جمع بندی سوالی در مورد حضرت عیسی (ع) و نظر ایشان در مورد حجاب

کارشناس بحث: استاد صادق

پاسخ: :Hedye::Hedye::Hedye:
باسلام وتقدیر از شما .
در ابتدا باید اشاره شود مسله حجاب را خوب است در یک نگرش جامع تر برسی نمایم لذا در سه بسته به نکته های اشاره می شود :
قبل از همه باید گفت اصل حجاب زنان میان اقوام و ملل مختلف مطرح بوده و سابقه طولانى دارد، گرچه نحوه بهره‏ گیرى از حجاب،حدود و احکام آن بر حسب سنت و آداب جوامع متفاوت بوده است.(1) حجاب فطری انسان است .:Sham::Sham::Sham::Sham::Sham:
برخلاف آنچه در متن فوق آمده در ادیان یهود و مسیحیت به مسئله حجاب مطرح شده است :
الف_حجاب در شریعت موسى(ع):
»ویل دورانت« راجع به قوم یهود و قانون تلمود مى نویسد:
اگر زنى به نقض قانون یهود مى پرداخت، مثلاً بى آن که چیزى بر سر داشت، به میان مردم مى رفت و یا در شارع عام نخ مى ریسید یا با هر سخنى از مردان درد دل مى کرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلّم مى کرد، همسایگانش مى توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.(2)
از کتاب مقدس نیز بر مى آید که در عهد سلیمان(ع) زنان علاوه بر پوشش بدن، »بُرقَعْ« (روبند) به صورت مى انداختند.(3) همین سنت در زمان ابراهیم(ع) رایج بود. نامزد اسحق »رِفْقه« ابتدا که اسحق را دید، برقع به صورت انداخت.(4)
ب_حجاب در شریعت عیسى(ع):
آن چه از حجاب در شریعت موسى(ع) بیان شد، در شریعت حضرت عیسى(ع) نیز وجود دارد، چون عیسى گفت: فکر نکنید که من آمده‏ام تا تورات و نوشته‏هاى پیامبران را منسوخ نمایم، بلکه آمده‏ام تا آن‏ها را به تحقق برسانم.(5)
زن‏ها در قرن‏هاى اولیه مسیحیت تنها با چادر مى توانستند در مراسم عبادى شرکت کنند، زیرا گیسوانشان فریبنده به شمار مى رفت و مى گفتند حتى فرشتگان ممکن است در موقع اجراى نماز از دیدن آن‏ها حواس شان پرت شود!(6) »پاولوس« فرمان داد زنان باید حجاب داشته و سر خود را بپوشاند.(7)
بنابراین حجاب و پوشش زنان هم در دین یهود وجود دارد و هم در دین مسیحیت، بله در جزئیات حجاب که چه مقدار پوشش لازم است، بین ادیان و مذاهب تفاوت هایی وجود دارد لیکن مسیحیت تحریف شده بی حجابی را ترویج کرده است.
ج_با آمدن اسلام ، حکم حجاب که در ادیان دیگر نیز بوده ، مورد تائید و تاکید قرار گرفته است.
براى روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینى‏
بر اساس فرهنگ اسلامى، انسان موجودى است که براى رسیدن به کمال و معنویّت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسى و توجه به هر یک از آن‏ها در حدّ نیاز طبیعى، سبب شکوفایى همه استعدادهاى انسان شده و او را به سوى کمال سوق داده است.
پوشش مناسب براى زن و مرد عامل مهمى در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
2- توجه به ساختار فیزیولوژى انسان‏
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه‏اى مستقیم با تفاوت‏هاى جسمى و روحى زن و مرد دارد.
در تحقیقات علمى در مورد فیزیولوژى و نیز روان‏شناسى زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّک‏هاى چشمىِ شهوت‏انگیز حساس ترند و چون تأثیر حس بینایى زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعى قادر به دیدن است، از سوى دیگر ترشّح هورمون‏ها در مرد صورتى یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتى گسترده تحت تأثیر محرّک‏هاى شهوانى قرار مى‏گیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّک‏هاى حسى پاسخ مى‏دهند. حس لامسه بروز زیادى ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است.
