جمع بندی زبان قرآن بسیار ساده است ««« اگر سواد هم نداری نگاه کن »»»

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زبان قرآن بسیار ساده است ««« اگر سواد هم نداری نگاه کن »»»

سلام
پیر مردی داشتیم
در روستا
که سواد نداشت
همیشه به قران نگاه می کرد و ان را می بوسید
سوال کردم چرا هر روز قران را بازز می کنی وگاه می کنی؟
تو که سواد نداری؟
گفت : این کتاب محبوبم خداست
اگر شما یارتون کنارتون نباشه چکار میکنید؟حتما هرچی از یار دارید نگاه میکنید ومی بوسید مثل عکس، نامه و حتی یک دستمال یادگاری..........

نظر شما برای زبان قرآن چیست؟
ادامه دارد..

با نام الله



کارشناس بحث: استاد محسن

شهید علی اصغر پازوکی;429736 نوشت:
سلام
پیر مردی داشتیم
در روستا
که سواد نداشت
همیشه به قران نگاه می کرد و ان را می بوسید
سوال کردم چرا هر روز قران را بازز می کنی وگاه می کنی؟
تو که سواد نداری؟
گفت : این کتاب محبوبم خداست
اگر شما یارتون کنارتون نباشه چکار میکنید؟حتما هرچی از یار دارید نگاه میکنید ومی بوسید مثل عکس، نامه و حتی یک دستمال یادگاری..........

نظر شما برای زبان قرآن چیست؟
ادامه دارد..

سلام گرامي اگر اشكالي نداره راجع به بند آخر سوال تان به شكل واضح بفرماييد منظور از زبان قرآن چيست؟

شهید علی اصغر پازوکی;429736 نوشت:
سلام
پیر مردی داشتیم
در روستا
که سواد نداشت
همیشه به قران نگاه می کرد و ان را می بوسید
سوال کردم چرا هر روز قران را بازز می کنی وگاه می کنی؟
تو که سواد نداری؟
گفت : این کتاب محبوبم خداست
اگر شما یارتون کنارتون نباشه چکار میکنید؟حتما هرچی از یار دارید نگاه میکنید ومی بوسید مثل عکس، نامه و حتی یک دستمال یادگاری..........
نظر شما برای زبان قرآن چیست؟
ادامه دارد..

