جمع بندی سند قرآن

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سند قرآن

سلام علیکم

آیا قرآن [HL]سندی متصل[/HL] تا زمان پیامبر اکرم دارد ؟

با نام الله



کارشناس بحث: استاد یاسین

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

از آنجايى كه ضبط و نوشتن قرآن كريم، ضرورى بود (زيرا احتمال فقدان و از بين رفتن همه و يا بعضى از آن مى‏رفت) و سينه‏ ها هم قدرت ضبط تمام آن را نداشتند تا تمام قرآن را بدون كم و زياد، تحويل نسل بعدى بدهند، ناچار از طرف پيغمبر مكرم اسلام اشخاصى مأمور شده بودند كه وحى قرآنى را بنويسند.[1]


یکی از مهمترین کاتبان وحی حضرت علی علیه السلام بود، آن حضرت علاوه بر کتابت وحی در شورای جمع آوری و یکسان سازی قرآن های مکتوب حضور و نقش مهمی داشت و مصحف جمع آوری شده را تایید کرد.[2]


تعداد مصاحف عثمانى به احتمال قوى، پنج مصحف بوده ‏اند كه به شهرهاى شام، كوفه، بصره و مكه ارسال شده و يك مصحف نيز در مدينه، مركز خلافت نگهدارى مى‏ شده است. عثمان با هر مصحف يك قارى که (از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و) در قرائت قرآن استاد بودند اعزام نمود.[3]


این قرآن ها که به شهرهای مختلف فرستاده شد و بعدا از روی آنها نسخه برداری شد، بر اساس قرائت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بود.




[/HR][1] - سيد ابو الفضل مير محمدى زرندى‏،تاريخ و علوم قرآن، ص: 24

[2] - آشنايى با علوم قرآنى(ركنى)، ص: 70

[3] - حسين جوان آراسته‏، درسنامه علوم قرآنى، ص: 214


سلام علیکم

با تشکر از پاسخگوئی کارشناس گرامی ،

استاد عزیز ، اولا اگر امکان دارد سند معتبری ارائه کنید که حضرت علی علیه السلام در هنگام جمع آوری قرآن حضور داشته اند و بر آن مهر صحت گذاشته اند ،

ثانیا اینکه می فرمایید قرائت کنونی همان قرائت پیامبر است ، فکر می کنم که باید این مشکل را حل بفرمایید :

چرا که آنچه مشهور و مسلم می باشد اینست که قرائت کنونی ، قرائت حفص به روایت عاصم است و تقریبا اکثر علما نظرشان بر این است که قرائت حفص نزدیکترین قرائت به پیامبر اعظم بوده ، اما اینکه دقیقا قرائت حفص ، همان قرائت پیامبر باشد بنده جائی چنین مطلبی را ندیدم !

http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,12706

و یک سوال مهم وجود دارد و آن اینکه

مسلما در جمع آوری قرآن معصومین نقش نداشته اند ، چنانچه علامه مجلسی در مرآة العقول می گویند :

و العقل يحكم بأنه إذ كان القرآن متفرقا منتشرا عند الناس، و تصدي غير المعصوم لجمعه يمتنع عادة أن يكون جمعه كاملا موافقا للواقع ( مرآة العقول 2 / 322 )

با این فرض ، آیا امکان رخ دادن خطا در جمع آوری قرآن وجود ندارد ؟

چنانچه در کافی می خوانیم :

عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ تَلَوْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ (المائدة -: 95 -) فَقَالَ ذُو عَدْلٍ مِنْكُمْ هَذَا مِمَّا أَخْطَأَتْ فِيهِ الْكُتَّابُ

با تشکر .

