جمع بندی چرا باید برای شهادت امام حسین (ع) گریه کنیم؟

تب‌های اولیه

63 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا باید برای شهادت امام حسین (ع) گریه کنیم؟

با سلام و احترام
یک سوالی که دارم اینه امام حسین (ع) چه نیازی دارند به گریه ما که اینهمه سفارش کردن؟؟؟؟؟؟
یعنی هرکسی جزع نکنه برای ارباب و گریه ای نکنه که از حال نره عشق حسین (ع) در وجودش نیست؟؟؟

با نام الله



کارشناس بحث: استاد هادی

ashr;420402 نوشت:
یک سوالی که دارم اینه امام حسین (ع) چه نیازی دارند به گریه ما که اینهمه سفارش کردن؟؟؟؟؟؟

سلام علیکم

ضمن عرض ادب و احترام و تسلیت ایام سوگواری سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام خدمت شما عرض می شود ؛ اینکه از طرف ائمه علیهم السلام سفارش بسیاری بر گریه بر اباعبد الله الحسین کرده اند به خاطر نیاز امام حسین (علیه السلام) بر گریه های من و شما نیست ؛ بلکه به خاطر خود مسلمین است که با اشک ریختن بر مصائب حضرت ، در تعالی روحی و معنوی خویش بیافزاند ، از دیدگاه روایات گریه و اشک ریختن بر ابا عبد الله آثار بسیاری بر روح و جان انسان دارد ، اولیاء الهی آثار معنوی بسیاری را برای گریه کنان امام حسین علیه السلام بیان می کنند ، کسی که بر مصائب حضرت و یارانش گریه می کند در حقیقت خود را محب آنان می داند چون محب در شادی محبوب، شادان و در غم محبوب، غمگین است ؛ اگر محبّ حبِّ خویش را در عمل نیز ثابت کند و تلاش بر سخنیت و همانندی بکند تادر صفات نیز همانند محبوب باشد یقینا از صفات کمالی محبوب برخوردار خواهد شد .
یکی از آثار بزرگ گریه بر اباعبد الله علیه السلام همین نکته است که گریه کننده اگر از عمق جان بر مصائب اشک بریزد به یقین از صفات کمالی حضرت برخوردار خواهد شد و چه نعمتی بالاتر از این که انسان بتواند کمالات محبوب خود را به دست بیاورد .

یکی از اساتید بزرگ عرفان می فرمودند انسان با هر گناهی که مرتکب می شود تیر به بدن نازنین اباعبدالله می زند مواظب باشید ناخواسته اباعبدالله را آماج تیرها قرار ندهید ، حضرت قربانی شد تا مسلمین از گناه رهیده و به حقیقت برسند . لذا مسلمین بایستی این فرصت چند روزه غنیمت شمرده و سوار بر سفینه امام حسین علیه السلام بشوند تا از طریق سفینه نجات به نجات و رستگاری برسند. بنابراین اباعبدالله الحسین علیه السلام نیازی به گریه ها ندارد بلکه خود ما هستیم که محتاج گریه بر مصائب سالار شهیدان هستیم.

شيخ جعفر بن قولويه در کامل روايت کرده است:
روزي در خدمت امام صادق عليه السّلام بوديم و امام حسين عليه السّلام را ياد کرده و از او نام برديم. حضرت صادق عليه السّلام بسيار گريستند و ما نيز به تبع ايشان گريستيم. پس حضرت صادق عليه‌السّلام فرمودند که امام حسين عليه السّلام مي‌فرمود من کشته گريه و زاري (اشکم) هستم نام من در نزد هيچ مؤمني برده نمي‌شود مگر آن که محزون و گريان مي‌شود.

شيخ طوسي و شيخ مفيد از ابان بن تغلب روايت کرده‌اند که حضرت صادق عليه السّلام فرمودند: نَفَس کسي که براي مظلوميت ما محزون است تسبيح است و اندوه و ماتم او عبادت خدا و پوشيدن اسرار ما از بيگانگان جهاد در راه خداست .( منتهي الآمال ، ج 1، ص 538)

ashr;420402 نوشت:
یعنی هرکسی جزع نکنه برای ارباب و گریه ای نکنه که از حال نره عشق حسین (ع) در وجودش نیست؟؟؟

زمانی می توان ادعای عشق حسین علیه السلام کرد که در صفات والای انسانی نیز همانند حسین علیه السلام باشیم ، لذا این ادعا صرفا با گریه و عزاداری حاصل نمی شود ، البته عزاداری برای امام حسین علیه السلام لازم و ضروری است و باید اهتمام ویژه ای به زنده نگه داشتن عزاداری داشت ، اما از طرف دیگر موظف هستیم ، اخلاق ، رفتار و منش خود را با صفات و خصوصیات انسان کامل وفق دهیم ، تنها در این صورت است که می توان ادعای عاشقی کرد . اینکه امروز برای حضرت اشک بریزیم و فردا حق مظلومی را بخوریم و قلب نازنین حضرت را با اعمال خود بشکنیم عزاداری به معنی واقعی نکرده ایم.

از طرف دیگر هر کس عاشق حضرت باشد و از مصائب حضرتش آگاه باشد محال ممکن است در مصائب حضرت و یارانش اشک نریزد ، کسی که عاشق حضرت است تا نام مبارک امام حسین علیه السلام را می شنود نا خودآگاه اشک بر چشمانش سرازیر شده و بر مصائب حضرت می گرید .
آیت الله بهجت می فرمودند: خیال می‌کنم گریه بر سیدالشهدا (ع) از افضل مستحبات باشد. گریه بر سیدالشهدا (ع) از همه مستحبات بالاتر است حتی از نماز شب!

با سلام و احترام من یک سوال دارم:

چرا باید برای شهادت امام حسین(ع) و یارانش عزاداری و گریه کنیم؟ آنان با شهادت به قرب الهی رسیدند و این افتخاری بزرگ است و نباید ناراحت بود.مسیحیان نیز برای کشته شدن مسیح گریه و عزاداری نمی‌کنند، بلکه حتی جشن می‌گیرند.

به نظر من اگر از نگاه سطحی و عوامانه به حادثه عاشورا دست بکشیم و به آن نگاهی عمیق بکنیم هیچگاه بر حادثه عاشورا اشکی نخواهیم ریخت .
چون عاشورا تبلور خضوع مخلوق در برابر خالق و عود مخلوق به سمت خالق است .
و با نگاهی به صفحه سفید عاشورا که در حقیقت باطن صفحه سیاه آن است دیگر گریه کردن بر این حادثه جز کوته بینی تفسیر دیگری نمی تواند داشته باشد
کما اینکه حضرت زینب در سخنانی عمیق در تفسیر حادثه عاشورا گفته اند: ما رأیت الا جمیلا. بحارالانوار، ج 45، ص 116 .
پس گریه به چه غرضی؟
مثالی می زنم اگر فردی بخواهد شنا یاد بگیرد استادش چندین بار او را به طور کاملا غیر قابل پیشبینی در آب عمیق پرتاب می کند تا فرد شنا را یاد بگیرد .اگر مادرش در آن جا نگاهی سطحی بین داشته باشد می گوید را بچه مرا اینجوری می کنی و ناراحت می شود اما اگر مادر نگاهی عمیق داشته باشد به پشت این ماجرا نگاه کرده و اصلا از فرستادن بچه خود به کلاس شنا خوشحال تر هم خواهد شد!

می خواستم ببینم نظر شما در این باره چیست؟
گرچه این نگاه متفرد نیست و برخی از عرفا هم با نظر من همداستانند.

velayat;421023 نوشت:

می خواستم ببینم نظر شما در این باره چیست؟
گرچه این نگاه متفرد نیست و برخی از عرفا هم با نظر من همداستانند.

از عرفا بپرسید چرا وقتی حالی به آنها دست می دهد اشک می ریزند !
لابد اشک خوشحالی است دیگر !!

[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]خوب ترین ها رو بدترین ها کشتند؛ ما جشن بگیریم بی شعوری نسل انسان رو؟؟؟؟:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:

به شخصه از وقتی این شده فلسفه ی گریه های محرمم که من باید بر بی شعوری ها و حیوان صفتی ها و سکوت انسان دربرابر رفتار ظالمانه ی شقی ترین ها گریه کنم، دیگه جایی برای این پرسش و شبهه برام نمیمونه که امام که سعادتمند شد من چرا بگریم؟ برم جشن بگیرم...

گریه بر امام حسین اگه به خاطر یه غم دنیایی باشه که من غصه دارم چرا چنین و چنان شهیدش کردند بله، این شبهه میتونه مطرح باشه اما اگه سطح غصه خوردن رو ببریم بالاتر و درگیر این حزن های ظاهری مادیش نکنیم، اتفاقاً موضوع، بدجور آتش زننده است! جگرسوزه... گریه داره. بر مصیبت جگرسوز، اشک باید ریخت:Sham:[/]

ashr;420402 نوشت:
با سلام و احترام
یک سوالی که دارم اینه امام حسین (ع) چه نیازی دارند به گریه ما که اینهمه سفارش کردن؟؟؟؟؟؟
یعنی هرکسی جزع نکنه برای ارباب و گریه ای نکنه که از حال نره عشق حسین (ع) در وجودش نیست؟؟؟

بنده از شما سوال مي كنم ايا بچه به شير مادر نياز دارد ؟ يا مادر به شير دادن؟
هيچ عقل سليمي نمي تواند بگويكه مادر محتاج بچه هست لذا انكه محتاج هست بچه هست و نه مادر به طريق اولي اين ما هستيم كه محتاج اهل بيت براي رسيدن به لقا الله هستيم و نه اهل بيت محتاج به ما اين ما هستيم كه بايد خدا را بخوانيم تا خداوند نيز ما را دريابد، ادعوني استجب لكم، فذكروني اذكركم

اما اينكه فضيلت گريه كردن بر سيد شهداء چه هست و چه فضيلتي دارد را مي توانيد با سند صحيح از روايت زير پي ببريد

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِسْرَائِيلَ، قَالَ: رَأَيْتُ فِي كِتَابِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَنْبَلٍ رَحِمَهُ اللَّهُ بِخَطِّ يَدِهِ، نا أَسْوَدُ بْنُ عَامِرٍ أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قثنا الرَّبِيعُ بْنُ مُنْذِرٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: كَانَ حُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ، يَقُولُ: " مَنْ دَمَعَتَا عَيْنَاهُ فِينَا دَمْعَةً، أَوْ قَطَرَتْ عَيْنَاهُ فِينَا قَطْرَةً، أَثْوَاهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ.

امام حسین علیه السلام فرمود: هر کس كه چشمانش براى ما پر اشک شود و یا يك قطره اشك بريزد خداوند او را در بهشت جاى خواهد داد.

فضائل الصحابة ، ج2، ص840 ـ 841 ، ح1154، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني (متوفای241هـ) ، ناشر : دار ابن الجوزی ـ الریاض ، الطبعة : الثانیة ، 1420هـ ـ 1999م

همین روایت را محب الدین طبری در ذخائر العقبی و ملا علی هروی در مرقاة المفاتیح از کتاب مناقب احمد بن حنبل نقل کرده اند :

ذخائر العقبى في مناقب ذوي القربى ج 1 ص 19، اسم المؤلف: محب الدين أحمد بن عبد الله الطبري الوفاة: جمادى الآخرة / 694هـ ، دار النشر : دار الكتب المصرية - مصر

مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح ، ج 11 ص 315، اسم المؤلف: علي بن سلطان محمد القاري الوفاة: 1014هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت - 1422هـ - 2001م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : جمال عيتاني

محقق کتاب گفته است که تمام راویان این روایت ثقه هستند ، غیر از احمد بن اسرائیل که من مطلبی در باره او نیافتم . جناب محقق ! شما نیافتی دلیل نمی‌شود که ما هم پیدا نکنیم .

ابن أثیر در الکامل فی التاریخ گفته است که او صالح بوده .

وفيها قتل أحمد بن إسرائيل وكان صالح

الكامل في التاريخ ، ج 6 ص 203، اسم المؤلف: أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم الشيباني الوفاة: 630هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1415هـ ، الطبعة : ط2 ، تحقيق : عبد الله القاضي

او وزیر المعتز بالله و از نظر حافظه آن قدر قوی بوده که وقتی یک مطلب را یکبار می‌شنید ، حفظ می‌کرد ؛ چنانچه ذهبی در باره او گفته:

وكان أحمد بن إسرائيل من أذكياء العالم لا يسمع شيئاً إلا حفظه . وكان إليه المنتهى في حساب الديوان . وأول من قدمه وأظهره محمد بن عبد الملك الزيات .

تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام ، ج 19 ص 34، اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: 748هـ ، دار النشر : دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. عمر عبد السلام تدمرى

در قبول یک روایت از راوی ، دو شرط لازم است : یکی عدالت و دیگر حافظه قوی . عدالت و صلاح او را از زبان ابن أثیر و حافظه اش را از زبان ذهبی ثابت کردیم ؛ پس او نیز ثقه است و قابل اعتماد و در نتیجه سند روایت کاملا معتبر است.

safareeshghe;420985 نوشت:
با سلام و احترام من یک سوال دارم:

چرا باید برای شهادت امام حسین(ع) و یارانش عزاداری و گریه کنیم؟ آنان با شهادت به قرب الهی رسیدند و این افتخاری بزرگ است و نباید ناراحت بود.مسیحیان نیز برای کشته شدن مسیح گریه و عزاداری نمی‌کنند، بلکه حتی جشن می‌گیرند.

velayat;421023 نوشت:
به نظر من اگر از نگاه سطحی و عوامانه به حادثه عاشورا دست بکشیم و به آن نگاهی عمیق بکنیم هیچگاه بر حادثه عاشورا اشکی نخواهیم ریخت .
چون عاشورا تبلور خضوع مخلوق در برابر خالق و عود مخلوق به سمت خالق است .
و با نگاهی به صفحه سفید عاشورا که در حقیقت باطن صفحه سیاه آن است دیگر گریه کردن بر این حادثه جز کوته بینی تفسیر دیگری نمی تواند داشته باشد
کما اینکه حضرت زینب در سخنانی عمیق در تفسیر حادثه عاشورا گفته اند: ما رأیت الا جمیلا. بحارالانوار، ج 45، ص 116 .
پس گریه به چه غرضی؟
مثالی می زنم اگر فردی بخواهد شنا یاد بگیرد استادش چندین بار او را به طور کاملا غیر قابل پیشبینی در آب عمیق پرتاب می کند تا فرد شنا را یاد بگیرد .اگر مادرش در آن جا نگاهی سطحی بین داشته باشد می گوید را بچه مرا اینجوری می کنی و ناراحت می شود اما اگر مادر نگاهی عمیق داشته باشد به پشت این ماجرا نگاه کرده و اصلا از فرستادن بچه خود به کلاس شنا خوشحال تر هم خواهد شد!

