سؤال در مورد سورۀ اخلاص

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سؤال در مورد سورۀ اخلاص

سلام.

1.در سورۀ توحید، «صمد،» «لم یلد و لم یولد» و «لم یکن له کفواً أحد» به «الله» بر می گردد یا به «أحد»؟ و از کدامیک از این دو واژه(یعنی الله و أحد) استنتاج می شود؟

2.سورۀ اخلاص، در حال بیان امری استدلالی در مورد خداست یا امری توصیفی؟ یعنی آیا فقط در مورد خدا توضیح می دهد یا در حال اقامه برهان است؟

با نام الله



کارشناس بحث: استاد مجید

مسلمان ایرانی;424880 نوشت:
سلام.

1.در سورۀ توحید، «صمد،» «لم یلد و لم یولد» و «لم یکن له کفواً أحد» به «الله» بر می گردد یا به «أحد»؟ و از کدامیک از این دو واژه(یعنی الله و أحد) استنتاج می شود؟

2.سورۀ اخلاص، در حال بیان امری استدلالی در مورد خداست یا امری توصیفی؟ یعنی آیا فقط در مورد خدا توضیح می دهد یا در حال اقامه برهان است؟


با صلوات بر محمد وآل محمد
باسلام وعرض ادب واحترام خدمت شما بزرگوار
ابتدا ترکیب این سوره را خدمت شما ارسال نمایم:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1)
«قُلْ» أمر فاعله مستتر و الجملة ابتدائية لا محل لها «هُوَ» ضمير الشأن مبتدأ «اللَّهُ أَحَدٌ» مبتدأ و خبره و الجملة خبر هو و جملة هو .. مقول القول.
اللَّهُ الصَّمَدُ (2)
«اللَّهُ الصَّمَدُ» مبتدأ و خبره و الجملة مستأنفة لا محل لها.
لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3)
«لَمْ يَلِدْ» مضارع مجزوم بلم و الفاعل مستتر و الجملة مستأنفة لا محل لها «وَ لَمْ يُولَدْ» الواو حرف عطف و مضارع مبني للمجهول مجزوم بلم و نائب الفاعل مستتر و الجملة معطوفة على ما قبلها.
وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (4)
«وَ لَمْ يَكُنْ» الواو حرف عطف و مضارع ناقص مجزوم بلم «لَهُ» متعلقان بكفوا «كُفُواً» خبر يكن مقدم «أَحَدٌ» اسمه المؤخر. و الجملة معطوفة على ما قبلها

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ هو ضمير شأن است، اهميت جمله بعدى را مى ‏فهماند، معنى آيه چنين مى‏ شود: بگو حق اين است كه خدا بى همتاست، بى همتاست در ذات، بی همتاست در صفات بى‏ همتاست در افعال، بى‏ همتاست در همه چيز.
2- اللَّهُ الصَّمَدُ آيه اول در زمينه توصيف ذات بود، اين آيه در توصيف فعل است، صمد و محل رجوع بودن در حوائج از صفات افعال است، خدا آفريننده همه موجودات است و همه او را قصد كرده و نيازمند او هستند، على هذا مقصود و مورد حاجت همه اوست از اين مى‏ فهميم كه الف و لام «الصمد» براى حصر است چنان كه در الميزان فرموده است معنى آيه چنين مى‏ شود: اللَّه فقط اوست مقصود و مورد حاجات كه همه از او مى‏ خواهند و به او روى مى‏ آورند.
صمد را مقصود، خداى دائم كه هميشه بوده و خواهد بود، سرپرست مطاع كه بالاتر از او امر و نهى كننده ‏اى نيست و امثال آن معنى كرده‏ اند. (امام حسين عليه السلام در پاسخ اهل بصره كه از معناى صمد سؤال كرده بودند، فرمود: معناى صَمد همان جملات پس از آن يعنى‏ «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ...» است.)
3- لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ جمله «لم يلد» مى ‏شود نفى تشبيه باشد در مقابل نصارى كه مى‏ گفتند الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ يا در مقابل مشركان كه مى‏ گفتند: خدا فرزند زائيده است: أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ صافات/ 151، و شايد منظور آن باشد كه هيچ چيز بطور اشتقاق و مجزا شدن از خدا، به وجود نيامده است بلكه خدا همه را با اراده و مشيت خود آفريده است الميزان وجه دوم را اختيار كرده كه قول نصارى و هر قول ديگر در اين جمله نفى شده است.
«لم يولد» حاكى از قدم ذات، و واجب الوجود بودن خداست، خدايى كه از چيز ديگرى به وجود نيامده است بلكه هستى را از ذات خود دارد، به نظر مى‏ آيد: لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ هر دو روى هم مراد هستند يعنى موجودى در اين دو وصف، فقط منحصر به بارى تعالى است، گرچه «لم يولد» نيز چنين است، به هر حال، خدا از اين جهت نيز بى همتاست.
4- وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ ظاهرا «يكن» منسلخ از زمان است نظير كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا مريم/ 290 «احد» نكره در سياق نفى، مفيد عموم است، آن شامل انسان غير انسان مى‏ باشد، معنى آيه چنين مى‏ شود: هيچ كس و هيچ چيز مانند خدا نيست، نظير لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ اين هم شكل ديگرى از بى همتايى است، تأخر «احد» ظاهرا براى حفظ اواخر آيات است.( تفسير أحسن الحديث ص: 404)