عبدالرسول;436081 نوشت:
مسلما در جمع آوری قرآن معصومین نقش نداشته اند ، چنانچه علامه مجلسی در مرآة العقول می گویند :

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام

تاجایی که من می دانم حضرت علی(ع) هم قرآنی رو جمع کرده است که با تفسیر و شاءن نزول است و مصحفی است که امام اول معرفی کردند اما موافقت نکردند و این مصحف ماند و

نسل به نسل به امام بعدی رسید تا در عصر ظهور امام زمان(عج) آن را نمایان کنند

و البته همانطور که استاد گفتند حضرت علی(ع) آن قران رو تایید کردند پس این قرآن مورد تایید است:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق (ع) ماجراى جمع قرآن را از سوى امام (ع) بر اين اساس مى‏داند كه پيامبر خدا به آن حضرت وصيت كرده است. از آن حضرت نقل است كه: پيامبر خدا به على وصيت كرد آيات قرآن كريم را كه پراكنده بر روى اشيايى نوشته شده بود جمع آورى كنند و به صورت كتاب در آورند.

يا على انّ القرآن خلف فراشى فى المصحف و الحرير و القراطيس فخذوه و اجمعوه و لا تضيّعوه كما ضيّعت اليهود التوراة ...؛ اى على قرآن در پشت رخت‏خواب من، در مصحفها و حرير و كاغذهايى است. آنها را برگيريد و جمع كنيد و مبادا آنها را ضايع سازيد؛ آن گونه كه يهود تورات را ضايع ساختند.

على (ع) پس از رحلت پيامبر آنها را در پارچه اى زرد جمع كرد و در خانه‏ اش بر آن مهر زد و گفت: من ردا بر دوش نمى‏گيرم تا قرآن را جمع كنم.قرآنى را كه امير مؤمنان جمع كرد، همان چيزى است كه در منابع علوم قرآنى و تفسيرى از آن به مصحف على شهرت يافته است.[1]

از آن‏جايى كه قرآن اولين مرجع قانون گذاری دین اسلام و زيربناى ساخت جامعه اسلامى است، ضرورت داشت خلفاى وقت از ديگر كاتبان كلام الهى استفاده كنند تا با جمع قرآن از روى قطعات چوب و استخوان و سينه‏ هاى حافظان قرآن، آن را ضبط كنند. و خلأ از دست رفتن هفتاد تن و بنا بر قولى چهار صد تن از حافظان قرآن را كه در جنگ يمامه به شهادت رسيدند، جبران كنند. به همین دلیل ابو بكر از زيد بن ثابت خواست تا قرآن را جمع ‏آورى كند.[2]

عاصم بن ابى النجود اسدى (متوفاى 128) قارى كوفه؛ دو راوى او حفص بن سليمان- پسر خوانده او- (180- 90) و شعبه ابو بكر بن عيّاش (193- 95) هستند. حفص قرائت عاصم را دقيق‏تر و مضبوط تر مى‏دانست و قرائت عاصم به‏ وسيله او منتشر شده و تا امروز متداول است و همين قرائتى است كه امروزه در اكثر كشورهاى اسلامى رايج است.

تنها عاصم است كه دو قرائتى را كه به دو شاگرد خويش (حفص و شعبه) آموخته. به نقل از اساتيد خود استناد مى‏كند. قرائتى را كه به حفص آموخته، از ابو عبد الرحمان سلمى از مولا امير مؤمنان عليه السّلام گرفته که آن حضرت نیز از پیامبر اکرم(ص) آموخته بود. و در ديگر قرّاء معروف چنين استناد نقلى ارائه نشده است.[3]

جهت اطلاع بیشتر می توانید به این لینک ها مراجعه بفرمایید.
http://www.x-shobhe.com/print4284.html
http://ketaab.iec-md.org/QURAN/pazhoohesh_oloom_quran_ahmadi_04.html



[/HR][1] - محمد مرادى‏ ،امام على ع و قرآن، ص62.
[2] - علوم قرآنى(معرفت)، ص 123.
[3] - علوم قرآنى(معرفت)، ص 190و194.