از این گذشته چون هورمون‏هاى جنسى زن به صورت دوره‏اى ترشح مى‏شوند و به طور متفاوت عمل مى‏کنند، تأثیر محرّک‏هاى شهوانى بر زن صورتى بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
استاد مطهری(ره) در زمینه وجوب پوشش زنان می فرماید :
«اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایى و خودآرایى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شکار است و زن شکارچى، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچى. میل زن به خود آرایى از حس شکارچى‏گرى او ناشى مى‏شود. در هیچ جاى دنیا سابقه ندارد که مردان لباس‏هاى بدن نما و آرایش‏هاى تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود مى‏خواهد دلبرى کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگى، از انحراف‏هاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گردیده است».(8)
به عبارت دیگر: جاذبه و کشش جنسى و زیبایى خاص زنانه و تحریک پذیرى جنس مردانه، یکى از علت‏هاى این حکم است.
البته این بدان معنا نیست که مردان با هر وضعیتی و با هر نوع پوششی می توانند درون جامعه ظاهر شوند ، بلکه برای آنان نیز محدودیت در نظر گرفته شده ، اما همان گونه که بیان شد در حد پوشش زنان نیست .
با توجه به مطالب فوق مى‏توان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّى و اساسى ریشه گرفته است. اسلام مى‏خواهد انواع کامجویی هاى جنسى (چه بصرى و لمسى و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها براى کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربى که حضور در جامعه را با لذت جویى جنسى به هم مى‏آمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسى را به هم مى‏ریزد.
اسلام معتقد به جدایی میان این دو محیط است و براى تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بى بند و بارى در پوشش به معناى عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسى است که آثار شوم آن بر کسى پوشیده نیست.
ج) آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینى‏
1- بهداشت روانى اجتماع و کاهش هیجان‏ها و التهاب جنسى که سبب کاهش عطش سیرى ناپذیرى شهوت است.
2- تحکیم روابط خانوادگى و برقرارى صمیمیت کامل زوجین.
با رواج بى حجابى و جلوه گرى زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعى محدودیت و پایان آزادى‏هاى خود تلقّى مى‏کنند وافراد متأهل هر روز در مقایسه‏اى خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار مى‏گیرند. این مقایسه‏ها، هوس را دامن زده و ریشه زندگى و پیوند خانواده را مى‏سوزاند.
3- استوارى اجتماعى و به کار گیری نیروى کار و فعالیّت‏
دختر و پسرى که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانى شوند، از تمرکز و کارآیى آن‏ها کاسته مى‏شود .چیرگی شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروى فکرى و کارى است.
4- بالارفتن ارزش واقعیت زن و جبران ضعف جسمانى او
حیا، عفاف و حجاب زن مى‏تواند در نقش عاطفى او و تأثیرگذارى بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکى از راه ها براى حفظ مقام و موقعیّت زن در برابر مرد است.
حجاب موجب می شود که زنان تنها از نگاه جنسیتی و زیبائی جسمی نگریسته نشوند و این مسئله موجب پایداری حرمت زن و توجه بیشتر به شایستگی اخلاقی و روحی و استعداد های دیگر در وجود زنان می شود.
اسلام حجاب را براى محدودیّت و حبس زن نیاورده، بلکه براى مصونیّت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضى به حبس، رکود و سرکوبى استعدادهاى زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را داده امّا از سوء استفاده شهوانى و تجارى و استفاده ابزاری از زنان را منع کرده است.
در واقع حجاب موجب محدودیت برای مردان هرزه مى‏باشد که در صدد کام جویى‏هاى آزاد و بى مرز هستند و مصونیت و حفظ شخصیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.
