نخستین انسان ، حضرت آدم یا پیامبر و ائمه علیهم السلام؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نخستین انسان ، حضرت آدم یا پیامبر و ائمه علیهم السلام؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

از کارشناسان گرامی خواستارم پاسخگو باشند:
طبق قرآن اولین انسان حضرت آدم بوده ولی طبق احادیث ایمه و حضرت محمد سلام الله علیه و آله قبل از خلقت خدا در عرش به تسبیح خدا مشغول بوده اند.طبق احادیث دیگری از جمله توسط امام رضا علیه سلام،احادیث اگر با قرآن در تضاد باشند ابطال هستند.در اینجا قضیه چطورست؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد پیام

مقصود از خلقت اهلبیت (ع)قبل ازآدم آن، نور و وجود ملكوتي اهل‏بيت(ع) است كه قبل از خلقت حضرت آدم(ع) وجود داشته است؛ ولي خلقت آنان به صورت بشري و در كالبد جسماني، متأخر از آدم است و از اين نظر آنان از فرزندان و سلاله آدم به حساب مي‏آيند.

إرشاد القلوب، ج2، 415: عن رسول الله (صلى الله عليه وآله): «خَلَقَنِيَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ أَهْلَ بَيْتِي مِنْ نُور وَاحِد قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ بسَبْعَةِ آلَافِ عَام»
رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: خداوند تبارك و تعالى من و اهل بيت من را هفت هزار سال قبل از آفرينش آدم خلق فرمود..