به نام خدا:
این نکته را باید گفت، میان عاشق و معشوق -از هر نوع، جنس یا صنفی که باشد- بی هیچ واسطه ای ارتباط بر قرار می شود. آن قدر که حتی اگر خود محبوب هم دیده نشود، چهره اش را در وسایلش می بیند،و بوی او را حس می کند.این خاصیت تاثیر گذاری قوی عشق و تاثیر پذیری عاشق وابسته است.
چه عشقی بالاتر از ارتباط میان انسان و قرآن! آنانی که نور معرفت الهی در دل هاشان تابیده شد، کلام خدا را با شعوری ملکوتی حس می کنند. و اگر نتوانند با خواند آیات قرآن، سخنانش را بر زبان سر بیاورند، بر نهان دل می نشانند. خاصیت انسان های متعالی جز این نیست.
این یک نوع عرفان و ارتباط قلبی میان بعضی از انسان ها و قرآن است که اگر با حربه سواد قادر به خواندن آیات نورانی اش نیستند، اما در عوض با نگاه شان به خطوط کتاب خدا، از آن بهره می برند.البته این حظّ تقدیر هر کسی نمی شود مگر که اهل دل باشد و هر دلی هم به اندازه توانش نصیب می برد.
قرآن کلام خدا بر صفحه تاریخ خلقت است.راز و رمزی که در این کتاب مقدس نهفته است، دراندک دل هایی یافت می شود که قابل تفسیر نیست مگر که شخص قفل از دهن بر گیرد و خود بگوید.اما چه نیک سروده است مولوی: هر که را اسرار حق آموختند،مهر کردند و دهانش دوختند.
اما تکیف بقیه مردم که فقط به خواندن قرآن مشغول اند- بی آنکه از جملات نورانی اش پند گیرند و این کار برای آن ها عادتی روزانه شده-معلوم است. ولی آیا می توان از کسی که دیدن خطوط قرآن او را به وجد می آورد پرسید که چگونه حظّی برده ای پس آن را تفسیر کن! که البته نمی تواند دروازه دلش را به روی شما بگشاید و به شما نشان دهد که چه نقش عاشقانه ای بر آن شکل گرفته است، زیرا که این عشق تفسیر شدنی نیست. فقط می گوید این یادگار محبوبم خدای متعال است وبس. و برای این که شما بهتر متوجه مقصودش شوید حقیقتی را ضمن مثالی بیان می کند که: هر اندازه محبوب خود را دوست داشته باشیم این عشق را حتی از وسایلی که متعلق به اوست حس می کنیم.یعقوب پیامبر چگونه از پیراهن یوسف بوی عشقش را حس کرد! آیا جز خودش فردی دیگر می توانست شریک احساس عاشقانه اش شود! او در آن وقت از دیده بینا نبود،اما دلش بیداروجانش هوشیار بود و از یادگار فرزندش،فرزندش را دید!
نتیجه این که هر چیزی در نظامی هستی زبانی دارد. زبان گل،طراوت و پاكي است. عطر و جمال است.زبان آسمان بر افراشته بودن است در حالي كه ستون ندارد(برگرفته از آيه قرآن) زبان دريا عظمت آن است.زبان شب آرامش و سكون است(بر گرفته از قرآن).زبان كوه هيبت است.(بر گرفته از قرآن)زبان كهكشان اسرار بي پايان آن است. اما زبان قرآن،زبان هدایت است. زبان معرفت است.زبان نور است.زبان آرامش است.زبان نجات است. زبان انس است و....در کتاب خدا به تعداد این مصادیق،آیه وجود دارد.
این ما هستیم که باید درون خود را پالایش و جان را از عوارض نفس پیرایش کنیم تا زبان قرآن را درک کنیم و با خواندن و فهم معانی اش هدایت شویم.
درعین حال اگر کسی سواد خواندن نداشته،اما نور عرفان در دلش تابیده باشد، همان خطوط و نوشته های به ظاهر بی حرکت آیات الهی، با او سخن خواهند گفت.و موجب آرامش او خواهند شد.
ثواب نگاه به قرآن از دید احادیث:
در روایات بیان شده است که نگاه به خط قرآن هم ثواب دارد.
این سخن پیامبرصلوات الله علیه است:
" النَّظَرُ فِي ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ عِبَادَةٌ النَّظَرُ فِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ فِي الْمُصْحَفِ وَ فِي الْبَحْر".(1)
نگاه كردن به سه چيز عبادت است: نگريستن به صورت پدر و مادر، و به مصحف(قرآن) و به دريا.
که البته حق چنین است که نگاه(مهربانانه) به پدر و مادر عبادت است.زیر نزد خدای متعال مقام پدر و مادر بسیار والا است. نگاه به قرآن بدون آن که خوانده شود عبادت است و نیز نگاه به دریا چون توحید انسان را قوی می کند عبادت است.
اهمیت نگاه به خطوط قرآن از زبان امام صادق سلام الله علیه:
یکی از راویان(اسحاق بن عمار) خدمت امام صادق سلام الله علیه نقل کرد "
"جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَحْفَظُ الْقُرْآنَ عَلَى ظَهْرِ قَلْبِي فَأَقْرَؤُهُ عَلَى ظَهْرِ قَلْبِي أَفْضَلُ أَوْ أَنْظُرُ فِي الْمُصْحَفِ قَالَ فَقَالَ لِي بَلِ اقْرَأْهُ وَ انْظُرْ فِي الْمُصْحَفِ فَهُوَ أَفْضَلُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ النَّظَرَ فِي الْمُصْحَفِ عِبَادَة"(2)
فدايت شوم، من قرآن را از بر(حفظ)دارم، آيا خواندن از حفظ نيكوتر است يا با نظر كردن در مصحف (قرآن)؟ حضرت در پاسخ گفت: قرآن را در حالى بخوان كه در مصحف مى ‏نگرى، كه آن بهتر است. آيا نمى ‏دانى كه نگاه كردن در مصحف عبادت است؟
پی نوشت ها:
1.علامه مجلسی محمد باقر،بحار الانوار،تهران،انتشارات اسلامیه،چاپ مکرر،جلد دهم،ص 368
2.شیخ کلینی،الکافی،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1362 خورشیدی،چاپ دوم،جلد دوم،ص 614

