به خدا سوء ظن دارم..

تب‌های اولیه

39 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
به خدا سوء ظن دارم..

[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض ادب و احترام خدمت کارشناسان محترم..

راستش من فکر نمی کردم این مسئله اینقدر بزرگ بشه . احساس میکنم به خداوند سوءظن دارم . احادیث و روایات زیادی هم درباره سوءظن خوندم . همین یه ذره اعتقادی هم که دارم بخاطر اینه که خدا گاهی برخلاف تصورات منفی ام عمل میکنه..ضمنا من جواب منطقی و صحیح تمام افکار منفی خودم رو می دونم ( جواب تمام افکار منفی ام در مورد خداوند رو به طور کامل و جامع از کارشناسان اعتقادی گرفتم . ) اما نمی تونم اینطوری فکر نکنم . دست خودم نیست . اما این افکار خیلی آزارم میده:

همش فکر میکنم خدا میخواد اذیتم کنه و از این اذیت و آزار لذت میبره ، همش میخواد قدرتشو به رخ من بکشه که من می تونم و تو نمی تونی و چون من می تونم تو باید خفه خون بگیری و لال بشی .

خیلی از ازدواج کردن می ترسم . چون مدام احساس میکنم خدا منتظره من ازدواج کنم و بعد از طریق فقر و نداری یا از طریق بروز یه حادثه ی ناگوار منو جلوی خانواده ام شرمنده کنه و از اینکارش لذت ببره.

همش احساس میکنم خدا بین این همه آدم فقط گیر داده به من . و ........سپاسگذارم..!!!

از کارشناسان عزیز و محترم سایت خواهش میکنم که جواب من رو به اینصورت که خدا بزرگه خدا مهربونه و .....ندید . چون من همه ی اینها رو می دونم . ولی نمی تونم چنین احساسی داشته باشم . یه تمرین . یه راهکار عملی به من ارائه بدید..
[/][/]

با نام الله



کارشناس بحث: استاد امیدوار

Im_Masoud.Freeman;424692 نوشت:
[=Times New Roman][=times new roman]سلام و عرض ادب و احترام خدمت کارشناسان محترم..

راستش من فکر نمی کردم این مسئله اینقدر بزرگ بشه . احساس میکنم به خداوند سوءظن دارم . احادیث و روایات زیادی هم درباره سوءظن خوندم . همین یه ذره اعتقادی هم که دارم بخاطر اینه که خدا گاهی برخلاف تصورات منفی ام عمل میکنه..ضمنا من جواب منطقی و صحیح تمام افکار منفی خودم رو می دونم ( جواب تمام افکار منفی ام در مورد خداوند رو به طور کامل و جامع از کارشناسان اعتقادی گرفتم . ) اما نمی تونم اینطوری فکر نکنم . دست خودم نیست . اما این افکار خیلی آزارم میده:

همش فکر میکنم خدا میخواد اذیتم کنه و از این اذیت و آزار لذت میبره ، همش میخواد قدرتشو به رخ من بکشه که من می تونم و تو نمی تونی و چون من می تونم تو باید خفه خون بگیری و لال بشی .

خیلی از ازدواج کردن می ترسم . چون مدام احساس میکنم خدا منتظره من ازدواج کنم و بعد از طریق فقر و نداری یا از طریق بروز یه حادثه ی ناگوار منو جلوی خانواده ام شرمنده کنه و از اینکارش لذت ببره.

همش احساس میکنم خدا بین این همه آدم فقط گیر داده به من

. و ........سپاسگذارم..!!!

از کارشناسان عزیز و محترم سایت خواهش میکنم که جواب من رو به اینصورت که خدا بزرگه خدا مهربونه و .....ندید . چون من همه ی اینها رو می دونم . ولی نمی تونم چنین احساسی داشته باشم . یه تمرین . یه راهکار عملی به من ارائه بدید..


بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر جنابعالی
الف) چنین موضوعی بیشتر صبغه اعتقادی دارد تا روانشناختی، از اینرو در ابتدا لازم است عنایت داشته باشید که دانستن، علم و آگاهی نسبت به یک موضوع، همه مطلب نیست بلکه این باور و اعتقاد قلبی است که منشاء حرکت است و پر واضخ است که این باور قلبی دارای مراتب است و افراد به فراخور حال خویش مرتبه ای از آن را تجربه می کنند و اینجاست که شاهد درجات متفاوت ایمان هستیم.
در این میان آنچه که مسلم است این است که عمل منطبق با دانسته ها، زمینه ساز تقویت باور قلبی است.
بر این اساس لازم است تا جنابعالی دانش دینی خود را در مرحله عمل به اجرا در آورید (افزایش سطح پایبندی مذهبی).

ب) بر حسب فرمایشات شما، اینگونه به نظر می رسد که این نوع از تفکر، نوعی وسواس فکری است که لازمه برون رفت از آن، بی اعتنایی و بی توجهی به آن است.

در پناه خدای متعال موفق باشید

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

با سلام
ما در نمازهایمان و در موقع شروع کارها می گوییم بسم الله الرحمان الرحیم .یعنی رحمان بودن و رحیم بودن خدا را قبول داریم .
به نظر من خدا همانگونه که ما دربارش فکر می کنیم با ما رفتار می کند مثلا اگر خدا را رحیم و بخشنده بدانیم و خودمان هم کمی بخشش کنیم .خدا با ما همین گونه رفتار می کند .
اگر خداوند را سپاس گذار بدانیم و خودمان شکر و سپاس نعمت های الهی را بجا اوریم و همچنین سپاس افرادی که به ما خوبی می کنند . خداوند هم به ما جواب می دهد . و قدر دانی می کند .

سلام
اگه ما خودمون رو بنده خدا می دونیم، معنیش اینه که اعتقاد داریم در همه حال و هر لحظه ای داره ما رو می بینه و کاملاً تحت سلطه اون هستیم.
حالا اگه بخوایم طوری رفتار کنیم که اون راضی نیست، در حالی که میدونیم خدا از این کار راضی نیست و داره ما رو می بینه و از انجام دادن این کار رضایتی نداره. مسلماً به نتیجه ای که می خوایم نمی رسیم.
چون از یه طرف کاری که داریم انجام می دیم اشتباه هست، و از یه طرف دیگه می دونیم که خدا هم از انجامش ناراضیه.
اگه به خدا اعتقادی نداشته باشیم و کار اشتباهی انجام بدیم ممکنه چنین چیزی رخ نده.
ولی اگه اعتقاد داشته باشیم چرا... که اتفاقاً این هم از لطف خداست و این شکستی که میخوریم باعث میشه به بیراهه نریم.