برای مطالعه ودانستن بیشتر دانستن حدیث لولاک خوب است :
روايت «لولاك لما خلقت الافلاك» ( بحارالانوار ج 15، ص 28؛ ج 16، ص 406، و ج 57، ص 199 ) و روایت «... و لولا على لما خلقتك و لولا فاطمة لما خلقتكما») مستدرك سفينه البحار، شيخ على النمازى، ج 3، ص 168 و 169.) و نيز: «فلولاكم ما خلقت الدنيا و الأخرة و لا الجنة و النار ( همان، 167.) که تقریبا همگی با یک سیاق به سوال شما مربوط میشود .
با فرض اينكه این روایات با سند صحيح نقل شده باشند, در اين باره، يكى از سه معناى زيرشايان توجه است:
1. هدف از خلقت جهان، چيزى است كه جز با وجود پيامبر(ص) و اهل بيت او تحقق نمى‏يابد. از ديدگاه قرآن، همه جهان براى انسان آفريده شده است: «خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً» بقره (2)، آيه . انسان نيز براى بندگى - كه تنها راه كمال و سعادت جاودان است آفريده شده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» ذاريات (51) . حقيقت عبادت خداوند و پويش راه كمال در ميان انسان‏ها نيز محقق نمى‏شود؛ جز با هدايت پيامبران. از آنجا كه نبى اكرم(ص)، پيام آور دين كامل الهى است، و اهل بیت او تکمیل کننده کار او هستند پس جز با وجود ایشان در ميان بندگان خدا، هدف آفرينش به طور كامل محقق نمى‏شود.
2. پيامبر(ص) و ائمه مى‏توانند تمام هدف از آفرينش جهان را در خود متجلّى كنند و محقّق سازند؛ به طورى كه بدون ایشان هدف از خلقت جهان محقق نمى‏شد؛ اگر چه ديگر انسان‏ها هر يك به اندازه مرتبه كمالشان، آن هدف را به طور نسبى محقّق كرده‏اند. به عبارت ديگر هدف از خلقت انسان، رسيدن به حد اعلاى كمال امكانى است. اين هدف در مرتبه نهايى آن در اولياى خاص الهى و انسان كامل تحقّق مى‏يابد و انسان كامل؛ بلكه اكمل اولياى الهى پيامبر(ص) و ائمه است.
3. گفتيم پيامبر و ائمه كسانى اند كه هدف آفرينش جهان را به تمام و كمال در خود محقّق ساخته اند؛ اما براى اينكه انها بتوانند در اين دنيا چنين كمالى را در خود محقّق سازند، بايد همه اين جهان آفريده مى‏شد و همه اين انسان‏ها - چه مؤمن و چه كافر - خلق مى‏شدند تا مثلا پيامبر اكرم(ص)، مجال رشد و تكامل پيدا كند و قابليت‏هاى خود را در شرايط مختلف به فعليت رساند. انسان‏هاى ديگر نيز هر يك به اندازه مرتبه كمالشان، غرض از خلقت‏اند؛ يعنى، هر اندازه كمال آنان بيشتر باشد، به غرض اصلى از خلقت نزديك‏تراند و هر اندازه نقصان دارند، از آن دورتر.
فرض کنید مربی یک تیم به بازیکنان تیم می گوید اگر شما نبودید این مسابقه را برگزار نمی کردم . ایا معنای این جمله این است که تماشاگران در این بازی و موفقیت تیم هیچ نقشی ندارند ؟ در ست است هدف نهایی ( برنده شدن ) به دست بازیکنان است اما چه بسا بسیاری از تماشاگران خود در محله خود اهل بازی و ورزش اند و به اندازه تلاش خود در ساخت ورزشگاه و برگزاری بازی سهیم بوده اند .( این مثال از جهاتی ناقص است اما برای تقریب به ذهن مفیداست .)
سه معناى ياد شده با يكديگر قابل جمع است؛ خداوند، مى‏خواهد همه انسان‏ها به كمال نهايى برسند و اين كمال، متوقّف بر اطاعت از دين الهى است و دين كامل و خاتم را پيامبر اسلام(ص) آورده است. از سوى ديگر هر انسانى، به اندازه‏اى كه به كمال مى‏رسد، هدف از خلقت را در خود محقّق ساخته و در كوتاهى‏ها و نقصان‏هاى اختيارى‏اش، از هدف آفرينش دور شده است. پس وجود اين كمبودها، غرض اصلى نيست. هدف اصلى، كمال مخلوقات است و پيامبر(ص) و ائمه تجلّى كامل و پيشاهنگ آن اند. در مورد ائمه و حضرت زهرا به طور خاص باید اشاره کرد که امامان حافظ دين هستند و اگر پس از وفات پيامبر(ص)، امامت نبود، دين پيامبر(ص) به انحراف كشيده مى‏شد. از طرف ديگر خداوند، دين خاتم را از طريق «امامت» حفظ مى‏كند وچون امامان - به جز حضرت على(ع) - همه از فرزندان حضرت فاطمه(س) هستند, بقاء دین از این نظر به وجود حضرت زهرا پیوند می خورد .