نکته پایانی : با توجه به فلسفه و حکمت های متعدد در پوشش زنان (حجاب) که بخشی از آنها در اینجا بیان شد ، فهمیده می شود که نگاه به حجاب ، یک نگاه کلان است که منفعت آن علاوه بر خود شخص ، متوجه کل جامعه و بنیان خانواده می شود. در این نگاه یک فرد خاص منظور نیست تا بگوییم «من» شخصی اگر پوشش کامل هم نداشته باشم ، به هیچ وجه مورد توجه نخواهم بود ، بلکه شخص خود را باید در یک نگاه کلان ببینم ، ضمن آنکه مسئله اطاعت از دستور الهی نیز به جای خود باقی است و خانمی که دستور خداوند را اطاعت می کند ، حتی اگر فلسفه حکم را نیز به طور کامل درک نکند ، خود را نزدیک تر به خداوند احساس می کند و طبعاً پشتیبانی الهی را در زندگی خود بیشتر لمس خواهد نمود.:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
پی‌نوشت‌ها :
1. مجله پیام زن، ش 19، ص 69 - 71؛ ش 20، ص 80 - 83.
2. ویل دورانت، تاریخ و تمدن، ج 4، عصر ایمان، ص 461؛ ابراهام کهن، گنجینه‏اى از تلمود، ص 186.
3. کتاب مقدّس، عهد قدیم، سفر نشید الاناشید، باب 5.
4. همان، سفر تکوین، باب 24.
5. عهد جدید، انجیل متى، باب 20.
6. تاریخ تمدن، ج 9، ص 242، به نقل از مجله پیام زن، ش 20، ص 80 - 83.
7. جلال الدین آشتیانى، تحقیق در دین مسیح، ص 286.
8. مطهری ، مرتضی ، مجموعه آثار، ج19، ص 436- 437.

با سلام خدمت دوستان
درباره جواب سوال فوق خدمت سروران عزیز عرض کنم که :
اول : با توجه به اینکه شریعت مسیح و مسیحیان اولیه یهودیت بود و در یهودیت حجاب زن یعنی پوشاندن مو و اعضا حداقل در هنگام نماز واجب است و این سنت تا امروز در کنیسه های یهودیان مرسوم است البته به استثنای کنیسه های لیبرال . در این باره در کتاب مقدس آمده : « و بوعز ( مردی از بنی اسرائیل خطاب به روت ( عروس نعومی)- از زنان بنی اسرائیل) گفت: چادری كه بر توست بیاور و بگیر، پس آن را بگرفت و او شش كیل جو پیموده و بر آن گذاشت و به شهر رفت»( عهد عتیق، كتاب روت:3/15) یا در احکام شریعتی یهود در تلمود ذکر شده که : همچنین در تعالیم تلمود برای حضور زن در اجتماع شرایط خاصی ذكر شده كه عدم توجه به آن موجب بطلان ازدواج آنها خواهد شد:« زنانی كه در موارد زیر به رفتار و كردار آنها اشاره می شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ كتوبا (مهریه) به ایشان تعلق نمی‌گیرد: زنی كه از اجرای قوانین یهود سرپیچی می‌‌كند و فی المثل بدون پوشانیدن سر خود به میان مردان می‌‌رود، در كوچه و بازار پشم می ریسد و با هر مردی از روی سبكسری به گفتگو می‌پردازد. زنی كه در حضور شوهر خود به والدین او دشنام می‌دهد و زن بلند صدا كه در خانه در حضور شوهر خود به والدین او دشنام می‌دهد و …»( تلمود، میشنا كتوبوت:7/6).
دوم : مسیحیان اولیه نیز به پیروی از مسیح حجاب را برای زنان لازم می دانستند و به پیروی از همین سنت در نماز زنان را به پوشاندن موهای خود دعوت می کردند : برای مثال در عهد جدید یا همان که مسیحیان آن را انجیل می خوانند می توانیم به مثالهای زیر درباره دستور به حجاب برخورد کنیم در باب ۱۱ از رسالة اول پولس رسول به قرنتیان در آیات ۱- ۱۶ به تفاوت میان زن و مرد پرداخته است. مرد را به دعاخواندن سربرهنه و زن را به دعاخواندن سرپوشیده توصیه کرده است. در عبارتی صریح چنین آمده است: «زیرا اگر زن نمی‌پوشد، موی را نیز ببُرد و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد» (آیة ۶). و بدر بیان دلیل و حکمت پوشاندن سر توسط زن چنین ادامه می دهد : «زیرا که مرد نباید سر خود را بپوشد، چون‌که او صورت و جلال خداست، اما زن جلال مرد است؛ زیرا که مرد از زن نیست، بلکه زن از مرد است؛ و مرد به جهت زن آفریده نشد، بلکه زن برای مرد» (آیه‌های ۷ـ۹) و این کلام براساس آیة ۳ نهاده شده است که می‌گوید: «سر هر مرد مسیح است و سر زن مرد و سر مسیح خدا». او در مقام نتیجه‌گیری می‌گوید: «از این‌رو زن می‌باید عزتی بر سر داشته باشد، به‌سبب فرشتگان» (آیة ۱۰) و می‌افزاید: «و اگر زن موی دراز دارد، او را فخر است، زیرا که موی به سبب پرده بدو داده شد» (آیة ۱۵).
