جمع بندی آیا قناعت باعث عدم پیشرفت نمیشه؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا قناعت باعث عدم پیشرفت نمیشه؟

سلام
درسته که یک تایپیک با موضوع اثرات قناعت توی بخش هست اما من هر چی توش گشتم جواب سئوال خودمو پیدا نکردم.

یکی از مهمترین علل پیشرفت بشر چه در زمینه مسائل اقتصادی و چه در زمینه علمی ،سیری ناپذیری(!) بشر هست.
به طور مثال توی مسائل علمی اگر بشر با مقدار مشخصی از علم ارضاء میشد شاید دیگه این همه پیشرفت وجود نداشت.
یا توی مسائل اقتصادی ،اگر من نوعی مثلا به یک زندگی معمولی راضی باشم دیگه انگیزه انچنانی برای پیشرفت توی مسائل اقتصادی ندارم.چون دنبال بیشتر پول درآوردن نیستم طبعا دنبال فکر های جدید اقتصادی هم نمیرم.

من از اثرات مثبت قناعت کاملا اطلاع دارم.خودم هم تمام سعیم بر اینکه ادم قانعی باشم.اما وقتی فکر میکنم میبینم که بعضی جاها این قانع بودن موجب میشه جلوی پیشرفت گرفته بشه.البته میدونم قانع بودن هیچ منافاتی با کار و تلاش نداره.اما حدش کجاست؟
حد قناعت کجاست؟مثلا من با یک پراید کارم راه میفته اما مشخصه که با یک ماشین مدل بالا و گرونقیمت خیلی راحت ترم.این تلاش برای رسیدن به ماشین مدل بالا ،کنار گذاشتن قناعته؟به اون ماشین هم برسم مطمئنا باز بالاترشو نگاه میکنم و و و و.این نگاه سیری ناپذیری انسان باعث حرص خوردن برای بالاتر رفتن و استفاده از امکانات جدیدتر و پیشرفته تر و طبیعتا همراه با رفاه بیشتر هست.این مشخصا مقابل قناعت قرار میگیره اما اینجا قناعت باعث عدم پیشرفت نمیشه؟

سئوالات رو دوباره مینویسم :
1-آیا قناعت باعث عدم پیشرفت نمیشه؟
2-حد قناعت کجاست؟یعنی با چه حد از داشته ها باید قانع باشم؟این حد باعث نمیشه به بیشتر فکر نکنم؟

لطفا مواردی که ذکر شد را در سطح کلان ببینید و نه فردی.
ممنون.

با نام الله



کارشناس بحث: استاد سمیع

yahyai;426729 نوشت:
سلام
درسته که یک تایپیک با موضوع اثرات قناعت توی بخش هست اما من هر چی توش گشتم جواب سئوال خودمو پیدا نکردم.

یکی از مهمترین علل پیشرفت بشر چه در زمینه مسائل اقتصادی و چه در زمینه علمی ،سیری ناپذیری(!) بشر هست.
به طور مثال توی مسائل علمی اگر بشر با مقدار مشخصی از علم ارضاء میشد شاید دیگه این همه پیشرفت وجود نداشت.
یا توی مسائل اقتصادی ،اگر من نوعی مثلا به یک زندگی معمولی راضی باشم دیگه انگیزه انچنانی برای پیشرفت توی مسائل اقتصادی ندارم.چون دنبال بیشتر پول درآوردن نیستم طبعا دنبال فکر های جدید اقتصادی هم نمیرم.

من از اثرات مثبت قناعت کاملا اطلاع دارم.خودم هم تمام سعیم بر اینکه ادم قانعی باشم.اما وقتی فکر میکنم میبینم که بعضی جاها این قانع بودن موجب میشه جلوی پیشرفت گرفته بشه.البته میدونم قانع بودن هیچ منافاتی با کار و تلاش نداره.اما حدش کجاست؟
حد قناعت کجاست؟مثلا من با یک پراید کارم راه میفته اما مشخصه که با یک ماشین مدل بالا و گرونقیمت خیلی راحت ترم.این تلاش برای رسیدن به ماشین مدل بالا ،کنار گذاشتن قناعته؟به اون ماشین هم برسم مطمئنا باز بالاترشو نگاه میکنم و و و و.این نگاه سیری ناپذیری انسان باعث حرص خوردن برای بالاتر رفتن و استفاده از امکانات جدیدتر و پیشرفته تر و طبیعتا همراه با رفاه بیشتر هست.این مشخصا مقابل قناعت قرار میگیره اما اینجا قناعت باعث عدم پیشرفت نمیشه؟

سئوالات رو دوباره مینویسم :
1-آیا قناعت باعث عدم پیشرفت نمیشه؟
2-حد قناعت کجاست؟یعنی با چه حد از داشته ها باید قانع باشم؟این حد باعث نمیشه به بیشتر فکر نکنم؟

لطفا مواردی که ذکر شد را در سطح کلان ببینید و نه فردی.
ممنون.