عبدالرسول;436081 نوشت:
چنانچه در کافی می خوانیم :

عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ تَلَوْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ (المائدة -: 95 -) فَقَالَ ذُو عَدْلٍ مِنْكُمْ هَذَا مِمَّا أَخْطَأَتْ فِيهِ الْكُتَّابُ

با سلام

بهتر است ابتدا احاديث صحيح عامه از زبان اكابر اصحاب و امهات مومنين را در اين باب بياوريد بعد احاديث شيعه چون آنها مقدم ترند !

سوره مائده آیه 69 و سوره نساء آیه 162 و سوره طه آیه63ما روي بسند صحيح على شرط الشيخين عن هشام بن عروة عن أبيه قال سألت عائشة رضي الله تعالى عنها عن لحن القرآن عن قوله تعالى:
إِنْ هذانِ لَساحِرانِ [طه: 63] وعن قوله: وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ [النساء: 162] وعن قوله تعالى:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هادُوا وَالصَّابِئُونَ [المائدة: 69] ؟ فقالت يا ابن أخي هذا عمل الكتاب أخطؤوا في الكتاب، وكذا ما روي عن سعيد بن جبير كان يقرأ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ ويقول هو لحن من الكاتب ويجاب عن الأول بأن معنى قولها أخطؤوا أي في اختيار الأولى من الأحرف السبعة لجمع الناس عليه لا أن الذي كتبوه من ذلك خطأ لا يجوز فإن ما لا يجوز مردود وإن طالت مدة وقوعه، وهذا الذي رأته عائشة وكم لها من رأي رضي الله تعالى عنها. وعن الثاني بأن معنى قوله لحن من الكاتب لغة وقراءة له وفي الآية قراءة أخرى وللنحويين في توجيه هذه القراءات كلام طويل ستسمعه فيما بعد إن شاء الله تعالى. وأما الوجه الثاني «فلأن من ذهب» إلى أن وجه الإعجاز عدم التناقض والاختلاف مع الطول والامتداد يقول القرآن بجملته معجز. لذلك فسلامة كثير من الخطب والشعر من ذلك وظهور ذلك كليا فيما يكون على مقدار بعض السور القصار لا يضره شيئا كما لا يخفى فتدبر.

از سه آیه مذکور از عایشه سوال می شود و او این آیات را از اشتباهات کتاب وحی بر می شمارد!

واقرار صريح ام المومنين به تحريف در قرائت قران :

سوره مومنون آیه 60
25115 - حَدَّثَنَا يَزِيدُ، أَخْبَرَنَا صَخْرُ بْنُ جُوَيْرِيَةَ، عَنْ إِسْمَاعِيلَ، عَنْ أَبِي خَلَفٍ، أَنَّهُ دَخَلَ مَعَ عُبَيْدِ بْنِ عُمَيْرٍ عَلَى عَائِشَةَ، فَسَأَلَهَا عُبَيْدُ بْنُ عُمَيْرٍ [ص:52]: كَيْفَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقْرَأُ هَذِهِ الْآيَةَ: «الَّذِينَ يَأْتُونَ مَا أَتَوْا» أَوْ «يُؤْتُونَ مَا آَتَوْا» فَقَالَتْ: أَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ؟ فَقَالَ: وَاللَّهِ لَإِحْدَاهُمَا أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ كَذَا وَكَذَا، قَالَتْ: أَيَّتُهُمَا؟ قَالَ: «الَّذِينَ يَأْتُونَ مَا أَتَوْا» فَقَالَتْ: أَشْهَدُ لَكَذَلِكَ «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقْرَؤُهَا، وَكَذَاكَ أُنْزِلَتْ وَلَكِنَّ الْهِجَاءَ حُرِّفَ»

در این روایت فردی از عائشه سوال می پرسد که آیه مربوطه را به نحو دیگری قرائت می کند و او نیز حرف او را تایید می کند و قسم می خورد که پیامبر نیز همینگونه قرائت می نمودند اما تحريف شد و او می گوید «الذین یأتون ما اتوا».