یعنی علت موی بلند زنان را حجاب انان ذکر می کند . از سوی دیگر تمام راهبه های مسیحی به پیروی از مریم مقدس حجاب می پوشند و حتی تاکنون در کلیساهای ارتدکس زنان موی خود را می پوشانند .

با سلام خدمت تعهد
جناب آقا یا خانم
درباره خداوند شما یعنی عیسی مسیح باید بگویم همانگونه که مسیح درباره حجاب سخن نگفته درباره موارد دیگر هم سخن نگفته است برای مثال در کجای انجیل مسیح درباره اینکه پسر خداست سخن گفته است ؟ آیا اینها برداشت های شما نیست ؟ آیا مسیح گفت خداوند پدر من است ؟ آیا انجیل را مسیح نوشت که در آن بگوید من پسر خدا هستم یا دیگران در انجیل درباره زندگی او هر چه خواستند نوشتند ؟
در کجای انجیل مسیح درباره آیین اعتراف سخن گفته است ؟ در کجای انجیل مسیح گفت شریعت را رها کنید ؟ بلکه او در انجیل متی تصریح می کند که باید به شریعت ملتزم بود .
در کجای انجیل مسیح درباره اینکه گوسفند قربانی و ... سخن گفته ؟
اصلا مگر انجیل را {طبق اعتقاد شما} مسیح نوشته که می گویی در هیچ جای آن سخن درباره حجاب نیست ؟
سوال مهم تر مگر انجیل فقط در دست شماست یا مگر تمام سخنان عیسی و اعمال او در انجیل ذکر شده اند ؟ آیا می شود زندگی سی ساله مسیح را در 400 صفحه نوشت ؟!!!!
از 140 انجیلی که در قرن چهارم تا هشتم بودند شما فقط 4 انجیل را تاکنون باقی گذاشتید آیا می توانید درباره محتوای 136 انجیل دیگر هم برای ما توضیح دهید و ادعا کنید عیسی درباره حجاب سخن نگفته است ؟

http://www.askdin.com/thread33461.html
جمع بندی
سوال : سوالی در مورد حضرت عیسی (ع) و نظر ایشان در مورد حجاب

پاسخ :
در ابتدا باید اشاره شود مسله حجاب را خوب است در یک نگرش جامع تر برسی نمایم لذا در سه بسته به نکته های اشاره می شود :
قبل از همه باید گفت اصل حجاب زنان میان اقوام و ملل مختلف مطرح بوده و سابقه طولانى دارد، گرچه نحوه بهره‏ گیرى از حجاب،حدود و احکام آن بر حسب سنت و آداب جوامع متفاوت بوده است.(1) حجاب فطری انسان است .:Sham::Sham::Sham::Sham::Sham:
برخلاف آنچه در متن فوق آمده در ادیان یهود و مسیحیت به مسئله حجاب مطرح شده است :
الف_حجاب در شریعت موسى(ع):
»ویل دورانت« راجع به قوم یهود و قانون تلمود مى نویسد:
اگر زنى به نقض قانون یهود مى پرداخت، مثلاً بى آن که چیزى بر سر داشت، به میان مردم مى رفت و یا در شارع عام نخ مى ریسید یا با هر سخنى از مردان درد دل مى کرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلّم مى کرد، همسایگانش مى توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.(2)
از کتاب مقدس نیز بر مى آید که در عهد سلیمان(ع) زنان علاوه بر پوشش بدن، »بُرقَعْ« (روبند) به صورت مى انداختند.(3) همین سنت در زمان ابراهیم(ع) رایج بود. نامزد اسحق »رِفْقه« ابتدا که اسحق را دید، برقع به صورت انداخت.(4)
ب_حجاب در شریعت عیسى(ع):
آن چه از حجاب در شریعت موسى(ع) بیان شد، در شریعت حضرت عیسى(ع) نیز وجود دارد، چون عیسى گفت: فکر نکنید که من آمده‏ام تا تورات و نوشته‏هاى پیامبران را منسوخ نمایم، بلکه آمده‏ام تا آن‏ها را به تحقق برسانم.(5)
زن‏ها در قرن‏هاى اولیه مسیحیت تنها با چادر مى توانستند در مراسم عبادى شرکت کنند، زیرا گیسوانشان فریبنده به شمار مى رفت و مى گفتند حتى فرشتگان ممکن است در موقع اجراى نماز از دیدن آن‏ها حواس شان پرت شود!(6) »پاولوس« فرمان داد زنان باید حجاب داشته و سر خود را بپوشاند.(7)