باسمه تعالی
باسلام و تشکراز سوالی که مطرح فرمودید:
ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که قناعت در همه امور به طور مطلق ممدوح و پسندیده نیست و متقابلا حرص نیز مطلقا یک امر کاملا ناپسند نیست لذا می بینیم در بیانات معصومین(علیهم السلام) از قناعتی مذموم سخن گفته اند و طمع و حرصی را ستوده‌اند که آن قناعت به دانسته‌ها، و طمع در یادگیری علم است.
پیامبر گرامی اسلام در حدیثی می فرمایند:
«اطلبوا العلم من امهد الی اللحد»:زگهواره تا گور دانش بجوی(1)

-امام علی علیه السلام در حدیثی می فرمایند:«

لولا خمس خصال لصار الناس کلهم صالحین،اولها القناعة بالجهل»: اگر پنج خصلت در میان مردم نبود تمامی آنها از صالحین می بودند،اولین از آن صفات ،قناعت به جهل است(2)
و مراد حضرت از قناعت به جهل ،یعنی راضی شدن به نادانسته ها و به عبارت دیگر یعنی اکتفا نمودن و قانع شدن به علمی که انسان آن را دارا می باشد

مرحوم ملاصدرا(ره)در شرح حدیث«

طلب العلم فریضة علی کل مسلم »(3)که از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است می فرمایند:

«

با این حدیث روشن می‌شود که انسان در هر مرتبه‌ای از علم باشد، تلاش برای مرتبه بالاتر واجب است و این طلب علم انتهایی ندارد، زیرا مراتب قرب و منازل وصول بی انتهاء می‌باشند. بنابراین طلب علم بر هر مسلمانی واجب است چه جاهل باشد، چه دارای علمی ناقص، و چه نسبت به دیگران دارای کامل‌ترین علم باشد».(4)

با توجه به این روایات روشن می‌شود که قناعت به دانستن، در هر مرتبه‌ای از علم و آگاهی مذموم است، چرا که یکی از بزرگ‌ترین آفات پیشرفت بوده و انسان را از رسیدن به افق‌های بالاتر باز می‌دارد.

و اتفاقا حضرت علی علیه السلام در خطبه متقین که در مورد اوصاف انسانهای با تقوا بحث می فرمایند ،یکی از صفات آنها را حرصا فی العلم بیان می کنند(5)

و همین طور ما در امور مادی باید بین قناعت در تولید و قناعت در مصرف فرق قائل بشویم:

«در واقع قناعت فضیلت اخلاقی و چیز بسیار خوبی است، یک ارزش‏دینی است، منتها در مصرف. اما همین قناعت یک رذیلت اخلاقی و چیز بسیار بدی است و در فرهنگ دین به عنوان‏ضد ارزش مطرح است، منتها در تولید. قناعت در تولید صفت بسیار زشت و ننگ آور و نکبت بار است، چرا که انسان‏نباید در تولید قناعت داشته باشد.
حرص و ولع صفت بسیار بدی است و نکوهش شده و سرزنش شده، منتها حرص‏و ولع در مصرف. در مصرف حریص بودن ضد ارزش است.

اما همین حرص و ولع در فرهنگ اسلامی به عنوان یک ارزش مطرح است، منتها درتولید. در تولید و فعالیت سالم اقتصادی، انسان تا می‏تواند باید حرص و ولع داشته باشد. اگر انسان در اعتقاد، جهان بینی الهی داشته باشد و در اقتصاد، فعالیت‏های سازنده را در ابعاد گوناگون زندگی عبادت‏بداند، وقتی که کار کردن و تولید عبادت شد، عبادت هر چه بیشتر بهتر. اساسا در فرهنگ دین فعالیت‏های سازنده‏مطلقا عبادت است، و حرص و ولع در ثروت اندوزی و مصرف عمل بدی است که انسان بخواهد همه چیز را برای‏خودش داشته باشد.

