده بود و بعد توسط پلیس دستگیر شد آشنا شدم که گزارش جریان محاکمه او را تهیه کردم و یک مصاحبه هم با او انجام دادم.
*با نویسنده کتاب ریشه ها، الکس هیلی هم آشنا شدید؟!
بله! در همین زمان بود که به صورت اتفاقی با «الکس هیلی» نویسنده کتاب «ریشه ها» آشنا شدم. آن موقع او می گفت بار یازدهم است که دارد این کتاب را بازنویسی می کند. چند جلسه با هم نشست و برخاست داشتیم و به هم علاقه مند شدیم. بعدا کتابش چاپ شد من نامه ای برایش نوشتم و گفتم می خواهم کتاب شما را ترجمه کنم و بعد از مدتی ایشان به ایران آمد و همدیگر را دیدیم.
بعدها یکی از کسانی که دلم می خواست ببینم رئیس جمهور سنگال بود به اسم «لئوپولد سدار سنگور» و با او مصاحبه کردم. در سنگال جزیره ای بنام «گوره» وجود داشت که جوانان سیاه پوست را در آنجا می انداختند. این جزیره را هم دیدم که این جوانان سیاه پوست را به طرز وحشیانه ای در آنجا محبوس می کردند و به آمریکا می بردند.
در جریان برده دزدی آفریقا در حدود 15 میلیون نفر کشته شدند از اینها 4 میلیون به آمریکا حمل شدند که یکی از آنها قهرمان کتاب ریشه ها ـ کونتا کینته ـ بود. دلم می خواست به دهکده آنها هم بروم که شرایطش فراهم نشد. دهکده مسلمان نشینی بود.

*نویسنده کتاب چه سالی به ایران آمده بود؟
1355 یا 1356 بود.
*همان یکبار به ایران آمد؟
بله!
*یادتان هست که کجاها رفت، سخنرانی داشت و اصلا برای چه کاری به ایران آمده بود؟
بله! مناسبتش یادم نیست اما سخنرانی داشت. من در سخنرانی اش هم شرکت کردم. نمی دانم چطور شد که قبل از انقلاب به ایران دعوت شد الان خاطرم نیست البته معمولا در ایران برای اینکه کشور را مشهور کنند از اینگونه دعوتها صورت می گرفت اما واقعا یادم نیست که چگونه شد ایشان به ایران آمد.
*نویسنده در سطح جهانی مشهور بود؟
بله! وقتی که این کتاب چاپ شد، به 50 زبان ترجمه شده بود. در آن زمان خیلی مشهور شده بود و کتابش پرفروش ترین کتاب دنیا شده بود.
*آقای فرهمند اجازه می دهید وارد جزئیات زندگی شخصی شما شویم!
بله! عیبی ندارد. جزئیات زندگی من مخفی نیست.
علاقه شخصی من به دوره مخصوص تاریخ جهان گشایی اروپای غربی است. در این باره زیاد مطالعه کردم از فتح قسطنطنیه تا مرگ ملکه ویکتوریا.(ما می گویئم فتح قسطنطنیه اما اروپائیان می گویند سقوط قسطنطنیه که در سال 1453 روی داد).
من در دوران دانش آموزی از علاقه مندان به نهضت ملی شدن صنعت نفت بودم. با اینکه 12 ـ 13 سالم بود خیلی به ملی شدن صنعت نفت فوق العاده علاقه مند شده بودم. وقتی کودتای 28 مرداد رخ داد سیزده سالم بود که تأثیر خیلی شدیدی بر من گذاشت و داغدار شدم. بعد از آن در تظاهرات و ... شرکت می کردیم تا اینکه برای تحصیل در رشته مهندسی نفت به آبادان رفتیم. در آبادان استادان ما همه آمریکایی بودند، ما به این آمریکایی ها به عنوان اشغالگر نگاه می کردیم، آنها معتقد بودند که مصدق کمونیست بود و اشتباه می کند. با استادان خیلی سر این موضوعات بحث می کردیم. وقتی برای تحصیل به آبادان رفتم شانزده سالم بود. بعدها فهمیدم که 28 مرداد مدلی بود که از روی این مدل 46 مورد کودتای نظیر 28 مرداد در بقیه دنیا انجام شد. بعد از ایران در گواتمالا انجام شد و آربنز را انداختند و بعد از آن در سراسر دنیا به صورت مفصل این کار را تکرار کردند. آلنده، سوکارنو، سیهانوک، لومومبا و ... را از قدرت انداختند. در نتیجه این تصور که مصدق فلان اشتباه را کرد، تصور بیجایی است. آمریکا متغیر و ما تابع بودیم. آمریکا طرحی برای کل جهان داشت بعد از جنگ دوم جهانی و می خواست جهان را به دلخواه خود در بیاورد. یک دفعه انگلیس به کنار رفت و آمریکا به صورت جانشین با طرحهایی بزرگ ظهور کرد.
در آمریکا عده ای حقوق می گیرند و این گونه کارها را انجام می دهند. نقشه جهان را باز می کنند و همان طور که ما دکوراسیون منزل خود را می چینیم آنها به فکر تغییر قدرت در کشورها و گذاشتن مهره های خود بر سر قدرت هستند. به دنبال رقابتهای اداری و ترفیع هستند در نتیجه مهارت و تحصیلات اینها، بحران سازی است.
از این لحاظ به دنیا خیلی ضربه خورد برای اینکه مانع رشد طبیعی کشورهای جهان شد. مدرنیته به این معنا نیست که مثلا یک سنگ آسمانی بیاید و به جایی بخورد و آنجا را مدرن کند. مدرنیته یعنی اینکه همیشه یک پا به گذشته دارد. یکی از کارهای بد آمریکا این بود که برای مدرنیته یکی از اولین کارهایش قطع رابطه با گذشته فرهنگ ها بوده است. خوشبختانه در ایران این اتفاق نیفتاد و به نظرم انقلاب اسلامی خیلی این کار را خوب انجام داد.

*دوران دانشجویی به آبادن رفته بودید؟
بله! از شانزده سالگی رفتم یعنی قبل از اینکه دبیرستان را تمام کنم.
*اهل تهران هستید؟
نه! من اهل رشت هستم اما از بچگی از 4 ـ5 سالگی به تهران آمدیم.
*کی ازدواج کردید؟
45 سال پیش
*چند تا فرزند دارید؟
یک پسر دارم.
*فرزندتان در ایران زندگی می کند؟
بله!
*تا حالا چند تا کتاب ترجمه کردید؟
من سه تا کتاب ترجمه کردم، یکی «ریشه ها»، یکی «ساعت نحس» که نویسنده اش گابریل گارسیا مارکز و کتابی را با همکاری دو نفر دیگر ترجمه کردم که نامش «عقاب در ماه نشست» بود. سالهایی که در کیهان بودم فرود انسان در ماه برای من حادثه جذابی بود.
*کتب تألیفی هم دارید؟
نه!
*چه سالی این کتاب ریشه ها را ترجمه کردید؟
1356، یک سال قبل از انقلاب.
*تا حالا چند بار تجدید چاپ شد؟
تا حالا 9 بار تجدید چاپ شد اما به نظرم باید بیشتر از این تجدید چاپ می شد. موقع چاپ اول در ایران خیلی سر و صدا کرد. سریالی تلویزیونی هم از آن در آمریکا ساختند که بعد از انقلاب در تلویزیون ما نشان داده شد.

*به نظر شما این کتاب الان برای جوانهای امروز ما چقدر مفید است؟ اصلا چرا مفید است؟
توهم و تصوری وجود دارد و آن این است که غرب، ملاک است. در حدود 20 تا 25 کشور جهان است که به صورت کلی غرب نامیده می شود. جهان 193 کشور دارد. تصور این است که ما باید خودمان را به غرب برسانیم و این تصور بدی است برای اینکه اینجا هویت ما قربانی می شود. من طرفدار این شعار چینی هستم که می گوید: بگذار صد گل بشکفد. باغی که فقط یک گل داشته باشد باغ زیبایی نیست. این روحیه غربی که از جنگهای صلیبی به وجود آمد در واقع زمینه اش در زمان یونان باستان بود که ما چیز دیگری هستیم. جنگهای صلیبی به وجود آمد در واقع زمینه اش در زمان یونان باستان بود که تصور می کردند ما چیز دیگری هستیم. این روحیه، روحیه مخربی است که از زمان جنگهای صلیبی این تفکر دوباره رو شد و به خودشان حق دادند که کشورهای دیگر را نه تنها بگیرند بلکه تغییر شکل دهند.
در ادامه این روند عصر استعمار به وجود آمد؛ سالهای 1410ـ 1415 که پرتغالی ها آفریقا را دور زدند و به اقیانوس هند رسیدند. روحیه جهانگشایی اروپائیان غربی خیلی بالا بود. قبلا هم پادشاهان جهانگشایی می کردند مثلا سلطان محمود و نادرشاه از این کارها کردند منتها وقتی به کشوری می رسیدند به ساختار ملتها چندان کاری نداشتند و تنها خراج می گرفتند. استعمارگران ساختار کشورها را به میل خود در می آوردند. مثلا هند پنبه می کاشت اما استعمار انگلیس گفت نباید پنبه تولید کنید. آخرین پادشاه هند ـ بهادر شاه ـ بود که سلطنت را خیلی دوست داشت، انگلیسی ها گفتند حاضریم تا آخر عمر سلطنت را داشته باشی به شرط اینکه ولیعهد را سر ببری که بعد از تو این راه ادامه پیدا نکند. چنین کارهای غیر انسانی به ملتهای مظلوم تحمیل می کردند. دوره استعمار، دوره سیاه تاریخ بشر است و بعدش ادامه پیدا کرد با امپریالیسم (که ما به آن استکبار می گویئم).
یکی از آرزوهای من رفتن به اقیانوس هند بود که متأسفانه محقق نشد. اقیانوس هند منطقه ای است که 2000 سال تجارت بدون جنگ برقرار بود. واقعا چنین امری استثنائی است. تمام تاریخ اروپا جنگ با همسایگان بود؛ به غیر از یک دوره 67 ساله که صلح نسبی برقرار بود.
*چگونه شد که این کتاب را ترجمه کردید، به تاریخ استعمار و ... علاقه داشتید؟
هم به تاریخ استعمار و هم به خاص دیدن اروپایی های غربی(از ایتالیا به بعد) علاقه داشتم. بعد به ریشه های یونانی علاقه مند شدم. فرهنگ فعلی اروپا از سه عنصر تشکیل شده است: یونانیت، ژرمنیت و مسیحیت. مسیحیت که به اروپا آمد مفاهیمی مثل نیکی، بدی، شیطان، اهریمن و ... وارد اروپا شد. قبل از آن این مفاهیم اصلا در ادبیات و فرهنگشان وجود نداشت. در اساطیر یونانی و ژرمنی موجودی به نام شیطان، اهریمن وجود نداشت. در نتیجه تفکیک بین نیکی و بدی در اروپا و فرهنگ یونانی و ژرمنی نیست بلکه با مسیحیت وارد شد.
در خدایان یونانی اخلاق و ضد اخلاق با هم عجین بود. ما خدای خیرخواه در اساطیر یونان نداریم. برخلاف خدایان شرق، خدایان یونان خالق جهان نیستند. قادر مطلق نیستند. عادل مطلق نیستند. همچنان که انسان از شامپانزده بالاتر است خدای یونان از انسان کمی بالاتر است. در نتیجه از آن سنت هم غرب امروز برخوردار است یعنی خودش را خلاف انسان نمی داند اما بالاتر می داند. نژادپرستی در میان جامعه اروپایی از میراث یونان شروع شده است. یونانی ها که به بقیه دنیا نگاه می کنند ملتهای جهان را به تنوع نمی بینند می گویند ما و بقیه. خیلی خودخواهانه است. در کتاب ریشه ها این موضوع کاملا نشان داده شده است یعنی آنها جوانان آفریقایی را به عنوان انسان نمی بینند همانند اشیاء می بینند. این نکته ها بر من خیلی تأثیر گذاشت.
*به نظر شما برده داری چه نسبتی با تفکر سرمایه داری دارد؟
برده داری خیلی قدیمی است و تاریخ طولانی ای دارد. سرمایه داری پدیده ای جدید است و مثلا حدود 300 سال قدمت دارد اما برده داری سه هزار سال تاریخ دارد. ایران هم برده داری داشت. در امپراطوری رم برده داری سازمان پیدا کرد. انسان روزی که از الاغ و سگ و بعدها از اسب استفاده کرد، به این فکر افتاد از هم نوع خود هم استفاده کند. در یونان زنان و برده ها حق رأی نداشتند. می توان ادعا کرد که برده داری یک اختراع انسانی بود، حیوانات این کار را انجام نمی دهند، البته مورچه ها، شته ها را به کار می کشد اما نه برده داری مربوط به انسانهاست.
در رم بردگان بخش مهمی از امپراطوری روم بودند و در معادن نمک کار می کردند. باید اعتراف کرد که بعدها در آفریقا هم بخش مهمی از برده دزدان اعراب بودند نه اینکه فقط اروپائی ها بودند منتها در واحدهای کوچک بود اما آمریکا به این کار سازمان وسیعی داد. تجارت برده، یک تجارت عظیمی شد.
*با سرمایه داری برده داری تشدید نشد و شکل جدید و پیچیده ای به خود نگرفت؟
نه! با سرمایه داری برده داری محدود شد یعنی به تدریج به جای برده داری که در زمان فئودالیته بود کارگران مزدبگیر شدند. در حالی که برده ها فاقد هر گونه حقوق بودند. زن و مرد برده که بچه دار می شدند، بچه شان هم مال ارباب بود. در زمان فئودالیته در اروپا این رسم رواج داشت وقتی سرمایه داری شد به تدریج کارگران تعطیل هفتگی، ساعت کار و امثال اینها ایجاد شد.
*به نظر شما ابعاد جدید برده داری مدرن چیست؟
یکی از چیزهای برده داری، تولید برده است. یکی از اتهاماتی که به دوران مدرن(مدرنیته) وارد است این است که در میان کشورهای جهان سوم عده ای را تربیت می کنند و بعد می دزدند. مثلا هندی ها، مثلا در ایران دانشجویان نمونه و المپیادی ها را. اکنون در آمریکا برای جوانها این روحیه در بعضی ها پیدا شده که جوانی بهترین سن زندگی ماست. در این دوران چرا وقت خود را صرف درس خواندن کنم بهتر است به خوشگذرانی کردن بگذرانم. برای اینکه کارمند انتخاب کنند با اینترنت افرادی را از کشورهای دیگر به کار می گیرند یا از هند و کشورهای دیگر افرادی را وارد کشور خود می کنند. بعضی ها به این کار برده داری می گویند. انواع دیگری از این نوع برده داری هم هست مثلا فحشا یک نوع برده داری تلقی می شود. دخترهای آلبانی و کشورهای شرقی را به فحشا کشاندند که این یک نوع برده داری است که البته من این تفکر را قبول ندارم، چون بایدتفاوت قائل شد. برده داری به معنای باستانی از سیصد سال پیش در جهان سست شده و می توان گفت اصلا ملغی شده است.
*ابعاد جدید استعمار و ظلمی که به مردم کشورهای دیگر می کند، چگونه است و چه تغییراتی کرده است؟
آمریکا دو تصور و توهم دارد که البته شاید چندان هم پرت نباشد. یکی خاص بودن آمریکاست که البته واقعا کشور خاصی است و مثل بقیه کشورها نیست. یکی دیگر از طرز تفکر بخشی از حکومت و بخش زیادی از مردم آمریکا این است که معتقدند سرنوشت ما این است که جهان را سر و سامان دهیم. از حق نباید گذشت و واقعا خیلی از تکنولوژیها و صنایع(برق، تلفن، رادیو و ...) از آمریکا به سراسر جهان می رود. وقتی می خواهیم کالای خوبی را بخریم سر آن چانه می زنیم و بعضی وقتها قبول نمی کنیم که برای آن پول زیادی بدهیم اشکال آمریکا این است که این قیمت را به بقیه جهان تحمیل می کند. تصور شخصی من این است که بعد از سقوط شوروی ضرورت سلطه آمریکا بر جهان سست شده است تا آن زمان بر اثر ترس از شوروی خیلی از کشورها زیر قبای آمریکا می رفتند اما امروزه این دلیل وجود ندارد. در نتیجه آمریکا برای اینکه این روحیه را در جهان حفظ کند دشمن جعلی بنام اسلام تراشیده است. در نتیجه کشورهای جهان را ترغیب می کند که زیر چتر حمایت او قرار گیرند. این یک توهم و امری جعلی است. به عبارتی عده ای در وزارت خارجه و در بنیادهای فکری و پژوهشکده های آمریکایی حقوق می گیرند برای اینکه در جستجوی دشمن باشند و دشمن تراشی کنند.

