واقعیتها در خصوص شخصیت مختار چیست؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
واقعیتها در خصوص شخصیت مختار چیست؟

سلام
هر چه میخواهم خود را قانع سازم و از خطای مختار چشم بپوشم نمیتوانم . با اینکه به خاطر انتقام جوئی از قاتلان ابا عبدالله و اصحاب و یارانش دوستش دارم اما باز در دلم لکه ی تاریکی است و با تمام این رشادتهایش راضی نمیشود وقتی صحنه های یاری نرساندن امام حسن مجتبی را به یاد می آورم .و اینکه با وجود اینکه یاری رساندن به امام در آن شرایط بر او واجب بوده نه اینکه خود پیش بینی شکست کند و یاری نرساند . و به اصطلاح به فتوا ی خود عمل کند . نادیده گرفتن شرایط امام و غمل به آنچه در سطح نگرش خود باشد پذیرفتنی نیست .
لطفا کمکم کنید تا واقعیت شخصیت مختار را بفهمم .آیا قیام مختار خطای او را توحیه می کند ؟ اصلاً آیا رفتار معترضانه و عدم همیاری امام به خاطر حتی دانستن شکست و صلح ، پذیرفته است ؟تکلیف او همین بوده که عمل نموده یا اصلاً به تکلیف عمل ننموده و گناه کرده ؟
متشکرم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد عماد

سلام علیکم
این گزارش در کتاب علل الشرایع آمده است.(1)
در مورد این فرمایش شما سه نکته عرض می کنم، که با توجه به این سه نکته قطعا شما مجاب می شوید باز اگر نشدید خدمتتان هستیم
نکته اول: آیه الله العظمی خویی در مورد این گزارش می فرمایند: این گزارش قابل قبول نیست زیرا مرسل است.(2)
نکته دوم: ایشان و همچنین آیه الله سید محسن امین می فرمانید بر فرض صحت خبر، قصد مختار این بوده، عمویش را امتحان کند(3) زیرا در آن بسیاری از یاران امام به ایشان خیانت کرده و به معاویه پیوسته بودند، احتمال اینکه عموی مختار نیز چنین قصدی داشته باشد دور از انتظارنبود، حال مختار که این احتمال را می داد با این سخن خواست عمویش را امتحان کند تا اگر عمویش چنین قصدی دارد به امام اطلاع دهد
نکته سوم: برفرض که اینطور هم نباشد یعنی مختار قصد داشته، امام حسن علیه السلام را به معاویه تحویل دهد، این بدتر از کار حضرت حر شهید نیست، اگر مختار قصد داشته چنین کاری کند، حرشهید چنین کاری کرد، امام حسین علیه السلام و یارانش را تحویل عمر بن سعد وشمر و....داد ولی نکته اینجاست که با آمدن به سوی امام حسین علیه اسلام گذشته را جبران نمود، و با شهید شدن در یکی از یاران امام حسین علیه السلام شد، عملکرد مختار چه قبل از قیام امام حسین علیه السلام چه همزمان با با قیام و چه پس از آن، جبران مافات است اگر این گزارش صحیح باشد.
به هر حال جایی برای علامت سوال در این مورد نمی ماند مگر اینکه عملکرد بعدی مختار را نیز قبول نداشته باشد که بفرمائید بحث می کنیم

1.علل الشرائع، ج‏۱، ص: ۲۲۱
2. معجم الرجال الحدیث، ایه الله خویی، ج۱۸ص 97.
3. همان و اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج7ص 230

بسم الله ...

به طور کلی در مورد مختار ثقفی دو دسته روایات در کتب شیعه وارد شده که البته روایات مدح و تجلیل از او بر روایات ذم مختار غلبه داره.آیت الله خوئی در این زمینه در " معجم الرجال " جمع بندی بسیار خوبی دارند.

والأخبار الواردة في حقه على قسمين : مادحة وذامة ، وأما المادحة فهي متضافرة.

معجم رجال الحدیث،ج19،ص102

و اخبار وارد شده در حق مختار دو قسمت هستند.روایاتی که او را مدح می کنند و روایاتی که او را ذم می کنند اما روایات مدح کننده ی مختار فراوان هستند.

ابراهيم بن محمد الختلي، قال: حدثني أحمد بن ادريس القمي، قال: حدثني محمد بن أحمد، قال، حدثني الحسن بن علي الكوفي، عن العباس ابن عامر، عن سيف بن عميرة، عن جارود بن المنذر، عن ابي عبد اللّه عليه السّلام قال: ما امتشطت فينا هاشمية و لا اختضبت حتى بعث إلينا المختار برءوس الذين قتلوا الحسين عليه السّلام‏.