حدثنا إبراهيم بن موسى أخبرنا هشام بن يوسف أن ابن جريج أخبرهم قال وأخبرني يوسف بن ماهك قال: إني عند عائشة أم المؤمنين رضي الله عنها إذ جاءها عراقي فقال أي الكفن خير ؟ قالت ويحك وما يضرك . قال يا أم المؤمنين أريني مصحفك قالت لم ؟ قال لعلي أؤلف القرآن عليه فإنه يقرأ غير مؤلف قالت وما يضرك أيه قرأت قبل إنما نزل أول ما نزل منه سورة من المفصل فيها ذكر الجنة والنار حتى إذا ثاب الناس إلى الإسلام نزل الحلال والحرام ولو نزل أول شيء لا تشربوا الخمر لقالوا لا ندع الخمر أبدا ولو نزل لا تزنوا لقالوا لا ندع الزنا أبدا لقد نزل بمكة على محمد صلى الله عليه و سلم وإني لجارية ألعب { بل الساعة موعدهم والساعة أدهى وأمر } . وما نزلت سورة البقرة والنساء إلا وأنا عنده قال فأخرجت له المصحف فأملت عليه آي السورة . ابن كثير و البخاري

عايشه مى‏گويد: چه ضررى دارد؟ هر جور كه مى‏توانى قرائت كن !!!!!!!!!... بالاخره مصحفش را در آورد و آيه ‏هاى سوره‏ ها را بر او املاء كرد.

چرا عائشه بر خلاف ساير اصحاب ميخواند و فتوا ميداد كه هر طور دلت خواست بخوان :

حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَعْمَرٍ، حَدَّثَنَا أَبُو عَاصِمٍ، عَنِ ابْنِ جُرَيْجٍ قَالَ: أَخْبَرَنِي ابْنُ أَبِي حُمَيْدٍ قَالَ: أَخْبَرَتْنِي حُمَيْدَةُ قَالَتْ: أَوْصَتْ لَنَا عَائِشَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا بِمَتَاعِهَا، فَكَانَ فِي مُصْحَفِهَا: (إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ وَالَّذِينَ يُصَلُّونَ الصُّفُوفَ الْأُوَلَ) . الكتاب: كتاب المصاحف
المؤلف: أبو بكر بن أبي داود، عبد الله بن سليمان بن الأشعث الأزدي السجستاني (المتوفى: 316هـ)

یاسین;436360 نوشت:
امام صادق (ع) ماجراى جمع قرآن را از سوى امام (ع) بر اين اساس مى‏داند كه پيامبر خدا به آن حضرت وصيت كرده است. از آن حضرت نقل است كه: پيامبر خدا به على وصيت كرد آيات قرآن كريم را كه پراكنده بر روى اشيايى نوشته شده بود جمع آورى كنند و به صورت كتاب در آورند.
يا على انّ القرآن خلف فراشى فى المصحف و الحرير و القراطيس فخذوه و اجمعوه و لا تضيّعوه كما ضيّعت اليهود التوراة ...؛ اى على قرآن در پشت رخت‏خواب من، در مصحفها و حرير و كاغذهايى است. آنها را برگيريد و جمع كنيد و مبادا آنها را ضايع سازيد؛ آن گونه كه يهود تورات را ضايع ساختند.
على (ع) پس از رحلت پيامبر آنها را در پارچه‏اى زرد جمع كرد و در خانه‏اش بر آن مهر زد و گفت: من ردا بر دوش نمى‏گيرم تا قرآن را جمع كنم.قرآنى را كه امير مؤمنان جمع كرد، همان چيزى است كه در منابع علوم قرآنى و تفسيرى از آن به مصحف على شهرت يافته است

سلام بر استاد گرامی

تا اینجا را بنده می پذیرم ، اما حضرتعالی خود می دانید که صحابه مصحف امام علی را نپذیرفتند و علی علیه السلام نیز فرمود : هرگز این مصحف را نمی بینید ! تا هنگامی که قائم ظهور کند ! بنابراین مصحف حضرت علی علیه السلام امروزه در اختیار نیست و از معصومین روایت داریم که فرموده اند تنها و تنها علی بود که قرآن را همانطور که نازل شده است ، جمه آوری نمود !

