هدف خداوند از آیات محکم و متشابه چیست؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هدف خداوند از آیات محکم و متشابه چیست؟

با عرض سلام خدمته کارشناس محترم سایت ...

در سوره آل عمران آیه 7 میخواینم ...

اوست آنکه این کتاب را بر تو فرو فرستاد که برخی از آیات محکم به لفظ صریح است ... که آنها مادر و اساس کتاب هستند و برخی دیگر متشابه است ( چند پهلو است )
اما کسانی که در دل آنها انحراف است برای فتنه جویی و طلب تاویل از این کتاب از آنچه متشابه است پیروی میکنند ....
در حالیکه تاویل آن را جز خدا نمیداند ....
و آنان که رسوخ در دانش دارند میگویند ....
ما بدان ایمان آوردیم . همه از جانبه خداوند ماست ...
و جز صاحبان خرد متذکر نمیشوند ...

سوالی که برای من پیش میاد این هستش که چرا خداوند تمامی آیاته خودش رو به صورت محکم نزول نکرده ... اصلا من از کجا بفهمم این آیه محکم است یا متشابه ....
آنچنانکه خود خداوند میفرماید ( در حالیکه تاویل آن را جز خدا نمیداند )... خوب اگر قرار هست تاویل یه آیه رو جز خدا ندونه ... برای چی اون رو در درون قرآن قرار داده ؟؟؟

امکانش هست توضیحی بدین که از کجا میتونم بفهمم یه آیه محکم است یا متشابه ...
ثانیا : اگر فهمیدم که متشابه هست .... چه استفاده ای از اون میتونم بکنم ...

با تشکر

با نام الله



کارشناس بحث: استاد میقات

FT_Mohammadi;425085 نوشت:
با عرض سلام خدمته کارشناس محترم سایت ...

در سوره آل عمران آیه 7 میخواینم ...

اوست آنکه این کتاب را بر تو فرو فرستاد که برخی از آیات محکم به لفظ صریح است ... که آنها مادر و اساس کتاب هستند و برخی دیگر متشابه است ( چند پهلو است )
اما کسانی که در دل آنها انحراف است برای فتنه جویی و طلب تاویل از این کتاب از آنچه متشابه است پیروی میکنند ....
در حالیکه تاویل آن را جز خدا نمیداند ....
و آنان که رسوخ در دانش دارند میگویند ....
ما بدان ایمان آوردیم . همه از جانبه خداوند ماست ...
و جز صاحبان خرد متذکر نمیشوند ...

سوالی که برای من پیش میاد این هستش که چرا خداوند تمامی آیاته خودش رو به صورت محکم نزول نکرده ... اصلا من از کجا بفهمم این آیه محکم است یا متشابه ....
آنچنانکه خود خداوند میفرماید ( در حالیکه تاویل آن را جز خدا نمیداند )... خوب اگر قرار هست تاویل یه آیه رو جز خدا ندونه ... برای چی اون رو در درون قرآن قرار داده ؟؟؟

امکانش هست توضیحی بدین که از کجا میتونم بفهمم یه آیه محکم است یا متشابه ...
ثانیا : اگر فهمیدم که متشابه هست .... چه استفاده ای از اون میتونم بکنم ...

با تشکر

«هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ»
او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات «محكم» [صريح و روشن‏] است كه اساس اين كتاب مى ‏باشد (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف مى‏گردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است [آياتى كه به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات ديگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن مى ‏رود ولى با توجه به آيات محكم، تفسير آنها آشكار مى ‏گردد.]
اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه ‏انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسير (نادرستى) براى آن مى‏ طلبند در حالى كه تفسير آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمى ‏دانند. (آنها كه به دنبال فهم و دركِ اسرارِ همه آيات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) مى ‏گويند: «ما به همه آن ايمان آورديم همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذكر نمى ‏شوند (و اين حقيقت را درك نمى‏ كنند).(1)

با سلام و درود

در ابتدا لازم است چند مطلب به عنوان مقدمه عرض شود:

مطلب اول: جهت متشابه بودن

تشابه صفت لفظ نيست، واژه به اعتبار مفهوم واژگانى متشابه نمى ‏باشد یعنی در معنای لغوی او مشکلی نیست، بلكه لفظ به اعتبار معناى اضطراب ‏آور كه دارد متشابه است، لذا واژه به اعتبار مفاهيم، متشابه مى ‏باشد.

