در هفتمين روز شهداي سراوان/ جيش العدل عدل را برقرار كرد اما ...

"جيش العدل"، شايد تنها عدلي كه برقرار كرد در آزردن دل تمام مردم يك كشور بود! باور دارم که مردم ايران زمين در طول تاريخ چند هزار ساله خود همواره در پي صلح و دوستي بوده و از خشونت و ترور، خصوصا به بهانه فکر و عقيده بيزار بوده اند. به عنوان يك انسان، يك ايراني مسلمان، قلم در جوهر عشق به جوانان از دست رفته ميزنم و بر صفحه دل آزرده­ي تك تك شما عزيزان چند خطي از اين اتفاق و گروه مي­نويسم.

از هفت روز گذشت، اين روزها چشمان خانواده­ هاي ايراني در سوگ فرزندان عزيزشان گريان است. اين بار نيز به نام دفاع از اهل سنت و حتي مردم ايران اسلامي، تيغ نفاق از آستين گروهي به نام جيش العدل بيرون آمد. ادعا مي­كنند قصد نجات دارند! چون آمده­ اند نجاتمان دهند، فرزندانمان را ميکشند. چون ميخواهند نجاتمان دهند شبانه و مخفيانه حمله ميکنند و جوانان خسته مان را طعمه مي­كنند.

حالا دلمان که شکست، قلبمان داغدار شد، چشمانمان خون مي­بارد، مادرانمان سياه پوش و پدرانمان خميده پشت شدند؛ باشد... همه اين ها به کنار... من از که بايد بپرسم که سکوت مانده در حنجره­ ام را به فرياد بدل کند و پاسخم را بدهد؟ با چه انگيزه­ اي نام برادران اهل سنت ما را روي خود نهاده ايد و از کدام خليفه اهل سنت پيروي ميکنيد که فرزندان سنت اهلش را مي­ کشيد و خونشان را مباح مي­ دانيد؟ صبغة الله را به سرخي تفسير کرده­ ايد و يا ما أرسلناک إلا رحمة للعالمين را؟

آيا اين سربازان ايراني که دوره وظيفه عمومي را در مرزهاي وطنشان مي گذراندند، آن چنان وحشتي در دل دشمنان ايجاد کرده اند که اين گونه با آنها معامله کردند؟ ادعا كرده­ اند كه عدل را براي همه مردم ايران مي­خواهند! آيا کشتن افراد بيگناه مايه گسترش عدل در جامعه است؟ جرم اين جوانان مرزبان چه بوده است؟ کدام ظلم را در حق ديگران روا داشته بودند که کشتن آنها باعث رفع اين ظلم و گسترش عدل است؟ جز اين بوده که جانشان را براي حفظ امنيت همين مردمي که شما سنگ آنها را به فريب و دغلکاري بر سينه مي زنيد به خطر انداخته اند و دور از خانه و کاشانه و در شرايط سخت به پاسداري از حريم مملکت خود پرداخته اند؟

خانواده هاي داغدار آنها چه برداشتي از عدل ظالمانه شما نامردمان به ظاهر مرد خواهند داشت؟ اكنون كه قلب انسان­ها را به دندان مي­كشيد، بدانيد كه قلب يك كشور كه حتي قلب انسان­هاي نيك سرشت سراسر جهان به تپش خواهد افتاد؛ در راه حق! آري، جرم اين جوانان ايراني اين بود که همفکر و هم عقيده شما نبودند. با اين طرز فکر، چگونه احترام به همه عقايد و مردمان را جزء مرام خود مي پنداريد؟

اما كدامين عقيده شما؟ دروغگو فراموشكار است. بگذاريد تنها گريزي بزنيم به گوشه­اي از بيانات تان! مثلا آن­جا كه گفته­ ايد شرط عضويت بلوغ عقلي و استقلال راي است! آيا اين­ها كودكان مظلوم، مرداني بالغ و صاحب نظر اما كوتاه قد هستند؟ و يا بلوغ به معناي زير بار حرف شما رفتن است؟

حتي غير مسلمانان نيز حقوقي براي كودكان و جنگ تعريف كرده­اند، ماده 38 کنوانسيون حقوق کودک و پروتكل­ هاي آن(ماده­ي 4 و 6)، مواد 8، 2، 26 اساسنامه رم مصوب 1998، قطعنامه 1612 شوراي امنيت در سال 2005 وغيره از آن دسته ­اند. شايد فقط اساسنامه­ تان را بين المللي كرده­ ايد تا به حق جلوه كنيد. اما دين ناقص شما، عمل شما را به گونه ­اي ديگر رقم زده است.