از طرفی قناعت در مصرف خیلی خوب است که انسان در مخارج شخصی قانع باشد، اما این قناعت در فعالیت و کار و تلاش می‏شود ضد ارزش. انسان در کسب و درآمد قانع باشد صحیح نیست. و از طرف دیگر حرص و ولع در مطلق ‏فعالیت‏ها، چه اقتصادی، چه فرهنگی و علمی ارزش است، انسان در هر رشته از امور اجتماعی که فعالیت می‏کند بایدحریص باشد»(6).
پس بین قناعت در تولید و قناعت در مصرف باید تفاوت قائل شویم تا مقوله قناعت از تحریف مصون بماند .
موفق باشید
پی نوشت:
1- نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ص218
2- تحریر المواعظ العددیه، علی مشکینی، ص393..
. 3-کافی،ج1،ص31
شرح اصول کافی، ملاصدرا، ج2، ص5. 4-
5-تحف العقول،ص160
6-ر.ک،کتاب اخلاق اقتصادی،سید علی طباطبایی

-.

سمیع;428746 نوشت:
[/]باسمه تعالی
باسلام و تشکراز سوالی که مطرح فرمودید:
ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که قناعت در همه امور به طور مطلق ممدوح و پسندیده نیست و متقابلا حرص نیز مطلقا یک امر کاملا ناپسند نیست لذا می بینیم در بیانات معصومین(علیهم السلام) از قناعتی مذموم سخن گفته اند و طمع و حرصی را ستوده‌اند که آن قناعت به دانسته‌ها، و طمع در یادگیری علم است.
پیامبر گرامی اسلام در حدیثی می فرمایند:
«اطلبوا العلم من امهد الی اللحد»:زگهواره تا گور دانش بجوی(1)

-امام علی علیه السلام در حدیثی می فرمایند:«

لولا خمس خصال لصار الناس کلهم صالحین،اولها القناعة بالجهل»: اگر پنج خصلت در میان مردم نبود تمامی آنها از صالحین می بودند،اولین از آن صفات ،قناعت به جهل است(2)
و مراد حضرت از قناعت به جهل ،یعنی راضی شدن به نادانسته ها و به عبارت دیگر یعنی اکتفا نمودن و قانع شدن به علمی که انسان آن را دارا می باشد

مرحوم ملاصدرا(ره)در شرح حدیث«

طلب العلم فریضة علی کل مسلم »(3)که از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است می فرمایند:

«

با این حدیث روشن می‌شود که انسان در هر مرتبه‌ای از علم باشد، تلاش برای مرتبه بالاتر واجب است و این طلب علم انتهایی ندارد، زیرا مراتب قرب و منازل وصول بی انتهاء می‌باشند. بنابراین طلب علم بر هر مسلمانی واجب است چه جاهل باشد، چه دارای علمی ناقص، و چه نسبت به دیگران دارای کامل‌ترین علم باشد».(4)

با توجه به این روایات روشن می‌شود که قناعت به دانستن، در هر مرتبه‌ای از علم و آگاهی مذموم است، چرا که یکی از بزرگ‌ترین آفات پیشرفت بوده و انسان را از رسیدن به افق‌های بالاتر باز می‌دارد.

و اتفاقا حضرت علی علیه السلام در خطبه متقین که در مورد اوصاف انسانهای با تقوا بحث می فرمایند ،یکی از صفات آنها را حرصا فی العلم بیان می کنند(5)

و همین طور ما در امور مادی باید بین قناعت در تولید و قناعت در مصرف فرق قائل بشویم:

«در واقع قناعت فضیلت اخلاقی و چیز بسیار خوبی است، یک ارزش‏دینی است، منتها در مصرف. اما همین قناعت یک رذیلت اخلاقی و چیز بسیار بدی است و در فرهنگ دین به عنوان‏ضد ارزش مطرح است، منتها در تولید. قناعت در تولید صفت بسیار زشت و ننگ آور و نکبت بار است، چرا که انسان‏نباید در تولید قناعت داشته باشد.
حرص و ولع صفت بسیار بدی است و نکوهش شده و سرزنش شده، منتها حرص‏و ولع در مصرف. در مصرف حریص بودن ضد ارزش است.

