بررسی دو کار از دو جد بزرگوار پیامبر اسلام

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی دو کار از دو جد بزرگوار پیامبر اسلام

آیا هاشم با امیه سر اینکه کاهنان کدامیک را ارج بنهند قمار کرد؟ که نهایتا منجر به 10 سال تبعید امیه به شام شد؟ آیا عبد المطلب قصد قربانی کردن عبد الله پسر گرامی پیامبر را داشت؟ به چه دلیل؟ صرفا بدلیل قولی که اگر از مرز 10 پسر بگذرذ یکی را قربانی کند؟ آیا درین صورت این نذر صحیح است؟ تشکر. این دو متن در اوایل کتاب فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام آمده. آیه منبعشان شیعه هست یا سنی این دو مطلب؟ تشکر

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد عماد


سلام علیکم
درباره سوال شما، ای کاش با منبع مطلبتان را می فرمودید تا بتوانیم بررسی کنیم

اما آنچه درباره این مطلب در تواریخ گزارش شده متفاوت است ، کامل ابن اثیر می گوید هاشم به سبب ارجمندی از دشمنی با امیه چشم پوشی می کرد ولی امیه دست بردار نبود سر انجام هاشم تن به حکمیت داد نتیجه حکمیت این شد که هاشم قبول کرد پنجاه شتر به امیه بدهد به شرط اینکه امیه ده سال به شام تبعید شود

در این گزارش اولا: بحث شرط بندی نیست بلکه هاشم در عوض تقسیم آب و مهماندای حاضر می شود پنجاه شتر به امیه به دهد و امیه مکه را ترک کند
ثانیا: اگر چه حکم در این قضیه کاهن خزاعی حد عمر بن حمق بود ، این اشکالی را متوجه هاشم نمی کند کما اینکه قبول حکمیت عمروعاص و ابوموسی با اصرار اصحاب چیزی از حضرت علی علیه السلام کم نمی کند ، اینجا نیز فشار قریش حاکم را به میز حکمیت کشاند
ثالثا: در این کاهن به نفع هاشم حکم کرد و هاشم شترها را از امیه پس گرفته و اطعام نمود (1)
طبری نیز حرفی از قمار نیاورده بلکه گزارش کرده که هاشم گفت:«بر سر پنجاه شتر سياه چشم مفاخره مى‏كنم كه در دل مكه بكشيم و ده سال از مكه دور شويم.» و اميه بدين رضا داد و كاهن خزاعى را به داورى برگزيدند كه هاشم را برتر شمرد و او شتران را بگرفت و بكشت و به كسان خورانيد و اميه سوى شام رفت و ده سال آنجا ببود و اين نخستين دشمنى بود كه ميان هاشم و اميه رخ داد (2) که همان جواب بالا در اینجا نیز جاری می باشد
1.الكامل/ترجمه،ج‏7،ص:17
2. تاريخ الطبري/ترجمه،ج‏3،ص:804

dfffd;420874 نوشت:
آیا عبد المطلب قصد قربانی کردن عبد الله پسر گرامی پیامبر را داشت؟ به چه دلیل؟ صرفا بدلیل قولی که اگر از مرز 10 پسر بگذرذ یکی را قربانی کند؟ آیا درین صورت این نذر صحیح است؟

