ازدواج با طلبه ی فقیر؟14 تای مهم برای موفقیت در زندگی طلبگی

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج با طلبه ی فقیر؟14 تای مهم برای موفقیت در زندگی طلبگی

با سلام و عرض تسلیت شهادت سرور و سالار شهیدان امام حسین علیه السّلام
یکی از دوستان من اطلاع داد که پسری خیلی خوب و مؤمن رو سراغ داره که دو سال از من بزرگتره.
طلبه هست و خونه و ماشین و .. نداره و خود پسر گفته من چون فعلاً از نظر اقتصادی چیزی ندارم نمیخوام ازدواج کنم.
اما دوستم چنین چیزی گفت: خانوادش گفتن اگه دختری پیدا کردید که حاضره با پسری با ایمان که فعلاً فقیره ازدواج کنه معرفی کنید که بریم خواستگاری.
به نظر کارشناسان محترم من باید چه جوابی بدم؟ اصلاً جواب مثبت برای اومدن به خواستگاری، صحیحه؟ به نظر شما باعث نمیشه فکر کنند دختر داره برای ازدواج با پسر پیش قدم میشه؟ اینطوری شأن دختر پایین نمیاد؟
ضمناً آن پسر متولد 66 هست.
با تشکر

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد حامی

با سلام خدمت شما پرسشگر محترم
عزاداری شما هم قبول
خب اجازه بدهید کمی دقیق تر به مسأله ازدواج نگاه کنیم. ازدواج یک پروژه بزرگ برای یک عمری زندگی است، بنابراین باید روشمند و مطالعه شده باشد. باید معیار ازدواج موفق را بدانیم تا درستن برنامه ریزی کنیم تا خانه ازدواج مقاوم باشد. برای آشنایی با معیارهای ازدواج موفق دو کتاب در کتاب خانه همین سایت وجود دارد با دقت مطالعه کنید و نمودار ازدواج موفق و انگیزه های غلط در ازدواج را با دقت ببینید.
کتاب ها:
1- مطلع مهر
2- مطلع عشق
3-رهنمودهایی برای ازدواج
برای ازدواج موفق باید تناسب ها بین دختر و پسر از نظر باورهای دینی، ارزش ها، اهداف زندگی، شخصیت و اخلاق، شأن اجتماعی و خانوادگی، اقتصادی، تحصیلی و.. باشد.
تذکر: دو نفر که باورهای عمیق دینی داشته باشند در پرتو این باورهای عمیق برخی از اختلافات مثل اختلاف اقتصادی تا حدی قابل اغماض است.

واسطه
دوست شما می تواند نقش یک واسطه را ایفا کند یعنی غیر مستقیم به آنها شما را معرفی کند و نگوید که شما در جریان هستید بگویید به نظر ایشان برایشان ایمان بسیار مهم است. این گونه نگرانی یاد شده در سؤال تان نیز برطرف خواهد شد.

نکته مهم
صرف طلبه بودن مانع تحقیق شما نشود. ملاک ها و معیارهای ازدواج را خوب بخوانید و باهاش ارتباط برقرار کنید تا خوب خوب بفهمید. براساس آن الگو تحقیق کنید.
بله ممکن است فردی در ظاهر طلبه باشد ولی در باطن مقید نباشد
ممکن است طلبه ای واقعا (ظاهرا و باطنا) مقید باشد که اغلب مقید هستند. ولی ممکن است تناسبی بین شما نباشد. بنابراین تحقیق و بررسی و رعایت همتایی ها شرط یک ازدواج موفق است.