*در نشر کتاب، تجدید چاپ و ... مشکلی که نداشتید؟
نه! با من از لحاظ مالی خوب رفتار نکردند اما شکایتی هم ندارم.
*از لحاظ مالی چگونه بود که می فرمائید با من از لحاظ مالی خوب رفتار نکردند؟!
قراردادی که نوشته بودیم مربوط به زمان قبل از انقلاب اسلامی بود و طبق آن قرار بود بابت هر چاپ، 10 هزار تومان بگیرم. الان هم همان 10 هزار تومان را به من دادند.
*باید تبدیل می شد؟!
بله! آنها هم انجام ندادند و هم دنبالش نرفتم. اما ظالمانه است.
*چند وقت است که مریض شدید و روی ویلچر نشستید؟
چهار ماه است. سرطان ریه دارم و تحت درمان هستم.
*چند سال است که بازنشست شدید؟
هفت سال. به دنبال کارهای بازنشستگی نبودم و خانمم دنبال این کار رفت. فکر می کردم تا آخر عمر می توانم کار کنم. کار کردن را هم دوست دارم.
*الان بابت مریضی مشکلی در هزینه های درمان ندارید؟
چرا! مشکل که وجود دارد. هزینه ها زیادی دارد. بیمه چندان نمی پردازد. مخارج تأمین نمی شود. ما چنین تشکیلاتی نداریم که توجه خاص به نویسندگان و مترجمان داشته باشد.
*اگر درد و دلی دارید بفرمائید؟!
واقعا درد و دلی ندارم. از اینکه این کتاب دوباره مورد توجه قرار گرفت خیلی مفتخرم. البته بیشتر علاقه شخصی بود و در ترجمه کتاب، توقع توجه نداشتم اما باعث خوشحالی بنده است که دوباره مورد اقبال قرار گرفت. از زندگی ام راضی ام شکایتی ندارم. در مدت هفتاد و سه سال زندگی به من خوش گذشت. البته چند تا حسرت دارم. یکی از حسرتهای من این است که چرا هرگز هیپنوتیزم نشدم(شوق روزنامه نگاری انسان را به چیزهای مختلف علاقه مند می کند.)
*چه کتابهایی دوست داشتید بخوانید که نخواندید؟
تاریخ دو جنبه دارد. یک جنبه تاریخ اراده افراد است. افرادی که ایده ای دارند این ایده را پیاده می کنند. یک جنبه دیگر تاریخ این است که صرف نظر از افراد، خود تاریخ تحولاتی دارد. فرض کنید انقلاب کشاورزی که توسط یک نفر که انجام نشد، طی زمان تحول ایجاد شد. من به آن بخش غیر شخصی تاریخ خیلی علاقه مند هستم و در این زمینه خیلی کار کردم و مطالعه کردم اما هنوز کتابهایی هست که دوست داشتم بخوانم.
یکی از علائق بسیار زیاد من آنالیز منازعه است. در منازعه شما می دانید که من قصد منازعه دارم و من هم می دانم که شما قصد منازعه دارید. علمی بنام تئوری بازیها هست که در واقع آنالیز منازعه است. به این علم خیلی علاقه دارم و از حدود 10ـ 12 هزار جلد کتابی که دارم بخش مهمی از کتابهای کتابخانه ام به این موضوع اختصاص دارد. می گویند بشر در هیچ کاری به اندازه جنگ، جان و هزینه نگذاشته است. انسان، حیوانی مهاجم است. برای مبارزه بالاترین خلاقیت را به کار برده و هزینه ها را انجام داده است. من به این سوژه خیلی علاقه مند هستم.
یکی از دلایل علاقه مندی من به کتاب ریشه ها از همین جا ناشی می شود، یعنی منازعه بین ما و بخش دیگری از جهان برای من مهم بود.
*هنوز کتاب هم می خوانید؟
خیلی زیاد. خیلی زیاد. روزی شش ساعت پای اینترنت هستم و مثل مجانین کتاب می خوانم.
*ترجمه هم می کنید؟
خیلی زیاد منتها مقاله. به دوستان زیادی نامه می نویسم. به قانون تاریخ خیلی علاقه مند هستم.
*چه توصیه ای به ما و روزنامه نگاران جوان دارید؟
روزنامه نگار سطحی است و عمیق نیست. یعنی از هر چیزی، اطلاعی دارد. روزنامه نگاری که می خواهد عمیق باشد جایش را گم کرده است. من تند و تند درباره حوادث جهان قضاوت می کنم. مثلا سر توافق هسته ای ایران معتقدم که تحول تاریخی بزرگی در ایران اتفاق افتاد. فکر می کنم آن طوری که آمریکا می گوید من خاص هستم و سرنوشت مقدر دارم این حرف را درباره ایران هم می توان زد. شاید بهتر بود که این طور نبود، شاید بهتر بود مثل مالزی و فیلیپین دو کشور دور افتاده می شدیم اما تحمیل جغرافی از زمان جاده ابریشم و ادویه، الان هم که جاده نفت است و نفوذ کلام ایران باعث این ویژگی شده است.
در جهان انقلابهای زیادی رخ داده است؛ انقلاب فرانسه و انگلیس و ... اما انقلاب ایران، انقلاب کبیر بود یعنی به این مناسبت که صدای انقلاب در دور دستها از اندونزی تا موریتانی شنیده شد و نظام قبل از انقلاب، ریشه کن شد و باقی نماند. خاصیت سوم اینکه حوادث آینده نشان داد انقلاب ایران با حوادث آینده همخوان است یعنی تزلزلی که در نظام جهانی جنگ سرد و دو قطبی بودن جهان ایجاد شد انقلاب ایران با این تحول همخوانی داشت.
................
گفتگو از: سید حسین امامی

شاخص جهانی برده داری نوین در سال 2013
http://d3mj66ag90b5fy.cloudfront.net/wp-content/uploads/2013/10/GlobalSlaveryIndex_2013_Download_WEB1.pdf
رتبه کشور ایران در 162 کشور 103 هست.

موضوعاتی مثل کار اجباری کشیدن از دیگران قابل برچیده شدن نیست فقط میشه با سخت تر کردن قوانین باهاشون مقابله کرد. طبق عنوان تاپیک که چه کمکی بکنیم، شما نمیتونید کمکی بکنید پلیس هر کشور خودش با برده گیری افراد برخورد میکنه.

dinshenasii;439192 نوشت:
طبق عنوان تاپیک که چه کمکی بکنیم، شما نمیتونید کمکی بکنید پلیس هر کشور خودش با برده گیری افراد برخورد میکنه.
خدای من ....

پلیس!!!
اگه اینطوره ؟ چطور 6000 نفر برده ، در انگلیسه

و تمام زنان فمینست بردگان نظام سرمایه داری.....
شما دارید
با خط کش اون ها به مسئله نگاه میکنید
شما می دونید با خط کش اون ها
نتان یا هو جایزه صلح نوبل می گیره!!!!!شما حتما مخالف این جایره دادن نیستید؟ هستید؟
نتایاهویی که حتی حاضر نیست فلسطینی را به برده گی بگیرد ،یا زندان می کند و یا می کشد و یا اخراج....

[QUOTE=شهید علی اصغر پازوکی;
من در دوران دانش آموزی از علاقه مندان به نهضت ملی شدن صنعت نفت بودم. با اینکه 12 ـ 13 سالم بود خیلی به ملی شدن صنعت نفت فوق العاده علاقه مند شده بودم. وقتی کودتای 28 مرداد رخ داد سیزده سالم بود که تأثیر خیلی شدیدی بر من گذاشت و داغدار شدم. بعد از آن در تظاهرات و ... شرکت می کردیم تا اینکه برای تحصیل در رشته مهندسی نفت به آبادان رفتیم. در آبادان استادان ما همه آمریکایی بودند، ما به این آمریکایی ها به عنوان اشغالگر نگاه می کردیم، آنها معتقد بودند که مصدق کمونیست بود و اشتباه می کند. با استادان خیلی سر این موضوعات بحث می کردیم. وقتی برای تحصیل به آبادان رفتم شانزده سالم بود. بعدها فهمیدم که 28 مرداد مدلی بود که از روی این مدل 46 مورد کودتای نظیر 28 مرداد در بقیه دنیا انجام شد. بعد از ایران در گواتمالا انجام شد و آربنز را انداختند و بعد از آن در سراسر دنیا به صورت مفصل این کار را تکرار کردند. آلنده، سوکارنو، سیهانوک، لومومبا و ... را از قدرت انداختند.
اینکه امریکا 46 کشور را به بردگی گرفت ، نظرت چیه؟

شهید علی اصغر پازوکی;439197 نوشت:
پلیس!!!
اگه اینطوره ؟ چطور 6000 نفر برده ، در انگلیسه

خودتون جواب خودتونو دادید:

شهید علی اصغر پازوکی;435727 نوشت:
"ترزا مي " وزير کشور انگليس در شهريور ماه امسال با اعتراف به وجود برده داري نوين در اين کشور،وعده داد که با تشديد قوانين و مقررات و برخورد قاطع با عوامل بهره کشي از افراد آسيب پذيربا اين پديده مقابله کند.
خانم "مي " گفت : لوايح قانوني تازه اي براي مقابله با برده داري در عصر مدرن به پارلمان ارائه خواهد شد که برخورد قاطعانه با کساني که اقدام به قاچاق افراد به داخل انگليس براي انجام کارهاي اجباري و بدون حقوق و يا با حقوق اندک مي کنند.
پليس شهر لندن روز پنجشنبه اعلام کرد سه زن را که حدود 30 سال به عنوان برده در خانه اي در جنوب لندن نگهداري مي شدند،نجات داده است.

غیر از این هم نمیتونه باشه به نظر شما حتی پلیس کشور ما اگه مطلع بشه یک نفرو به زور و عدم خواست خودش حبس کردن و کار اجباری میکشن برخورد نمیکنه؟!

شهید علی اصغر پازوکی;439199 نوشت:
اینکه امریکا 46 کشور را به بردگی گرفت ، نظرت چیه؟

بله اینو موافقم.در قرون جدید آمریکا به طور گسترده از آفریقا برده میگرفت. ولی در صد سال اخیر برده داری غیرقانونی شده

اینکه جکام عرب را با فساد جنسی از شون فیلم دارند و برده گرفته اند
و با این روش روزانه مردم را در عراق و سوریه و افغان می کشند نظرت چیه؟

نقل قول:
نوشته اصلی توسط شهید علی اصغر پازوکی

اینکه امریکا 46 کشور را به بردگی گرفت ، نظرت چیه؟


46 کشور را نظام مردمی اش را جمله مصدق در ایران رو سرنگون کردند و بعد شما جواب اینو می دهی؟!!!!!!!!!!!

dinshenasii;439200 نوشت:

بله اینو موافقم.در قرون جدید آمریکا به طور گسترده از آفریقا برده میگرفت. ولی در صد سال اخیر برده داری غیرقانونی شده

خدایی شما ها تا کی می خواهید نیمه خالی لیوان ایران و نیمه پر غرب را

این روش را اگر نمی دانید بدانید منافقین استفاده می کردند و جوانان پاک هم گول می خوردند
و بعد که بیدار میشدند می دیدند کار از کار گذشته یک نمونه بعنوان سند: [h=3]نحوه فریب دانشجویان توسط فرقه رجوی[/h] [h=3][/h]

شهید علی اصغر پازوکی;439202 نوشت:
اینکه جکام عرب را با فساد جنسی از شون فیلم دارند و برده گرفته اند
و با این روش روزانه مردم را در عراق و سوریه و افغان می کشند نظرت چیه؟

من نگفتم در کشورهای عربی که شما میفرمایید یا در اروپا و آمریکا نیست همین کشورهای عربی اگه دختران ما قاچاق میشن از بی عرضگی و کوتاهی بعضی مسئولین هم میتونه باشه ولی خب چه پلیس ایران چه پلیس امارات بفهمن برخورد شدید میکنن. (با برده گرفتن کسی)

شما چرا خودتون نمیرید سوریه؟ ان شا الله کی اعزام میشید؟

شهید علی اصغر پازوکی;439205 نوشت:
46 کشور را نظام مردمی اش را جمله مصدق در ایران رو سرنگون کردند و بعد شما جواب اینو می دهی؟!!!!!!!!!!!
46 تا، نمیدونستم امیدوارم درست باشه. ان شا الله تعالی نظام ما هم هروقت قدرتمند بشه برنامه داریم. فتوای مقام معظم رهبری هست که جهاد ابتدائی جایز هست میتونیم مثل صدر اسلام عمل کنیم. البته باید اونقدری قوی باشیم که جنگش برامون بیشتر منفعت و غنائم داشته باشه تا ضرر. به هر حال من یه اشاره ای کردم به شاخص جهانی موضوع در همه کشورها که میتونید رتبه هر کدومو ببینید در مورد مسائل دیگه هم بعضی مواردو من اطلاعات ندارم هم یه جورایی مربوط به نظام میشه حوصله ریسک صحبتای این مواردو ندارم.