اين سوره چنان كه از نامش پيدا است (سوره اخلاص و سوره توحيد) از توحيد پروردگار، و يگانگى او سخن مى‏ گويد، و در چهار آيه كوتاه چنان توصيفى از يگانگى خداوند كرده كه نياز به اضافه ندارد.
در شان نزول اين سوره از امام صادق ع چنين نقل شده:" يهود از رسول اللَّه ص تقاضا كردند خداوند را براى آنها توصيف كند، پيغمبر ص سه روز سكوت كرد و پاسخى نگفت، تا اين سوره نازل شد و پاسخ آنها را بيان كرد".
در بعضى از روايات آمده كه اين سؤال كننده" عبد اللَّه بن صوريا" يكى از سران معروف يهود بود، و در روايت ديگرى آمده كه" عبد اللَّه بن سلام" چنين سؤالى را از پيغمبر اكرم ص در مكه كرد، سپس ايمان آورد، و ايمان خود را هم چنان مكتوم مى‏ داشت.
در روايات ديگرى آمده است كه مشركان مكه چنين سؤالى را كرده‏ اند .
در بعضى از روايات نيز آمده كه سؤال كنندگان گروهى از مسيحيان نجران بودند.
در ميان اين روايات تضادى وجود ندارد زيرا ممكن است اين سؤال از ناحيه همه آنها مطرح شده باشد و اين خود دليلى است بر عظمت فوق العاده اين سوره كه پاسخگوى سؤالات افراد و اقوام مختلف است

.(تفسير نمونه، ج‏27، ص: 428)

با سلام. جناب مجید ضمن تشکر از توضیحات شما. بنده درخواست نکردم تفسیری برای سورۀ اخلاص به من داده شود. دو سؤال داشتم که پاسخ آنها را می خواستم:

مسلمان ایرانی;424880 نوشت:
سلام.

1.در سورۀ توحید، «صمد،» «لم یلد و لم یولد» و «لم یکن له کفواً أحد» به «الله» بر می گردد یا به «أحد»؟ و از کدامیک از این دو واژه(یعنی الله و أحد) استنتاج می شود؟

2.سورۀ اخلاص، در حال بیان امری استدلالی در مورد خداست یا امری توصیفی؟ یعنی آیا فقط در مورد خدا توضیح می دهد یا در حال اقامه برهان است؟

لطفاً پاسخ این دو مورد را بفرمایید. بنده پیشتر متن تفاسیر سورۀ اخلاص را خوانده ام. با تشکر

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
با عرض سلام خدمت دوست عزیز و نیز کارشناس محترم
عنوان این تاپیک نظرم را جلب کرد. به نظرم میرسد پاسخ هر دو سوال شما پرسشگر گرامی در پاسخ کارشناس محترم قرار دارد. با کسب اجازه از کارشناس محترم و نیز شما دوست گرامی برداشت خود را عرض میکنم:

  • در سورۀ توحید، «صمد» «لم یلد و لم یولد» و «لم یکن له کفواً أحد» به «الله» بر می گردد یا به «أحد»؟
باتوجه به ترکیب ادبی عبارات روشن میشود که همه ضمیرها به الله بازمیگردد.
 