می خواستم ببینم نظر شما در این باره چیست؟
گرچه این نگاه متفرد نیست و برخی از عرفا هم با نظر من همداستانند.

با عرض سلام

بله امام حسین علیه السلام و یارانش به قرب الهی نائل شدند در روایات آمده است شهدای کربلا در بالاترین درجات هستند اما گریه ما برای این نیست ، گریه ما برای مظلومیت چنین اشخاص بزرگی است که مردم کور دل و مادی بین ،امام علیه السلام و یارانش را با آن وضع به شهادت رسانند ، علی اصغرش شش ماهه اش را تیر زدند ، سر مطهر امام علیه السلام را از بدن جدا کردند ، با آن که برخی محضر رسول خدا صل الله علیه و آله را درک کرده بودند و می دانستند حسین علیه السلام معصوم است و سخنان وی وحی الهی است اما با این همه نه تنها به حضرت رحم نکردند بلکه بعد از شهادت به خیمه ها نیز وحشیانه یورش بردند و اهل بیت حضرت را به اسارت گرفتند.

گریه ما بر این است که نکند ما هم با این افکار شیطانی و با خطاها و گناهانمان در صف ارتش یزید پلید باشیم .

در ثانی ما مغرور و خوشحالیم بر اینکه مقتدایی همانند سید الشهدا علیه السلام داریم که روح حماسی اش و شجاعت بی نظریش حتی غیر مسلمین را هم مبهوت خود کرده است و خوشحالیم از اینکه امام حسین علیه السلام و یارانش در قرب الهی متنعم به نعمات الهی هستند ، اما این خوشحالی و غرور منافاتی با گریه و اشک ریختن ندارد .

شما اگر پدری متقی داشتید و پدرتان را با وضع اسفناک و بی رحمانه به شهادت می رساندند گریه نمی کردید ؟ بله از اینکه به فیض شهادت نائل آمده جای خوشحالی و غرور دارد اما ناخود اگاه انسان بر مصیبت پدر شهیدش اشک می ریزد ؛ گریه صرفا نمود غصه نیست گریه بر امام حسین علیه السلام بارهای دیگری هم مانند گرایش به فضیلت و حماسه و کرامت نفس و دوری از ذلّت و زبونی و تسلیم در برابر زر و زور را را تقویت می کند و موجب می شود انسان از رذائل بر کنار و به کرامات انسانی نائل آید .

velayat;421023 نوشت:
می خواستم ببینم نظر شما در این باره چیست؟

نظر ما این است که اگر کسی عمق فاجعه کربلا را درک کرده باشد ، و معرفت کافی به امام داشته باشد ، محال است نام حسین علیه السلام بیاید و اشک از چشمان سرازیر نشود . بله حادثه کربلا واقعا جمیل بود و این یک واقعیتی است که زینب سلام الله علیها بیان کرد ، زیبا از این منظر که این حادثه موجب می شد مردم از شر یزیدیان نجات پیدا کنند و پرچم دین اسلام بر افراشته و کرامت انسانی شکوفا شود .

اما نباید به مظلومیت مولا و مقتدای خودمان بگرییم در حالی که وی خود و خانواده اش را فدای ما کرد?! ، خود را فدا کرد تا ما گم شده خود را پیدا کنیم ، خود را گم کرده ایم به کجا چنین شتابان! حسین علیه السلام فدای ما شد تا بتوانیم زیر سایه پرچم اسلام به هدف خلقت برسیم آیا توانستیم مزد خون شهدای کربلا را بپردازیم؟ آیا توانستیم یک قدم در راه امام حسین علیه السلام برداریم یا اینکه برعکس تمامی زحمات حضرت را با این نافرمانی ها و گناه ها به هدر دادیم .

جناب سيّد بن طاووس آورده است: « اهل كوفه را چون نگاه بر آنان(بازماندگان كربلا) افتاد گريستند و نوحه‏سرايى نمودند. علىّ بن الحسين عليه السّلام فرمودند: آيا اين‏ شماييد كه بر حال ما نوحه و گريه مي كنيد؟! پس آن كس كه ما را كشت كه بود؟!» ( اللهوف على قتلى الطفوف، ابن طاووس، ص146)
مواظب باشیم با اعمال و افکار خود جزو ارتشیان یزید نشویم ، یادمان نرود با هر گناهی که انجام می دهیم تیغ بر پیکر حسین مظلوم می زنیم .

صل الله علیک یا ابا عبدالله

[="Tahoma"]

ashr;420402 نوشت:
با سلام و احترام
یک سوالی که دارم اینه امام حسین (ع) چه نیازی دارند به گریه ما که اینهمه سفارش کردن؟؟؟؟؟؟
یعنی هرکسی جزع نکنه برای ارباب و گریه ای نکنه که از حال نره عشق حسین (ع) در وجودش نیست؟؟؟

سلام
گریه یکی از راههای ارادت به ایشان و فداکاری است که برای امت اسلام کرده اند و نه تنها راه ممکن
والله الموفق

velayat;421023 نوشت:
پس گریه به چه غرضی؟

با سلام خدمت شما.
گریه های ما برای امواتمان به 2 دلیل است :
یا به حال او گریه می کنیم که دستش از دنیا کوتاه گشته و دیگر راهی برای کسب کمالات در این دنیا ندارد.
دوم به حال خودمان به دلیل اینکه وابستگی ای به او هم به وجود مادی و هم به وجود معنوی اش داشتیم و دیگر او را در بین خودمان نداریم.
حال باید دید این 2 مورد در مورد امام حسین (ع) صادق است یا خیر.
مورد اول که صادق نیست چراکه شیعیان معتقدند ایشان انسان کامل است و وجودش در این دنیا برای بهره مندی انسان های دیگر است.
مورد دوم هم صادق نیست چرا که ما وابستگی مادی به وجود مادی ایشان نداشتیم. وابستگی ما به هدایت ایشان بوده است که ظاهرا خود شهادت ایشان به نوعی هدایت بوده است که از طریق اخبار نسل به نسل به ما رسیده و لذا ما به وجود مادی ایشان در این دنیا احتیاج نداریم. چرا که خود خداوند او را از بیم ما برد. لذا خداوند خود صلاح ندانسته او در بین ما باشد. پس گریه به این علت هم درست نیست.
velayat;421023 نوشت:
می خواستم ببینم نظر شما در این باره چیست؟

اگر به گریه نگاه ابزاری داشته باشیم مشکل تا حدودی حل می شود. چیزی که لازم و ضروری است شناخت پیام امام حسین (ع) است. اگر گریه هم می کنیم به خاطر این است که گریه یک حالت سبکی به انسان می دهد. گریه کردن در کنار آن شناخت می تواند اثر بخش باشد. منتها گریه ی بدون شناخت اثری ندارد. ولی متاسفانه بسیاری از مردم خود گریه را هدف قرار داده اند و خودشان را به آب و آتش می زنند که اشک بریزند و زمانی که اشک نریزند خیال می کنند که مشکلی دارند و زمانی هم که اشک می ریزند خیال می کنند که دیگر در آسمان ها رفته اند و خیلی معنوی شده اند. زهی خیال باطل!
و من الله توفیق

حامد;421134 نوشت:
گریه یکی از راههای ارادت به ایشان و فداکاری است که برای امت اسلام کرده اند و نه تنها راه ممکن

با سلام خدمت استاد گرامی!
ظاهرا موضوع این تاپیک هم بررسی همین یک راه است که آیا لازم است یا خیر؟
اگر هم می خواهیم به ایشان بابت فداکاری ای که کردند ارادت نشان دهیم راهش گریه نیست بلکه راهش فهمیدن پیام این فداکاری است. حال باید دید گریه در کنار این شناخت چه تاثیری دارد؟
و من الله توفیق

کاربر شریعت عقلانی، شما اگر تنها پیروی نص باشید به گمراهی رفته و اگر تنها پیروی عقل باشید که عین بی دینی است. شریعت و دین یعنی تلفیقی از عقل و نقل. حال، اگر نص را نیز قبول دارید نص میگوید که برای چنین مردی مثل حسین علیه السلام، باید گریبان درید و صورت لطمه زد. و همین نص متواتره میگوید گریه کنید برای حسین علیه السلام، اگر نمیتوانی گریه اندازی و گریه کنی، تباکی کن و ادای آنرا در بیاور. حالا این دیگر به فهم دینی شما بستگی دارد.

قرآن+اهل بیت علیهم السلام
گریه کردن برای سید الشهدا+ادامه دادن اهداف و راه سید الشهدا

از هم جدا نمیشوند.

[="Tahoma"]

شریعت عقلانی;421177 نوشت:
ظاهرا موضوع این تاپیک هم بررسی همین یک راه است که آیا لازم است یا خیر؟
اگر هم می خواهیم به ایشان بابت فداکاری ای که کردند ارادت نشان دهیم راهش گریه نیست بلکه راهش فهمیدن پیام این فداکاری است. حال باید دید گریه در کنار این شناخت چه تاثیری دارد؟

سلام
مهم این است که محبت و ولایت باشد و در مسیر ایشان و تابع آنها علیهم السلام باشیم اگر این باشد اشک یک فضیلت است اما اگر نباشد فقط میتواند یک امید باشد
والله الموفق

[="Arial Narrow"][="Teal"]با سلام و احترام خدمت بزرگواران و عزیزان

حقیر فقط سوالی رو مطرح کردم که این روزها جوانان مطرح میکنند....
فقط خواستم بیان شده باشه تا به یک نتیجه عالی برسیم...

دوستان ما بر مصبتی گریه میکنیم که در زیارت عاشورا هم گفته شده اعظم مصیبتها هست....
ما باید بذر ولایت رو با اشک چشممنون در دلمون آبیاری کنیم تا خشک نشود....
همانطور که دین رو سیدالشهداء (ع) در کرببلا با خون خودشون و اصحاب و اولادشون آبیاری کردند....[/]

با سلام

قلوب مومنین چون وصل به الله تعالی هستند هنگامی که : آسفونا : شد : و انه هو اضحک وابکی : دست خودمان نیست چکار کنیم :

مجموعة الشهيد: نقلا من كتاب الانوار لابي علي محمد بن همام، حدثنا أحمد بن أبي هراسة الباهلي قال: حدثنا ابراهيم بن اسحاق الاحمري قال: حدثنا حماد بن اسحاق الانصاري، عن ابن سنان، عن جعفر بن محمد (عليهما السلام)، قال: نظر النبي (صلى الله عليه وآله) إلى الحسين بن علي (عليهما السلام) وهو مقبل، فأجلسه في حجره وقال: إن لقتل الحسين حرارة في قلوب المؤمنين لا تبرد أبدا، ثم قال (عليه السلام) بأبي قتيل كل عبرة، قيل: وما قتيل كل عبرة يابن رسول الله ؟ قال: لا يذكره مؤمن إلا بكى.

ترجمه :
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤ منان است كه هرگز سرد و خاموش نمى شود...مومنی ذکرش نکند مگر اینکه بگرید !
جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556

در احوال عارف واصل شیخ جعفر مجتهدی آورده اند که این بزرگوار آنقدر سوخته حسین (ع) بود که تا 6 سال اجازه زیارت کربلا را نداشت و بعدا هم اگر 100 مرتبه در روز نام حسین (ع) را میشنید اشکانش روان میشد ! طوبی له وحسن مآب .


هادی;421130 نوشت:

با عرض سلام
بله امام حسین علیه السلام و یارانش به قرب الهی نائل شدند در روایات آمده است شهدای کربلا در بالاترین درجات هستند اما گریه ما برای این نیست ، گریه ما برای مظلومیت چنین اشخاص بزرگی است که مردم کور دل و مادی بین ،امام علیه السلام و یارانش را با آن وضع به شهادت رسانند ، علی اصغرش شش ماهه اش را تیر زدند ، سر مطهر امام علیه السلام را از بدن جدا کردند ، با آن که برخی محضر رسول خدا صل الله علیه و آله را درک کرده بودند و می دانستند حسین علیه السلام معصوم است و سخنان وی وحی الهی است اما با این همه نه تنها به حضرت رحم نکردند بلکه بعد از شهادت به خیمه ها نیز وحشیانه یورش بردند و اهل بیت حضرت را به اسارت گرفتند.

الان در مثال بنده هم آن مادر می توانست با همین استدلال شما بر بچه اش بگرید
اما من دارم می گویم وقتی نگاهی مجموعه ای و عمیق به حادثه بیندازیم گریه بی معنا خواهد شد چون نتیجه این جنگ چیزی جز عزت امام حسین و ارتقا در درگاه الهی و ذلت یزید و یزدیان نبود!
پس به چه جهت بگریم؟
به این جهت که زخمی بر یدن امام حسین افتاد یا دست از ابوالفضل قطع شد؟ مگر آنها این دست و قلب را برای چه می خواستند و چه ارزشی برایشان داشت؟
انسان وقتی ارزشی زایل می شود اندوهناک می شود .ولی ارزش در اینجا جسم نیست ،قرب الهیست .
فلذا می گویم اگر همان نگاه سطحی گذشته را داشته باشید اصلا باید بگریید اما چه خوب است بیاییم و به نگاهمان عمق ببخشیم!
هادی;421130 نوشت:

گریه ما بر این است که نکند ما هم با این افکار شیطانی و با خطاها و گناهانمان در صف ارتش یزید پلید باشیم .
واقعا دیگر این نکند گریه ندارد عبرت دارد ما باید از این حادثه عبرت بگیریم درست اما اینکه در هنگام عبرت بگرییم به نظرم وجهی ندارد!

هادی;421130 نوشت:

در ثانی ما مغرور و خوشحالیم بر اینکه مقتدایی همانند سید الشهدا علیه السلام داریم که روح حماسی اش و شجاعت بی نظریش حتی غیر مسلمین را هم مبهوت خود کرده است و خوشحالیم از اینکه امام حسین علیه السلام و یارانش در قرب الهی متنعم به نعمات الهی هستند ، اما این خوشحالی و غرور منافاتی با گریه و اشک ریختن ندارد .

شما اگر پدری متقی داشتید و پدرتان را با وضع اسفناک و بی رحمانه به شهادت می رساندند گریه نمی کردید ؟ بله از اینکه به فیض شهادت نائل آمده جای خوشحالی و غرور دارد اما ناخود اگاه انسان بر مصیبت پدر شهیدش اشک می ریزد ؛ .