من دنبال سرنگونی راس فتنه یعنی امریکا و حکام عربم:khandeh!:
تا قصه از ریشه حل بشه
تا مردم برده بدست امریکا چه خائن داخلی و چه خارجی بیدار نشوند، مشکل حل شدنی نیست
البته اگر فرمان ولی باشد حتما خواهم رفت
همانطور که افتخار حضور 63 ماه در جنگ تحمیلی امریکا ( توسط دست نشانده شان عراق) رو دارم
همون جنگی که ملی گرا ها فرار کردن به امریکا و حتی یک اسم شهید برای دوا نداریم بگی این ملی گرای طرفدرا مصدق شهید شد ولی طرفدار هاش فرار کردند رفتند تو دامن دشمنش یعنی امریکا
بله این فرار این ها هم عجیب بود:Gig:
نبودی برده شودن ملی گرا ها رو ببینی بدست امریکا:khandeh!:

چرا بر علیه تروریست های القاعده درسوزیه شعار نمی دهید ؟ از شما هستند؟

شهید علی اصغر پازوکی;435727 نوشت:
چطور می توانیم کمک کنیم ««« برده داری »» از اروپا و آمریکا برچیده شود(انواع برده داری) برده داري نوين در انگليس هزاران نفر در انگليس به عنوان برده نگهداري مي شوند.
یک روزنامه انگليسي با انتشار گزارشي از برده داري نوين در انگليس پرده برداشت.
روزنامه اينديپندنت چاپ لندن با اختصاص تيتر نخست جديدترين شماره خود به اين موضوع پرداخت. اين روزنامه به نقل از "جيمز بروکنشاير" معاون وزارت کشور انگليس نوشت : احتمالا حدود شش هزار نفر در انگليس به عنوان برده و تحت کنترل و بهره کشي افراد ديگر زندگي مي کنند.
"ترزا مي " وزير کشور انگليس در شهريور ماه امسال با اعتراف به وجود برده داري نوين در اين کشور،وعده داد که با تشديد قوانين و مقررات و برخورد قاطع با عوامل بهره کشي از افراد آسيب پذيربا اين پديده مقابله کند.
خانم "مي " گفت : لوايح قانوني تازه اي براي مقابله با برده داري در عصر مدرن به پارلمان ارائه خواهد شد که برخورد قاطعانه با کساني که اقدام به قاچاق افراد به داخل انگليس براي انجام کارهاي اجباري و بدون حقوق و يا با حقوق اندک مي کنند.
پليس شهر لندن روز پنجشنبه اعلام کرد سه زن را که حدود 30 سال به عنوان برده در خانه اي در جنوب لندن نگهداري مي شدند،نجات داده است.

شهید علی اصغر پازوکی;439186 نوشت:
این عکس بالا از منافقینی است که ده ها هزار نفر را ترور کردند و خود در حال نابودی می باشند
و یا از اروپایی ها
یا دلت برای منافقین سوخت خواستی موضوع را به انحراف بکشی
بی زحمت اول یادبگیر بحث کنی بعد بیا برای انحراف دادن تایپیک

با عرض سلام

با توجه به مطالبی که شما مطرح فرمودید من تصور کردم منظورتان برده داری در اروپا و امریکا است. کما اینکه مطالب پست های 6، 7 و 8 شما نیز موید این مطلب است. من فکر نمیکردم منظور شما منافقین باشند و اگر از این بابت باعث انحراف تاپیک شدم پوزش می خواهم.
در هر صورت برای تکمیل عرایضم باید عرض کنم یک کور نمی تواند عصا کش کور دگر شود. تا زمانی که ما خود انواع برده داری را در کشور تجربه می کنیم نمیتوانیم نجات بخش دیگران باشیم. سوای تمام علائق ملی و مذهبی، این یک واقعیت است.
مجددا از سوء برداشت خود پوزش میخواهم.

[QUOTE=شهید علی اصغر پازوکی;4به گفته اقای فرهمند
من در دوران دانش آموزی از علاقه مندان به نهضت ملی شدن صنعت نفت بودم. با اینکه 12 ـ 13 سالم بود خیلی به ملی شدن صنعت نفت فوق العاده علاقه مند شده بودم. وقتی کودتای 28 مرداد رخ داد سیزده سالم بود که تأثیر خیلی شدیدی بر من گذاشت و داغدار شدم. بعد از آن در تظاهرات و ... شرکت می کردیم تا اینکه برای تحصیل در رشته مهندسی نفت به آبادان رفتیم. در آبادان استادان ما همه آمریکایی بودند، ما به این آمریکایی ها به عنوان اشغالگر نگاه می کردیم، آنها معتقد بودند که مصدق کمونیست بود و اشتباه می کند. با استادان خیلی سر این موضوعات بحث می کردیم. وقتی برای تحصیل به آبادان رفتم شانزده سالم بود. بعدها فهمیدم که 28 مرداد مدلی بود که از روی این مدل 46 مورد کودتای نظیر 28 مرداد در بقیه دنیا انجام شد. بعد از ایران در گواتمالا انجام شد و آربنز را انداختند و بعد از آن در سراسر دنیا به صورت مفصل این کار را تکرار کردند. آلنده، سوکارنو، سیهانوک، لومومبا و ... را از قدرت انداختند.
به گقته اقای فرهمند
امریکا این کشور ها(46 کشور) را برده خود کرده بود
شما برای رفع این بردگی چه اقدامی کرده ای؟
برای رفع استعمار زدگی چه کرده ای؟
این کشور که بدست انان بیمار و ضعیف شده بود را چه التیامی داده ای؟

به نام خدا.

سلام.

جناب شهید علی اصغر پازوکی عزیز ، برادر محترم ، شاید بهتر باشه اول با برده داری در همین مملکت خودمون که نزدیکه و اولویت داره مبارزه بکنیم ، بعد به اروپا و آمریکا بپردازیم. وگرنه مثل افرادی هستیم که خودشون سواد ندارن ، اما میخوان خوندن و نوشتن به بقیه آموزش بدن.

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;439414 نوشت:
به نام خدا.

سلام.

جناب شهید علی اصغر پازوکی عزیز ، برادر محترم ، شاید بهتر باشه اول با برده داری در همین مملکت خودمون که نزدیکه و اولویت داره مبارزه بکنیم ، بعد به اروپا و آمریکا بپردازیم. وگرنه مثل افرادی هستیم که خودشون سواد ندارن ، اما میخوان خوندن و نوشتن به بقیه آموزش بدن.

ستایشگر :Gol:


اب بردگی از سرچشکمه خراب است
و سرچشمه حکومت های دین گریز و ضد اخلاق مثل امریکا می باشند
بیاییم رچشمه را خراب کنیم

جناب ستایشگر
کلماتتان نشان می دهد باید اهل سواد باشید
ایا شما از بردگی و انواع بردگی در غرب و خصوصا امریکا مطلبی دارید تا مارا روشن فرمایید؟
منتظر پاسخ این سوالم
التماس دعا

اینم یه نمونه برده در اسراییل که ادعا میکنه مهد ازادیه !!

شهید علی اصغر پازوکی;439436 نوشت:
اب بردگی از سرچشکمه خراب است
و سرچشمه حکومت های دین گریز و ضد اخلاق مثل امریکا می باشند
بیاییم رچشمه را خراب کنیم

جناب ستایشگر
کلماتتان نشان می دهد باید اهل سواد باشید
ایا شما از بردگی و انواع بردگی در غرب و خصوصا امریکا مطلبی دارید تا مارا روشن فرمایید؟
منتظر پاسخ این سوالم
التماس دعا

به نام خدا.

ما تو کشور خودمون ، برده داری اونهم نه به شکل مدرن ، به شکل سنتی زیاد داریم. این بچه هایی که میان سر چهار راه ها و تو خیابون ها فروشندگی میکنن ، پی که بگیرید خیلی هاشون تحت بردگی یه گدای بزرگتر زندگی میکنند. خوب اولویت به نظر من اینه که ما با اینها مبارزه کنیم تا اینکه بریم در مورد برده داری در آمریکا تحقیق و مطالعه داشته باشیم. من فکر میکنم ، مسئولیت اول ما مردم کشور خودمون هستند. و اما اگر این زشتی ها رو در کشور خودمون ریشه کن کنیم ، تاثیر بیشتری در هدایت ملت ها داره تا اینکه بیشتر کار تبلیغاتی بکنیم بر روی اینکه کشور دیگری داره برده داری میکنه.

نه. من اهل سواد نیستم ، اهل بندرعباسم :khandeh!:

نه. مطالعه نداشتم ، و تا وقتی در مملکت خودم مشکلات عدیده و ریشه ای داریم ( منظورم تنها مشکلات مالی نیست ) علاقه ای به اینکه بقیه ملت ها چه مشکلی دارند و من چطور میتونم مشکلشون رو حل کنم ندارم.

ستایشگر :Gol:

ماهی یک ملیون بازدید کننده برای فاحشه های اسرائیل. http://atzum.org/2013/10/21/prostitution-israel/ حتی در هارترز هم این نوع خبر ها کم نیست...

اما ما اول باید کشور خودمونو بسازیم، حالا مشکل کشور ما بردگی نیست اما مشکلات دیگه هست که با کمک امام زمان باید حلش کنیم.

شهید علی اصغر پازوکی;439670 نوشت:
[SPOILER]

[/SPOILER]
با سلام و عرض ادب
احتراما
برای رسیدن سریع به نتیجه
لطفا
موفق ترین نوع حکومت موجود را برای الگو قرار دادن معرفی فرمایید

قبل از پاسخ دهی بگویم
یا طفره خواهی رفت و یا پاسخ را منحرف خواهی کرد
البته این سوال از شما چند نفراست ستایشکر،چالشگر، دی اف اف اف دی و اگر خواستن پریسا و دین شناس


پیامبر را خندیدند : شما چند نفر با دستان تهی میگویید غلبت الروم
اما دیدیم غلبت الروم

التماس دعا

به نام خدا.

چون شما دوست عزیز ، تحمل نداری ببینی کسی باهات مخالفه و سعی میکنی با برچسب های مختلف افراد رو ضربه فنی کنی ( در موردشون قضاوت کنی و وانمود کنی که جز راه و روش خودت بقیه همه از آمریکا خط میگیرن و همپیمانان سلطنت طلب ها هستند ) ، و متاسفانه فضای سایت رو هم در این چند روز گذشته اینجوری دیدم که شما و بعضی از دوستان قدیمی منتظرید فرصتی بدست بیارید و با چاقوی "بصیرت" و به حکم اختلاف نظر گلوی ما رو ببرید ، من علاقه ای ندارم که جواب سوال شما رو بدم. چون شما نمیپرسی که بدونی ، میپرسی که مچ بگیری و اون جواب رو بکنی چماق و بزنی تو سر من.

من نظرم رو گفتم. در مملکت خود ما مشکلات عدیده و بسیاری هست که حل نشدن و اولویت دارند برای حل شدن نسبت به مشکلات افرادی که به اعتقاد شما در آمریکا و اروپا تحت بردگی هستند.

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;439706 نوشت:
......

با سلام و عرض ادب
با توجه به دلسوز بودن شما یک سوال مشخص کردم تا پاسخ دهید
تا مبنا را جواب شما برای خوشبخت شدم مردم ایران قرار دهیم
به جای طفره رفتن به سوال پاسخ دهید:

سوال:موفق ترین نوع حکومت موجود را برای الگو قرار دادن معرفی فرمایید:Gol:

ستايشگر;439414 نوشت:
به نام خدا.

سلام.

جناب شهید علی اصغر پازوکی عزیز ، برادر محترم ، شاید بهتر باشه اول با برده داری در همین مملکت خودمون که نزدیکه و اولویت داره مبارزه بکنیم ، بعد به اروپا و آمریکا بپردازیم. وگرنه مثل افرادی هستیم که خودشون سواد ندارن ، اما میخوان خوندن و نوشتن به بقیه آموزش بدن.

ستایشگر :Gol:

سلام

ایشون که مامور رسیدگی به نابسامانیهای اجتماعی نیستند که..

این مساله ای که عنوان کردید وظیفه ی مسوولین ذی ربط هست.

.امین.;439794 نوشت:
سلام

ایشون که مامور رسیدگی به نابسامانیهای اجتماعی نیستند که..

این مساله ای که عنوان کردید وظیفه ی مسوولین ذی ربط هست.

به نام خدا.

و سلام بر شما.

پس مسئول رسیدگی به نابسامانی های اجتماعی آمریکا و اروپا هم نیستند.

من قبول ندارم این حرف رو. ما مسئول هستیم در مقابل فقر و بدبختی مردم. اما اول وظیفه داریم به نزدیک های خودمون برسیم به نظر من تا اینکه صرفا از روی شور حسینی ، تو مملکت خودمون و همین اطراف خودمون اینهمه مشکل داشته باشیم ، اینهمه فساد داشته باشیم ، بعد بگیم ما میخوایم برده داری در غرب رو از بین ببریم!

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;439706 نوشت:

من نظرم رو گفتم. در مملکت خود ما مشکلات عدیده و بسیاری هست که حل نشدن و اولویت دارند برای حل شدن نسبت به مشکلات افرادی که به اعتقاد شما در آمریکا و اروپا تحت بردگی هستند.

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;439799 نوشت:
به نام خدا.

و سلام بر شما.

پس مسئول رسیدگی به نابسامانی های اجتماعی آمریکا و اروپا هم نیستند.

من قبول ندارم این حرف رو. ما مسئول هستیم در مقابل فقر و بدبختی مردم. اما اول وظیفه داریم به نزدیک های خودمون برسیم به نظر من تا اینکه صرفا از روی شور حسینی ، تو مملکت خودمون و همین اطراف خودمون اینهمه مشکل داشته باشیم ، اینهمه فساد داشته باشیم ، بعد بگیم ما میخوایم برده داری در غرب رو از بین ببریم!

ستایشگر :Gol:

اگه 4 نفر مطالب ایشونو بخونند و بتوانند پاسخ وطن فروشایی رو که میان دولتهای استکبار رو بت میکنن و میکوبن تو سر ایران و تا میتونن از کشورما سیاهه نمایی میکنن و نقص وکمبودها رو زیر ذره بین میبرند ، از نظر شما اشکالی داره؟

.امین.;439805 نوشت:
اگه 4 نفر مطالب ایشونو بخونند و بتوانند پاسخ وطن فروشایی رو که میان دولتهای استکبار رو بت میکنن و میکوبن تو سر ایران و تا میتونن از کشورما سیاهه نمایی میکنن و نقص وکمبودها رو زیر ذره بین میبرند ، از نظر شما اشکالی داره؟

به نام خدا.

