فرق احترام با حماقت در چیست؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فرق احترام با حماقت در چیست؟

[="Indigo"]سلام
در روابط بعد از عقد تا الی آخر عُمر ! بعضی مسائلی پیش میاد تا این دونفر(زوج)نتونن حرفایی رو بزنن و یا نظراتی رو بدن
این حرف خودشون رو نزدن باید در چه حدی باشه ؟
مثلا حتی در انتخاب حلقه و سرویس طلا که پدر مرد انتخاب کند؛کمد و تخت خواب را پدر مرد انتخاب کند
لوازم آشپزخانه را خانواده زن انتخاب کنند و اگر هم زوجین بخواهند حرفی بزنند مخصوصا خانواده مرد میگویند که ما اینهمه زحمت کشیده ایم و ....
و حتی در موارد دیگر
که مثلا برای رفت و آمد به منزل افراد و یا شهر های دیگر که بخواهند مسافرت بروند آیا باید زوجین اطلاع دهند؟
اگر غمی در دل هست و کمی در چهره و ظاهر مشخص است آیا در صورت پرسیدن آنها باید جواب دهند؟
آیا وقتی این زوجین در منزل پدری مرد هستند و درحال گفتگو هستند و همان لحظه مادر مرد وارد شود و بگوید چه میگفتید اینها باید بگویند؟
در صورتی که اگر نگویند مادر ناراحت میشود.
چطور از این مسائل باید رهایی یافت ؟
(دوستان توجه کنید با توجه به مسائل دیده شده در سوالات بقیه دوستان
:Moteajeb!: ،لطفا کسی فکر نکنه که این مشکل من هست:Narahat az:)(بقول سرکار مهر : میرزا بنویس:Sokhan: هستم:khaneh:)
[/]

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد امیدوار

خانوم شمالی;418567 نوشت:
سلام
در روابط بعد از عقد تا الی آخر عُمر ! بعضی مسائلی پیش میاد تا این دونفر(زوج)نتونن حرفایی رو بزنن و یا نظراتی رو بدن
این حرف خودشون رو نزدن باید در چه حدی باشه ؟
مثلا حتی در انتخاب حلقه و سرویس طلا که پدر مرد انتخاب کند؛کمد و تخت خواب را پدر مرد انتخاب کند
لوازم آشپزخانه را خانواده زن انتخاب کنند و اگر هم زوجین بخواهند حرفی بزنند مخصوصا خانواده مرد میگویند که ما اینهمه زحمت کشیده ایم و ....
و حتی در موارد دیگر
که مثلا برای رفت و آمد به منزل افراد و یا شهر های دیگر که بخواهند مسافرت بروند آیا باید زوجین اطلاع دهند؟
اگر غمی در دل هست و کمی در چهره و ظاهر مشخص است آیا در صورت پرسیدن آنها باید جواب دهند؟
آیا وقتی این زوجین در منزل پدری مرد هستند و درحال گفتگو هستند و همان لحظه مادر مرد وارد شود و بگوید چه میگفتید اینها باید بگویند؟
در صورتی که اگر نگویند مادر ناراحت میشود.
چطور از این مسائل باید رهایی یافت ؟
(دوستان توجه کنید با توجه به مسائل دیده شده در سوالات بقیه دوستان
:Moteajeb!: ،لطفا کسی فکر نکنه که این مشکل من هست:Narahat az:)(بقول سرکار مهر : میرزا بنویس:Sokhan: هستم:khaneh:)

بسمه تعالی
با عرض سلام وتحیت محضر شما خواهر محترم
همونطور که حضرتعالی اشاره فرمودید در مواردی در طول دوره عقد شاهد هستیم که والدین از روی دلسوزی و وابستگی، مقداری از سطح منطقی اعمال نظر و... تجاوز می کنند که بیانگر فقدان مهارتهای لازم در امور مختلف و از جمله سبک فرزندپروی است. ولی بر خلاف فرمایش جنابعالی خوشبختانه این روند، بعد از دوره عقد رفته رفته شیب نزولی را طی خواهد کرد.
به هر حال لازم است فرزندان در عین رعایت حرمت والدین و با در نظر گرفتن جوانب امر، خواسته های خود را در قالب پیشنهاد مطرح کنند. نکته ای که وجود دارد این است که پیگیری خواسته ها و بیان نظرات مادامیکه از روی صداقت، یک رویی، خوش خلقی و...صورت بگیرد، حساسیتها را کاهش می دهد، ضمن اینکه خودسانسوری و احساس تحمیل، در دراز مدت آثار سوئی را به دنبال دارد.