بنابراین حجاب و پوشش زنان هم در دین یهود وجود دارد و هم در دین مسیحیت، بله در جزئیات حجاب که چه مقدار پوشش لازم است، بین ادیان و مذاهب تفاوت هایی وجود دارد لیکن مسیحیت تحریف شده بی حجابی را ترویج کرده است.
ج_با آمدن اسلام ، حکم حجاب که در ادیان دیگر نیز بوده ، مورد تائید و تاکید قرار گرفته است.
براى روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینى‏
بر اساس فرهنگ اسلامى، انسان موجودى است که براى رسیدن به کمال و معنویّت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسى و توجه به هر یک از آن‏ها در حدّ نیاز طبیعى، سبب شکوفایى همه استعدادهاى انسان شده و او را به سوى کمال سوق داده است.
پوشش مناسب براى زن و مرد عامل مهمى در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
2- توجه به ساختار فیزیولوژى انسان‏
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه‏اى مستقیم با تفاوت‏هاى جسمى و روحى زن و مرد دارد.
در تحقیقات علمى در مورد فیزیولوژى و نیز روان‏شناسى زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّک‏هاى چشمىِ شهوت‏انگیز حساس ترند و چون تأثیر حس بینایى زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعى قادر به دیدن است، از سوى دیگر ترشّح هورمون‏ها در مرد صورتى یکنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتى گسترده تحت تأثیر محرّک‏هاى شهوانى قرار مى‏گیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّک‏هاى حسى پاسخ مى‏دهند. حس لامسه بروز زیادى ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است.
از این گذشته چون هورمون‏هاى جنسى زن به صورت دوره‏اى ترشح مى‏شوند و به طور متفاوت عمل مى‏کنند، تأثیر محرّک‏هاى شهوانى بر زن صورتى بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
استاد مطهری(ره) در زمینه وجوب پوشش زنان می فرماید :
«اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایى و خودآرایى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شکار است و زن شکارچى، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچى. میل زن به خود آرایى از حس شکارچى‏گرى او ناشى مى‏شود. در هیچ جاى دنیا سابقه ندارد که مردان لباس‏هاى بدن نما و آرایش‏هاى تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود مى‏خواهد دلبرى کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگى، از انحراف‏هاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گردیده است».(8)
به عبارت دیگر: جاذبه و کشش جنسى و زیبایى خاص زنانه و تحریک پذیرى جنس مردانه، یکى از علت‏هاى این حکم است.
البته این بدان معنا نیست که مردان با هر وضعیتی و با هر نوع پوششی می توانند درون جامعه ظاهر شوند ، بلکه برای آنان نیز محدودیت در نظر گرفته شده ، اما همان گونه که بیان شد در حد پوشش زنان نیست .
با توجه به مطالب فوق مى‏توان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّى و اساسى ریشه گرفته است. اسلام مى‏خواهد انواع کامجویی هاى جنسى (چه بصرى و لمسى و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها براى کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربى که حضور در جامعه را با لذت جویى جنسى به هم مى‏آمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسى را به هم مى‏ریزد.
