آيا امام حسين (ع) را شيعيان كشتند؟

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا امام حسين (ع) را شيعيان كشتند؟

وَكَانَتِ الشِّيعَةُ أَصْحَابُ عَلِيٍّ يُقَدِّمُونَ عَلَيْهِ أَبَا بَكْرٍ وَعُمَرَ، وَإِنَّمَا كَانَ النِّزَاعُ فِي تَقَدُّمِهِ عَلَى عُثْمَانَ

ابن تيميه: كساني كه آن زمان ما به آنها مي گوييم شيعه و طرفداران حضرت علي، آنها ابوبكر و عمر را خليفه اول و دوم مي دانستند و نزاع آنها بر تقدم علي و عثمان بوده

منهاج السنة النبوية- ج 2 ص 96

خوب به نظر شما اين شيعيان به اهل سنت نزديك تر هستند و يا شيعيان امروزي؟

شيعيان، خلفاي اهل سنت را قبول ندارند در نتيجه شيعياني كه به حسين نامه زدند آن شيعياني بودند كه حب ابوبكر و عمر و علي و عثمان نيز داشتند.

خلفاي راشد اهل سنت ابوبكر، عمر، عثمان و علي هستند و طبق گفته ابن تميمه شيعيان آن زمان كساني بودند كه حب اين چهار نفر را داشتند در نتيجه ان شيعيان همانا اهل سنت هستند و نه شيعيان كنوني، زيرا شيعيان كنوني كه حب ابوبكر و عثمان و عمر ندارند و حتي خلافت انها را هم قبول ندارند

اهل سنت: ابوبكر-عمر-عثمان-علي

شيعه: علي ع - حسن ع - حسين ع - سجاد ع - ...... امام مهدي عج

كدامين به شيعيان زمان امام حسين نزديك تر هستند؟

دوستان قضاوت كنند

منبع: خيمه گاه اباالفضل(ع)

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد مقداد

[=13]

kheymegahabalfazl;421114 نوشت:
وَكَانَتِ الشِّيعَةُ أَصْحَابُ عَلِيٍّ يُقَدِّمُونَ عَلَيْهِ أَبَا بَكْرٍ وَعُمَرَ، وَإِنَّمَا كَانَ النِّزَاعُ فِي تَقَدُّمِهِ عَلَى عُثْمَانَ

ابن تيميه: كساني كه آن زمان ما به آنها مي گوييم شيعه و طرفداران حضرت علي، آنها ابوبكر و عمر را خليفه اول و دوم مي دانستند و نزاع آنها بر تقدم علي و عثمان بوده

منهاج السنة النبوية- ج 2 ص 96

خوب به نظر شما اين شيعيان به اهل سنت نزديك تر هستند و يا شيعيان امروزي؟

شيعيان، خلفاي اهل سنت را قبول ندارند در نتيجه شيعياني كه به حسين نامه زدند آن شيعياني بودند كه حب ابوبكر و عمر و علي و عثمان نيز داشتند.

خلفاي راشد اهل سنت ابوبكر، عمر، عثمان و علي هستند و طبق گفته ابن تميمه شيعيان آن زمان كساني بودند كه حب اين چهار نفر را داشتند در نتيجه ان شيعيان همانا اهل سنت هستند و نه شيعيان كنوني، زيرا شيعيان كنوني كه حب ابوبكر و عثمان و عمر ندارند و حتي خلافت انها را هم قبول ندارند

اهل سنت: ابوبكر-عمر-عثمان-علي

شيعه: علي ع - حسن ع - حسين ع - سجاد ع - ...... امام مهدي عج

كدامين به شيعيان زمان امام حسين نزديك تر هستند؟

دوستان قضاوت كنند

منبع: خيمه گاه اباالفضل(ع)

با عرض سلام و ادب

درست است که آن دسته از مردمانی که برای کشتن امام حسین علیه السلام‌ به کربلا آمده بودند از أهالی کوفه بودند، اما در آن زمان دیگر در کوفه شیعه‌ای که در تشیع خود شهرتی داشته باشد وجود نداشت. چون زمانی که معاویه به حکومت رسید زیاد بن أبیه را بر کوفه حاکم نمود و او نیز هر شیعه‌ای را که می‌شناخت مورد تعقیب قرار داد و آنها را مورد کشت و کشتار و هدم و غارت قرار می‌داد و یا دستگیر کرده و به حبس و زندان می‌فرستاد تا این که در شهر کوفه، دیگر شخصی که به شیعه بودن شهرت داشته باشد وجود نداشت.(این جنایت ۲۰سال در کوفه ادامه داشت و زمانی که امام حسین علیه السّلام به سوی کوفه می آمدند بقایای شیعیانی نظیر مختار را هم ابن زیاد به زندان انداخت و یا کشت)

پس درحقیقت طبق آن‌چه که در مصادر تاریخی آمده شیعیان در کوفه تنها عده کمی از جمعیت کوفه را تشکیل می‌دادند؛ که بسیاری از ایشان در زمان معاویه تبعید شده و یا به زندان افتاده و عده بسیاری نیز به شهادت رسیده بودند. بسیاری از ایشان نیز به خاطر مشکلات فراوان به شهرهای دیگر هم‌چون: موصل، خراسان و قم پناهنده می‌شدند؛ عده زیادی از ایشان نیز مانند: بنی غاضره می‌خواستند به یاری امام بشتابند که سربازان عبید الله بن زیاد مانع شدند.

