عملکرد امام حسین علیه السلام در لسان نواصب

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عملکرد امام حسین علیه السلام در لسان نواصب

بسم الله الرحمن الرحیم
بحث مخالفت با حق و حقیقت در همه ادوار تاریخ وجود داشته است . از آن زمانی که قابیل به بهانه های واهی دستش را به خون برادرش هابیل آلوده کرد ، تخم دشمنی با حقیقت در میان فرزندان بنی آدم کاشته شد و لذا با مرور تاریخ میتوان به مصادیق بسیار زیادی دست یافت که دشمنان و جاحدان حقیقت ، آنجایی که از رد نمودن حق مایوس شدند دست به کارهای فراوانی زدند تا به زعم خودشان بتوانند نور حقیقت را مخفی و یا خاموش کنند.
یکی از مصادیق خاموش کردن نور حقیقت ، مخالفت با عملکرد امام حسین علیه السلام در عدم بیعت با یزید و دفاع از قتل و غارت یزید بن معاویه میباشد.
این امر تفکر اموی که یزید بن معاویه رمز اتحاد مسلمان است و حسین بن علی – سلام الله علیهما – مایه تفرقه مسلمانان میباشد از دیرباز در میان کتب و سخنان بسیاری از اسلاف اهل تسنن وهابیت به چشم خورده و هم اکنون نیز در کتب معاصرین مشهود میباشد.
ابن عربی مالکی
یک زمانی ابن عربی مالکی بیان کرد :

وما خرج إليه أحد إلا بتأويل، ولا قاتلوه إلا بما سمعوا من جده المهيمن على الرسل، المخبر بفساد الحال، المحذر عن الدخول في الفتن وأقوال في ذلك كثيرة

هیچکس (از قتله کربلا ) بر او (حسین بن علی ) خروج نکرده و او را نکشتند مگر به تاویل بر اساس آن روایاتی که از جد بزرگوارش – رسول الله صلی الله علیه وآله – شنیده بودند در باب خبر از بدی احوال حاصل از داخل شدن در فتنه ها و بر حذر داشتن از آن .و این گونه سخنان رسول الله در این امر زیاد است .


العواصم من القواصم في تحقيق مواقف الصحابة بعد وفاة النبي صلى الله عليه وسلم ، ص 244 ، اسم المؤلف: محمد بن عبد الله أبو بكر بن العربي الوفاة: 543هـ ، دار النشر : دار الجيل - لبنان - بيروت - 1407هـ - 1987م ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : محب الدين الخطيب - ومحمود مهدي الاستانبولي

و بعدها از قول او چنین نقل کردند که وی معتقد بود که امام حسین علیه السلام با شمشیر رسول الله صلی الله علیه وآله کشته شد.
سیوطی بعد از رد فتوای ابن عربی به استناد یک روایت میگوید :
وليس ذلك بأول عجرفة لهذا المفتي وجرأته وإقدامه فقد ألف كتابا في شأن مولانا الحسين رضي الله عنه وكرم وجهه وأخزى شانئه زعم فيه أن يزيد قتله بحق بسيف جده

این فتوا اولین جسارت و شتابزدگی وی در فتوا نیست بلکه او کتابی در شان مولای مان حسین (علیه السلام) نوشته که خودش را با آن رسوا کرد زیرا – در آن کتاب – بیان کرد که یزید به حق ، حسین بن علی را با همان شمشیر جدش ( رسول الله ) به قتل رساند.


الشمائل الشريفة ، ج 1 ص 365 ، اسم المؤلف: جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر السيوطي الوفاة: 911هـ ، دار النشر : دار طائر العلم للنشر والتوزيع ، تحقيق : حسن بن عبيد باحبيشي

ابن حجر مکی نیز در مورد قول ابن عربی میگوید :
وکابن العربی المالکی فانه نقل عنه ما یقشعر من الجلد ، انه قال : لم یقتل یزید الحسین الا بسیف جده – أي بحسب اعتقاده الباطل أنّه الخليفة، والحسين باغ عليه والبيعة سبقت ليزيد، ويكفي فيها بعض أهل الحلّ والعقد، وبيعته كذلك، لأنّ كثيرين أقدموا عليها مختارين لها. هذا مع عدم النظر إلى استخلاف أبيه له، أمّا مع النظر لذلك، فلا يشترط موافقة أحد من أهل الحلّ والعقد على ذلك‏

و همچون ابن عربی مالکی که کلامی از او نقل شده که از بیان آن بدن انسان میلرزد . او گفت : یزید ، حسین (علیه السلام ) را نکشت مگر با شمشیر جدش (رسول الله صلی الله علیه وآله ) یعنی بر اساس اعتقاد باطل ابن عربی ، یزید خلیفه است و حسین(علیه السلام) علیه او سرکشی نموده و بیعت برای یزید انجام شده بود و در این امر ، وجود برخی از اهل حل و عقد کفایت میکند و بیعت یزید نیز همینگونه بود زیرا بسیاری از اهل حل و عقد مختارانه با وی بیعت کردند و این سخنان سوای استخلاف او توسط پدرش میباشد زیرا با در نظر داشتن این امر دیگر موافقت هیچیک از اهل حل و عقد نیز اصلا مهم نیست.

