جمع بندی صلح نبوی با کفار و تأثیرات آن در زمان فعلی ما
تبهای اولیه
[="Tahoma"][="DarkGreen"]اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
می خواستم ماجرای دقیق صلح پیامبر(ص) را بدونم که چه بود و چه رویدادی رخ داد اگر اشتباه نکنم همان صلح حدیبه باید باشه و ماجرای شجره طیبه این ماجرا هارو برایمان اگر بگویید سپاس گذاری می کنم و همچنین شرایط کنونی جامعه ما آیا امادگی پذیرش همچین صلحی را دارد یا خیر؟
چه باید کرد؟:Gol:[/][/]
سلام می خواستم ماجرای دقیق صلح پیامبر(ص) را بدونم که چه بود و چه رویدادی رخ داد اگر اشتباه نکنم همان صلح حدیبه باید باشه و ماجرای شجره طیبه این ماجرا هارو برایمان اگر بگویید سپاس گذاری می کنم و همچنین شرایط کنونی جامعه ما آیا امادگی پذیرش همچین صلحی را دارد یا خیر؟ چه باید کرد؟:Gol:اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام و ادب
جهت مطالعه پیرامون صلح حدیبیه به لینک زیر مراجعه فرمایید،اگر سوالی داشتید بنده در خدمت شما هستم:
[h=1]صلح حدیبیه[/h]
با سلام
حکمت برخی موضوعات را مانمیدانیم !
چرا پیامبر (ص) بعد از فتح مکه سران نفاق یعنی ابوسفیان وپسرش را که بعدها آن فجایع را در اسلام رقم زدند واسلام را منحرف کردند واولاد رسول الله (ص) را قتل عام کردند و .....نکشت تا برای همیشه اسلام نفس راحتی بکشد وبسادگی به نسل بعد منتقل شود ؟!
اگر امام حسین وامام علی مثل معاویه ویزید مثلا آب را بر سپاه دشمن بسته بود ند ومثل عبید الله بن زیاد از دروغ گفتن و حیله زدن وتطمیع واستحمار عوام الناس ابایی نداشتند بسادگی میتوانستد خیلی زودتر دشمنشان را نابود کنند اما چرا نکردند ؟!!!!
چرا مسلم بن عقیل ، ابن زیاد را در همان خانه هانی نکشت تا بسادگی هرچه تمامتر برگ برنده را بگیرد ؟!
[="Tahoma"][="DarkGreen"]جهت مطالعه پیرامون صلح حدیبیه به لینک زیر مراجعه فرمایید،اگر سوالی داشتید بنده در خدمت شما هستم:
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
سوال که ناتمام پاسخ داده شد تنها بخش معرفی این صلح نامه انجام شد و بخش بعدی که در مورد جامعه و شرایط فعلی ما هست جواب داده نشده است:Gol:
و البته از خود پیمان شجره هم سوالی هست که آیا طواف هم کردند یا خیر؟:Gig:(به دور درخت)[/]
سلام سوال که ناتمام پاسخ داده شد تنها بخش معرفی این صلح نامه انجام شد و بخش بعدی که در مورد جامعه و شرایط فعلی ما هست جواب داده نشده است:Gol: و البته از خود پیمان شجره هم سوالی هست که آیا طواف هم کردند یا خیر؟:Gig:(به دور درخت)
اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام و ادب
در رابطه با بخش نخست سوال شما در مورد ارتباط یا نقش صلح حدیبیه در عصر ما،باید عرض کنیم بررسی این موضوع نیازمند تحلیل و بررسی مفصل اوضاع کنونی و تطبیق آن با عصر نبوی است که در حال حاضر با توجه به حجم بالای سوالات دوستان چنین فرصتی در اختیار نیست.
اما در مورد قسمت دوم سوال شما که آیا دور درخت طواف کردند یا خیر،متوجه منظور شما نشده ایم.
پرسش:
می خواستم ماجرای دقیق صلح پیامبر(ص) را بدانم؟
پاسخ:
در ماه ذیقعده سال ششم، پیامبر (ص) در خواب دید با یارانش به مكه رفته و به انجام حج عمره در كعبه موفق گشتهاند. پیامبر به دنبال آن از مسلمانان و قبایل اطراف مدینه دعوت كرد با او برای انجام عمره به مكه بروند.اكثریت مهاجر و انصار مدینه همراه پیامبر از مدینه بیرون رفتند.
پیامبر به «ذیالحلیفة» (اكنون «مسجد شجره» در آن است) رسید، جامه احرام پوشید و بر هفتاد شتر نشانه قربانی زد و از جلو راند تا به قریش بفهماند كه او تنها برای انجام حج عمره و طواف كعبه آمده است.