ابن أبی الحدید معتزلی در این باره می‌گوید:
معاویه بعد از سال خشکسالی، نامه‌ای به یکی از کارگزاران خویش نوشت مبنی بر این که هر کس چیزی از فضایل ابو تراب (امیر المؤمنین علیه السّلام) و خاندان او نقل کرد، در مقابل او هیچ مسئولیتی بر عهده شما نیست. (به این معنا که: هر اتفاقی برای این شخص افتاد و شما هر بلایی به سر او آوردید جایز است) از این رو سخنرانان در هر کوی و برزن و بر فراز هر منبری علی را لعن کرده و از او بیزاری می‌جستند و به او و اهل بیت او دشنام می‌دادند؛ و بیچاره‌ترین مردم در آن زمان، مردم کوفه بودند؛ زیرا شیعه علی علیه ‌السلام در آن شهر زیاد بود؛ معاویه، زیاد بن سمیه را حاکم کوفه و هم‌زمان شهر بصره را نیز تحت امر او ساخت. و او به دنبال شیعیان می‌گشت ـ او شیعیان را می‌شناخت، زیرا در زمان خلافت علی علیه السلام از طرفداران او بود ـ پس ایشان را حتی زیر هر سنگ و کلوخی هم که بودند می‌یافت و به قتل می‌رساند و یا تهدید به قتل می‌کرد؛ و دست ها و پا ها را جدا کرده و چشم ها را کور می‌کرد؛ و ایشان را بر تنه‌های درخت خرما به دار می‌کشید؛ و یا از عراق بیرون می‌کرد؛ تا جایی که کسی از شیعیان شناخته شده در عراق باقی نماند.(شرح نهج البلاغة، ج۱۱، ص ۴۴ ـ النصایح الکافیة، محمد بن عقیل، ص ۷۲٫ )

برای مطالعه بیشتر پیرامون پاسخ به این شبهه به لینک زیر مراجعه فرمایید:

[=+1]آيا امام حسين عليه السلام‌ را شيعيان به شهادت رسانده‌اند؟!![/]
[/]

إبن تيميه: جرم يزيد در قتل امام حسين (عليه السلام)، كمتر از جرم بني اسرائيل در قتل أنبياء (عليهم السلام) بود

إبن تيميه مي‌گويد:


و يزيد ليس بأعظم جرما من بني اسرائيل. كان بنو إسرائيل يقتلون الأنبياء و قتل الحسين ليس بأعظم من قتل الأنبياء.


جرم يزيد بيشتر از بني اسرائيل نيست. بني اسرائيل پيامبران را مي‌كشتند و كشته شدن حسين بزرگ‌تر از كشتن پيامبران نيست.


منهاج السنة لإبن تيمية، ج2، ص247

اگر واقعاً اين‌گونه است، آيا بني اسرائيل ملعون در لسان خداوند و حضرت داود (عليه السلام) و حضرت موسي (عليه السلام) نبودند؟

آيا همان لعني را كه قرآن نسبت به فرعونيان داشتند كه أنبياء (عليهم السلام) را مي‌كشتند، حاضريد همان لعن را به يزيد بگوييد؟

[=b traffic]این مطلب را بخوانید

http://forum.bidari-andishe.ir/thread-28808.html

بیشتر برای اینه که زیاد خودمون رو تحویل نگیریم

خیلی از اهل کوفه از شیعیان بودند

ابن تیمیه این وسط چکارس

ابن تیمیه بگه روز روزه من باور نمیکنم

همانگونه که آقای مقداد فرمودند : هنگامی که امام حسین صلوات الله علیه متوجه کوفه شد اصلا شیعه نبودند بلکه عثمانی بودند در ضمن این که کوفه شیعه هم داشت ولی یا در زندانها بودند یا به شهادت رسیدند و یا بعدا مخفیانه به حضرت ابا عبد الله صلوات الله علیه ملحق شدند.

اما ارتش یزید لعنه الله که اهل کوفه نبودند اکثر آنها کوفی نبودند بلکه از شامات آمده بودند .

شواهد و قرائن بر از کلام اهل بیت صلوات الله علیهم بر این مساله زیاده است .

و گرنه کوفه و شیعه اهل کوفه موقعیت عالی داشته اند در زمان ائمه اطهار صلوات الله علیهم و در باب اهمیت کوفه همین بس که مقر فرماندهی حضرت حجت صلوات الله علیه هنگام ظهور خواهد بود .

عبدالرحمن طالقانی;422515 نوشت:
این مطلب را بخوانید

http://forum.bidari-andishe.ir/thread-28808.html

بیشتر برای اینه که زیاد خودمون رو تحویل نگیریم

خیلی از اهل کوفه از شیعیان بودند

ابن تیمیه این وسط چکارس

ابن تیمیه بگه روز روزه من باور نمیکنم

سلام
با تشكر
برادرم اولا ما از باب قائده الزام به سخن ابن تيميه لينك مي زنيم، دوم، معناي تحت الفظي شيعه يعني پيرو بودن، اما مسئله اينجا هست كه مخالفين مي گويند اين شيعيان از پيروان حضرت امير بودند اما ما قائل بر اين هستيم اين شيعه پيروان بني اميه هستند كما اينكه امام حسين ع فرمودند شيعيان ال سفيان

ويلكم يا شيعة آل أبي سفيان، إن لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون يوم المعاد، فكونوا أحرارا في دنياكم هذه.
واي بر شما يا شيعيان آل أبي سفيان، كه آمده ايد مرا به قتل برسانيد؛ اگر شما دين نداريد و از قيامت نمي‌ترسيد، حداقل در دنيا، آزادمرد باشيد.
الكامل في التاريخ، ج4، ص76 ـ الفتوح إبن أعثم، ج5، ص117 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج8، ص203 ـ مقتل الحسين للخوارزمي، ص190

لذا وقتي مخالفين سخن از شيعه مي كنند منظورشان همان پيروان حضرت امير است حال انكه اين شيعيان همان كساني هستند كه مصداق ايه خير البريه مي باشند و پيغمبر نويد هم الفائزون يوم القيامه به انها داده اند،
سوال پيش مي ايد كسي كه فائزون يوم القامه باشد گونه عامل سبط اصغر رسول الله مي شود؟ حراميان پاسخ دادند بغض لابيك، سوال مي كنم، ايا يك شيعه حضرت امير، بغ حشرت در سينه دارد؟ اگر بغض دارد چگونه شيعه هست؟ چگونه جز فائزون هست؟ لذا همه اين نكات ما را مواجه مي كند با عدم مترتب شدن شيعه به معناي پيرو حضرت امير يعني ان كساني كه مولا را شهيد نمودند شيعيان ال سفيان و سقيفه بوده اند
مطلب دوم اين است مولا حسين ع در عاشورا سوال كردند علت جنگ شما با من چيست؟

