فرق احترام با حماقت در چیست؟
تبهای اولیه
[="Indigo"]سلام
در روابط بعد از عقد تا الی آخر عُمر ! بعضی مسائلی پیش میاد تا این دونفر(زوج)نتونن حرفایی رو بزنن و یا نظراتی رو بدن
این حرف خودشون رو نزدن باید در چه حدی باشه ؟
مثلا حتی در انتخاب حلقه و سرویس طلا که پدر مرد انتخاب کند؛کمد و تخت خواب را پدر مرد انتخاب کند
لوازم آشپزخانه را خانواده زن انتخاب کنند و اگر هم زوجین بخواهند حرفی بزنند مخصوصا خانواده مرد میگویند که ما اینهمه زحمت کشیده ایم و ....
و حتی در موارد دیگر
که مثلا برای رفت و آمد به منزل افراد و یا شهر های دیگر که بخواهند مسافرت بروند آیا باید زوجین اطلاع دهند؟
اگر غمی در دل هست و کمی در چهره و ظاهر مشخص است آیا در صورت پرسیدن آنها باید جواب دهند؟
آیا وقتی این زوجین در منزل پدری مرد هستند و درحال گفتگو هستند و همان لحظه مادر مرد وارد شود و بگوید چه میگفتید اینها باید بگویند؟
در صورتی که اگر نگویند مادر ناراحت میشود.
چطور از این مسائل باید رهایی یافت ؟
(دوستان توجه کنید با توجه به مسائل دیده شده در سوالات بقیه دوستان:Moteajeb!: ،لطفا کسی فکر نکنه که این مشکل من هست:Narahat az:)(بقول سرکار مهر : میرزا بنویس:Sokhan: هستم:khaneh:)
[/]
سلام
در روابط بعد از عقد تا الی آخر عُمر ! بعضی مسائلی پیش میاد تا این دونفر(زوج)نتونن حرفایی رو بزنن و یا نظراتی رو بدن
این حرف خودشون رو نزدن باید در چه حدی باشه ؟
مثلا حتی در انتخاب حلقه و سرویس طلا که پدر مرد انتخاب کند؛کمد و تخت خواب را پدر مرد انتخاب کند
لوازم آشپزخانه را خانواده زن انتخاب کنند و اگر هم زوجین بخواهند حرفی بزنند مخصوصا خانواده مرد میگویند که ما اینهمه زحمت کشیده ایم و ....
و حتی در موارد دیگر
که مثلا برای رفت و آمد به منزل افراد و یا شهر های دیگر که بخواهند مسافرت بروند آیا باید زوجین اطلاع دهند؟
اگر غمی در دل هست و کمی در چهره و ظاهر مشخص است آیا در صورت پرسیدن آنها باید جواب دهند؟
آیا وقتی این زوجین در منزل پدری مرد هستند و درحال گفتگو هستند و همان لحظه مادر مرد وارد شود و بگوید چه میگفتید اینها باید بگویند؟
در صورتی که اگر نگویند مادر ناراحت میشود.
چطور از این مسائل باید رهایی یافت ؟
(دوستان توجه کنید با توجه به مسائل دیده شده در سوالات بقیه دوستان:Moteajeb!: ،لطفا کسی فکر نکنه که این مشکل من هست:Narahat az:)(بقول سرکار مهر : میرزا بنویس:Sokhan: هستم:khaneh:)
بسمه تعالی
با عرض سلام وتحیت محضر شما خواهر محترم
همونطور که حضرتعالی اشاره فرمودید در مواردی در طول دوره عقد شاهد هستیم که والدین از روی دلسوزی و وابستگی، مقداری از سطح منطقی اعمال نظر و... تجاوز می کنند که بیانگر فقدان مهارتهای لازم در امور مختلف و از جمله سبک فرزندپروی است. ولی بر خلاف فرمایش جنابعالی خوشبختانه این روند، بعد از دوره عقد رفته رفته شیب نزولی را طی خواهد کرد.
به هر حال لازم است فرزندان در عین رعایت حرمت والدین و با در نظر گرفتن جوانب امر، خواسته های خود را در قالب پیشنهاد مطرح کنند. نکته ای که وجود دارد این است که پیگیری خواسته ها و بیان نظرات مادامیکه از روی صداقت، یک رویی، خوش خلقی و...صورت بگیرد، حساسیتها را کاهش می دهد، ضمن اینکه خودسانسوری و احساس تحمیل، در دراز مدت آثار سوئی را به دنبال دارد.