روزی اهل علم تضمین شده است.
اگر واقعا در تحقیقات متوجه شدید و کشف کردید که طلبه ای واقعا مقید است و اساتید مدرسه و هم بحثی ها و دوستانش تأیید کردند
و خودتان در تناسب لازم را با او دارید شک نکنید
چرا که وعده الهی است که روزی اهل علم نافع تضمین شده است.
قال النّبی(ص):«أنّ الله تعالی قَد تَكَفَّلَ لطالبِ العِلمِ بِرزقِهِ خَاصّه عمّا ضَمِنَه لِغیرِهِ»:
به درستی كه خدای تعالی رزق و روزی اهل علم را به طور خاصّ متكفّل شده (منیه المرید،ص62)

اما اگر خود شما باید قبل از هر چیز به زندگی معنوی و طلبگی، عشق بورزید با عشق کارها آسان می شود و سختی ها راحت.
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور
اگر عشق نباشد تاب و تحمل زندگی سخت طلبگی را نخواهید داشت اگر باشد خواهید دید که لذت معنوی و زندگی طلاب در اوج است که قناعت گنج بی پایان است.

رزق و روزی اهل علم و دانش

هر کسی در زندگی باید برای به دست آوردن رزق و روزی و تأمین زندگی خود تلاش کند، البته این به این معنی نیست که انسان برای تأمین زندگی به هر کاری دست بزند و از راه حرام و یا از راه ذلّت باز، زندگی خود را تأمین کند؛ چرا که در روایات وارد شده که خداوند رزق و روزی هر کسی را ضمانت کرده است:

«وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُم قُوتاً مَعلُوماً مَقْسُوماً مِن رِزقِهِ، لا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ، وَ لا يَزِيدُ مَن نَقَصَ مِنْهُم زَائِدٌ»

برای هر موجود زنده­ای نصیبی معلوم و رزقی مقسوم فرمود؛ کسی نمی­تواند از روزی او اگر زیاد باشد چیزی کم کند و اگر کم است چیزی بیفزاید.[1]
نه تنها انسانها بلکه همه موجودات روزی آنها در نظر گرفته شده و خداوند روزی هیچ موجودی را فراموش نکرده است و نه تنها فراموش نکرده بلکه روزی آنها را ضمانت کرده است، حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می­فرماید: به مورچه و كوچكى جثّه آن بنگريد، كه چگونه لطافت خلقت او با چشم و انديشه انسان درك نمى ‏شود، نگاه كنيد چگونه روى زمين راه مى‏رود، و براى به دست آوردن روزى خود تلاش مى ‏كند؟ دانه ‏ها را به لانه خود منتقل مى ‏سازد، و در جايگاه مخصوص نگه مى ‏دارد، در فصل گرما براى زمستان تلاش كرده، و به هنگام درون رفتن، بيرون آمدن را فراموش نمى‏ كند! روزى مورچه تضمين گرديده، و غذاهاى متناسب با طبعش آفريده شده است.[2]روزی اهل علم و دانش را خود به طور خاص و ویژه متکفّل شده است
علامه طباطبایی(ره) می­ فرمایند: در سال هايى كه در حوزه نجف اشرف مشغول تحصيل علم بودم مرتب از تبریز هزينه تحصيلم به نجف مى ‏رسيد و من فارغ البال مشغول بودم تا آنكه چند ماهى مسافر ايرانى به عراق نيامد و خرجيم تمام شد، روزى مشغول مطالعه بودم و دقيقاً در يك مسأله علمى فكر مى‏ كردم كه ناگهان بی­ پولى و وضع روابط ايران و عراق رشته مطلب را از دستم گرفته و به خود مشغول كرد، شايد چند دقيقه بيشتر طول نكشيد كه شنيدم درب منزل را مى ‏كوبند، در حالى كه سر روى دستم نهاده و دستم روى ميز بود برخاستم و درب خانه را باز كردم مردى ديدم بلند و داراى محاسنى حنايى و لباسى كه شباهت به لباس روحانى عصر حاضر نداشت نه فرم قبايش و نه فرم عمامه‏ اش، امّا هر چه بود قيافه ‏اى جذّاب داشت. به محضى كه در را باز كردم سلام كرد و گفت: من شاه حسين ولى، پروردگار متعال مى ‏فرمايد: در اين مدّت هيجده سال، كى گرسنه‏ ات گذاشته ‏ام كه درس و مطالعه ‏ات را رها كرده و به فكر روزيت افتاده‏ اى!! آن گاه خدا‌حافظى كرد و رفت. من بعد از بستن در خانه و برگشتن به پشت ميز تازه سر از روى دستم برداشتم و از آنچه ديدم تعجّب كردم و چند سؤال برايم پيش آمد.