ایشون هدفشون این نیست ( الاقل از عنوان تاپیک که این بر نمیاد )

من جواب عنوان تاپیک رو دادم و نظرم رو گفتم.

ستایشگر :Gol:

[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]بابا بی خیال بحثو به کجا بردین؟
حالا مگه جناب شهید پازوکی میخوان آدم ببرن اونجا مساله روریشه کن کنن؟؟
یه نظریه ایشون دارن شما ندارین
یه کم محترمانه تر نظرات همو بخونیم مساله حل میشه

و البته منم موافقم این مساله در اولویت نیس
اما من دیدم که ایشون تو مسائلی که اولویت بالاتری هم دارن نظراتشونو گفتن
حالا تندتر از بقیه بیان میکنن اما خیلی از اصولی که تو دیدگاه ایشون هست، مورد تاییده

بهرحال به نظرم برا کمتر شدن تنش ها بهتره چندروز، دوطرف، وارد بحث مستقیم بهم نشین و کمی به اونچه گفته و شنیده شده بینیدیشین(به من چه ربطی داره؟:Gig:آها! الان میگم ربطشو: بنده لاک غلط گیر بودم کاسبیم نگرفت، کلانتر شدم:khandeh!:)
خدا بخیر بگذرونه[/]

ستايشگر;439813 نوشت:
به نام خدا.

ایشون هدفشون این نیست ( الاقل از عنوان تاپیک که این بر نمیاد )

من جواب عنوان تاپیک رو دادم و نظرم رو گفتم.

ستایشگر :Gol:

اگر قصدتون دادن نظر هست همون پست اول همه خوندیمش بحث نداره دیگه.
حتما شما هم دوست ندارید اگه یه تاپیک باز کردید کسی باهاتون سرش مشاجره کنه.:Gol:

بردگی فکری یکی اش اینه که از خدا بزنیم جلو
خدا میگه تو خلیفه هستی
و من
برای انکه رفع مسئولیت کنم بگم که من خلیفه و مسئول دیگران نیستم

.امین.;439821 نوشت:
اگر قصدتون دادن نظر هست همون پست اول همه خوندیمش بحث نداره دیگه.
حتما شما هم دوست ندارید اگه یه تاپیک باز کردید کسی باهاتون سرش مشاجره کنه.:Gol:

به نام خدا.

شما یه دور دیگه حرف های بنده و ایشون رو بخونید ببینید بنده مشاجره کردم یا ایشون.

خلاصه اش اینه : من پست اولی که زدم نظرم رو گفتم. ایشون در جوابش یه سوال پرسیدن. من جواب سوال رو دادم. بعد هیچ پستی نزدم تا اینکه دوباره ایشون اسم بنده رو آوردن و گفتن جواب بده من هم گفتم نمیدم.

ستایشگر :Gol:

نگاهي به ظهور دوباره برده داري در قاره آمريكا


واقعیت اینکه موقعیت بد جویندگان کار به حدی تاثر آور است که آنها حاضرند در برابر پیشنهادات بی سرنوشت، هم جواب مثبت دهند. تحمل مشقتهای سفر طولانی با بردگی در کارخانه های مخفی دوخت لباس همراه می شود و اوضاع خفقان آوری را برای کارگران یا همان بردگان مدرن ایجاد می کند.
ماریا ولاسکوئز باید کار کند. زن بولیویایی اهل لا پاز جایی در وطن خود ندارد و به همین خاطر با پیشنهاد گرفتن یک بلیط مجانی به آرژانتین و داشتن یک کار، روی شانس خود سوار شده و به سوی کشور آرزوهای نا تمامش می رود.

در گزارش خبرآنلاين مي خوانيم : این سفر او را به اعماق بردگی از نیروی کار در صنایع آرژانتین می برد، امری رایج که در چند قاره دیگر در این کره خاکی به چشم می خورد.

ماریا می گوید برای کار دوزندگی، شغلی که انتخاب نموده؛ باید ماهی 200 دلار دریافت کند. زن 31 ساله می افزاید وعده دریافت 200 دلار هم دروغ از آب در آمد و دیدم مانند بسیاری از قربانیان بردگی در جهان در دام بدی افتادم که نه راه پس دارم و نه راه پیش!
این وعده های پوچ، دستاویز شبکه های قاچاق نیروی کار بداخل کشورهایی مانند آرژانتین است که از بولیوی گرفته تا سایر کشورهای دور و نزدیک در امریکای لاتین گسترش یافته و باعث افزایش بردگی مدرن در این کشورها شده است.
واقعیت اینکه موقعیت بد جویندگان کار به حدی تاثر آور است که آنها حاضرند در برابر پیشنهادات بی سرنوشت، هم جواب مثبت دهند. تحمل مشقتهای سفر طولانی با بردگی در کارخانه های مخفی دوخت لباس همراه می شود و اوضاع خفقان آوری را برای کارگران یا همان بردگان مدرن ایجاد می کند.
در مورد ماریا داستان کمی دردناکتر است. وی و شوهرش همراه پسر یک ساله شان در سال 2006 با مدارک جعلی که برایشان درست شده و پول زیادی همه بابتش پرداخته بودند، در امتداد مرز از بولیوی وارد آرژانتین شدند. هنگام جعل قاچاقچیان نتوانسته بودند پاسپورت جعلی برای پسر بچه درست کنند و به همین خاطر ماریا مجبور شده بود با پوشاندن لباس صورتی وی را دختر جا زده تا بتوانند از مرز عبور کنند. در بوئنوس آیرس ماریا متوجه می شود که همه اتفاقات کلاهبرداری بوده است. او را به کارخانه ای شلوغ و گرم برده و وی مجبور شد تا 7 روز هفته را کار کرده و روزی 18 ساعت کار انجام دهد.
وی به ندرت اجازه می سافت تا برای استراحت به بیرون رفته و یا در راهروی محل کار همراه سایر بردگان استراحت کند. در نهایت اینکه وی برای این مدت کار طاقت فرسا تنها مااهی 25 دلار دریافت کرد. ماریا می گوید تمام روز کودکم باید زیر میز دوزندگی بنشیند و دائما رییس هم غرولند کند.
در آمد بسیار کم، و عدم داشتن ارتباط با کسی راه دیگری را برای ماریا باقی نگذاشت جز اینکه کارش را رها کرده و در مغازه شیرینی فروشی کار کند. انجا نیز بدرفتاریها ادامه یافت تا اینکه عزمش را جزم کرد تا با شوهر و پسرش از آنجا فرار کند.
به طور اتفاقی آنها وارد لا.آلامدا شده و با جامعه بولیویایی های مقیم آرژانتین روبرو شدندو در انجا متوجه شد که حرفه دوزندگی اش اینجا کارآمد بوده و می تواند مفید باشد. شهر مذکور در همسایگی بوئنوس آیرس بوده و ساختمانی که ماریا در آنجا مشغول شد در طبقه ساختمانی در همین شهر است که بعنوان شهری کارگری نزدیک پایتخت معروف است.
در اینجا ماریا و دهها زن و نرد قربانی بردگی مشغول کار دوخت و دوز هستند. آنها بدون اینکه از جانب کارفرما تهدید شوند، و یا مورد مواخذه و یا بدرفتاری قرار گیرند، مشغول کار خود هستند. آنها می توانند شب را بدون استرس خوابیده و برای شرکتهای بزرگ و کوچک، لباس و پیراهن و یونیفورم بدوزند. شیفتها 8 ساعت در روز است و به ازای هر ساعت 4 دلار پول دریافت می کنند. مقررات سازمانی ساده است. رییس ندارند که بالای سرشان آمده و غر بزند. و سود ناشی از دوخت و دوز نیز بین آنها تقسیم می شود و موضوعات مطرح شده میانشان، به صورت رای دهی، حل و فصل می شود. اینجا تقریبا برای ماریا و سایرین نسبت به محل کار قبلی، بهشت محسوب می شود. ماریا میگوید من و قرزندم آزاد هستیم و احساس راحتی می کنیم.
ماریا و بقیه کارگران اینجا حقوق یکسان دارند. و نوع زندگی و سبک زندگی کاملا با محیط وحشتناک قبلی متفاوت است. در سال 2009 اجناس تولیدی ماریا و شرکتی که در ان کار می کرد جنبه جهانی پیدا کرده و جنسشان معروف شد. آنها شریکان هم سنخی در تایلند پیدا کرده و تی شرت مشترکی دوختند و روی آن نوشتند: No Chains. (بدون زنجیر یا رهایی).
تی شرتها توسط خنرمندان از اقصی نقاط جهان طراحی می شودو چه به صورت آنلاین و یا در فروشگاه در بوئنوس آیرس یا بانکوک به قیمت 15 دلار فروخته می شود.
مفهوم بدون قید و بند یا زنجیر اشاره به بردگی در آرژانتین و تایلند و ... دارد که به صورت سمبلیک مفاهیم عمیقی را در مورد بردگی مدرن نمایش می دهد؛ هر چند مطابق قوانین این کشورها بردگی ممنوع است اما عملا انجام می شود. بدنبال بحران اقتصادی سال 2001 بردگی در آرژانتین غوغا کرد و حالت انفجاری به خود گرفت. شرایط وخیم شد و به همان اندازه شرایط کار و کاریابی سخت تر شده و بعد که صنایع آرژانتین حالت انفجاری به خود گرفت، صنعت دوزندگی رشد زیادی پیدا کرد و بدلیل نبود قوانین و عدم پیگیری های سیاسی به گفته گوستاو ورا مدیر موسسه دفاع از حقوق کارگران، وضعیت دشوارتر گردید.
در حال حاضر به گفته گوستاو بیش از 3 هزار کارخانه دوخت لباس با 25 هزار کارگر وجود دارد و متاسفانه بیش از 80 درصد از تولیدات در کارخانه های مخفی با کار توسط بردگان انجام می شود. در سال 2010 بیش از 1200 مکان در آرژانتین کشف شد که در آن بردگان در حال کار بودند. آنها نمی دانند به طور دقیق تعداد این کارخانه های مخفی چقدر است و چه تعدادی در آنجا کار می کنند. اکنون بستن این مراکز و کارخانه ها در دستور کار است اما نمی دانند کجا و چگونه می توان آنرا انجام داد.
دایزی چاهواپازای 34 ساله با 4 بچه سرنوشت مشابهی داشته و حالا با کار بعنوان همکار ماریا می تواند زندگی خود را بچرخاند. اما دامی که قاچاقچبان انسان برای بردگی انجام می دهند، هنوز ادامه دارد و این دام برای سایر قربانیان پهن است. دایزی می گوید اخیرا چندین اتوبوس حامل زنان جویای کار نزدیک مرز دیده و آنها نیز ممکن است به سرنوشت آنها دچار شوند.
هر روز تعداد بیشتری از زنان از بولیوی به آرژانتین آورده می شوند و همین تعداد نیز به برزیل برای کارهای پست تر فرستاده می شوند. نقطه مشترکشان نیار آنها به کار است، چیزی که در کشور خودشان بدلیل فقر اقتصادی و فرهنگی دیده نمی شود و آنها مجبور می شوند دردهای ناشی از بردگی را متحمل شوند.

اینترنت، ابزار غرب در بردگی نوین

پدید آورنده : سیدمحمدمهدی موسوی ، صفحه 17

یک آمار و یک هشدار

با افزایش بهره گیری نامناسب از اینترنت در میان جوانان چه باید کرد؟

چندی پیش وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، طی اظهار نظری جالب توجه اعلام کرده بود: 95 درصد دانشجویان در خوابگاه ها و مراکز آموزشی، از اینترنت، بهره گیری غیرآموزشی می کنند.
وی در همین راستا افزوده است: افزایش مراکز کاربری اینترنت در دانشگاه ها، اگر بدون هوشیاری انجام شود، خیلی هم افتخارآمیز نیست. دکتر کامران باقری لنکرانی همچنین گفته است: «در بسیاری از دانشگاه ها و خواب گاه های دانشجویی، درباره وجود کتابخانه بی توجهی شده است و افزایش دسترسی به منابع الکترونیک نیز باتوجه به این که معمولاً به بهبود وضع آموزش دانشجویان منتهی نمی شود، مانند یک تیغ دولبه است که باید با هوشیاری و هدف مند انجام شود و استفاده از شبکه های داخلی اینترنت در این زمینه می تواند مفیدتر باشد».
اگرچه ممکن است آمار ارایه شده از سوی وزیر بهداشت تا حدودی غلوآمیز باشد، اما حقیقت این است که متأسفانه بخش زیادی از دانشجویان کشور ما از اینترنت به عنوان یک رسانه دانشگاهی، استفاده صحیح علمی نمی کنند و در واقع، اینترنت مثل ماهواره نیست که بشود مانع دسترسی افراد به آن شد؛ چرا که امروزه هرکسی با داشتن تنها یک رایانه و یک خط تلفن، به آن دسترسی دارد؛ به طوری که فیلترگذاری و صافی های گوناگون نیز نتوانسته چندان جلوی نفوذ سایت های غیراخلاقی و مستهجن غرب را در میان جوانان کشور، به ویژه دانشجویان بگیرد. به دیگر سخن، بهره برداری از اینترنت، به ویژه سایت های غیراخلاقی، همچون ویروس آنفولانزا است که هرساله، مقاومتش در برابر آنتی ویروس ها بیش تر می شود. از جمله مهم ترین خطرهای اینترنتی که جوانان را به شدت تهدید می کند، می توان به مسایلی چون تشویق و ترغیب به شهوت رانی، تغییر الگوی مسایل جنسی و به تبع آن، تضعیف باورهای دینی و مذهبی، برتر نشان دادن فرهنگ و زندگی غربی در میان جوانان و ... اشاره کرد. نمی توان منکر این مسأله شد که امروزه در سطح دنیا و حتی در داخل کشور، هزاران سایت غیراخلاقی وجود دارد که مروج هم جنس بازی، سادیسم جنسی، ترویج روابط نامشروع و ... می باشد.
برانگیختن شهوت به وسیله داستان های جنسی، عکس های مبتذل و تحریک کننده، فیلم های سکس و غیراخلاقی از خواننده ها و هنرپیشه های مطرح هالیوودی، همه و همه، عاملی است برای ترویج فرهنگ غرب. از همین رو، بی جهت نیست اگر بگوییم غرب می خواهد با بهره برداری از قدرت رسانه ای خود، مردم جهان را دچار بردگی نوین سازد؛ امری که در صورت تحقق، جهان را به سوی بی هویتی سوق می دهد و هویت ها و تمدن های اصیل بشری را دچار خدشه می سازد. فراموش نکنیم که اینترنت از جمله وسایل مشترکی است که اگر از آن، بهره برداری مناسب صورت نگیرد و این مسأله با افراط و تفریط توأم شود، از یک مجال بالقوه، به تهدید و خطری بالفعل برای نسل جوان تبدیل می شود؛ لذا وظیفه مسئولان بلند پایه کشور، به ویژه مسئولان و متولیان دانشگاه ها در این باره، وظیفه ای بس خطیر و اساسی است.
به نظر می رسد در این باره، نخست باید متولیان امر، با شناخت کامل ابعاد مسأله دست به اتخاذ تدابیر و راه کارهایی برای مهار این موج فزاینده شوم، بزنند. بی تردید، هوشیاری امروز مسئولان از سویی و آگاهی دانشجویان از سوی دیگر، نسبت به فواید و زیان های اینترنت در شرایط کنونی، می تواند تا حدود بسیاری به رفع این معضلات، کمک کند.
ناگفته پیداست، اگر امروز همه، ازمسئولان گرفته تا مردم، نسبت به رواج بهره برداری غیراخلاقی از اینترنت در سطح جامعه هوشیار باشند، می توان نسبت به رفع خطر جدی امید داشت؛ در غیر این صورت، باید منتظر گسترش تبعات آن درآینده نزدیک بود.
از جمله مهم ترین خطرهای اینترنتی که جوانان را به شدت تهدید می کند، می توان به مسایلی چون تشویق و ترغیب به شهوت رانی، تغییر الگوی مسایل جنسی و به تبع آن، تضعیف باورهای دینی و مذهبی، برتر نشان دادن فرهنگ و زندگی غربی در میان جوانان و ... اشاره کرد.