در مواردی هم که جنابعالی مثال زدید، معمولا چون تهیه چنین وسایلی بر عهده خانواده هاست، اعمال نظر طبیعی است لذا شایسته است نسبت به این امور کمتر حساسیت نشان داده شود. تمرکز بر چنین موضوعاتی علاوه بر ایجاد انرژی منفی، مانع از نشاط و همدلی خواهد شد. اما در مواردی مانند مسافرت، ورود ناخوانده مادر در گفتگوی زوجین و...لازم است این موضوع با یک شیب ملایم به سمتی هدایت شود که والدین استقلال فرزندان را بیشتر به رسمیت بشناسند. مثلا در مورد گفتگوی زوجین، موضوع را با یک مزاح و شوخی با مادر، تغییر دهیم و یا در عین حالیکه کلیت بحث گفته می شود از گفتن جزییات خودداری شود تا هم مادر ناراحت نشود و هم ما احساس ناراحتی نکنیم.
با تشکر

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

توضیحات و گفتنی ها رو استاد فرمودند دیگه

خانوم شمالی;418567 نوشت:
(بقول سرکار مهر : میرزا بنویس هستم)

سلام میرزا ....فرق حماقت و احترام در اینه که با احترام گذاشتن سود میبری با حمافت ضررر

خانوم شمالی;418567 نوشت:
مثلا حتی در انتخاب حلقه و سرویس طلا که پدر مرد انتخاب کند؛کمد و تخت خواب را پدر مرد انتخاب کند

اقا ..میتونن خیلی محترمانه .........تاکید میکنم ..خیلی محترمانه از پدرشون بخوان که در انتخاب وسایل نظر این بنده خدا رو هم مد نظر بگیره

خانوم شمالی;418567 نوشت:
که مثلا برای رفت و آمد به منزل افراد و یا شهر های دیگر که بخواهند مسافرت بروند آیا باید زوجین اطلاع دهند؟

اخه توضیح دادن که بد نیست ....پدر و مادرن ...شاید نگران بشن ....بگن کجا میرن که بهتره

خانوم شمالی;418567 نوشت:
اگر غمی در دل هست و کمی در چهره و ظاهر مشخص است آیا در صورت پرسیدن آنها باید جواب دهند؟

اگه دوست نداره توضیح بده ضرورتی نیست ..میتونن لبخندی بزنن و بحث و عوض کنند

خانوم شمالی;418567 نوشت:
آیا وقتی این زوجین در منزل پدری مرد هستند و درحال گفتگو هستند و همان لحظه مادر مرد وارد شود و بگوید چه میگفتید اینها باید بگویند؟

بگویند مگه فوضولی :ghash::ghash::ghash:
شوخی کردم ....میتونن نگن ...دیگه مادرشون که علم غیب ندارن ببینن ایشون دروغ میگن یا نه

تو بعضی از مسائل خیلی از زوج ها سخت میگیرن ...مثلا مامانت اول برای تو غذا کشید ..یا تو خرید فلان وسیله نظر بنده رو نخواستن و الی اخر
همین سخت گرفتن های الکی باعث میشه هیچی از خوشی زندگی مشترک نفهمن
اما تو یه سری مسائل ...
حتما حتما باید یه مرزی رو تعیین کنن
که بعد ها در زندگی دچار مشکل نشن

مهر...;419867 نوشت:
اما تو یه سری مسائل ...
حتما حتما باید یه مرزی رو تعیین کنن
که بعد ها در زندگی دچار مشکل نشن

مانند چی؟ :Gig:

استوار;419872 نوشت:
مانند چی؟

مثلا لازم نیست هر صحبتی میشه تا مادرشون پرسیدن چی میگفتید ...توضیح بدید
اگه موضوع صحبت خصوصی بود میتونید بحث و عوض کنید ..اینجوری خود مادر هم متوجه میشن که سوالشون صحیح نیست
در بسیاری از مسائل
باید این حد و حدود رو مشخص کنید
مخصوصا بعد از اینکه رفتید سر خونه زندگی خودتون
********

[="Indigo"]

اميدوار;419767 نوشت:
همونطور که حضرتعالی اشاره فرمودید در مواردی در طول دوره عقد شاهد هستیم