Im_Masoud.Freeman;424692 نوشت:
همش فکر میکنم خدا میخواد اذیتم کنه و از این اذیت و آزار لذت میبره ، همش میخواد قدرتشو به رخ من بکشه که من می تونم و تو نمی تونی و چون من می تونم تو باید خفه خون بگیری و لال بشی .

خیلی از ازدواج کردن می ترسم . چون مدام احساس میکنم خدا منتظره من ازدواج کنم و بعد از طریق فقر و نداری یا از طریق بروز یه حادثه ی ناگوار منو جلوی خانواده ام شرمنده کنه و از اینکارش لذت ببره.

همش احساس میکنم خدا بین این همه آدم فقط گیر داده به من . و ........سپاسگذارم..!!!


[="#2F4F4F"]هوالعالم
گاها خدا ايينه اي در مقابل رفتار ما قرار ميده ...
كه نگاهي به افكار و كردار خود داشته باشيم
نمايش هست اما عمل نيست

ميگه
آيينه گر نقش تو بنمود راست
خود شكن ايينه شكستن خطاست !

ممكنه چنين شخصي قدرت طلب باشه و متكبر و
در افكار و رفتار لجاجت و منيت داشته باشه ...
كه اين لجاجت و منيت به حسادت و حقارت ختم ميشه
و خدا نميخواد اينطور بشه !!![/]

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ.....
سوء ظن به خدا... درد داره !
منم فکر می کنم بخاطر گناه هایی که تو زندگیم مرتکب شدم... خدا بمن پشت کرده و از من متنفره!
احساس می کنم هر اتفاق بدی برام میفته... خدا مسخره ام می کنه و بهم می خنده و از بدبختی هام خوشحال می شه!
هیچــــــــــــــی به این اندازه برام دردناک نیست که تنها کَسَم از غصه هام دلشاد بشه!

:grye:

(به تازگی یه غمی اومده تو زندگیم که حســـــابی کلافه ام کرده........ بدترش اینه که دلم می خواست خدا دلداریم بده و آرومم کنه... اما به روی خودش نیاورد و اصــــــــــلاً براش مهم نبودم........ این دلشکستگی بیشتر از اون غم داره از پا درَم میاره) :deldari:

Im_Masoud.Freeman;424692 نوشت:
سلام و عرض ادب و احترام خدمت کارشناسان محترم..

راستش من فکر نمی کردم این مسئله اینقدر بزرگ بشه . احساس میکنم به خداوند سوءظن دارم . احادیث و روایات زیادی هم درباره سوءظن خوندم . همین یه ذره اعتقادی هم که دارم بخاطر اینه که خدا گاهی برخلاف تصورات منفی ام عمل میکنه..ضمنا من جواب منطقی و صحیح تمام افکار منفی خودم رو می دونم ( جواب تمام افکار منفی ام در مورد خداوند رو به طور کامل و جامع از کارشناسان اعتقادی گرفتم . ) اما نمی تونم اینطوری فکر نکنم . دست خودم نیست . اما این افکار خیلی آزارم میده:

همش فکر میکنم خدا میخواد اذیتم کنه و از این اذیت و آزار لذت میبره ، همش میخواد قدرتشو به رخ من بکشه که من می تونم و تو نمی تونی و چون من می تونم تو باید خفه خون بگیری و لال بشی .

خیلی از ازدواج کردن می ترسم . چون مدام احساس میکنم خدا منتظره من ازدواج کنم و بعد از طریق فقر و نداری یا از طریق بروز یه حادثه ی ناگوار منو جلوی خانواده ام شرمنده کنه و از اینکارش لذت ببره.

همش احساس میکنم خدا بین این همه آدم فقط گیر داده به من . و ........سپاسگذارم..!!!

از کارشناسان عزیز و محترم سایت خواهش میکنم که جواب من رو به اینصورت که خدا بزرگه خدا مهربونه و .....ندید . چون من همه ی اینها رو می دونم . ولی نمی تونم چنین احساسی داشته باشم . یه تمرین . یه راهکار عملی به من ارائه بدید..

به خدا خوشبین باش صلوات زیاد بفرست مشکلاتت حل میشه ان شاء الله

1-بسیاری از احساسات منفی از جانب شیطان است.

Im_Masoud.Freeman;424692 نوشت:
همش فکر میکنم خدا میخواد اذیتم کنه و از این اذیت و آزار لذت میبره ، همش میخواد قدرتشو به رخ من بکشه که من می تونم و تو نمی تونی و چون من می تونم تو باید خفه خون بگیری و لال بشی .

2-خوب شما تسلیم محض باش و بگو (قلباً و با اخلاص) , قبول. خدایا من تسلیمم و اعتراف می کنم که در برابر تو ناچیزم و نتیجه به دست توست و من فقط آنچه را تو گفتی عمل می کنم و به نتیجه کاری ندارم.
3-زیاد از شر شیطان به خدا پناه ببرید و در صورت امکان بیشتر اوقات با وضو باشید.
4-کتاب"نیروی تفکر مثبت" میتونه مفید باشه.
5-شما فقط آنچه را در بیرون دریافت خواهی کرد که قبلش در باطن و ضمیر آگاه و ناخودآگاه خودتان و از اعماق وجود درخواست کرده اید.
موفق باشید.

palizgar;426339 نوشت:
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ.....
سوء ظن به خدا... درد داره
!
منم فکر می کنم بخاطر گناه هایی که تو زندگیم مرتکب شدم... خدا بمن پشت کرده و از من متنفره!
احساس می کنم هر اتفاق بدی برام میفته... خدا مسخره ام می کنه و بهم می خنده و از بدبختی هام خوشحال می شه!
هیچــــــــــــــی به این اندازه برام دردناک نیست که تنها کَسَم از غصه هام دلشاد بشه!