اللهم صل علی محمد و آل محمد

با عرض سلام
اگر اشتباه برداشت نکرده باشم شما از ارتباطی روحانی بین انسان و قرآن صحبت می فرمایید که برقراری آن نیازی به درک قرآن ندارد. حال اگر کسی جسارتا همین متن شما را بر داشته و بجای کلمه قرآن نامی از کتابی دیگر مثل تورات یا انجیل ببرد، فرد ثالث و بی طرفی که این دو متن را می خواند چگونه می تواند به درستی یکی و نادرستی دیگری پی ببرد؟ راه اثبات آن چیست؟ شما بعنوان یک مسلمان و مسلمان زاده از قرآن دفاع می کنید و او بعنوان یک مسیحی و مسیحی زاده از کتاب خود. راه تشخیص چیست؟ آیا غیر از محتوای کتاب راه دیگری وجود دارد؟
ایا همانطور که در مثال عرض کردم اگر به این موضوع کلی نگاه کنیم، این نوعی تعصب خالصانه در رابطه با آنچه با آن خو گرفته این نیست؟

با تشکر

سلام

زبان قران
پیچیده نیست
هر کس به این گلستان روی اورد
حتما
عطری از ان به او می رسد
الا غیر متقین
که این قران
هدی للمتقین می باشد

سلام. طبق معمول سوال دارم :ok: آیا قران ساده است و برای همه قابل هم یا نیازمند تفسیر ؟

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;438093 نوشت:
آیا قران ساده است

شما به راحتی وارد خانه خود می شوید

از 7000000000 نفری که روی زمین زندگی می کنند
تعداد معدودی می توانند وارد خانه شما شوند

می دانی چرا؟
خوب معلومه شما کلید خانه خود را دارید ولی انان ندارند

ورود به قران هم کلید می خواهد
هر کس این کلید را داشته باشد می تواند ورود نماید

خداوند متعالی کلید قران را چی فرموده است؟

[SPOILER]هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ [/SPOILER]

شهید علی اصغر پازوکی;438145 نوشت:
شما به راحتی وارد خانه خود می شوید

از 7000000000 نفری که روی زمین زندگی می کنند
تعداد معدودی می توانند وارد خانه شما شوند

می دانی چرا؟
خوب معلومه شما کلید خانه خود را دارید ولی انان ندارند

ورود به قران هم کلید می خواهد
هر کس این کلید را داشته باشد می تواند ورود نماید

خداوند متعالی کلید قران را چی فرموده است؟

هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ

ممنون :Gol: ولی خوب با این وجود حتی بزرگان و مراجع ما گاهی در باره یک موضوع در قران ، برداشت های مختلف دارند و دستورهای مختلفی به مقلدین خود میدن . یعنی میخوام بگم که این کار خیلی سختیه ، چون ممکنه من سخت ترین اعتقاد رو داشته باشم و اگر بر اساس برداشت خودم از آیه ، عمل کردم و اشتباه بود ، اون وقت چی؟

من مفسر نیستم
پاسخ را به کارشناسان واگذار میکنم

اما
رَبِّ الْعَالَمِينَ
زندگی در سطح فردی روشی دارد ک
صفات متقین در همین ایات اولی و فکر کنم ایه 173 سوره مبارکه بقره امده
نگاه کن می بینی
گر سعی کنیم حتم خود خدا راه نجات رو جلوی پامون می گذاره

هر چند
چون متقین خلیف خدا هم هستند
انگاه فردی تنها عمل نمی کنند
همانگونه کخ رَبِّ از عَالَمِينَ می باشد
هلیفه نیز برای عالمین می شود
اما راهکار ان را برای انکه اختلاف پیش نیایید
شورا قرار داده

قران ساده ایت بیاییم
با سوالات ان را پیچیده نکنیم

بجای سوال بیاییم

متقی گردیم
بیاییم بجای انکه زندگی را هی برای خود درهم تنیده تر کنیم
اگر راه ساده ای برای متقی شدن ،هر کس بلد هست به دیگری یاد دهد