یاسین;436360 نوشت:
عاصم بن ابى النجود اسدى (متوفاى 128) قارى كوفه؛ دو راوى او حفص بن سليمان- پسر خوانده او- (180- 90) و شعبه ابو بكر بن عيّاش (193- 95) هستند. حفص قرائت عاصم را دقيق‏تر و مضبوطتر مى‏دانست و قرائت عاصم به‏وسيله او منتشر شده و تا امروز متداول است و همين قرائتى است كه امروزه در اكثر كشورهاى اسلامى رايج است.

یک سوال مهم در این بین پیش می آید و آن اینکه عاصم و حفص هر دو مشکل حافظه داشته اند ، در سماع ابوعبدالرحمن السلمی از علی هم شک و شبهه وجود دارد ( چنانچه ابوحاتم رازی صراحتا می گوید سماع وی ثابت نیست ) ، با این وضع و نیز با توجه به اینکه :

یاسین;436360 نوشت:
ابو بكر از زيد بن ثابت خواست تا قرآن را جمع‏آورى كند

و همچنین با توجه به این مطلب که مصحف امام علی قبول نشده و امروزه در نزد ما وجود ندارد ، آیا می توان گفت :

عبدالرسول;436081 نوشت:
امکان رخ دادن خطا در جمع آوری و حتی قرائت قرآن وجود دارد ؟

در ضمن لطفا پاسخ دهید :

عبدالرسول;436081 نوشت:
اگر امکان دارد سند معتبری ارائه کنید که حضرت علی علیه السلام در هنگام جمع آوری قرآن حضور داشته اند و بر آن مهر صحت گذاشته اند ،

خیر البریه;436550 نوشت:
بهتر است ابتدا احاديث صحيح عامه از زبان اكابر اصحاب و امهات مومنين را در اين باب بياوريد بعد احاديث شيعه چون آنها مقدم ترند !

و سلام بر شما برادر بزرگوار

البته احادیث اهل سنت نیز قابلیت مطرح شدن را دارند ، چرا که بحث فقط در مورد شیعه و شیعیان نیست ، قرآن مربوط به همه مسلمانان است و فقط روایات یک گروه از آنان نباید مورد استناد قرار گیرد !

اما به دلیل اینکه احتمالا کارشناسان گرامی به روایات اهل سنت پاسخ نمی دهند ، بنده نیز زحمت اضفای را متحمل نشدم و فقط احادیث و اقوال علمای شیعه را مطرح می کنم .

خیر البریه;436550 نوشت:
واقرار صريح ام المومنين به تحريف در قرائت قران :

البته از ائمه شیعه نیز روایات فراوانی وجود دارد که نحوه صحیح تنزیل بر پیامبر و قرائت قرآن را مطرح نموده اند ، بنابراین این دسته از روایات فقط به اهل سنت اختصاص ندارد ! بلکه همه مسلمانان آنها را نقل و بحث نموده اند .

موفق و موید باشید .:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد از آنکه اختلاف لهجه موجب اختلاف قرائت شد و این موضوع سبب پدید امدن نزاع میان مسلمانان شد، عثمان زیدبن ثابت را مسئول جمع آوری و توحید مصاحف کرد. اصل این اقدام در جهت حفظ قرآن درست بود و حضرت علی(علیه السلام) آن را تایید کردند.(رسول جعفریان، اکذوبه تحریف القرآن بین الشیعه والسنه، ص89-90).