اسلام معتقد به جدایی میان این دو محیط است و براى تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بى بند و بارى در پوشش به معناى عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسى است که آثار شوم آن بر کسى پوشیده نیست.
ج) آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینى‏
1- بهداشت روانى اجتماع و کاهش هیجان‏ها و التهاب جنسى که سبب کاهش عطش سیرى ناپذیرى شهوت است.
2- تحکیم روابط خانوادگى و برقرارى صمیمیت کامل زوجین.
با رواج بى حجابى و جلوه گرى زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعى محدودیت و پایان آزادى‏هاى خود تلقّى مى‏کنند وافراد متأهل هر روز در مقایسه‏اى خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار مى‏گیرند. این مقایسه‏ها، هوس را دامن زده و ریشه زندگى و پیوند خانواده را مى‏سوزاند.
3- استوارى اجتماعى و به کار گیری نیروى کار و فعالیّت‏
دختر و پسرى که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانى شوند، از تمرکز و کارآیى آن‏ها کاسته مى‏شود .چیرگی شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروى فکرى و کارى است.
4- بالارفتن ارزش واقعیت زن و جبران ضعف جسمانى او
حیا، عفاف و حجاب زن مى‏تواند در نقش عاطفى او و تأثیرگذارى بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکى از راه ها براى حفظ مقام و موقعیّت زن در برابر مرد است.
حجاب موجب می شود که زنان تنها از نگاه جنسیتی و زیبائی جسمی نگریسته نشوند و این مسئله موجب پایداری حرمت زن و توجه بیشتر به شایستگی اخلاقی و روحی و استعداد های دیگر در وجود زنان می شود.
اسلام حجاب را براى محدودیّت و حبس زن نیاورده، بلکه براى مصونیّت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضى به حبس، رکود و سرکوبى استعدادهاى زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را داده امّا از سوء استفاده شهوانى و تجارى و استفاده ابزاری از زنان را منع کرده است.
در واقع حجاب موجب محدودیت برای مردان هرزه مى‏باشد که در صدد کام جویى‏هاى آزاد و بى مرز هستند و مصونیت و حفظ شخصیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.
نکته پایانی : با توجه به فلسفه و حکمت های متعدد در پوشش زنان (حجاب) که بخشی از آنها در اینجا بیان شد ، فهمیده می شود که نگاه به حجاب ، یک نگاه کلان است که منفعت آن علاوه بر خود شخص ، متوجه کل جامعه و بنیان خانواده می شود. در این نگاه یک فرد خاص منظور نیست تا بگوییم «من» شخصی اگر پوشش کامل هم نداشته باشم ، به هیچ وجه مورد توجه نخواهم بود ، بلکه شخص خود را باید در یک نگاه کلان ببینم ، ضمن آنکه مسئله اطاعت از دستور الهی نیز به جای خود باقی است و خانمی که دستور خداوند را اطاعت می کند ، حتی اگر فلسفه حکم را نیز به طور کامل درک نکند ، خود را نزدیک تر به خداوند احساس می کند و طبعاً پشتیبانی الهی را در زندگی خود بیشتر لمس خواهد نمود.:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
پی‌نوشت‌ها :
1. مجله پیام زن، ش 19، ص 69 - 71؛ ش 20، ص 80 - 83.
2. ویل دورانت، تاریخ و تمدن،نشر علمی فرهنگی . تهران 13964 ش . ج 4، عصر ایمان، ص 461؛ ابراهام کهن، گنجینه‏اى از تلمود، ص 186.
3. کتاب مقدّس، عهد قدیم، سفر نشید الاناشید، نشر اساطیر . تهران 1362 ش . باب 5.
4. همان، سفر تکوین، باب 24.
5. عهد جدید، انجیل متى، باب 20.
6. تاریخ تمدن، ج 9، ص 242، به نقل از مجله پیام زن، ش 20، ص 80 - 83.
7. جلال الدین آشتیانى، تحقیق در دین مسیح، نشر مرکز مطالعات . 1365 ش . ص 286.
8. مطهری ، مرتضی ، مجموعه آثار،نشر صدرا . تهران . 1378 ش . ج19، ص 436- 437.