منتظر تجربیات صادق تان برای متقی شدن می باشم
زیرا دست ما کوتاه و خرما بر نخیل

قران را نگاه کنیم
تازبانمان از زبان دنیوی به زبان اخروی تغییر کند
زبانی که کلمه اش
نوعی لا اله الا الله باشد

سلام
پیشنهاد بنده اینست که قرآن را برای زندگی امروزی و مشکلات آن کاربردی کنیم و به مردم عرضه کنیم.
مثلا برای متقی شدن چکار باید بکنیم؟

بعنوان مثال خداوند در قرآن می فرماید: وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿الشورى: ١٠﴾
یعنی: در هر چیز اختلاف کنید، داوریش با خداست؛ این است خداوند، پروردگار من، بر او توکّل کرده‌ام و به سوی او بازمی‌گردم!

فرض کنید در این تاپیک، یا در امور دیگر زندگی‌تان با مسلمانی اختلاف پیدا کردید. آیا با توجه به این آیه راه مشخص نمی شود؟

به همین ترتیب آیات دیگر را استخراج و بصورت نرم افزار موبایل و کامپیوتر، کتاب، وب سایت و ... به عموم عرضه کنیم.

شاید که باتقوا شویم و از قرآن بهره ببریم( ...لعلکم تتقون...)

متقون فرمودید:

خداوند تعالی می فرماید روزه می گیرید شاید متقی شوید
واین صفات متقین است ببین چقدر راحت

نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان و گدايان و در [راه آزاد كردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته‏اند و آنان همان پرهيزگارانند (۱۷۷)

لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾

چالشگر;436902 نوشت:
با عرض سلام
اگر اشتباه برداشت نکرده باشم شما از ارتباطی روحانی بین انسان و قرآن صحبت می فرمایید که برقراری آن نیازی به درک قرآن ندارد. حال اگر کسی جسارتا همین متن شما را بر داشته و بجای کلمه قرآن نامی از کتابی دیگر مثل تورات یا انجیل ببرد، فرد ثالث و بی طرفی که این دو متن را می خواند چگونه می تواند به درستی یکی و نادرستی دیگری پی ببرد؟ راه اثبات آن چیست؟ شما بعنوان یک مسلمان و مسلمان زاده از قرآن دفاع می کنید و او بعنوان یک مسیحی و مسیحی زاده از کتاب خود. راه تشخیص چیست؟ آیا غیر از محتوای کتاب راه دیگری وجود دارد؟
ایا همانطور که در مثال عرض کردم اگر به این موضوع کلی نگاه کنیم، این نوعی تعصب خالصانه در رابطه با آنچه با آن خو گرفته این نیست؟
با تشکر