ارادتمند شما خيمه:Gol:

kheymegahabalfazl;421114 نوشت:
وَكَانَتِ الشِّيعَةُ أَصْحَابُ عَلِيٍّ يُقَدِّمُونَ عَلَيْهِ أَبَا بَكْرٍ وَعُمَرَ، وَإِنَّمَا كَانَ النِّزَاعُ فِي تَقَدُّمِهِ عَلَى عُثْمَانَ

ابن تيميه: كساني كه آن زمان ما به آنها مي گوييم شيعه و طرفداران حضرت علي، آنها ابوبكر و عمر را خليفه اول و دوم مي دانستند و نزاع آنها بر تقدم علي و عثمان بوده

منهاج السنة النبوية- ج 2 ص 96

خوب به نظر شما اين شيعيان به اهل سنت نزديك تر هستند و يا شيعيان امروزي؟

شيعيان، خلفاي اهل سنت را قبول ندارند در نتيجه شيعياني كه به حسين نامه زدند آن شيعياني بودند كه حب ابوبكر و عمر و علي و عثمان نيز داشتند.

خلفاي راشد اهل سنت ابوبكر، عمر، عثمان و علي هستند و طبق گفته ابن تميمه شيعيان آن زمان كساني بودند كه حب اين چهار نفر را داشتند در نتيجه ان شيعيان همانا اهل سنت هستند و نه شيعيان كنوني، زيرا شيعيان كنوني كه حب ابوبكر و عثمان و عمر ندارند و حتي خلافت انها را هم قبول ندارند

اهل سنت: ابوبكر-عمر-عثمان-علي

شيعه: علي ع - حسن ع - حسين ع - سجاد ع - ...... امام مهدي عج

كدامين به شيعيان زمان امام حسين نزديك تر هستند؟

دوستان قضاوت كنند

منبع: خيمه گاه اباالفضل(ع)

بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از تهمتهای بی اساس مخالفان به شیعه این است که قاتلان امام حسین علیه السلام در کربلا از شیعیان بوده اند !!!
این شبهه مضحک بعد از عجز ایشان از توجیه اعمال وحشیانه قتله کربلا می باشد. ولی آیا از خود سوال نمی کنند که اگر لشکر مقابل امام حسین علیه السلام از شیعیان بوده اند ، پس اهل تسنن در این زمان کجا بوده اند و چرا به یاری امام حسین علیه السلام نیامدند ؟ امثال عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر چرا به کمک امام حسین علیه السلام نیامده تا از جان ایشان در مقابل یزید دفاع کنند ؟
کجایند اهل تسنن مدعی دفاع از امام حسین علیه السلام که نام هیچیک از آنها در زمره سپاه امام حسین علیه السلام نیست ولی نام بزرگان ایشان و حتی راویان معتبر آنها در زمره لشکر یزید است ؟!

عمر بن سعد که فرمانده لشکر یزید بود موثق به توثیق عجلی بوده و احمد بن حنبل و نسائی از او روایت کرده اند ! آیا این است نشان محبت اهل تسنن به امام حسین علیه السلام ؟ ! زهی خیال باطل !

عدم شرکت شیعیان در کشتار کربلا آنچنان معلوم است که هر کس ادنی مطالعه ای بر اخبار و تواریخ داشته باشد این حقیقت را درک خواهد کرد و لذا گروهی از علمای اهل تسنن در کتبشان بدان اذعان داشته اند . این امر نشان میدهد که اینگونه شبهات ، برخواسته از اذهان شیطانی و عاجز خلف ناصالح اهل تسنن و وهابیت می باشد.

ذهبی

وی در تاریخ اسلامش چنین میگوید :

وكان المختار يربط أصحابه بالمحال والكذب ، ويتألفهم بما أمكن ، ويتألف الشيعة بقتل قتلة الحسين .

مختار ثقفی ، پیروانش را با خدعه و دروغ دور هم جمع کرده و تا جایی که می توانست آنها را به سوی خودش مایل کرد و (همچنین) شیعیان را با کشتن قاتلان حسین (علیه السلام) به سوی خودش مایل ساخت.

تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام ، ج 5 ص 52 ، اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: 748هـ ، دار النشر : دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. عمر عبد السلام تدمرى

این سخن ذهبی نشان میدهد که باید قاتلان امام حسین علیه السلام گروهی جدای از شیعیان باشند که جناب مختار ثقفی با کشتار قاتلان امام حسین علیه السلام ، توانست آنها را به سوی خودش مایل سازد .
و البته ما این سخن را علی المبنای اعتماد اهل تسنن و وهابیون به سخنان ذهبی بیان کرده و مقام جناب مختار را اجل و ورای این کذبیات میدانیم. رحمة الله علیه.

ابن حجر عسقلانی

وی در شرحش بر صحیح بخاری در معرفی فرقه موهوم سبئیه میگوید :

والسبئية بمهملة ثم موحدة ينسبون إلى عبد الله بن سبأ وهو من رؤساء الروافض وكان المختار بن أبي عبيد على رأيه ولما غلب على الكوفة وتتبع قتلة الحسين فقتلهم احبته الشيعة ...

فرقه سبئیه منسوب به عبدالله بن سباء از روءسای رافضی ها (شیعیان) می باشد که مختار بن ابی عبید نیز پیرو او بود و وقتی بر کوفه تسلط یافت به دنبال قاتلان حسین (علیه السلام) رفته و آنها را کشت ( که بدینوسیله ) شیعیان به او میل پیدا کردند ...

