جمع بندی خداوند خیر است یا شر؟ خیر و شر چیست و کدام برتر است؟ نقطه عدل کجاست؟

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خداوند خیر است یا شر؟ خیر و شر چیست و کدام برتر است؟ نقطه عدل کجاست؟

سلام خدمت دوستان گرامی...من مطلبی رو راجع به خیر و شر خوندم که بنظرم خیلی جالب اومد....در این کتاب راجع به خیر و شر چنین اومده...خداوند خیر و شر مطلق است یعنی اینکه هم خیر و هم شر را او آفریده... و خود خدا نه خیر و نه شره بلکه خیر و شر فقط مخلوق اوست که بندگانش را با او می آزماید و آمده که هرکه خدا را خیر یا شر در نظر بگیرد او را نشناخته...و چنین آمده خیر و شر آفریده را الله آفریده و با اراده ی اوست که خیر خیر و شر شر می شود و اگر او بخواهد بر عکس می شود برای مثال ما انسان ها از خوردن مدفوع خود بیزاریم و از شدت بوی بدش دست را جلوی دهان خود میزاریم و خدا خواسته که این شر و ضرر ما باشد و لی همین ضرر و شر برای موجوداتی حلال و و اوج نعمت است مگس مدفوع رو می خوره و بسبب چنین نعمت عظیمی خدا رو شاکر است و حتی نوعی سوسک هست که نه تنها می خوره بلکه خونه اش هم از مدفوعه!!! پس خیر و شر را خدا آفریده و تحت اراده اوست از هر لحاظ... . ممنون میشم نظرات شما رو نیز راجع به خیر و شر بدونم...

با نام الله



کارشناس بحث: استاد شعیب

ناله;433889 نوشت:
خداوند خیر و شر مطلق است

این مطلب درست نیست چرا که خداخیر مطلق است و احتمالا که اشتباهی در بیان رخ داده باشد چرا که در چند جمله بعدفرمودید"خود خدا نه خیر است نه شر"
ناله;433889 نوشت:
یعنی اینکه هم خیر و هم شر را او آفریده... و خود خدا نه خیر و نه شره بلکه خیر و شر فقط مخلوق اوست که بندگانش را با او می آزماید

خدا وند خالق خیر است و نه این که خالق شر نباشد نه اصلا شر عدمی است یعنی نیستی ، عدم. و عدم خالق نمی خواهد . به بیان روشن تر این که شرور از سنخ نبودن هاست جهل نبود علم است ظلمت نبود نور است ظلم نبود عدل است و.... هرچه که شما شر ببینید از امور عدمی است و هر چه که در دنیا باشد خیر است بالذات . شاید سوال کنید که این همه ما شر و بدی در عالم می بینیم این ها چه هستند می گوییم این ها بودنشان در اصل خیر است اما در مقایسه با دیگر اشیاء و بالنسبه به آنها بد و شر است پس شر از امور نسبی و عدمی است. مثلا مار در اصل وجود خود خیر است زهر مار برای در اصل وجود خود و در وجود مار از لوازم حیات مار و خیر است اما به نسبه به انسان شر و بد است.پس چیزی به نام شر در عالم وجود ندارد که خالق خواسته باشد .

ناله;433889 نوشت:
و آمده که هرکه خدا را خیر یا شر در نظر بگیرد او را نشناخته...و چنین آمده خیر و شر آفریده را الله آفریده و با اراده ی اوست که خیر خیر و شر شر می شود و اگر او بخواهد بر عکس می شود برای مثال ما انسان ها از خوردن مدفوع خود بیزاریم و از شدت بوی بدش دست را جلوی دهان خود میزاریم و خدا خواسته که این شر و ضرر ما باشد و لی همین ضرر و شر برای موجوداتی حلال و و اوج نعمت است مگس مدفوع رو می خوره و بسبب چنین نعمت عظیمی خدا رو شاکر است و حتی نوعی سوسک هست که نه تنها می خوره بلکه خونه اش هم از مدفوعه!!!