سلام بر شما

استاد گرامی ، اگر امکان دارد یک سند تاریخی معتبر برای گفته خودتان اعلام کنید ، از تاریخ هایی که معتبر و متصل به زمان خلفا باشند !

عبدالرسول;438886 نوشت:
استاد گرامی ، اگر امکان دارد یک سند تاریخی معتبر برای گفته خودتان اعلام کنید ، از تاریخ هایی که معتبر و متصل به زمان خلفا باشند !

بسم الله الرحمن الرحیم

می توانید به کتاب آقای رسول جعفریان که در پست قبلی معرفی شد مراجعه بفرمایید.

سوال: سند قرآن چگونه است؟

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام

در مورد سند تاریخی قرآن و اولین قرن باید گفت که اولین کاتب قرآن، حضرت علی(علیه السلام) بود. در مصحف حضرت علی علیه السلام قرائت آیات طبق قرائت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله که اصلی ترین قرائت بود، ثبت شده بود و هرگز برای اختلاف قرائت درآن راهی نبود. بدین ترتیب راه برای فهم محتوا و تفسیر صحیح آیه هموار بود.
خصوصیت دیگر مصحف حضرت علی علیه السلام این بود که مشتمل بر تنزیل و تأویل بود، البته در حاشیه مصحف. این حواشی بهترین وسیله برای فهم معانی قرآن و دفع بسیاری از مبهمات بود.[1] ابن اشته در مصاحف خود از ابن سیرین نقل می کند که علی علیه السلام در مصحفش ناسخ و منسوخ را نیز نوشت.[2] شیخ طبرسی نیز از سلمان فارسی نقل می کند که آن حضرت قرآن را مشتمل برتنزیل و ناسخ و منسوخ نوشت.[3] شیخ مفید در کتاب «الارشاد» نقل می کند که حضرت علی علیه السلام تأویل بعضی آیات و تفسیر آن ها را به تفصیل درآن می نوشت.[4] سلیم بن قیس از علی علیه السلام نقل می کند که فرمود: هرآیه ای که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل می شد، خواندن آن را به من می آموخت و به من دیکته می کرد تا آن را به خطّ خود بنویسم و تفسیر، تأویل، ناسخ ومنسوخ، محکم و متشابهات آیات قرآن را به من تعلیم می داد. سپس از خدا می خواست تا توفیق فهمیدن قرآن و حفظ کردن آن را به من عطا فرماید. هر آیه و مطلبی را که پیامبر صلی الله علیه و آله به من آموخته و دیکته کرده بود، نوشتم و هیچ آیه ای را فراموش نکردم.([5]

آیا مصحف حضرت علی علیه السلام غیر از این قرآن است؟

آقای حجتی در تاریخ قرآن می نویسد: «مسلّماً متن ومحتوای قرآن حضرت علی علیه السلام ـ منهای ترتیب سور آن ـ هیچ تفاوتی با قرآن موجود ندارد.[6]
دکتر رامیار نیز می نویسد: «دراین که مصحف علی علیه السلام ازنظر ترتیب سوره ها با قرآن موجود مغایر و متفاوت بوده، گفتگویی نیست، و در این که اضافاتی هم در مصحف علی علیه السلام بوده، حرفی نیست. اما می دانیم که این اضافات جزء قرآن نبوده است. چرا که خود حضرت خطاب به طلحه فرمودند: ای طلحه! اگر به آنچه در قرآن است عمل کنید، از آتش جهنّم رهایی خواهید یافت و اهل بهشت خواهید بود که حجّت ما و بیان حقّ ما و وجوب طاعت ما درآن است.[7]