اما همین حرص و ولع در فرهنگ اسلامی به عنوان یک ارزش مطرح است، منتها درتولید. در تولید و فعالیت سالم اقتصادی، انسان تا می‏تواند باید حرص و ولع داشته باشد. اگر انسان در اعتقاد، جهان بینی الهی داشته باشد و در اقتصاد، فعالیت‏های سازنده را در ابعاد گوناگون زندگی عبادت‏بداند، وقتی که کار کردن و تولید عبادت شد، عبادت هر چه بیشتر بهتر. اساسا در فرهنگ دین فعالیت‏های سازنده‏مطلقا عبادت است، و حرص و ولع در ثروت اندوزی و مصرف عمل بدی است که انسان بخواهد همه چیز را برای‏خودش داشته باشد.

از طرفی قناعت در مصرف خیلی خوب است که انسان در مخارج شخصی قانع باشد، اما این قناعت در فعالیت و کار و تلاش می‏شود ضد ارزش. انسان در کسب و درآمد قانع باشد صحیح نیست. و از طرف دیگر حرص و ولع در مطلق ‏فعالیت‏ها، چه اقتصادی، چه فرهنگی و علمی ارزش است، انسان در هر رشته از امور اجتماعی که فعالیت می‏کند بایدحریص باشد»(6).
پس بین قناعت در تولید و قناعت در مصرف باید تفاوت قائل شویم تا مقوله قناعت از تحریف مصون بماند .
موفق باشید

پی نوشت:
1- نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ص218
2- تحریر المواعظ العددیه، علی مشکینی، ص393..
. 3-کافی،ج1،ص31
شرح اصول کافی، ملاصدرا، ج2، ص5. 4-
5-تحف العقول،ص160
6-ر.ک،کتاب اخلاق اقتصادی،سید علی طباطبایی

-.

ممنون از پاسختون اما قناعت در مصرف خود به خود کم شدن تولید رو دنبال خودش میاره.وقتی شما کم مصرف کنی طبعا کارخانجات هم کم تولید میکنن.چون کالای بدن مصرف کننده که براشون تماما ضرره!
جدا از مطلب بالا اگر قرار بر قناعت در مصرف هم باشه پس پیشرفت مالی خود شخص تکلیفش چی میشه.
باز هم مثال اتومبیل رو میزنم،به طور مثال من اگه یک خونه 60متری داشته باشم و بخوام این خونه رو تبدیل کنم به 120 و برای رسیدن به اون تماما کار کنم،این حرص هست یانه؟در نظر داشته باشید طبیعتا وقتی خونه 120 بخرم،باز هم سیر نمیشم و میرم برای متراژ بالاتر.این خصلت انسانه .اگر اینطور نباشه پیشرفتی هم در کار نیست(منظور توی زندگی شخصی و مال و اموال پیشرفتی صورت نمیگیره،چون به همون مقدار کم قانع موندم!)
ممنون میشم این مسائل رو هم توضیح بدین.

سلام ...
این سوال در مورد پراید و خرید ماشین مدل بالاتر رو من خیلی وقت پیش از خودم پرسیدم ....

میدونی نظره من چی هست ...

ماشین .... تحصیلات ... خونه ... کار ... اینا همشون ابزارهایی هستند برای موفقفیت ... در حقیقت همشون یک نوعی ماشین هستند ....
تعریف ماشین : ماشین ابزاری است برای آنکه کاره ما با سرعت بالاتر و با هزینه کمتر انجام شود ....

خوب ...
من برای اینکه بتونم تو زندگیم موفق باشم باید رویه بردار رشد باشم ... اگر من بیام و برم یه مازاراتی بخرم ولی مشگل خونه ... کار ... سرمایه ... داشته باشم اشتباه ترین کاره ممکن هست ...

من باید ماشین ها و ابزارهایی داشته باشم تا در کلیه ابعاد زندگی بتونم رشد کنم ... پس بنابراین مازاراتی نمیخرم ... پراید میخرم ...

اگر بتونم خودم رو روی مسیر رشد نگه دارم ... و در مورد تمامی ابعاد زندگی ماشین هایی داشته باشم که من رو به موفقیت برسونن ... در اونصورت یه روز هم مازاراتی می خریدم ... چرا که نه ؟؟؟

FT_Mohammadi;428772 نوشت:
سلام ...
این سوال در مورد پراید و خرید ماشین مدل بالاتر رو من خیلی وقت پیش از خودم پرسیدم ....

میدونی نظره من چی هست ...