اوّل اينكه: آيا راستى من از پشت ميز برخاستم و به در خانه رفتم و يا آنچه ديدم همين جا ديدم ولى يقين دارم كه خواب نبودم.

دوم اينكه: اين آقا خود را به نام شاه حسين ولى معرفى كرد، ولى از قيافه‏ اش بر مى ‏آيد كه گفته باشد شيخ حسين ولى، لكن هر چه فكر كردم نتوانستم بخود بقبولانم كه گفته باشد: شيخ، از طرفى هم قيافه ‏اش قيافه شاه نبود، اين سؤال هم چنان بدون جواب ماند تا آنكه مرحوم والدم از تبريز نوشتند كه تابستان به ايران بروم در تبريز بر حسب عادت نجف، بين الطّلوعين قدم مى ‏زدم روزى از قبرستان كهنه تبريز مى ‏گذشتم به قبرى برخوردم كه از نظر ظاهر پيدا بود قبر يكى از بزرگان است، وقتى سنگ قبر را خواندم ديدم قبر مردى است دانشمند به نام شاه حسين ولى و حدود سيصد سال پيش از آمدن به در خانه، از دنيا رفته است.

سؤال سوّمى كه برايم پيش آمد تاريخ هيجده سال بود كه اين تاريخ ابتدائش چه وقت بوده است؟ وقتى است كه من شروع به تحصيل علوم دينى كرده‏ ام؟ كه من بيست و پنج سال است مشغولم، و يا وقتى است كه من به حوزه نجف أشرف مشرف شده‏ ام؟ كه آن هم بيش از ده سال نيست پس ماده تاريخ هيجده از چه وقت است؟ و چون خوب فكر كردم ديدم هيجده سال است كه به لباس روحانيّت ملبّس و مفتخر شده ‏ام.[3]


[/HR] [1]. صحیفه سجادیه، ترجمه و شرح ابوالحسن شعرانی، قم، انتشارات قائم آل محمد، چاپ ششم، 1386، ص37.

[2]. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 185.

[3]. طباطبایی، محمد حسین، الميزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1374، ج‏، ص 549.

http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=40008

حامی;426774 نوشت:
کتاب ها:
1- مطلع مهر
2- مطلع عشق
3- رهنمودهایی برای ازدواج
سلام

کتابها را میتوانید از لینک های زیر دانلود کنید


دانلود کتاب - مطلع مهر (انتخاب همسر)

دانلود کتاب - مطلع عشق (انتخاب همسر)پندها و نصایح امام خامنه ای به زوج های جوانی
رهنمودهایی برای ازدواج

[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]ازدواج با طلبه اگه واقعاً طلبه باشه، نه اینکه فقط درس بخونه و حامل بی عمل اون اسم و لباس مقدس باشه، همچین زندگی خوبه که بخاطر تقیدات واقعی آقا به اوامر الهی، خیلی آرامش بخشه زندگی:ok:
اتفاقاً مزشم به اون فقرشه:farar:
[/]