بیانی دیگر؛ متشابه بودن لفظ آيات به اعتبار مفاهيم آن ها است، يعنى لفظ، مفهومى را مى ‏رساند كه آن مفهوم در عين حال كه مبين و روشن است، شبهه ‏انگيز است و شباهت به باطل دارد.(2)

علامه طباطبایی (ره) در این زمینه چنین می آورند:

متشابه بودن آيه از لحاظ لفظ نيست، از لحاظ اين است كه مفهومى را که ايفا مى ‏كند با آيه‏ هاى محكم سازگارى ندارد. (3)

آياتى كه متشابه شمرده شده ‏اند از جهت مفهوم در نهايت روشنى هستند، تشابه آن ها به لحاظ مقصود از آيه ‏ها است.‏ (4)

نکته:

1. آيه ‏هاى متشابه در عين داشتن مفهوم روشن، متشابه هستند. چون آن مفهوم ترديد برانگيز است.

2. راه برداشت صحيح از متشابهات، بر گرداندن آن ها به دامن محكمات است. متشابه تا زمانى كه خود مستقل معنا شود مفهوم شک ‏آور دارد. ولى هنگامى كه بر دامن آيه ‏هاى محكم برگشت، ترديد و اضطراب از مفهوم آن برطرف مى ‏شود.

مطلب دوم: متشابه در قرآن به دو معنا به كار رفته

1. همانند و يكسان بودن، چنان چه در سوره زمر مى ‏خوانيم: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَديثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ»؛ خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابى كه آياتش (در لطف و زيبايى و عمق و محتوا) همانند يكديگر است آياتى مكرّر دارد (با تكرارى شوق ‏انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مى ‏ترسند مى ‏افتد. (5)

2. شبهه انگيز بودن، چنان چه گفتار يا كردارى ـ بر اثر احتمالاتى چند ـ شبهه ‏بر انگيز باشد و مقصود پنهان گردد.

در آيه 7 سوره آل عمران‏ «متشابهات‏» به همين معنا به كار رفته است. برخى آيات، بر اثر وجوه محتمله، ظاهرى شبهه انگيز به خود يافته، دست خوش كج انديشان قرار گرفته تا با تأويل بردن آن ها مايه فتنه گردند و مردم ساده لوح را از راه به در برند.

تشابه، به همين معناى دوم، در بحث محکم و متشابه، مد نظر است.

از اين ‏رو، تشابه علاوه بر آن كه بر چهره لفظ يا عمل، پرده اى از ابهام مى‏ افكند، موجب شبهه نيز مى باشد. بدين ترتيب هر متشابهى هم به تفسير نياز دارد كه رفع ‏ابهام كند، و هم به تأويل نياز دارد تا دفع شبهه كند.(6)

مطلب سوم: وجود متشابه در قرآن، طبیعی و اجتناب ناپذیر است

قرآن در قالب و بر وفق موازين كلام طبيعى انسانى نازل شده است و در كلام بشرى از ساده ‏ترين تعابير روزمرّه گرفته تا عالى ‏ترين تعبيرات و عبارات ادبى و هنرى، انواع صورت ‏هاى مجازى و استعارى و تمثيلى و كنايى را دارد، و هر جا كه مجاز باشد، تشابه و متشابه پيش مى ‏آيد. (7)

علامه طباطبایى(ره) در تبيين علت وجود متشابه در قرآن در يک بيان تفصيلى به اين نتيجه مى ‏رسد كه، اساسا اشتمال قرآن بر آيات متشابه، امرى واجب و ضرورى بوده است و جز اين امكان نداشته است.

ایشان مى‏ گويند:

القاى مفاهيم و معانى به انسان جز از طريق معلومات ذهنی كه در طول زندگى وى برايش فراهم گرديده، ممكن نخواهد بود. اگر فردى مأنوس با امور حسى باشد القا از طريق محسوسات، و اگر به معانى كلى نايل‏ گشته باشد، از همان طريق، صورت خواهد گرفت.