به نام خدا:
باید گفت در دفاع از کتاب خدا، تعصب خالصانه یا حتی جاهلانه جایی ندارد.اگر بنا بر تعصب باشد،به معنای دفاع از قداست متنی است که خدای متعال وعده حفاظت از آن را داده است. که در ادامه به آن اشاره می شود.
طبیعی است هر گاه کلمه ای به قرآن اضافه یا از آن حذف و چیز دیگری جاسازی شود،در همان زمان موجب خدشه دار شدن اصالت متنی می شود که از طرف امین وحی بر قلب پامبر صلوات الله علیه نازل شد وآن خاصیتی که در پاسخ قبل بدان اشاره کردیم از بین خواهد رفت.اما به طور حتم متن قرآن تا هنگام قیامت محافظت خواهد شد هر چند کوشش فراوانی بر از بین بردن آن انجام شد.
خدای متعال از متن قرآن حفاظت خواهد کرد:
این نکته را بدانید از همان هنگامی که قرآن نازل و آیات نورانی اش بر عموم مردم عرضه شد، دشمنان دین تلاش بسیاری کردند که با اختراع آیات و یا کم و زیاد کردن در الفاظ و تغییر آن، این متن مقدس را از قداست بیندازند. اما تا کنون موفق به این کار نشدند و از این پس هم نخواهند شد. گذشت زمان بیش از هزار و چهارصد سال کم نیست، اما چه شد دربرابر هجوم های بی سابقه ای که از همه جهت در طول قرن ها و از همه نوع انسان های حق ستیز بر این کتاب الهی وارد شد(که داستان آن در هر عصر و زمانی شنیدنی است) ولی یک نقطه از آن کم یا به آن افزوده نشد یا مورد تحریف قرار نگرفت! زیرا خدای متعال فرمود: "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ" (1)ما قرآن را خود نازل كرده‏ايم و خود نگهبانش هستيم.آیا این نگهبانی ویژه از تحریف و تبدیل قرآن، معجزه نیست!
پس باید قبول کنیم که این متن ماورایی و مقدس از هنگام نزول تا زمان قیامت دست نخوره خواهد ماند. و اگر کسی جمله ای از آن را تغییر دهد، فطرت های پاک متوجه آن خواهد شد.علاوه آن جمله تحریف شده قرآن نخواهد بود.قرآن زمانی می تواند قرآن باشد که تاثیرش در دل ها مشهود شود.
پس محتوای قرآن است که از خود و از هر حقانیتی دفاع می کند.محتوای قرآن است که اگر تغییر کند، آن نورانیت را نخواهد داشت.
البته هر کتاب مقدسی غیر از قرآن باید این خاصیت را داشته باشد. متاسفانه تورات و انجیلی که اکنون وجود دارد، هرگز آن تورات و انجیلی نیست که قرآن از آن دفاع می کند. بلکه این دو کتاب آسمانی دردست انسان های شیطان صفت به شدت تحریف شده است.اما چون قرآن آخرین کتاب الهی و تبیین کننده کامل ترین دین در میان ادیان آسمانی یعنی اسلام است،به همین جهت خدای متعال وعده داده است که آن را حفظ کند تا اسلام حفظ شود. ونگذارد متن و محتوای آن به دست دسیسه گران آلوده شود.
بد نیست این داستان تاریخی را باز خوانی کنیم. شخصی به نام مرحوم کربلایی کاظم ساروقی که چند دهه قبل در استان مرکزی می زیست، آن چنان دلش به نور قرآن روشن شد با این که هیچ سوادی نداشت، اما تمام آیات الهی را یکجا از حفظ کرده و حتی نورانیت آن را احساس می کرد. معروف است برای این که این شخص را امتحان کنند، جملاتی عربی را به برخی از آیات می افزودند تا ببینند چه عکس العملی نشان می دهد. اما با تعجب می دیدند کربلایی کاظم متوجه تغییر می شد و می گفت این دیگر قرآن نیست. اصل ماجرا را می توانید از کتاب ها و سایت ها دنبال کنید. این مطلب فقط شمای کلی از داستان واقعی کربلایی کاظم بود.
پی نوشت:
1. سوره حجر،آیه 9

تفسیر و زبان قران بسیار ساده است

سوره کوثر را اگر حتی یک بچه بخواند ، میفهمد که فرزندان پیامبر(ص) باید بعد از او روی کار بیایند ولا پیامبر (ص) ابتر می شود
در حالی که خداوند فرموده تو ابتر نیستی!!!!!!!!!!!

قران بسیار ساده است

اگر از ان دوری نکنیم
رخ می نمایاند:Gol:

[h=2]وَ عَلَیْکَ بِتِلاوَهِ الْقُرْآنِ عَلی کُلِّ حالٍ ...[/h]


[="Tahoma"][="Blue"]قران را در برنامه روزانه خود قرار دهیم

حتی
یک نگاه

به جلد این کتاب
میتواند برای هوشیاران ذکر باشد[/]

سلام قران انسان را شاد می کند ودلش را ارام می کند :shadi::shadi::shadi:

ای کسانی که سواد خواندن قران ندارید به کلاس بروید اگر نشد فقط نگاه کنید همین نگاه کردن ارومت می کند

التماس دعا:Gol:




قران ساده اس اما
برای متقین


سؤال:
نگاه بی‌سواد به قرآن، چه حکمی دارد؟ آیا قرآن برای همه ساده و قابل فهم است یا نیازمند تفسیر است؟ زبان قرآن، چیست؟