:grye:

(به تازگی یه غمی اومده تو زندگیم که حســـــابی کلافه ام کرده........ بدترش اینه که دلم می خواست خدا دلداریم بده و آرومم کنه... اما به روی خودش نیاورد و اصــــــــــلاً براش مهم نبودم........ این دلشکستگی بیشتر از اون غم داره از پا درَم میاره) :deldari:

سلام خواهرم
یه بنده خدایی رو میشناسم که البته مث اون دور و ورم ندیدم خیلی متفاوت از بقیه اس
اما یه روز در شرایطی قرار گرفتم که تموم کارهای بدمو و در واقع جنایاتمو در حق خودم پیشش لیست کردم(اولش قصدم این نبود دیگه پیش اومد دیگه)
بعدش حتی یه ذره ازم رو برنگردوند
یه ذره نظرش متفاوت نشد حتی یه اخم بی جا بهم نکرد

از وقتی با این بنده ی خدا آشنا شدم، باور کردم که خدا که خالق این آدم و خالق این صفت پوشانندگی و بخشش در این آدمه، خودش که منبع این صفاته، چقدر نسبت به من از در عفو و گذشتش رفتار می کنه و به من مخصوصاً وقتی توبه می کنم چقدر مهربون خواهد شد...

ما آدما گاهی مشکلمون همینه که توجه نقد می خوایم. اهل عشقبازی نیستیم. حال اونکه خدا عاشق می طلبه اصلاً آفریده ما رو تا عشقبازی کنیم باهاش
یه گره توکارمون میفته اولش دست و پامونو گم می کنیم و دعا می کنیم خدا بازش نمی کنه
تلاشمونو می کنیم و دعا می کنیم خدا بازش نمی کنه
خیلیا یه کم که خسته میشیم دیگه به خدا بدبین میشیم اما خبر نداریم این تازه اول دروازه ی عشقه

اینکه هی ما میخوایم و اون عنایت نمیکنه بخاطر این نیس که از ما بدش میاد(پس چرا به دشمناش هزارتا هزارتا هم میده؟!یعنی از اونا خوشش میاد؟!)
بخاطر این به ما دیرتر میده که یه عاشق تمام عیار بشیم، یه عاشق عاجز... عجز در برابر خدا اوج معرفته... خدا میخواد با همین دعاهای روزمره مون رشد کنیم

اگه دیدمون اینطوری بشه نه ناامیدی در کار هست و نه بدبینی
دیدمون هم فقط با یه بسم الله اینطوری میشه منتها یه بسم الله مردونه... قبول کنیم سیستم اینطوریه و تا تهش مردونه وایسیم تا عاشق خدا بشیم

(حرفام آموخته هام از عزیزانم بود و چقد برا خودم حرف واسه گفتن داشت:Moteajeb!:. ان شاء الله اول خودم بفهمم بعد شما...)

Im_Masoud.Freeman;424692 نوشت:
[=Times New Roman][=times new roman]سلام و عرض ادب و احترام خدمت کارشناسان محترم..

همش فکر میکنم خدا میخواد اذیتم کنه و از این اذیت و آزار لذت میبره ، همش میخواد قدرتشو به رخ من بکشه که من می تونم و تو نمی تونی و چون من می تونم تو باید خفه خون بگیری و لال بشی .

خیلی از ازدواج کردن می ترسم . چون مدام احساس میکنم خدا منتظره من ازدواج کنم و بعد از طریق فقر و نداری یا از طریق بروز یه حادثه ی ناگوار منو جلوی خانواده ام شرمنده کنه و از اینکارش لذت ببره.

همش احساس میکنم خدا بین این همه آدم فقط گیر داده به من

. و ........سپاسگذارم..!!!

با سلام
چنین دیدی نسبت به خداوند برمیگرده به اینکه ما نمیخواهیم باور کنیم که در این دنیا مسوولیتی داریم و شکستها و ناکامیها هم جزیی از این زندگی دنیوی هست که یا باید قبل از آنکه با آنها مواجه شویم علاجشان کنیم یا بعد از آن درس گرفته و تکرارشان نکنیم. در مواقعی هم که دست خود انسان نیست و قضای الهیست باید تسلیم و راضی به قضای خدا باشیم و ناشکری نکنیم و کفر نگوییم تا از امتحانات الهی سرافراز بیرون آییم.

Im_Masoud.Freeman;424692 نوشت:
[=Times New Roman][=times new roman]
همش احساس میکنم خدا بین این همه آدم فقط گیر داده به من
. و ........

خیالتون راحت
تنها نیستین
خدا به کی گیر نمیده آخه ؟
والا
دم به دقه امتحان
دم به دقه آزمایش
من که دیگه رسما جونم داره بالا میاد
چند روز پیش منتظر مترو بودم توی ایستگاه
خیره مونده بودم به مسیر قطار
همونجا که میله های زرد داره نوشته برق فشار قوی خطر مرگ
خیلی جدی داشتم به این فکر میکردم خودمو بندازم پایینو خلاص

من اون دنیا حتمن به خدا شکایت عذابا و امتحانا و گیرایی که بهم داده رو میکنم و ازش جواب میخوام

