جمع بندی یک ابهام ؟ شمر هم به بهشت می رود؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یک ابهام ؟ شمر هم به بهشت می رود؟

خدمت اساتید محترم سایت سلام عرض می کنم

از گذشته نه چندان دور ابهامی برایم پیش آمده بود که آیا حادثه کربلا حتما بیستی پیش می آمد و یا خیر؟

دلیل صحبت هایم نیز پیش گویی های بود که از حضرت رسول اکرم (ص) و برخی ائمه روایت شده است نظیر:

امیرالمؤمنین علیه السلام روزى به عمربن سعد فرمود: چگونه اى آن زمان که در موقعیتى قرار بگیرى که میان بهشت و جهنم مخیر شوى و تو جهنم را انتخاب کنى؟عمر سعد گفت: به خدا پناه مى برم از این مطلب (یعنى هرگز چنین نمى کنم )؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ولى بدون شک این مطلب محقق خواهد شد. (مدینه المعاجز)

یش‌گویی پیامبر(ص) درباره امیر‌المؤمنین(ع) «قال: اخبرنی جبرئیل انهم یظلمونه و یمنعونه حقه و یقاتلوه و یقتلون ولده و یظلمونهم بعده»، جبرئیل به من خبر داد که به علی ظلم می‌کنند و نمی‌گذارند که حق به حق‌دار برسد و فرزندانش را می‌کشند و به فرزندانش بعد از او هم ظلم می‌کنند.

و یا مواردی نظیر :
http://www.farhangnews.ir/content/18413

البته تا حدودی با مفهوم قضا و قدر آشنا هستم . اما این سئوال همیشه برایم وجود داشت که آیا در عوالم بالا که تا حدودی فارغ از قوانین و پدیده های حاک بر این دنیا است (نظیر بحث زمان و.....) اتفاقات آینده پیش بینی شده ...........

اما دیروز در یکی از سایتها و از قول یکی از شاگردان حسن زاده آملی مطلبی درج شده بود که حتی شمر هم قابلیت رفتن به بهشت را دارد(فایل صوتی در سایت موجود است) و برداشت من این است که ظاهرا هریک ما از آدمها (چه خوب و چه بد) در این دنیا نقش داریم و در نهایت تمامی ما انسانها مراحل تکامل را طی خواهیم کرد . منتها ادمهای خوب به واسطه اعمال این دنیا سریعتر مدارج را طی می کنند و آدمهای بد با سخت و مرارت و طولانی تر در عوالم بالاتر تسویه شده و امکان ورود به بهشت را پیدا می کنند.....
http://daralsadegh.net/erfan/32-asar-va-maghalat/913-1390-12-17-07-16-54

ممنون می شوم از اساتید محترم پاسخ مبسوطی را ارائه نمایند هرچند که این پاسخ نیاز به ارائه مقدماتی داشته باشد.

با نام الله



کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام و عرض ادب
خبر دادن پیامبر و امامان از آینده به معنای اجبار افراد برای قرار گرفتن در اتفاقات و وقایع ایام نیست بلکه بنابر علم غیبی که خدا به اولیای خود و اطلاع از آینده می دهد آنها خبر از وقوع می دهند و این به معنای اخبار است نه اجبار و گاه جنبه تحذیر و تنبه افراد را دارد و فرد مخاطب با اختیار خود مسیر را انتخاب می کند اما امام با علم به انتخاب های او نتیجه را اعلام می کند. این مانند خبر دادن معلم به دانش آموز خود است که در پایان سال رفوزه خواهد شد و هیچ کس به او اعتراض نمی کند که رفوزه شدن این دانش آموز تقصیر تو بود.