پاسخ:
حکم نگاه کردن بی‌سواد به قرآن
در روایات بیان شده است که نگاه به خط قرآن هم ثواب دارد.
این سخن پیامبر (صلی الله علیه و اله) است:
«النَّظَرُ فِي ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ عِبَادَةٌ النَّظَرُ فِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ فِي الْمُصْحَفِ وَ فِي الْبَحْر» (1)
نگاه كردن به سه چيز عبادت است: نگريستن به صورت پدر و مادر، و به مصحف (قرآن) و به دريا.
که البته حق چنین است که نگاه (مهربانانه) به پدر و مادر عبادت است.زیر نزد خدای متعال مقام پدر و مادر بسیار والا است. نگاه به قرآن بدون آن که خوانده شود عبادت است و نیز نگاه به دریا چون توحید انسان را قوی می‌کند عبادت است.

قابل فهم بودن قرآن

چه بسا برخی گويند: بعض آيات قرآن برای همه قابل فهم نيست و حال آن كه اين سخن گزاف هم خلاف عقل و هم خلاف نص قرآن است. ‌قرآن در چند مورد تصريح می‌كند كه فهم او آسان است؛ از جمله چهار بار در سور ه قمر می‌فرمايد: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»؛ هر آينه به تحقيق قرآن را برا ي فهم و يادآوري آسان ساختيم، آيا يادآورنده‌ای هست » و در چند مورد به توبيخ كسانی مي‌پردازد كه قرآن را نمی‌فهمند يا خود را به نفهمی می‌زنند؛ از آن جمله: «أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»؛ چرا در قرآن تدبر و انديشه نمی‌كنند؟ آيا بر دلهايشان قفل زده شده؟!» و معلوم است كه فهم، مقدمه تدبّر است و اگر فهم دشوار شود، هرگز تدبري به عمل نمی‌آيد.
البته در فهم پاره‌ای از آيات قرآن، مشكلاتی است كه محتاج بيان اهل فن است. مراد ما از اهل فن، پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و اوصياء او و علماء تفسير است؛ بنابراين با رجوع به بيانات ايشان در واقع همه قرآن قابل فهم خواهد شد. پيغمبر (صلی الله علیه و آله) مأمور بود كه قرآن را براي خلق الله بيان كند؛ قوله تعالی: «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ و َلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ». اين آيه مباركه روشن می‌سازد:
. انتخاب «ذكر» از بين نام هاي قرآن براي تناسب با تفكر است.
. معلوم است كه چون قرآن براي ايشان است، پس بايد با بيان تفسيری پيامبر (صلی الله علیه و آله) آن را بفهمند.
. اميد است كه درباره آن تفكر كنند و اين دليلی است بر وحدت موضوعی قرآن كه مؤيد «أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ » است؛ زيرا تدبر نتيجه تفكر است.

مقصود از زبان قرآن
انتخاب زبان عربی برای قرآن دلیلش عرب بودن پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله و سلم) است تا بتواند قومش را با عبارات وحی که در قالب الفاظ عربی نازل شده، به تفکر و تعقل وادار کند که شاید هدایت شدند و این انتخاب هم دلیلی و امتیازی برای زبان عربی بر دیگر زبان‌ها است؛ زیرا از جهت اسلوب و ساختار در مراتب بالا تری نسبت به بسیاری از زبان‌ها قرار دارد.
از این رو، پیامبر (صلی الله علیه و آله) به دلایلی در منطقه حجاز وارد شد:
اولاً، مردم منطقه بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرب زبان بوده‏ اند؛
ثانیا، زبان عربی زبانی است که توان تحمل بار معانی قرآن را دارد،
ثالثا، زبان عربی از کامل‏‌ترین و قانونمندترین زبان‏‌های دنیا است،
رابعا، اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله) در هر منطقه‌‏ای مبعوث می‌شدند، باید به زبان آن منطقه سخن می‌گفتند و ابلاغ وحی می‌کردند. آن گاه این اشکال وارد بود که چرا به آن زبان تبلیغ دین کرده‌اند؟ پس در هر صورت و به هر زبانی اگر قرآن نازل می‌شد، این اشکال مشترک الورود بود.

منبع:
1. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، انتشارات اسلامیه، تهران، چاپ مکرر، ج 10، ص 368.

موضوع قفل شده است