ماشین .... تحصیلات ... خونه ... کار ... اینا همشون ابزارهایی هستند برای موفقفیت ... در حقیقت همشون یک نوعی ماشین هستند ....
تعریف ماشین : ماشین ابزاری است برای آنکه کاره ما با سرعت بالاتر و با هزینه کمتر انجام شود ....

خوب ...
من برای اینکه بتونم تو زندگیم موفق باشم باید رویه بردار رشد باشم ... اگر من بیام و برم یه مازاراتی بخرم ولی مشگل خونه ... کار ... سرمایه ... داشته باشم اشتباه ترین کاره ممکن هست ...

من باید ماشین ها و ابزارهایی داشته باشم تا در کلیه ابعاد زندگی بتونم رشد کنم ... پس بنابراین مازاراتی نمیخرم ... پراید میخرم ...

اگر بتونم خودم رو روی مسیر رشد نگه دارم ... و در مورد تمامی ابعاد زندگی ماشین هایی داشته باشم که من رو به موفقیت برسونن ... در اونصورت یه روز هم مازاراتی می خریدم ... چرا که نه ؟؟؟

اگر تصور شما درست باشه،پس چرا کسانی که با ماشینهای انچنانی توی سطح شهر مانور میدن رو سرزنش میکنیم و خرید ماشینهای میلیاردی و یا خانه های انچنانی رو کار درستی نمیدونیم؟!

[="Times New Roman"][="Black"]موفقیت کلید شادی نیست . شادی کلید موفقیت هست . قرار نیست آدم به یه نقطه ای . به یه خونه ای . به یه ماشینی . به یه موفقیتی برسه بعد احساس خوشبختی و رضایت بکنه . باید از چیزهایی که در حال حاضر داری لذت ببری و در آرامش و نشاط تلاش کنی بهترش رو به دست بیاری . اینطوری هم حرص نمیخوری . هم برنامه های زندگیت به هم نمیریزه . هم افراط و تفریط نمیکنی..هم اینکه اگر هم بهش نرسی چیزی رو از دست ندادی..:Gol::Gol:

yahyai;428777 نوشت:
اگر تصور شما درست باشه،پس چرا کسانی که با ماشینهای انچنانی توی سطح شهر مانور میدن رو سرزنش میکنیم و خرید ماشینهای میلیاردی و یا خانه های انچنانی رو کار درستی نمیدونیم؟!

اگر اون شخص ...

مشاین آخرین سیستم داشته باشه .
خونه تو بالا شهر داشته باشه .
یه شرکت درست و حسابی داشته باشه .
بچه های سالم داشته باشه .
به کهریزک و چند جایه دیگه هم کمک بکنه ( کمک به همنوع )
اگر دور و بری هاش ازش راضی باشن ...

چرا کاره درستی نباشه ...

ولی مشگل اینه که طرف خونه نداره ... میره مازاراتی میخره ...

Im_Masoud.Freeman;428780 نوشت:
[="Times New Roman"][="Black"]موفقیت کلید شادی نیست . شادی کلید موفقیت هست . قرار نیست آدم به یه نقطه ای . به یه خونه ای . به یه ماشینی . به یه موفقیتی برسه بعد احساس خوشبختی و رضایت بکنه . باید از چیزهایی که در حال حاضر داری لذت ببری و در آرامش و نشاط تلاش کنی بهترش رو به دست بیاری . اینطوری هم حرص نمیخوری . هم برنامه های زندگیت به هم نمیریزه . هم افراط و تفریط نمیکنی..هم اینکه اگر هم بهش نرسی چیزی رو از دست ندادی..:Gol::Gol:

تماما درسته،اما بحث اینکه طمع انسان برای بدست اوردن مال دنیا تمومی نداره.
این هم یک نوع عیب محسوب میشه و هم یک صفت خوب.
عیب از لحاظ سیر نشدن نفس انسان و اصالت دادن به مال دنیا و در نتیجه سود محوری و خوب از نظر انگیزه برای پیشرفت.

FT_Mohammadi;428781 نوشت:
اگر اون شخص ...

مشاین آخرین سیستم داشته باشه .
خونه تو بالا شهر داشته باشه .
یه شرکت درست و حسابی داشته باشه .
بچه های سالم داشته باشه .
به کهریزک و چند جایه دیگه هم کمک بکنه ( کمک به همنوع )
اگر دور و بری هاش ازش راضی باشن ...

چرا کاره درستی نباشه ...

ولی مشگل اینه که طرف خونه نداره ... میره مازاراتی میخره ...