اما در باره سوال دوم شما که آیا شمر هم به بهشت می رود یا نه ؟
ابتداء باید عرض کنم که آن سخنرانی مورد تایید سخنران نبوده و ادعای حذف در آن کرده است در ضمن این بحث را ایشان نه به عنوان یک نظریه بلکه در جواب سوالی مطرح نموده اند که این بحث سالیان خیلی دور مطرح شده بوده که غرض ورزان برای ایجاد جوی بر علیه ایشان آن را از بین سخنرانی های ایشان جمع کرده و پخش نموده اند ایشان و استادشان آیه الله حسن زاده در جلساتی از این عقیده( بهشتی بودن شمر ) تبری جستند.
اما این که این افراد بلاخره بعد از عقوبت گناهان خویش بهشتی می شوند یا نه به مساله خلود بستگی دارد.
آیا کسی در جهنم جاویدان خواهد بود یا نه ؟ دو نظریه مطرح است :
برخی می گویند خلودی که در قرآن مطرح است خلود زمانی است یعنی ابدی اند در جهنم و برخی قایل اند این خلود به معنای زمان زیاد است.
به نظر معنای خلود همان معنای اول است و عده ای که تمام ذاتشان بدی پلیدی شده است دائما در جهنم می مانند. و گروهی که این پلیدی ها و بدی ها عارضی شان است و هنوز آنقدر بد نشده است که تمام وجودش عین بدی شود درون جهنم پاک شده و از آن خارج می شود.
برای اطلاع بیشتر از نظریات خلود بهhttp://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=35968 مراجعه نمایید

peyman1351;424719 نوشت:
خدمت اساتید محترم سایت سلام عرض می کنم

از گذشته نه چندان دور ابهامی برایم پیش آمده بود که آیا حادثه کربلا حتما بیستی پیش می آمد و یا خیر؟

دلیل صحبت هایم نیز پیش گویی های بود که از حضرت رسول اکرم (ص) و برخی ائمه روایت شده است نظیر:

امیرالمؤمنین علیه السلام روزى به عمربن سعد فرمود: چگونه اى آن زمان که در موقعیتى قرار بگیرى که میان بهشت و جهنم مخیر شوى و تو جهنم را انتخاب کنى؟عمر سعد گفت: به خدا پناه مى برم از این مطلب (یعنى هرگز چنین نمى کنم )؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ولى بدون شک این مطلب محقق خواهد شد. (مدینه المعاجز)

یش‌گویی پیامبر(ص) درباره امیر‌المؤمنین(ع) «قال: اخبرنی جبرئیل انهم یظلمونه و یمنعونه حقه و یقاتلوه و یقتلون ولده و یظلمونهم بعده»، جبرئیل به من خبر داد که به علی ظلم می‌کنند و نمی‌گذارند که حق به حق‌دار برسد و فرزندانش را می‌کشند و به فرزندانش بعد از او هم ظلم می‌کنند.

و یا مواردی نظیر :
http://www.farhangnews.ir/content/18413

البته تا حدودی با مفهوم قضا و قدر آشنا هستم . اما این سئوال همیشه برایم وجود داشت که آیا در عوالم بالا که تا حدودی فارغ از قوانین و پدیده های حاک بر این دنیا است (نظیر بحث زمان و.....) اتفاقات آینده پیش بینی شده ...........

اما دیروز در یکی از سایتها و از قول یکی از شاگردان حسن زاده آملی مطلبی درج شده بود که حتی شمر هم قابلیت رفتن به بهشت را دارد(فایل صوتی در سایت موجود است) و برداشت من این است که ظاهرا هریک ما از آدمها (چه خوب و چه بد) در این دنیا نقش داریم و در نهایت تمامی ما انسانها مراحل تکامل را طی خواهیم کرد . منتها ادمهای خوب به واسطه اعمال این دنیا سریعتر مدارج را طی می کنند و آدمهای بد با سخت و مرارت و طولانی تر در عوالم بالاتر تسویه شده و امکان ورود به بهشت را پیدا می کنند.....
http://daralsadegh.net/erfan/32-asar...12-17-07-16-54

ممنون می شوم از اساتید محترم پاسخ مبسوطی را ارائه نمایند هرچند که این پاسخ نیاز به ارائه مقدماتی داشته باشد.