  • از کدامیک از این دو واژه(یعنی الله و أحد) استنتاج می شود؟
به نظر میرسد این سوال باید بعد از سوال واپسین شما می آمد زیرا در متن این سوال فرض گرفته اید این سوره در مقام استنتاج است آنگاه میپرسید این استنتاج از الله است یا از احد. در هر صورت پاسخ این سوال در ذیل سوال بعد قابل بیان است.
 

  • سورۀ اخلاص، در حال بیان امری استدلالی در مورد خداست یا امری توصیفی؟ یعنی آیا فقط در مورد خدا توضیح می دهد یا در حال اقامه برهان است؟
همانطور که کارشناس محترم بیان کرده است ساختار آیات در کنار شأن نزول سوره بیانگر توصیفی بودن این سوره مبارکه است هر چند در دل توصیف میتوان استدلالی بودن را نیز مشاهده نمود. به عبارت روشنتر هر فراز از این سوره، توصیفی از الله است که میتواند عقل را نیز در استدلالهایش رهنمون یا موید باشد. این مطلب از تفسیری که کارشناس محترم درباره آیات ارائه داده اند قابل برداشت است.
با آرزوی سلامتی همه دوستان

مسلمان ایرانی;424880 نوشت:
1.در سورۀ توحید، «صمد،» «لم یلد و لم یولد» و «لم یکن له کفواً أحد» به «الله» بر می گردد یا به «أحد»؟ و از کدامیک از این دو واژه(یعنی الله و أحد) استنتاج می شود؟

2.سورۀ اخلاص، در حال بیان امری استدلالی در مورد خداست یا امری توصیفی؟ یعنی آیا فقط در مورد خدا توضیح می دهد یا در حال اقامه برهان است؟


با صلوات بر محمد وآل محمد
وسلام وعرض ادب وهمچنین تسلیت به مناسبت ایام سوگواری آقا ومولا اباعبدالله الحسین(ع)ویاران با وفایش
کاربر گرامی همان طور که در پاسخ قبل عنوان گردید،سوره توحید از جمله سوره هایی است که از نظر تفسیری ،تفسیر قرآن به قرآن است وبه تعبیر مولا حسین بن علی (ع) آیات بعد از «صمد» مفسر آن می باشد.امّا این که صفات مطرح شده به کلمه «الله» بر می گردد یا به« احد» باید خدمت شما عرض کنم که «احد» خود به « الله» بر می گردد چرا که کلمه «الله» مستجمع جمیع صفات کمال وجلال است، وخود منشأ تمام صفات الهی می باشد.
در مورد سوال دوّم شما نیز در پاسخ قبل به تفصیل مطلبی را بیان کردیم:«در شان نزول اين سوره از امام صادق ع چنين نقل شده:" يهود از رسول اللَّه ص تقاضا كردند خداوند را براى آنها توصيف كند، پيغمبر ص سه روز سكوت كرد و پاسخى نگفت، تا اين سوره نازل شد و پاسخ آنها را بيان كرد".»پس معلوم می شوداین سوره به توصیف خداوند پرداخته وبه تعبیری این سوره شناسنامه خداوند می باشد.اگرچه می توان از آن به عنوان استدلال بر یگانگی خداوند نیز استفاده نمود . موفق باشید
.

مجید;425485 نوشت:
اگرچه می توان از آن به عنوان استدلال بر یگانگی خداوند نیز استفاده نمود .

با سلام، تشکر و عرض تسلیت عاشورای حسینی.