رجال الکشی،ج1،ص341 ط موسسة آل البیت

امام صادق علیه السلام می فرمایند که هیچ یک از زنان بنی هاشم آرایش نکردند تا زمانی که مختار سر قاتلان امام حسین علیه السلام را آورد.

روایت از نظر سندی صحیح هست و آیت الله خوئی رحمة الله علیه هم روایت رو تصحیح کرده اند.

نظر علامه ی مجلسی هم در این هست که جمع بندی اخبار وارد شده در مورد مختار،دلالت بر حسن عاقبت مختار داره :

و في الكشي في الصحيح، عن سدير، عن أبي جعفر عليه السلام قال: لا تسبوا المختار فإنه قتل قتلتنا و طلب بثارنا و زوج أراملنا و قسم فينا المال على العسرة.

و روي إخبارا في مدحه و في ذمه فالتوقف في أمره أولى و تقدم ما يدل على حسن عاقبته‏.

روضة المتقین،ج14،ص455 ط موسسة فرهنگی اسلامی کوشانبور


و کشی با سند صحیح از سدیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که به مختار ناسزا نگویید همانا او قاتلان { پدران } ما را کشت و به خونخواهی ما قیام کرد و با زنان بیوه ی ما ازدواج کرد و آنان را پناه داد و در بین ما در ایام تنگدستی پول توزیع کرد.

{ علامه مجلسی } : در مدح و ذم مختار اخباری روایت شده است و توقف در امر مختار سزاوارتر است و آن چه گفته شد دلالت بر حسن عاقبت او می کند.

اما در مورد روایاتی که در ذم مختار وارد شده اند،آیت الله خوئی رحمة الله علیه بعد از نقل روایات اینطور می نویسند :

وهذه الروايات ضعيفة الاسناد جدا ، على أن الثانية منهما فيها تهافت وتناقض ...

معجم رجال الحدیث،ج19،ص105

و این روایات از نظر سندی بسیار ضعیف است و دومی در آن تهافت و تناقض است ...

اما در مورد روایتی که گفته شده مختار می خواست امام حسن علیه السلام را به معاویه تحویل دهد،آیت الله خوئی به نظر بنده قول فصل رو گفتند.
روایت مورد نظر مرسل هست و روایت مرسل هم از انواع ضعیفه و غیر قابل احتجاج :

هذه الرواية لارسالها غير قابلة لاعتماد عليها ، على أن لو صحت لأمكن أن يقال إن طلب المختار هذا لم يكن طلبا جديا ، وإنما أراد بذلك أن يستكشف رأي عمه ، فإن علم أن عمه يريد ذلك لقام باستخلاص الحسن عليه السلام .فكان قوله هذا شفقة منه على الحسن عليه السلام.

معجم رجال الحدیث،ج19،ص105

این روایت { منظور روایتی است که مختار می خواست امام حسن (ع) را به معاویه تحویل دهد } به دلیل مرسل بودن غیر قابل اعتماد است و اگر هم صحت داشته باشد ممکن است گفته شود که این درخواست مختار جدی نبود بلکه ان را گفت تا نظر عمویش را بفهمد که اگر عمویش با این کار موافق است برای نجات امام حسن (ع) اقدام کند.پس این قول مختار از روی دلسوزی برای امام حسن علیه السلام بوده است.

یک مساله ی دیگه رو هم بنده جواب بدم قبل از اینکه بخواد به عنوان شبهه مطرح بشه.روایتی وجود داره که در اون گفته شده امام سجاد (ع) با مختار مورد آزمایش قرار می گیره :

سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الطَّيَالِسِيُّ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ، عَنِ ابْنِ سِنَانٍ، قَالَ، قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ صَادِقُونَ لَا نَخْلُو مِنْ كَذَّابٍ يَكْذِبُ عَلَيْنَا فَيُسْقِطُ صِدْقَنَا بِكَذِبِهِ عَلَيْنَا عِنْدَ النَّاسِ، كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَصْدَقَ الْبَرِيَّةِ لَهْجَةً وَ كَانَ مُسَيْلِمَةُ يَكْذِبُ عَلَيْهِ، وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) أَصْدَقَ مَنْ بَرَأَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)، وَ كَانَ الَّذِي يَكْذِبُ عَلَيْهِ وَ يَعْمَلُ فِي تَكْذِيبِ صِدْقِهِ بِمَا يَفْتَرِي عَلَيْهِ مِنَ الْكَذِبِ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ سَبَإٍ لَعَنَهُ اللَّهُ، وَ كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) قَدِ ابْتُلِىَ بِالْمُخْتَارِ، ثُمَّ ذَكَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: الْحَارِثَ الشَّامِيَّ وَ بَيَانَ، فَقَالَ، كَانَا يَكْذِبَانِ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) ثُمَّ ذَكَرَ الْمُغِيرَةَ بْنَ سَعِيدٍ وَ بَزِيعاً وَ السَّرِيَّ وَ أَبَا الْخَطَّابِ وَ مَعْمَراً وَ بَشَّاراً الْأَشْعَرِيَّ «1» وَ حَمْزَةَ الْبَرْبَرِيَّ وَ صَائِدَ النَّهْدِيَّ، فَقَالَ: لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِنَّا لَا نَخْلُو مِنْ كَذَّابٍ «2» أَوْ عَاجِزِ الرَّأْيِ، كَفَانَا اللَّهُ مَؤُنَةَ كُلِّ كَذَّابٍ وَ أَذَاقَهُمُ اللَّهُ حَرَّ الْحَدِيد.

رجال الکشی،ص305

ترجمه ی قسمت مشخص شده :

... رسول الله ص) از راستگو ترین افراد بود و مسیلمة بر او دروغ می بست و امیرالمومنین بعد از رسول الله (ص) راستگو ترین افراد بود و کسی وجود داشت که بر او دروغ می بست و او عبد الله بن سبأ لعنه الله بود و امام حسین علیه السلام با مختار آزموده شد ...

این روایت از نظر سندی صحیح هست اما دو نکته داره که آیت الله خوئی (رض) به اون اشاره کرده اند که امر رو واضح میکنه :

ولكن هذه الرواية لعل فيها تحريفا ، فإن المختار بن أبي عبيدة كان في الكوفة ، والحسين بن علي عليهما السلام كان بالمدينة ، ولم ينقل ولا بخبر ضعيف كذب من المختار بالنسبة إلى الحسين عليه السلام وغير بعيد أن المختار الذي كان يكذب على الحسين عليه السلام أن يكون رجلا آخر غير المختار بن أبي عبيدة.

معجم رجال الحدیث،ج19،ص105

اما این روایت ممکن است در آن تحریفی صورت گرفته باشد چرا که مختار در کوفه بود و امام حسين (ع) در مدینه بود و حتی یک روایت ضعیف در اینکه مختار نسبت به امام حسین دروغ بسته باشد نقل نشده است و بعید نیست که مختاری که بر امام حسین دروغ می بسته است مختار دیگری باشد نه مختار بن ابی عبیده.

پس مشخص شد که روایات ذم مختار غالبا ضعیف بوده و روایت فوق هم گرچه از نظر سندی صحیح بود اما هم با روایات متعدد در مدح مختار مخالفت داره و هم اینکه امکان تحریف و در اون هست و هم اینکه ممکنه مختار دیگه ای بوده باشه.

موفق باشد.امیدوارم مفید بوده باشه پست هام.

ابراهیم بن شیبة;621019 نوشت:

ترجمه ی قسمت مشخص شده :

... رسول الله ص) از راستگو ترین افراد بود و مسیلمة بر او دروغ می بست و امیرالمومنین بعد از رسول الله (ص) راستگو ترین افراد بود و کسی وجود داشت که بر او دروغ می بست و او عبد الله بن سبأ لعنه الله بود و امام سجاد علیه السلام با مختار آزموده شد ...

این روایت از نظر سندی صحیح هست اما دو نکته داره که آیت الله خوئی (رض) به اون اشاره کرده اند که امر رو واضح میکنه :

...

سلام علیکم و رحمت الله،
وجود نام عبدالله بن سبا در این روایت آیا خود به خودی این روایت را تضعیف نمی کند با توجه به اینکه ما شخصیت او را جعل شده ی دشمنان شیعه می شناسیم؟
یا علی علیه السلام

ابراهیم بن شیبة;621019 نوشت:
كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَصْدَقَ الْبَرِيَّةِ لَهْجَةً وَ كَانَ مُسَيْلِمَةُ يَكْذِبُ عَلَيْهِ، وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) أَصْدَقَ مَنْ بَرَأَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)، وَ كَانَ الَّذِي يَكْذِبُ عَلَيْهِ وَ يَعْمَلُ فِي تَكْذِيبِ صِدْقِهِ بِمَا يَفْتَرِي عَلَيْهِ مِنَ الْكَذِبِ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ سَبَإٍ لَعَنَهُ اللَّهُ، وَ كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) قَدِ ابْتُلِىَ بِالْمُخْتَارِ،

ابراهیم بن شیبة;621019 نوشت:
... رسول الله ص) از راستگو ترین افراد بود و مسیلمة بر او دروغ می بست و امیرالمومنین بعد از رسول الله (ص) راستگو ترین افراد بود و کسی وجود داشت که بر او دروغ می بست و او عبد الله بن سبأ لعنه الله بود و امام سجاد علیه السلام با مختار آزموده شد ...