سلام
آنچه از پدیده های جهان که به کار و فعل انسان مربوط است خالی از احتمال نیست یعنی همیشه احتمالات دیگری غیر از احتمال قوی هم وجود دارد که چه بسا اراده های قوی یا شرایط خاص بتوانند آن احتمالات را هم محقق سازند لذا خبر دادن از وقوع واقعه کربلا نمیتواند خبر از یک امر صد درصد قطعی باشد چراکه در اینصورت از افراد سلب اختیار شده است . حضرت علی ع هم قضای الهی را قطعی نمی داند و قطعی بودنش را با اختیار منافی می دانند . و اما این نکته قابل تامل است که هرچند انسان می تواند در این عالم نقشهای متناسب یا نامتناسب با ساختار اصلی خودش را بازی کند اما بالاخره آن ساختار بنیانی هر انسان محفوظ است و این مایه امیدی است که هرکس بتواند به اصل خود بازگردد ولو اینکه در این بازگشت متحمل مدتهای مدید ، درد و رنج و شکنجه شود
والله الموفق

سلام

وقتی یه امام معصوم ،حرف خدا رو تکرار کنه و بفرمایند فلانی تو جهنمی میشوی! خب یعنی حتما اون فرد جهنمی میشه!

یعنی میشه مثلا خدا به یکی از بنده هاش بگه تو جهنمی هستی،بعد اون فرد بهشتی بشه؟!!! حالا هرچقدر هم که میخواد اختیار داشته باشه!

وقتی از آینده خبر داده میشه،پس حتما اون اتفاق میفته و صددرصدی هست.
مثلا وقتی گفته شده یاران امام زمان 313 نفرند،میشه بگیم یکی با استفاده از قدرت اختیـــــــــار خودش کارهای خوب و پسندیده ای انجام بده و اونقدر خوب و پاک باشه که تعداد یاران رو تغییر بده و بشه 314؟!!

با تشکر

تندیس;428156 نوشت:
سلام

وقتی یه امام معصوم ،حرف خدا رو تکرار کنه و بفرمایند فلانی تو جهنمی میشوی! خب یعنی حتما اون فرد جهنمی میشه!

یعنی میشه مثلا خدا به یکی از بنده هاش بگه تو جهنمی هستی،بعد اون فرد بهشتی بشه؟!!! حالا هرچقدر هم که میخواد اختیار داشته باشه!

وقتی از آینده خبر داده میشه،پس حتما اون اتفاق میفته و صددرصدی هست.
مثلا وقتی گفته شده یاران امام زمان 313 نفرند،میشه بگیم یکی با استفاده از قدرت اختیـــــــــار خودش کارهای خوب و پسندیده ای انجام بده و اونقدر خوب و پاک باشه که تعداد یاران رو تغییر بده و بشه 314؟!!

با تشکر


با سلام
عرض شد که خبر دادن ائمه اطهار نه از باب اجبار بلکه از باب اخبار است این نکته را باید دقت کرد که درست است که خبر ائمه و پیابر دقیق به وقوع می پیوندد اما این اطلاع از نحوه به کار بستن مبادی اختیار در افراد برای فلان عمل است نه این که چون فلان خبر را امام داده پس باید فلان اتفاق بیافتد نه بر عکس چون امام با شناختی که از فلان شخص دارد می داند که که در مواجهه با این شرایط چه اختیاری می کند . مانند پدری که فرزند شکموی خود را می شناسد و می گوید که اگر این سیب ها را ببیند امروز از پر خوری او راهی بیمارستان می شود یا فلان کس که اصلا خود دار نیست وقتی که سرماخورده است اگر خربزه ببیند حتما از آن می خورد و مریضی اش عود می کند.
اما این بدان معنا نیست که مریضی این دو بر عهده پیشگویی دانا بوده است.
البته نا گفته نماند که این اتفاقات که ائمه پیش بینی می کنند و از آن خبر می دهند مقدرات مشروطه است که با بودن شرط آن که همان اختیار افراد دخیل در واقعه است به وقوع می پیوندد که همان بداء است که در آموزه های شیعه مطرح است.
در باب بداء داریم که حضرت عیسی از مرگ کسی خبر داد که بعد با صدقه دادن آن فرد به تاخیر افتاد.( از این نقل ها زیاد داریم)

سلام

ممنون از پاسختون

شعیب;428187 نوشت:

عرض شد که خبر دادن ائمه اطهار نه از باب اجبار بلکه از باب اخبار است این نکته را باید دقت کرد که درست است که خبر ائمه و پیابر دقیق به وقوع می پیوندد اما این اطلاع از نحوه به کار بستن مبادی اختیار در افراد برای فلان عمل است نه این که چون فلان خبر را امام داده پس باید فلان اتفاق بیافتد نه بر عکس چون امام با شناختی که از فلان شخص دارد می داند که که در مواجهه با این شرایط چه اختیاری می کند .

