جمع بندی ازدواج پدرخوانده با دخترخوانده از نظر فقهی، حقوقی و عرف

ماده ۲۶: هرگاه سرپرست درصدد ازدواج برآید، باید مشخصات فرد مورد نظر را به دادگاه صالح اعلام نماید. درصورت وقوع ازدواج، سازمان مکلف است گزارش ازدواج را به دادگاه اعلام تا با حصول شرایط این قانون، نسبت به ادامه سرپرستی به صورت مشترک و یا فسخ آن اتخاذ تصمیم نماید.

تبصره: ازدواج چه در زمان حضانت و چه بعد از آن بین سرپرست و فرزندخوانده ممنوع است مگر اینکه دادگاه صالح پس از اخذ نظر مشورتی سازمان،‌ این امر را به مصلحت فرزندخوانده تشخیص دهد.
متن بالا ماده 26 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست است.لطفا دوستان نظرات خود را که بر اساس فقه ، حقوق یا عرف جامعه میباشد را بیان کنند البته با دلایل منظقی و مدارک معتبر.
دوستان اگر در مورد قاعده تلازم :
" متن: کلما حکم به العقل حکم به الشرع و کلما حکم به الشرع حکم به العقل
يعني: بر هر چه که عقل حکم کند ، شرع هم حکم می کند و بر هر چه که شرع حکم مي کند ، عقل هم حکم مي نمايد"
چیزی میدونند بیان کنند و آیا میشود بر پایه همین قاعده گفت چون از لحاظ عقل و عرف نمیتوان ازدواج پدرخوانده و دخترخوانده را قبول کرد شرع نیز همیچن موردی را نمیتواند بپذیرد؟!
و همچنین شايان ذکر است که برخي از محققين ازدواج با فرزندخوانده را مکروه دانسته‌ و در مقام استدلال، به رواياتي تمسک کرده‌اند که در آنها از ازدواج شخص با قابله‌اش منع شده خصوصاً در جايي که قابله، تربيت او را نيز به عهده داشته است که فقها اين روايات را حمل بر کراهت کرده‌اند.
ممنون از پاسخهایی که خواهید داد.