یکی از مثل هایی که در زندگی طلبگی در ضمن مشاوره هایم با طلاب زیاد بیان می شد این بود: توش خودمون را کشته بیرونش مردم را
دوران تحصیل طلاب طولانی است و در این ایام شهریه اندکی می گیرند.
خب برخی از روحانیون بعد از تحصیلات قابل توجهی جذب برخی از نهادها و سازمان ها شده اند و در آمد آنها براساس اشل حقوقی مثلا دانشگاه، نیروی انتظامی، دستگاه قضایی و...است بنابراین نسبت به عموم طلاب از نظر رفاهی زندگی راحت تری دارند.
بنابراین اگر طلبه اهل تلاش باشد می تواند بعد از یک دوره سختی زندگی حداقل متوسطی برای خود و همسرش ایجاد کند.
با همه این حال باید دقت شود که
یک فرد با ایمان حاضر است برخلاف بسیار از افراد در روز بسیار گرم با کار سختی که دارد روزه ماه رمضان را بگیرید هرچند همکارانش نگیرند.
یک زن با ایمان حاضر است براساس باورهایش در روز گرم تابستان حجاب و چادر داشته باشد و این سختی را به عشق تقرب به خداوند همانند سازی با حضرت زهرا و زینب کبری(س) تحمل کند.
یک روحانی حاضر است لباس روحانیت را در شرایط مختلف به تن کند و حتی ناسزای افراد نادان و مغرض را به عشق خداوند و اهل بیت تحمل کند.

با تمام سختی زندگی طلبگی، طلاب که اخلاق مدار هستند حاضر نیستند طلبگی را کنار بگذارند و شغل پر درآمدی انتخاب کنند.


بنابراین کسی که می خواهد همسر طلبه باشد باید با دید باز وارد زندگی طلبگی شود تا بتواند دوشادوش طلبه حرکت کند و در این مسیر مشوق و حامی او باشد.

البته
البته
البته
و صد البته
طلاب نباید به خاطر فقر و مشکلات مالی از همتایی در گزینش همسر به خصوص همتایی در باورهای دینی، ویژگی های اخلاقی و شخصیتی و اصالت خانوادگی و...غفلت کند.

باور غلط: چون هر کسی نمی­ تواند با شهریه اندک طلبگی با من زندگی کند بهتر است با خانمی بیوه یا فقیری ازدواج کنم.

پاسخ: براساس روان­ شناسی ازدواج، ازدواج باید براساس معیار و ملاک و همتایی و تناسب­ های اخلاقی، شخصیتی، خانواگی، تحصیلی، هوشی، جهان بینی و هدف زندگی، سن(پسر 3-5 سال بزرگتر)، و...باشد. چه بسا خانمی بیوه باشد و علت اصلی جدا شدنش از همسرش این باشد که او نمی­تواند با درآمد کم شوهرش زندکی کند و توقعش بالاست. برخی ممکن است به دلیل مشکلات مالی یا ترحم و...با فردی ازدواج کنند ولی با رفع آن نیازها نسبت به زندگی با آن فرد سرد سرد شوند. انگیزه­ های غلط در ازدواج ازدواج فواید زیادی دارد ولی اگر ازدواج با اهداف پخته و نگرش کاملی انجام نگیرید و صرفا با برخی انگیزه ها همراه باشد این ازدواج لب پرتگاه جدایی خواهد بود و ناموفق است.

برخی از انگیزهای غلط در ازدواج عبارتند از: ترحم، زیبایی، رشد معنوی، به دست آوردن شغل یا ثروت، کسب تسهیلات متأهلی، عقب نیفتادن از دوستانی که ازدواج کرده­اند، ارضای نیاز جنسی صرف، هدایت و ارشاد طرف مقابل، نجات یک فرد مقابل از افسردگی، خودکشی یا خانواده نااهلش، ترس از بالا رفتن سن، فشار و اصرار خانواده و...
توجه و تذکر:

[=Calibri]1. ما برای یک اردوی چند روزه با هرکسی تمایل نداریم هم صندلی باشیم در قطار یا اتوبوس. برای یک عمر زندگی نباید ناپخته عمل کنیم، کتاب رهنمودهایی برای ازدواج و کتاب مطلع مهر را از سایت اسک دین دانلو کنید و بخوانید و برای ازدواج از تجارب مشاوران ازدواج بهره مند شوید.
[=Calibri]2. برخی از دختر خانم ها می­ترسند به مادری که برای پسرش با هزار امید خواستگاری می­ کند جواب منفی دهند و می­گویند با هم تناسب نداریم ولی می­ترسم آه او بر زندگی اثر بدی بگذارد. این فکر غلط است چون ازدواج ناموفق و به تبع آن فرزندان بزهکار در این نوع ازدواج ها به ثمر می آید و حاصل ازدواج که باید به تعبیر قرآن آرامش باشد چیزی جز نگرانی، استرس و اضطراب نخواهد شد.
[=Calibri]3. شرم و حیای دو نوع است پسندیده و ناپسند. دختر یا پسر مؤمن در ازدواج باید چشم ها را باز باز کنند. مبادا به خاطر شرم چشم بسته ازدواج کنند و عمری در آتش ازدواج ناموفق بسوزند و بسوزانند. اگر هنگام ازدواج افراد تلاش نکنند و ملاک ها یا شروط خود را بیان نکنند گرفتار شرم و حیای ناپسند شده اند. مردی که به خاطر حیا دختر را نگاه نمی ­کند و با او ازدواج می کند و بعد متوجه می شود که او را دوست ندارد به خاطر شرمی ناپسند گرفتار بداخلاقی، بهانه گیر و....می شود.
منبع: نرم افزار تافته جدا نابافته

سلام علیکم

نمیدانم طرح این موضوع در این جا درست است یا نه

اما مشکلی که جدیدا در میان ازدواج برخی طلبه ها دیده می شود این است که همسران آنها از لحاظ پوشش ظاهری حداقل حجاب را رعایت

می کنند در صورتی که کسی که همسر روحانی میشود به گونه ای باید الگوی جامعه باشد اما متاسفانه ، در برخی از موارد استفاده از لوازم

آرایش،مشخص بودن ابرویی که به دلیل رنگ و .... زینت محسوب میشود، لباس های با رنگ روشن و جذاب و حتی چادرهایی که حجاب کامل

ندارند و........ در این افراد دیده می شود (از بیان این مطالب به این صراحت عذر می خواهم ، اما اینها درد دل هایی است که هرجایی نمی شود بیانشان کرد)

شاید عده ای بگویند که مگر اینها چه اشکالی دارد؟؟؟ شاید برای افراد عادی اشکال نداشته باشد((که البته بعید می دانم)) اما برای کسی که

همسر یک طلبه شده پسندیده نیست چون این فرد باید الگوی دیگران باشد زیرا به شوهرش به عنوان نماینده دین نگاه می شود

از طلبه های محترم خواهش میکنم موقع انتخاب همسر به این نکات ظریف توجه ویژه ای داشته باشد

از همسران طلبه ای که واقعا اهل رعایت هستند برای بیان این مطالب عذر می خواهم :Gol:

یا زهرا


محمدی...;424972 نوشت:
به نظر کارشناسان محترم من باید چه جوابی بدم؟ اصلاً جواب مثبت برای اومدن به خواستگاری، صحیحه؟ به نظر شما باعث نمیشه فکر کنند دختر داره برای ازدواج با پسر پیش قدم میشه؟ اینطوری شأن دختر پایین نمیاد؟

سلام..
چرا که نه البته همین طور که استاد حامی گفتن نیاز به تحقیق دارید تا بدونید ایشون چه جور آدمیه و البته باید بگم ببخشید فقط نگاه لباس یا درسشون نکنید باید بفهمید چه جوریه چون هر آدمی در هر لباسی یه خصوصیت داره و یه اخلاق منکرش نمی شم که این لباس خیلی هارو تغییر داده ولی بازم والبته از شانتون هم کم نمی شه ...

با سلام خدمت استاد حامی

به نظر شما که اطلاعات کاملی درباره طلاب و زندگی طلبگی دارید

چه سوالات و موضوعات خاصی وجود دارد که باید در جلسه خاستگاری مطرح شود؟

باتوجه به اینکه عموما روحانیون از لحاظ اعتقادی در حد بالایی قرار دارند، چه موارد دیگری باید برای شناخت طلبه در نظر گرفت؟

شدیدا نیازمند راهنمایی سریع میباشم:Ghamgin:

یا زهرا

موضوع قفل شده است