[=arial]ب[=arial]سم الله الرحمن الرحیم
دوستان گرامی به دلیل پیگیری یکی از دوستان اطلاعاتی در مورد کتاب مذکور میذارم شاید برای همه مفید باشه.
فقط یک نکته : دکتر مورفی آمریکائی هستش و قبلآ روزانه 15 دقیق در رادیو خودشون صحبت می کرد و اشتهار زیادی داره . فقط ممکنه بعضی از نظراتشون با عقاید ما همخوانی نداشته باشه (مخصوصا در کتاب کاربر هوش و فکر که خیلی از انرژی آسمانی بجای خدا نام میبره ولی وقتی کتاب را می خانید در آخر متوجه میشید که اقرار کرده که انرژی آسمانی همان خداست و آن کتاب هم کتاب خیلی خوبیه)
-------------------------------------------
[=arial]
انتشارات سپنج - مترجم : هوشیار رزم آرا
خلاصه کتاب نیروی تفکر مثبت:
دکتر مورفی عقیده دارد ((شخصیت هر کس بر اساس طرز تفکر و نحوه تخیل او شکل میگیرد))
از اینرو برای اندیشه بخصوص تفکر مثبت نقش مهمی قایل است.
او فکر را عنصری زنده و خلاق میشمارد و در این باره چنین استدلال میکند که اگر ضمیر باطن
خود را از حقایق جاودانی هستی یعنی امید آرزو و تندرستی و شادمانی و آرامش و رفاه و برکت و غیره سرشار کنیم نتیجه آنرا به صورت عینی ناظر خواهیم گشت.
دکتر مورفی عقیده دارد آنچه ما در طلب آنیم یعنی آرزوها و آمال به شکل ایده و خیال در صفحه ذهنمان نقش میبندد حال اگر بتوانیم آنها را به صورت اعتقاداتی راسخ و باورهایی راستین وارد ذهنیت خود سازیم روزگاری تحقق آنها را به چشم خواهیم دید او ترس را عامل عقب ماندگی و فقر و مسکنت شخص میشمارد و تردید و تزلزل رای و سستی اراده و موهومات و خرافات و حسادت و بخل و عقده حقارت و نفرت و خصومت و کج خلقی را از عوارض و اختلالات روحی میداند و چنین استنتاج میکند که این قبیل افکار منفی و سیاه راه را به روی احساسات منفی میگشاید و در پی آن انواع امراض روانی و جسمی و حتی شکستها و سرخوردگیها و ناکامیها را در پی دارد.

[=arial]دکتر مورفی عقیده دارد که نیروی تفکر مثبت اصالتا از نیروی بالقوه برخوردار است که نمیتوان و نمیبایست آنرا دست کم گرفت و یا وجود آنرا انکار کرد چرا که ساختار نفسانیات و معنویات و حتی هستی شخص را تا حد زیادی بدان مرتبط دانست.
حال به بررسی اجمالی کتاب میپردازیم که شامل گلچینی از بهترین نکات کتاب میباشد.
-هر کس معمار و سازنده زندگی خویش است و چنین باورهایی را مثلا دست تقدیر و سرنوشت و گردش ستارگان و غیره را میتوان با نیروی اندیشه مثبت برخورد کرد و اثرات منفی آنرا با قدرت اراده و طرز تفکر صحیح از میان برداشت.
برای جلوگیری از خود کم بینی جملات ذیل تکرار شود:
-من جلوه های حقیقت عشق و کمال را دارا هستم و به نحو قابل تحسینی از عهده کارها بر میایم هر بار که با کسی روبرو میشوم زیر لب میگویم روح من به او درود میفرستد.
مهم:آنانکه میخواهند زندگیشان رنگی دیگر پیدا کند و از تریکی ب روشنایی برسند باید به موفقیت تندرستی شادکامی و خوشبختی و فراوانی بیاندیشند و ایده های منفی را از ذهن خود دور کنند.
-پروردگارت را فراموش نکن که قادر است و منبع و مولد هر امر مرعی و نامرعی میباشد.
-هنگامی که دست به دعا بر میدارید به خاطر داشته باشید که پروردگار میگوید:تو مرا میخوانی و من به تو پاسخ میدهم و از موضوعات پیچیده ای که از آن خبر نداشتی آگاهت میسازم.
-هرگز کلمه اگر را به کار نرید زیرا با این حرف شک را به ذهن خود راه داده اید.
-آرزوهای خود را با ایمان و اعتقاد کامل به زبان بیاورد هر آنچه را که با خلوص نیت مطالبه کنید آنرا بدست میآورید.
-بین ما و هوش بیکران باید نسبت مطیع و منقاد و وفادار باشد و به قدرت ان ایمان بیاوریم.
-عشق و مهر پروردگار و حقیقت وجود او هر لحظه از زندگی مرا اشباح میکند و حال و وضعم روزبروز بهتر میشود.
-تنها تو حامی من هستی و تا تو پشتیبان من هستی هیچکس جز تو نخواهد توانست به من صدمه ای وارد کند.تا خدا با من است چه کسی بر من است؟
-برای تصمیم گیری:1- آرامش جسمانی 2- تمرین و تلقین
-خداوند مرا دوست دارد و از من حمایت میکند آرامش او روح مرا سرشار میکند و نور او فرا راه مرا روشن مینماید.
-عشق و محبت هرگونه ترس و تردید بخل حسد و کینه را از دل میزداید و به جای آن شادی و آرامش میگذارد.
مهم:هر شغل و حرفه ای که دارید و از هر راهی ک امرار معاش میکنید در هنگام کار کردن این جمله را تکرار کنید خدا با من است و با من حرف میزند من خودم را به او و عقل و درایت او میسپارم تا مرا راهنمایی کند.
***حریفان و رقیبان خود را از وجود خویش جدا مپندارید این حریفان چیزی نیستند جز ترس و خرافات موهومات غلط و کج اندیشیها جهل کینه خصومت ورزی و حسادت و محکوم ساختن خود است.دشمنان واقعی هرکس افکار منفی اوست.
-اگر به هدف رسیدیم و تلاش کنیم باید باز هم همت بلند داشته باشیم و پیش رویم و به آنچه داریم قاع نشویم که مفهوم زندگی و مقصود ان پیش رفتن است و نه در جا زدن و از حرکت باز ایستادن.
-هنگامی که میگویید عقل و خرد خداوند ذهن و فکر مرا از خود میاکند و من در نور او غرق میشوم نیروی عقل خود را چندین برابر ساخته اید و رفاه و تنعم بیشتری را نصیب خویش میسازید.
-جریان آرامش الهی در روح و قلب و هستی من جاری میشود .با گفتن این جمله آرامش بی سابقه ای را نصیب خود میسازید و یا ""قدرت قادر متعال به من نیرو و سلامتی و نشاط میبخشد""یقین بدانید که از این احساس بی بهره نخواهید ماند.
مهم*هرگز برای یک شیء یک مکان و یا یک فرد ارزش زیاده قایل نشوید با این کار خود قدرت مستتر در ذات خویش را به دنیای خارج منتقل ساخته اید . وفاداری و ایمان خود را به نیروی نهفته در خویش متصل سازید و همو بر اساس طبیعت و سرشت احساسات و افکار شما پاسخ گو خواهد بود*
مهم*حقیقت در سکوت باطنی شکل میگیرد و از سکوت زاده میشودو انتقال میابد *
مهم*هنگامی که روح را از هر آلودگی و ترس و خصومت و بغض و عناد و خود محکومی پاک میشود و به جای آن عشق و صفا و صمیمیت و گذشت مینشانید و با آرمان و ایده خود یکی میشوید و نسبت بدان وفادار میمانید در آن صورت است که خواهید توانست آرزوی خود را جان ببخشید.