فتح الباري شرح صحيح البخاري ، ج 9 ص 167 ، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت ، تحقيق : محب الدين الخطيب

این ابن حجر نیز نشان میدهد که شیعیان از قاتلان امام حسین علیه السلام جدا بوده اند زیرا – به ادعای ابن حجر - مختار ثقفی بواسطه کشتن قاتلان امام حسین علیه السلام توانست محبت و توجه شیعیان را به خودش جلب نماید یعنی هیچ رابطه ای میان قاتلان امام حسین علیه السلام و شیعیان نبوده است به نحوی که حتی کشتن قاتلان امام حسین علیه السلام سبب جلب توجه و محبت شیعیان نیز شد و این امر نشان از اوج دشمنی شیعیان با قاتلان امام حسین علیه السلام دارد.
و البته باز هم تکرار میشود که ارائه این سخنان علی المبنای اهل تسنن بوده و شیعه هرگز بحث عبدالله بن سباء و سبئیه (!) و پیروی جناب مختار از او را قبول ندارد.

سخنان ذهبی و ابن حجر نشان میدهد که شیعیان در زمان جناب مختار (علیه الرحمه) از قاتلان امام حسین علیه السلام در کربلا نهایت انزجار را داشته و لذا وقتی جناب مختار داعیه گرفتن انتفام از قتله کربلا را سر میدهد ، شیعیان با کمال میل از این هدف او استقبال کرده و از او حمایت می کنند . این فراز تاریخی عملا نشانگر دشمنی شیعیان با قتله امام حسین علیه السلام می باشد و این امر مبیّن جدایی شیعیان از آنها می باشد.

ابن عماد حنبلی
وی در کتابش این چنین میگوید :

وعلى الجملة فما نقل عن قتلة الحسين والمتحاملين عليه يدل على الزندقة وانحلال الإيمان من قلوبهم وتهاونهم بمنصب النبوة وما أعظم ذلك فسبحان من حفظ الشريعة حينئذ وشيد أركانها حتى انقضت دولتهم وعلى فعل الأمويين وأمرائهم بأهل البيت حمل قوله صلی الله علیه وسلم هلاك أمتي على أيدي أغيلمة من قريش قال أبو هريرة لو شئت أن أقول بني فلان وبنى فلان لفعلت ومثل فعل يزيد فعل بشر بن ارطأة العامري أمير معاوية في أهل البيت من القتل والتشريد حتى خد لهم الأخاديد وكانت له أخبار شنيعة في على وقتل ولدى عبيد الله بن عباس

و خلاصه اینکه آنچه از قاتلان حسین (علیه السلام) و کسانی که بر او ظلم کردند نقل میشود دلالت بر زندیق بودن و از بین رفتن ایمان در قلب و بی اعتنایی به منصب نبوت – که این مساله چقدر عظیم است - در نزد آنها دارد .
پس تسبیح خدای را که آنگاه دین و شریعت را حفظ نمود و ارکان دینش را حفظ نمود تا زمانی که دولت آنها (قاتلان حسین علیه السلام) از میان رفت.
کارهایی که اموی ها ( بنی امیه ) و پادشاهانش با اهل بیت (علیهم السلام) کردند مصداق این سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میباشد که فرمودند : هلاکت امت من در دستان کودکی از قریش است و ابوهریره گفت : اگر بخواهی بگویم از بنی فلان و بنی فلان است ، چنین خواهم کرد.
عمل یزید در کشتار اهل بیت (علیهم السلام) و آواره کردن ایشان تا جایی که تازیانه بر (پشت) آنها جا انداخت ، همانند عمل بشر(بسر) بن ارطاه عامری – فرمانده معاویه – بود می باشد و تاریخ اخباری فجیعی از رفتار او با علی و کشتار دو فرزند عبیدالله بن عباس نقل کرده است.

شذرات الذهب في أخبار من ذهب ، ج 1 ص 68 ، اسم المؤلف: عبد الحي بن أحمد بن محمد العكري الحنبلي الوفاة: 1089هـ ، دار النشر : دار بن كثير - دمشق - 1406هـ ، الطبعة : ط1 ، تحقيق : عبد القادر الأرنؤوط، محمود الأرناؤوط

ابن سخن ابن عماد حنبلی تصریح بر کشته شدن امام حسین علیه السلام توسط بنی امیه و اموی ها دارد و اینکه آنها زندیق هایی بودند که ایمان نداشته و نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را سبک انگاشته و خداوند دینش را از شر آنها حفظ نمود و سلسله حکومت آنها را منقرض نمود.
پس کجاست ادعای شرکت شیعیان در قتل امام حسین علیه السلام ؟!
آیا بنی امیه نیز شیعه بوده اند ؟ آیا سلسلسه بنی امیه مشتمل بر شیعیانی بوده است که در قتل امام حسین علیه السلام شرکت داشته اند ؟
این تصریح ابن عماد حنبلی ردیه ای سنگین بر شبهه شرکت شیعیان در قتل امام حسین علیه السلام می باشد.

و گویا ابن عماد حنبلی نمیدانسته که هنوز هم گروهی که خود را پیرو اسلاف صالح میدانند ، ضمن تکفیر همه امت اسلامی معتقدند که شیعیان ، قاتل امام حسین علیه السلام هستند !! چه اینکه در نزد این قوم یزید بن معاویه معصوم از قتل امام حسین علیه السلام بوده و شیعیان مقصر این کار هستند !

و علی الاسلام الوهابی السلام

رضا;422519 نوشت:
یکی از تهمتهای بی اساس مخالفان به شیعه این است که قاتلان امام حسین علیه السلام در کربلا از شیعیان بوده اند !!!


سلام
با تشكر
مطالب در اين باب بسيار زياد هست و چون حقير خواستم مطالبم در دامنه همين موضوع باشد ديگر لينك به محتويات كتب عامه نزدم كه در انجا تصريح بر اين دارد يزيد از قاتلين امام حسين ع هستند

همان طور كه ذهبي تصريح دارد::::::::::::

قلت: ولما فعل یزید بأهل المدینة ما فعل، وقتل الحسین وإخوته وآله، وشرب یزید الخمر، وارتکب أشیاء منکرة، بغضه الناس، وخرج علیه غیر واحد، ولم یبارک الله فی عمره، فخرج علیه أبو بلال مرداس بن أدیة الحنظلی

یزید ،حسین ع و برادران و خانواده اش را کشت و خمر و شراب می نوشید و افعال قبیح و منکر انجام می داد!خداوند به عمر او برکت نداد و همه مردم بر علیه او قیام کرده -از جمله- ابوبلال مرداس بن ادیه حنظلی.

تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام ، ج 5 ص 30 ، دار الکتاب العربی

یونس بن عبد الرحمن;422517 نوشت:
همانگونه که آقای مقداد فرمودند : هنگامی که امام حسین صلوات الله علیه متوجه کوفه شد اصلا شیعه نبودند بلکه عثمانی بودند در ضمن این که کوفه شیعه هم داشت ولی یا در زندانها بودند یا به شهادت رسیدند و یا بعدا مخفیانه به حضرت ابا عبد الله صلوات الله علیه ملحق شدند.


كاملا فرمايش شما صحيح هست زيرا از زمان حكومت معاويه لعنت الله عليه به بعد ديگر شيعه اي در كوفه باقي نمانده بود

ابن أبي الحديد معتزلي در اين باره مي‌گويد:
كتب معاوية نسخة واحدة إلى عُمَّاله بعد عام المجُاعة: (أن برئت الذمّة ممن روى شيئاً من فضل أبي تراب وأهل بيته). فقامت الخطباء في كل كُورة وعلى كل منبر يلعنون عليًّا ويبرأون منه، ويقعون فيه وفي أهل بيته، وكان أشد الناس بلاءاً حينئذ أهل الكوفة لكثرة ما بها من شيعة علي عليه السلام، فاستعمل عليهم زياد بن سُميّة، وضم إليه البصرة، فكان يتتبّع الشيعة وهو بهم عارف، لأنه كان منهم أيام علي عليه السلام، فقتلهم تحت كل حَجَر ومَدَر وأخافهم، وقطع الأيدي والأرجل، وسَمَل العيون وصلبهم على جذوع النخل، وطردهم وشرّدهم عن العراق، فلم يبق بها معروف منهم.
معاويه بعد از سال خشکسالي، نامه‌اي به يکي از کارگزاران خويش نوشت مبني بر اين که هر کس چيزي از فضايل ابو تراب (امير المؤمنين عليه السّلام) و خاندان او نقل کرد، در مقابل او هيچ مسئوليتي بر عهده شما نيست. (به اين معنا كه: هر اتفاقي براي اين شخص افتاد و شما هر بلايي به سر او آورديد جايز است) از اين رو سخنرانان در هر كوي و برزن و بر فراز هر منبري علي را لعن کرده و از او بيزاري مي‌جستند و به او و اهل بيت او دشنام مي‌دادند؛ و بيچاره‌ترين مردم در آن زمان، مردم کوفه بودند؛ زيرا شيعه علي عليه ‌السلام در آن شهر زياد بود؛ معاويه، زياد بن سميه را حاکم كوفه و هم‌زمان شهر بصره را نيز تحت امر او ساخت. و او به دنبال شيعيان مي‌گشت ـ او شيعيان را مي‌شناخت، زيرا در زمان خلافت علي عليه السلام از طرفداران او بود ـ پس ايشان را حتي زير هر سنگ و کلوخي هم كه بودند مي‌يافت و به قتل مي‌رساند و يا تهديد به قتل مي‌كرد؛ و دست ها و پا ها را جدا کرده و چشم ها را کور مي‌كرد؛ و ايشان را بر تنه‌هاي درخت خرما به دار مي‌کشيد؛ و يا از عراق بيرون مي‌کرد؛ تا جايي که کسي از شيعيان شناخته شده در عراق باقي نماند.
شرح نهج البلاغة، ج11، ص 44 ـ النصايح الکافية، محمد بن عقيل، ص 72.

طبراني در المعجم الكبير با سند خود از يونس بن عبيد از حسن نقل نموده است:
كان زياد يتتبع شيعة علي رضي الله عنه فيقتلهم، فبلغ ذلك الحسن بن علي رضي الله عنه فقال: اللهم تفرَّد بموته، فإن القتل كفارة.
زياد شيعيان [حضرت] علي [عليه السلام‌] را مورد تعقيب قرار مي‌داد و در صورت دست يافتن به آنها از دم تيغ مي‌گذراند، و چون اين خبر به حسن بن علي [عليهما السلام‌] رسيد فرمود: خدايا او را به مرگي منحصر به فرد مبتلا ساز، كه قتل و مرگ كفاره او مي‌باشد.
المعجم الكبير، طبراني، ج 3، ص 68 ـ مجمع الزوائد، هيثمي، ج 6، ص 266.
هيثمي بعد از نقل اين خبر مي‌گويد:
رواه الطبراني ورجاله رجال الصحيح.
اين روايت را طبراني نقل كرده و رجال آن صحيح است.

سلام علیکم بله امام حسین را شیعه ها کشتند.. اما چه شیعه ای ؟؟؟
[h=1][=arial]تعریف لغت شیعه از نگاه علمای اهل سنت :[/h] ابن حجر در تهذیب التهذیب :
الكوفيين فالتشيع في عرف المتقدمين هو اعتقاد تفضيل علي على عثمان وأن عليا كان مصيبا في حروبه وأن مخالفه مخطئ مع تقديم الشيخين وتفضيلهما وربما اعتقد بعضهم أن عليا أفضل الخلق بعد رسول الله
تشیع معنیش این است که کسی بگوید علی از عثمان افضل هست و قائل به خلافت ابوبکر و عمر هم هست. و هم چنین اعتقاد دارد که خلیفه سوم هم عثمان هست ولی علی را بر عثمان برتری می دهند.
ج1 ص 81
ابن عبدربه هم می گوید:
والشیعه هم یفضلون علیا علی عثمان ویتولون ابابکر و عمر
معنی دوم:
التشیع هو محبه علی و تقدیمه علی الصحابه . کتاب هدی الساری و مقدمه فتح الباری ص 231. یعنی همه اهل سنت محبت علی را دارند و اما ادامه جمله ما تعدادی اهل سنت داریم مثل امام احمد حنبل که می گوید امام علی را همه صحابه بالاتر است اگر این طور است تمام معتزله معتقد هستند که امام علی را همه صحابه افضل تر است . ابن ابی الحدید می گوید:الحمدلله الذی قدم المفضول علی الفاضل ما انبوهی از علما داریم که می گویند علی بالاتر است از صحابه .امام احمد حنبل هم چنین چیزی را می گوید حال شیعه هستند ؟
جناب ابوالحسن اشعری:
انما قیل لهم الشیعه لانهم شیع علی و یقدمون سائر اصحاب رسول الله
مقالات الاسلامیه ص5
سومین نظر:
اقای شهرستانی در کتاب الملل و النحل که می گویند این تعریف شیعه درست است که می گویند پیرو علی هستند ج1 ص 145 ابن خلدون همین تعریف را دارد
حالا خوبه که ما شیعه ها با این تعاریف از مرز یک میلیارد هم می گذریم !!!