یعنی همه پیشگویی های ائمه و خبر دادنهاشون،از روی شناخت بوده و نه طبق حرف خدا؟! به عنوان مثال خدا بهشون نگفته که ای پیامبر،فلان اتفاق در فلان سال می افته و فلان نفر توسط بهمان نفر به قتل میرسه؟

اگر این رو پاسخ بدید ممنون میشم،چون برای ادامه حرفهام نیاز به جواب این موضوع دارم...

با تشکر

تندیس;428194 نوشت:
یعنی همه پیشگویی های ائمه و خبر دادنهاشون،از روی شناخت بوده و نه طبق حرف خدا؟! یبه عنوان مثال خدا بهشون نگفته که ای پیامبر،فلان اتفاق در فلان سال می افته و فلان نفر توسط بهمان نفر به قتل میرسه؟

اگر این رو پاسخ بدید ممنون میشم،چون برای ادامه حرفهام نیاز به جواب این موضوع دارم...


خداوند تبارک وتعالی دو گونه علم دارد که یکی از آنها را در اختیار اهلبیت قرار داده است یکی کتاب و لوح محفوظ است دیگری لوح محو و اثبات اولی که همان علم ذاتی خدا به پدیده ها و لا یتغیر است مخصوص خداست و دومی علم پدیده ها از آن جهت که قابل تغییر است با تغییر شرایط که آن را خدا در حد وسع اولیائش به آنها داده است.
البته در گستره علم امامان علم به مبادی اختیار انسان ها نیز هست بدین معنا که پدر علم به اختیار فرزندش دارد که می داند فرزند با این حالت طمعی که دارد این اختیار را می کند.
درباره علم امام اگر هم قایل شویم به این که تمامی خبر های امامان بدون شک اجرا خواهد شد تازه مانند علم خدا به وقایع آینده است و همان جوابی که درباره علم خدا می دهیم را در این جا نیز می دهیم

سلام کتارشناس گرامی

با لاخره شمر به بهشت می رود یا نه ؟
ایا وقتی از همه گناهان در جهنم پاک شد مستحق درجه ای از بهشت هست یا نه ؟
چون مسلمه مسلمون بوده و عباداتی هم کرده
از طرفی ممکنه در کشتن امام حسین سهوا به خطا رفته باشه
یعنی تبلیغات انقدر بر ضد امام حسین شدید بوده که واقعا فکر می کرده کارش درسته ؟

با تشکر

بی نظیر;428273 نوشت:
با لاخره شمر به بهشت می رود یا نه ؟
ایا وقتی از همه گناهان در جهنم پاک شد مستحق درجه ای از بهشت هست یا نه ؟
چون مسلمه مسلمون بوده و عباداتی هم کرده
از طرفی ممکنه در کشتن امام حسین سهوا به خطا رفته باشه
یعنی تبلیغات انقدر بر ضد امام حسین شدید بوده که واقعا فکر می کرده کارش درسته ؟

با تشکر


شیطان هم زیاد عبادت کرد اما در آخر کار کافر شد
شمر و عمر سعد و...امام را کاملا می شناختند و می دانستند او بر حق است ولی به خاطر مطامع دنیوی از حق گذشتند و او را شهید کردند و نه تنها او را کشتند بلکه به طرز غیر انسانی بر او تاختند و... آنها نه تنها بهشت نمی روند بلکه به قول قرآن سنگ های آتشگیره جهنمند

الا و لعنت الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ای منقلب ینقبلون.