در متن روایت امام حسین علیه السلام و مختار است ولی در ترجمه روایت امام سجاد علیه السلام و مختار ؟؟!!!

عماد;621736 نوشت:
در متن روایت امام حسین علیه السلام و مختار است ولی در ترجمه روایت امام سجاد علیه السلام و مختار ؟؟!!!

با سلام برادر عزیز،بله اشتباه سهوی بنده بود و اصلاح شد.اشتباها علی بن الحسین دیده بودم.

باء;621325 نوشت:

سلام علیکم و رحمت الله،
وجود نام عبدالله بن سبا در این روایت آیا خود به خودی این روایت را تضعیف نمی کند با توجه به اینکه ما شخصیت او را جعل شده ی دشمنان شیعه می شناسیم؟
یا علی علیه السلام

سلام علیکم و رحمة الله

اولا روایت مذکور از جهت سند معتبر هست.

ثانیا ما در وجود " عبد الله بن سبأ " یا عدم وجودش بحث های مختلفی داریم که بین برخی علماء اختلافی هست این موضوع.

ثالثا ما در وجود شخصیت عبد الله بن سبأ روایات معتبر و صحیح السند داریم.

برای مشاهده ی این دسته از روایات می تونید به کتب تراجم و رجال در ترجمه ی عبد الله بن سبأ نگاهی بیندازید.

عماد;620930 نوشت:
حرشهید چنین کاری کرد، امام حسین علیه السلام و یارانش را تحویل عمر بن سعد وشمر و....داد ولی نکته اینجاست که با آمدن به سوی امام حسین علیه اسلام گذشته را جبران نمود، و با شهید شدن در یکی از یاران امام حسین علیه السلام شد، عملکرد مختار چه قبل از قیام امام حسین علیه السلام چه همزمان با با قیام و چه پس از آن، جبران مافات است اگر این گزارش صحیح باشد.
به هر حال جایی برای علامت سوال در این مورد نمی ماند مگر اینکه عملکرد بعدی مختار را نیز قبول نداشته باشد که بفرمائید بحث می کنیم

ممنون از پاسختون .
اما قضیه حر با مختار از این جنبه متفاوت است که : حر نمیدانست با چه کسی روبرو میشود و این آگاهی را در زمانی بدست آورد که با سپاه امام رودر رو شد .و جالب اینجاست که به محض درک کردن حضور امام خویش را از کرده ی خود پشیمان و به هل من ناصر امام وقت خود گوش فرا داد .
ولی مختار از سوی عمویش بارها توجیه شد و خطر برایش موشکافی گردید و بطور کلی آگاهی کامل پیدا نمود . اما باز به رأی و ایده ی خود تکیه نمود و به ندای امام خود پاسخ نداد .

ابراهیم بن شیبة;621019 نوشت:
یک مساله ی دیگه رو هم بنده جواب بدم قبل از اینکه بخواد به عنوان شبهه مطرح بشه.روایتی وجود داره که در اون گفته شده امام سجاد (ع) با مختار مورد آزمایش قرار می گیره :

سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الطَّيَالِسِيُّ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ، عَنِ ابْنِ سِنَانٍ، قَالَ، قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ صَادِقُونَ لَا نَخْلُو مِنْ كَذَّابٍ يَكْذِبُ عَلَيْنَا فَيُسْقِطُ صِدْقَنَا بِكَذِبِهِ عَلَيْنَا عِنْدَ النَّاسِ، كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَصْدَقَ الْبَرِيَّةِ لَهْجَةً وَ كَانَ مُسَيْلِمَةُ يَكْذِبُ عَلَيْهِ، وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) أَصْدَقَ مَنْ بَرَأَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)، وَ كَانَ الَّذِي يَكْذِبُ عَلَيْهِ وَ يَعْمَلُ فِي تَكْذِيبِ صِدْقِهِ بِمَا يَفْتَرِي عَلَيْهِ مِنَ الْكَذِبِ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ سَبَإٍ لَعَنَهُ اللَّهُ، وَ كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) قَدِ ابْتُلِىَ بِالْمُخْتَارِ، ثُمَّ ذَكَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: الْحَارِثَ الشَّامِيَّ وَ بَيَانَ، فَقَالَ، كَانَا يَكْذِبَانِ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) ثُمَّ ذَكَرَ الْمُغِيرَةَ بْنَ سَعِيدٍ وَ بَزِيعاً وَ السَّرِيَّ وَ أَبَا الْخَطَّابِ وَ مَعْمَراً وَ بَشَّاراً الْأَشْعَرِيَّ «1» وَ حَمْزَةَ الْبَرْبَرِيَّ وَ صَائِدَ النَّهْدِيَّ، فَقَالَ: لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِنَّا لَا نَخْلُو مِنْ كَذَّابٍ «2» أَوْ عَاجِزِ الرَّأْيِ، كَفَانَا اللَّهُ مَؤُنَةَ كُلِّ كَذَّابٍ وَ أَذَاقَهُمُ اللَّهُ حَرَّ الْحَدِيد.

رجال الکشی،ص305

ترجمه ی قسمت مشخص شده :

... رسول الله ص) از راستگو ترین افراد بود و مسیلمة بر او دروغ می بست و امیرالمومنین بعد از رسول الله (ص) راستگو ترین افراد بود و کسی وجود داشت که بر او دروغ می بست و او عبد الله بن سبأ لعنه الله بود و امام حسین علیه السلام با مختار آزموده شد ...

این روایت از نظر سندی صحیح هست اما دو نکته داره که آیت الله خوئی (رض) به اون اشاره کرده اند که امر رو واضح میکنه :

ولكن هذه الرواية لعل فيها تحريفا ، فإن المختار بن أبي عبيدة كان في الكوفة ، والحسين بن علي عليهما السلام كان بالمدينة ، ولم ينقل ولا بخبر ضعيف كذب من المختار بالنسبة إلى الحسين عليه السلام وغير بعيد أن المختار الذي كان يكذب على الحسين عليه السلام أن يكون رجلا آخر غير المختار بن أبي عبيدة.

معجم رجال الحدیث،ج19،ص105

اما این روایت ممکن است در آن تحریفی صورت گرفته باشد چرا که مختار در کوفه بود و امام حسين (ع) در مدینه بود و حتی یک روایت ضعیف در اینکه مختار نسبت به امام حسین دروغ بسته باشد نقل نشده است و بعید نیست که مختاری که بر امام حسین دروغ می بسته است مختار دیگری باشد نه مختار بن ابی عبیده.

پس مشخص شد که روایات ذم مختار غالبا ضعیف بوده و روایت فوق هم گرچه از نظر سندی صحیح بود اما هم با روایات متعدد در مدح مختار مخالفت داره و هم اینکه امکان تحریف و در اون هست و هم اینکه ممکنه مختار دیگه ای بوده باشه.

موفق باشد.امیدوارم مفید بوده باشه پست هام.

با سلام
در برخى از روايات آمده است كه امام صادق عليه السلام فرمود: هريكى از ائمه، به دروغگويى مبتلا مى‌شود و امام حسين عليه السلام به مختار دروغگو مبتلا شد.

كشى اين روايت را در رجالش نقل كرده است:

سعد بن عبد الله، قال: حدثني محمد بن خالد الطيالسي، عن عبد الرحمن بن أبي نجران، عن ابن سنان، قال، قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ صَادِقُونَ لَا نَخْلُو مِنْ كَذَّابٍ يَكْذِبُ عَلَيْنَا وَيُسْقِطُ صِدْقَنَا بِكَذِبِهِ عَلَيْنَا عِنْدَ النَّاسِ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله أَصْدَقَ الْبَرِيَّةِ لَهْجَةً وَكَانَ مُسَيْلِمَةُ يَكْذِبُ عَلَيْهِ وَكَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَصْدَقَ مَنْ بَرَأَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وَكَانَ الَّذِي يَكْذِبُ عَلَيْهِ وَيَعْمَلُ فِي تَكْذِيبِ صِدْقِهِ بِمَا يَفْتَرِي عَلَيْهِ مِنَ الْكَذِبِ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ سَبَإٍ لَعَنَهُ اللَّهُ وَكَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عليه السلام قَدِ ابْتُلِيَ بِالْمُخْتَارِ ثُمَّ ذَكَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام الْحَارِثَ الشَّامِيَّ وَبُنَانَ فَقَالَ: كَانَا يَكْذِبَانِ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ.