المنح المکیه فی شرح الهمزیه ، ص 519 ، اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر الهيثمي الوفاة: 973هـ ، دار النشر : دارالمنهاج - لبنان – 1426هـ - 2005م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : احمد جاسم المحمد – بوجمعه مکری

مناوی نیز در مورد ابن عربی مالکی چنین تعبیری دارد :
وقد غلب على ابن العربي الغض من أهل البيت حتى قال : قتله بسيف جده

دشمنى با اهل بيت بر ابن عربى غلبه پيدا كرده و باعث شده كه او بگويد: حسين با شمشير جدّش كشته شده است.

فيض القدير شرح الجامع الصغير ، ج 1 ص 205 ، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوي الوفاة: 1031 هـ ، دار النشر : المكتبة التجارية الكبرى - مصر - 1356هـ ، الطبعة : الأولى


[=times new roman]ابن تیمیه حنبلی
بعد از ابن عربی مالکی ، ابن تیمیه حنبلی – این تک سوار دشمنی با امیرالمومنین و آل او – در قبال امام حسین علیه السلام گفت :

وَلَمْ يَكُنْ فِي الْخُرُوجِ لَا مَصْلَحَةُ دِينٍ وَلَا مَصْلَحَةُ دُنْيَا ، بَلْ تَمَكَّنَ أُولَئِكَ الظَّلَمَةُ الطُّغَاةُ مِنْ سِبْطِ رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - حَتَّى قَتَلُوهُ مَظْلُومًا شَهِيدًا، وَكَانَ فِي خُرُوجِهِ وَقَتْلِهِ مِنَ الْفَسَادِ مَا لَمْ يَكُنْ حَصَلَ لَوْ قَعَدَ فِي بَلَدِهِ، فَإِنَّ مَا قَصَدَهُ مِنْ تَحْصِيلِ الْخَيْرِ وَدَفْعِ الشَّرِّ لَمْ يَحْصُلْ مِنْهُ شَيْءٌ، بَلْ زَادَ الشَّرُّ بِخُرُوجِهِ وَقَتْلِهِ، وَنَقَصَ الْخَيْرُ بِذَلِكَ، وَصَارَ ذَلِكَ سَبَبًا لِشَرٍّ عَظِيمٍ. وَكَانَ قَتْلُ الْحُسَيْنِ مِمَّا أَوْجَبَ الْفِتَنَ، كَمَا كَانَ قَتْلُ عُثْمَانَ مِمَّا أَوْجَبَ الْفِتَنَ.

و در خروج او ( حسین بن علی ) نه مصلحت دین بود و نه مصلحت دنیا بلکه این ظالمین سرکش بر ضد نوه رسول خدا صلی الله علیه وآله قدرت پیدا کردند تا این که او را مظلوم و شهید کردند ؛ و در قیام او و کشته شدن او آن قدر فساد بود که اگر در شهر خود نشسته بود آن قدر فساد نمی شد . پس آن چیزی که او قصد آن را داشت از به دست آوردن نیکی و دفع بدی ، اصلاً حاصل نگشت ؛ بلکه بدی به سبب قیام او زیاد شد و خیر کم گردید ؛ و این سبب شرّ بزرگی شد ؛ و کشته شدن حسین سبب فتنه های بسیار گشت ؛ همان طور که کشته شدن عثمان سبب فتنه های بسیار گشت .