در مواردی هم که جنابعالی مثال زدید، معمولا چون تهیه چنین وسایلی بر عهده خانواده هاست، اعمال نظر طبیعی است لذا شایسته است نسبت به این امور کمتر حساسیت نشان داده شود. تمرکز بر چنین موضوعاتی علاوه بر ایجاد انرژی منفی، مانع از نشاط و همدلی خواهد شد. اما در مواردی مانند مسافرت، ورود ناخوانده مادر در گفتگوی زوجین و...لازم است این موضوع با یک شیب ملایم به سمتی هدایت شود که والدین استقلال فرزندان را بیشتر به رسمیت بشناسند. مثلا در مورد گفتگوی زوجین، موضوع را با یک مزاح و شوخی با مادر، تغییر دهیم و یا در عین حالیکه کلیت بحث گفته می شود از گفتن جزییات خودداری شود تا هم مادر ناراحت نشود و هم ما احساس ناراحتی نکنیم.
با تشکر
و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین
(بقول سرکار مهر : میرزا بنویس هستم)
سلام میرزا ....فرق حماقت و احترام در اینه که با احترام گذاشتن سود میبری با حمافت ضررر
مثلا حتی در انتخاب حلقه و سرویس طلا که پدر مرد انتخاب کند؛کمد و تخت خواب را پدر مرد انتخاب کند
اقا ..میتونن خیلی محترمانه .........تاکید میکنم ..خیلی محترمانه از پدرشون بخوان که در انتخاب وسایل نظر این بنده خدا رو هم مد نظر بگیره
که مثلا برای رفت و آمد به منزل افراد و یا شهر های دیگر که بخواهند مسافرت بروند آیا باید زوجین اطلاع دهند؟
اخه توضیح دادن که بد نیست ....پدر و مادرن ...شاید نگران بشن ....بگن کجا میرن که بهتره
اگر غمی در دل هست و کمی در چهره و ظاهر مشخص است آیا در صورت پرسیدن آنها باید جواب دهند؟
اگه دوست نداره توضیح بده ضرورتی نیست ..میتونن لبخندی بزنن و بحث و عوض کنند
آیا وقتی این زوجین در منزل پدری مرد هستند و درحال گفتگو هستند و همان لحظه مادر مرد وارد شود و بگوید چه میگفتید اینها باید بگویند؟
بگویند مگه فوضولی :ghash::ghash::ghash:
شوخی کردم ....میتونن نگن ...دیگه مادرشون که علم غیب ندارن ببینن ایشون دروغ میگن یا نه
همین سخت گرفتن های الکی باعث میشه هیچی از خوشی زندگی مشترک نفهمن
اما تو یه سری مسائل ...
حتما حتما باید یه مرزی رو تعیین کنن
که بعد ها در زندگی دچار مشکل نشن
اما تو یه سری مسائل ...
حتما حتما باید یه مرزی رو تعیین کنن
که بعد ها در زندگی دچار مشکل نشن
مانند چی؟ :Gig:
مانند چی؟
مثلا لازم نیست هر صحبتی میشه تا مادرشون پرسیدن چی میگفتید ...توضیح بدید
اگه موضوع صحبت خصوصی بود میتونید بحث و عوض کنید ..اینجوری خود مادر هم متوجه میشن که سوالشون صحیح نیست
در بسیاری از مسائل
باید این حد و حدود رو مشخص کنید
مخصوصا بعد از اینکه رفتید سر خونه زندگی خودتون
********
[="Indigo"]همونطور که حضرتعالی اشاره فرمودید در مواردی در طول دوره عقد شاهد هستیم
سلام و تشکر از پاسخ جنابعالی
اگر این شرایط تا بعد از عروسی هم باشد چه ؟
اگر هر بار که به خرید برود و به خانه می آید مادر شوهر بپرسد که چه خریده ای و یا بیاور تا ببینیم چه
و یا از این قبیل برخورد ها
چه چیزی باید گفته شود که هم با احترام باشد و هم اینکه از این کار دست بردارند.[/]
[="Indigo"]باید این حد و حدود رو مشخص کنید
مخصوصا بعد از اینکه رفتید سر خونه زندگی خودتون
سلام سرکار مهر... عزیز
ممنون از شرکت در این بحث :khandeh!:/ماشاءالله :Kaf:اینجا هم کلیک کردم دیدمتا!:khaneh:
خوب باید چطوری حدود روشن بشه ؟:Gig:[/]
خوب باید چطوری حدود روشن بشه ؟
با رفتار....با گفتار ...بچه که نیستند نتونن علایق خودشون و نظراتشون و به دیگران بفهمونن
وقتی یه نفر برام چایی بیاره ...هزار دفعه با خجالت و کلی من من بگم نمیخورم فایده نداره ..از همون اول باید بگم من چای دوست ندارم پس نمیخورمش
حدود زندگی هم باید در ابتدایی زندگی مشخص بشه
فکر میکنم حین مهربان بودن ..با جدیت از عقاید خودمون که برامون مهم هستند دفاع کنیم ..خود به خود این حد و حدود مشخص میشه
[="Indigo"]حدود زندگی هم باید در ابتدایی زندگی مشخص بشه
فکر میکنم حین مهربان بودن ..با جدیت از عقاید خودمون که برامون مهم هستند دفاع کنیم ..خود به خود این حد و حدود مشخص میشه
پس جدی بودن اونوقت پای بی احترامی نمیره ؟!