مُد؛ بردگی نوین

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]امروزه کسی نیست که واژه «مد» را نشنیده باشد. کلمه ای که آرام آرام جای خود را بین بسیاری از خانواده های ما پیدا کرده است. البته این موضوع به هیچ وجه خوشایند نیست چراکه فرهنگ حاصل از این کلمه وارداتی می خواهد ما را در مسیر خاصی هدایت کند. اهمیت پرداختن به این موضوع به اندازه ای است که در صورت غفلت، فرهنگ اصیل ما را با چالشی جدی مواجه خواهد کرد کما اینکه هم اکنون نیز می توان آثار سوء آن را در بخشی از جامعه مشاهده کرد.
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]مد؛ در ابتدا شاید در سطح مرفهین جامعه خودنمایی می کرد. اما گام به گام با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی فراوان و رایج سازی این کلید واژه در ادبیات بازار، فراگیر شد و چشم و هم چشمی ها بر شعله ور شدن آتش آن کمک کرد. بطوریکه اکنون اگر کسی تصمیم به خرید کالایی از انواع مختلف پوشاک، لوازم خانگی و غیره بگیرد؛ از لحظه تصمیم گیری تا هنگام خرید به دنبال مد می گردد. گویا گمشده ای است که تا پیدا نشود انتخابی هم صورت نخواهد گرفت. هر چند این موضوع عمومیت ندارد ولی می تواند فرهنگ غلط رایج در آینده تبدیل شود. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]اما در چگونگی رایج سازی مد و تاثیرگذاری منفی آن در جامعه و نتایج ناخوشایندی که بر جای می گذارد مواردی را می توان بیان داشت. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]1. تصمیم گیری اینکه چه چیزی مد باشد و چه خصوصیاتی داشته باشد اعم از مدل، کیفیت، جنس، رنگ و غیره؛ از سوی اتاق فکر کمپانی ها و شرکت های بزرگ که معمولا هم از بیگانگان و خارج از کشور هستند صورت می گیرد تا بدین شکل مافیای فروش محصولات خود را به بدنه اجتماع بکشانند. البته در اینجا رقابتی هم بین شرکت ها و کارخانه های رقیب شکل می گیرد و هر کدام از آنها که استفاده درستی از سرمایه و تبلیغات خود نمایند پیروز میدان می شوند. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]2. نکته جالب بعدی اینکه بیشتر کسانی که تحت تاثیر مد قرار می گیرند و به دنبال آن می گردند افرادی هستند که شعار آزادی غربی ها را هم به راحتی پذیرفته اند. البته همانطوری که اشاره شد شعار آزادی! چون در عمل هر اقدامی که با آزادی مورد نظر آنها انجام شود یک نوع اسارت و بردگی را در لفافه می گذارد و آزادی واقعی را سلب می کند. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در مورد مد هم باید گفت همینگونه است. اولین چیزی که شخص مدگرا با آن روبرو می شود سلب آزادی واقعی از خود است. به هر حال هر کسی با علاقه و سلیقه خاص خودش ممکن است وسیله ای را برای خرید بپسندد ولی وقتی از قبل معیار دروغینی لحاظ شود، آن شخص خود را مجاب می کند که از علاقه خود طبق آن معیار بگذرد و سلیقه اش را برای رسیدن به آن تغییر دهد و این یعنی همه فکر و اراده خود را در بند سوداگران بازار قرار داده است. این یک مدل از بردگی نوین است که انسان هایی را ناخودآگاه به کام خود می کشد و با رنگ و لعاب خاصی هم آن را پوشش می دهد تا اغراض را از جامعه هدف مخفی نگه دارد. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]3. بعد از تسخیر جامعه، نوبت به استحاله فرهنگی می رسد. وقتی مد به یک فرهنگ تبدیل شود دیگر عنان کار دست آنها قرار می گیرد و فرهنگ مردم را به هر سمتی که خواستند می کشانند. برای مثال پوشش و لباس را در نظر می گیریم. جامعه ای که فرهنگ خود را رها کرده و منتظر بماند تا مد مشخص شود پس از مدتی اصالت و شاخصه های فرهنگی خود را رها کرده و فرهنگ وارداتی را جایگزین می کند. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]4. در صورت پذیرش مکانیزم مد و لزوم تبعیت از آن و عدم استفاده از کالاهایی که از مد افتاده اند، برخی از ارزش ها هم کنار می رود. یک نمونه از آن اسراف است. اگر قرار بر این باشد که پس از طی دوره ای، برای تطبیق با مد، برخی از اجناس و کالاهایی که همچنان قابل استفاده هستند کنار گذاشته شوند، نمونه بارزی از اسراف رخ داده است. متاسفانه این موضوع در بخشی از جامعه اسلامی ما تبدیل به یک رویه معمول شده است و گویا حتی یک ارزش هم تلقی می شود. یادمان باشد که اسراف کاران در آیات متعدد قرآن مورد نکوهش قرار گرفته اند که از جمله آن آیه 27 سوره اسراء است: «إنّ المبذّرین کانوا اخوان الشیاطین و کان الشیطان لربّه کفورا» اسراف کاران با شیاطین برادرند و شیطان نسبت به پروردگارش ناسپاس بود. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]5. با مدگرایی، روحیه کمک و تعاون کمرنگ تر می شود. اگر شخصیثروت مازادی هم داشته باشد بجای انفاق و دستگیری دیگران، به بازآرایی وسایل خانه و شخصی خود می پردازدکه در این میان حتی ممکن است واجبات دینی نظیر خمس و زکات نیز قربانی رفتارهای غلط و باطل اینچنینی شود. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]6. ما در شرایطی قرار داریم که به دنبال اقتصاد مقاومتی هستیم. در اقتصاد مقاومتی از همه سرمایه ملت باید بطور بهینه استفاده نمود تا ثروت موجود در کشور در تولید مورد استفاده قرار گیرد و به رونق اقتصاد کمک کند ولی در جامعه مدگرا ثروت عمومی به سمت مصرف بی بندوبار پیش می رود و سرمایه کلان عمومی به هدر می رود. در صورتیکه می توان سرمایه های مردمی را با کمک بانک ها به خدمت تولید در آورد تا هم سرمایه گذارسود برد و هم اقتصاد جامعه به سروسامانی برسد. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]7. قشر کم درآمد جامعه در قبال بازی مدبازان آسیب های مالی و روحی بسیاری می بینند. به هر حال این قشر از جامعه هم تحت تاثیر القائات قرار می گیرد و نمی خواهد از جریان محیط اطراف عقب بماند و در عین حال سرمایه لازم را برای رسیدن به این جریان در اختیار ندارد لذا برای همراه شدن یا زیر بار قرض می رود و یا همراه نمی شود و آسیب های روحی نصیبش می شود. هرچند همراه شدن با این جریان نباید لحاظ شود ولی این از آسیب های اجتماعی است که بدون شک رخ می دهد و خانواده ها را با مشکلات زیادی روبرو می کند که در جاهای حساسی خودش را بروز می دهد. [=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]هرچند موارد متعدد دیگری نیز می توان به این نکات اضافه کرد ولی مسئولین فرهنگی کشور باید فکری به حال این جریان بنمایند تا در آینده گرفتاری های بیشتری نصیب جامعه نشود و هزینه های بیشتری روی دست نماند.

[h=1]زنان در غرب از بردگی نوین رنج می برند/کشتار زن سیاهپوست توسط پلیس آمریکا برده داری را تداعی کرد[/h] 16 مهر 1392 کد خبر : 98861631 | بازدید : 303

به گزارش نارخبر،عضو شورای شهر ساوه "سیده فاطمه مسئله گو"گفت: زمانی سیاه پوستان را به بردگی می بردند ولی با انقلاب اجتماعی و بصیرت جهانی مردم ،این امر محکوم شد ولی الان نگاه مادی به زن وحتی مرد و اجبار زندگی به سبک غربی بردگی نوین را تداعی می نماید
وی بابیان اینکه با نفوذ تهاجم فرهنگی، جامعه ما را نیز بردگی نوین تهدید می کند، ادامه داد: وقتی که زن ومرد در یک جامعه نتوانند به سنت های قدیمی پایبند باشند زیرا او را عقب مانده می نامند وتوجهی به تفکر وذهن او که وجه تمایزش با موجودات دیگر است نداشته باشند او به یک نوع بردگی پنهان دچار می شود

وی با اشاره به آیات قرآن گفت: انسان به خاطر تفکر برتری یافت واگر وجه تمایز با حیوانات ظاهر باشد باز هم ترویج برهنگی ،عقب ماندگی واقعی وبازگشت به دوران انسان های اولیه است


وی با اشاره به قتل زن سیاه پوست توسط پلیس واشنگتن آمریکا گفت: با شواهد کسب شده ،او فردی بدون سابقه وبدون ارتباط با گروهی بوده واز نظر روانی تا قبل از تعطیلی دولت آمریکا سالم بوده است .

وی ادامه داد: اگر فرض بگیریم او بر اثر فشارروانی بیکاری وفقر اجباری بعلت سیاسی بازی بین دولت وکنگره دیوانه شده باشد باز هم پلیس آمریکا می توانست با توجه به فاصله زیاد ماشین وی با ساختمان در فرصت کافی به لاستیک شلیک کرده ومتوقف نماید.

وی با تاسف از بروزکشتار این زن در حضور فرزندش ،ازشورای حقوق بشرسازمان ملل وگروه های مدافع حقوق بشربین المللی خواست تا به ادعای خود در حمایت از مظلوم عمل نمایند و بطور واضح بگویند که آمریکا بزرگترین ناقض حقوق بشر است .