از طرفى هدايت دينى، اختصاص به گروهى خاص از مردم ندارد. اختلاف سطح افكار مردم از يک سو و عموميت امر هدايت براى همه از سوى ديگر باعث شده است كه بيانات قرآن در قالب امثال صورت گيرد؛ بدين صورت كه آن دسته از معانى و مفاهيمى كه انسان به آن ها آشناست و ذهنش با آن ها معهود است انتخاب مى‏ شود تا از رهگذر اين معانى، آن چه را نمى ‏داند برايش تبيين نمايد. (8)

مطلب چهارم: اقسام تشابه (اصلی و عرضی)

آیت الله معرفت (ره) بر این عقیده است که در قرآن دو گونه تشابه وجود دارد:

تشابه اصلی و تشابه عرضی.

تشابه اصلى آن است كه وقوعش طبیعی است زیرا به جهت كوتاهى لفظ و بلنداى معنا به ‏وجود آمده است.

الفاظ و كلمات موضوعه در لغت عرب، بيش‏ تر براى افاده معانى كوتاه و سطحى ساخته شده، گنجايش و كشش آن را ندارند تا معانى گسترده و عميق را افاده كنند. از طرفى هم قرآن ملتزم بود كه از الفاظ موضوعه عرب و از شيوه ‏هاى كلامى آنان استفاده كند «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» (9)

لذا براى بيان معانى والا به ناچار راه كنايه و مجاز و استعاره را پيمود و اين خود، بر عرب غريب مى ‏نمود.

تشابه عرضى، تشابهی است كه بر قرآن تحميل شده است. اين گروه از آيه‏ هاى متشابهه برابر با اسلوب و شيوه ‏هاى متعارف عرب‏ بيان شده و خالى از هر گونه غموض و پيچيدگى بوده، و در آغاز هرگز ايجاب شبهه نمى‏كرده است. سپس در پى درگيرى ‏هاى عقيدتى و فكرى كه در ميان گروه ‏هاى مختلف مسلمانان رخ داد، فاجعه «تشابه» دامن‏ گير بسيارى از آيات قرآن گرديد.

بیان دیگر؛

تشابه اصلى آن است كه كوتاهى لفظ موجب نارسايى در افاده بلنداى معنا شده و احيانا شبهه ‏انگيز شود. اين آيات بيش ‏تر در رابطه با اصول معارف و معرفت شناختى است و تعداد اين آيات متشابه نسبت به مجموع آيات قرآنى، اندک است، و با مراجعه به آيات محكم و نيز احاديث پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله و ائمه اطهار عليهم السلام، اين‏گونه تشابه قابل رفع است.

عمده تشابه، تشابه عرضى است كه بر اثر برخورد و تضارب آرا و عقايد و پيدايش مذاهب و گرايش ‏هاى مختلف كه در زمان ‏هاى متأخر از عصر نزول در جامعه اسلامى رخ داد، به وجود آمد و هر فرقه و گروه براى پشتوانه مذهب خود و يافتن دست ‏آويزى عوام ‏پسند، به سراغ قرآن رفته، آياتى را كه تا ديروز محكم بودند با تفسير هاى خود خواهانه، متشابه ساختند.

بيش‏ترين آيات متشابه كه امروزه مطرح است از اين قبيل مى ‏باشد.(10)

خلاصه:

تشابه اصلی مربوط به خود قرآن است و طبیعی است، زیرا الفاظ گنجایش و طرفیت آن معارف والا را نداشته و قرار بوده آن معارف در قالب همین الفاظ عرب، برای مخاطب بیان شود؛ لذا وجب تشابه شده است.

نسبت این آیات به کل آیات قرآن، بسیار کم و در حدود 200 آیه است. (11)

بیشترین تشابه، تشابه عرضی است که ارتباطی با اصل قرآن ندارد بلکه توسط گروه ها و فرقه های اسلامی و بعد از نزول قرآن، واقع شده و هر کدام نظرات و عقائد خود را بر قرآن تحمیل کرده و موجب وقوع تشابه شده اند.

مطلب پنجم: همه آیات محکم اند

منظور از محكمات، صراحت و اتقان اين آيات است، و مى خواهد بفرمايد آيات محكم مانند آيات متشابه هيچ تشابهى در آنها نيست، و خواننده بدون ترديد و اشتباه به معنايش پى مى برد.