دو مطلب : اول این که ضرر با شر متفاوت است ضرر امر وجودی و شر امر عدمی است پس نباید بین این دو خلط کرد ثانیا :امور نسبت به هم که سنجیده می شوند علاوه بر آن خیر بودنی که در اصل دارند به نسبت به هم خیر و شر معنا پیدا می کند و این امر نسبی است مثلا هوا بالنسبه انسان خیر و بالنسبه ماهیان شر است و این امور با توجه به این که در اصل آفرینش خیر است در مقایسه می تواند شر باشد یا خیر باشد

اما این که جرا یک شی نسبت به یک موجود خیر و به نسبت به موجود دیگر شر است را می توان به جعل خالق نسبت داد که خدا انسان را به گونه ای قرار داده که به هوای آزاد نیازمند است و این هوا برای او خیر است اما برای ماهی دریا نه(باید از اکسیژن آب استفاده کند)

سلام خدمت آقای شعیب: شما سخت در اشتباهید..........شر مانند خیر صد در صد وجود دارد و خلایق خاص خودشو دارد...اگر شری نبود خداوند معنا نمیداد انسان های جهنمی رو عذاب کنه چون اونوقت آتیش می شد عشق و حالشون....انسان ها طبقه گفته ی کتاب معرفی شده دوستمون ناله جنبه دیدن ضد خودشونو ندارن و اونو بی وجود می پندارن در صورتی که میبینن هست...شر صد در صد وجود داره...اگر شر عدم خیر است خوب خیر هم عدم شره...خیر و شر با هم معنا پیدا می کنن..باید شری باشه که به دیگری گفت خیر....همون طور هم که در قرآن داریم ما همه چیز رو جفت آفریدیم...پس خیر جفتی داره بنام شر....اما در رابطه با مثل های شما جهل نبود علم درست جهل عدم است اما مشکل اینجاست برا ما انسان ها جا افتاده نقطه مقابل عدمی علم جهل است وگرنه جفت کلمه و معنای علم چیز دیگریست برای مثال ما برای پریز کلمه عدمی اونو نساختیم که بگیم مثلا بگیم عدم پریز...دقیقا جهل هم یک اسم قراردادیه که در برابر علم قرار دادیم... در صورتی که علم خودش جفتیت های دیگری داره...مثلا علم به خیر علم به شر...علم طبیعی...علم ماورالطبیعی . و....و اما مثال واضح دوم که شما نابود کردید خلقت تاریکی خدای گرامی را...ظلمت نبود نوره؟؟؟خوب داداش من نور هم نبود ظلمته.... آره عزیز من الله تعالی در قرآن می فرماید که تاریکی و نور رو خلق کرده باز هم کافران بی باورند...کاملا آیه می فرماید خلق کرده تکرار می کنم تاریکی و نور خلق کرده...و مثل بعدی شما ظلم عدم عدل بله عدلم عدم ظلم...و حرف پایانی:الله خیر و شر مطلق است و هر دو را در مخلوقات مختص به آن امتحان می کنه و هدایت و زیبایی می بخشه مثل مثال دوستمون ناله که بیچاررو معلوم نیست برا چی حذف کردن...وخدا به کسی از هر دو گروه خلایق خیر و شر ستمی نمیکنه...برخی می گن اگه خدا بما ظلم کنه بی حساب ظلم کنه دیگه ناقصه و خدا نیست....در صورتی که این کتاب که ناله اشاره کرد در اون اومده خدا به کسی ظلم نمیکنه و نخواهد کرد اما اگر بخواهد می کند باز هم خداست و باز هم احدی قادر به گلایه نیست و توانایی مقابله با او را ندارد...نمونه قرآنی این جمله نیز در خود قرآن است که خدا می فرماید خلقت را بیهوده نیافریده ولی بخواهد بیهوده می آفریند و نخواسته یا حق.......................................وسلام