آزادی امروز و برده داری دیروز

نویسنده : حسین سروقامت

بدر است و حنین، احد و صفین؛
آنچه به گوش می رسد، صدای چکاچک شمشیرها، و آنچه به چشم می خورد، غبار است و خون.
که ناگاه شیرمردی حمله می برد و دشمنی را اسیر می گیرد؛
با او چه کند؟
آیا آزادش کند که برود تجدید قوا کند و دوباره حمله آرد و عرصه را بر سپاه اسلام تنگ کند؟
یا او را بکشد که با جوانمردی اش نمی سازد!
... به ناچار او می شود برده.
چه کسی برده می شود؟ آنکه در مسیر باطل خویش آنقدر استوار است که حاضر شده جان خود را در جبهه جنگ به مخاطره اندازد.
برده چه کسی می شود؟ برده مجاهدی فی سبیل الله که از در جهاد وارد شده که خدا تنها برای خاصان درگاهش گشوده است.
خب؛ می آید به خانه او، قدم به قدم آموزش می بیند و تربیت می شود. انسان می شود و رسم انسانیت می آموزد.
یکی از سپاه دشمن کم می شود و به خیل یاران افزوده!
اکنون خداست و آن مسلمان؛ اگر روزه واجبی را به عمد افطار کند، می گوید که باید برده ای آزاد کنی، اگر سوگند خویش را بشکند، باز کفاره آن آزادی یک برده است،
و اگر ...
اینگونه او آزاد می شود و می آید به دل اجتماع، و خود بعدها مجاهدی می شود فی سبیل الله، و روز از نو و روزی از نو!
این آیین برده داری آن روز ماست.
اغیار و برده داری دیروز
اما بنا نیست همیشه نبردی صورت پذیرد و سپاه غالب، دشمن مغلوب را به بردگی بگیرد.
آدمها هر چه می گذرد زیرک تر می شوند . روزی می رسد که می فهمند با پنبه هم می توان سر برید!
اگر بنا باشد سری بریده شود، کدام گزینه مناسب تر است؟ شمشیر یا پنبه؟!
روزی می رسد که پای میز مذاکره می نشینند و قرارداد می نویسند و کشور ما را تقسیم می کنند. نیمی را به روسیه می سپارند و نیمی را به انگلستان.
آنروز ما خود، سند بردگی خویش را امضا می کنیم و متعهد می شویم که برای عزیمت به برخی شهرهای کشورمان از گذرنامه استفاده کنیم!
شاه این مملکت نیز زیر یوغ بردگی می رود. هفده شهر این سرزمین را به بیگانگان می بخشد و با خفت و خواری از این سوی کاخ گلستان به آن سو گام برمی دارد و فریاد می زند: خاک بر سر مملکتی که شاه آن برای رفتن به شمال آن مملکت باید از روسیه اجازه بگیرد و برای رفتن به جنوب آن از انگلستان!
هه! جالب است که بعدها احساس آقایی می کنیم و برده ایم.
شما بگویید اینکه به حکومتی دیکته کنند که بایستی 65% نفت اسرائیل و 95% نفت رژیم نژادپرست افریقای جنوبی را تامین کنی و رئیس آن حکومت چاره ای جز تمکین نداشته باشد، عین بردگی نیست؟
متدولوژی برده داری متمدن امروز
اکنون کار به مراتب پیچیده تر است. دیگر برده داران نیازی نمی بینند که حتی با بردگان خود سرمیز مذاکره بنشینند.
آنان در حال حاضر به فکر جهانی کردن برده داری خویشند . آنان مغزها و مرزها را در نور دیده اند و می خواهند عالم و آدم را برده خود کنند!
جهان سوم که نشسته، پاک است، نیم نگاهی به جهان اول کنید:
لابد تعبیر رسای «تخصصی شدن » را شنیده اید. اینکه در کارخانه ای یا کارگاهی، کسی متصدی یک کار مخصوص باشد و بس!
فرض کنید نصب آینه بغل مرسدس؛
می دانید این یعنی چه؟ یعنی آدمی که می تواند فکر خود را از این سو به آن سو جولان دهد، به جز این کار نه کاری بکند و نه به چیزی بیاندیشد; هشت ساعت کار تخصصی در روز!
هنگامی هم که از کارگاه و کارخانه جدا می شود، صدها کانال تلویزیونی و ماهواره ای، صدها فیلم مبتذل و خشونت بار، صدها مسابقه ورزشی و سرگرمی و اینترنت و کامپیوتر و... چنان او را احاطه کنند که مجالی برای آزاد اندیشی انسان قرن بیستم باقی نگذارند!
امروز برده داران، فیلم های مستهجن خویش را در کانون برده داری نوین عالم، ضبط می کنند، و چیزی نمی گذرد (فقط دوازده روز) که این فیلم ها در اختیار مشتریان ایرانی است!
باور می کنید در سال 81، یکصد و بیست هزار CD مستهجن تنها در یک استان کشور ما کشف و ضبط شده است؟
باور می کنید کشفیات CD امسال ما، اغلب متعلق به سال 2003 میلادی است؟
باور می کنید امروز بهای یک CD مبتذل original تنها 350 تومان است، اما شما برای خرید یک CD قرآنی بایستی 8500 تومان بپردازید؟
می دانید از تولید مشروبات الکلی در ایتالیا یا فرانسه تا مصرف آن در ایران ما فقط یک هفته فاصله است؟
باور می کنید مشروب صادراتی از تولید تا مصرف صد در صد بیمه است؟
جوانی که به گوشه خلوت خود می خزد، الکل مصرف می کند یا به تماشای سکس و خشونت می نشیند، آیا برده نیست؟
چندی پیش با یکی از همین جوانها برخورد کردم. از آن دست کسانی که ساعت خود را به وقت گرینویچ تنظیم می کنند و دهانشان بوی مک دونالد می دهد.
جوانکی بود بیست و یکی دو ساله، با شلواری تنگ و چسبان و سیگاری بر کنار لب، ایستاده در خیابان حجاب؛ پشت خودروی او نشانه ای نقش بسته بود که آن را در یکی از کشورهای خارجی دیده بودم و مفهوم آن را می دانستم. اما مطمئن بودم که او از این مفهوم بی خبر است. سن و سال کم و معصومیت چهره اش این را می گفت.
جلو رفتم و پرسیدم: می دانی این آرم یعنی چه؟
- کدام آرم؟
نشانش دادم. مکثی کرد و گفت: نه!
گفتم: این آرم یکی از باشگاه های شبانه فلیت استریت لندن است. (محله یی در لندن که مردم برای عیاشی و خوشگذرانی به آنجا رفت و آمد می کنند) و مفهوم آن این است که: «من هرزه ام!»
این را گفتم و از او دورشدم در حالی که او چاقویی از جیب خود بیرون آورده بود و با نوک آن آهسته آهسته آن آرم را می تراشید.
می بینید چطور برده داری متدولوژی پیدا کرده و آدمها - بی آنکه خود بفهمند - زیر سلطه برده دارانند؟
امروز تکنولوژی هم به مدد برده داری آمده است. هم دامنه آن را گسترش داده و هم میان برده داران و بردگان نوعی تفاهم برقرار کرده است!
اگر ماجرای آن ازدواج مدرن را نشنیده بودم، شاید به این صراحت حرف نمی زدم . این ماجرا اخیرا یکی از گزارش های جنجالی نیویورک تایمز بوده است.
چندی پیش یک میلیونر امریکایی به نام «ریک اکول » به شبکه تلویزیونی فاکس اعلام کرد قصد دارد همسر آینده خود را از طریق نمایش تلویزیونی برگزیند.
این شبکه موضوع را با مردم امریکا مطرح کرد و از دخترانی که علاقمندند با این شخص ازدواج کنند، دعوت به ثبت نام نمود. طی یک هفته، هزار زن امریکایی از سراسر این کشور با ارسال « E-Maill » برای ازدواج با این مرد ثروتمند ثبت نام کردند. شورایی از داوران تشکیل شد و از بین متقاضیان 50 نفر را برای شرکت در نمایش تلویزیونی برگزید.
داماد پشت صحنه نشسته بود و هیچیک از نامزدها از چهره یا شخصیت او اطلاعی نداشت.
ملاک تنها پول بود و ثروت!
مجری برنامه با این 50 زن گفتگو می کرد و او شاهد این گفتگو بود . سرانجام 5 نفر برگزیده شدند که داماد میلیونر از میان آنها همسر آینده خود را برگزیند!
شبکه های تلویزیونی با پخش مستقیم این برنامه میلیونها نفر را پای گیرنده ها نشاندند و هزاران دلار به جیب زدند!
جامعه شناسان تاسف خوردند ... و برده داری وارد مرحله تازه ای شد.
همین برده داران مدرن وقتی به دین ما می رسند، می گویند: اسلام دو عیب بزرگ دارد: یکی پذیرش نظام برده داری، دیگری نظام حقوق زن!
من جلوه ای از این دو آیین را برای شما گفتم.
حالا می پرسم: کدامیک بدتر است؟
برده داری سنتی 1400 سال پیش ما؟
یا برده داری مدرن امروز آنان؟

منبع: پرسمان ، آبان 1382، شماره

اروپا؛ بهشت برده داران

نویسنده: محمدحسین موسوی

برده‌داری امروزه یکی از پرسودترین تجارت‌های بین‌المللی است و سالانه نزدیک به دو میلیون نفر را، که بیشتر آنان زنان و کودکان هستند، قربانی می‌کند.(1) امروزه از قاچاق انسان به عنوان برده‌داری نوین نام می‌برند. در شکل نوین برده‌داری، تجارت جنسی (استفاده از اعضای انسان، فحشا و روسپی‌گری) دلیل اصلی انجام این تجارت است.
قاچاق انسان تقریباً تمامی کشورهای جهان را به نوعی درگیر خود کرده است. به گونه‌ای که یا محل ترانزیت یا مبدأ و مقصد آن هستند. البته مبدأ و مقصد بودن کشورها بستگی مستقیمی به امنیت اجتماعی و رفاه نسبی آن‌ها دارد. از کشورهایی که مشکلات اقتصادی و اجتماعی و نابسامانی‌هایی دارند اغلب به عنوان کشورهای مبدأ یاد می‌شود و کشورهایی که از نقطه نظر اقتصادی، در درجه‌ی مطلوبی از رشد و رفاه قرار دارند مقصد قاچاق هستند. البته مشکلات اجتماعی در این گونه کشورها نیز به شدت وجود دارد، اما از نوع متفاوت آن.
تعریف قاچاق انسان
«قاچاق انسان» تجارت غیرقانونی انسان از طریق زور، تقلب، تهدید یا خشونت است که با اهداف بهره‌کشی جنسی، کار اجباری و دیگر شیوه‌های بردگی، در سراسر جهان یا در داخل مرزهای ملی صورت می‌گیرد. قاچاق انسان سریع‌ترین رشد صنعت کیفری جهانی است که چون بدون نیاز به سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد، دارای سود بالا و ریسک کمی است. در این عرصه، انسان به عنوان «کالا» عرضه می‌شود و می‌تواند بارها و بارها مورد استفاده قرار گیرد. قاچاقچیان انسان اغلب، جهل، بدبختی و امید انسان‌ها را برای زندگی و کار بهتر هدف قرار می‌دهند تا آن‌ها را بربایند یا اغوا کنند. قربانیان اصلی این تجارت، اغلب از کشورهایی هستند که تجربه‌ی بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی، تجزیه‌ی داخلی، ناآرامی‌های مدنی، جنگ‌های مسلحانه‌ی داخلی و بلایای طبیعی را دارند.
قاچاق انسان یکی از پدیده‌های در حال رشد عصر حاضر است که در سال‌های اخیر، به معضلی جهانی تبدیل شده است. امروزه در عمل، استثمار و بهره‌کشی از انسان‌ها، به خصوص اطفال و زنان، نه تنها کمتر از دوره‌ی برده‌داری نیست؛ بلکه در غالب موارد، موضوع و دامنه‌ی جغرافیایی آن توسعه‌یافته‌تر هم شده است.
اروپا؛ مقصد اصلی توریسم جنسی
اما آنچه بیشتر از هر چیزی این موضوع را تحت تأثیر خود قرار داده کشورهای مقصد قاچاق انسان است. این کشورها اکثراً کشورهایی هستند که بیشترین قوانین مربوط به حقوق بشر در آنجا به تصویب می‌رسد و مبانی حقوق بشر را مستمسکی قرار داده‌اند تا علیه دیگر کشورها وارد عمل شوند و برای خود مشروعیت‌زایی کنند.
اروپا مقصد اصلی تجارت و توریسم جنسی است. البته عواملی دست‌به‌دست هم داده‌اند تا اروپا به چنین مقصدی برسد. شرایط اقتصادی، وجود همسایگان کمتر توسعه‌یافته، سود فراوان، حاکمیت فرهنگ خشونت، تبعیض‌های اجتماعی ناروا، فقدان مدارک هویت، نبود قوانین مناسب و کارآمد برای برخورد و تسهیل رفت‌وآمد به ویژه پس از فروپاشی شوروی سابق و از همه مهم‌تر، افزایش و تصویب معاهده‌ی شنگن، از جمله‌ی این موارد هستند.
سود سرشار ناشی از قاچاق انسان موجب شده است گروه‌هایی که در امر قاچاق مواد مخدر و اسلحه فعالیت می‌کنند نیز جذب کار قاچاق انسان شوند. این امر از آن رو صورت می‌گیرد که در قاچاق اسلحه و مواد مخدر، تنها یک بار می‌توان محصول را فروخت؛ حال آنکه وقتی محصول انسان باشد، می‌توان آن را بارها فروخت! البته اینکه در اروپا قوانین بسیار سخت‌گیرانه و نسبتاً دقیقی برای مقابله با قاچاق اسلحه و مواد مخدر وجود دارد نیز مزید بر علت است. زیرا دو مورد اخیر، مستقیماً مردم جوامع اروپایی را هدف قرار داده و آن‌ها را متضرر کرده است؛ در صورتی که در مورد قاچاق انسان، افراد جوامع کمتر توسعه‌یافته و جهان سوم هستند که طعمه‌اند و مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند!
مهم‌ترین کشورهای مبدأ قاچاق انسان
مهم‌ترین مبادی قاچاق انسان عبارت‌اند از: اروپای شرقی و مرکزی (مانند مولداوی، آلبانی، روسیه، رومانی، اوکراین و بلغارستان)، آفریقا (مانند مراکش، الجزایر،‌ نیجریه، سودان و سیرالئون)، آسیا (مانند چین، سریلانکا، پاکستان و افغانستان) و آمریکای جنوبی (مانند برزیل، جمهوری، دومنیکن و اکوادور).
مهاجرت به اروپا معمولاً به دنبال مسائل سیاسی و بحران‌های اجتماعی، اقتصادی، جنگ داخلی، درگیری‌های مذهبی و قومی و برخی جذابیت‌های زندگی غربی صورت می‌گیرد. تحقیقات اخیر کمیسیون اروپا نشان می‌دهد که هنوز آمار قابل اعتمادی در مورد قاچاق انسان در دست نیست و این به رغم فعالیت‌های سازمان‌های گوناگون غیردولتی، ارگان‌های قضایی، سرویس‌های مهاجرتی و دیگر تشکل‌های دولتی، منطقه‌ای و بین‌المللی در این زمینه است.
گزارش موجود، نتیجه‌ی تحقیق این کمیسیون در سه کشور عضو اتحادیه‌ی اروپا، یعنی بلژیک، ایتالیا و هلند، در زمینه‌ی مبارزه و جلوگیری از قاچاق انسان است.(2) با توجه به اینکه به دست آوردن اطلاعات از قربانیان برای رسیدن به هدف، در چنین تحقیقاتی الزامی است؛ این سه کشور با اعمال برنامه‌های حمایتی از قربانیان و شاهدان این پدیده و دادن مجوز اقامت در کشورهایشان و همچنین برنامه‌های ویژه‌ی کمک‌رسانی به آنان، این امر را آسان ساخته‌اند.
نتایج این تحقیق، در درجه‌ی نخست، بنا بر یافته‌هایی است که از اطلاعات این قربانیان و شاهدان عینی به دست آمده است.
بنا بر آمار به‌دست‌آمده در کشور بلژیک، 65 درصد قربانیان متولد سال‌های 1974 تا 1980 هستند که در دهه‌ی سوم زندگی خود قرار دارند. 15 درصد قربانیان نیز در سال 1980 متولد شده‌اند. تنها 13 درصد این قربانیان در بلژیک دارای کار هستند و 40 درصد آنان نیز کارهایی مانند نظافت خانه‌ها را دنبال می‌کنند. 12 درصد آنان دارای فرزندی بوده‌اند که در بلژیک متولد شده‌اند و حدود 70 درصدشان به تنهایی با فرزندانشان زندگی می‌کنند. بنا بر آمار، 57 درصد قربانیانی که در کشور بلژیک مورد تحقیق قرار گرفتند، در کشور خود با خانواده و 23 درصد آنان تنها زندگی می‌کرده‌اند و 13 درصد دارای یک شریک بوده‌اند و 65 درصد کل قربانیان قاچاق انسان در بلژیک، دست ‌کم تحصیلات دبستانی را داشته‌اند. انگیزه‌ی این قربانیان برای تن دادن به این کار عبارت بوده است از:
30 درصد: نیاز به پول برای رفع احتیاجات اولیه.
23 درصد: پول برای خانواده.
14 درصد: پول برای داشتن زندگی لوکس‌تر.
8 درصد: ماجراجویی.
17 درصد: آینده‌ی بهتر.
7 درصد: آدم‌ربایی.
8 درصد: اعتیاد.
11 درصد: یافتن شرایط بهتر برای کار کردن به عنوان یک فاحشه.
4 درصد: بی‌ثباتی سیاسی که مهم‌ترین فاکتورها و انگیزه‌های این کار، زمینه‌های مالی و اقتصادی است.(3)
قوانین مربوط به مهاجران در اروپا
کمیسر امور داخلی اروپا از 18 کشور عضو اتحادیه‌ی اروپا، از جمله فرانسه و آلمان، خواست قوانین اروپایی ناظر بر مبارزه با قاچاق انسان را به اجرا بگذارند و در غیر این صورت، مجازات خواهند شد.
کمیساریای امور داخلی اروپادلیل اتخاذ این امر از سوی اتحادیه اروپا را افزایش قاچاق انسان در کشورهای اروپایی عنوان کرده است.
از دیدگاه این اتحادیه یکی از موانعی که سر راه مبارزه با این پدیده وجود دارد این است که تعریف مشخصی از قاچاق انسان در کشورهای اروپایی ارائه نشده است. مشکل دیگری که وجود دارد این است که کسانی که قربانی این پدیده شده‌اند جرئت نمی‌کنند در دادگاه شهادت دهند، زیرا می‌ترسند با اقدام تلافی‌جویانه‌ی گروه‌های مافیایی مواجه باشند.
اتحادیه‌ی اروپا در سال 2011 قانونی به تصویب رساند که به موجب آن، جرایم مرتبط با قاچاق انسان در کشورهای اروپایی مشمول مجازات خواهد شد و این مجازات در همه‌ی کشورهای اروپایی نیز یک میزان خواهد بود. با این حال، تنها 9 کشور از جمله جمهوری چک، سوئد، استونی، لیتوانی، لتونی، مجارستان، لهستان، رومانی و فنلاند این قانون را به اجرا گذاشته‌اند. چهار کشور انگلیس، بلژیک، بلغارستان و اسلوونی نیز در نظر دارند قانون مبارزه با قاچاق انسان در کشورهای اروپایی را به زودی به اجرا بگذارند.
کشورهای آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و هلند تا کنون در اجرای این قانون تأخیر داشته‌اند و به دلیل این تأخیر، اکنون با انتقاد کمیسر امور داخلی اروپا مواجه شده‌اند. اما این خود برگرفته از یک دلیل کلی‌تر است؛ قوانین ملی متفاوت میان کشورها و نبود عزم جدی همگانی برای هماهنگی میان قوانین که این خود نشان‌دهنده‌ی وجود عنصر ملی‌گرایی آشکار در کشورهای عضو اتحادیه است.
اما دلایلی چند باعث شده است که اروپا همچنان منطقه‌ای ایده‌آل برای قاچاق انسان شناخته شود. موقعیت جغرافیایی و نزدیکی به مناطق کمتر توسعه‌یافته، از قبیل کشورهای خاورمیانه و آفریقا، فرهنگ‌ها و زبان‌های گوناگون، سهولت در عبور و مرور، توسعه‌ی ناهمگون بین شرق و غرب قاره‌ی کوچک و شرایط آب‌وهوایی و اقتصادی مناسب، اروپا را تبدیل به قابل دسترس‌ترین دنیای مدرن کرده است؛ زیرا اقیانوس اطلس مانعی کارآمد در زمینه‌ی میزان مهاجرت گسترده به آمریکای شمالی است و به همین خاطر، اروپا یک گزینه‌ی سهل‌الوصول‌تر محسوب می‌شود.
این عامل باعث مهاجرت‌های گسترده شده و مشکلات عدیده‌ای را نیز برای کشورهای اروپایی به وجود آورده است. خیل عظیم مهاجران، هزینه را برای مقابله با آن دشوار و کمرشکن کرده است؛ تا آنجایی که فقط شش کشور اروپایی برای مقابله با آن وارد عمل شده‌اند. کشورهایی که از نظر مالی توان کمتری دارند سعی در هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با این مسئله دارند.
از طرفی مسائل مالی را نیز نباید از ذهن دور نگه داشت. بسیاری از پیمانکاران عمده و شرکت‌های تجاری، از افراد قاچاق‌شده به عنوان نیروی کار ارزان استفاده می‌کنند و تقاضا در این زمینه، فزاینده است. قاچاق انسان مشکلات عدیده‌ای را برای اروپا به وجود آورده است. علاوه بر مشکلات بهداشتی و درمانی گسترده، مشکلات گسترده‌ی اقتصادی را نیز باعث شده که مهم‌ترین و بارزترین آن‌ها پدیده‌ی پول‌شویی است. پول‌شویی حاصل از قاچاق انسان به خاطر ذات مالیات‌محوری اقتصاد اروپا، ضربه‌های بزرگی به اقتصاد کشورهایی چون آلمان، ایتالیا، انگلیس و هلند وارد کرده است.(4)
قاچاقچیان از طریق تزریق پول‌های نامشروع خود به شرکت‌های خصوصی، باعث قدرتمند شدن بعضی از این شرکت‌ها می‌شوند و بازار رقابتی کاذبی را ایجاد می‌کنند و باعث ورشکستگی شرکت‌هایی می‌شوند که توان رقابت سالم با آن‌ها را ندارند. کمیسیون اروپا چندی پیش در گزارشی اعلام کرد که باندهای قاچاق انسان در جهان سالانه بیش از 40 میلیارد دلار درآمد دارند. در واقع پس از قاچاق مواد مخدر و قاچاق اسلحه، تجارت انسان یکی از راه‌های پردرآمد برای باندهای مافیایی است. این حجم عظیم پول می‌تواند خیلی از نهادها و سیاست‌مداران اروپایی را تحت تأثیر قرار دهد و باعث ایجاد بازاری پررونق برای برده‌داری نوین در اروپا شود؛ به نوعی که می‌توان قاره‌ی سبز را بهشت برده‌داری نوین نامید.