امثال شمايي كه حتي همديگر را نيز قبول نداريد! به عنوان نمونه هسته­ ي مركزي جندالله در واكنش به انفجار مسجد امام حسين چابهار و يكي از اين گروهك­ها مي­گويد:

ريگ دينداري كفش صلاح الدين فاروقي نيز از جنس طلبه­ ي اخراجي حوزه­ ي اهل سنت، يعني همان عبدالمالگ ريگي است. درس دين خوانده­ اند اما كامل نخوانده­ اند، خوانده­ اند اما ياد نگرفته ­اند!

شما را مي­شناسيم، شما كساني هستيد كه شخصيت­هاي سني مذهب را نيز به عدل خودساخته ترور مي­كنيد! آيا ترور شخصيت هاي سني مذهب نيز به بهانه همکاري با حکومت مردمي در سرزمين مادريشان چيزي جز ضربه زدن به اهل سنت است؟ پس با اين روش چگونه خود را مدافع اهل سنت مي دانيد؟ اصلا تا به حال از اهل سنت پرسيده ايد که نياز به وکيل و وصي اي چون شما دارند يا خير؟ بزرگان اهل سنت صريحا شما را محكوم مي­كنند و از پراکندن بذر تفرقه افكني كه حتي براي استان مضر است با شما مي­گويند. اما در صفحات اجتماعي خود معترف به جدايي مسير شيوخ از خود شده ­ايد!

شما که دم از دموکراسي مي زنيد، چرا به اين حداقل رسم دموکراتيک پاي بند نيستيد؟ شما نشان داديد اگر دور به شما بيفتد به اسم تکفير مردمان چه جنايت ها که نمي کنيد.

هنوز رد خون دل ­هاي سيستان و بلوچستان بر سر مزار نوجوانان سر بريده شده­ي تاسوكي خشك نشده كه نيازمند چنين قاتلاني براي برقراري دموكراسي با كشتار جواناني ديگر از اين سرزمين باشيم! آن­هم قاتلاني كه غوطه­ ور در خون شهداي كوچك و بزرگمان، وقيحانه ادعاي مظلوميت مي­كنند! ادعاي آزادي چنين كساني، مثل آزادي خواهي شغال­ هايي است كه ادعاي اهلي بودن دارند!

پروردگار مي­فرمايند: از هر قوم و نژاد و مذهب که هستيد حول کلمه توحيد گردآييد(آل عمران 64) و تنها ملاک برتري شما، تقواست.( حجرات 13)
مي دانيد رسول خدا در فتح مکه به کفار امان داد، در حالي که شما با پيروان فرزندان رسول الله اين چنين ظالمانه معامله مي کنيد؟ قرآن نمي­خوانيد؟ يا براي شما جور ديگري تفسير مي­كنند؟

شما براي اهل سنت تقاص مي­گيريد يا به نيابت از النصره بر جوانان مسلمان ايران زمين مي­تازيد؟

آيا تقصير اين جوانان بيش از جنايتکاران صهيونيست است که هر روزه اخبار کشتار و تجاوزات آنها عليه مسلمانان منتشر مي شود؟ پس چرا آنها را آماج تيرهاي خشم و نفرت خود نمي سازيد و حتي در مقابل جنايت هاي آنها سکوت مي کنيد؟

باور ندارم کساني که بزدلانه به شبيخون زدن و ترور مردم کوچه و بازار اقدام مي کنند درکي از مفاهيم بلندي چون عدالت داشته باشند. مي­دانم كه خود نيز باور نداريد!

اي كساني­كه هنوز ريشه­ ي تفكر را با تفسيرهاي اشتباه در شما نخشكانده ­اند؛ امروز که کشورهاي اسلامي دستخوش تحولات بسيار هستند و بيم توطئه و تفرقه افکني از سوي دشمنان قسم خورده اسلام يعني صهيونيسم جهاني مي رود، حرکت هاي کينه توزانه شما عليه کساني که پيرو مکتب رسول الله (ص) هستند جز ياري رساندن به دشمن است؟

و مگر در همين قرآني که کتاب مقدس همه مذاهب اسلامي است از اهل کتاب خواسته نشده که بياييد بر سر مسائل مشترک گرد هم آييم، پس چگونه است که در شرايط حساس منطقه اين همه مشترکات را نمي بينيد و بر وجوه افتراق انگشت گذاشته ايد؟

از خدا ميخواهيم كه اين افراد وقيح، كه اينطور قلب ايران عزيز را در سوگ جوانهاي سرافراز اين مملكت گذاشت و به جاي دل، آتشي در سينه كشور قرار داد، به بدترين شكل ممكن مجازات كند.

به راستي اين افراد مدعي تسليم در برابر خدا، اين روزها سر تعظیم در مقابل چه کسانی فرود آورده اند و مردم بیگناه را به چشم روشنی برای کدام خدای زمینی قربانی کرده­ اند؟

اگر گمانتان اين است که شما همان صالحان خداييد، پس

ما براي خواندن اين قصه عشق به خاک، خون دلها خورده ايم