اتفاقا کسایی که ماشین میلیاردی میخرن،خونه و زندگیشون هم همینطور میلیاردی.
از لحاظ کمک کردن هم ما نمیتونیم قضاوت کنیم که کمک میکنن یا نه.
اما به صورتی کلی خرید اینطور وسئال لوکس و که فقط حس برتری جویی انسان رو ارضاء میکنه کار درستیه؟اینطور اصالت دادن به لذت و بالطبع اصالت دادن به سود و به صورت کلی اصالت دادن به مادیات کار درستی هست یا خیر؟
شاید به ظاهر جواب خیر باشه اما پس تکلیف انگیزه پیشرفت چی میشه؟چون همین حرص خوردن باعث پیشرفت بشر شده.

[="Times New Roman"][="Black"]

yahyai;428782 نوشت:
تماما درسته،اما بحث اینکه طمع انسان برای بدست اوردن مال دنیا تمومی نداره.
این هم یک نوع عیب محسوب میشه و هم یک صفت خوب.
عیب از لحاظ سیر نشدن نفس انسان و اصالت دادن به مال دنیا و در نتیجه سود محوری و خوب از نظر انگیزه برای پیشرفت.

خوب ببینید . انسان باید توی زندگی از تمام ابعاد رشد کنه..اینکه یکی بیشتر باشه یکی کمتر . زندگی رو از حالت تعادل خارج میکنه . اون حرص هم باید کنترل بشه و انسان حرص بیخودی برای چیزهای الکی نزنه..
رشد علمی از بقیه ابعاد زندگی مهمتر هست ( نه اینکه نسبت به بقیه ابعاد بی توجه باشیم ) ولی روی کسب علم و دانش و افزایش توانمندی حساب ویژه ای باز کنیم .اونوقت به بقیه آرزوهای مادی هم می تونیم برسیم..:Gol::Gol:

Im_Masoud.Freeman;428787 نوشت:
[="Times New Roman"][="Black"]

خوب ببینید . انسان باید توی زندگی از تمام ابعاد رشد کنه..اینکه یکی بیشتر باشه یکی کمتر . زندگی رو از حالت تعادل خارج میکنه . اون حرص هم باید کنترل بشه و انسان حرص بیخودی برای چیزهای الکی نزنه..
رشد علمی از بقیه ابعاد زندگی مهمتر هست ( نه اینکه نسبت به بقیه ابعاد بی توجه باشیم ) ولی روی کسب علم و دانش و افزایش توانمندی حساب ویژه ای باز کنیم .اونوقت به بقیه آرزوهای مادی هم می تونیم برسیم..:Gol::Gol:

اینکه من میگم پیشرفت،منظورم پیشرفت علمی نیست.پیشرفت علمی و حریص بودن برای علم اموزی رو کارشناس محترم توضیح دادن و قانع کننده هم بود.
منظور از پیشرفت،پیشرفت مادی هست.
شما میگید بایط کنترل بشه.
دو تا مسئله به وجود میاد،اول اینکه حد این حرص خوردن برای مادیات کجاست؟
دوم اینکه خود این حد از پیشرفت مالی جلوگیری نمیکنه؟چون شما اینجا یک حدی قائل میشی و به طور مثال میگی تا همین حد کافیه و برای بیشترش نباید تلاش کرد.
کاش دوست کارشناس نظر دین رو توی این زمینه هم کامل توضیح میدادن.

[="Times New Roman"][="Black"]

yahyai;428794 نوشت:
اینکه من میگم پیشرفت،منظورم پیشرفت علمی نیست.پیشرفت علمی و حریص بودن برای علم اموزی رو کارشناس محترم توضیح دادن و قانع کننده هم بود.
منظور از پیشرفت،پیشرفت مادی هست.
شما میگید بایط کنترل بشه.
دو تا مسئله به وجود میاد،اول اینکه حد این حرص خوردن برای مادیات کجاست؟
دوم اینکه خود این حد از پیشرفت مالی جلوگیری نمیکنه؟چون شما اینجا یک حدی قائل میشی و به طور مثال میگی تا همین حد کافیه و برای بیشترش نباید تلاش کرد.
کاش دوست کارشناس نظر دین رو توی این زمینه هم کامل توضیح میدادن.