پی نوشت ها :

1-Human-trafficking-research.org. Retrieved 2012-01-21.
2-Council of Europe - European Court of Human Rights". Retrieved 2012-03-02.
3-Council of Europe - Council of Europe Convention on Action against Traficking in Human Beings (CETS No. 197)". Conventions.coe.int. Retrieved 2012-01-21
4-Economic Roots of Trafficking in the UNECE Region - Regional Prep. Meeting for Beijing". Unece.org. 15 December 2004. Retrieved 2011-03-22.

منبع: سایت برهان

حقوق بشر زنانه از نوع امريکايي/ برده‌داري در عصر ارتباطات!

تاریخ انتشار : سه شنبه ۷ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۰۷:۴۹

وقتي حرف از حقوق بشر به ميان مي‌آيد خيلي از ما ناخودآگاه ياد کشورهاي جهان سوم و افريقايي مي‌افتيم که مردم در آنها با سختي زندگي مي‌کنند و روزگار تلخي دارند.

به گزارش جهان، هيچ کس فکرش را هم نمي‌کند که انگلستان و ايالات متحده امريکا هم که هميشه با لباس‌هاي شيک و برندهاي جهاني روبه روي دوربين‌هاي دنيا لبخند مي‌زنند و نسبت به عدم رعايت حقوق بشر در کشورهاي ديگر ابراز تاسف مي‌کنند، خود نيز در فهرست بلند بالاي نقض حقوق بشر باشند؛ اتفاقي که کارتل‌هاي رسانه‌اي جهان که عموما در اختيار دولت امريکا و رفيقان شفيق شان – اسرائيل – هست، اصلا پوشش نمي‌دهند. اين البته اتفاق تازه‌اي نيست و يک پروپاگانداي معمولي است که همه به آن عادت کرده‌ايم اما گزارش امروز پرده از برخي رازهاي نقض حقوق زنان در ايالات متحده امريکا برمي‌دارد؛ موضوعي که سالهاست محل جنجال دولتمردان اين کشور با کشورهاي ديگري همچون ايران عزيزمان است!
از اين هم بدتر است!
«ورد اکونومیک فاریوم» موسسه تحقیقاتی وابسته به سازمان ملل است که هر ساله گزارش هایی درباره وضعیت حقوق زنان در جهان منتشر می‌کند؛ امسال در گزارش خود اسامی 136 کشور جهان را بر اساس رعایت حقوق زنان و شکاف موقعیت آن ها نیست مردان منتشر کرده است که تاییدی بر گزارش‌های متعدد درباره وضعیت اسفناک زنان در کشورهای غربی مثل انگلیس و آمریکا است. این گزارش از سوی هافینگتون پست منتشر شده است و نشان می دهد آمریکا حتی در بین بیست کشور اول رعايت حقوق زنان و نبود تبعيض‌هاي جنسيتي بين زن و مرد نیز دیده نمی‌شود. البته در این گزارش بیشتر روی آمارهای رسمی اعلام شده از سوی دولت آمریکا تاکید شده است که مثلاً زنان در سیاست و دولت آمریکا تنها سهم اندکی دارند و در مشاغل دولتی هم وضع همین طور است ولی بر اساس آمارهای غیر رسمی که در رسانه ها منتشر می‌شود می توان گفت وضع از این هم بدتر است.
دو ميليون دلار ناقابل!
روزنامه گاردین در مطلبی که چند ماه قبل منتشر کرد نوشته بود که شاید جوامع غربی مثل آمریکا از نظر افکار عمومی جهان یک جامعه مدرن و دارای سیاست های برابر بین زنان و مردان محسوب می‌شود ولی باید گفت که در اين کشور، زنان نمی‌توانند مثل مردان از درآمد و طبقه اقتصادی و سیاسی یکسانی برخوردار باشند. هرچند در قانون اساسی آمریکا حقوق و قوانین یکسانی برای مردان و زنان در نظر گرفته شده است ولی عملاً این قوانین در هیچ سطحی از کشور اجرا نمی‌شود و حتی در ادارات دولتی نیز این مسئله رعایت نمی‌شود. طبق گزارش اداره آمار کار ایالات متحده، متوسط دستمزد یک زن با یک شغل تمام وقت و با شرایط یکسان 80 درصد درآمد یک مرد با شرایط مشابه است. این تبعیض در میزان دستمزد که مدت بسیار زیادی از بقایش می‌گذرد و از محبوبیت ویژه‌ای در میان کارفرمایان آمریکایی برخوردار است، می‌توانست با مهیا کردن برخی شرایط از سوی دولت، همانند کاهش 18 درصدی هزینه‌های اجاره، آب و برق و مواد غذایی برای زنان جبران شود. در حقیقت باید گفت در ساختارهای نظام سیاسی اقتصادی کشورهایی مثل آمریکا یک زن تحصیل کرده در طول عمر خود به طور متوسط 2میلیون دلار از درآمد خود را به خاطر تبعیض جنسیتی از دست می دهد!
عدالت براي احقاق حق
دکتر «ویرجینیا لی بلانچ» مدیر سابق برنامه پژوهشگران دانشگاه ایندیانا که اخیرا یک پرونده قضايي علیه دانشگاه با ادعای پرداخت حقوق ناعادلانه، ایجاد محیط کاری خصمانه و همچنین داشتن رفتار تبعیض‌آمیز نسبت به خود در زمینه‌ پرداخت دستمزد و چند مورد دیگر تشکیل داده است، می‌گوید: داشتن حمایت قانونی در جایی که تبعیض‌های جنسیتی افزایش می‌یابد از اهمیت زیادی برخوردار است. هنگامی که لی بلانچ برای اولین بار متوجه شد مردی که قبلا در سمت او کار می‌کرده، ۲۴۰ درصد بیشتر از او حقوق می‌گرفته است (واقعیتی که از طرف دانشگاه رد نشده است) سعی کرد که این موضوع را به صورت داخلی حل و فصل کند اما به گفته او تلاش‌هایش برای این کار بیهوده بود و تنها محیط کاری را برای او ناامن کردند، طوری که او چاره‌ای جز ترک کار و مراجعه به مراجع قانونی برای رسيدن به حق خود نیافت. ترک کار در جایی که محیط کاری خشن می‌شود تنها گزینه‌ای است که برای کارمندان زن باقی می‌ماند. این وضعیت در سایر ایالات آمریکا به مراتب نامناسب تر از نیویورک است و تبعیض‌ های جنسیتی از این دست موجب کاهش توانمندی‌‌های زنان در اجتماع این کشور شده است.
مدرک و در کوزه!
«شلدون فوتی» استاد دانشگاه کالیفرنیا نیز به تازگي در گفت وگویی با شبکه پرس تی‌وی به این مسئله اشاره می کند که بسیاری از زنان در آمریکا با وجود داشتن تحصیلات عالی نمی توانند در پست های ارشد دولتی کار کنند و بیشتر به کارهای ابتدایی گمارده می‌شوند. بسیاری از زنان مدارکی در رشته‌‌های مرتبط با زمینه کاری خود در اختیار دارند اما خیلی کم در شغل و سمت مناسب خود به کار گرفته می‌شوند. این مدرس دانشگاه می‌گوید: «ما هنوز قوانینی تحمیلی در این کشور داریم که واقعاً مضحک هستند، به طوری که حقوق اولیه زنان به عنوان یک انسان نیز در این کشور رعایت نمی‌شود. دولت آمریکا بارها در تلویزیون اعلام کرده که قوانین این کشور هر ساله به نفع زنان و دیگر اقشار جامعه مثل سیاه پوستان تغییر و اصلاح می‌شوند ولی راه حل این نیست چون تغييري در کار نيست.
هيس! زن‌ها نبايد حرف بزنند
همیشه در رسانه های آمریکایی برای اینکه حقوق زنان دفاع شود از خشونت علیه زنان و مسائلی مثل تجاوز و قتل صحبت می شود که البته این قضیه تقریباً به یک مشکل عادی تبدیل شده است ولی باید گفت شکاف بین زن و مرد در جامعه آمریکایی ابعاد پیچیده تری نیز دارد. البته ناگفته نماند که تا چندی پیش زنان آمریکایی این امکان را نداشتند که حتي در صورت تعرض قرار گرفتن از سوی مردان به تشکیل پرونده در این زمینه مبادرت ورزند. قضات ارشد دادگاه عالی آمریکا خود به این حقیقت اعتراف دارند که حقوق زنان و جلوگیری از تبعیض جنسیتی در قانون اساسی آمریکا به رسمیت شناخته نشده است. به گفته آنها اصل چهاردهم قانون اساسی آمریکا که بیانگر تساوی افراد در برابر قانون است، به معنی منع تبعیض جنسیتی نیست! خشونت جنسی و جنسیتی، تفاوت دستمزدها بین زنان و مردان، حضور کمرنگ زنان در سیستم قضایی، بالا بودن آمار زندانیان زن، نقض حقوق مادری و... همه مشکلاتی هستند که هر روز زنان آمریکایی با آن مواجه هستند ولی ظاهراً این مشکلات برای خود زنان نیز عادی شده است و کمتر در رسانه های آمریکایی به آن پرداخته می شود.
بدون خانواده، بدون زندگي
در آمریکای مدرن مادری و سرپرستی از فرزندان زیاد استقبال نمی‌شود و همان طور که از قوانین مرخصی بارداری برای زنان می‌توان درک کرد، در قوانین این کشور برای مادران ارزش کمی قائل می‌شوند و حتی در بعضی موارد علناً برای سقط جنین زنان، برنامه‌هاي تشويقي وجود دارد. «لين پالترو» يكي از اعضاي انجمن ملي وكلاي حامي زنان باردار، چنين مي‌گويد: زنان از حقوق انساني خود محروم شده و قوانيني حقيقتاً ظالمانه در حق ايشان اعمال شده است. اين قوانين زنان باردار را در زمره طبقه‌اي مجزا از ديگر انسان‌ها قرار داده و ايشان را از حقوق خويش محروم ساخته است. آماندا كيمبراف يكي از زناني است كه در نتيجه اجراي كاملاً نامربوط اين قانون، درگير مخمصه بزرگي شده است. در دوران بارداري بنا به تشخیص پزشكان جنين وي مبتلا به سندروم داون تشخيص داده شد و دكتر مربوطه به او پيشنهاد سقط جنين داد. اما كيمبراف موافق سقط جنين نبود و پيشنهاد دكتر را رد كرد. نوزاد پيش از موعد مقرر به كمك عمل جراحي سزارين در آوريل 2008 از بدن مادر خارج شد و پس از 19 دقيقه از دنيا رفت. شش ماه بعد كيمبراف در خانه خود به اتهام خطر آفريني شيميايي براي كودك به دنيا نيامده خود بازداشت شد، به استناد به اين دليل كه وي در دوران بارداري مواد مخدر مصرف كرده است ـ ادعايي كه وي منكر آن شد. او مي‌گويد: اين ماجرا واقعاً مرا شگفت زده كرده است. براي من از دست دادن كودكم كافي است. وي در حال حاضر منتظر نظر نهايي دادگاه عالي آلاباما است كه در صورت متهم شناخته شدن بايد 10 سال را پشت ميله‌‌هاي زندان سپري كند! خود اين مادر ناکام مي‌گويد: «من تنها به خاطر نگهداري از سه كودك ديگر خود زنده‌ام. آنها مي‌گويند من جنايت كارم، چگونه بايد به ايشان پاسخ دهم؟ من يك مادر عاشق هستم...»
برده‌داري در عصر ارتباطات!
«جان میلر» رییس دفتر نظارت و مبارزه با قاچاق انسان فدرال در واشنگتن در گزارشي که به تازگي منتشر کرده، به برده داری مدرن در آمریکا اشاره می‌کند و می‌گوید در این کشور بیش از همه جای جهان زنان تحقیر می شوند. پاسخ به این سوال که چرا آمریکا با ادعای پرچمداری در حمایت از حقوق بشر یکی از پیشگامان سالانه 17هزار زن و کودک به عنوان برده چیست؟
رئیس گروه مطالعات زنان دانشکده کانیکات معتقد است: شی سازی یعنی تبدیل به شیء و کالانمایی یعنی تبدیل کردن به کالا برای فروش و مصرف. او توضيح مي‌دهد: بردگی جنسی غایت يک اضمحلال بشري است که انسان به يک کالا تبديل مي‌شود و معتقدیم به وسیله تبلیغات صورت می گیرد. ما به کالا نمایی زنان عادت کرده‌ایم. زنان می توانند ابزار فروش و جذب مشتري همه چیز از بیمه گرفته تا عطر و تبلیغ برای تعطیلات باشند. حتی یک آگهی فروش دفترچه تلفن نیز از زنی با تی شرت محرک زرد رنگ برای جلب توجه در مکان عمومی استفاده می کند و مرکز خرید شبکه اینترنت هم از یک زن با پیراهن بدن‌نما برای تطمیع مشتری هایش بهره می برد. زمانی که زنان به صورت کالا نشان داده می‌شوند، خشونت و سوء استفاده یک امر عادی جلوه می‌کند.