ناله;433889 نوشت:
سلام خدمت دوستان گرامی...من مطلبی رو راجع به خیر و شر خوندم که بنظرم خیلی جالب اومد....در این کتاب راجع به خیر و شر چنین اومده...خداوند خیر و شر مطلق است یعنی اینکه هم خیر و هم شر را او آفریده... و خود خدا نه خیر و نه شره بلکه خیر و شر فقط مخلوق اوست که بندگانش را با او می آزماید و آمده که هرکه خدا را خیر یا شر در نظر بگیرد او را نشناخته...و چنین آمده خیر و شر آفریده را الله آفریده و با اراده ی اوست که خیر خیر و شر شر می شود و اگر او بخواهد بر عکس می شود برای مثال ما انسان ها از خوردن مدفوع خود بیزاریم و از شدت بوی بدش دست را جلوی دهان خود میزاریم و خدا خواسته که این شر و ضرر ما باشد و لی همین ضرر و شر برای موجوداتی حلال و و اوج نعمت است مگس مدفوع رو می خوره و بسبب چنین نعمت عظیمی خدا رو شاکر است و حتی نوعی سوسک هست که نه تنها می خوره بلکه خونه اش هم از مدفوعه!!! پس خیر و شر را خدا آفریده و تحت اراده اوست از هر لحاظ... . ممنون میشم نظرات شما رو نیز راجع به خیر و شر بدونم...

سلام بر شما
به نظر من خیر و شر امور نسبیه یعنی یک چیزی ممکنه به نسبت یک موجود شر باشه نسبت به موجود دیگه خیر باشه پس اینا عناوین اینسویی هست و اصالت نداره پس خدا خدای خیره و شر امری نسبی و اینسویی هست
یا علی

سلام جناب محی الدین

یعنی می فرمایید میکروب مالاریا یا سل شر نیست

جن بد ذات و شرور شر نیست

رمالی و جادوگری شر نیست

و خیلی چیزهای دیگر

بی نظیر;434771 نوشت:
سلام جناب محی الدین

یعنی می فرمایید میکروب مالاریا یا سل شر نیست

جن بد ذات و شرور شر نیست

رمالی و جادوگری شر نیست

و خیلی چیزهای دیگر


سلام بر شما
به نسبت ما شره اما فی نفسه شرارتی نداره
یا علی

ناله;433889 نوشت:
خداوند خیر و شر مطلق است

با سلام و عرض ادب

در فلسفه داریم دو حقیقت ذاتی ضد هم بر یک حقیقت عارض نمی شه پس خداوند فقط خیر مطلقه یعنی نمی توانه شرور هم باشه

lili2020;467362 نوشت:
پس خداوند فقط خیر مطلقه یعنی نمی توانه شرور هم باشه
با سلام...نعوذ بالله...این چه حرف کفر آمیزیه که زدید؟ نمی توانه یعنی چی؟ مگر خدا نا توانه؟؟ چرا ضعف رو جزء صفات خدا قرار می دید؟ خداوند می تواند بد باشد و خودش نمی خواد بد باشد وگرنه صد در صد می تواند تمام خلایق رو آزار و اذیت کند و بی دلیل جهنم ببرد...اما خودش خواستخ خیر باشد.... اون کسی که ناتوانه و نمی توانه فقط ما مخلوقات هستیم که نمی توانیم در برابر قدرت خدا هیچ کاری کنیم

جناب nothing
به جای نمی تواند محال ممکن رو بذاری فکر کنم دیگه مشکلی پیش نیاد از توجهت ممنون

[="Tahoma"][="Navy"]

بی نظیر;434771 نوشت:
سلام جناب محی الدین

یعنی می فرمایید میکروب مالاریا یا سل شر نیست

جن بد ذات و شرور شر نیست

رمالی و جادوگری شر نیست

و خیلی چیزهای دیگر


سلام
در یک تابلو ممکنه رنگ سیاه و سفید در تعارض و تضاد باشند اما کسی که به کل تابلو نگاه می کنه تضادی نمیبینه
یا علیم[/]

lili2020;467430 نوشت:
محال ممکن
باز هم محال ممکن هم نیست خدا می تواند بد باشد و نمی شود چون خودش نمی خواد وگرنه می تواند...محال ممکن در این باره بازم یعنی عجز خدا در این باره که ما ها می تونیم اما خدا نمیتونه و محاله؟ پس بازم بیش از حد ایراد داره..

nothing;467634 نوشت:
باز هم محال ممکن هم نیست خدا می تواند بد باشد و نمی شود چون خودش نمی خواد وگرنه می تواند...محال ممکن در این باره بازم یعنی عجز خدا در این باره که ما ها می تونیم اما خدا نمیتونه و محاله؟ پس بازم بیش از حد ایراد داره..