سلام و تشکر از پاسخ جنابعالی
اگر این شرایط تا بعد از عروسی هم باشد چه ؟
اگر هر بار که به خرید برود و به خانه می آید مادر شوهر بپرسد که چه خریده ای و یا بیاور تا ببینیم چه
و یا از این قبیل برخورد ها
چه چیزی باید گفته شود که هم با احترام باشد و هم اینکه از این کار دست بردارند.[/]

[="Indigo"]

مهر...;419884 نوشت:
باید این حد و حدود رو مشخص کنید
مخصوصا بعد از اینکه رفتید سر خونه زندگی خودتون

سلام سرکار مهر... عزیز

ممنون از شرکت در این بحث :khandeh!:/ماشاءالله :Kaf:اینجا هم کلیک کردم دیدمتا!:khaneh:
خوب باید چطوری حدود روشن بشه ؟:Gig:[/]

[="Indigo"]:Gig:
دیگر پاسخی نداشت؟!
[/]

خانوم شمالی;421220 نوشت:
خوب باید چطوری حدود روشن بشه ؟

با رفتار....با گفتار ...بچه که نیستند نتونن علایق خودشون و نظراتشون و به دیگران بفهمونن
وقتی یه نفر برام چایی بیاره ...هزار دفعه با خجالت و کلی من من بگم نمیخورم فایده نداره ..از همون اول باید بگم من چای دوست ندارم پس نمیخورمش
حدود زندگی هم باید در ابتدایی زندگی مشخص بشه
فکر میکنم حین مهربان بودن ..با جدیت از عقاید خودمون که برامون مهم هستند دفاع کنیم ..خود به خود این حد و حدود مشخص میشه

[="Indigo"]

مهر...;421650 نوشت:
حدود زندگی هم باید در ابتدایی زندگی مشخص بشه
فکر میکنم حین مهربان بودن ..با جدیت از عقاید خودمون که برامون مهم هستند دفاع کنیم ..خود به خود این حد و حدود مشخص میشه

پس جدی بودن اونوقت پای بی احترامی نمیره ؟!
چون معمولا بعضی افراد گیر خانواده هایی میفتن که سر کوچکترین مسائل گریه میکنن و بهشون برمیخوره
یعنی شما فکر کنید که پدر 52ساله و مادر48ساله سر کوچکترین بحث گریه میکنن
خوب حالا چی؟[/]

درسته افرادی که سن بالایی دارن مثل بچه ها زود رنج میشن ..
اما این و هم درنظر بگیرید که با کوچکترین حرکتی یا لطفی خوشحال میشن
باید بدونیم خواسته های پدر و مادر سن بالا چیه ؟
اون وقت راجع بهش بحث میکنیم که کدومش احترامه ..کدوم اش حماقت
مثال بزنید

[=Microsoft Sans Serif]

خانوم شمالی;421676 نوشت:
پس جدی بودن اونوقت پای بی احترامی نمیره ؟!

نیاز به خشک بودن نیست.
نمونه: ما چایی دوست نداریم ولی در برخی از جاها که می‌رویم، چای برایمان می‌آورند؛ با کمی! لبخند می‌گوییم: «دستتان درد نکند؛ ما چایی نمی‌خوریم ولی دستتان را رد نمی‌کنیم و این‌را می‌خوریم»

نقل قول:
چون معمولا بعضی افراد گیر خانواده هایی میفتن که سر کوچکترین مسائل گریه میکنن و بهشون برمیخوره

بهتر است گفته شود: «برخی از مردم، گیر خانواده‌هایی می‌افتند که با گفتن هر سخنی، ناراحت نمی‌شوند» زیرا بیشتر مردم چنین‌اند و از دست زودرنجی یکدیگر نیز فریاد می‌کنند.

نقل قول:
اگر غمی در دل هست و کمی در چهره و ظاهر مشخص است آیا در صورت پرسیدن آنها باید جواب دهند؟


همانگونه که بانو «مهر» فرموده‌اند، نیازی نیست که به این پرسش‌ها پاسخ درستی داده شود. زیرا مردم از روی کنجکاوی این پرسش را نمی‌پرسند! بلکه برای ابراز همدردی و اینکه بگویند در اندیشه‌ی آنکس هستند و او برایشان مهم است، چنین چیزی را می‌پرسند که او می‌تواند بگوید: «کمی خسته‌ام» و به راستی هم خسته است؛ خسته‌ی روحی!