بر اساس روایات متعدد (1) معلوم می‌شود که اولا نور وجود انسان کامل قبل از جهان خلقت آفریده شده است .
ثانیا غایت خلقت عالم و آدم، انسان کامل است. همه عالم خلقت طفیل وجود پر برکت انسان کامل است. بنابر این گرچه غایت آفرینش عالم و آدم وجود نازنین انسان کامل است، ولی به عنوان طفیل وجود او خداوند عالم و آدم را نیز فیض وجود داده است.(2) وجود پیامبر و اهلبیت او واسطه فیض وجود و همه کمالات وجود اند . روایت جابر بن عبدالله انصاری بسیار کار ساز است:
از رسول الله(ص) پرسیدم: اولین چیزی را که خدا خلق کرد چه بود؟ فرمود:
«نور پیامبرت بود که خدا اول او را آفرید. بعد همه چیز را از نور وجود او خلق نمود، آن گاه نور او را چند قسمت کرد. عرش، کرسی، حاملان عرش و ساکنان کرسی را آفرید، سپس نور او را مدتی که خود می‌داند، در مقام حبّ نگاه داشت، بعد از آن قلم، لوح، بهشت را آفرید، سپس مدتی آن نور را در مقام خوف نگاه داشت، آن گاه ملائکه، خورشید،‌ ماه را از و آفرید، بعد آن نور را در مقام حیا نگاه داشت، بعد با هیبت خود به آن نور نگاه کرد. از تجلیات آن ارواح انبیا، اولیا،‌شهدا و صالحان را خلق نمود».(3)
روایات یاد شده در پرسش و مانند آن ها با آنچه در آیه مزبور اشاره شده ،منافات ندارد، چون آیه ناظر به جنبه بشری و وجود عنصری حضرات است که از اولاد آدم اند. همانند سایر مردم از پدر و مادری به دنیا آمده و مثل دیگران بشر هستند و زندگی می کنند و نیازها و مرگ و حیات و مانند آن دارند .
غایت خلقت آن ها و قبل از عالم و آدم ،وجود نوری شان با عدل الهی تعارضی ندارد ،چون همان طور که آن ها به لحاظ وجود عنصری و بشری و معمولی واسطه فیض و هدایت بشراند ، به لحاظ وجود نوری و ملکوتی نیز واسط فیض بر عالم و آدم اند . سراسر نظام آفرینش در پرتوی وجود آن ها خلق شده و به سعادت و کمال مطلوب خود رسیده است . اگر کسانی در پی عناد و تمرد از هدایت آن ها به سراشیب دوزخ سقوط نموده اند ،در واقع مصداق این سخن نغز است :
چندین چراغ دارد و بی راه می رود بگذار تا بافتد و بیند سزای خویش
پس این فرایند نه تنها با عدل الهی منافات ندارد ، بلکه اگر غیر این بود ،جای سوال داشت . در نتیجه بر اساس روایات متعدد پیامبر و علی و فاطمه و حسنین غیر از وجود زمینی و ملکی و زمانی که در آیه « انا بشر مثلکم » بدان اشاره شده و بدین لحاظ از نسل آدم به حساب می آیند ، وجود فرازمانی و فرازمینی و نوری نیز دارند که طبق آموزه های اهل بیت جهان برای آنان خلق شده و همه طفیل وجود آن هایند. هدف و غایت خلقت آنانند . در این رابطه سخن نغز مولوی روشنگر است :
ظاهرا آن شاخ اصل میوه است باطنا بهر ثمر شد شاخ هست
گر نبودی میل و امید ثمر کی نشاندی باغبان بیخ شجر
مصطفی زین گفت کادم و انبیا خلف من باشد در زیر لوا
گر به صورت من زآدم زاده ام من به معنا جد جد افتاده ام
پس ز من زایید در معنا پدر پس ز میوه زاد در معنا شجر (4)
اصل حمکت آفرینش آن پنچ نور مقدس به عنوان مظاهر نور اسما و صفات الهی است که هدف اصلی کاشت درخت وجود را رقم زده است .برای این که نور اسمای الهی در عالم تجلی و ظهور داشته باشد ، آن انوار قدسی آفریده شده اند .
کتاب های ذیل مفید و به این پرسش ها پاسخ داده است :
1. سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی، نشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ،1387 ش
2. انسان کامل در نگاه امام خمینی ، نشر پژوهشگاه علوم و معارف اسلامی، قم، 1389 ش
پی‌نوشت‌ها:
1. صدوق، عیون اخبار الرضا، نشر دار العلم، قم، 1377 ش.ج 1، ص 237؛
محسن فیض کاشانی، علم الیقین، نشر بیدار، قم 1385ش،ج 1، ص 381.
2. امین صادقی، پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، نشر موسسه آثار امام خمینی، 1387 ش،ص 313.
3. محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار، نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، 1403 ق ، ج 25، ص 21.
4. مثنوی معنوی ، نشر اقبال ، تهران، 1378 ش، دفتر چهار، ص573

موضوع قفل شده است