'
مطمئنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ما با انجام کارهای خوب و بد ذاتمون عوض نمی شه یعنی از انسان تبدیل به مثلا" درخت نمی شیم ولی اگه خدا بخواد کار بد کنه ذاتش باید عوض بشه یعنی باید به موجودی با هویت دیگه تبدیل بشه به خاطر همین گفتم که دو حقیقت ذاتی ضد هم به یک ذات عارض نمی شه یعنی نمی شه نمک هم نمک باشه هم شکر و باز هم بهش نمک بگن یعنی بحث نشدن یا نشدن نیست محاله ممکنه
حالا شاید بپرسی که چرا خدا با انجام کارهای خوب و بد ذاتش عوض می شه؟ که اون هم به این دلیله که اگه خداوند صفاتش برگرفته از ذاتش نباشه و مثل ما بهش عارض شده باشه پس باید این صفات رو خدای دیگه ای براش آفریده باشه پس دیگه این موجود خدا نیست
این را هم اضافه کنم که خداوند هم محال ممکن رو انجام نمی ده چون عاقل ترین عاقل هاست و فعل غیرعقلانی نداره

سلام علیکم

با احترام مستحضرید که شرور دو قسم است یک قسم که عدم مطلق می باشند، و در مقابل وجود است مثل جهل، ضعف،تاریکی که اینها عدم یک وجود هستند، یعنی نه اینکه چیزی باشند و در خارج وجود داشته باشند و بتوان آن را مورد اشاره قرار داد و گفت این جهل است و این جناب ضعف و ناتوانی و این آقای تاریکی است. بلکه عدم علم و عدم قدرت و عدم نور می باشند.

ولی دسته دوم از شرور شرهای هستند که آنها جزئی از موجودات عالم هستی می باشند و امر وجودیند و در خارج موجودند مثل شیطان مثل مار و عقرب مثل سحر ساحر، مثل حکومت امریکا ، همه اینها امر وجودی هستند و به آنها شر نسبی می گویند یعنی نسبت به ما شر هستند ولی در کل عالم هستی خیر می باشند، مثلا شیطان نسبت به ما شر است و لی در کل عالم خلقت شیطنت خیر است و مار نسبت به ما شر است ولی در کل جهان احسن مار خیر است و سحر ساحر ، و وجود هیئت حاکمه امریکا نیز چنین است.

اما اینکه آیا خدا خیر است یا العیاذ بالله شر است پاسخ آن است که خدا خیر محض است !!

زیرا خداوند سبحان وجود مطلق است و وجود مطلق و نامحدود حقیقی جایی برای عدم الشی ندارد که بخواهد شر نوع اول را داشته باشد مثلا خدا علم مطلق است جایی که علم مطلق باشد جهل جایی ندارد، خدا قدرت مطلق است آنجا که قدرت مطلق باشد جائی برای ضعف وناتوانی نیست، خدا نور مطلق است در نور مطلق و نامحدود حقیقی محال است بتوان تاریکی را فرض کرد.

اما خدا از نوع شر دوم نیست برای اینکه موجوداتی که از نظر ما شر هستند مثل شیطان و مار وعقرب یا ساحر و حکومت امریکا... شری که به انسان می رسانند یا از ترس خودشان است مثل مار وعقرب و چون میترسند و می خواهند از خود دفاع کنند به انسان نیش می زنند و یا به خاطر رفع یکی از نیازهای مادی یا ارضای یک غریزه طبیعی است که به انسان ضرر می رسانند مثلا شیطان شیطنت می کند و یا ساحر سحر می کند و یا امریکا در دنیا استعمار می کند همه یا برای جذب یک منفعت یا دفع ضرر احتمالی یا رفع یک نیاز و یا ارضاء یک غریزه طبیعی است و در خداوند سبحان نه ترس است، نه جلب منفعت و دفع ضرر است ونه نیاز غریزی و طبیعی دارد هیچ کدام از اینها فر ض ندارد و حق تعالی سبحان و منزه است از چنین مسائلی. بنابر این حق تعالی خیر محض است و اصولا از خیر محض صدور شر محال است .