من در جوابتان یک مثال ملموس می زنم :
خیلی از پدر و مادرهای شهدا وقتی خبر شهادت فرزندانشان را می شنیدند نه تنها ناراحت نمی شدند بلکه خوشحال هم می شدند !
من خودم چندین نفر از این انسانها را دیده ام .

گریه صرفا نمود غصه نیست گریه بر امام حسین علیه السلام بارهای دیگری هم مانند گرایش به فضیلت و حماسه و کرامت نفس و دوری از ذلّت و زبونی و تسلیم در برابر زر و زور را را تقویت می کند و موجب می شود انسان از رذائل بر کنار و به کرامات انسانی نائل آید

این سخنان صرفا ادعایی بیش نیست چون گریه به علت همین نگاه سطحی حاصل شده است لکن شما می گویی این آثار را دارد می گویم دلیل؟
گریه علت ضعف است و تقویت کننده نگاه سطحی به عاشورا
گریه جلوی نگاه عبرت آموزانه و مفسرانه از عاشورا را از ما می گیرد!
همه ما چند بار غصه حضرت علی اصغر را شنیده ایم اما چند بار در فکر فهم این حادثه بوده ایم و دقت به زوایای آن
مثلا این قدر برای ما حضرت علی اصغر مهم و ارزشمند است
اما با نگاه عمیق می بینیم که حضرت علی اصغر هیچ کاره است و اصلا کاری نمی کند
چون وقتی فعلی به انسان ارزش می دهد که اختیاری باشد و اگر بچه قنداقی که اساسا برایش اختیار بی معناست چه رزشمندی می تواند برای خدا و ما داشته باشد.
به نظرم اگر خدا عادل است باید به بچه من کهخ در سن 6 ماهگی کشته می شود با حضرت علی اصغر با یک نگاه نگاه کند.
یا همان تعریض شهید مطهری که این کار امام حسین اظهار ذلت حضرت و مخالف مقام امامت است.
و اساسا هدف امام حسین از این کار روشن نیست او که می دانست بچه کشته خواهد شد چرا او را به بیرون برد؟(شاید بگویید اتمام حجت که ضعف این اشکال بر فرد بصیر پوشیده نیست* ! )
و اصلا اگر هم بیرون برد می توانست با تاکنیکهای خودش جای خالی دهد و نگذارد تیر به بچه بخورد امری که به نظرم خیلی هم سخت نبود-بر روی کاغذ- .چون در آن زمان که حضرت مشغول جنگ دیگری نبود تا برایشان این کار سخت باشد.
و هزاران سؤال دیگر که می توانم در مورد این حادثه مطرح کنم.

----------
*زیرا مانند این است که من در جنگ 50 تا بچه 6 ماهه را هدیه بدهم بدشمن تا کشته شوند و مردم بفهمند اینها عجب دشمن بدی هستند!!!!!!!!خنده دار است:moteajeb::moteajeb:

بایدی نیست بعضی کارها قلبی است قلبا برای امام حسین ع محزون می شویم

yanoor;421273 نوشت:
بایدی نیست بعضی کارها قلبی است قلبا برای امام حسین ع محزون می شویم

خب بحث سر همینه که انسان باید با نگاهی عمیق به حادثه عاشورا از نگاه عاطفی و عوامانه به آن جلوگیری کند.

داشتم نگاه معاصرین از شیعه و غیر شیعه به امام غریب را نگاه می کردم چشمم خورد به کلمه یکی از متفکرین مصری واقعا خیلی خیلی قشنگ گفته خوشم آمد :

الشیعة يطيرون بجناحين : جناح الماضي وهو كربلاء , وجناح المستقبل وهو الأمل بثورة الامام حجة بن الحسن المهدي ( صلوات الله عليه ) فكيف يهزمون ؟؟؟؟

برای شیعه دو بال است : بال گذشته که واقعه کربلاء است , و بال آینده که قیام و نهضت حضرت حجة بن الحسن المهدی صلوات الله علیه است لذا چه کسی می تواند شیعه را با وجود این دو بال شکست دهد .

گریه بر امام شهید حضرت ابا عبد الله صلوات الله علیه قبل از هر چیز اراده و خواست و فرمان اللهی است اولا , دوما : آثار وضعی فراوان دارد ( مثلا غفران گناهان کبیره ) که خدای متعال خواسته و شرع کرده است.

سوما : نگاه به کربلاء از قدیم نگاه عوامه و خواصانه بوده و هر دو هم جایگاه ویژه خود را دارند.

چهارما : گریه بر ابا عبد الله الحسین صلوات الله علیه از روی تباکی باشد خدا داند چه ثواب ونور چشمی برای این تباکی در نظر گرفته شده است چه نگاه عوامانه باشد چه خواصانه .

پنجما : گربه بر إبی الضیم الحسین الشهید صلوات الله علیه کار هر کس نیست و توفیق می خواهد لذا آدما وقتی می بینن گریشون نمی یاد ترس در داخل خود احساس می کنن یه وقتی خبری باشد.

ششما : سر دارد این اشک بر امام حسین صلوات الله علیه هر کس یا کسان هر کاری کردن آن را کم رنگ کنن ولی بیشتر و بیشتر شده و اقوامی به وجود آمده یا خواهند آمد که این حقیقت را به وضوح متبلور کنند.

در نهایت این گریه بر امام حسین صلوات الله علیه کنز گرانبهایی ست که نیازی نیست پول بابت آن داد ولی آیا هر کس صاحب کنز گرانبها می شود .؟؟؟

velayat;421245 نوشت:
پس به چه جهت بگریم؟

با سلام

عن ابي عبد اللَّه عليه السّلام قال:انّ الجزع و البكاء مكروه للعبد في كلّ ما جزع ما خلا البكاء على الحسين بن عليّ (عليهما السّلام) فانّه فيه مأجور (الفصول المهمة/ 544 البحار 44/ 291)از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود: گريه و بى ‏تابى در هر چيزى كه جزع‏ آور است براى بنده ناپسند است، مگر گريه بر حسين بن على عليهما السّلام كه بنده در آن پاداش خواهد داشت.

اینکه گفتید گریه نباید سطحی باشد ما هم قبول داریم ، گریه بر ابا عبد الله الحسین شاید 10 درصد مشکل فردی و اجتماعی ما را حل کند ، اما 90 درصد مشکل جامعه ما فهم و تعقل است ، اگر مردم کوفه از این فهم برخوردار بودند بر علیه امام زمان خویش قیام نمی کردند و این همه ظلم و جنایت رخ نمی داد. لذا ما هم در این موضوع با شما هم عقیده ایم که دقت در فهم این حادثه عظیم تاریخی از ارزش بیشتری برخودار است و صرف گریه کاری از پیش نمی برد . اما از آن طرف ائمه اطهار علیهم السلام سفارش فراوانی به گریه می کنند به طوری که طبق روایات یک قطره اشکی که «عارفا بحقه» برای مظلومیت امام حسین علیه السلام ریخته شود آتش جهنم را خاموش می کند.

گریه کردن بر مصائب امام حسین علیه السلام اثرات سازنده ای در انسان ایجاد می کند که غیر قابل انکار است.(اگر مایل بودید اثرات گریه را خواهم گفت) لذا بر این عقیده ایم که گریه در کنار تفکر پیرامون حادثه عاشورا لازم و ضروری است و بلکه گریه و توسل به حضرت، می تواند فهم عمیقی به انسان ببخشد که حسین زمان را شناخته و از یزید زمانه بیزاری بجوید .

نگاه عمیقتان این بود که حضرت علی اصغر را بی کاره بدانید ! در روایات شوکت و عظمت خاصی به حضرت علی اصغر قائل شده اند ، عرفا و بزرگان نیز اهتمام ویژه ای به آن حضرت داشتند :
بعد از اين كه حضرت علي اصغر(ع ) را با لب تشنه شهيد كردند, ندايي در آسمان پيچيد كه اي حسين او را واگذار كه در بهشت به او شير مي دهيم «فنودي في الهواء, دعه يا حسين فان له مرضعا في الجنه »(نفس المهوم ص 350)
مرحوم شيخ جعفر مجتهدي آن عارف بالله و عاشق اهل بيت مي فرمود: هر چه دارم و به هر كجا كه رسيده ام از ناحيه حضرت علي اصغر(ع ) و توسل به ايشان بوده است (لاله اي از ملكوت، شرح حال مرحوم مجتهدي ص 173) حال از شما که داعیه مسلمانی دارید اما حضرت علی اصغر باب الحوائج را بی کاره می پندارید ... در عجبم.

اما اینکه گفتید : «خیلی از پدر و مادرهای شهدا وقتی خبر شهادت فرزندانشان را می شنیدند نه تنها ناراحت نمی شدند بلکه خوشحال هم می شدند» انسان باید عزیزی را از دست بدهد تا بفهمد عزیز از دست داده ها درونشان چه غوغایی است ، اگر چه کسی که شهید تحویل می دهد خوشحال است و شادمان بر اینکه شهیدم در قرب الهی متنعم است اما شما از دل آن پدر و مادر شهید خبر ندارید که هر موقع یادی از شهید می شود چشمانش پر از اشک می شود .

گاهى اشك مردان الهى بر نبود اوصافى است كه بايد در وجودشان تجلى مى ‏يافت و اين گريه در هنگام انديشه در داشته‏ هاى انسان‏ هاى برتر و راه طى ‏كرده‏ها و فقدان آن در گريه كننده؛ شدت مى ‏گيرد و موجب آن مى‏ شود كه آدمى در نيل به آن اوصاف كوشش كند..
چرا كه شرم همى آيدم زحاصل خويش‏ به كنج ميكده گريان و سرفكنده شدم(حافظ)

پس از وفات رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) خلیفه اول و دوم به زیارت ام‌ایمن آمدند پس از حضور آنان ام‌ایمن گریه كرد، خلیفه دوم گفت: چرا گریه می‌كنی؟ برای رسول خدا كه در پیشگاه خداوند قرار دارد گریه معنا ندارد! ام‌ایمن پاسخ داد: گریه من برای از دست دادن پیامبر نیست بلكه گریه من به خاطر آن است كه دست ما از اخبار آسمان و وحی كوتاه شده است.( دلائل النبوه، بیهقی، ج 7، ص 266، باب ما جاء فی عظم مصیبته)

یزید پلید شخصیتی را شهید کرد که برای شیعیان عزیز بود (انسان برای مصیبت عزیزش خون می گرید یکی از بزرگان می فرمودند اگر در راه گریه بر امام حسین علیه السلام اشکم تمام شد خون گریه می کنم) ، پیامبر (صل الله علیه و آله) چندین بار از شهادت امام حسین علیه السلام خبر داده بود که انسان پلیدی همچو یزید ملعون سر مبارک آقا ابا عبدالله را از تن جدا خواهد کرد ؛ این عزیز رسول خدا، فرزند فاطمه زهرا سلام الله علیها که عالم هستی فدایی این بزرگوار است به دست یزید ملعون شهید شد ، ما برای مظلومیت امامی گریه می کنیم که خود و خانواده اش را قربانی کرد تا آدم بشویم خود را قربانی کرد تا اوضاع فردی و اجتماعی مسلمین مطابق دستورات الهی باشد اما آیا قدمی در این راه برداشته ایم؟ بله فرزند رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) در مقام قرب الهی متنعم است و با شهادتش این قرب متکامل شد اما گریه ما برای این است که نکند ماهم در صف یزیدیان باشیم و با هر گناهی که مرتکب می شویم تیری به بدن حضرت بزنیم ، برای حسین مظلوم اشک می ریزیم و به ایشان متوسل شده و از وجود نازنینش مسئلت داریم عنایت ویژه ای به عزادارانش بکند تا از منجلاب گناه و آلودگی رهایی یافته به حقیقت برسیم .

تا نگريد ابر، كى خندد چمن‏ * تا نگريد طفل، كى جوشد لبن‏
طفل يك روزه همى داند طريق‏ * كه بگريم تا رسد دايه شفيق‏
تو نمى‏دانى كه دايه دايگان‏ كم دهد* بى ‏گريه شير او را رايگان‏
گفت: فليبكوا كثيراً گوش‏دار * تا بريزد شير فضل كردگار

بعد از حادثه عاشورا و شهادت ابا عبد الله الحسین اهل بیت آن حضرت اشک ها ریخته اند ، زینب کبری سلام الله علیها طبق فرمایش ائمه علیهم السلام معصومه بود و از من و شما بهتر می دانست اگر اینطور است که شما می گویید اولین کسی که باید خوشحال می بود و در غم برادر از دست رفته اش نوحه سرایی نمی کرد خود زینب سلام الله علیها می بود ، اما شما می بینید بعد از حادثه عاشورا به نقل تاریخ بسیار گریه می کرد، خوب است خطبه حضرت در کوفه را مطالعه کنید.

velayat;421245 نوشت:
گریه علت ضعف است و تقویت کننده نگاه سطحی به عاشورا

از ديدگاه قرآن و روايات گريه، داراى خصايص زیر است:

منشأ آن فهم و شعور است؛ گريه رشد روحانى - باتمام عواملش - از فهم و شعور سرچشمه مى‏ گيرد و از روى تقليد و گمان جارى نمى‏ شود
گريه پرجهل و پرتقليد و ظن‏ نيست همچون گريه آن مؤتمن‏
تو قياس گريه بر گريه مساز هست زين گريه بدان راه دراز
(مثنوى، ج 3، دفتر 5)

از آيات 109 - 107 سوره مبارکه اسراء به روشنى استفاده مى‏شود كه: هر كس از علم بالا، فهم بالا و معرفت بالا بهره‏مند باشد؛ با شنيدن آيات قرآن به حقايق پى مى ‏برد و در اين حال در محضر ربوبى، صورت بر خاك مى ‏نهد و با سوز دل اشك مى‏ريزد به اميد آن كه به اشك چشم او نظرى شود و عنايتى به سراغ وى آيد. بنابراين آن كه نمى فهمد، نه سوزى در دل دارد و نه اشكى در چشم.