اما بالاخره آن ساختار بنیانی هر انسان محفوظ است و این مایه امیدی است که هرکس بتواند به اصل خود بازگردد ولو اینکه در این بازگشت متحمل مدتهای مدید ، درد و رنج و شکنجه شود.

با تشکر از جناب استاد حامد در مورد قسمت بالا توضیح بیشتری بدهید ممنون می شوم و آیا این بند بالا با لینکی که استاد شعیب دادند و یکی از فرضیه های مطرح را بیان کرده ، مفهومی مخالف هم دارند؟ (می خواهم ببینم درست متوجه شدم یا نه؟)

{ولي باز جاي اين سئوال است که چرا عملي محدود در دنيا، به صورت عذابي نامحدود تجسم مي­يابد؟ در جواب اين سئوال، چنانچه قبلا گفته شد هر عمل زشت، عذاب هميشگي بدنبال ندارد، وقتي انسان يک عمل ناروا را به صورت مداوم انجام دهد و انجام اين عمل براي او عادت گردد در اين صورت اثر بد آن در نفس و جان انسان رسوخ کرده و طبيعت ثانوي او مي­گردد و حقيقت جديدي را براي او شکل مي­دهد و باعث مي­شود فطرت انسان مستور و مدفون بماند و به حکم قاعده معروف «ذاتي الشيء لايختلف و لا يتخلف»؛ «چيزي که ذاتي و حقيقت چيزي به شما آيد، هرگز دستخش تغيير قرار نگرفته و تخلف پذير نيست.»اين حقيقت جديد آثار دائمي در پي داشته و در نتيجه مايه عقوبت و عذاب ابدي مي­گردد.حکيم سبزواري به اين مطلب اشاره کرده و مي­گويد:«تصير الكيفية الظلمانية جوهرية و العرضية السيئة ذاتية مثل مركب القوى فإن الفطرة الإنسانية ذاتية لا تزول و الفطرة الثانية أيضا ذاتية إذ صارت ملكة جوهرية إذ العادة طبيعة ثانوية»[18] «کيفيت ظلماني گناه، صورت جوهري مي­يابد و آلودگي عرضي آن ذاتي مي­گردد؛ زيرا فطرت اوليه انسان، ذاتي او است و زوال­پذير نيست و فطرت ثانوي نيز، هرگاه به صورت ملکه جوهري مبدل شود، جنبه ذاتي به خود مي­گيرد زيرا عادت، طبيعت ثانوي انسان به شمار مي­رود.}

با تشکر

اگه ارباب ما شفیع اون دنیاست ...که انقد کریم و دل رحمه...میترسم شمرم ببخشه...
ولی دم حسین (ع) خود خداست که از خون حسینش (ع) نمیگذره...

سوال:
از گذشته نه چندان دور ابهامی برایم پیش آمده بود که آیا حادثه کربلا حتما بایستی پیش می آمد و یا خیر؟
دلیل صحبت هایم نیز پیش گویی های بود که از حضرت رسول اکرم (ص) و برخی ائمه روایت شده است نظیر:
امیرالمؤمنین علیه السلام روزى به عمربن سعد فرمود: چگونه اى آن زمان که در موقعیتى قرار بگیرى که میان بهشت و جهنم مخیر شوى و تو جهنم را انتخاب کنى؟عمر سعد گفت: به خدا پناه مى برم از این مطلب (یعنى هرگز چنین نمى کنم )؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ولى بدون شک این مطلب محقق خواهد شد. (مدینه المعاجز)
یش‌گویی پیامبر(ص) درباره امیر‌المؤمنین(ع) «قال: اخبرنی جبرئیل انهم یظلمونه و یمنعونه حقه و یقاتلوه و یقتلون ولده و یظلمونهم بعده»، جبرئیل به من خبر داد که به علی ظلم می‌کنند و نمی‌گذارند که حق به حق‌دار برسد و فرزندانش را می‌کشند و به فرزندانش بعد از او هم ظلم می‌کنند.
البته تا حدودی با مفهوم قضا و قدر آشنا هستم . اما این سئوال همیشه برایم وجود داشت که آیا در عوالم بالا که تا حدودی فارغ از قوانین و پدیده های حاک بر این دنیا است (نظیر بحث زمان و.....) اتفاقات آینده پیش بینی شده ...........
اما دیروز در یکی از سایتها و از قول یکی از شاگردان حسن زاده آملی مطلبی درج شده بود که حتی شمر هم قابلیت رفتن به بهشت را دارد و برداشت من این است که ظاهرا هریک ما از آدمها (چه خوب و چه بد) در این دنیا نقش داریم و در نهایت تمامی ما انسانها مراحل تکامل را طی خواهیم کرد . منتها ادمهای خوب به واسطه اعمال این دنیا سریعتر مدارج را طی می کنند و آدمهای بد با سخت و مرارت و طولانی تر در عوالم بالاتر تسویه شده و امکان ورود به بهشت را پیدا می کنند.....