بنابراین باید گفت که فرقی بین دو مصحف نبوده است. چرا که علی علیه السلام نگهبان سلامت دین بود و اگر کوچک ترین تحریف یانقصان یا زیاده یاتغییری در مصحف عثمان می دید، سکوت نمی کرد و هیچ گاه از امام علیه السلام شنیده نشد که به صراحت یا اشاره ایجاد شک یاعدم اطمینان نسبت به مصحف عثمان کنند. و به همین خاطر خود حضرت و بقیه ائمه علیهم السلام مردم را به همین قرآن ارجاع می دادند و به اعتقاد «شیخ صدوق» قرآنی که در دست مردم است، همانی است که خدا بر پیغمبرش صلی الله علیه و آله نازل کرد. و اختلاف آن این است که مصحف حضرت علی علیه السلام به ترتیب نزول و تقدّم منسوخ بر ناسخ و تفسیر و تأویل آیات است و این که گفته اند قرآن تام و تمام نزد علی علیه السلام و بعد ائمه طاهرین علیهم السلام و الآن نزد حضرت ولی عصر علیه السلام می باشد. از این جهات است که ذکر شد و الاّ درخود قرآن ابداً کم و زیادی نشده است.

على (ع) پس از رحلت پيامبر آنها را در پارچه اى زرد جمع كرد و در خانه‏ اش بر آن مهر زد و گفت: من ردا بر دوش نمى‏گيرم تا قرآن را جمع كنم.قرآنى را كه امير مؤمنان جمع كرد، همان چيزى است كه در منابع علوم قرآنى و تفسيرى از آن به مصحف على شهرت يافته است.[8]

از آن‏جايى كه قرآن اولين مرجع قانون گذاری دین اسلام و زيربناى ساخت جامعه اسلامى است، ضرورت داشت خلفاى وقت از ديگر كاتبان كلام الهى استفاده كنند تا با جمع قرآن از روى قطعات چوب و استخوان و سينه‏ هاى حافظان قرآن، آن را ضبط كنند. و خلأ از دست رفتن هفتاد تن و بنا بر قولى چهار صد تن از حافظان قرآن را كه در جنگ يمامه به شهادت رسيدند، جبران كنند. به همین دلیل ابو بكر از زيد بن ثابت خواست تا قرآن را جمع ‏آورى كند.[9]

عاصم بن ابى النجود اسدى (متوفاى 128) قارى كوفه؛ دو راوى او حفص بن سليمان- پسر خوانده او- (180- 90) و شعبه ابو بكر بن عيّاش (193- 95) هستند. حفص قرائت عاصم را دقيق‏تر و مضبوط تر مى‏دانست و قرائت عاصم به‏ وسيله او منتشر شده و تا امروز متداول است و همين قرائتى است كه امروزه در اكثر كشورهاى اسلامى رايج است.

تنها عاصم است كه دو قرائتى را كه به دو شاگرد خويش (حفص و شعبه) آموخته. به نقل از اساتيد خود استناد مى‏كند. قرائتى را كه به حفص آموخته، از ابو عبد الرحمان سلمى از مولا امير مؤمنان عليه السّلام گرفته که آن حضرت نیز از پیامبر اکرم(ص) آموخته بود. و در ديگر قرّاء معروف چنين استناد نقلى ارائه نشده است.[10]
جهت مطالعه بیشتر می توانید به این لینک مراجعه بفرمایید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=30051
____________________________________________
[1] . معرفت، محمد هادی،تاریخ قرآن، ص 86.
[2] . سیوطی، جلال الدین،الاتقان، ج 1، ص 100.
[3] . رجاءالغفران فی مهمات القرآن، به نقل از تاریخ قرآن، دکتر رامیار.
[4] . بحارالانوار، ج 92، ص 88.
[5] . همان، ص 40.
[6] . حجتی، محمد باقر، تاریخ قرآن کریم ، ص 413.
[7] . رامیار محمود، تاریخ قرآن، ، ص 379.
[8] . مرادى‏ ، محمد، امام على ع و قرآن، ص62.
[9] . معرفت، محمدهادی،علوم قرآنى،ص 123.
[10] . معرفت، محمدهادی،علوم قرآنى، ص 190و194.


موضوع قفل شده است