در دو منزلی مكه، مردی بنام بشیر، در گزارش وضعیت مکه به پیامبر گفت: قریش برای جلوگیری از شما همگی همراه خانوادهشان از شهر خارج شده تا نگذارند شما مكه بیایید و خالدبن ولید با دویست نفر پیشاپیش تا «كراع الغمیم» آمدهاند.
پیامبر فرمود:
«وای بر قریش كه هستی خود را با كینه توزیها از دست دادهاند. من در راه این دین آن قدر میجنگم تا خدا آن را پیروز گرداند یا كشته شوم!»
سپس فرمود: كیست تا ما را از راهی ببرد كه با قریش برخورد نكنیم؟
مردی این كار را بر عهده گرفت سپس مهار شتر پیامبر را به دست گرفت و پس از عبور از راههای دشوار تا روستای «حدیبیه» در نزدیكی مكه رفتند.
ناگهان شتر از رفتن ایستاد و پیامبر فرمود: من امروز هر پیشنهاد قریش مبنی بر مراعات خویشاوندی را میپذیرم.
رفت و آمد فرستادگان قریش
قریشیان، آمدن مسلمانان به مكه را برای خود ننگ میدانستند. وقتی چند نفر از بزرگان قریش نزد پیامبر (ص) آمده هدف او را از سفر به مكه میپرسیدند پیامبر پاسخ همه را به یك گونه میداد و میفرمود:
«ما برای زیارت كعبه و انجام عمره آمدهایم سپس این شتران را قربانی كرده گوشت آنها را برای شما وامیگذاریم و بازمیگردیم!»
عروة بن مسعود ثقفی، وقتی از نزد پیامبر(ص) برگشت، به قریش گفت:
«من به دربار فرمانروایان ایران و روم و حبشه رفتهام و چنین احترامی كه پیروان محمد از او میكنند در دربارهای آنها ندیدهام و او را تسلیم شما نخواهند كرد.»
قریشیان، مكرز بن حفص را با گروهی فرستادند تا مسلمانی را دستگیر كرده و با گروگانگیری بتوانند خواسته خود را بر مسلمانان بقبولانند، اما مكرز و همراهان به دست مسلمانان اسیر شدند و پیامبر دستور داد آنها را آزاد كنند.
پیامبر (ص)، به عمر فرمود: نزد قریش برو و هدف ما را از سفر به مكه، به آنها برسان. عمر كه از قریش بر جان خود میترسید گفت: بهتر است عثمان را بفرستی كه خویشانی در مكه دارد و میتوانند از او حمایت كنند.
پیامبر (ص)، عثمان را به مكه فرستاد و عثمان در پناه پسر عمویش (ابان بن سعید) پیام پیامبر را به قریش رساند.
قریش گفتند: ما نمیگذاریم محمد طواف كعبه كند ولی خودت میتوانی طواف كنی؟
عثمان گفت:تا پیامبر طواف نكند من طواف نمیكنم. قریشیان او را در مكه زندانی كردند.
بیعت رضوان
به مسلمانان خبر رسید كه عثمان را كشتهاند! پیامبر فرمود: از زیر این درخت برنخیزم تا تكلیفم را با قریش معلوم سازم و به دنبال آن از مسلمانان برای دفاع از اسلام بیعت گرفت که این بیعت را «بیعت شجره» گفتهاند.
پیامبر با عمل به قریشیان فهماند که اگر سر جنگ داشته باشند او نیز آماده جنگ خواهد شد.
تنظیم صلحنامه توسط فرستاده قریش
قریش پس از مشورتهای زیاد، سهیل بن عمرو را فرستاد تا صلحنامهای بین پیغمبر و او بسته شود. پس از مذاکرات، مواد زیر نوشته شد:
1) از این تاریخ به بعد، جنگ تا ده سال میان طرفین ترك شود.
2) اگر كسی از قریشیان كه تحت قیمومیت و ولایت دیگری است بدون اجازه سرپرست خود به نزد محمد آمد مسلمانان او را به سرپرست او بازگردانند ولی باز گرداندن مسلمانان از مكه به مدینه، الزامی نیست.
3) پیمان بستن قبایل عرب با یكی از دو طرف آزاد است و از طرف قریش، الزام و تهدیدی در این كار انجام نشود.
4) محمد و پیروانش باید امسال از رفتن به مکه صرف نظر کنند و سال آینده میتوانند برای زیارت كعبه و عمره به مكه بیایند مشروط بر آن كه سه روز بیشتر در مكه نمانند و به جز شمشیر در غلاف، اسلحهای با خود نیاورند.
5) طرفین راههای تجاربی را برای همدیگر آزاد بگذارند و مزاحمتی برای یكدیگر فراهم نكنند.