تا جایی که آرامشت رو ازت نگیره می تونی پیشرفت کنی..تا جایی که به بقیه ابعاد زندگیت لطمه نزنه می تونی پیشرفت کنی . و اینجوری دیگه ارتباطی به حریص بودن نداره . انسان به طور فطری میل به پیشرفت و زندگی در مسیر کمال داره.. :Gol::Gol:

yahyai;428765 نوشت:
ممنون از پاسختون اما قناعت در مصرف خود به خود کم شدن تولید رو دنبال خودش میاره.وقتی شما کم مصرف کنی طبعا کارخانجات هم کم تولید میکنن.چون کالای بدن مصرف کننده که براشون تماما ضرره!
جدا از مطلب بالا اگر قرار بر قناعت در مصرف هم باشه پس پیشرفت مالی خود شخص تکلیفش چی میشه.
باز هم مثال اتومبیل رو میزنم،به طور مثال من اگه یک خونه 60متری داشته باشم و بخوام این خونه رو تبدیل کنم به 120 و برای رسیدن به اون تماما کار کنم،این حرص هست یانه؟در نظر داشته باشید طبیعتا وقتی خونه 120 بخرم،باز هم سیر نمیشم و میرم برای متراژ بالاتر.این خصلت انسانه .اگر اینطور نباشه پیشرفتی هم در کار نیست(منظور توی زندگی شخصی و مال و اموال پیشرفتی صورت نمیگیره،چون به همون مقدار کم قانع موندم!)
ممنون میشم این مسائل رو هم توضیح بدین.


باسمه تعالی
اتفاقا نکته اینجاست که اگردر بحث مصرف،توصیه به قناعت شده و با یک خانه و ماشین معمولی ، کار انسان راه می افتد به همین مقدار بسنده کند و جلوی زیاده خواهی ها و چشم و هم چشمی ها را بگیرد و لکن این مطلب هیچ منافاتی با تلاش در تولید و پیشرفت مالی ندارد ،مگر قرار است که انسان هر چه در تولید تلاش می کند و به دست می آورد، همه را برای خود مصرف کند که با بحث قناعت منافات داشته باشد،پس بحث کمک به نیازمندان و فقرا،موسسه های خیریه ،وقف ایجادمدرسه،بیمارستان...کجا می رود؟

همان طوریکه ائمه دین علیهم السلام مانند حضرت علی علیه السلام که در زهد و قناعت الگو هستند این گونه بودند که با این روحیه ای که داشتند ،ولی با تمام وجود تلاش و کار می کردند و متناسب با اوضاع و احوال آن روزگار چاههایی حفر می کردند و آن را وقف می نمودند و یا نتیجه محصولات خود را به فقرا و مساکین می دادند .

بنابراین هیچ منافاتی ندارد که انسان در مصرف زندگی خویش قانع باشد و لکن در تولید قانع نباشد بلکه تا جایی که می تواند سعی و تلاش داشته باشد.مثلا کسی را تصور کنید که به این صفت ارزشی قناعت در مصرف کاملا عمل می کند

ولی در عین حال با کار و تلاش خود کارخانه ای را تاسیس کرده و دست صد کارگر را گرفته که این افراد و خانواده های آنها سر سفره این کارخانه نان می خورند،و به اندازه خود چرخ اقتصادی کشور را هم می چرخانند و یا صاحب این کارخانه بخش عظیمی از اموال خود را صرف رسیدگی به بهزیستی،فقرا،ایجاد بیمارستان و مدرسه در مناطق محروم و......می کند

و لکن خودش در مصرف زندگی خودش خوی و خصلت قناعت را رعایت می کند و اتقافا این عمل هنر است که انسان با وجود اینکه در تولید تلاش می کند و اموال فراوانی به دست می آورد ،همه را برای خود نخواهد بلکه به فکر زندگی دیگران و منافع کشور باشد و برای خویش به حداقل اکتفا کند.
موفق باشید.