گفت را گر فایده نبوَد، مگو /// ور بوَد، هِل اعتراض و شکر جو

نقل قول:

آیا وقتی این زوجین در منزل پدری مرد هستند و درحال گفتگو هستند و همان لحظه مادر مرد وارد شود و بگوید چه میگفتید اینها باید بگویند؟
در صورتی که اگر نگویند مادر ناراحت میشود.

در بیشتر زمان‌ها، پدران و مادرانی که سواد چندانی ندارند، پی به نادرستی این رفتار نمی‌برند.
چون در آن زمان زن و مرد گفت‌و‌گو می‌کردند، پس از ورود پدر یا مادر، به‌یکباره خاموش می‌شوند، آن مادر یا پدر احساس خوبی پیدا نمی‌کند و برای اینکه جو خاموشی را بشکند، چنین پرسشی را می‌گوید (در بیشتر مورد‌ها)
پاسخ ندادن به این پرسش‌ها، باعث ناراحتی می‌شود ولی به‌گونه‌ای شایسته می‌توان پاسخ داد که این پاسخ را خود زن و مرد باید پیدا کنند که هم پیوسته به گفت‌وگویشان باشد و هم به کارهای دیگرشان که بتوانند از دوپهلو بودن استفاده کنند.

نقل قول:
یعنی شما فکر کنید که پدر 52ساله و مادر48ساله سر کوچکترین بحث گریه میکنن

باید دید که آن بحث کوچک، چیست! آیا از دید همه کوچک است؟
گاهی وقت‌ها زن از مردش مهر می‌خواهد؛ ولی از دید مرد، چنین چیزی، یک موضوع کوچک است و پاسخ درخوری به نیاز زن نمی‌دهد که اینکار باعث گریه کردن زن در تنهایی یا جلوی مرد می‌شود چون همان کار، برای زن، بسیار بزرگ و مهم است.