منظورتان این است که برای یک مسلمان قابل کاربرد برای استدلال بر یگانگی است یا اینکه برای کسی که فقط وجود خدا را پذیرفته و هنوز صفات خدا را نپذیرفته(و لذا تا پذیرش قرآن به عنوان کلام خدا فاصله زیادی دارد) نیز قابل استناد برای یگانگی خداست؟

مسلمان ایرانی;425521 نوشت:
منظورتان این است که برای یک مسلمان قابل کاربرد برای استدلال بر یگانگی است یا اینکه برای کسی که فقط وجود خدا را پذیرفته و هنوز صفات خدا را نپذیرفته(و لذا تا پذیرش قرآن به عنوان کلام خدا فاصله زیادی دارد) نیز قابل استناد برای یگانگی خداست؟

با صلوات بر محمد وآل محمد
وسلام وعرض احترام
کاربر گرامی اگر پاسخ را با دقت مطالعه بفرمایید،پاسخ شما بیان شده است:«اين سوره چنان كه از نامش پيدا است (سوره اخلاص و سوره توحيد) از توحيد پروردگار، و يگانگى او سخن مى‏ گويد، و در چهار آيه كوتاه چنان توصيفى از يگانگى خداوند كرده كه نياز به اضافه ندارد.
در شان نزول اين سوره از امام صادق ع چنين نقل شده:" يهود از رسول اللَّه ص تقاضا كردند خداوند را براى آنها توصيف كند، پيغمبر ص سه روز سكوت كرد و پاسخى نگفت، تا اين سوره نازل شد و پاسخ آنها را بيان كرد".
در بعضى از روايات آمده كه اين سؤال كننده" عبد اللَّه بن صوريا" يكى از سران معروف يهود بود، و در روايت ديگرى آمده كه" عبد اللَّه بن سلام" چنين سؤالى را از پيغمبر اكرم ص در مكه كرد، سپس ايمان آورد، و ايمان خود را هم چنان مكتوم مى‏ داشت.
در روايات ديگرى آمده است كه مشركان مكه چنين سؤالى را كرده‏ اند .
در بعضى از روايات نيز آمده كه سؤال كنندگان گروهى از مسيحيان نجران بودند.
در ميان اين روايات تضادى وجود ندارد زيرا ممكن است اين سؤال از ناحيه همه آنها مطرح شده باشد و اين خود دليلى است بر عظمت فوق العاده اين سوره كه پاسخگوى سؤالات افراد و اقوام مختلف است
.(تفسير نمونه، ج‏27، ص: 428)»
ان شا الله متوجه پاسخ شده باشید، اگر سوال دیگری باشد در خدمت شما هستم.

با سلام.

مجید;426490 نوشت:
با صلوات بر محمد وآل محمد
وسلام وعرض احترام
کاربر گرامی اگر پاسخ را با دقت مطالعه بفرمایید،پاسخ شما بیان شده است:«اين سوره چنان كه از نامش پيدا است (سوره اخلاص و سوره توحيد) از توحيد پروردگار، و يگانگى او سخن مى‏ گويد، و در چهار آيه كوتاه چنان توصيفى از يگانگى خداوند كرده كه نياز به اضافه ندارد.
در شان نزول اين سوره از امام صادق ع چنين نقل شده:" يهود از رسول اللَّه ص تقاضا كردند خداوند را براى آنها توصيف كند، پيغمبر ص سه روز سكوت كرد و پاسخى نگفت، تا اين سوره نازل شد و پاسخ آنها را بيان كرد".
در بعضى از روايات آمده كه اين سؤال كننده" عبد اللَّه بن صوريا" يكى از سران معروف يهود بود، و در روايت ديگرى آمده كه" عبد اللَّه بن سلام" چنين سؤالى را از پيغمبر اكرم ص در مكه كرد، سپس ايمان آورد، و ايمان خود را هم چنان مكتوم مى‏ داشت.
در روايات ديگرى آمده است كه مشركان مكه چنين سؤالى را كرده‏ اند .
در بعضى از روايات نيز آمده كه سؤال كنندگان گروهى از مسيحيان نجران بودند.
در ميان اين روايات تضادى وجود ندارد زيرا ممكن است اين سؤال از ناحيه همه آنها مطرح شده باشد و اين خود دليلى است بر عظمت فوق العاده اين سوره كه پاسخگوى سؤالات افراد و اقوام مختلف است
.(تفسير نمونه، ج‏27، ص: 428)»
ان شا الله متوجه پاسخ شده باشید، اگر سوال دیگری باشد در خدمت شما هستم.