با سلام

باید ریشه یابی کرد و ریشه اصلی این حادثه فجیع کربلا در 50 سال قبل باید جست . زمانیکه حزب نفاق رسول الله (ص) را مسخره و از اوامرش تبعیت نمیکردند ود ر 5 شنبه شوم ابهت وعظمت رسول خاتم را شکستند وراه جسارت بر عترت را باز وهموار کردند و خاتم النبیین (ص) را یک بشر عادی و ... جلوه دادند و شعار فقط قران سردادند .

در این بین از نقش زوجات نبی نباید غافل بود که به مسائل سری رسول خدا واقف وبعضا آنها را عمومی میکردند تا عظمت رسول الله را بشکنند و...

از جهل عوام و استفاده یهود در افراطی گری وقومی گری هم نباید غفلت کرد .

قرآن بسان ابزاریست که هم استفاده صحیح دارد هم خطرناک و خوارج ، نمونه بارز جدایی قران از رهبر دین و تحریف دین هستند واوج تحریف اسلام هم در کربلا ظهور کرد .

ومجموعه این عوامل فتنه ای بزرگ را رقم زد .

[="Tahoma"][="Indigo"]با عرض سلام.
شیعه ی خوب به نظر شما امامشو تنها میذاره تا شهید بشه و خانواده اش به اسارت گرفته بشن؟!!!
من شنیدم که تو بعضی احادیث گفته شده که هنگام ظهور باید خود رو به امام زمان برسونید حتی اگر به سختی راه رفتن روی یخ باشه!!

پس اونا یا شیعه نبودن....
یا تعدادشون همون تعدادی بوده که برای کمک رفتن به اضافه ی اونایی که تو زندان بودن....
...
یا شیعیه بودند ولی فقط شناسنامه ای و فقط اهل بوق زدن بودن!!!!!

تصور مورد آخر هم خیلی دور از ذهن نیست.... لاقل توی دوره و زمونه ای که ما هستیم که ....فراوانند[/]

ammarshia;422552 نوشت:
سلام علیکم بله امام حسین را شیعه ها کشتند.. اما چه شیعه ای ؟؟؟
[=arial]تعریف لغت شیعه از نگاه علمای اهل سنت :

ابن حجر در تهذیب التهذیب :
الكوفيين فالتشيع في عرف المتقدمين هو اعتقاد تفضيل علي على عثمان وأن عليا كان مصيبا في حروبه وأن مخالفه مخطئ مع تقديم الشيخين وتفضيلهما وربما اعتقد بعضهم أن عليا أفضل الخلق بعد رسول الله
تشیع معنیش این است که کسی بگوید علی از عثمان افضل هست و قائل به خلافت ابوبکر و عمر هم هست. و هم چنین اعتقاد دارد که خلیفه سوم هم عثمان هست ولی علی را بر عثمان برتری می دهند.
ج1 ص 81
ابن عبدربه هم می گوید:
والشیعه هم یفضلون علیا علی عثمان ویتولون ابابکر و عمر
معنی دوم:
التشیع هو محبه علی و تقدیمه علی الصحابه . کتاب هدی الساری و مقدمه فتح الباری ص 231. یعنی همه اهل سنت محبت علی را دارند و اما ادامه جمله ما تعدادی اهل سنت داریم مثل امام احمد حنبل که می گوید امام علی را همه صحابه بالاتر است اگر این طور است تمام معتزله معتقد هستند که امام علی را همه صحابه افضل تر است . ابن ابی الحدید می گوید:الحمدلله الذی قدم المفضول علی الفاضل ما انبوهی از علما داریم که می گویند علی بالاتر است از صحابه .امام احمد حنبل هم چنین چیزی را می گوید حال شیعه هستند ؟
جناب ابوالحسن اشعری:
انما قیل لهم الشیعه لانهم شیع علی و یقدمون سائر اصحاب رسول الله
مقالات الاسلامیه ص5

از اونجا که هیچ کجا از اینها به اسم شیعه یاد نمیشه اینجا هم نباید اسم شیعه روشون گذاشت چون شیعیان واقعی به ناحق بدنام میشن...

اینها منافق بودند منافقینی که خداوند دربارشون میفرماید: ان الذین امنوا ثم کفروا ثم امنوا ثم کفروا ثم ازدادوا کفرا لم یکن الله لیغفر لهم ولالیهدیهم سبیلا بشر المنافقین بان لهم عذابا الیما الذین یتخذون الکافرین اولیاء من دون المومنین ایبتغون عندهم العزه فان العزه لله جمیعا

[="Tahoma"][="Indigo"]

رضا;422519 نوشت:
این تصریح ابن عماد حنبلی ردیه ای سنگین بر شبهه شرکت شیعیان در قتل امام حسین علیه السلام می باشد.