امام صادق(ع) مى ‏فرمايد: «نزديك‏ترين حالت بنده نسبت به پروردگار عزّوجل، حالتى است كه او در سجده با گريه است».اصول كافى
امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «هيچ قطره‏اى نيست كه نزد خداى عزوجل محبوب‏تر باشد از قطره اشك در ظلمت شب كه از خوف خدا باشد و غير از جانب او منظورى نباشد»
«واعوذ بك من قلب لايخشع و من عين لاتدمع»؛ «پناه مى‏برم به تو از قلبى كه خاشع و چشمى كه اشك‏بار نباشد».مفاتيح ‏الجنان، دعاى بعد از زيارت اميرالمؤمنين

«واعنى بالبكاء على نفسى» و مرا به گريه به حال خود يارى كن (دعاى ابوحمزه ثمالى)

امام صادق(ع) مى‏ فرمايد: «اگر اشك چشمى نداشتى براى گريستن، حالت تباكى و حزن و اندوه داشته باش»(مرآةالعقول، ج 12، ص 56)

چو نالان آيدت آب روان پيش‏ مدد بخشش زآب ديده خويش‏

بسم الله الرحمن الرحیم

با اجازه مسئولین بخش چون من هر روز نمی توانم آنلاین بشوم یک مطلب کلی می گذارم

خب

[=B Traffic]چرا برای امام حسین گریه می کنیم؟

[=B Traffic]مگر ایشان در جایگاه والایی قرار ندارند؟

[=B Traffic]چه سودی به ایشان می رسد؟

[=B Traffic]بیاییم فقط درباره نهضت حضرت بحث کنیم و تمام

[=B Traffic]خود گریه کردن چه دلیلی دارد؟

[=B Traffic]در فرازی از زیارت ناحیه مقدسه از جانب حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داریم : (خطاب به حضرت سید الشهدا(علیه السلام))

فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِى الدُّهُورُ ، وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِک َ الْمَقْدُورُ ،

اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت، ومُقدَّرات الهى مرا ازیارىِ تو بازداشت،

وَ لَمْ أَکُنْ لِمَنْ حارَبَک َ مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَک َ الْعَداوَةَ مُناصِباً،

ونبودم تا با آنانکه با تو جنگیدند بجنگم و با کسانیکه با تو دشمنى کردند خصومت نمایم،

فَلاََ نْدُبَنَّک َ صَباحاً وَ مَسآءً ، وَ لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً ،

(درعوض) صبح وشام برتو مویِه میکنم، و به جاى اشک براى تو خون* گریه میکنم،

حَسْرَةً عَلَیْک َ ، وَ تَأَسُّفاً عَلى ما دَهاک َ وَ تَلَهُّفاً ،

از روى حسرت و تأسّف و افسوس برمصیبت هائى که برتو واردشد،

حَتّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ ، وَ غُصَّةِ الاِکْتِیابِ ،

تا جائى که ازفرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم

چه شد؟

معصوم علیه السلام می فرمایند اگر چه نتوانستم یاری برسانم ولی مویه و گریه می کنم

یعنی مساویست؟
آیا ممکن است حضرت کاری عبث انجام دهند؟؟؟(معاذ الله)

شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی پیرامون گریه بر سید الشهدا چنین بیان می کند که

خنده و گریه شدید ترین حالت احساسی یک انسان است

اگر کسی مالک خنده و گریه مردم شود مالک عواطف و قلب آنها شده است

در واقع یکی از مهم ترین اثرات گریه بر سید الشهدا اثر نرم آن بر قلب افراد است

همانطور که در تاپیک حب و بغض عرض کردم اصل حب و بغض و اصالت آن به اهل بیت بر می گردد

وقتی شما گریه و خنده ات تابع ائمه اطهار باشد قلب خود را به ایشان می سپاری و چه خوب صاحبانی هستند

اما اثر مهم دیگر گریه بر سید الشهدا اثر تبلیغی آن است

این محرم را زنده نگه‏دارید. ما هر چه داریم از این محرم است و از این مجالس(صحیفه امام جلد17)

شما با گریه هدفمند و سیاسی می توانی در خود و جامعه ضد ظالم و ظاغوت زمان یک نیروی قوی ایجاد کنی

آیا می دانید امام محمد باقر علیه السلام وصیت کردند بعد از شهادتشان 10 سال در منا مجلس عزا بپا کنند؟

برای چه بود؟

این همان بعد مهم و اساسی گریه بر سیدالشهداست

بعد سیاسی

اجتناب از طاغوت زمان

در واقع این گریه ها مصداق بارز تولی و تبری هستند



[=B Traffic]البته یک نوع دیگر از این اشک ها هم هستند که مخصوصا عاشقان است

[=B Traffic]

[=B Traffic]که درجه بالای دوستی اهل بیت است

*در این مورد هم باید بحث کنیم

با اجازه مدیر محترم لینک تاپیک مشابه را در تالار بیداری اندیشه قرار می دهم

[=century gothic]http://forum.bidari-andishe.ir/thread-29249.html[=B Traffic][=century gothic]

یا حسین علیه السلام

نقل قول:
[=Times New Roman]بیایید در محرم زنجیر نزنیم، اما زنجیر از پای آزاد مردی باز کنیم...سینه نزنیم، اما سینه دردمندی را از غم و آه پاک کنیم...
[=Times New Roman]اشکی نریزیم،اما اشک از چهره مظلومی پاک کنیم...
آن وقت با افتخار بگوییم: یا حسین(علیه السلام)

[=Times New Roman]آخ اگه می شد، چی میـــــــشد...

من چنین جمله ای رو دیدم
مواظب باشید این اشک ها را از ما به بهانه های مختلف نگیرند
اشک برای سید الشهدا علیه السلام بسیار مهم است
دشمن از همین اشک می ترسد

[="Microsoft Sans Serif"]

الهـــی به مســـتان میخـــانــه‌ات /// به عــقل آفــــرینان دیـــوانه‌ات!

به درّی، که عرش است، او را صدف /// به ساقی کوثر، به شاه نجف

*****

maes;421077 نوشت:

از عرفا بپرسید چرا وقتی حالی به آنها دست می دهد اشک می ریزند !
لابد اشک خوشحالی است دیگر !!

شما کدام عارف را دیده‌اید که در حال شهود، چنین کاری را بکند؟
بسته به شهودی دارد که به آن عارف دست بدهد؛ یکی همچو مولوی، شهودی را درمی‌یابد که به رقص می‌افتد و یکی همچو بایزید و حلاج و ...، سخنان کفرآلود (پوسته‌ای) می‌گویند که برای مردم سنگین است.
این سخن، همه‌گیر نیست!

dfffd;421179 نوشت:
اگر نص را نیز قبول دارید نص میگوید که برای چنین مردی مثل حسین علیه السلام، باید گریبان درید و صورت لطمه زد. و همین نص متواتره میگوید گریه کنید برای حسین علیه السلام، اگر نمیتوانی گریه اندازی و گریه کنی، تباکی کن و ادای آنرا در بیاور. حالا این دیگر به فهم دینی شما بستگی دارد.

  • منظور از نص، قرآن است؟!
  • گریبان دریدن، دریدن جامه نیست! بلکه گریبان نفس و این جسم است که باید پاره شود تا آدمی به بالا برود (= مرگ اختیاری)

هرکه را جامعه ز عشقی چاک شد /// او ز حرص و عیب، کلی پاک شد

جسم خاک، از عشق بر افلاک شد /// کوه در رقص آمد و چالاک شد

جامه دریدن، نشان از بی‌خردی و خشم‌گین شدن است؛ چه خشمی بی‌جا که از یزید و ... پس از سوز و آه مداح پیدا می‌کنیم و چه خشمی که از رفتار نادرست دیگران باشد.

  • کدام سخن متواتر گفته‌ است در غم حسین بر چهره تازیانه بزنید؟

*****


velayat;421245 نوشت:
ا
گریه علت ضعف است و تقویت کننده نگاه سطحی به عاشورا
گریه جلوی نگاه عبرت آموزانه و مفسرانه از عاشورا را از ما می گیرد!


قندیل فروزی به شب قدر، به مسجد /// مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا!

قــندیل نیفـــروز، بیندیش کــــه قندیل /// بیــرون نبــرد از دل پــر جـــهل تـــو ظلمــــــــا

گریه چیز بدی نیست ولی چون آنرا بد کرده‌اند، بد شده است.
یکی از بزرگان می‌گفت: «ما دوستی داشتیم که یک کیف خیلی کوچک داشت؛ به گونه‌ای که جلد کتاب‌هایش را آن کیف پاره می‌کرد. به او گفتیم که یک کیف «سامسونت» بگیر که بهتر است!
او گفت: خودم هم می‌دانم که آن بهتر است؛ ولی در محله‌ی ما، همه‌ی قاچاق فروشان، کیف سامسونت دارند و من برای این، سامسونت نمی‌خرم!»

نقل قول:
و اصلا اگر هم بیرون برد می توانست با تاکنیکهای خودش جای خالی دهد و نگذارد تیر به بچه بخورد امری که به نظرم خیلی هم سخت نبود-بر روی کاغذ- .چون در آن زمان که حضرت مشغول جنگ دیگری نبود تا برایشان این کار سخت باشد.
و هزاران سؤال دیگر که می توانم در مورد این حادثه مطرح کنم.

حسین، برای جنگ نرفت که اگر می‌رفت، زن و بچه‌اش را با خود نمی‌برد و دست‌کم، آنان را در پشت سر می‌گذاشت.
او اینکار را کرد تا نگویند، پسر شیرخدا در پی پول‌خواهی، زیاده‌خواهی و پادشاهی با یزید جنگید.


*****


ashr;421203 نوشت:
[=Arial Narrow]ما باید بذر ولایت رو با اشک چشممنون در دلمون آبیاری کنیم تا خشک نشود....[=Arial Narrow]
همانطور که دین رو سیدالشهداء (ع) در کرببلا با خون خودشون و اصحاب و اولادشون آبیاری کردند....

آیا بذری کاشته‌ایم که بخواهیم آنرا آبیاری کنیم؟
آبیاری زمین بی‌دانه، علف هرز می‌رویاند!
حتی خون حسین نیز دل گمراهانی که گمان می‌کنند در راه هستند را نمی‌تواند آبیاری کند؛ چون دانه‌ای در آن دل کاشته نشده است!


لاف عشق و گله از یار، زهی لاف دروغ /// عشق بازان چنین، مستحق هجرانند

*****

بگـــــیرید زنجـــــیرم ای دوســــــتان! /// کــه پیلـــم کـــــــند یــاد هـــندوســــتان


سلام
دکتر شریعتی بسیار زیبا فرمودند:
"هر مذهبي، مكتبي، هر نهضتي يا انقلابي، از دو عنصر تركيب مي‌يابد؛ عقل و عشق. يكي روشنايي است و ديگري حركت. يكي شعور و شناخت مي‌بخشد و به مردم بينايي و آگاهي مي‌دهد و ديگري، نيرو و جوشش و جنبش مي‌آفريند.

در يك جامعه، در يك نهضت فكري يا مكتب انقلابي، دانشمندان، گروه روشنفكران آگاه و مسوول، كارشان نشان دادن راه و شناساندن مكتب يا مذهب و آگاهي بخشيدن به مردم و مردم، مسووليتشان روح دادن و نيرو و حركت بخشيدن است.
اسلام نيز چنين بوده است و بيشتر از هر مذهبي، دين «كتاب» و «جهاد» است و انديشه و عشق. آنچنان كه در قرآن نمي‌توان دانست كه مرز ميان عقل و ايمان كجاست. شهادت را زندگي جاويد مي‌شمارد و به قلم و نوشته سوگند مي‌خورد و در ميان ياران پيامبر، «عابد» و «مجاهد» و «مبلغ» از هم مشخص نيستند.
و تشيع، به ويژه با تاريخ و فرهنگش، تجلي‌گاه عشق و شور و خون و شهادت است و كانون ملتهب و جوشان احساس و در عين حال، يك نوع تفكر و معرفت و فرهنگ علمي و عقلي ويژه و نهضت فكري نيرومند و مشخص؛ «حادثه»اي است در سرگذشت انسان و به نام و نهاد علي، از «علم» و «عشق».
و «حقيقت‌پرستي» چنين مذهبي است كه حقيقت، بي‌پرستش، فلسفه و دانش است و پرستش، بي‌حقيقت، بت‌پرستي يا شهوت!"
چرا گریه:
"مگر چشم از زبان صادقانه‌تر سخن نمي‌گويد؟ مگر نه اشك، زيباترين شعر و بي‌تابترين عشق و گدازان‌ترين ايمان و داغ‌ترين اشتياق و تب‌دارترين احساس و خالص‌ترين «گفتن» و لطيف‌ترين «دوست داشتن» است كه همه، در كوره يك دل، به هم آميخته و ذوب شده‌اند و قطره‌اي گرم شده‌اند، نامش اشك؟!
مي‌بينيم كه توده ما هنوز حرف مي‌زند و حرف خودش را خوب مي‌زند. تعجب نكنيد كه چگونه من دارم از «گريستن» دفاع مي‌كنم، كه شنيده‌ايد ـ و بارها ـ كه از برنامه گريه و روضه انتقاد كرده‌ام.
آري، اين دو سخن با هم متضاد نيستند. «برنامه گريه كردن»، به عنوان يك «كار» و يك «وظيفه» و يك «وسيله» براي رسيدن به «هدفي» و به عنوان يك «اصل» و يك «حكم»، چيز ديگري است و «گريستن»، يعني تجلي طبيعي يك احساس، حالتي جبري و فطري از يك عشق، يك رنج، يك شوق با اندوه، چيز ديگري.
كسي كه عاشق است و از معشوقش دور افتاده و يا عزادار است و مرگ عزيزي قلبش را مي‌سوزاند، مي‌گريد، غمگين است، هرگاه دلش ياد او مي‌كند و زبانش سخن از او مي‌گويد و روحش آتش مي‌گيرد و چهره‌اش برمي‌افروزد، چشمش نيز با او همدردي مي‌كند؛ يعني اشك مي‌ريزد، اشك مي‌جوشد و اين حالات همه نشانه‌هاي لطيف و صريح ايمان عميق و عشق راستين اويند. "
گریه از روی ایمان وعشق :
"گريه‌اي كه تعهد و آگاهي و شناخت محبوب يا فهميدن و حس كردن ايمان را به همراه نداشته باشد، كاري است كه فقط به درد شستشوي چشم از گرد و غبار خيابان مي‌آيد.
فراموش نكنيم كه نخستين كسي كه بر سرگذشت حسين بزرگ گريست، عمر سعد بود و نخستين كسي كه بر اين‌گونه «گريه بر حسين» ملامت كرد، شخص زينب بزرگ!
و بد نيست بدانيد كه نخستين مجلس عزاداري، در دربار يزيد!
هيچ مذهبي، تاريخي و ملتي چنين خانواده‌اي ندارد؛ «خانواده‌اي كه در آن پدر، علي است و مادر، فاطمه و پسر، حسين و دختر، زينب»؛ همگي در زير يك سقف و در يك عصر و يك خانواده.
و در عين حال، به هيچ خانواده‌اي، از جانب ملتي اين همه عشق و اخلاص و ايمان و شعر و خون نثار نشده است.
ملت ما، بر گرد در و بام خانه فاطمه، يك فرهنگ پديد آورده است؛ از اين خانه يك تاريخ پر از هيجان و حركت و شهامت و فضيلت، بر بستر زمان جاري شده است؛ نهر زلال و حيات‌بخشي كه بر همه نسل‌هاي ملت ما گذشته است و هم‌اكنون نيز در عمق روح و وجدان توده ما جريان دارد.
اين تنها ملتي است كه در زندگي نوع بشر روي خاك، در غم خاندان محبوب خويش و در عزاي قهرمان آزادي و ايمان خويش، در طول تاريخ درازش، همواره غمگين و عزادار مانده است و پايمال كردن فضيلت و محكوميت حقيقت و فاجعه حكومت جنايت و زور را، به رغم گذشت زمان و غلبه هميشگي اين نظام بر تاريخش و سرنوشتش، فراموش نكرده است.
اما اين عشق‌ها همه عقيم مانده‌اند؛ اين اشك‌ها همچون باراني كه بر شوره‌زار ببارد، سبزه‌اي در اين كوير نمي‌روياند و اين همه فداكاري‌ها، سرمايه‌ها، آمادگي‌ها و تجمع‌ها و نيروهاي انساني و وقت‌ها و فرصت‌هاي عزيز نيروبخش هدر مي‌رود.
مقصر كيست؟ دانشمند! كه پا به پاي توده، مسووليت خويش را انجام نمي‌دهد؛ او بايد به توده، «آگاهي» و «شناخت» و «جهت» مي‌داد و نداد."