ادامه دارد....

[=arial]

هل من ناصر ینصرنی

[="Tahoma"][="Blue"] ا [h=2]ا برده داری در دنیایی که هالیوود خلق می کند +فیلم ا[/h] خبرگزاری شبستان: شخصیت دوم فیلم ماتریکس به نئو می گوید: حقیقت اینه که همه جا وجود داره و در حقیقت یک برده هستیم...

دانلود [/]

برده‌داري در آمريکا در قرن21 + تصاوير

پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۰۱:۲۰
مرجع : باشگاه خبرنگاران جوان

در قرن 21 ميلادي در زندان‌های آمريکا هنوز هم از زندانيان بيگاری کشيده می‌شود و با آنها همانند حیوانات رفتار می‌شود يک عکاس نيويورکی به زندان آریزونا رفته و اين تصاوير تاسف بار را ثبت کرده است.



[="Tahoma"][="Blue"][h=2]شباهت فلسطینیان با سیاهان قرن 19 امریکا[/h] بنا بر آمار به دست آمده دست کم 70درصد از فلسطینیان در فشار روانی سنگین ناشی از هراس از دستگیری، ضرب و شتم یا برخورد سرکوب گرانه دولت یا شهروندان اسراییلی قرار دارند و بررسی مجموعه رفتارهای دولت اسراییل با فلسطینیان نشان می دهد که این رفتارها و سیاست ها به شکل هوشمندانه ای در پی سیطره کامل ، حتی بر جزیی ترین بخش های زندگی آنان است.
گروه جهان تدبیر: نتایج تحقیقات موسسه اسراییلی "تحلیل اجتماعی اشغال" که در نوع خود بی سابقه است نشان می دهد وضعیت ساکنین فلسطینی اراضی تحت اشغال اسراییل شباهات فراوانی با سیاهان قرن 19 آمریکا دارد اما مقامات اسراییلی هوادار توسعه شهرک ها نگران افشای این فاجعه هستند.
به گزارش تدبیر به نقل از روزنامه القدس العربی، اوا ایلوز، جامعه شناس اسراییلی که این گزارش را تهیه و در روزنامه عبری هارتس منتشر کرده است در این زمینه می گوید:" اسراییلی ها همه فلسطینی ها را به چشم افراد نظامی دشمن می بینند که به هیچ وجه یک شهروند عادی غیر نظامی تلقی نمی شوند و باید آنها را از بین برد زیرا منبع تهدید اسراییل اند و جز زبان زور نمی توان با آنان صحبت کرد".ایلوز می افزاید:" نزاعی که به دنبال این نگرش بوجود آمده ماهیتی نظامی دارد و در گیرودار آن این حقیقت مغفول مانده است که که ریشه این نزاع اشغال سرزمین های فلسطینی است . اشغالی که شرایطی شبیه دوران برده درای را ایجاد کرده است".

به گزراش روزنامه القدس العربی،در این گزارش با ارایه آمار و مستندات نشان داده شده است که فلسطینی ها دایما دچار اضطراب های شدید روحی و هراس مزمن اند و رفتار دستگاه های اطلاعاتی اسراییل با آنهاناقض آشکار تمام حقوق و قوانین بین المللی است . در این گزارش تاکید شده است که رفتار شهرک نشینان با فلسطینی ها، رفتاری توام با خشونت و در بیشتر موارد بدون هراس از تعقیب قضایی است وهمواره با طرف اسراییلی با مدارا و اغماض رفتار می شود. در این پژوهش آمده است:" موضوع ایستگاههای بازرسی به جز آنکه به نوبه خود اقدامی خلاف شوون انسانی است و به شکل آشکاری با هدف اخلال در زندگی روزانه فلسطینی ها اجرا می شود، روشی هدفمند برای تاکید بر مفهوم آقا و برده است که از زمان نخست وزیری آریل شارون با سیاست اعلامی، قطع ارتباط غزه و کرانه باختری طرح ریزی شد.در بخش دیگری از این پژوهش آمده است:" سلسله روش های هدفمندی برای ایزوله کردن فلسطینیان و ممانعت از پیشرفت اقتصادی و آموزشی آنان قابل مشاهده است و با هدایت ساماندهی شده فلسطینیان به کار در شهرک ها حس تحقیر و شکست در آنان ، عامدانه دنبال می شود".

بنابراین گزارش بخش دیگری از پروسه تقویت حس برده بودن فلسطینیان در موانعی است که برای ازدواج میان فلسطینیان ایجاد شده است، بدین ترتیب که طبق قانون، فلسطینیان داخل اسراییل حق ازدواج با فلسطینیان خارج از اسراییل را ندارند . تحقیق مزبور تاکید می کند بنا بر آمار به دست آمده دست کم 70درصد از فلسطینیان در فشار روانی سنگین ناشی از هراس از دستگیری، ضرب و شتم یا برخورد سرکوب گرانه دولت یا شهروندان اسراییلی قرار دارند و بررسی مجموعه رفتارهای دولت اسراییل با فلسطینیان نشان می دهد که این رفتارها و سیاست ها به شکل هوشمندانه ای در پی سیطره کامل ، حتی بر جزیی ترین بخش های زندگی آنان است. بنا بر تحقیق یاد شده، شهرک نشینان که عموما از بخش ها تندرو جامعه اسراییل اند و تا بیست سال پیش در حاشیه قدرت بودند اکنون به کانون های مهم تصمیم گیری در اسراییل راه یافته اند و رفتاری شبیه به هواداران برده داری در آمریکان قرن 19 دارند. این پژوهش می افزاید:"بررسی ها نشان می دهد که دیدگاه رایج میان شهرک نشینان اسراییلی در مورد فلسطینیان آنان را از نژادی پست می داند که خطر انتشار آنان در میان یهودیان، بسیار مهم و قابل اعتناست . شهرک نشینان همچون سفید پوست های قرن 19 آمریکا خود را افرادی فرهیخته اصیل و محق می دانند که فلسطینی ها باید اطاعت از آنان را در چارچوب اطاعت از مشیت الهی بدانند و حتی در مواردی به وضوح تفکیک نژاید نظیر آنچه در رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی مشاهده می شد، در حال اجراست. بنا بر این تحقیق، مقامات راستگرای اسراییلی همچون میری ریگیف، داین دانون، نفتالی بنیت و یاریف لفین از جمله مهم ترین شخصیت های سیاسی هستند که ابایی از بیان این دیدگاه ندارند و در دفاع از این تفکر ومنافع شهرک نشینان هیچ تردید به دل راه نمی دهند. در خاتمه این پژوهش به روشنفکران، مقامات سیاسی و شهروندان اسراییلی هشدار داده شده است که تداوم این وضعیت ضمن آنکه منجر به یک فاجعه انسانی و تقویت بی ثباتی و بحران خواهد شد اسراییل را در آستانه یک رسوایی اخلاقی و تاریخی بزرگ قرار خواهد داد و بی اعتنایی به روند رو به رشد آن نیز د رنهایت زمینه انزوا اسراییل و تقویت پایه های غیر دموکراتیک آن را در آینده فراهم خواهد کرد. امری که اسراییل را در جهانی که هیچ کشوری حاضر به همدلی و همراهی با آن نیست ، تنها و آسیپ پذیر تر خواهد کرد.[/]

برده داری که در اسلام مجاز است. همسر امام جعفر صادق هم کنیزی بودند که امام محمد باقر این کنیز را از یک نخاس خریداری کرده بودند و از همین همسر (حمیده بربریه) هم امام موسی کاظم به دنیا آمد.

[="Black"]

Johnny Gat;480187 نوشت:
برده داری که در اسلام مجاز است. همسر امام جعفر صادق هم کنیزی بودند که امام محمد باقر این کنیز را از یک نخاس خریداری کرده بودند و از همین همسر (حمیده بربریه) هم امام موسی کاظم به دنیا آمد.

بسم الله الرحمن الرحیم

اولا برده داری در ابتدا بوده و به مرور زمان برده داری در اسلام نسخ شده است.
دوما برده با کنیز فرق میکند.

برده کسی است که در قبال کاری که انجام میدهد هیچ مزدی دریافت نمیکند. یعنی بیگاری.
کنیز یا نوکر کسانی هستند که در قبال انجام کاری مزد دریافت میکنند. مانند کارگران.

اینکه امام معصوم(ع) با کنیزی ازدواج کرده است. آیا به زور بوده است. یا امام(ع) از او خواستگاری کرده و او جواب مثبت داده است؟[/]

امام عشق;480192 نوشت:
اولا برده داری در ابتدا بوده و به مرور زمان برده داری در اسلام نسخ شده است.

با سلام و عرض ادب

در آیات قرآن کریم دلیلی بر نسخ برده داری نداریم ؛ احکام برده داری در کتب فقهی علمای بزرگی همچون شهید اول نظیر شرح لمعه و... ذکر شده است و در صورت مصداق پیدا کردن برده داری ، همین احکام قابل اجراست و تفاوتی بین زمان پیامبر (صل الله علیه و آله) و زمان حال ندارد و علی الظاهر نهی و منعی وارد نشده است .

حاصل سخن اینکه حکم جواز برده داری حقیقتاً در اسلام بعنوان یک حکم اولی و ثابت وجود دارد و تا به امروز هم هیچ تغییری در اصل آن ایجاد نشده، گرچه به دلائلی درحال حاضر مصداقی برای این حکم یافت نمیشود، اما اصل حکم در جای خود ثابت است و هیچ خللی در آن وجود ندارد.

[="Tahoma"][="Blue"]

آترین;480253 نوشت:

برده


امام عشق;480192 نوشت:

برده با کنیز فرق میکند.

برده کسی است که در قبال کاری که انجام میدهد هیچ مزدی دریافت نمیکند. یعنی بیگاری.

با سلام
و عرض ادب
انچه مهم است
برده داری در غرب
که در بالا مطالبی زیادی امده
چه درمانی دارید؟[/]

[="Black"]

آترین;480253 نوشت:
با سلام و عرض ادب

در آیات قرآن کریم دلیلی بر نسخ برده داری نداریم ؛ احکام برده داری در کتب فقهی علمای بزرگی همچون شهید اول نظیر شرح لمعه و... ذکر شده است و در صورت مصداق پیدا کردن برده داری ، همین احکام قابل اجراست و تفاوتی بین زمان پیامبر (صل الله علیه و آله) و زمان حال ندارد و علی الظاهر نهی و منعی وارد نشده است .

حاصل سخن اینکه حکم جواز برده داری حقیقتاً در اسلام بعنوان یک حکم اولی و ثابت وجود دارد و تا به امروز هم هیچ تغییری در اصل آن ایجاد نشده، گرچه به دلائلی درحال حاضر مصداقی برای این حکم یافت نمیشود، اما اصل حکم در جای خود ثابت است و هیچ خللی در آن وجود ندارد.



بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض ادب.

شما بروید تمام آیات برده داری در قرآن را بخوانید بعد بگویید نسخ شده است یا خیر؟[/]

[="Black"]

شهید علی اصغر پازوکی;480259 نوشت:
با سلام
و عرض ادب
انچه مهم است
برده داری در غرب
که در بالا مطالبی زیادی امده
چه درمانی دارید؟

به نام خدا

عرض سلام و ادب خدمت دوست گرامی.

به نظر بنده اینکه برده داری در آمریکا از بین برود فقط یک راه حل دارد و آن از بین رفتن نظام حاکم بر آمریکاست. که انشاء الله از بین هم میرود.[/]

موضوع قفل شده است