چون معمولا بعضی افراد گیر خانواده هایی میفتن که سر کوچکترین مسائل گریه میکنن و بهشون برمیخوره
یعنی شما فکر کنید که پدر 52ساله و مادر48ساله سر کوچکترین بحث گریه میکنن
خوب حالا چی؟[/]
اما این و هم درنظر بگیرید که با کوچکترین حرکتی یا لطفی خوشحال میشن
باید بدونیم خواسته های پدر و مادر سن بالا چیه ؟
اون وقت راجع بهش بحث میکنیم که کدومش احترامه ..کدوم اش حماقت
مثال بزنید
[=Microsoft Sans Serif]پس جدی بودن اونوقت پای بی احترامی نمیره ؟!
نیاز به خشک بودن نیست.
نمونه: ما چایی دوست نداریم ولی در برخی از جاها که میرویم، چای برایمان میآورند؛ با کمی! لبخند میگوییم: «دستتان درد نکند؛ ما چایی نمیخوریم ولی دستتان را رد نمیکنیم و اینرا میخوریم»
چون معمولا بعضی افراد گیر خانواده هایی میفتن که سر کوچکترین مسائل گریه میکنن و بهشون برمیخوره
بهتر است گفته شود: «برخی از مردم، گیر خانوادههایی میافتند که با گفتن هر سخنی، ناراحت نمیشوند» زیرا بیشتر مردم چنیناند و از دست زودرنجی یکدیگر نیز فریاد میکنند.
اگر غمی در دل هست و کمی در چهره و ظاهر مشخص است آیا در صورت پرسیدن آنها باید جواب دهند؟
همانگونه که بانو «مهر» فرمودهاند، نیازی نیست که به این پرسشها پاسخ درستی داده شود. زیرا مردم از روی کنجکاوی این پرسش را نمیپرسند! بلکه برای ابراز همدردی و اینکه بگویند در اندیشهی آنکس هستند و او برایشان مهم است، چنین چیزی را میپرسند که او میتواند بگوید: «کمی خستهام» و به راستی هم خسته است؛ خستهی روحی!
گفت را گر فایده نبوَد، مگو /// ور بوَد، هِل اعتراض و شکر جو
آیا وقتی این زوجین در منزل پدری مرد هستند و درحال گفتگو هستند و همان لحظه مادر مرد وارد شود و بگوید چه میگفتید اینها باید بگویند؟
در صورتی که اگر نگویند مادر ناراحت میشود.
در بیشتر زمانها، پدران و مادرانی که سواد چندانی ندارند، پی به نادرستی این رفتار نمیبرند.
چون در آن زمان زن و مرد گفتوگو میکردند، پس از ورود پدر یا مادر، بهیکباره خاموش میشوند، آن مادر یا پدر احساس خوبی پیدا نمیکند و برای اینکه جو خاموشی را بشکند، چنین پرسشی را میگوید (در بیشتر موردها)
پاسخ ندادن به این پرسشها، باعث ناراحتی میشود ولی بهگونهای شایسته میتوان پاسخ داد که این پاسخ را خود زن و مرد باید پیدا کنند که هم پیوسته به گفتوگویشان باشد و هم به کارهای دیگرشان که بتوانند از دوپهلو بودن استفاده کنند.
یعنی شما فکر کنید که پدر 52ساله و مادر48ساله سر کوچکترین بحث گریه میکنن
باید دید که آن بحث کوچک، چیست! آیا از دید همه کوچک است؟
گاهی وقتها زن از مردش مهر میخواهد؛ ولی از دید مرد، چنین چیزی، یک موضوع کوچک است و پاسخ درخوری به نیاز زن نمیدهد که اینکار باعث گریه کردن زن در تنهایی یا جلوی مرد میشود چون همان کار، برای زن، بسیار بزرگ و مهم است.