منهاج السنة النبوية ، ج 4 ص 530 - 531 ، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مؤسسة قرطبة - 1406 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. محمد رشاد سالم


[=times new roman]ابن خلدون
شاید همین جسارتهای پی در پی بود که ابن خلدون نیز خواست نامش را در لیست دشمنان آل الله قرار دهد. ابن حجر عسقلانی گزارش میدهد :
وقد كَانَ شيخنا الحافظ أبو الحسن بن أبي بكر يبالغ فِي الغَضّ منه . فلما سألته عن سبب ذَلِكَ ، ذكر لي أنه بلغه أنه ذكر الحسين بن علي رضي الله عنهما فِي تاريخه فقال : قُتِلَ بسيف جَده . ولما نطق شيخنا بهذه اللفظة ، أردفها بلعن ابن خلدون وسبّه وهو يبكي

شیخ و استاد ما حافظ ابوالحسن بن ابی بکر هیثمی بسیار ابن خلدون را نکوهش میکرد .وقتی از او علت این ام را جویا شدم به من گفت که ابن خلدون در تاریخش در مورد حسین بن علی علیهما السلام گفته : آن شمشيرى كه حسين بن على به توسّط آن به قتل رسيده، همان شمشير جدّش پيامبر بوده است!
هنگامى كه شيخ ما اين كلام را از قول ابن خلدون نقل كرد، بر او لعنت فرستاد و دشنام داد در حالى كه گريه مى‏كرد و اشك مى‏ريخت.

رفع الإصر عن قضاة مصر ، ج 1 ص 237 ، اسم المؤلف: شهاب الدين أحمد بن علي بن محمد العسقلاني الوفاة: 852هـ ، دار النشر : مكتبة الخانجي - القاهرة /مصر - 1418هـ-1998م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د.علي محمد عمر

این مطلب را سخاوی – شاگرد ابن حجر – نیز از قول استادش بیان میکند :
الضوء اللامع لأهل القرن التاسع ، ج 4 ص 147 ، اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن عبد الرحمن السخاوي الوفاة: 902 ، دار النشر : منشورات دار مكتبة الحياة - بيروت

و البته این سخن به همین پایان نیافت زیرا بعد از این گروه از علمای ناصبی ، افرادی دیگری نیز آمدن و همان حرفها را با ادیباتی دیگر تکرار کردند.
[=times new roman]محمد سهیل طقّوش
دکتر محمد سهیل طقّوش با محکوم کردن عملکرد امام حسین علیه السلام میگوید :

لنا ان نتساءل : هل کان الحسین مصیبا بخروجه ؟...... اذا نظرنا الی هذه القضیه من الناحیه الدینیه ، فقد نتج عن هذا الخروج ماساة دامیه فرقت بین المسلمین و لا تزال اثارها ظاهره الی الیوم

ما باید بپرسیم : آیا حسین کار درستی کرد که خروج نمود ؟..... ما اگر از ناحیه دینی به این قضیه نگاه کنیم می بینیم که خروج حسین باعث مصیبتی خونبار شد وموجب تفرقه مسلمانان گردید طوریکه آثار آن تا به همین امروز مشهود است .

تاریخ الدوله الامویه ، ص 52 ، اسم المؤلف: محمد سهیل طقّوش ، دار النشر : دارالنفائس للطباعه و النشر ، الطبعه : الاولی 1416هـ/1996م
[=times new roman]محمد خُضَری
شیخ محمد خضری ، بازرس وقت وزارت معارف مصر نیز در مورد عملکرد امام حسین علیه السلام میگوید :

وعلى الجملة فإن الحسين أخطأ خطأ في خروجه هذا الذي جر على الأمة وبال الفرقة والاختلاف، وزعزع عماد ألفتها إلى يومنا هذا، وقد أكثر الناس من الكتابة في هذه الحادثة لا يريدون بذلك إلا أن تشتعل النيران في القلوب فيشتد تباعدها..... أما الحسين فإنه خالف يزيد وقد بايعه الناس

حسین خطای بزرگی کرد که خروج نمود . خروج او موجب تفرقه و اختلاف در میان امت مسلمان گردیده و پایه الفت بین امت را تا به امروز سست و لرزان نموده است . خیلی از مردم درباره این حادثه ( =واقعه عاشورا ) مطلب نوشته اند که نیت آنان از یادآوری این واقعه این است که در قلبها آتشی شعله ور شود و تفرقه ها بیشتر گردد ..... (حقیقت این است که ) حسین عَلَم مخالفت با یزید را برداشت در حالی که مردم با یزید بیعت کرده بودند.

محاضرات الامم الاسلامیه ( الدوله الامویه ) ، ص 327 ، اسم المؤلف: شیخ محمد بن عفیفی باجوری المعروف بـ خُضَری الوفاه : 1345 هـ ، دار النشر : دارالمعرفه - بیروت ، الطبعه : الثانیه 1417 هـ/1997م


[=times new roman]یوسف بن رشید العش
دکتر یوسف بن رشید العش که مدتی مدیر رادیوی کشور سوریه بود در مورد شخصیت امام حسین علیه السلام و عملکرد ایشان میگوید :

...و الحسین نفسه کان عاطفیا شدید العاطفه ، دفعته العاطفته الی ان یذهب الی الکوفه بالرغم من کل ما حذر به . و لقد کان الناس ینبهونه الی انه مهدد بالقتل و ان الحکمه تقضی بان یبقی فی مکه . او ان یذهب الی الیمن . لکنه استرسل الی عاطفته و انطلق الیها . فاوردته المورد الذی ورد.