رابطه تازه عروس و دامادها با خانواده‌های طرف مقابل از عوامل مهم در استحكام رابطه همسران است. با توجه به اینکه خانواده اولین و تاثیرگذارترین نهادی است که فرد در آن رشد کرده، والدین قابلیت دخالت مثبت و منفی را در همه مراحل زندگی فرزندان حتی زمانی که آنها مستقل شده‌اند را دارند و البته شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه نیز به این مسئله دامن می‌زند که متاسفانه دخالت های نابجا و نادرست والدین از حیطه‌های مشکل‌زا برای زوج‌های تازه شكل گرفته تا آنجا که آمار بالایی در زمینه طلاق را به خود اختصاص داده است.
والدین دخالت بكنند یا نه؟
در مورد اینکه دخالت والدین حین مشکلات عروس و دامادهایی که تازه عقد کرده اند یا قرار است به زودی زیر یک سقف بروند، باید گفت روانشناسان توصیه می‌کنند والدین، خود را در مشکلات و مسائل فرزندشان با همسرشان دخالت ندهند و بهترین كار این است كه آنها قوه تشخیص داشته باشند که آیا در حل این موضوع کمک‌کننده هستند یا خیر، مگر آنکه فرزندشان مشکل‌ساز باشد که در این صورت بهتر است که خود را درگیر قضیه كنند.
در کل در زمینه بروز مشکلات اولویت مداخله با کسی است که برای زن و شوهر از جایگاه خوبی برخوردار باشد و هر دو طرف او را قبول داشته باشند. مثلا اگر هر دو، پدر داماد یا مادر عروس را قبول دارند فقط نظر او را بپرسند و اجازه دخالت را به دیگران ندهند.
رسمی باشید و صمیمی
این جزو مهارت هایی است که شما باید قبل از ازدواج یا حداقل در دوران نامزدی آن را کسب کنید. دختران و پسران جوانی که تشکیل زندگی مشترک می‌دهند باید بدانند که با پدر و مادر همسرشان هرقدر هم كه صمیمی باشند درنهایت آنها پدر و مادر طرف مقابل هستند و اگر مشکلی پیش بیاید در انتها والدین حق را به فرزند خودشان می‌دهند. بهترین نوع تعامل تازه عروس با خانواده شوهر و تازه داماد با خانواده همسرش، حفظ احترام و فاصله‌ها، احترام گذاشتن به اصول ارتباطی و پرهیز از صمیمی شدن بیش از اندازه است.
زوج‌های جوان با خانواده‌های همسرشان باید یک رابطه رسمی و صمیمی داشته باشند که بهترین شیوه تعامل و برخورد بین آنان در ابتدای زندگی زناشویی است به‌خصوص در 2 سال اول زندگی.
نه خیلی دور، نه خیلی نزدیک
در باب معاشرت و رفت‌و‌‌آمد زوج‌ها با خانواده‌های طرف مقابل نمی‌توان نسخه خاصی پیچید و این مسئله براساس انتظارات زوج‌ها پایه‌گذاری می‌شود. بهترین نوع حالت دیدارها و رفت‌وآمدها این است که باعث به هم خوردن خلوت‌های دو نفره زن و شوهر نشود.
دیدار از والدین باید بر اساس توافق و رضایت بین زن و شوهر باشد، زیرا این مسئله به هر دوی آنها مربوط است، حتی رفت‌وآمد والدین به خانه عروس یا دامادشان باید به نحوی باشد که برای آنها مشکل‌آفرین نباشد. پدر و مادرها باید گوش به زنگ باشند و به خواست همسر فرزندشان احترام بگذارند و حداقل این مسائل را در سال‌های اولیه زندگی رعایت كنند.
اگر رفت‌و‌آمد با یکی از خانواده‌ها چه خانواده دختر چه پسر خیلی زیاد و بیش از اندازه باشد معمولا منشا درگیری می‌شود. حتی در دوران عقد، اقامت های طولانی مدت شما در خانه پدری همسرتان می تواند زمینه دخالت های آینده خانواده همسرتان در زندگی شما را فراهم کند.
رابطه باید با فاصله و احترام شروع شود و سپس در طول زمان مسیر صمیمیت را پیدا كند. درباره محل زندگی و اقامت زوج‌های جوان پیشنهاد و توصیه روانشناسان این است که محل زندگی زوج‌های تازه نه به هر دو خانواده دور باشد و نه نزدیک.
فرق میان نصیحت و دخالت
برای تمایز و تشخیص بین پند و نصیحت‌های والدین و دخالت باید گفت که رابطه محترمانه‌ای که در آن مرزها رعایت شود، تعیین‌کننده است. اگر در ابتدا روابط بین زوج‌ها و خانواده‌ها محترمانه باشد آن وقت دختر و پسر تلاش والدین برای حل مسئله را به‌عنوان نصیحت و ارائه راهکار می‌پذیرند اما اگر این ارتباط محترمانه نباشد، مسلما آن را دخالت می‌بینند.
یکی از نیازهایی که زوجین دارند این است که در سال‌های اولیه تشکیل زندگی می‌خواهند با والدین طرف مقابلشان صمیمی شوند و بیش از اندازه به معاشرت کردن روی می‌آورند یا در هر کاری از آنها مشورت می‌گیرند و در واقع خود زوج‌ها هستند که این اجازه را می‌دهند که رابطه از حالت احترام خارج شود و این را باید دانست که صمیمیت‌های زیاد درگیری و تنش ایجاد می‌کند.
دخالت خانواده‌های پسران
علل دخالت عمده والدین در زندگی فرزندان”‹شان، حمایت مالی خانواده است که از زمان طفولیت تا هنگام ازدواج یا حتی بعد از ازدواج ادامه دارد. در واقع از نظر من یكی از نكات مهم تاثیرگذار در این مورد مسئله تحصیل و دانشگاه است. دانشگاه یک وقفه زمانی بین تولید و مفید بودن و کارایی فرد در جامعه ایجاد می‌کند.
18 سالگی سن مهمی در اجتماعی شدن فرد است اما حمایت مالی خانواده در دوران تحصیل فرزند را به خانواده وابسته می‌کند. عموما جوانان تا حدود 25 سالگی پا به عرصه اجتماع نمی‌گذارند، در این وقفه کمک مالی خانواده همچنان ادامه دارد تا اینکه دختر و پسر می‌خواهند تشکیل زندگی دهند و برای تشکیل زندگی، هزینه ازدواج و وسایل اولیه که نسبت به 10 سال گذشته هزینه آنها چند برابر شده، محتاج خانواده‌هایشان هستند.
این حمایت مالی والدین آغازگر دخالت در زندگی بعد از ازدواج فرزندان می‌شود. در زمینه اینکه دخالت خانواده عروس یا خانواده داماد کدام‌یک بیشتر است، نمی‌توان آمار دقیقی ارائه داد اما در میان مراجعان به‌نظر می‌رسد میزان دخالت خانواده‌های پسر بسیار افزایش یافته و تبدیل به یک معضل شده است.

موضوع قفل شده است