خیر جناب کارشناس. شما جواب نمی دهید. شما دارید طفره می روید، چرایش را نمی دانم.

شما اگر نمی توانید نظر قطعی بدهید، خب بگویید نمی شود نظر قطعی داد. این کار شما اصلاً جالب نیست.

الان خیلی ساده، می شود فهمید که شما از جواب دادن طفره می روید: من پرسیده ام، «منظورتان این است که برای یک مسلمان قابل کاربرد برای استدلال بر یگانگی است یا اینکه برای کسی که فقط وجود خدا را پذیرفته و هنوز صفات خدا را نپذیرفته(و لذا تا پذیرش قرآن به عنوان کلام خدا فاصله زیادی دارد) نیز قابل استناد برای یگانگی خداست؟»

شما چه پاسخی داده اید؟ شما جواب فوق را ذکر کرده اید! به شأن نزول پرداخته اید! خب این جواب من است؟ اینکه آیات در پاسخ به سؤال مسیحیان یا مشرکان یا یهودیان نازل شده اند، آیا جواب این سؤال را می دهد که آیا این آیه می تواند برای کسی که فقط وجود خدا را پذیرفته ولی هنوز صفات خدا را نپذیرفته است، اثباتگر چیزی باشد؟ روشن است که شما جواب سؤال من را ندادید. پست اوّلی هم که در پاسخ دادید، جواب نبود، فقط یک نقل قول از تفسیر نمونه بود. تازه در پست دومتان جوابی دادید. اکنون هم اینگونه جواب می دهید!

خب شما خیلی صریح می توانستید جواب هر دو سؤال را بدهید و از طفره رفتن خودداری نمایید:

1.به الله: در آیه دوم که گفته می شود "الله صمد"، روشن است که صمد به الله بازگشت دارد و آشکار است که ضمیرهای "هو" به الله در آیه دوم باز می گردند. ضمن اینکه أحد خود توصیفگر الله در آیه اوّل است و از نص نیز آشکار است که سوره از الله صحبت می کند و نه از أحد.

2.سوره در حال تبیین است. چیزی که نشانگر استدلال آوردن باشد، در آیه وجود ندارد.

در پاسخ به سؤال جدید من نیز به جای ارجاع بی مورد به شأن نزول آیه به راحتی می توانستید بگویید: خیر، استدلال به قرآن یا استدلال بر اساس صفات خدا که در سورۀ اخلاص نقل شده اند، برای کسی که فقط وجود خدا را قبول دارد و نه صفات او را، مصداق بارز مغاطلۀ مصادره به مطلوب است. نمی توانیم حقانیت قرآن یا صفات کمالی خدا را که برای این فرد نیاز به اثبات دارد، فرض بگیریم.

ضمن اینکه بنده به جامع التّفاسیر دسترسی داشتم، می توانم تفسیر آیات را بخوانم، اگر اینجا پرسیدم برای مواردی بود که تفاسیر اظهار نظر روشن نکرده بودند و نخواستم نگرش غیرکارشناسانه خودم را الگو قرار بدهم.

عزاداریهایتان قبول
موفق باشید.

مسلمان ایرانی;424880 نوشت:
در سورۀ توحید، «صمد،» «لم یلد و لم یولد» و «لم یکن له کفواً أحد» به «الله» بر می گردد یا به «أحد»؟ و از کدامیک از این دو واژه(یعنی الله و أحد) استنتاج می شود؟

این عبارات هم به الله بر میگردد هم به احد
موضوع قفل شده است