eslamic110;421080 نوشت:
خوب ترین ها رو بدترین ها کشتند؛ ما جشن بگیریم بی شعوری نسل انسان رو؟؟؟؟:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:

به شخصه از وقتی این شده فلسفه ی گریه های محرمم که من باید بر بی شعوری ها و حیوان صفتی ها و سکوت انسان دربرابر رفتار ظالمانه ی شقی ترین ها گریه کنم، دیگه جایی برای این پرسش و شبهه برام نمیمونه که امام که سعادتمند شد من چرا بگریم؟ برم جشن بگیرم...

گریه بر امام حسین اگه به خاطر یه غم دنیایی باشه که من غصه دارم چرا چنین و چنان شهیدش کردند بله، این شبهه میتونه مطرح باشه اما اگه سطح غصه خوردن رو ببریم بالاتر و درگیر این حزن های ظاهری مادیش نکنیم، اتفاقاً موضوع، بدجور آتش زننده است! جگرسوزه... گریه داره. بر مصیبت جگرسوز، اشک باید ریخت:Sham:

خیلی خیلی قشنگ توضیح دادین
خیلی ممنون
آره اینکه گریه کنیم به حال خودمون که با گناهان مون خدای ناکرده مثل همون بی شعوری های غیر انسانی رو انجام بدیم!

yanoor;421273 نوشت:
بایدی نیست بعضی کارها قلبی است قلبا برای امام حسین ع محزون می شویم

با سلام و عرض ادب

فرمایش حضرت عالی صحیح است ؛ ما اگر برای حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام اشک می ریزیم قبلا محزون هستیم چون حضرت برای ما شیعیان عزیز هستند و هر کسی در سوگ عزیزش اشک می ریزد علاوه بر این امام حسین علیه السلام در راه هدف مقدس مصیبت ها را متحمل شدند ، یاداوری مصیب این امام عزیز و یاران باوفایش موجب می شود انسان از ته دل برای این شهدا اشک بریزد ؛ اما از طرفی عزاداری برای حضرت تنها جنبه عبادی ندارد به نظر حضرت امام و رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای یک وظیفه عبادی سیاسی است لذا عزاداری یک وظیفه و باید است :
در اندیشه حضرت امام(ره) سه گروه، با سه دلیل متفاوت، مخالف برگزاری عزاداری اند:

گروه نخست، کسانی بودند که ماهیت قیام امام حسین(ع) را نشناخته بودند. امام(ره) درباره این افراد می فرمایند:« اصلا نمی فهمند مکتب سید الشهداء چه بوده و نمی دانند یعنی چه، نمی دانند این گریه ها و این روضه ها حفظ کرده این مکتب را. الان 1400 سال است که با این منبرها، با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها ما را حفظ کرده اند. سیدالشهدا را این گریه ها حفظ کرده است مکتبش را».

گروه دوم، کسانی بودند که به دلیل تضاد با اصل دین در پی راهی برای مقابله با آن بودند و می کوشیدند با هجمه به اصل مراسم عزاداری امام حسین(ع)، دین را آماج انتقادهای خود قرار دهند. این گروه همان کسانی هستند که امام(ره) تعابیر تندتری را درباره آنان به کار برده اند و می فرمایند:
« همین گریه ها نگه داشته ما را. گول این شیاطینی که می خواهند این حربه را از دست شما بگیرند، گول اینها را نخورند جوان های ما، همین هاست که ما را حفظ کرده، همین ها هست که مملکت ما را حفظ کرده. تکلیف آقایان است روضه بخوانند. تکلیف مردم است دسته های شکوهمند بیرون بیاورند».

گروه سوم بر این باور هستند که با توجه به پیروزی انقلاب اسلامی که پیروی از مکتب سیدالشهداء(ع) را سرلوحه برنامه های خود قرار داده است، دیگر به برگزاری عزاداری برای زنده نگه داشتن نام و یاد امام حسین(ع) نیازی نیست و این مراسم کارایی گذشته خود را از دست داده است. امام(ره) در برخورد با این دسته از منتقدان می فرمایند:« (این گفته که) امروز دیگر انقلاب کردیم، روضه دیگر لازم نیست از غلط هایی است که تو دهن ها انداختند، مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کردیم دیگر لازم نیست که نماز بخوانیم! انقلاب برای این است، انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم، نه انقلاب کردیم که شعائر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یک مسئله بسیار مهم سیاسی عبادی است.

هادی;421612 نوشت:
منشأ آن فهم و شعور است؛ گريه رشد روحانى - باتمام عواملش - از فهم و شعور سرچشمه مى‏ گيرد و از روى تقليد و گمان جارى نمى‏ شود
گريه پرجهل و پرتقليد و ظن‏ نيست همچون گريه آن مؤتمن‏
تو قياس گريه بر گريه مساز هست زين گريه بدان راه دراز
(مثنوى، ج 3، دفتر 5)

از آيات 109 - 107 سوره مبارکه اسراء به روشنى استفاده مى‏شود كه: هر كس از علم بالا، فهم بالا و معرفت بالا بهره‏مند باشد؛ با شنيدن آيات قرآن به حقايق پى مى ‏برد و در اين حال در محضر ربوبى، صورت بر خاك مى ‏نهد و با سوز دل اشك مى‏ريزد به اميد آن كه به اشك چشم او نظرى شود و عنايتى به سراغ وى آيد. بنابراين آن كه نمى فهمد، نه سوزى در دل دارد و نه اشكى در چشم.

امام صادق(ع) مى ‏فرمايد: «نزديك‏ترين حالت بنده نسبت به پروردگار عزّوجل، حالتى است كه او در سجده با گريه است».اصول كافى
امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «هيچ قطره‏اى نيست كه نزد خداى عزوجل محبوب‏تر باشد از قطره اشك در ظلمت شب كه از خوف خدا باشد و غير از جانب او منظورى نباشد»
«واعوذ بك من قلب لايخشع و من عين لاتدمع»؛ «پناه مى‏برم به تو از قلبى كه خاشع و چشمى كه اشك‏بار نباشد».مفاتيح ‏الجنان، دعاى بعد از زيارت اميرالمؤمنين

«واعنى بالبكاء على نفسى» و مرا به گريه به حال خود يارى كن (دعاى ابوحمزه ثمالى)

امام صادق(ع) مى‏ فرمايد: «اگر اشك چشمى نداشتى براى گريستن، حالت تباكى و حزن و اندوه داشته باش»(مرآةالعقول، ج 12، ص 56)

چو نالان آيدت آب روان پيش‏ مدد بخشش زآب ديده خويش‏

اگر چنین است پس چرا از گریه بر مردگان خودمان نهی شده است و فقط امام حسین استثنا شده اند؟

هادی;421605 نوشت:
با سلام

عن ابي عبد اللَّه عليه السّلام قال:انّ الجزع و البكاء مكروه للعبد في كلّ ما جزع ما خلا البكاء على الحسين بن عليّ (عليهما السّلام) فانّه فيه مأجور (الفصول المهمة/ 544 البحار 44/ 291)از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود: گريه و بى ‏تابى در هر چيزى كه جزع‏ آور است براى بنده ناپسند است، مگر گريه بر حسين بن على عليهما السّلام كه بنده در آن پاداش خواهد داشت.

اینکه گفتید گریه نباید سطحی باشد ما هم قبول داریم ، گریه بر ابا عبد الله الحسین شاید 10 درصد مشکل فردی و اجتماعی ما را حل کند ، اما 90 درصد مشکل جامعه ما فهم و تعقل است ، اگر مردم کوفه از این فهم برخوردار بودند بر علیه امام زمان خویش قیام نمی کردند و این همه ظلم و جنایت رخ نمی داد. لذا ما هم در این موضوع با شما هم عقیده ایم که دقت در فهم این حادثه عظیم تاریخی از ارزش بیشتری برخودار است و صرف گریه کاری از پیش نمی برد . اما از آن طرف ائمه اطهار علیهم السلام سفارش فراوانی به گریه می کنند به طوری که طبق روایات یک قطره اشکی که «عارفا بحقه» برای مظلومیت امام حسین علیه السلام ریخته شود آتش جهنم را خاموش می کند.

گریه کردن بر مصائب امام حسین علیه السلام اثرات سازنده ای در انسان ایجاد می کند که غیر قابل انکار است.(اگر مایل بودید اثرات گریه را خواهم گفت) لذا بر این عقیده ایم که گریه در کنار تفکر پیرامون حادثه عاشورا لازم و ضروری است و بلکه گریه و توسل به حضرت، می تواند فهم عمیقی به انسان ببخشد که حسین زمان را شناخته و از یزید زمانه بیزاری بجوید .

نگاه عمیقتان این بود که حضرت علی اصغر را بی کاره بدانید ! در روایات شوکت و عظمت خاصی به حضرت علی اصغر قائل شده اند ، عرفا و بزرگان نیز اهتمام ویژه ای به آن حضرت داشتند :
بعد از اين كه حضرت علي اصغر(ع ) را با لب تشنه شهيد كردند, ندايي در آسمان پيچيد كه اي حسين او را واگذار كه در بهشت به او شير مي دهيم «فنودي في الهواء, دعه يا حسين فان له مرضعا في الجنه »(نفس المهوم ص 350)
مرحوم شيخ جعفر مجتهدي آن عارف بالله و عاشق اهل بيت مي فرمود: هر چه دارم و به هر كجا كه رسيده ام از ناحيه حضرت علي اصغر(ع ) و توسل به ايشان بوده است (لاله اي از ملكوت، شرح حال مرحوم مجتهدي ص 173) حال از شما که داعیه مسلمانی دارید اما حضرت علی اصغر باب الحوائج را بی کاره می پندارید ... در عجبم.

اما اینکه گفتید : «خیلی از پدر و مادرهای شهدا وقتی خبر شهادت فرزندانشان را می شنیدند نه تنها ناراحت نمی شدند بلکه خوشحال هم می شدند» انسان باید عزیزی را از دست بدهد تا بفهمد عزیز از دست داده ها درونشان چه غوغایی است ، اگر چه کسی که شهید تحویل می دهد خوشحال است و شادمان بر اینکه شهیدم در قرب الهی متنعم است اما شما از دل آن پدر و مادر شهید خبر ندارید که هر موقع یادی از شهید می شود چشمانش پر از اشک می شود .


به نظرم گریه بر امام حسین 10 درصد مشکل را حل نمی کند هیچ باعث بی توجهی به آن 90 درصد هم می شود
من هم خودم احادیث متعددی در این باره شنیده ام اما می گویم اهل بیت یکلم الناس علی قدر عقولهم
وچون سطح درک آن مردم آن زمان پایین بوده اهل بیت چنین فرموده اند
وگرنه توصیه به نگاه عمیق به عاشور می کردند
اما در مورد گریه مادران و پدران شهید من از خودشان پرسیده ام می گویند ما ذره ای ناراحت نشده ایم شما که نمی توانید به زور حرف در دهانشان بگذارید.

هادی;421610 نوشت:
گاهى اشك مردان الهى بر نبود اوصافى است كه بايد در وجودشان تجلى مى ‏يافت و اين گريه در هنگام انديشه در داشته‏ هاى انسان‏ هاى برتر و راه طى ‏كرده‏ها و فقدان آن در گريه كننده؛ شدت مى ‏گيرد و موجب آن مى‏ شود كه آدمى در نيل به آن اوصاف كوشش كند..
چرا كه شرم همى آيدم زحاصل خويش‏ به كنج ميكده گريان و سرفكنده شدم(حافظ)
اولا که 99 درصد انسان در این هنگام که شما وصف کرده اید گریه اش نمی گیرد اگر هم بگیرد باز به نظرم99 درصد مردم اصلا چنین گریه ای نمی کنند چون این گریه بعد از فهم اوصاف حضرت به دست می اید نه مصائبشان!