حسین شخصی احساساتی و به شدت عاطفی بود و همین عاطفی بودن او باعث شد که وی علی رغم تمامی هشدارها به کوفه برود. مردم به او گفته بودند که مرگ او را تهدید میکند وحکمت اقتضا میکند که وی در مکه بماند و یا اینکه به یمن برود.اما حسین با روحیات عاطفی خود مانوس بود و به احساساتش تن داد و به حکم آن عمل کرد . احساسات ، حسین را به جایی برد که او خود به آنجا رفت.

الدوله الامویه و الاحداث التی سبقتها ومهدت لها ابتداء من فتنه عثمان ، ص 182 ، اسم المؤلف: یوسف بن الرشید العش الوفاه : 1387 هـ ، دار النشر : دارالفکر - دمشق 1994 م

این سخنان نشان میدهد که در نزد این قوم ، مقام یزید و خلافت او – آنهم بخاطر پدرش و کسی که پدرش را بر سر پادشاهی گذاشت – از مقام سبط رسول الله صلی الله علیه وآله برتر و بالاتر است .

العبد الاحقر – مقداد العلوی

پاسخ به همه اين ياوه سرايي ها با يك ايه قران::::::::::::::

الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا ﴿76﴾

كسانى كه ايمان آورده‏اند در راه خدا كارزار مى‏كنند و كسانى كه كافر شده‏اند در راه طاغوت مى‏جنگند پس با ياران شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان [در نهايت] ضعيف است

امام حسين ع با يك كافر و ملحد و بي ديني چون يزيد مبارزه كرد، ان كسي كه در كفر او علماي اهل سنت اجماع دارند

اجماع علماي اهل سنت بر اثبات كفر و لعن يزيد

سلام علیکم و عرض ادب خدمت همه دوستان ..
همین حالا نواصب به امام حسین ع توهین می کنند خبر عبدالله حیدری رو که حتما شنیدید ؟ که میگه چرا امام حسین ع وقتی اب نداشته از ادرار خودش ننوشیده که این حیدری ناصبی وهابی چند بار در شبکه وهابی کلمه این را یاد اور کرده است
البته بعضی وهابی ها با بعضی از سخناشون جور در نمی اید و از سخنانشون بر می اید که امام حسین ع کافر است نه یزید ، چون برای یزید مشروعیت قائل هستند و طبق نص صیحیح بخاری که میگه :
7053 - حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الوَارِثِ، عَنِ الجَعْدِ، عَنْ أَبِي رَجَاءٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «مَنْ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَلْيَصْبِرْ، فَإِنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنَ السُّلْطَانِ شِبْرًا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»صحیح بخاری ج9 ص 47 امام حسین ع الان از دیدگاهشون می شه کافر یا البانی که بخاری زمان است و بن باز می گوید امام الحدیث در مورد این شخص همین سخن را دارد که خروج بر سلطان ظالم کفر آور است (البته هر جا دلشون خواست این احکام ور بر پا می کنند الان تو سوریه این حکم اصلا قبول نیست !!!!!)

رضا;422522 نوشت:
دشمنى با اهل بيت بر ابن عربى غلبه پيدا كرده و باعث شده كه او بگويد: حسين با شمشير جدّش كشته شده است.
سلام. آیا کارشناسان انجمن عرفان این پست رو دیده اند؟ صاحب المیزان، آقایان حسن زاده و جوادی آملی از طرفداران پروپاقرص ابن عربی لعین هستند...

dfffd;422554 نوشت:
سلام. آیا کارشناسان انجمن عرفان این پست رو دیده اند؟ صاحب المیزان، آقایان حسن زاده و جوادی آملی از طرفداران پروپاقرص ابن عربی لعین هستند...

عرض سلام خدمت برادر که سوالات رو محترمانه می پرسند
ما دو تا ابن عربی داریم یکی لعین دشمن اهل بیت یکی نه عارف بوده است منظور ان عارف بوده است ، در کل استاد فاطمی نیا بود که میگفت لابن عربی که نوشته میشه دشمن اهل بیت بوده اما ابن عربی که نوشته میشه ان عارف منظور است یا بر عکس این تیکه در ذهنم نیست ولی استاد فاطمی نیا چنین تخصیص و تفاوتی را گفتند
موضوع قفل شده است