آدرس آیه ای به مضمون: برای ازدواج از فقر نترسید؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آدرس آیه ای به مضمون: برای ازدواج از فقر نترسید؟

آدرس آیه ای بمضمون: برای ازدواج از فقر نترسید؟


با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد هدی

با سلام

dfffd;419904 نوشت:
آدرس آیه ای بمضمون: برای ازدواج از فقر نترسید؟

خداوند در آيه 32 سوره مباركه نور مي فرمايد:
"وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ"
بى ‏همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست
استاد جوادي آملي در خصوص اين آيه مي فرمايند :
"اگر كسي نتوانست خويشتن‌دار باشد بالأخره نكاح براي او لازم شد يا نزديك به لزوم است و به سراغ كسي رفت كه فرزندي دَم بخت دارد آنها در اثر فقرِ اين داماد آينده او را رد نكنند محتمل است ـ خداوند او را با اميد به لطف الهي ـ بي‌نياز كند اين وظيفه كساني است كه دختر دارند به آنها مي‌فرمايد اگر اينها كه آمدند به در منزل شما و نيازمندند در اثر فقر اينها, اينها را رد نكنيد براي اينكه ممكن است خدا اينها را بي‌نياز بكند ﴿وَاللّهُ وَاسِعٌ﴾ است منتها ﴿عَلِيمٌ﴾ كه چقدر بدهد به چه كسي بدهد چه موقع بدهد و مانند آن."(1)
اگر صرفا آدرس آيه را مي خواستيد ، كه عرض شد اما اگر در مقام استدلال با اين آيه شريفه هستيد ، ارتباطي ميان اين آيه و آيه 33 وجود دارد كه در صورت تمايل بيان خواهد شد .

(1)- ر.ك: بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء ، تفسير سوره نور ، جلسه 20

تشکر خدا خیرتون بده کارشناس گرامی. صاحب اختیارید بفرمایید سراپا گوشم

آيا فقط همين آيه از سوره مباركه نور به اين مطلب اشاره ميكند ؟ يا آيات ديگري هم در اين ارتباط هست؟

با سلام

dfffd;420396 نوشت:
تشکر خدا خیرتون بده کارشناس گرامی. صاحب اختیارید بفرمایید سراپا گوشم

mosafer1;420403 نوشت:
آيا فقط همين آيه از سوره مباركه نور به اين مطلب اشاره ميكند ؟ يا آيات ديگري هم در اين ارتباط هست؟

بله همانطور كه عرض كردم بخش اول آيه 33 سوره مباركه نور نيز مطلبي در اين زمينه دارد :
وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ...
و كسانى كه [وسيله] زناشويى نمى‏ يابند بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بى‏ نياز گرداند...
در نظر اول اينگونه به ذهن مي رسد كه ميان آيه 32 و 33 نوعي تنافي وجود دارد زيرا در آيه 32 مي فرمايد
بى ‏همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى ‏نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست
ودر آيه 33 مي فرمايد :
و كسانى كه [وسيله] زناشويى نمى يابند بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بى ‏نياز گرداند...
سوالي كه به ذهن متبادر مي شود اين است كه اگر خداوند طبق آيه 32 وعدهٴ غنا داده است ديگر دستور به خويشتن‌داري در آيه 33براي چيست؟!
استاد جوادي آملي در تبيين وجه جمع اين دو آيه مي فرمايند :
"گاهي خيال مي‌شود كه اين جملهٴ ﴿إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ﴾ كه وعده است مثلاً با جملهٴ ﴿وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ نِكَاحاً﴾ هماهنگ نيست خب اگر كسي ندارد خدا او را بي‌نياز مي‌كند ديگر چرا شما او را ترغيب مي‌كنيد دستور مي‌دهيد به خويشتن‌داري؟! پاسخش اين است كه هيچ كليّتي در آيه اول نيست كه خدا هر فقيري را كه قصد ازدواج داشت بي‌نياز مي‌كند اگر آيه پيامش اين بود كه هر فقيري را كه قصد ازدواج داشت خدا او را بي‌نياز مي‌كند با آيه بعدي ناهماهنگ بود "(1)

(1)- بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء،همان

و در ادامه توضيح مي فرمايند :
"درباره اوّلي فرمود اگر كسي نتوانست خويشتن‌دار باشد بالأخره نكاح براي او لازم شد يا نزديك به لزوم است و به سراغ كسي رفت كه فرزندي دَم بخت دارد آنها در اثر فقرِ اين داماد آينده او را رد نكنند محتمل است ـ خداوند او را با اميد به لطف الهي ـ بي‌نياز كند اين وظيفه كساني است كه دختر دارند به آنها مي‌فرمايد اگر اينها كه آمدند به در منزل شما و نيازمندند در اثر فقر اينها, اينها را رد نكنيد براي اينكه ممكن است خدا اينها را بي‌نياز بكند ﴿وَاللّهُ وَاسِعٌ﴾ است منتها ﴿عَلِيمٌ﴾ كه چقدر بدهد به چه كسي بدهد چه موقع بدهد و مانند آن. اما دومي مربوط به خود اين جوانهاست اين جوانها اگر وضع مالي‌شان مناسب نيست دست به آلودگي نزنند و خويشتن‌دار باشند آيهٴ 33 وظيفه جوانها را مشخص مي‌كند آيهٴ 32 كه آيه قبلي است وظيفه اولياي دخترها را مشخص مي‌كند كه اگر كسي به سراغ دختر شما آمد و صالح بود و شرايط ازدواج را داشت به بهانه اينكه او وضع مالي‌اش ضعيف است او را رد نكنيد"(1)
بنابراين در هنگام استفاده از اين دو آيه بايد بدانيد در مقام استدلال ، هر يك ناظر به چه موضوع و امري است .
بر اساس اين توضيح استاد ، آيه اول در خصوص وظيفه اولياء است كه به دليل فقر، از ازدواج دخترشان با جواني كه نياز به ازدواج دارد جلو گيري نكنند و آيه دوم ناظر به وظيفه اصولي جوانان است كه خويشتن دار باشند تا وسيله نكاحشان فراهم شود اما اگر نتوانستند خويشتنداري كنند نبايد به حرام دست يازند بلكه بايد اقدام به ازدواج كنند و در اينصورت اولياء دختران نبايد صرفا به دليل فقر از وصلت با آنان خودداري كنند زيرا محتمل است خدا از فضل خود آنان را بي نياز كند .