داستان نذر عبدالمطلب نمی تواند در بیانات حضرت رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم نیز آمده آنجا که می فرمایند: «انا ابن الذبیحین»(1)است که از سوی مورّخان و محدّثان مورد بحث قرار گرفته و با مختصر اختلافی در کتاب های خود آورده اند. در بارۀ اصل کار عبدالمطلب و نذر قربانی کردن فرزندش عبدالله، نکاتی بیان می شود: 1. از کردار حضرت عبد المطّلب معلوم مى ‏شود که نذر قربانى کردن فرزند در شریعت ابراهیم (ع) سنّت بوده است(2)به دیگر سخن، در شرایع گذشته، حرمت و جایز نبودن چنین نذری ثابت نشده بود. 2. این کار مخصوص عبد المطّلب بوده و به او الهام شده بود.(3) 3. عبد المطلب به مرتبه ای از تسلیم و ایمان به خدای تعالی رسیده بود که ایمان وی، ابرهه را مرعوب خود می سازد، و مردم را به مکارم اخلاق ترغیب نموده و از اشتغال به امور پست دنیائی باز می دارد. بنابر این، چه مانعی دارد که گفته شود اعتقاد اولیه وی آن بود که چنین تصرّفی در بارۀ فرزند خود و چنین نذری را بکند، و این نذر، نشانگر بزرگی روح عبد المطلب و پایبندی او به عقاید و ایمان خویش است.(4) 4. امام رضا(ع) در بخشی از سخن خود در توضیح «أَنَا ابْنُ الذَّبِیحَیْن‏» می فرماید: «...عبد المطلب در روزگار خود، رسومى از خود به یادگار نهاد که دین اسلام آنها را پذیرفت...اگر عمل عبد المطلب حجت نبود و ارادۀ وى بر ذبح فرزندش عبد اللَّه مانند ارادۀ ابراهیم بر ذبح اسماعیل نبود، هرگز پیامبر خدا به جهت انتساب به این دو نفر به عنوان دو ذبیح افتخار نمى‏ کرد و نمی فرمود من فرزند دو ذبیح هستم، همان سببى که باعث شد خداوند از ذبح اسماعیل صرف نظر کند، به همان سبب از ذبح عبد اللَّه صرف نظر کرد و آن سبب عبارت بود از این که پیامبر خدا و ائمه در صلب آنها بودند و به جهت همین برکتِ پیامبر و ائمه، ذبح را از هر دو نفر برداشت و سنّت قربانى کردن فرزند در میان مردم رایج نشد...».(5) 5. انجام دستوراتی که مطابق فطرت و عقل سلیم انسانی باشد، نشانۀ ایمان واقعی خواهد بود؛ لذا عمل به سنّت ها و دستورات الاهی، پیروی از یک سلیقۀ شخصی نیست تا مورد نکوهش قرار گیرد؛ مانند این که همسر عمران در مورد فرزندی که در شکم دارد نذر می کند که او را به خدمت خانه خدا بسپارد تا خدمتکاری خانه خدا را انجام دهد،(6)یا آن که خدای تعالی پیامبر خود ابراهیم(ع) را به ذبح فرزندش اسماعیل دستور داده و امر می فرماید؛(7)امّا اگر دانش و بینش انسانی به قدرى ناچیز و رفتارش به قدرى سفیهانه باشد که فرزندان خود را براى بُت و یا براى جلوگیرى از تنگدستى و یا به جهت فرق گذاشتن میان پسر و دختر، به قتل برسانند، -همان طور که برخی از مشرکین دختران خود را زنده به گور می کردند- نمی توان نام قربانی را که مقدّس بوده، بر آن نهاد. پس، هر چند برخی از نذرها در ظاهر مخالف فطرت و عقل بشری قلمداد می شود؛ امّا چون اصل کار، مخالف دستورات الاهی نبوده و یا الهام و دستوری از ساحت مقدّس خداوندی است، ناپسند و ظلم و ستم نخواهد بود، بلکه خیر و مصلحت انسان ها در آن است. 6. اگر –به فرض- سنّت قربانی فرزندان از دستورات الاهی بود، حتماً خدای مهربان، به ازای پایبندی مردم به آن، رحمت، برکت و نیز مغفرت را برای گناهکار و مجازات شونده قرار می داد؛ به طوری که عقل سلیم به جهت خیر و مصلحتِ در اجرای این سنّت، آن را می پذیرفت؛ همان طور که به احکامی مانند حدود، قصاص هیچ عقل و فطرت سالمی اشکالی ندارد.
1. اصل حدیث «انا ابن الذبیحین » که از رسول خدا(ص) نقل شده در منابع شیعه و اهل سنت آمده است، و منظور از ذبیح اول، حضرت اسماعیل (ع) و منظور از ذبیح دوم نیز «عبد الله» پدر رسول اکرم «ص» است. منابعی مانند: قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوى جزائرى، طیّب، ج 2، ص 226،‏ دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق؛ علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 36، ص 47، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق؛ فخرالدین رازى، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 26، ص 347، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
2. علامه مجلسى‏، حیاة القلوب‏، ج 3، ص 73، نشر سرور، قم، چاپ ششم، 1384ش.
3.حیاة القلوب‏، ج 3، ص 73.
4.یوسفى غروى، محمد هادى، ‏موسوعة التاریخ الإسلامى‏، ج 1، ص 247 و 248، نشر مجمع اندیشه اسلامى، قم، چاپ اول، 1417ق.‏
5.شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ج 1، ص 57، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1362ش.
6.آل عمران، 35: «(به یاد آورید) هنگامى را که همسرِ عمران گفت: خداوندا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر کردم، که محرَّر (و آزاد، براى خدمت خانه تو) باشد. از من بپذیر، که تو شنوا و دانایى!».
7.صافات، 101 و 102: «ما او [ابراهیم‏] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت دادیم! هنگامى که با او به مقام سعى و کوشش رسید، گفت: پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح مى‏کنم، نظر تو چیست؟ گفت: پدرم! هر چه دستور دارى اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى یافت!».

تشکر اتوجه به کتاب شریف حیات القلوب، آیا به حضرت عبد المطلب الهام شده بود؟ مگر پیامبر بود ایشان؟ تشکر.

dfffd;438766 نوشت:
آیا به حضرت عبد المطلب الهام شده بود؟ مگر پیامبر بود ایشان؟ تشکر

[="#2F4F4F"]الهام به معني به دل افتادن يا به ذهن خطور كردن ! يا روزنه اگاهي و القاي مثبت از جانب خداوند
كه ربطي به پيامبر بودن نداره و به اعتبار وحي منزل نيست .

خطاب حضرت در احترام به بزرگان بكار مياد و اينم فقط مختص پيامبران نيست .[/]

موضوع قفل شده است