پرسش:
آیا قناعت باعث عدم پیشرفت نمی ش,n؟حد قناعت کجاست؟یعنی با چه حد از داشته ها باید قانع باشم؟

پاسخ:
ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که قناعت در همه امور به طور مطلق ممدوح و پسندیده نیست و متقابلا حرص نیز مطلقا یک امر کاملا ناپسند نیست لذا می بینیم در بیانات معصومین(علیهم السلام) از قناعتی مذموم سخن گفته اند و طمع و حرصی را ستوده‌اند که آن قناعت به دانسته‌ها، و طمع در یادگیری علم است.
پیامبر گرامی اسلام در حدیثی می فرمایند:«اطْلُبُوا الْعِلْمَ‏ مِنَ‏ الْمَهْدِ إِلَى‏ اللَّحْد (1) زگهواره تا گور دانش بجوی»

مرحوم ملاصدرا(ره)در شرح حدیث« طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِيضَةٌ عَلَى‏ كُلِ‏ مُسْلِم‏(2) جستجو و تحصیل علم بر هر مسلمانی فرض و واجب است»که از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است می فرمایند:

« با این حدیث روشن می‌شود که انسان در هر مرتبه‌ای از علم باشد، تلاش برای مرتبه بالاتر واجب است و این طلب علم انتهایی ندارد، زیرا مراتب قرب و منازل وصول بی انتهاء می‌باشند. بنابراین طلب علم بر هر مسلمانی واجب است چه جاهل باشد، چه دارای علمی ناقص، و چه نسبت به دیگران دارای کامل‌ترین علم باشد.»(3)

با توجه به این روایات روشن می‌شود که قناعت به دانستن، در هر مرتبه‌ای از علم و آگاهی مذموم است، چرا که یکی از بزرگ‌ترین آفات پیشرفت بوده و انسان را از رسیدن به افق‌های بالاتر باز می‌دارد.

و اتفاقا حضرت علی علیه السلام در خطبه متقین که در مورد اوصاف انسانهای با تقوا بحث می فرمایند ،یکی از صفات آنها را "حرصا فی علم" بیان می کنند(4)

نکته: ما باید در امور مادی بین قناعت در تولید و قناعت در مصرف فرق قائل بشویم تا مقوله قناعت از تحریف مصون بماند .
اگردر بحث مصرف،توصیه به قناعت شده، لکن این مطلب هیچ منافاتی با تلاش در تولید و پیشرفت مالی ندارد ،مگر قرار است که انسان هر چه در تولید تلاش می کند و به دست می آورد، همه را برای خود مصرف کند که با بحث قناعت منافات داشته باشد،پس بحث کمک به نیازمندان و فقرا،موسسه های خیریه ،وقف ایجادمدرسه،بیمارستان...کجا می رود؟

همان طوریکه ائمه دین (علیهم السلام) مانند حضرت علی (علیه السلام) که در زهد و قناعت الگو هستند این گونه بودند که با این روحیه ای که داشتند ،ولی با تمام وجود تلاش و کار می کردند و متناسب با اوضاع و احوال آن روزگار چاه هایی حفر می کردند و آن را وقف می نمودند و یا نتیجه محصولات خود را به فقرا و مساکین می دادند .
بنابراین هیچ منافاتی ندارد که انسان در مصرف زندگی خویش قانع باشد و لکن در تولید قانع نباشد بلکه تا جایی که می تواند سعی و تلاش داشته باشد.مثلا کسی را تصور کنید که به این صفت ارزشی قناعت در مصرف کاملا عمل می کند

ولی در عین حال با کار و تلاش خود کارخانه ای را تاسیس کرده و دست صد کارگر را گرفته که این افراد و خانواده های آنها سر سفره این کارخانه نان می خورند،و به اندازه خود چرخ اقتصادی کشور را هم می چرخانند و یا صاحب این کارخانه بخش عظیمی از اموال خود را صرف رسیدگی به بهزیستی،فقرا،ایجاد بیمارستان و مدرسه در مناطق محروم و......می کند.

و لکن خودش در مصرف زندگی خودش خوی و خصلت قناعت را رعایت می کند و اتقافا این عمل هنر است که انسان با وجود اینکه در تولید تلاش می کند و اموال فراوانی به دست می آورد ،همه را برای خود نخواهد بلکه به فکر زندگی دیگران و منافع کشور باشد و برای خویش به حداقل اکتفا کند.
پی نوشت:
1.پاينده، ابو القاسم‏، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)،ص218،دنياى دانش‏، تهران.
2.كلينى، محمد بن يعقوب‏،الكافي(ط- الإسلامية)،ج1،ص30، دار الكتب الإسلامية، تهران،1407ق.
3. صدر الدين شيرازى، محمد بن ابراهيم‏،شرح أصول الكافي (صدرا)،ج2،ص4-5،مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى‏،تهران‏،1383 ش‏.
4.ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تحف العقول‏،ص160،جامعه مدرسين‏،قم،1404/1363ق.

موضوع قفل شده است