مهم***چگونه بر فکر خود مسلط باشیم؟روح را از حقایق جاودانی هستی سرشار سازید و خود را با روح هستی خویش دمساز سازید و همیشه این جمله را ود نظر داشته باشید که""عشق خداوند حامی و پشتیبان شماست""
پایان کتاب نیروی تفکر مثبت



سلام مانتیجه اشتباهات خودمون رو متاسفانه بحساب خدا میزنیم وآن را آزمایش مینامیم وحال آنکه اینطور نیست البته نظر شخصیمه شما چی میگید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:Gol:

[=Times New Roman]سلام مسعود جان ما قبولت داریم، باور می‌کنیم سوء ظن داری، لازم نیست قسم بخوری.

Im_Masoud.Freeman;424692 نوشت:
به خدا سوظن دارم..

برادر گرامی آقا مسعود یه حدیث قدسیه که خدا میفرماید اگر بندگان من میدانستند من چقدر به آنها مشتاقم از شوق می مردند.بخدا خدا خیلی مهربونه خدا خالق "مادر"این موجود فداکار و مهربونه اونوقت مگه میشه در پی انتقام باشه؟! اما فقط یه لحظه فکر کن اگه خدا میخواست به قول خودت اذییت کنه یا آبروتو ببره اون زمانهایی که مشغول گناه پنهانی بودی مچتو میگرفت اما ذات اقدس الهی ازین تهمتها مبراست.اون انقدر مهربونه که حتی به دشمناشم کلی نعمت داده که قابل شمارش نیستن مثل نفس کشیدن خندیدن سلامتی و ...چه برسه به شما که محبوب خدایی ؛ خدا عاشقته آقا مسعود چون حب اهل بیت تو دلته.ذره ای به مهربانی و رحمانیت خدا شک نکن که این از القاعات شیطانه.زیاد با خدا حرف بزن .زیاد سجده کن و سجده های نمازتو طولانی کن مخصوصا در خلوت و در شب توی سجده های بعد از نمازت خیلی خودمونی و راحت با خدا نجوا کن و بگو خدایا دوستت دارم و عاجزانه ازش کمک بخواه و سعی کن اشک بریزی.من مطمئنم خدا عاشقته و شما هم عاشقش باش و همیشه اینو یادت باشه که خدا تنها کسیه که هیچ وقت و در هیچ کجا هیچ کس رو تنها نمیذاره.خداست که هروقت بخوای میتونی باهاش حرف بزنی و همیشه شیش دونگ حواسش به ماست همیشه سنگ صبور ماهاست و تو اوج تنهایی و بی کسی تنها مونس و رفیق ماست الهی قربونش برم

[="Times New Roman"][="Black"]

فرهنگ;428326 نوشت:
سلام مسعود جان ما قبولت داریم، باور می‌کنیم سوء ظن داری، لازم نیست قسم بخوری.

من قسم نخوردم..به خدا ( یعنی نسبت به خدا ) .:khandeh!:

ولی الان دیگه سوظن ندارم..بعید می دونم دیگه سمت من بیاد...:Cheshmak:

خانم minooo اینطور صحبت کردن و تفکرراجع به خالق به این مهربونی اصلا درست نیست.اگر سختی ای به شما میرسه دوست داره صدای خداخدا گفتنتو بشنوه خودش فرموده هرنیازی دارین به خودم بگین از خودم بخوایین.مینو جان خدای بزرگ و حکیم و مهربون ما عاشق بنده هاشه و دوستداره که ما فقط درخونه خودشو بزنیم و از خودش کمک بخواییم.هیچ وقت از رحمتش ناامید نشو و هرگز گمان بد بهش نداشته باش.به امام حسین که جان عالم به فداش که خدا خالق تمام خوبیها و تمام انسانها ی خوب و مهربونه.
قربونت برم خدا چقدر غریبی روزمین...

برادر گرامی آقا مسعود یه حدیث قدسیه که خدا میفرماید اگر بندگان من میدانستند من چقدر به آنها مشتاقم از شوق می مردند.بخدا خدا خیلی مهربونه خدا خالق "مادر"این موجود فداکار و مهربونه اونوقت مگه میشه در پی انتقام باشه؟! اما فقط یه لحظه فکر کن اگه خدا میخواست به قول خودت اذییت کنه یا آبروتو ببره اون زمانهایی که مشغول گناه پنهانی بودی مچتو میگرفت اما ذات اقدس الهی ازین تهمتها مبراست.اون انقدر مهربونه که حتی به دشمناشم کلی نعمت داده که قابل شمارش نیستن مثل نفس کشیدن خندیدن سلامتی و ...چه برسه به شما که محبوب خدایی ؛ خدا عاشقته آقا مسعود چون حب اهل بیت تو دلته.ذره ای به مهربانی و رحمانیت خدا شک نکن که این از القاعات شیطانه.زیاد با خدا حرف بزن .زیاد سجده کن و سجده های نمازتو طولانی کن مخصوصا در خلوت و در شب توی سجده های بعد از نمازت خیلی خودمونی و راحت با خدا نجوا کن و بگو خدایا دوستت دارم و عاجزانه ازش کمک بخواه و سعی کن اشک بریزی.من مطمئنم خدا عاشقته و شما هم عاشقش باش و همیشه اینو یادت باشه که خدا تنها کسیه که هیچ وقت و در هیچ کجا هیچ کس رو تنها نمیذاره.خداست که هروقت بخوای میتونی باهاش حرف بزنی و همیشه شیش دونگ حواسش به ماست همیشه سنگ صبور ماهاست و تو اوج تنهایی و بی کسی تنها مونس و رفیق ماست الهی قربونش برم

[="Times New Roman"][="Black"]