هادی;421610 نوشت:
بعد از حادثه عاشورا و شهادت ابا عبد الله الحسین اهل بیت آن حضرت اشک ها ریخته اند ، زینب کبری سلام الله علیها طبق فرمایش ائمه علیهم السلام معصومه بود و از من و شما بهتر می دانست اگر اینطور است که شما می گویید اولین کسی که باید خوشحال می بود و در غم برادر از دست رفته اش نوحه سرایی نمی کرد خود زینب سلام الله علیها می بود ، اما شما می بینید بعد از حادثه عاشورا به نقل تاریخ بسیار گریه می کرد، خوب است خطبه حضرت در کوفه را مطالعه کنید.
این گریه ها هم همانطور که گفتم برای ترغیب مردم سطحی بین به حادثه عاشورا بود

سلام علیکم
در این شب های عزیز بنده و دوستان را از دعای خیرتون محروم نفرمایید!
:Sham:تردیدی نیست که گریه کردن بر امام حسین (ع) اجر و پاداش بس بزرگ و بی شماری دارد که انسان چه بسا از توصیف و بیان حقیقت آن عاجز است و ممکن است در همه حقایق و عظمت قیام امام حسین ـ علیه السلام ـ و پاداشی که خداوند برای عزاداران و گریه کنندگان بر آن بزرگوار قرار داده، برای ما معلوم نگردد و در واقع آنچه ما درک می کنیم و روایات بیانگر آن است فقط گوشه ای از عظمت قیام عاشورا، و پاداش عزاداران حسینی می باشد.
لیاقت گریه:
اینكه انسانی به حدی برسد كه انسانهای زیادی و بلکه تمام عالم هستی برای او گریه كنند و اشك بریزد، نه یك روز و دو روز، بلكه قرنها، لیاقت ویژه‌ای لازم دارد، لذا قرآن در مورد فرعونیان كه بر اثر نفرین موسی غرق شدند می‌گوید: «فَما بَكَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِینَ»[1] (به هنگام نزول بلا) نه آسمان (و اهل او) بر آنها گریست و نه زمین (و اهل آن). به هر حال، این جمعیت چنان لیاقت و ارزش و پایگاه معنوی خویش را از دست دادند كه پس از مرگ آنان نه آسمان و نه زمین و به تفسیر دیگر، از اهل آسمان و زمین كسی برای آنها گریه‌ای نكرد. زیرا افراد برای كسی گریه می‌كنند كه ارزش و لیاقتی داشته باشند، و اینكه كسی برای آنان گریه‌ای نكرده، نوعی حقارت و بی‌لیاقتی به شمار آمده، آنان بدین سبب مورد سرزنش قرار گرفته‌اند.
آری گریه کن حقیقی سیدالشهدا(ع) فرزند عزیزش امام زمان- ارواحنا فداه - است که در عزای جد غریبش می فرماید: «یا جداه لابکین علیک بدل الدموع دما»[2] ای جدّم به قدری برایت اشک می ریزم که به جای اشک خون گریه کنم. و حضرت، در همین زیارتنامه می فرماید: «سلام بر کسی که آسمان و زمین بر او گریست».
اگر بگوئیم اشک چشم و گریه بر سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین - علیه السلام - گوهری گرانبها و گنجینه ای نورانی و ارزشمند است که خداوند متعال به شیعیان ارزانی داشته است و این باور را داشته باشیم که گریه کردن ما برای مصائب اهلبیت(ع) در راستای اشک چشم و عزاداری آن عزیزان خصوصا فرزند عزیزشان امام زمان (عج) است که باید قدر این ودیعه الهی را بدانیم و هرچه با شکوهتر به اقامه عزا و گریستن بر مصائب آن انوار مقدس بپردازیم. امام صادق(ع) می فرماید: « برای شهادت امام حسین در قلوب مومنان حرارت و آتشی قرار داده شده است که تا ابد سرد شدنی نیست».
و رسول خدا(ص) فرمود: «از نشانه‌های قساوت قلب و شقاوت، خشک شدن چشم و محروم بودن از اشك و گریه از خوف خدا است. چنانكه در روایتی می‌خوانیم گریه چشم‌ها و ترس دل‌ها از نشانه‌های رحمت خدا است.
درباره گریستن بر امام حسین ـ علیه السلام ـ روایات فراوانی داریم که به جهت اختصار به برخی از آنها اشاره می شود:
امام صادق ـ علیه السلام- به جعفر بن عفان (که یکی از مرثیه سرایان امام حسین (ع) بود) فرمود: «ای جعفر ... به من خبر رسیده است که تو در رثای حسین ـ علیه السلام ـ شعر میگوئی و نیکو میگوئی؟ گفت آری، خدا مرا فدای تو کند! فرمود بگوی(شعر بخوان)، پس من شعر برای او (امام صادق) خواندم و او بگریست و کسانیکه اطراف آن حضرت بودند بگریستند و اشکها بر روی محاسن آن حضرت جاری شد، آنگاه فرمود: ای جعفر! سوگند به خدا که فرشتگان حاضر بودند و سخن تو را درباره حسین ـ علیه السلام ـ می شنیدند و بگریستند چنانکه ما گریستیم و بیشتر هم، و به راستی خداوند در این ساعت برتو بهشت را واجب گردانید و تو را آمرزید ای جعفر! (سپس آن حضرت فرمود:) آیا بیش از این بگویم؟ (جعفر) گفت بلی ای آقای من! (امام ـ علیه السلام ـ ) فرمود: هیچ کس نیست که درباره حسین ـ علیه السلام ـ شعری بگوید و بگرید و بگریاند مگر اینکه خداوند بهشت را بر او واجب گرداند و او را بیامرزد.»[3]
و نیز از امام رضا ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود: «هر کس ترک کند سعی در قضای حوائج خود را در روز عاشورا (مشغول عزاداری و بر پایی مجالس عزا و گریه بر امام حسین ـ علیه السلام ـ گردد) خداوند حوایج دنیا و آخرت او را بر آورد و هر کس روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد خداوند روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار دهد، پس چشم او به سبب ما در بهشت روشن شود ... »[4]
- امّا شرایط و انگیزه گریه کردن:
آن چه نباید از نظر دور داشت اینست که هر گریه ای برای امام حسین ـ علیه السلام ـ بدون تحقق شرایط و انگیزه معقول و مناسب آن نمی تواند موجب آن همه پاداش و ثواب هایی شود که در روایات به آن اشاره شده است، اگر چه همه این گریه ها بدون ثواب و اجر نخواهد بود. لذا نباید از مسأله عزاداری و گریه کردن بر امام حسین ـ علیه السلام ـ سوء استفاده و به تعبیر بهتر برداشت بد و ناصواب شود، به گونه ای که متأسفانه گاهی اینگونه تصور می شود که هر گناهی مرتکب شویم و با گریه برای اهلبیت - علیهم السلام- آن را پاک نماییم. و به بیان شهید آیت الله مطهری (ره) : « ... آن حضرت را به صورت سنگر گناهکاران در می آورد، قیام او را کفّاره عمل به دیگران قرار می دهد. امام حسین کشته شد که گناه کاران از عذاب الهی بیمه شوند! جواب گوی گناهگناه کاران باشد. (به گونه ای که) به شخصی گفتند تو چرا نماز نمی خوانی، روزه نمی گیری، مشروب می خوری؟ گفت من؟! شب جمعه در هیئت، سینه زنی سه ضربه مرا ندیدی؟! (این همان فکر مسیحی است که حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ را فدیه و کفاره گناهان مسیحیان می دانند) چیزی که هست فرق ما با مسیحیان اینست که می گوئیم یک بهانه لازم است، به قدر یک بال مگسی اشک بریزد و همان کافی است که جواب دروغگویی ها، خیانتها، شراب خواریها، رباخواریها، ظلم ها و آدمکشی ها (و بی انصافی های فراوان) بشود! (و) مکتب امام حسین ـ علیه السلام ـ به جای اینکه مکتب احیاء احکام دین باشد و مکتب «اشهد انّک قد اقمت الصلوه و اتیت الزکاه و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر» باشد و همانطور که خودش فرمود: (هدف من از حرکت و قیامم اینست که امر به معروف و نهی از منکر نمایم) مکتب ابن زیاد سازی و (گناهکار پروری) می شود.»[5]
بنابراین گریه و اشک بر مصائب امام حسین ـ علیه السلام ـ در صورتی موجب بهشتی شدن و همنشینی با آن حضرت خواهد شد که:
اولاً: گریه اش آمیخته با اعتقاد صحیح و شناخت درست و عمل صالح باشد و اشکی که می ریزد به منزله آه حسرتی در برابر کوتاهی ها و بی توجهی هایی باشد که ممکن است در زندگی در برابر خدا و اولیای الهی نموده باشد، وانگهی آن اشک ناقابل را در لفافه نورانی غربت امام حسین ـ علیه السلام ـ و اهل بیت مظلوم آن بزرگوار قرار داده و به پیشگاه خداوند کریم عرضه دارد تا اینکه خداوند به واسطه آن بزرگوار، رحمت بی کران بهشت را بهای آن قرار دهد.
و ثانیاً: گریه کردن و گریاندن، به انگیزه زنده نگهداشتن و تجلیل از خاطره بزرگ و دردآور عاشورا باشد. « تا هدف کلّی این نهضت برای همیشه زنده بماند و امام حسین ـ علیه السلام ـ هر سال در میان مردم به اینصورت ظهور کند و (در واقع) مردم از زبان مبارک آن حضرت بشنوند که: «الا ترون انّ الحق لا یعمل به و انّ الباطل لایتناهی عنه»[6] و مردم همیشه (و در هر محرم) بشنوند: «لا اری الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما»[7] مردم بشنوند این ندائی را که با حماسه سروده شده است و ببینند این تاریخی را که با خون نوشته شده است.»[8]
بنابراین واقعیت است که گریه کردن بر مصائب اهلبیت خصوصا امام حسین - علیهم السلام- با وجود شرایط و تحقق انگیزه مقدس آن، اگر از ته دل و عمق جان که بیانگر حقیقت باور انسان گریه کننده است باشد و این گریه خالصانه گواه بر صداقت کردار و اعمال صحیح بوده و با انجام واجبات الهی و ترک محرمات همراه گردد، در این صورت بهشت و رضوان خداوند شامل حال چنین شخصی گشته و موجب تقرب انسان و رسیدن به درجات والای معنوی و برآورده شدن حاجات دنیا و آخرت می گردد آنگونه که روایات معصومین - علیهم السلام- معرفت به امام حسین (ع) را شرط قبولی گریه و ورود به بهشت می دانند که لازمه این معرفت، داشتن ایمان حقیقی و عمل صالح می باشد. «مَن بَكی عَلیَ الْحسیْن عارِفا بِحَقَّه وَجَبتْ لَه الجنَّه».
_____________________
[1] . سوره دخان، آیه 29.
[2] . سوره دخان، آیه 29.
[3] . دمع السجوم و ترجمه نفس المهموم، شیخ عباس القمی(ره)، ص 44.
[4] . همان مأخذ، ص45.
[5] . حماسه حسینی، ج3، ص 257، علامه شهید مرتضی مطهری.
[6] . آیا نمی بینید که حق به آن عمل نمی شود و از باطل(وانحراف) نهی نمی شود.
[7] . آیا نمی بینید که به حق عمل نمیگردد و از باطل باز داشته نمی شود. مرگ را به جز سعادت چیز دیگری نمیدانم، و زندگی با ستمگران را جز ننگ و عار نمی دانم.
[8] . حماسه حسینی، ج3، ص 260، علامه شهید مرتضی مطهری.