(1)- همان

اگرچه با آرای آقای جوادی در اکثر محل ها مخالفم اما این شرح و تفسیر خوبی بود تشکر از شما

آلوسی و فیض کاشانی انصافا در ذیل این آیه شریفه قشنگ گفتنداند :

آلوسی می گوید :

وَ لْيَسْتَعْفِفِ‏
إلخ، و أشار صاحب الكشف إلى أن في هذه الآية و التي بعدها وعدا للمتزوج و العزب معا بالغنى فلا ورود للسؤال قال: إنه تعالى أمر الأولياء أن لا يبالوا بفقر الخاطب بعد وجود الصلاح ثقة بلطف اللّه تعالى في الإغناء ثم أمر الفقراء بالاستعفاف إلى وجدان الغنى تأميلا لهم و أدمج سبحانه أن مدار الأمر على العفة و الصلاح على التقديرين و هو الجواب عن سؤال المعترض انتهى، و لا يخفى عليك أن الأخبار الدالة على وعد الناكح بالغنى كثيرة و لم نجد في وعد العزب الذي ليس بصدد النكاح من حيث هو كذلك خبرا.

فیض کاشانی قدس سره می فرماید :

الاولى وردت للنّهي عن ردّ المؤمن و ترك تزويج المؤمنة و الثانية لأمر الفقير بالصبر على ترك النكاح حذراً من تعبه حالة الزواج فلا تناقض أقولُ: بل الاولى حمل الأوّل على عموم النّهي عن تركه مخافة الفقر اللّاحق كما دلّ عليه حديث مخافة العيلة و حمل الثانية على الامر بالاستعفاف للفقر الحاضر المانع خاصّة.

نکته ایی که برای من خیلی عجیبه این که آلوسی و همچنین آقای جوادی آملی حفظه الله اشاره به تناقض در آیه شریفه کرده اند .

( به عبارتی شاید کسی فکر کند تناقض دارد آیات شریفه در حالی که به ذهن بادی بدء تناقض متبادر نمی شود صرفا فقط یک فرض است . )

خیلی عجیبه هر چقدر فکر می کنم هیچ تناقضی نمی بینم .

چون آیه 32 خطابش به أولیاءست – همانگونه که حضرت آقا نیز اشاره کردند – که اگر فقیر باشند خدواند از فضل و مرحمت خویش آنها را بی نیاز می کند .

اما آیه 33 خطابش به خود کسانی ست که اراده ازدواج دارند اکیدا و شدیدا توصیه می کند که در مدتی فضل اللهی شامل حالشان نشده عفت داشته باشند .

خب این کجاش تناقضه ؟ طبیعی است که اغناء توسط خداوند متعال حتی اگر یک ساعت طول بکشد باز هم جا دارد خداوند امر به التزام به عفت کند .

بلکه اگر دقیقه هم باشد جا داشت تاکید بر التزام به عفت کند و واقعا خیلی خیلی مهم است .

الان آمار کشور در آماری غیر دقیق گفته 370 زانیه در تهران وجود دارد – که نوعا سنهای پایین دارند – خب در مقابل 370 زانی و اگر شبانه فرض بگیریم دوبار و العیاذ بالله زنا کنند شما تصور کنید فقط 740 مرتبه زنا فقط در تهران روزانه اتفاق می یفتد . بگذریم از عواقب وخیم از اولاد نامشروع گرفته تا آخر فقط تهران .............

لذا توصیه اکید خداوند متعال بی حساب و کتاب نیست .

بایسته است در فاصله ایی که به مطلوب خود برسند حتما ملتزم به عفت شوند فرضا یک دقیقه هم باشد .

اما می فرماید : واسع علیم . واسع را که اسم فاعل است و دلالت بر استمرار دارد را مقدم کرد چرا که نوید بدهد این وسعت خدا جاری و مستمر است چیزی که جوانان بیش از هر چیز به آن نیاز دارند .

بعد فرمود علیم که بفهماند خداوند متعال کامل از حال و وضع آنان آگاهی دارد و چیزی بر ذات مقدس او مخفی نیست .

اما چیزی که آقای جوادی آملی حفظه الله فرمودند فکر می کنم با حکیم بودن خداوند متعال بیشتر سازگاری دارد تا علیم .

اما فرمودند : که یغنیهم الله من فضله کلیت ندارد . ولی به نظر می رسد کلیت دارد از این حیث مساله را معلق بر مشیت نکرد و البته تحقق آن موقوف بر شرطی است که نوعا به آن عمل نمی شود .

موضوع قفل شده است