کنیز بی بی زینب;428343 نوشت:
برادر گرامی آقا مسعود یه حدیث قدسیه که خدا میفرماید اگر بندگان من میدانستند من چقدر به آنها مشتاقم از شوق می مردند.بخدا خدا خیلی مهربونه خدا خالق "مادر"این موجود فداکار و مهربونه اونوقت مگه میشه در پی انتقام باشه؟! اما فقط یه لحظه فکر کن اگه خدا میخواست به قول خودت اذییت کنه یا آبروتو ببره اون زمانهایی که مشغول گناه پنهانی بودی مچتو میگرفت اما ذات اقدس الهی ازین تهمتها مبراست.اون انقدر مهربونه که حتی به دشمناشم کلی نعمت داده که قابل شمارش نیستن مثل نفس کشیدن خندیدن سلامتی و ...چه برسه به شما که محبوب خدایی ؛ خدا عاشقته آقا مسعود چون حب اهل بیت تو دلته.ذره ای به مهربانی و رحمانیت خدا شک نکن که این از القاعات شیطانه.زیاد با خدا حرف بزن .زیاد سجده کن و سجده های نمازتو طولانی کن مخصوصا در خلوت و در شب توی سجده های بعد از نمازت خیلی خودمونی و راحت با خدا نجوا کن و بگو خدایا دوستت دارم و عاجزانه ازش کمک بخواه و سعی کن اشک بریزی.من مطمئنم خدا عاشقته و شما هم عاشقش باش و همیشه اینو یادت باشه که خدا تنها کسیه که هیچ وقت و در هیچ کجا هیچ کس رو تنها نمیذاره.خداست که هروقت بخوای میتونی باهاش حرف بزنی و همیشه شیش دونگ حواسش به ماست همیشه سنگ صبور ماهاست و تو اوج تنهایی و بی کسی تنها مونس و رفیق ماست الهی قربونش برم

حرفهای شما نشانه ی قلب پاک و روح بزرگ شماست..:Gol::Gol:ممنونم از راهنمایی های مفیدتون..:Gol::Gol:دیگه به خدا سوظن ندارم..دیگه هم سمت من نمیاد..:Gol::Gol:

الحمدالله که سوء ظن شما برطرف شد.برادر خوبم آقامسعود میخوام یه روایتی بگم که ممکنه شنیده باشید ولی دوباره شنیدنش خالی از لطف نیست برای خودم که خیلی جذابه.فکرکنم از حاج اقا فرحزاد شنیدم که روز قیامت خداوند امر میکند فلانی رو به جهنم ببرید آن شخص رند به خدا عرضه میدارد که خدایا من شنیده بودم تو خیلی مهربانی و رحمتت از گناه بنده هات بیشتره اصلا گمان نمیکردم که تو مرا به جهنم ببری! به ملاءکه ندا میرسد که او را به بهشت ببرید به خاطر این حسن ظنش به من با اینکه میدانم این حرفهای زبان اوست و در دل چنین اعتقادی ندارد! ببین خدای مهربون بخاطر حسن ظن دروغی یک فرد چه رفتاری با او میکنه؟!
یه پیشنهاد البته جسارتا دارم .من در حدی نیستم که برای کسی نسخه بپیچم ولی اینایی که میگم همش تجربیات خودمه که امتحان کردم و نتیجه گرفتم و لذت بردم؛ یه بار معنی دعای کمیل رو بخونید.خیلی زیباست، خیلی خدا رو زیبا توصیف کرده.بهتون قول میدم حسابی لذت میبرید انشا الله.
موید باشید التماس دعا

[="Times New Roman"][="Black"]

کنیز بی بی زینب;429030 نوشت:
الحمدالله که سوء ظن شما برطرف شد.برادر خوبم آقامسعود میخوام یه روایتی بگم که ممکنه شنیده باشید ولی دوباره شنیدنش خالی از لطف نیست برای خودم که خیلی جذابه.فکرکنم از حاج اقا فرحزاد شنیدم که روز قیامت خداوند امر میکند فلانی رو به جهنم ببرید آن شخص رند به خدا عرضه میدارد که خدایا من شنیده بودم تو خیلی مهربانی و رحمتت از گناه بنده هات بیشتره اصلا گمان نمیکردم که تو مرا به جهنم ببری! به ملاءکه ندا میرسد که او را به بهشت ببرید به خاطر این حسن ظنش به من با اینکه میدانم این حرفهای زبان اوست و در دل چنین اعتقادی ندارد! ببین خدای مهربون بخاطر حسن ظن دروغی یک فرد چه رفتاری با او میکنه؟!
یه پیشنهاد البته جسارتا دارم .من در حدی نیستم که برای کسی نسخه بپیچم ولی اینایی که میگم همش تجربیات خودمه که امتحان کردم و نتیجه گرفتم و لذت بردم؛ یه بار معنی دعای کمیل رو بخونید.خیلی زیباست، خیلی خدا رو زیبا توصیف کرده.بهتون قول میدم حسابی لذت میبرید انشا الله.
موید باشید التماس دعا

از راهنماییهاتون واقعا استفاده کردم..:Gol::Gol:منت گذاشتید..:Gol::Gol:متشکرم از شما..:Gol::Gol:[/]

[="Times New Roman"]

Im_Masoud.Freeman;428351 نوشت:
..بعید می دونم دیگه سمت من بیاد...

آقا مسعود خدا سمت شما نمی‌آید یا سوءظن به خدا؟

[="Times New Roman"]من گمان می‌کنم این تنها مسئلهٔ آقا مسعود ما نبوده که با برطرف شدن مسئلهٔ ایشان بگوییم خدا را شکر تمام شد. عدهٔ زیادی درگیر چنین افکاری هستند، برای آقا مسعود آگاهانه بوده و با صراحت بیان کرده‌‌ است؛ اما برای خیلی‌ها شاید خیلی هم آگاهانه نباشد یا جرئت نمی‌کنند با این صراحت بیان کنند.
من تصور می‌کنم یکی از علل مشکل نوع تبلیغ دینی یا معرفی‌ای است که برخی از افراد از خداوند می‌کنند و خداوند را داروغه‌ای چماق‌به‌دست معرفی می‌کنند که مترصد است کسی یک خطای حتی نادانسته و از سر جهل بکند تا حالشان را بگیرد.
حتی می‌توانم نام برخی از روحانیانی که چنین نگاهی دارند ببرم.

[="Times New Roman"][="Black"]

فرهنگ;429069 نوشت:

آقا مسعود خدا سمت شما نمی‌آید یا سوءظن به خدا؟

سوظن دیگه سمتم نمیاد . خدا که همیشه هست..