آيات قرآن (چه محكمش و چه متشابهش) از اين نظر كه يک اسلوب بى نظير دارند، و همه آن ها در بيان حقايق و حكمت ‏ها و هدايت به سوى حق، صريح و اسلوبى متقن دارند، متشابه و نظير هم هستند.

و منظور از تشابه در این آیه (12) اين است كه آيات متشابه طورى است كه مقصود از آن براى فهم شنونده روشن نيست، و چنان نيست كه شنونده به مجرد شنيدن آن، مراد از آن را درک كند، بلكه در اين كه منظور، فلان معنا است يا آن معناى ديگر ترديد مى ‏كند، و ترديدش بر طرف نمى ‏شود تا آن كه به آيات محكم رجوع نموده و به كمک آن ها معناى آيات متشابه را مشخص كند، و در نتيجه همان آيات متشابه نيز محكم شود.

پس آيات محكم به خودى خود محكم است، و آيات متشابه به وسيله آيات محكم، محكم مى ‏شود. (13)

[="Tahoma"]مطلب ششم: دو دیدگاه عمده

1. برخی معتقدند بعضی آیات قرآن محکم و بعضی متشابه اند. مثلا برای آیات محکم به «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد» و یا آیاتی که تاریخ و قصه می گوید، مثال می آورند؛ و برای آیات متشابه به آیاتی مثل «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‏» اشاره می کنند.

در این دیدگاه گمان می شود متشابه یعنی آیه ای که معنای خلاف ظاهر دارد، و محکم یعنی آیه ای که معنای ظاهر آن اراده شده است. بر این اساس بعضی آیات محکمند و بعضی آیات متشابه.

2. دیدگاه دیگر آن است که آیات قرآن همگی در قدر متیقن معنای خود، ظاهر و محکم اند، و در زوایا و ظرایف و اطلاقات و عمومات خود متشابهند.

به عبارت دیگر، تقسیم آیات به محکم و متشابه نه بر اساس معنای ظاهر آن ها، بلکه بر اساس سهولت و دشواری شناخت مصادیق و تطبیقات آن است. شناخت مصادیق و موارد تطبیق در بعضی آیات آسان است، و در بعضی آیات سخت.

بر اساس این رأی، قدر متیقن و مقدار قطعی دلالت آیات را همه انسان ها با مراجعه به فهم عرفی می فهمند، ولی در دقائق آن نیاز به مراجعه به اهل بیت علیهم السلام خواهند داشت.

محکم و متشابه بودن، در این دیدگاه، مربوط به مفاهیم و وضوح و خفای آن نیست، بلکه به عالم تطبیق ارتباط دارد. به عبارت دیگر، مراد از محکم آیه ای است که مصادیق روشن و آشکار دارد، و بر عکس متشابه آیه ای است که مصادیق غیر آشکار دارد.

بر این اساس یک آیه می تواند به نسبت بخشی از مصادیق خود محکم باشد، و به نسبت بعضی دیگر متشابه.

FT_Mohammadi;425085 نوشت:

سوالی که برای من پیش میاد این هستش که

چرا خداوند تمامی آیاته خودش رو به صورت محکم نزول نکرده ...

اصلا من از کجا بفهمم این آیه محکم است یا متشابه ....

اگر قرار هست تاویل یه آیه رو جز خدا ندونه ... برای چی اون رو در درون قرآن قرار داده ؟؟؟

پس از بیان این مقدمات و با توجه به آن ها، پاسخ سؤالات شما بدین قرار است:

1. با توجه به ظرفیت محدود الفاظ لغت عرب، که گنجایش آن معانی و معارف والا را ندارند، راهی نمی ماند جز استفاده از مجاز و استعاره و کنایه و ...؛ که وقتی مجاز و ... به کار رود تشابه هم به وجود می آید.

2. تعداد آیات متشابه نسبت به آیات دیگر، اندک است و همان طور که اشاره شد، حدود دویست مورد است، لذا دانستن آن ها با مراجعه به تفاسیر و کتب علوم قرآنی مقدور است.

در ثانی، آن متشابهات نیز پس از ارجاع به محکمات، محکم می شوند.

3. تأویل آن را خداوند و راسخان در علم (اهلبیت علیهم السلام) می دانند. لذا با مراجعه به اهلبیت علیهم السلام، راه فهم متشابهات، باز است.