اما اینکه فرمودید نقطه عدل کجاست ؟ پاسخ این سوال در تعریف عدل نهفته است، یکی از تعریفهای معروف عدل وضع الشی فی موضعه می باشد نقطه عدل از آنجا شروع می شود و به همان جا نیز ختم می شود زیرا بالاتر از آن احسان است و پائین تر از آن هم به هر اندازه باشد ظلم است مثلا اگر انسان تمام حقوق خانواده را رعایت کرد، این تازه به عدل عمل کرده و لی در مقابل خانواده انسان باید بالاتر از عدل عمل کند و آن احسان و گذشت است. و حتی در مقابل برادر دینی حداقل کاری که می تواند انسان انجام دهد رعایت عدل است ولی این حداقل است و اخلاق اسلامی به ما می گوید در مقابل برادر دینی باید رحماه بینهم باشید نه اینکه فقط به عدل عمل کنید.

اما اینکه چگونه شیطان و ساحر و امریکا در جهان خلقت خیر می باشند به بحث جبر و اختیار مراجعه کنید، در آنجا پاسخ داده شده است

والسلام

سلام من یه نظری دارم که البته شاید غلط باشه خدا حضرت ادم رو از خوردن درختی در بهشت منع کرد یهود میگه نتیجه این درخت این بود که ادم تونست خیر وشر رو تشخیص بده مثلا ادم فهمید که شرمگاه اگر دیده بشه بده.در حالی که سایر حیوانات اصلا خجالت نمیکشن خدا به ادم گفته بود از این درخت نخور وگرنه از ظالمین میشی .مثلا میگم بر اساس علم روانشناسی فروید که البته درستم هست جنگ طلبی تصعید میل جنسیه.برا همین امریکایی ها تشخیص دادن که اشاعه فحشا خیره چون جلوی جنگو میگیره .بعد از جنگ دوم جهانی در راستی سیاست نو پروری خودشون در المان نوجوانا رو در دبیرستان مجبور میکنن که حتما با دوستشون از جنس مخالف رابطه جنسی برقرار کنن تا روحیه جنگ طلبی المانیا از بین بره یعنی با علمشون راه نافرمانی خدا رو میرن ومیرن تو جهنم اگر افریده شدیم تا برده خدا باشیم اصلا نیزی به قابلیت تشخیص خیر از شر نداریم مثل میگم اگه دو تا مرغ کنار هم باشن یکیشون بمیره اون یکی دیگه اصل نه غصه میخوره نه گریه میکنه کلا این خیر وشر باعث این شده که انسان از ظالمین بشه الان میگن حجاب تو سری خوری زن هستش خوب اگه قدرت تشخیص اینو نداشت هیچ وقت جزو کافر ها نمیشدن انگار کار شیطون خیلی راحت شده

rezazadeh;481828 نوشت:
سلام علیکم

ولی دسته دوم از شرور شرهای هستند که آنها جزئی از موجودات عالم هستی می باشند و امر وجودیند و در خارج موجودند مثل شیطان مثل مار و عقرب مثل سحر ساحر، مثل حکومت امریکا ، همه اینها امر وجودی هستند و به آنها شر نسبی می گویند یعنی نسبت به ما شر هستند ولی در کل عالم هستی خیر می باشند، مثلا شیطان نسبت به ما شر است و لی در کل عالم خلقت شیطنت خیر است و مار نسبت به ما شر است ولی در کل جهان احسن مار خیر است و سحر ساحر ، و وجود هیئت حاکمه امریکا نیز چنین است.


با سلام
ببخشید منظورتون از جمله ای که برجسته کردم اینه که وجود شیطان نسبت به عالم هستی خیره دیگه؟؟چون ذات خودش که خیر نیست درسته؟

سوال:
من مطلبی رو راجع به خیر و شر خوندم که بنظرم خیلی جالب اومد....در این کتاب راجع به خیر و شر چنین اومده...خداوند خیر و شر مطلق است یعنی اینکه هم خیر و هم شر را او آفریده... و خود خدا نه خیر و نه شره بلکه خیر و شر فقط مخلوق اوست که بندگانش را با او می آزماید و آمده که هرکه خدا را خیر یا شر در نظر بگیرد او را نشناخته...و چنین آمده خیر و شر آفریده را الله آفریده و با اراده ی اوست که خیر خیر و شر شر می شود و اگر او بخواهد بر عکس می شود برای مثال ما انسان ها از خوردن مدفوع خود بیزاریم و از شدت بوی بدش دست را جلوی دهان خود میزاریم و خدا خواسته که این شر و ضرر ما باشد و لی همین ضرر و شر برای موجوداتی حلال و و اوج نعمت است مگس مدفوع رو می خوره و بسبب چنین نعمت عظیمی خدا رو شاکر است و حتی نوعی سوسک هست که نه تنها می خوره بلکه خونه اش هم از مدفوعه!!! پس خیر و شر را خدا آفریده و تحت اراده اوست از هر لحاظ... . ممنون میشم نظرات شما رو نیز راجع به خیر و شر بدونم...