[="Times New Roman"][="Black"]

فرهنگ;429070 نوشت:
[=Times New Roman]من گمان می‌کنم این تنها مسئلهٔ آقا مسعود ما نبوده که با برطرف شدن مسئلهٔ ایشان بگوییم خدا را شکر تمام شد. عدهٔ زیادی درگیر چنین افکاری هستند، برای آقا مسعود آگاهانه بوده و با صراحت بیان کرده‌‌ است؛ اما برای خیلی‌ها شاید خیلی هم آگاهانه نباشد یا جرئت نمی‌کنند با این صراحت بیان کنند.
من تصور می‌کنم یکی از علل مشکل نوع تبلیغ دینی یا معرفی‌ای است که برخی از افراد از خداوند می‌کنند و خداوند را داروغه‌ای چماق‌به‌دست معرفی می‌کنند که مترصد است کسی یک خطای حتی نادانسته و از سر جهل بکند تا حالشان را بگیرد.
حتی می‌توانم نام برخی از روحانیانی که چنین نگاهی دارند ببرم.

فرهنگ;429070 نوشت:

[=Times New Roman]برخی از افراد از خداوند می‌کنند و خداوند را داروغه‌ای چماق‌به‌دست معرفی می‌کنند که مترصد است کسی یک خطای حتی نادانسته و از سر جهل بکند تا حالشان را بگیرد.

فرهنگ;429070 نوشت:

حتی می‌توانم نام برخی از روحانیانی که چنین نگاهی دارند ببرم.

درود بر شما..منم از اینکه چند خدا توی ذهنم ساخته بودم به مشکل خوردم که خداروشکر خیلی زود برطرف شد..:Gol::Gol:

[=arial black]اگر نگرانی چرا دعا نمی کنی

و اگر دعا می کنی چرا نگرانی؟

[=arial black]خداوند تبارک و تعالی بندگانی را که بسیاردوست دارد و می خواهد همیشه آنها را درکنارخود نگه دارد،ازسه طریق آنها را جذب خود می کند

[=arial black]1) تارالهی: تارالهی همان کتاب قرآن مجید است که این وسیله ی جذب کننده فقط مال بزرگان است. خداوند ازطریق هشدارها ومژده هایی که درکتابش داده است بندگانش را جذب خود می کند وباآن تارالهی خودش آهنگی دلنشین را می نوازد تا به دل بندگانش نشیند،و درمیان انسان های جاهل بسیار اندک است که از این راه دشوارجذب خداوند شوند.

[=arial black]2) تورالهی:
اما کسانی که ازطریق تارالهی جذب خداوند نمی شوند خداوند با تورخود آنها را می آزماید. تورخداوند همین محفل هایی است که درآن ذکر فضائل ومصائب ائمه اطهار(علیهم السلام) گفته می شود. خداوند تعالی بندگانی را که دوست دارد،درمساجد درتور خود می اندازد تا با اشک ریختن برائمه با او دوست شوند و او را بشناسند.به عنوان مثال ماهیگیری که به دریا می رود ومی خواهد ماهی بگیرد آن ماهی هایی را صید می کند وبه تور خود می اندازد که خیلی دوست دارد ومواظب است که از لابه لای تور نگریزند وشکارآبزیان درنده نشوند.

[=arial black] 3) تیرالهی: وامّا تیرالهی؛زمانی که خداوند تبارک تعالی می بینید بنده ای را که آنقدر دوست دارد ومی خواهد به طرف او بیاید ولی او نه از راه تار ونه از راه تورجذب او نمی شود خداوند هدف تیرخود را به سوی او میگیرد،یعنی چنان مشکل یا مرضی درزندگی و وجود او میریزد که او دیگرازشدت درد ورنج به سوی خدایش بیاید

[=arial black] هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست،

[="Times New Roman"][="Black"]

طلوع ستاره;429099 نوشت:
3) تیرالهی: وامّا تیرالهی؛زمانی که خداوند تبارک تعالی می بینید بنده ای را که آنقدر دوست دارد ومی خواهد به طرف او بیاید ولی او نه از راه تار ونه از راه تورجذب او نمی شود خداوند هدف تیرخود را به سوی او میگیرد،یعنی چنان مشکل یا مرضی درزندگی و وجود او میریزد که او دیگرازشدت درد ورنج به سوی خدایش بیاید

شما هم که کلا خوب تاپیک پر میکنید..:Gol::Gol::khandeh!:

من هم چند سال پیش همین مساله را داشتم... شدید هم بود!... یعنی در حدی که به من میگفتند دعا کن خدا آنچه را صلاح توست و در حکمتش قرار میگیرد برایت پیش بیاورد، من میگفتم نه! من نمیتوانم!:cry: خدا اونچیزی که در حکمتش قرار میگیره، برای من سختی و درد و رنجه و...:_loool: قبلش هم در دوران نوجوانی یه مدتی مطمئن بودم که هر دعایی بکنم برعکسش مستجاب میشه!... :bastan:
...
یک مقداری از ایم مساله، ناشی از مسائل روانشناختی آدمه. یه مقداری وسواس ذهنی+ خاطرات افسرده کننده گذشته... برای این مسائل و درمانش بهتره به روانشناس مراجعه کنید.
اما یه بخشی، با افزایش علم دینی+ بیشتر شدن ایمان آدم حل میشه. من در این رابطه، مطالعه دعاهای صحیفه سجادیه رو به شما توصیه میکنم. واقعا انسان رو تربیت میکنه و در عین پاسخ دادن به سوالهای ذهنی و قلبی آدم، دعا کردن رو هم یاد میگیریم. من تازه بعد از خوندن چند تا از این دعاها و شگفتی از عمق و جامع و مانع بودن اونها،:Moteajeb!: تازه یه کمی فهمیدم که امام معصوم یعنی چی!!!... :moteajeb:

Im_Masoud.Freeman;424692 نوشت:
همش فکر میکنم خدا میخواد اذیتم کنه و از این اذیت و آزار لذت میبره ، همش میخواد قدرتشو به رخ من بکشه که من می تونم و تو نمی تونی و چون من می تونم تو باید خفه خون بگیری و لال بشی .