همین مطلبی که شما اشاره کرده اید، یکی از استدلال هایی است که اقامه شده بر این که «واو» در این آیه «ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ»، واو عطف است یعنی علاوه بر خداوند، راسخان در علم نیز تاویل آیات را به اذن الهی می دانند.

ایشان استدلال می کنند که چگونه ممکن است قرآن را کتاب هدایت برای بشر بدانیم، در حالی که ابهام هایی دارد که فقط خدا علم به آن دارد و هیچ کس حتی پیامبر صلی الله علیه وآله هم علم به آن ندارد. (14)

از این رو علاوه بر خداوند، راسخان در علم نیز از تاویل آیات آگاهند.

میقات;425371 نوشت:
مطلب پنجم: همه آیات محکم اند

منظور از محكمات، صراحت و اتقان اين آيات است، و مى خواهد بفرمايد آيات محكم مانند آيات متشابه هيچ تشابهى در آنها نيست، و خواننده بدون ترديد و اشتباه به معنايش پى مى برد.

آيات قرآن (چه محكمش و چه متشابهش) از اين نظر كه يک اسلوب بى نظير دارند، و همه آن ها در بيان حقايق و حكمت ‏ها و هدايت به سوى حق، صريح و اسلوبى متقن دارند، متشابه و نظير هم هستند.

و منظور از تشابه در این آیه (آل عمران، 7) اين است كه آيات متشابه طورى است كه مقصود از آن براى فهم شنونده روشن نيست، و چنان نيست كه شنونده به مجرد شنيدن آن، مراد از آن را درک كند، بلكه در اين كه منظور، فلان معنا است يا آن معناى ديگر ترديد مى ‏كند، و ترديدش بر طرف نمى ‏شود تا آن كه به آيات محكم رجوع نموده و به كمک آن ها معناى آيات متشابه را مشخص كند، و در نتيجه همان آيات متشابه نيز محكم شود.

پس آيات محكم به خودى خود محكم است، و آيات متشابه به وسيله آيات محكم، محكم مى ‏شود. (ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏3، ص 29 و 31)

تبیین آیت الله جوادی آملی از کلام علامه (ره)

استاد علامه می ‏فرمايد: سراسر قرآن محكم است ولي چون در نزول به نشئه فكر بشر غير معصوم، می ‏رسد، تشابه صورت می ‏گيرد. همان گونه كه باران پيش از فرود آمدن بر زمين «كف» ندارد، ولي پس از فرود و حركت بر روي زمين «كف» در آن ايجاد می ‏شود، از آسمان معرفت نيز «كف متشابه» نازل نشده است.

اگر همه مردم در حد نبی اكرم ‏صلی الله عليه وآله بودند، می ‏توانستند همه معارف قرآن را به صورت محكم از مقام «لدن» يا در شب قدر دريافت كنند، بدون آن كه تشابهی در كار باشد.

قرآن كريم در مقام «لدن» كه حضرت رسول‏ صلی الله عليه وآله به آن مقام راه يافت و آن را دريافت كرد، هيچ تشابهی نداشت. در شب قدر هم كه توسط جبرئيل بر قلب آن حضرت‏ نازل گرديد، تشابهی نداشت، زيرا به فرموده خدای سبحان، نزول قرآن از آغاز تا انجامش همراه با حقّ است: «وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ»(15)

در جايی كه حق محض وجود دارد جايی برای اشتباه حق و باطل و تشابه نيست.

در آن مراحل كه لفظ و مفهوم وجود ندارد، تشابهی هم نيست. اما آن جا كه خدای سبحان می ‏خواهد با واژه عربی با مردم سخن بگويد، چون هر كس اصول و مبادی و لغت و فرهنگ خاصی دارد و دقت نظر و طرز تفكر افراد متفاوت، از كنايات، استعارات، تشبيهات، مجازات و مشتركات لفظی و معنوی و ... برداشت هاي متفاوتی به وجود می آورد، برخی از آيات، متشابه می ‏شوند. تشابه، از عوارض اين عالم ماده است وگرنه خداوند تشابه را نازل نكرده است. (16)

FT_Mohammadi;425085 نوشت:

چرا خداوند تمامی آیاته خودش رو به صورت محکم نزول نکرده ...