جواب:
مسئله خير و شر يكي از مباحث مهم فلسفي و كلامي است . اكنون به اندازه اي كه باعث طولاني شدن كلام و ملالت نشود, چند نكته را عرض مي كنيم : الف ) خير به چيزي گفته مي شود كه هماهنگ با وجود ما و مايه پيشرفت تكامل ماست . در مقابل شر چيزي است كه ناهماهنگ با وجود ما باشد و مايه عقب ماندگي و انحطاط گردد. ب ) خير و شر بر سه گونه است :
خير مطلق , شر مطلق , خير و شر نسبي ; خير مطلق آن است كه هيچ جنبه منفي نداشته باشد و شر, عكس آن ; يعني هيچ جنبه مثبت ندارد, خير و شر نسبي بين آن دو است . ج ) از ديدگاه يك خداپرست , از اين اقسام كه بر شمرديم , دو قسم امكان وجود دارد:
يكي خير محض و ديگري آنچه خيرش بيشتر است ; اما آنچه شر محض يا شرش بيشتر از خير باشد, امكان وجود آن از سوي خداوند نيست , چون خداوند حكيم است و از حكيم , كار قبيح تحقق پيدا نمي كند. معروف ميان فلاسفه و دانشمندان اين است كه شر در تحليل نهايي بازگشت به امر عدمي مي كند و امر وجودي كه سرچشمه عدم است .
خدا وند خالق خیر است و نه این که خالق شر نباشد نه اصلا شر عدمی است یعنی نیستی ، عدم. و عدم خالق نمی خواهد . به بیان روشن تر این که شرور از سنخ نبودن هاست جهل نبود علم است ظلمت نبود نور است ظلم نبود عدل است و.... هرچه که شما شر ببینید از امور عدمی است و هر چه که در دنیا باشد خیر است بالذات(1) . شاید سوال کنید که این همه ما شر و بدی در عالم می بینیم این ها چه هستند می گوییم این ها بودنشان در اصل خیر است اما در مقایسه با دیگر اشیاء و بالنسبه به آنها بد و شر است پس شر از امور نسبی و عدمی است. مثلا مار در اصل وجود خود خیر است زهر مار برای در اصل وجود خود و در وجود مار از لوازم حیات مار و خیر است اما به نسبه به انسان شر و بد است.پس چیزی به نام شر در عالم وجود ندارد که خالق خواسته باشد.(2)
پس بد مطلق نباشد در جهان ==بد به نسبت باشد اين را هم بدان ==زهر مار آن مار را باشد حيات ==نسبتش با آدمي باشد ممات (مولوی)

مطلب دیگر این که ضرر با شر متفاوت است ضرر امر وجودی و شر امر عدمی است پس نباید بین این دو خلط کرد و امور نسبت به هم که سنجیده می شوند علاوه بر آن خیر بودنی که در اصل دارند به نسبت به هم خیر و شر معنا پیدا می کند و این امر نسبی است مثلا هوا بالنسبه انسان خیر و بالنسبه ماهیان شر است و این امور با توجه به این که در اصل آفرینش خیر است در مقایسه می تواند شر باشد یا خیر باشد.
اما این که جرا یک شی نسبت به یک موجود خیر و به نسبت به موجود دیگر شر است را می توان به جعل خالق نسبت داد که خدا انسان را به گونه ای قرار داده که به هوای آزاد نیازمند است و این هوا برای او خیر است اما برای ماهی دریا نه(باید از اکسیژن آب استفاده کند)

پاورقی:
1- مرتضی مطهری عدل الهی، نشر صدرا، 1370 ش ج 19، ص 216.
2- استاد سبحانی الهیات و معارف اسلامی، نشر موسسه ا مام صادق ، ص 158.

موضوع قفل شده است