از ابن سنان نقل شده كه امام صادق، عليه السّلام فرمود: ما خانواده (رسول خدا) راستگويانى هستيم كه كه دروغگويان بسيارى گاهى بر ما دروغ مى‏بندد و با نسبت دروغ، صدق و راستى ما را نزد مردم به دور مى‌افكند، خالى نيستيم (با هر يك از ما بسيار دروغگوئى بوده و هست، از آنان بپرهيزيد) رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) در سخن گفتن راستگوترين مردم بود و مسيلمة (كذّاب كه در زمان آن حضرت ادّعاء پيغمبرى نمود) بر او دروغ مى‏بست، و امير المؤمنين (عليه السّلام) پس از رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) راستگوترين كسانى بود كه خدا آفريده، و آن‌كه دروغ بر آن حضرت مى‏بست و با افترائات و دروغ هاى خود در تكذيب آن حضرت تلاش مى‌كرد، عبد اللَّه بن سبا بود كه خدا او را لعنت نموده و از رحمت خود دورش گرداند، و حضرت ابا عبد اللَّه حسين بن على (عليه السّلام) به مختار (ابن ابى عبيدة ثقفى كه امامت و پيشوائى محمّد بن علىّ بن ابى طالب مشهور به ابن الحنفيّه را باور داشتند) مبتلى و گرفتار بود، سپس امام صادق، عليه السّلام حارث شامىّ و بنان را يادآورى نموده و فرمود: حارث و بنان بر علىّ بن الحسين (عليهما السّلام) دروغ مى‌گفتند.

الطوسي، الشيخ الطائفة أبى جعفر،‌ محمد بن الحسن بن علي بن الحسين (متوفاي 460هـ)، اختيار معرفة الرجال المعروف برجال الكشي، ج2، ص593، رقم 549، تصحيح وتعليق: المعلم الثالث ميرداماد الاستربادي، تحقيق: السيد مهدي الرجائي، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم، تاريخ الطبع: 1404 ه‍

[h=5]نقد اين روايت:[/h] آقاى خويى در نقد اين روايت مى‌گويد: حتى يك روايت ضعيفى نقل نشده كه مختار حسين بن على عليه السلام را تكذيب كرده است:

ولكن هذه الرواية لعل فيها تحريفا، فإن المختار بن أبي عبيدة كان في الكوفة، والحسين بن علي عليهما السلام كان بالمدينة، ولم ينقل ولا بخبر ضعيف كذب من المختار بالنسبة إلى الحسين عليه السلام وغير بعيد أن المختار الذي كان يكذب على الحسين عليه السلام أن يكون رجلا آخر غير المختار بن أبي عبيدة.
اين روايت شايد تحريف شده باشد؛ زيرا مختار بن ابى عبيد در كوفه بود و حسين بن على عليهما السلام در مدينه و هيچگونه خبرى حتى روايت ضعيفى نقل نشده كه مختار به حسين بن على دروغ مى‌بست. بعيد نيست كه آن مختارى كه بر امام حسين دروغ بسته، مردى ديگرى غير از مختار بن ابى عبيد باشد.

الموسوي الخوئي، السيد أبو القاسم (متوفاى1411هـ)، معجم رجال الحديث وتفصيل طبقات الرواة، ج19، ص 106، الطبعة الخامسة، 1413هـ ـ 1992م

علامه مامقانى نيز مى‌گويد:

والمراد بالأبتلاء في الخبر غير واضح ولا اتصور له معني صحيحاً اذ لم يكن بين الشيعة خلاف في امامته ولم يكن يحتمل كونه اماماً‌.
منظور از «ابتلاء» در اين روايت روشن نيست و معناى صحيحى را نيز نمى‌توان برايش تصور كرد؛ زيرا در ميان شيعه هيچگونه اختلافى در امامت حسين بن على نيست و مختار اين گونه نبود كه احتمال بدهد حسين بن على امام است.

مامقاني،‌ عبدالله،‌ تنقيح المقال في علم الرجال،‌ ‌‌ج3،‌ ص206، ناشر:‌ المكتبة‌المرتضوية‌،‌ نجف اشرف 1350 هـ

نتيجه:

با توجه به اظهارات علماى رجال، روايات ذم مختار مورد اعتبار نيست و روايات مدح، بدون معارض باقى مى‌ماند.:Sham:
.
.
.

موضوع قفل شده است