محمدی;424748 نوشت:
سلام علیکم
در این شب های عزیز بنده و دوستان را از دعای خیرتون محروم نفرمایید!
:Sham:تردیدی نیست که گریه کردن بر امام حسین (ع) اجر و پاداش بس بزرگ و بی شماری دارد که انسان چه بسا از توصیف و بیان حقیقت آن عاجز است و ممکن است در همه حقایق و عظمت قیام امام حسین ـ علیه السلام ـ و پاداشی که خداوند برای عزاداران و گریه کنندگان بر آن بزرگوار قرار داده، برای ما معلوم نگردد و در واقع آنچه ما درک می کنیم و روایات بیانگر آن است فقط گوشه ای از عظمت قیام عاشورا، و پاداش عزاداران حسینی می باشد.
لیاقت گریه:
اینكه انسانی به حدی برسد كه انسانهای زیادی و بلکه تمام عالم هستی برای او گریه كنند و اشك بریزد، نه یك روز و دو روز، بلكه قرنها، لیاقت ویژه‌ای لازم دارد، لذا قرآن در مورد فرعونیان كه بر اثر نفرین موسی غرق شدند می‌گوید: «فَما بَكَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِینَ»[1] (به هنگام نزول بلا) نه آسمان (و اهل او) بر آنها گریست و نه زمین (و اهل آن). به هر حال، این جمعیت چنان لیاقت و ارزش و پایگاه معنوی خویش را از دست دادند كه پس از مرگ آنان نه آسمان و نه زمین و به تفسیر دیگر، از اهل آسمان و زمین كسی برای آنها گریه‌ای نكرد. زیرا افراد برای كسی گریه می‌كنند كه ارزش و لیاقتی داشته باشند، و اینكه كسی برای آنان گریه‌ای نكرده، نوعی حقارت و بی‌لیاقتی به شمار آمده، آنان بدین سبب مورد سرزنش قرار گرفته‌اند.
آری گریه کن حقیقی سیدالشهدا(ع) فرزند عزیزش امام زمان- ارواحنا فداه - است که در عزای جد غریبش می فرماید: «یا جداه لابکین علیک بدل الدموع دما»[2] ای جدّم به قدری برایت اشک می ریزم که به جای اشک خون گریه کنم. و حضرت، در همین زیارتنامه می فرماید: «سلام بر کسی که آسمان و زمین بر او گریست».
اگر بگوئیم اشک چشم و گریه بر سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین - علیه السلام - گوهری گرانبها و گنجینه ای نورانی و ارزشمند است که خداوند متعال به شیعیان ارزانی داشته است و این باور را داشته باشیم که گریه کردن ما برای مصائب اهلبیت(ع) در راستای اشک چشم و عزاداری آن عزیزان خصوصا فرزند عزیزشان امام زمان (عج) است که باید قدر این ودیعه الهی را بدانیم و هرچه با شکوهتر به اقامه عزا و گریستن بر مصائب آن انوار مقدس بپردازیم. امام صادق(ع) می فرماید: « برای شهادت امام حسین در قلوب مومنان حرارت و آتشی قرار داده شده است که تا ابد سرد شدنی نیست».
و رسول خدا(ص) فرمود: «از نشانه‌های قساوت قلب و شقاوت، خشک شدن چشم و محروم بودن از اشك و گریه از خوف خدا است. چنانكه در روایتی می‌خوانیم گریه چشم‌ها و ترس دل‌ها از نشانه‌های رحمت خدا است.
درباره گریستن بر امام حسین ـ علیه السلام ـ روایات فراوانی داریم که به جهت اختصار به برخی از آنها اشاره می شود:
امام صادق ـ علیه السلام- به جعفر بن عفان (که یکی از مرثیه سرایان امام حسین (ع) بود) فرمود: «ای جعفر ... به من خبر رسیده است که تو در رثای حسین ـ علیه السلام ـ شعر میگوئی و نیکو میگوئی؟ گفت آری، خدا مرا فدای تو کند! فرمود بگوی(شعر بخوان)، پس من شعر برای او (امام صادق) خواندم و او بگریست و کسانیکه اطراف آن حضرت بودند بگریستند و اشکها بر روی محاسن آن حضرت جاری شد، آنگاه فرمود: ای جعفر! سوگند به خدا که فرشتگان حاضر بودند و سخن تو را درباره حسین ـ علیه السلام ـ می شنیدند و بگریستند چنانکه ما گریستیم و بیشتر هم، و به راستی خداوند در این ساعت برتو بهشت را واجب گردانید و تو را آمرزید ای جعفر! (سپس آن حضرت فرمود:) آیا بیش از این بگویم؟ (جعفر) گفت بلی ای آقای من! (امام ـ علیه السلام ـ ) فرمود: هیچ کس نیست که درباره حسین ـ علیه السلام ـ شعری بگوید و بگرید و بگریاند مگر اینکه خداوند بهشت را بر او واجب گرداند و او را بیامرزد.»[3]
و نیز از امام رضا ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود: «هر کس ترک کند سعی در قضای حوائج خود را در روز عاشورا (مشغول عزاداری و بر پایی مجالس عزا و گریه بر امام حسین ـ علیه السلام ـ گردد) خداوند حوایج دنیا و آخرت او را بر آورد و هر کس روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد خداوند روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار دهد، پس چشم او به سبب ما در بهشت روشن شود ... »[4]
- امّا شرایط و انگیزه گریه کردن:
آن چه نباید از نظر دور داشت اینست که هر گریه ای برای امام حسین ـ علیه السلام ـ بدون تحقق شرایط و انگیزه معقول و مناسب آن نمی تواند موجب آن همه پاداش و ثواب هایی شود که در روایات به آن اشاره شده است، اگر چه همه این گریه ها بدون ثواب و اجر نخواهد بود. لذا نباید از مسأله عزاداری و گریه کردن بر امام حسین ـ علیه السلام ـ سوء استفاده و به تعبیر بهتر برداشت بد و ناصواب شود، به گونه ای که متأسفانه گاهی اینگونه تصور می شود که هر گناهی مرتکب شویم و با گریه برای اهلبیت - علیهم السلام- آن را پاک نماییم. و به بیان شهید آیت الله مطهری (ره) : « ... آن حضرت را به صورت سنگر گناهکاران در می آورد، قیام او را کفّاره عمل به دیگران قرار می دهد. امام حسین کشته شد که گناه کاران از عذاب الهی بیمه شوند! جواب گوی گناهگناه کاران باشد. (به گونه ای که) به شخصی گفتند تو چرا نماز نمی خوانی، روزه نمی گیری، مشروب می خوری؟ گفت من؟! شب جمعه در هیئت، سینه زنی سه ضربه مرا ندیدی؟! (این همان فکر مسیحی است که حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ را فدیه و کفاره گناهان مسیحیان می دانند) چیزی که هست فرق ما با مسیحیان اینست که می گوئیم یک بهانه لازم است، به قدر یک بال مگسی اشک بریزد و همان کافی است که جواب دروغگویی ها، خیانتها، شراب خواریها، رباخواریها، ظلم ها و آدمکشی ها (و بی انصافی های فراوان) بشود! (و) مکتب امام حسین ـ علیه السلام ـ به جای اینکه مکتب احیاء احکام دین باشد و مکتب «اشهد انّک قد اقمت الصلوه و اتیت الزکاه و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر» باشد و همانطور که خودش فرمود: (هدف من از حرکت و قیامم اینست که امر به معروف و نهی از منکر نمایم) مکتب ابن زیاد سازی و (گناهکار پروری) می شود.»[5]
بنابراین گریه و اشک بر مصائب امام حسین ـ علیه السلام ـ در صورتی موجب بهشتی شدن و همنشینی با آن حضرت خواهد شد که:
اولاً: گریه اش آمیخته با اعتقاد صحیح و شناخت درست و عمل صالح باشد و اشکی که می ریزد به منزله آه حسرتی در برابر کوتاهی ها و بی توجهی هایی باشد که ممکن است در زندگی در برابر خدا و اولیای الهی نموده باشد، وانگهی آن اشک ناقابل را در لفافه نورانی غربت امام حسین ـ علیه السلام ـ و اهل بیت مظلوم آن بزرگوار قرار داده و به پیشگاه خداوند کریم عرضه دارد تا اینکه خداوند به واسطه آن بزرگوار، رحمت بی کران بهشت را بهای آن قرار دهد.
و ثانیاً: گریه کردن و گریاندن، به انگیزه زنده نگهداشتن و تجلیل از خاطره بزرگ و دردآور عاشورا باشد. « تا هدف کلّی این نهضت برای همیشه زنده بماند و امام حسین ـ علیه السلام ـ هر سال در میان مردم به اینصورت ظهور کند و (در واقع) مردم از زبان مبارک آن حضرت بشنوند که: «الا ترون انّ الحق لا یعمل به و انّ الباطل لایتناهی عنه»[6] و مردم همیشه (و در هر محرم) بشنوند: «لا اری الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما»[7] مردم بشنوند این ندائی را که با حماسه سروده شده است و ببینند این تاریخی را که با خون نوشته شده است.»[8]
بنابراین واقعیت است که گریه کردن بر مصائب اهلبیت خصوصا امام حسین - علیهم السلام- با وجود شرایط و تحقق انگیزه مقدس آن، اگر از ته دل و عمق جان که بیانگر حقیقت باور انسان گریه کننده است باشد و این گریه خالصانه گواه بر صداقت کردار و اعمال صحیح بوده و با انجام واجبات الهی و ترک محرمات همراه گردد، در این صورت بهشت و رضوان خداوند شامل حال چنین شخصی گشته و موجب تقرب انسان و رسیدن به درجات والای معنوی و برآورده شدن حاجات دنیا و آخرت می گردد آنگونه که روایات معصومین - علیهم السلام- معرفت به امام حسین (ع) را شرط قبولی گریه و ورود به بهشت می دانند که لازمه این معرفت، داشتن ایمان حقیقی و عمل صالح می باشد. «مَن بَكی عَلیَ الْحسیْن عارِفا بِحَقَّه وَجَبتْ لَه الجنَّه».
_____________________
[1] . سوره دخان، آیه 29.
[2] . سوره دخان، آیه 29.
[3] . دمع السجوم و ترجمه نفس المهموم، شیخ عباس القمی(ره)، ص 44.
[4] . همان مأخذ، ص45.
[5] . حماسه حسینی، ج3، ص 257، علامه شهید مرتضی مطهری.
[6] . آیا نمی بینید که حق به آن عمل نمی شود و از باطل(وانحراف) نهی نمی شود.
[7] . آیا نمی بینید که به حق عمل نمیگردد و از باطل باز داشته نمی شود. مرگ را به جز سعادت چیز دیگری نمیدانم، و زندگی با ستمگران را جز ننگ و عار نمی دانم.
[8] . حماسه حسینی، ج3، ص 260، علامه شهید مرتضی مطهری.

با سلام خوب بود به جای تکرار سخنان قبلی به اشکالات بنده توجه می فرمودید!

سلام
ببخشید که مطالب دوستان رو مطالعه نکردم. فقط از روی عنوان، مطالبی رو عرض کنم

امام حسین (ع) بنظرم احتیاج به گریه های ما ندارند. این ما هستیم که محتاج کرم، بخشش و شفاعت اونهاییم
به نقل از گفته های یکی از اساتید، به قط یقین می توان گفت یکی از رازهای زنده نگه داشتن قیام امام حسین (ع) پس از گذشت هزار و اندی سال، همین عزاداریهاست
درسته که انسان باید شناخت و بصیرت و آگاهی خودش رو نسبت به واقعه کربلا و سیره امام حسین (ع) بالا ببره. اما همین عزارداری و گریه ها حتی برفرض بصورت نمادین و ظاهری هم باشه، باعث تازه نگه داشتن این واقعه و پرشور تر برگزار شدنش میشه

یک روایتی رو بزرگی به من گفت به این مضمون که، همه امامان چراغ هدایت و کشتی نجات هستند (ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاح)، اما حسین (ع) در بین امامان، چراغ هدایتش پرنورتر و کشتی نجاتش سریعتر است.
هیچ انسانی بی نیاز از الطاف الهی نیست. ما نیازمندیم.
دریچه و پنجره رسیدن به نور و الطاف الهی، ائمه هستند
پس اگر هم در عزاداری اشکمون نیومد، حداقل دلمون با امام حسین (ع) باشه. دل که گره بخوره وقتی به یاد مظلومیتشون بیافتیم، خود به خود اشک هم جاری میشه. وقتی به فکر گناهانمون می افتیم و پشیمونیم و از اونها طلب شفاعت کنیم، اشک می ریزیم
اشک ریختن بهانه می خواد
یا بفکر گناهانمون بیافتیم. یا به یاد یکی از رفتگانمون و مقایسه با شهادت ائمه، و یا با معرفت و شناخت بزرگی اونها و مظلومیتشون، در مجلس عزا گریه کنیم

و بالاخره رسید آن روزی که باید...
نمی دانم بگویم آن روزی که باید یا بگویم آن روزی که نباید،
رسید.
و در این روز یکی از بزرگترین مردان خدا پای هر آنچه آدمی از ابتدای خلقت ادعا کرده بود ایستاد و هر چه داشت در این راه فدا کرد...

شاید این ایستادن، پذیرش توبه آدم را ضمانت می بخشید...
ایستادنی که مانند کشتی نوح انسانیت را تا ابد نجات بخشید و کسانی که سوار بر این مرکب شوند رستگارانند...
ایستادنی که ابراهیم وار اسماعیلها را به قربانگاه فرستاد اما این بار خدا قربانی بی نهایت با ارزش تری را فرستاد و پذیرفت؛ آزادگی و حریت تا همیشه تاریخ...
ایستادنی که عصای موسی را به فرات زد و شطی از خون پدید آورد...
و ایستادنی که عیسی وار تن مرده بشریت را نجات داد و روح تازه ای در کالبد انسان دمید...

ایستادنی که هر سال تازه تر از سال قبل از راه می رسد...

این ایستادن شایسته ستایش، یادآوری، درس گرفتن و عبرت پذیری است؛ وقتی این نگرش و پذیرش حاصل شد نتیجه ای جز گریستن حاصل نخواهد شد؛ هرچند گریستنهای امروزی به قول دوستان، شاید فقط ظاهری باشد و عمقی نداشته باشد اما بهرحال، حداقل و سطحی ترین ابزار ابراز همدردی است و کمترین کاری که از دست بی بصیرتانی چون بنده بر می آید. خدا خودش فضیلت و بصیرت رو هم اضافه کند انشاءالله؛والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلا و ان الله لمع المحسنین.

رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد


یا اباعبدالله

velayat;424124 نوشت:
وچون سطح درک آن مردم آن زمان پایین بوده اهل بیت چنین فرموده اند

بسم الله
سلام

مشکل همین جاست که همیشه فکر مکینیم اهل بیت هر نکته ای که گفتند برای مردمان 1400 سل پیش و منی که قرن 21 زندگی میکنم باید ......

velayat;424124 نوشت:
وگرنه توصیه به نگاه عمیق به عاشور می کردند

علامه امینی شب عاشورا برای امام زمان عج صدقه کنار میگذاشتند و میگفتند قبل اقا در فشاره
" اَلّلهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ "

[="Times New Roman"][="Black"]
اشک بر امام حسین یه راه میانبر برای پیش رفتن در مسیر عرفان هست..یه جاهایی هم کار مواد نیرو زا( دوپینگ ) رو انجام میده
البته با چند تفاوت : 1- عوارض ندارد. 2- پیگرد قانونی ندارد. 3- با آزمایش قابل تشخیص نیست. ( البته اشک واقعی نه اشک تمساح :khaneh::khaneh::khaneh: )

:.صبا:.;425730 نوشت:
مشکل همین جاست که همیشه فکر مکینیم اهل بیت هر نکته ای که گفتند برای مردمان 1400 سل پیش و منی که قرن 21 زندگی میکنم باید ......

شما این امر را مشکل می نامی و من راه حل مشکل
گرچه بحث من در مورد 1400 سال بعد و قبل نیست بحث من درمورد نگرش عمیق و غیر عمیق است فلذا معتقدم مردم عوام و بی سواد و روستایی حتی در قرن21 باز هم باید گریه کنند و عزاداری
اما نه من و شما فهیم

Im_Masoud.Freeman;425837 نوشت:
اشک بر امام حسین یه راه میانبر برای پیش رفتن در مسیر عرفان هست.
بابا عارف! دست ماروهم بگیر!!!!:ok:

velayat;424121 نوشت:
اگر چنین است پس چرا از گریه بر مردگان خودمان نهی شده است و فقط امام حسین استثنا شده اند؟

با سلام

کجای دین اسلام گریه بر مردگان نهی شده؟ این یکی از اعتقادات باطل وهابیت (لعنه الله علیهم)است ؛ چیزی که در دین مقدس اسلام نهی شده خراش دادن صورت، پاره كردن لباس، و سيلي به صورت خود زدن، و نوحه سرايي به باطل است و اين غير از گريستن و هيجان عواطف و احساسات انساني است.