آیات متشابه، امتحان و سنجش ایمان

از فضاى سخن خود آيه (17) مى ‏توان بهره گرفت كه علت اين كه برخى آيه‏ ها متشابه هستند، براى اين است كه مردم در عرصه اعتقاد و رسيدن به معارف قدسى آزموده شوند.

همان گونه كه در عرصه عمل مردم مورد آزمايش قرار مى‏ گيرند، تا مدعى ايمان از مؤمن خالص و استوار آشكار شود (18)، در عرصه اعتقاد نيز اعتقاد خالص و ناب را شناختن و به آن باور داشتن و پيرو آن بودن ارزشمند است (19).

وجود آيه ‏های متشابه زمينه ‏ساز عرصه آزمون مى ‏باشد تا مشخص شود چه كسى به پيروى از حق، متشابه را به محكم بر مى ‏گرداند و مفهوم صحيح و محكم به دست مى ‏آورد، و چه كسى متشابه را دست ‏آويز و بهانه براى ايجاد انحراف قرار مى‏ دهد.

انسان مريض، متشابه را در عرصه اعتقاد، آنگاه عمل، دست ‏آويز قرار مى‏ دهد: «فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ»

انسان پاک و سالم ژرف ‏انديش، تسليم حق است و به آن چه از سوى خداست ايمان مى ‏آورد: «وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»

از عبارت «وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ»، اين نكته نيز معلوم می شود كه وجود آيه‏ های متشابه ضمينه انحراف نيست، بلکه سوء برداشت از آن ها سبب انحراف است، و وجود آيه ‏های متشابه، زمينه ساز آزمون مى ‏باشد. (20)

از فلسفه متشابهات، مراجعه به اهلبیت علیهم السلام

آيات قرآن كريم، مانند آب حيات ‏بخش هستند كه كف تشابه روی آن ها را می ‏گيرد و آيات متشابه، همگی، حق و نور و نافع و ماندنی هستند ولی معنای باطلی كه هنگام مواجهه با اين آيات به اذهان انسان های عادی می آيد، كف تشابهی است كه در اين عالم چاره‏ای از آن نيست.

البته همين تشابه آيات، فوايدی دارد كه يكی از آن ـ چنان كه در بعضی از روايات آمده (21) ـ ارجاع مردم به اهلبيت عليهم السلام است.

اگر همه آيات قرآن را مردم می ‏توانستند به سادگی و روشنی بفهمند، نسبت به مبيّنان و مفسّران حقيقی قرآن احساس بی نيازی می ‏كردند و به محضر آن راسخان در علم نمی ‏رفتند، ولی اكنون كه بنابر ضيق اين عالم و ضرورت تشابه، برخی از آيات، متشابه شده، نياز بيشتری به راسخان در علم كتاب خدا احساس می ‏شود.

اگرچه برای فهم دقيق و كامل محكمات نيز لازم است از آنان استمداد جوييم، زيرا اختلاف نظرها و كج‏ فهمی ‏ها تنها مربوط به متشابهات نيست بلكه گاهی در محكمات نيز رخ می ‏دهد. (22)

_____________

  1. آل عمران، 7.
  2. پژوهشى در علوم قرآن، احمدی، ص 148.
  3. الميزان، ج 3، ص 41.
  4. الميزان، ج 1، ص 9.
  5. زمر، 23.
  6. ر.ک: علوم قرآنی، معرفت، ص 272.
  7. قرآن پژوهى، ص 736 و 737، به نقل از درسنامه علوم قرآنى، ص 454.
  8. ر.ک: المیزان، ج 3، ص 60 و 61.
  9. زخرف، 3.
  10. علوم قرآنى، ص 277 و 286 و 295.
  11. ر.ک: التمهيد، ج 3، ص 14.
  12. آل عمران، 7.
  13. ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏3، ص 29 و 31.
  14. ر.ک: علوم قرآنى، ص 290.
  15. اسراء، 105.
  16. ر.ک: تفسیر موضوعی، ج 1 «قرآن در قرآن»، ص 416 و 417.
  17. آل عمران، 7.
  18. آل عمران، 142.
  19. آل عمران، 141.
  20. ر.ک: پژوهشى در علوم قرآن، ص 154.
  21. الإحتجاج، ج ‏1، ص 253.
  22. ر.ک: تفسیر موضوعی، ج 1 «قرآن در قرآن»، ص 418.