ببخشید این فقط می گه که عامل اصلی به شهادت رساندن امام حسین (ع) بنی امیه بوده است ولی
اینکه ممکن است کسانی از شیعییان شرکت کرده بودند را رد نمیکند. چرا که در این صورت احتمال شرکت بعضی از اهل تسنن که شما خودتان ادعایش را کردید هم رد می شود!
به نظر دوستان بهتر نیست به جای این بحث های تفرقه انگیز به بحثهای دیگری بپردازیم که باعث رشد ما می شود. و پاسخ به این موضوعات کم اهمیت را فقط در حد رفع شبهه در دستور کارمان قرار بدهیم؟[/]

مشکات;422720 نوشت:
ببخشید این فقط می گه که عامل اصلی به شهادت رساندن امام حسین (ع) بنی امیه بوده است ولی
اینکه ممکن است کسانی از شیعییان شرکت کرده بودند را رد نمیکند. چرا که در این صورت احتمال شرکت بعضی از اهل تسنن که شما خودتان ادعایش را کردید هم رد می شود!
به نظر دوستان بهتر نیست به جای این بحث های تفرقه انگیز به بحثهای دیگری بپردازیم که باعث رشد ما می شود. و پاسخ به این موضوعات کم اهمیت را فقط در حد رفع شبهه در دستور کارمان قرار بدهیم؟


سلام
باتشكر
اولا، برادرم در كامنت هاي مختلف حقير اثبات نمودم كه پيروان مكتب اهل بيت در شهادت امام حسين شركت نداشتند
ثانيا ما بحث علمي مي كنيم و تفرقه زماني اتفاق مي افتد كه خدايي نكرده فريقين و يا مذاهب به ارزش ها و مقدسات هم توهين كنند وگرنه بحث علمي يك منطق قراني هست فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه

با سلام

وبلغ من إحكامه للسياسة وإتقانه لها واجتذابه قلوب خواصه وعوامه أن رجلاً من أهل الكوفة دخل على بعير له إلى دمشق في حالة منصرفهم عن صفين فتعلق به رجل من دمشق فقال: هذه ناقتي، آخذت مني بصفين، فارتفع أمرهما إلى معاوية، وأقام الدمشقي خمسين رجلاً بينة يشهدون أنها ناقته، فقضى معاوية على الكوفي، وأمره بتسليم البعير إليه، فقال الكوفي: أصلحك اللهّ! إنه جمل وليس بناقة، فقال معاوية: هذا حكم قد مضى، ودس إلى الكوفي بعد تفرقهم فأحضره، وسأله عن ثمن بعيره، فدفع إليه ضعفه،، وبَرةَ، وأحسن إليه، وقال له: أبلغ علياً إني أقاتله بمائة ألف ما فيهم من يفرق بين الناقة والجمل، وقد بلغ من أمرهم في طاعتهم له أنه صلى بهم عند مسيرهم إلى صفين الجمعة في يوم الأربعاء، وأعاروه رؤوسهمِ عند القتال وحملوه بها، وركنوا إلى قول عمرو بن العاص: إن علياَ هو الذي قتل عًمّار بن ياسر حين أخرجه لنصرته، ثم ارتقى بهم الأمر في طاعته إلى أن جعلوا لَعْنَ علي سُنَة، ينشأ عليها الصغير؟ ويهلك عليها الكبير.

در كتاب تاريخ مروج الذهب مسعودي آمده است كه در زمان اميرالمؤمنين عليه السلام شخصي در شام ناقه اش (شتر ماده) را گم كرده بود، كسي هم از كوفه با جمل (شتر نر) به شام آمده بود آن شخص يقه اين فرد را گرفت كه اين شتر تو ناقه ي من است و بايد به من برگرداني، دعواي اين دو فرد به معاويه كشيده شد آن فرد شامي پنجاه مرد را به عنوان شاهد آورد و همگي
گواهي دادند كه اين ناقه متعلق به مرد شامي است و معاويه هم عليه مرد كوفي حكم كرد و دستور داد شتر را به مرد شامي بدهند، مرد كوفي گفت اصلحك الله، اي معاويه! اين شتر من جمل است و اصلا ناقه نيست (شتر نر است نه شتر ماده) چگونه اين پنجاه نفر شاهد، گواهي بر ناقه بودن اين شتر دادند و تو هم حكم كردي؟ معاويه گفت:اي مرد، اين حكمي است كه صادر شده است و قابل برگشت نيست، در پنهاني آن مرد كوفي را طلبيد و گفت اين جمل تو قيمتش چقدر است؟ گفت فلان دينار. معاويه دوبرابرش را به او داد وگفت برو. اين شخص بيشتر تعجب كرد كه آيا معاويه هم نمي فهمد كه اين جمل است، چه ربطي به ناقه دارد؟! معاويه به صاحب جمل گفت برو به علي بگو با 100 هزار مرد كه فرق نر وماده را نميفهمند (فقط گوش بفرمان منند) به جنگ تو مي آيم !!!!!!!!

اين جهل مردم است يا نامردي و خيانت شاميان وسرسپردگي ايشان نسبت به معاويه ؟!‌

عبدالرحمن طالقانی;422515 نوشت:
[=b traffic]این مطلب را بخوانید

http://forum.bidari-andishe.ir/thread-28808.html

بیشتر برای اینه که زیاد خودمون رو تحویل نگیریم

خیلی از اهل کوفه از شیعیان بودند

ابن تیمیه این وسط چکارس

ابن تیمیه بگه روز روزه من باور نمیکنم

با عرض سلام و ادب

جناب عبدالرحمن!

این لینکی که شما معرفی کرده اید فقط چند خط مطلب آنهم فقط از روی احساس نوشته شده است،حال آنکه بنابر دلایل و شواهد متعدد کسانی که در صحرای کربلا حضور داشته اند،قطعاً شیعه علی بن ابیطالب نبوده اند،بلکه شیعه ابی سفیان بودند.
د که
یک سوال از محضر شما دارم:

به نظر شما آیا این ممکن و قابل قبول و عاقلانه بود که عبیدالله بن زیاد،کسانی را برای مقابله و کشتن امام حسین(ع) فرستاده بود که از دوستان و محبان آن حضرت بودند؟! آیا این احتمال وجود نداشت که همین افراد که به عنوان لشکر عبیدالله از کوفه خارج می شوند،با رسیدن به امام حسین(ع) بر ضد عبیدالله قیام نکنند؟

یعنی عبیدالله آنقدر بی تدبیر و بی تجربه بود که دوستان و شیعیان امام حسین(ع) را به جنگ آن حضرت بفرستد؟

و دلایل دیگر که ثابت می کند جانیان کربلا شیعیان ابوسفیان بودند نه شیعه اهل بیت(ع).