خوب بزرگوار! شما به یک خدایی که اذیت میکنه و آزار میده و قدرتشو به رخت میکشه معتقد هستی و ایمان داری حالا تعجب میکنی که چرا خدایی که بهش اعتقاد داری اذیت میکنه و آزارت میده؟!!!!

سلام
عمده دليل ما وقتي گرفتار مصائب و بد بياري ها ميشيم
اينه كه
اولا همه رو غير خودمون مقصر ميدونيم
نه گاهي آنچه بر سرمون مياد نتيجه كوتاهي خودمونه! خيلي از تصميم هاي زندگي رو بدون دقت و تحقيق و تدبر ميگيريم ! خيلي اوقات ما چوب ندونم كاري هاي خودمون رو ميخوريم
خداييش زوره ما تصميم اشتباه بگيريم بعد به خدا بگيم چرا نتيجه درست رو اين سيستم دنيات نميده
اين عمده نكته اشتباه ماست. پس اول خوب بسنجيم علت مشكلات تصميمات نا بجاي خودمون نبوده اگه ديديم نه! من خودم راه رو اشتباه رفتم خداييش از خدا مظلوم تر گير نياورديد؟ اولين راه و مهمترين وسيله جبران اقرار و جعلت الاقرار بالذنب اليك وسيلتي بعد از خداوند بخواهيم جبران كنه يا جابر العظم الكسير
دوما اين چه خواسته گزافيه كه:
ما بايد همه شرايط و اوضاع و احوال زندگي اطراف خودمون رو تغيير بديم!!
اينجاست كه حضرت سجاد عليه السلام مي فرمايند: خدايا به من بينشي بده تا بفههم چه چيزهايي رو ميتونم تغيير بدم و كمر همت ببندم و چه چيزهايي در حوزه اختيار من نيست و نسبت به اونها سر تسليم فرو بيارم و نه تنها گلايه نكنم كه شاكر تو باشم.
چرا كه تو نسب به مومنين رئوف هستي
چرا كه تو منو خلق كردي و تو هستي كه مي فهمي استعداد هاي من تو چه محيطي شكوفا ميشه و من تا چه حد استعداد رشد دارم.
لذا اسنان با آرامش كامل فقط تو قسم دوم مي گرده ببينه وظيفه اش چيه؟
سوما ما گاها متوجه اين سنت الاهي نيستيم يا اصلا معتقد به اون نيستيم كه جهان ما يه جهان علت و معلول هست. هر حادثه اي رخ نميده الا بر اساس علتي
و در هر علتي حكمتيه
حداقل زورموننميرسه متوجه حكمت ها بشيم متوجه علتها كه ميتونيم بشيم.
در آخر اين جمله بانوي بزرگوار مصائب كربلا عقيله بيني هاشم رو مي گم
كه مارايت الا جميلا حضرت دقيقا اون حكمتها رو ديدند كه همه اون مصائب عظمي را تعبير به زيبايي ميكنند.

سلام
اولا منم همینا رو به یه نفر گفتم که سریع جوابمو داد گفت می دونی زندگی یه برگه امتحانیه که باید سعی کنی جوابا رو تا جایی که می تونی درست بدی حالا اگه یه وقت گرفتی نوزده نباید بگی معلمت سوالا رو سخت داده یابا تو لجه یا به زمین زمان گیر بدی که سعی کن بفهمی اشکالت تو کدوم درس بوده حتی می تونی از معلمت کمک بگیری که مشکلت رفع بشه اگه باهاش مهربون باشی اون ده برابرش رو بهت می ده اون موقع هست که بیست می گیری تو کلاس درسش فعالیت کن اون همه درو دوس داره مگه تو چیت کمه که ازت بدش بیاد ها .
تو غیر از اون کیو داری اونموقع که همه بهت پشت کردن کیو داری که کمکت کنه می دونی روزی چند بار سراغت رو می گیره وقتی گریه می کنی حتما دلش می گیره .
خوب فک کن کیا رو داری ؟کیا رو داری که تا ته خط باهات باشن و تو رو تنها نذارن؟ هیچوقت تو رو ول نکنن به امون خدا یه دبیر داشتم می گفت هر وقت می خوای بفهمی که کسی باتو هست یا نیست بر خلاف نظرش کار کن وببین چی کار می کنه حالا همون کارو برا خدا انجام بده هیچ کاری نمی کنه فقط خودت عذاب وجدان می گیری و از کرده خودت پشیمون می شی :Rose: یه بچه بهم گفت نمی دونم کیو دوس دارم ولی می دونم اون منو خیلی خیلی دوس داره .
اون بچه خدا رو احساس می کرد و از اون برا خودش یه آقا ساخته بود.موفق باشی :Bye:

Im_Masoud.Freeman;424692 نوشت:
همش فکر میکنم خدا میخواد اذیتم کنه و از این اذیت و آزار لذت میبره ، همش میخواد قدرتشو به رخ من بکشه که من می تونم و تو نمی تونی و چون من می تونم تو باید خفه خون بگیری و لال بشی .
بپا یه وقت خدا نخوردت!!! اینا چه افکار شیطانی که داری...بی خیال من که هیچ کمکی بهت نمی کنم چون فقط شفا لازم است

سلام آقامسعود.مشكلتون حليده شد؟

ظاهرا گفتيدحل شده.البته فكر كنم ازنظربالابردن زمينه اگاهي دراين مورد خوب پيش رفته باشيد.

اگربه طوركامل ازنظرآموزه هاي ديني ازنظرمنطقي به موضوع اشراف پيداكرديد وبه جواب سوال رسيديدكه خداروشكرديگه نميخواد ازنظر

روانشناختي(جداي ازموضوع خط بالايي)بررسي بشه..اما صادقانه بگيد كه اگرهنوزدرگيرشيد راحت باشيدوبگيدتا من چندسوال ازتون بپرسم.وبراسا

اون سوالهاوپاسخ هابه نتيجه بهتربرسيم.چون اول بايد داده هاواطلاعات اوليه روكسب كنيم .

نگران اين موضوع نباشيد كه اگردوباره سوءظن به خدارو تاييد كرديد بعضي ازدوستان دوباره ازشماانتقادكنند.پس راحت باشيدبرادرجان:Gol:.

موضوع قفل شده است