6) تبلیغ اسلام در مكه آزاد باشد و مسلمانان مكه بتوانند آزادانه مراسم مذهبی خود را انجام دهند و كسی حق سرزنش و آزار آنها را نداشته باشد.
پس از امضای قرارداد، قبیله خزاعه، هم پیمان پیامبر و قبیله بكر، همپیمان قریش شد و قبیله بكر با شبیخون به قبیله خزاعه، مقدمه نقض قرارداد را فراهم ساخت و سبب شد تا پیامبر در سال هشتم با لشكری برای دفاع از قبیله خزاعه به سوی مكه حركت كند.
این قرارداد، پیروزی بزرگی برای مسلمانان به ارمغان آورد، چنانكه به گفته بسیاری از مفسران، سوره فتح در همین رویداد ناز ل شد.
از زهری نقل شده است:
«برای مسلمانان، پیروزیای بزرگتر از صلح حدیبیه نبود، زیرا مسلمانان پیوسته در جنگ با مشركان بودند و از آن پس با خیالی آسوده به دینآموزی و دفع دشمنان دیگر و گسترش اسلام در جزیرة العرب و قارهها و سرزمینهای دیگر پرداختند و عموم مورخان، نامهنگاری پیامبر را به سران جهان برای پذیرش اسلام و رویدادهای بعدی را پس از صلح حدیبیه دانستهاند.»
پیروزی دیگری این قرارداد برای مسلمانان آن بود كه تازه مسلمانان در مكه میتوانستند آزادانه مراسم دینی را انجام دهند و به تبلیغ اسلام در مكه و اطراف آن بپردازند و افراد بسیاری را مسلمان كنند.
پيامدهاى سياسى و اجتماعى و مذهبى صلح حديبيه
يك مقايسه اجمالى ميان وضع مسلمانان در سال ششم هجرت ( هنگام صلح حديبيه ) و دو سال بعد كه با ده هزار سرباز مجهز براى فتح مكه حركت كردند تا به پيمان شكنى مشركان پاسخ دندان شكنى دهند و سرانجام بدون كمترين برخورد نظامى مكه را گشودند چرا كه قريش كمترين قدرت مقاومت در خود نمى ديدند نشان مى دهد كه بازتاب صلح حديبيه تا چه حد گسترده بود.
به طور خلاصه مسلمانان از اين صلح چند امتياز و پيروزى مهم به شرح زير به دست آوردند:
1 -عملا به فريبخوردگان مكه نشان دادند كه آنها قصد كشتار ندارند و براى شهر مقدس مكه و خانه خدا احترام فراوان قائلند ، همين امر سبب جلب قلوب جمع كثيرى به سوى اسلام شد.
2 -قريش براى اولين بار اسلام و مسلمين را به رسميت شناختند مطلبى كه دليل بر تثبيت موقعيت آنها در جزيره عربستان بود.
3 -بعد از صلح حديبيه مسلمانان براحتى مى توانستند همه جا رفت و آمد كنند ، و جان و مالشان محفوظ بماند ، و عملا با مشركان از نزديك تماس پيدا كردند ، تماسى كه نتيجه اش شناخت بيشتر اسلام از سوى مشركان و جلب توجه آنها به اسلام بود.
4 -بعد از صلح حديبيه راه براى نشر اسلام در سراسر جزيره عرب گشوده شده ، و آوازه صلح طلبى پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) اقوام مختلفى را كه برداشت غلطى از اسلام و شخص پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) داشتند به تجديد نظر وادار كرد ، و امكانات وسيعى از نظر تبليغاتى به دست مسلمانان افتاد.
5 -صلح حديبيه راه را براى گشودن خيبر و بر چيدن اين غده سرطانى يهود كه بالفعل و بالقوه خطر مهمى براى اسلام و مسلمين محسوب مى شد هموار ساخت.
6 -اصولا وحشت قريش از درگيرى با سپاه هزار و چهارصد نفرى پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) كه هيچ سلاح مهم جنگى با خود نداشتند و پذيرفتن شرائط صلح خود عامل مهمى براى تقويت روحيه طرفداران اسلام و شكست مخالفان بود كه تا اين اندازه از مسلمانان حساب بردند.
7 -بعد از ماجراى حديبيه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) نامه هاى متعددى به سران كشورهاى بزرگ ايران و روم و حبشه ، و پادشاهان بزرگ جهان نوشت ، و آنها را به سوى اسلام دعوت كرد ، و اين به خوبى نشان مى دهد كه تا چه حد صلح حديبيه اعتماد به نفس به مسلمين داده بود كه نه تنها در جزيره عرب كه در دنياى بزرگ آن روز راه خود را به پيش مى گشودند .
منابع :
- زندگانی حضرت محمد(ص)، هاشم رسولی محلاتی
- تفسیر نمونه: سوره فتح آیات 17 – 1.