جواب:
خبر دادن پیامبر و امامان از آینده به معنای اجبار افراد برای قرار گرفتن در اتفاقات و وقایع ایام نیست بلکه بنابر علم غیبی که خدا به اولیای خود و اطلاع از آینده می دهد آنها خبر از وقوع می دهند و این به معنای اخبار است نه اجبار و گاه جنبه تحذیر و تنبه افراد را دارد و فرد مخاطب با اختیار خود مسیر را انتخاب می کند اما امام با علم به انتخاب های او نتیجه را اعلام می کند. این مانند خبر دادن معلم به دانش آموز خود است که در پایان سال رفوزه خواهد شد و هیچ کس به او اعتراض نمی کند که رفوزه شدن این دانش آموز تقصیر تو بود.
پس هر گز اینگونه نیست که ما از قبل برنامه زندگی مان مانند یک فیلم تهیه شده باشد و ما لاجرم باید آن را اجرا کنیم هرگز اینگونه نیست مانند آن اعتقادی که می گویند گلیم بخت ما را سیاه بافته اند. این تفکرات جبری نا صحیح و مخل در زندگانی دینی و انجام تکالیف ماست.
شمر وقتی که به دنیا آمده با فطرت الهی به دنیا آمده است و با دستورات دینی قرار بوده است که انسان صالحی بشود ولی این خود شمر بود که با سوء انتخاب هایش زندگی خود را تباه کرد.

اما در باره سوال دوم شما که آیا شمر هم به بهشت می رود یا نه ؟
ابتداء باید عرض کنم که آن سخنرانی مورد تایید سخنران نبوده و ادعای حذف در آن کرده است در ضمن این بحث را ایشان نه به عنوان یک نظریه بلکه در جواب سوالی مطرح نموده اند که این بحث سالیان خیلی دور مطرح شده بوده که غرض ورزان برای ایجاد جوی بر علیه ایشان آن را از بین سخنرانی های ایشان جمع کرده و پخش نموده اند ایشان و استادشان آیه الله حسن زاده در جلساتی از این عقیده( بهشتی بودن شمر ) تبری جستند.
اما این که این افراد بلاخره بعد از عقوبت گناهان خویش بهشتی می شوند یا نه به مساله خلود بستگی دارد.
آیا کسی در جهنم جاویدان خواهد بود یا نه ؟ دو نظریه مطرح است :
برخی می گویند خلودی که در قرآن مطرح است خلود زمانی است یعنی ابدی اند در جهنم و برخی قایل اند این خلود به معنای زمان زیاد است.
یکی از متقن‌ترین ادله طرفداران خلود، وجود آیات فراوانی در قرآن کریم است که نسبت به جاودانه بودن کیفر برخی، دلالت تام و صریح دارند و با تعابیر مختلفی این مدعا را اثبات می‌‌کنند؛ که به چند نمونه اشاره می‌شود:

1.« وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُون‌ »(1)
و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود.

2.« یُرِیدُونَ أَنْ یَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِیمٌ »(2)
آنها پیوسته می‌خواهند از آتش خارج شوند ولی نمی‌توانند خارج شوند و برای آنها مجازات پایداری است.