[="#0000FF"]البته من چون دیدم عنوان این مطلب مرتبط است لینک دادم

اما یک چیزی به شما عرض کنم

ابن مرجانه که جذابیتی نداشت!!!

یک حرامزاده معروف بود

بنظر شما چطور یک عده حاضر شدند آن جنایات را انجام دهند و پیرو آن حرامزاده فرزند حرامزاده بشوند؟؟؟؟

امام حسین علیه السلام جواب ما را دادند

مردم بندگان دنیا هستند و دین تنها بر زبانشان جاریست......

لقمه حرام + دنیاپرستی باعث شد که آنها چنین جنایتی بکنند

البته شقاوت بعضی زیاد بود

شمر جانباز صفین بود ولی بدلیل آن که با بنی امیه نشست و برخاست داشت تبدیل به این موجود خبیث شد

عرض نهایی بنده اینه

فکر نکنید همین که اسماً به حضرت صاحب علیه السلام ایمان آوردیم دیگه همه چیز حله

خدای نکرده ممکن است در امتحانی قرار بگیریم که در مقابل ایشان بایستیم یا حداقل ایشان را تنها بگذاریم

خودمان را فراموش نکنیم و عیب بقیه را بزرگ کنیم

خدا لطف کرده محبت اهل بیت را در دل ما انداخته

ولی نباید به همین اتکا جلو برویم

عمل

عمل

عمل

لعن های زیارت عاشورا به آن امت هم بوده

البته یک لینک مشابهی هم در همان جا ایجاد شده که می توانید در زیر ببینید

با تشکر

http://forum.bidari-andishe.ir/thread-29329.html

این که امام حسین را در ان زمان شیعه ها کشتند چیزی نمی دونم
ولی می دونم شیعه ها امروز دارن امام حسین را می کشند .
با دروغ گفتن و با گناه کردن و حجاب بد و با رفتن به مجلس گناه و ...
امام حسین کشته تیر نبود .
امام حسین را جاهلیت مردم کشت . چقدر برای امام حسین سینه زن داریم .بین این همه سینه زن ها حتی 313 یار پیدا نشد .
ما امام حسین را هر روز می کشیم و خبر نداریم .

پرسش:
آیا با توجه به اینکه کوفه شهری شیعی بوده است و نیروهای لشکر عمربن سعد هم همگی از کوفه بودند،می توان گفت امام حسين (ع) را شيعيان كشتند؟

پاسخ:

با عرض سلام و ادب
درست است که آن دسته از مردمانی که برای کشتن امام حسین (علیه السلام‌) به کربلا آمده بودند از أهالی کوفه بودند، اما در آن زمان دیگر در کوفه شیعه‌ای که در تشیع خود شهرتی داشته باشد وجود نداشت. چون زمانی که معاویه به حکومت رسید زیاد بن أبیه را بر کوفه حاکم نمود و او نیز هر شیعه‌ای را که می‌شناخت مورد تعقیب قرار داد و آنها را مورد کشت و کشتار و هدم و غارت قرار می‌داد و یا دستگیر کرده و به حبس و زندان می‌فرستاد تا این که در شهر کوفه، دیگر شخصی که به شیعه بودن شهرت داشته باشد وجود نداشت.(این جنایت ۲۰سال در کوفه ادامه داشت و زمانی که امام حسین علیه السّلام به سوی کوفه می آمدند بقایای شیعیانی نظیر مختار را هم ابن زیاد به زندان انداخت و یا کشت)

پس در حقیقت طبق آنچه که در مصادر تاریخی آمده شیعیان در کوفه تنها عده کمی از جمعیت کوفه را تشکیل می‌دادند؛ که بسیاری از ایشان در زمان معاویه تبعید شده و یا به زندان افتاده و عده بسیاری نیز به شهادت رسیده بودند. بسیاری از ایشان نیز به خاطر مشکلات فراوان به شهرهای دیگر هم‌چون: موصل، خراسان و قم پناهنده می‌شدند؛ عده زیادی از ایشان نیز مانند: بنی غاضره می‌خواستند به یاری امام بشتابند که سربازان عبید الله بن زیاد مانع شدند.

ابن أبی الحدید معتزلی در این باره می‌گوید:
معاویه بعد از سال خشکسالی، نامه‌ای به یکی از کارگزاران خویش نوشت مبنی بر این که هر کس چیزی از فضایل ابو تراب (امیر المؤمنین علیه السّلام) و خاندان او نقل کرد، در مقابل او هیچ مسئولیتی بر عهده شما نیست. (به این معنا که: هر اتفاقی برای این شخص افتاد و شما هر بلایی به سر او آوردید جایز است) از این رو سخنرانان در هر کوی و برزن و بر فراز هر منبری علی(ع) را لعن کرده و از او بیزاری می‌جستند و به او و اهل بیت او دشنام می‌دادند؛
و بیچاره‌ترین مردم در آن زمان، مردم کوفه بودند؛ زیرا شیعه علی علیه ‌السلام در آن شهر زیاد بود؛ معاویه، زیاد بن سمیه را حاکم کوفه و هم‌زمان شهر بصره را نیز تحت امر او ساخت. و او به دنبال شیعیان می‌گشت ـ او شیعیان را می‌شناخت، زیرا در زمان خلافت علی علیه السلام از طرفداران او بود ـ پس ایشان را حتی زیر هر سنگ و کلوخی هم که بودند می‌یافت و به قتل می‌رساند و یا تهدید به قتل می‌کرد؛ و دست ها و پا ها را جدا کرده و چشم ها را کور می‌کرد؛ و ایشان را بر تنه‌های درخت خرما به دار می‌کشید؛ و یا از عراق بیرون می‌کرد؛ تا جایی که کسی از شیعیان شناخته شده در عراق باقی نماند.(1)

پی نوشتها:
(1). شرح نهج البلاغة، ج۱۱، ص ۴۴ ـ النصایح الکافیة، محمد بن عقیل، ص ۷۲٫.

موضوع قفل شده است