گريه از متقضيات طبيعت انساني، و دليل تعادل سرشت انسان می باشد و اسلام به هیچ وجه این گریه را که هیجان عواطف انسانی است نهی نفرموده.
به روایت زیر توجه کنید:

« إِنَّ فَاطِمَةَ ع تَبْكِي اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ فَلَا أَحَدٌ مِنَّا يَتَهَنَّأُ بِالنَّوْمِ فِي اللَّيْلِ عَلَى فُرُشِنَا وَ لَا بِالنَّهَارِ لَنَا قَرَارٌ عَلَى أَشْغَالِنَا وَ طَلَبِ مَعَايِشِنَا وَ إِنَّا نُخْبِرُكَ أَنْ تَسْأَلَهَا إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ لَيْلًا أَوْ نَهَارا»

زهرا سلام الله علیها در غم از دست‌دادن پیامبر، روز و شب گریه می‌کرد. بعضی از بزرگان مدینه نزد امیرالمومنین علی علیه السلام رفتند و گفتند:« فاطمه روز و شب می‏گرید و با گریه خود خواب را از چشمان همه ما ربوده است. ما نه شب‌ها خوابی خوش داریم و نه روزها می‏توانیم به کسب و کارمان برسیم. آیا می‏شود از آن بانوی داغدیده درخواست کنی که یا روز گریه کند و شب آرام گیرد، یا شب گریه کند و روز آرام گیرد؟
امام علیه السلام نزد فاطمه سلام الله علیها رفت و پیام آنها را به او رساند ، فاطمه سلام الله علیها با دلی پردرد فرمود:« آه! از ماندنم در دنیای آنها چه کم مانده و چه زود است که از میان آنها رخت برکشم. به خدا قسم من نه شب آرام می‏گیرم نه روز، تا وقتی به پدرم ملحق شوم(بحار الانوار ج 43 ص 177)

البته روایت طولانی است بنده قسمتی از روایت را جهت اختصار نقل کردم

velayat;424124 نوشت:
به نظرم گریه بر امام حسین 10 درصد مشکل را حل نمی کند هیچ باعث بی توجهی به آن 90 درصد هم می شود
من هم خودم احادیث متعددی در این باره شنیده ام اما می گویم اهل بیت یکلم الناس علی قدر عقولهم
وچون سطح درک آن مردم آن زمان پایین بوده اهل بیت چنین فرموده اند
وگرنه توصیه به نگاه عمیق به عاشور می کردند

خدمت شما عارضم شکی نیست که عده بسیار زیادی از افراد لاابالی ، از همین گریه ها و ناله ها بر امام حسین علیه السلام گم گشته خود را پیدا کرده و سعادتمند شدند ، چه بسیار انسان هایی که با اشک چشم برای سالار شهیدان جرقه ای در وجودشان ایجاد گردیده و به اوج انسانیت رسیدند ؛ ما موظف هستیم بر مصائب اهل بیت بالاخص بر مصائب سرور و سالار شهیدان حسین بن علیه السلام اشک بریزیم چرا که زینب سلام الله علیها بعد از شهادت برادرش نوحه سرایی کرد و روضه خواند .

آیا نعوذ بالله ما سطح درک و فهممان از حضرت زینب سلام الله علیهابالاتر است ، آیا امام سجاد سطح درکش بالاست یا من و شما ؟ همه اهل بیت علیهم السلام بر مصیبت حسین علیه السلام روضه می خواندند و اشک می ریختند همه بزرگان دین برای سالار شهیدان مراسم روضه خوانی برگزار میکردند آیت الله بهجت رحمه الله علیه و سایر بزرگان مراسم روضه برگزار کرده و برای امام علیه اسلام اشک می ریختند .
چه سندی از این بالاتر که معومین علیهم السلام خود بر مصائب حسین اشک می ریزند و ...

حال سطح درک چه کسی بالاتر است ؟ مگر اینکه کسی عواطف انسانی نداشته باشد که بر چنین مصائبی اشک نریزد ، انسان کامل را با فجیع ترین وضع به شهادت می رسانند ، یک سرچی در گوگل بکنید و تصاویر سر بریدن شیعیان توسط وهابیت از خدا بی خبر را ببینید اگر حالتان منقلب شد که خوشا به سعادتتان با اندکی توسل بر حضرت دلتان نرم شده و اشک خواهید ریخت (یقین بدانید اثر خوش اشک را لمس خواهید کرد) اما اگر با دیدن تصاویر منقلب نشدید فکری به حال خودتان بفرمایید ...

اللهم عجل لولیک الفرج

velayat;424126 نوشت:
این گریه ها هم همانطور که گفتم برای ترغیب مردم سطحی بین به حادثه عاشورا بود

گریه شب و روز امام سجاد عیه السلام برای ترغیب مردم بود؟ روضه های جانسوز زینب کبری برای ترغیب مرد بود؟ ائمه معصومین علیهم السلام تظاهر به عملی نمی کنند اگر اینگونه باشد عصمت امام زیر سوال می رود گریه های امام سجاد و روضه های زینب کبری گریه حقیقی و از عمق جان بود . عمق فاجعه به حدی بود که حتی غیر مسلمین هم برای واقعه عاشورا روضه سروده اند .
پیشنهاد می کنم حتما یک دور مقتل را بخوانید و همچنین تاریخ عاشورا خوب مطالعه بفرمایید با توسل به حضرت مطالعه کنید یقین بدانید نتیجه خواهد داد .

velayat;424126 نوشت:
اولا که 99 درصد انسان در این هنگام که شما وصف کرده اید گریه اش نمی گیرد اگر هم بگیرد باز به نظرم99 درصد مردم اصلا چنین گریه ای نمی کنند چون این گریه بعد از فهم اوصاف حضرت به دست می اید نه مصائبشان!

درسته ولی صحبت ما سر اصل گریه بر امام حسین علیه السلام است کاری نداریم به اینکه مردم چگونه و برای چه گریه می کنند ، گریه اگر عارفا بحقه باشد اثرات بسیار زیادی بر دل و جان انسان دارد اما همین گریه های ظاهری هم اثر خودش را بر جا می گذارد .

velayat;426019 نوشت:
شما این امر را مشکل می نامی و من راه حل مشکل

بسم الله

سلام

مشکل ما در نداشتن تعاریف مشترکه
معصوم یعنی مبرا از خطای واشتباه صغیر کبیر

نمیشه به باور مشترک رسید وقتی دیوید هیوم تمام ادیان مبتنی بر معجزه رو رد میکنه:Cheshmak:

velayat;426019 نوشت:
فلذا معتقدم مردم عوام و بی سواد و روستایی حتی در قرن21 باز هم باید گریه کنند و عزاداری
اما نه من و شما فهیم

اگر تئوری شما هم درست باشد (یعنی توصیه گریه فقط برای پایین بودن سطح درک مردم بود ولاغیر)
و معصوم هیچ وقت از پا به عرصه گذاشتن انسان های فهیم با خبر نبوده پس این توصیه رو کرده
و درصدد عملی کردن این توصیه بربیایم
کار مشکل اساسی پیدا میکنه
چون اساسا چیزی که باعث زنده بودن این نضهت وقیام شد ونگذاشت مثل بقیه حوادث تاریخی فقط نقل محافل راهی کتاب های تاریخی بشه
اول ماهیت این قیام بود به تبع اون هم
ظهور وحضور علنی و همین گریه کردن هااز نظر شما بی اهمیت بود
اگه فقط توصیه بر تفکر وتعمق افراد در این واقعه ی عظیم بود
دیگه چه نیازی به اظهار عشق محبت در کوچه خیابان بود
همه در خانه تفکر و تعمق میکردنند
اون وقت دیگه بعد از 1400 سال عاشورا و تاسوعایی نبود که حالا تفکر باشه یانباشه
از این بعد هم میشه نگاه کرد
نقل قول:

وچون سطح درک آن مردم آن زمان پایین بوده اهل بیت چنین فرموده اند

یه مثال دیگه میزنم عینه اینکه ما بگیم پیامبر چون میدیده که اعرب جاهلی اعتقادی به نظافت ندارنند و اصولا ادم های تمیزی نیستند
وضو رو واجب کرده و گرنه توصیه میکرد قبل از نماز تفکر کنید یالا:khandeh!:

هادی;426101 نوشت:
با سلام

کجای دین اسلام گریه بر مردگان نهی شده؟ این یکی از اعتقادات باطل وهابیت (لعنه الله علیهم)است ؛ چیزی که در دین مقدس اسلام نهی شده خراش دادن صورت، پاره كردن لباس، و سيلي به صورت خود زدن، و نوحه سرايي به باطل است و اين غير از گريستن و هيجان عواطف و احساسات انساني است.

گريه از متقضيات طبيعت انساني، و دليل تعادل سرشت انسان می باشد و اسلام به هیچ وجه این گریه را که هیجان عواطف انسانی است نهی نفرموده.
به روایت زیر توجه کنید:

« إِنَّ فَاطِمَةَ ع تَبْكِي اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ فَلَا أَحَدٌ مِنَّا يَتَهَنَّأُ بِالنَّوْمِ فِي اللَّيْلِ عَلَى فُرُشِنَا وَ لَا بِالنَّهَارِ لَنَا قَرَارٌ عَلَى أَشْغَالِنَا وَ طَلَبِ مَعَايِشِنَا وَ إِنَّا نُخْبِرُكَ أَنْ تَسْأَلَهَا إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ لَيْلًا أَوْ نَهَارا»

زهرا سلام الله علیها در غم از دست‌دادن پیامبر، روز و شب گریه می‌کرد. بعضی از بزرگان مدینه نزد امیرالمومنین علی علیه السلام رفتند و گفتند:« فاطمه روز و شب می‏گرید و با گریه خود خواب را از چشمان همه ما ربوده است. ما نه شب‌ها خوابی خوش داریم و نه روزها می‏توانیم به کسب و کارمان برسیم. آیا می‏شود از آن بانوی داغدیده درخواست کنی که یا روز گریه کند و شب آرام گیرد، یا شب گریه کند و روز آرام گیرد؟
امام علیه السلام نزد فاطمه سلام الله علیها رفت و پیام آنها را به او رساند ، فاطمه سلام الله علیها با دلی پردرد فرمود:« آه! از ماندنم در دنیای آنها چه کم مانده و چه زود است که از میان آنها رخت برکشم. به خدا قسم من نه شب آرام می‏گیرم نه روز، تا وقتی به پدرم ملحق شوم(بحار الانوار ج 43 ص 177)

البته روایت طولانی است بنده قسمتی از روایت را جهت اختصار نقل کردم


بابا خودتون اون حدیثه را گفتین که هر گریه ای مکروه است مگر گریه بر حسین

هادی;426105 نوشت:

خدمت شما عارضم شکی نیست که عده بسیار زیادی از افراد لاابالی ، از همین گریه ها و ناله ها بر امام حسین علیه السلام گم گشته خود را پیدا کرده و سعادتمند شدند ، چه بسیار انسان هایی که با اشک چشم برای سالار شهیدان جرقه ای در وجودشان ایجاد گردیده و به اوج انسانیت رسیدند ؛ ما موظف هستیم بر مصائب اهل بیت بالاخص بر مصائب سرور و سالار شهیدان حسین بن علیه السلام اشک بریزیم چرا که زینب سلام الله علیها بعد از شهادت برادرش نوحه سرایی کرد و روضه خواند .

آیا نعوذ بالله ما سطح درک و فهممان از حضرت زینب سلام الله علیهابالاتر است ، آیا امام سجاد سطح درکش بالاست یا من و شما ؟ همه اهل بیت علیهم السلام بر مصیبت حسین علیه السلام روضه می خواندند و اشک می ریختند همه بزرگان دین برای سالار شهیدان مراسم روضه خوانی برگزار میکردند آیت الله بهجت رحمه الله علیه و سایر بزرگان مراسم روضه برگزار کرده و برای امام علیه اسلام اشک می ریختند .
چه سندی از این بالاتر که معومین علیهم السلام خود بر مصائب حسین اشک می ریزند و ...


نگاه کنید تبیینی که من ارائه کردم با عظمت درک ائمه هم قابل جمعه!
مثلا شما در خیلی جاها می گویید ائمه تعلیمی فلان کردند
مثلا در دعاهایی که دال بر گنه کاری امامه مثل ین دعای امام سجاد:انا الذی اسات
علامه مجلسی می گه تعلیمی بوده
من هم می گویم این گریه ها تعلیمی بوده

هادی;426105 نوشت:

حال سطح درک چه کسی بالاتر است ؟ مگر اینکه کسی عواطف انسانی نداشته باشد که بر چنین مصائبی اشک نریزد ، انسان کامل را با فجیع ترین وضع به شهادت می رسانند ، یک سرچی در گوگل بکنید و تصاویر سر بریدن شیعیان توسط وهابیت از خدا بی خبر را ببینید اگر حالتان منقلب شد که خوشا به سعادتتان با اندکی توسل بر حضرت دلتان نرم شده و اشک خواهید ریخت (یقین بدانید اثر خوش اشک را لمس خواهید کرد) اما اگر با دیدن تصاویر منقلب نشدید فکری به حال خودتان بفرمایید ...
این نگاه اولیه را من هم دارم و این فهم عمیقی که من بهش اشاره می کنم یک کار آسونی نیست که همه به راحتی بهش برسند و مستلزم کم کردن نگاه عاطفی به ماجرا و نگاه کردن متعقلانه به ماجراست فلذا می گویم عمیق چون سطح رویین انسان احساسیست و سطح زیرین در صورت ورزیده شدن انسان عمیق.

:.صبا:.;426119 نوشت:
نمیشه به باور مشترک رسید وقتی دیوید هیوم تمام ادیان مبتنی بر معجزه رو رد میکنه
خب باید ادله را دید و در صورت اثبات صدق آنها دیگر چه مفریست از قبول حرفشان.
گرچه من در این مورد خاص دلیل هیوم بر استحاله وقوع معجزه را قبول ندارم.
گرچه به نظرم دلایلش بر قابل شک بودن نقلهای وقوع معجزه تامل برانگیز است

:.صبا:.;426119 نوشت:
چون اساسا چیزی که باعث زنده بودن این نضهت وقیام شد ونگذاشت مثل بقیه حوادث تاریخی فقط نقل محافل راهی کتاب های تاریخی بشه
اول ماهیت این قیام بود به تبع اون هم
ظهور وحضور علنی و همین گریه کردن هااز نظر شما بی اهمیت بود
اگه فقط توصیه بر تفکر وتعمق افراد در این واقعه ی عظیم بود
دیگه چه نیازی به اظهار عشق محبت در کوچه خیابان بود
همه در خانه تفکر و تعمق میکردنند
اون وقت دیگه بعد از 1400 سال عاشورا و تاسوعایی نبود که حالا تفکر باشه یانباشه
از این بعد هم میشه نگاه کرد
الان گاندی برای مردم هند و خمینی برای ما زنده است ولو مجلس عزاداری هم ندارد
مهم آرمانهاست

:.صبا:.;426119 نوشت:
یه مثال دیگه میزنم عینه اینکه ما بگیم پیامبر چون میدیده که اعراب جاهلی اعتقادی به نظافت ندارنند و اصولا ادم های تمیزی نیستند
وضو رو واجب کرده و گرنه توصیه میکرد قبل از نماز تفکر کنید
قیاست مع الفارقه
اما فارق چیه؟
اینه که برخی از اجزا وضو این غرض را براورده نمی کنند مثل مسح سر و دو پا
و نقض غرض هم محاله

[="Palatino Linotype"][="Black"]در عجبم از مدعی که صحبت از معرفت بدون عشق می کند!


[/HR]
کجا معرفت بدون عشق حاصل می شود؟

کجا عشق بدون اشک معنا پیدا می کند؟

کجا اشک بدون معرفت جاری می شود؟

کدام مدعی، ادعای معرفت دارد و از اشک بی خبر است؟

الهی رحمی کن بر بی خبران، که راه بی خبری آفتش بی خردی است![/]

موضوع قفل شده است