3.« وَ نادَوْا یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُون‌ »(3)
آنها فریاد می‌کشند ای مالک دوزخ آرزو داریم پروردگارت ما را بمیراند (تا آسوده شویم) می‌گوید: شما در اینجا ماندنی هستید.

4.« ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ ‌» (4)
سپس به ظالمان گفته می‌شود بچشید عذاب خلد و همیشگی را.

در بیشتر آیاتی که بر عذاب دائمی برخی از جهنمیان تاکید دارند از کلمه «خلود»(جاودانگی) استفاده شده است به طوری که این کلمه در اشکال مختلف آن در مورد عذاب جهنم بیش از سی باب در قرآن بکار رفته است.(5) در لغت «خلود» به معنای ثبات و باقی ماندن است که این بقا می‌تواند برای مدت طولانی باشد و همچنین برای همیشه و دائمی.(6) با توجه به این معنا برخی گفته‌اند که معنای خلود در عذاب این است که مدت طولانی در آن می‌مانند نه به صورت دائمی و ابدی.(7)در پاسخ به این شبهه باید گفت:اگر جاودانگی عذاب تنها از لفظ خلود و مشتقات آن استنتاج می‌شد مجال این تفسیرها بود اما همانطور که در آیات مذکور ملاحظه شد تنها تعبیر به خلود نشده است، تعابیری مانند «و ما هم بخارجین من النار» (8) دلالت قطعی به عدم خروج از جهنم دارند(9) به طوری که علامه طباطبایی این تعبیر را دلیلی بر رد قائلین به همیشگی نبودن عذاب جهنم می‌داند.(10)

به علاوه روایات فراوانی که در این باب هست:
امام باقر(ع) فرمودند:« إِذَا دَخَلَ أَهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلُ النَّارِ النَّارَ جِی‌ءَ بِالْمَوْتِ فَیُذْبَحُ ثُمَّ یُقَالُ خُلُودٌ فَلَا مَوْتَ أَبَداً »(11) «زمانی که جهنمیان وارد جهنم و بهشتیان وارد بهشت شدند مرگ را پیش آنها آورده و ذبح می‌کنند و به آنها گفته می‌شود شما برای همیشه در اینجا هستید و مرگی برای شما نیست.»
2. امام رضا(ع) به مامون نوشتند:« إِنَّ اللَّهَ لَا یُدْخِلُ النَّارَ مُؤْمِناً وَ قَدْ وَعَدَهُ الْجَنَّةَ وَ لَا یُخْرِجُ مِنَ النَّارِ کَافِراً وَ قَدْ أَوْعَدَهُ النَّارَ وَ الْخُلُودَ فِیهَا »(12) «خداوند مومنی را که وعده بهشت به او داده وارد آتش جهنم نمی‌کند و کافری را که به او وعده آتش جهنم و خلود در آن را داده از جهنم خارج نمی‌کند.»

به نظر معنای خلود همان معنای اول (یعنی ماندن همیشگی در جهنم) است و عده ای که تمام ذاتشان بدی پلیدی شده است دائما در جهنم می مانند. و گروهی که این پلیدی ها و بدی ها عارضی شان است و هنوز آنقدر بد نشده است که تمام وجودش عین بدی شود درون جهنم پاک شده و از آن خارج می شود.

پاورقی:
1- بقره 39
2- مائده 37
3-زخرف 77
4-یونس 52
5- مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، مدسه امام علی بن ابی‌طالب، چاپ چهارم، 1374، ج6، ص476
6- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ماده خلد
7- محمد رشید رضا، المنار، ج1، ص364 به نقل از پیام قرآن ج6، ص477. صاحب تقسیر المنار این نظریه را به مدعیان روشنفکری عصر خودش نسبت می‌دهد.
8-بقره167
9- قدردان قراملکی، محمدحسن، جهنم چرا؟ قم، موسسه بوستان کتاب، چاپ پنجم، 1387، ص166
10- علامه طباطبایی، المیزان، قم، موسسه اسماعیلیان، ج1، ص408
11-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج8، ص347
12-همان، ص362

موضوع قفل شده است